فرهنگ و هنر


2 دقیقه پیش

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ...
2 دقیقه پیش

خواندنی ها با برترین ها (81)

در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ...

دوستداری بافرهنگ شهرنشینی آشنا بشی!



فرهنگ شهرنشینیشهرنشینی فرهنگ و مدنیت تعریف شده‌ای دارد كه در چارچوب مدنیت شهری، هویت شهری شكل می‌گیرد، اما متأسفانه ما نتوانسته‌ایم ساكنان كلان‌شهرها را در قالب مدنیت با مشخصه‌های شناخته شده شهرنشینی همگام كنیم.

تا زمانی كه ساكن شهرهای بزرگ شویم اما همگام با توسعه شهر، رشد و حركت نكنیم، تنها كالبد فیزیكی شهر را ساخته‌ایم و از كالبد درونی شهر، نشاط آدم‌ها و هویت شهرنشینی غافل شده‌ایم.

شهرنشینی فرهنگ و مدنیت تعریف شده‌ای دارد كه در چارچوب مدنیت شهری، هویت شهری شكل می‌گیرد، اما متأسفانه ما نتوانسته‌ایم ساكنان كلان‌شهرها را در قالب مدنیت با مشخصه‌های شناخته شده شهرنشینی همگام كنیم.

ویژگی بارز كشورهای در حال توسعه رشد بسیار سریع شهرنشینی و مهاجرت كنترل نشده از روستاها و شهرهای كوچك به كلان‌شهرهایی است كه مركز تجمع و تمركز امكانات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و... شده‌اند.

هر چند كه طی سال‌های اخیر با پدیده‌ بازگشت جمعیت شهرنشین به مناطق حومه مواجه شده‌ایم اما همچنان با افزایش مهاجرت به كلان‌شهره و گسترش سریع زندگی شهرنشینی روبه‌رو هستیم، بدون آن كه توانسته باشیم هویت كامل شهرنشینی مطابق با چارچوب و تعاریف بین‌الملل را پیدا كنیم.

هر چند ما ایرانیان هویت هنری و مذهبی شاخص و دیرینه‌ای داریم اما نتوانسته‌ایم هویت شهروندی مناسبی پیدا كنیم زیرا مدنیت ما شكل قوی به خود نگرفته است .

مطالعات سازمان ملل تحت عنوان «شاخص توسعه انسانی» كه همه ساله میان كشورهای جهان انجام می‌شود، كمك شایان توجهی به شناخت میزان رشد و ركود هویت شهرنشینی و مدنیت میان كشورهای جهان می‌كند. در شاخص توسعه انسانی یك‌سری مبانی كلی مانند آمار مرگ و میر، تولد نوزادان، افزایش سواد، استفاده از خدمات فرهنگی، تعداد دانشجویان یك كشور و... بررسی می‌شود كه به مجموع این تحولات امتیازاتی داده می‌شود و در نهایت از مجموع این امتیازها یك شاخص به دست می‌آید كه بیانگر رشد هویت شهرنشینی مردم یك شهر و كشور است.

معاونت طرح و برنامه سازمان زیباسازی شهرداری تهران درباره شاخص توسعه انسانی می‌گوید: میزان استفاده مردم از مراكز فرهنگی، عمومی، تئاترها، فرهنگسراها و خدمات اجتماعی و رفاهی، مانند استفاده مناسب از خدمات حمل و نقل عمومی به جای خودروهای شخصی و پایبندی به قوانین شهری «راهنمایی و رانندگی» و... بیانگر رشد توسعه انسانی یك جامعه است و همه این عوامل نشان می‌دهد مردم یك جامعه آگاهانه یا ناخودآگاه می‌خواهند به بهبود اوضاع خود كمك كنند.

در واقع شهر مركز مدنیت است و درجه مدنیت كشور از روی همین شاخص‌ها بررسی می‌شود و زمانی كه این شاخص‌ها افزایش یابد نشان دهنده ارتقاء هویت شهروندی یك شهر و كشور است. اما متأسفانه وقتی هویت شهر را در قالب مدنیت می‌سنجیم و شاخص‌ها را ارزیابی می‌كنیم، می‌بینیم ما هنوز از استانداردها و تعاریف بین‌المللی مدنیت و شهرنشینی عقب هستیم.

آموزش و هویت شهری


معاونت طرح و برنامه سازمان زیباسازی معتقد است: شهرنشینی، فرهنگ و مدنیت تعریف فرهنگ شهرنشینیشده‌ای دارد كه در چارچوب مدنیت شهری، هویت شهری شكل می‌گیرد اما متأسفانه ما نتوانسته‌ایم ساكنان كلان‌شهره را در قالب مدنیت با مشخصه‌های شهرنشینی همگام كنیم و تا زمانی كه ساكن شهرهای بزرگ شویم اما همگام با توسعه شهر، رشد و حركت نكنیم، شهر آبادی نخواهیم داشت.

ویژگی بارز كشورهای در حال توسعه رشد بسیار سریع شهرنشینی و مهاجرت كنترل نشده از روستاها و شهرهای كوچك به كلان‌شهرهایی است كه مركز تجمع و تمركز امكانات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و... شده‌اند.

اما برای رسیدن به مدنیت و هویت شهروندی گام اول آموزش چارچوب شهروندی از همان سال‌های ابتدایی تحصیل است. چرا كه این دانش‌آموزان مدیران اجرایی آینده هستند و تا زمانی كه یك مدیر مدنیت و چارچوب آن را نشناسد، چطور می‌تواند طراحی شهری و مدیریت شهری صحیح داشته باشد. در واقع همان‌طور كه ما به كودكان خود مدنیت مذهبی و ایرانی را آموزش می‌دهیم تا بتوانیم آموزه‌های مدنیت شهری را هم داشته باشیم.

هر چند سازمان زیباسازی می‌تواند از نمادهای شهری به عنوان ابزارهای آموزشی استفاده كند و در حال حاضر به وسیله تابلوهای تبلیغاتی و نمایشگرها.... در سطح شهر پیام‌های شهروندی را القاء ‌می‌كند، اما این‌گونه آموزش‌ها برای افراد بزرگسال جامعه و حتی مسئولان كارایی چندانی ندارد چرا كه ما در زمان فراگیری و آموزش الگوی مناسب شهری نداشته‌ایم و اكنون این پیام‌ها چندان گره‌گشا نیست، پس در نتیجه باید آموزش را از سطوح میانی و پایین‌تر آغاز كنیم.

نكته دیگری كه معاونت طرح و برنامه سازمان زیباسازی، به آن اشاره كرد و آن را راهكاری برای گسترش و آموزش هویت شهری دانست، تهیه و تبیین یك منشور اخلاقی شهروندی است كه در آن، حوزه اختیارات و وظایف مردم و مسئولان تعریف شود.

وی با اشاره به اینكه شاید لازم باشد این طرح و پیشنهاد به كمیسیون فرهنگی- اجتماعی شورای شهر ارائه شود، اجرای آن را در درازمدت مؤثر ارزیابی كرد و گفت: حتی این منشور می‌تواند به عنوان یك چارچوب و بخشی از وظایف شهرداری‌ها در گسترش هویت شهری تعریف شود.

اما جای تردید نیست كه آموزش پیگیر و اصولی برای افراد جامعه به‌ویژه آن دسته كه در سن آموزش هستند، می‌تواند تأثیرات كاربردی بر گسترش فرهنگ شهروندی و ترویج مدنیت در میان ساكنان یك شهر و كشور داشته باشد. مهندس مهدی گلشن معاون آموزش و امور مناطق سازمان زیباسازی در این باره می‌گوید: بار اصلی آموزش بر دوش نهادآموزش‌و‌ پرورش گذاشته شده است اما سازمان زیباسازی، بخشی از فعالیت‌هایش را به بعد آموزشی و فرهنگی اختصاص داده است؛ چنان كه در حال حاضر در سطح شهر تهران حدود 30 تا 40درصد از فضاهای تبلیغاتی مانند تابلوها، بیلبوردها، نمایشگرها و... در قالب طرح‌های گرافیكی و نوشتاری به آموزش و ارائه پیام‌های شهروندی و شهرنشینی می‌پردازند.

علاوه بر این، طی تابستان حدود دوازده تور تحت عنوان شهروندی برای دانش‌آموزان تدارك دیده شد كه طی این سفرهای یك‌روزه، دانش‌آموزان با اصول شهرنشینی و هویت محله‌های قدیمی، آشنا می‌شدند. یكی دیگر از فعالیت‌های سازمان در حوزه شهرنشینی و آموزش چارچوب مدنیت، توزیع 300هزار نسخه برنامه فرهنگی در آغاز مهرماه بود كه پشت این برنامه‌های هفتگی، پیام‌های آموزشی درج شده بود.

مهندس گلشنی با اشاره به اینكه ما زمانی در امر آموزش موفق می‌شویم كه آموزش را از سنین كودكی آغاز كنیم و مخاطب اصلی ما آنها باشند، به رایزنی‌هایی كه با آموزش‌وپرورش داشته‌اند تا بتوانند آموزش در بعد شهرنشینی و زیباسازی را به متون آموزشی مدارس بكشانند، اشاره كرد.

منبع: همشهری


ویدیو مرتبط :
اریانا کوچولو در رادیو 7.بزرگ بشی چی بشی؟؟؟

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

فرهنگ شهرنشینی - اجتماعی



 

 

 

رشد شهرنشيني و صنعتي شدن ، جوامع شهري و فرهنگ جامعه را به سرعت از اعتقادها و آداب و سنن دور کرد و تمايل به زندگي امروزي و استفاده از رفاه و ارزش هاي مادي به نوعي ارزش اجتماعي تبديل شد به گونه اي که رشد تجملات و تزئينات در سيماي شهر و خانه ها از

هميشه نمايان تر شد و جامعه ها را از پايبندي به يکديگر و مناسبات خانوادگي و خويشاوندي دور کرد. در جوامع سنتي و روابط اجتماعي به هم پيوسته بود و باورهاي مشترک و مشخصي وجود داشت و افراد همديگر را مي شناختند و اعتماد ميان افراد بيشتر بود و روابط اجتماعي بر اساس آشنايي هاي درازمدت و دوستي و مناسبات فاميلي و خانوادگي استوار و پايدار بود. ولي جوامع بزرگ شهري امروز به خاطر وجود شرايطي خاص، فرصتي براي شناختن افراد نگذاشته است. افراد به جاي خانه و محيط زندگي در محيط کار با افراد بسياري روابط برقرار مي کنند و اما به دليل شغل هاي متفاوت و موقعيت اجتماعي افراد و روابط با روابط سنتي متفاوت است که در اين ارتباط بيشتر به جاي وجود علايق و احساسات، غلبه با موقعيت اجتماعي افراد است. در شهرهاي بزرگ تحرک اجتماعي و تغيير پايگاه طبقاتي به راحتي صورت مي گيرد و ضمن آنکه نامتجانس بودن فرهنگ شهري بيشتر مواقع، سازمان شکني اجتماعي و تغيير ساختار سنتي را به همراه دارد. اين موضوع بيشتر ناشي از تراکم بالاي جمعيت و وجود فرهنگ هاي گوناگون و رنگ باختن برخي از آن ها و اختلاط با هويت شهري و گسترش منطقه هاي حاشيه نشين و در نتيجه ايجاد فاصله ميان قشرهاي مختلف در اين جوامع است. امروزه شهرها بيگانگي را در انسان ها تقويت مي کنند و احساس تنهايي و جدايي و تمايل به تنهايي را در ميان طبقات مختلف جامعه رشد مي دهند. وجود معضل هاي بزرگ شهري مانند ترافيک هاي سنگين و گسترده، بيکاري، کمبود و يا گراني مسکن، گسترش جرم و جنايت و آلودگي هاي زيست محيطي و فرهنگي علاوه بر گسترش زمينه هاي بي اعتمادي ميان انسان ها، اين احساس را در شهرنشينان ايجاد مي کند که شايد مسئولان شهري قادر به اداره شهر نيستند و اين امر در پاره اي مواقع ميل به قانون گريزي را در جامعه دامن مي زند و جلوگيري از اين کار نيازمند برنامه ريزي هاي فرهنگي و ايجاد بستر فعاليت هاي سالم و سازگار از سوي مديران و مسئولان است.

 

 

مديريت فرهنگي نياز ضروري


در اين چند سال افزايش جمعيت، گسترش ترافيک، آلودگي هاي زيست محيطي و کمبود و گراني مسکن ذهن بسياري از برنامه ريزان شهري و مديران اجرايي شهر را بيش از پيش به خود مشغول کرده بود و جلسه هاي بسياري هم براي حل آن ها تشکيل شده و مي شود، ولي همه اين ها بيشتر با فيزيک و ظاهر شهرها در ارتباط است و ضمن اينکه هنوز پاسخ منطقي و مناسب براي اين مسائل پيشنهاد نشده است ولي آنچه فراموش شده نيازهاي فرهنگي و رسيدگي به آرمان ها و خواست هاي دروني جامعه است. هر شهري در کنار ساخت فضاها و کالبد شهر و نيازمند برقراري روابط معقول بين محيط طبيعي و فيزيکي با وضع اجتماعي و فرهنگي است. به طور معمول در کلانشهرها و شهر هاي بزرگ، ريشه بسياري از بحران هاي بزرگ و زنجيره اي را بايد در ضعف فرهنگ بومي و محله اي دنبال کرد. در شهر هايي که زندگي ماشيني و روابط مجازي غربي، فروشگاه هاي بزرگ، مراکز فروش دور از منزل و نبود يا کمبود فضاها و عرصه هاي عمومي در محدوده محله ها و نواحي، منجر به از بين رفتن روابط محله اي و منطقه اي شده است، خصوصي شدن اوقات فراقت، گذراندن زمان زياد در منزل، کاهش ارتباط ميان همسايگان، نبود زمان و فرصت کافي براي تخليه فشارهاي ناشي از مشکلات زندگي روزانه و مانند اين ها گسترش يافته و بر ايجاد و تشديد بحران هاي شهري موثر واقع شده است. ضمن آنکه بي توجهي و آگاهي نداشتن حکومت هاي محلي يا همان شهرداري ها به مسائل اجتماعي و فرهنگي روز زمينه را براي افزايش اين بحران ها و نابساماني هاي شهري هموار کرده است. اين امر دليل محکمي بر نياز ضروري شهرها به مديريت کامل و جامع شهري در همه مسائل بويژه مسائل فرهنگي و اجتماعي است.

 

 

فقر فضاهاي فرهنگي در شهر ها


هرچند وظايف شهرداري ها براي ما بيشتر در ظاهر شهر ها خلاصه و نمود داشته است، اما وظايف ديگري هم بر عهده شهرداري ها قرار دارد و حمايت از نهاد هاي متولي فعاليت هاي هنري، سرگرم کننده، تفريحات جمعي، شهري و نظاير آن ها، حمايت و تقويت فعاليت هاي فرهنگي و اجتماعي از آن جمله است. در طول سه چهار سال گذشته توجهاتي به خرده فرهنگ هاي موجود در شهر بويژه در محله ها شده است، اما بايد گفت که بي توجهي به اين خرده فرهنگ ها و تلاش نکردن براي بالابردن کيفيت شاخص هاي فرهنگي موجب شده برنامه هاي فرهنگي به نتيجه نرسد. در کنار همه اين موارد وقتي فضاهاي فرهنگي ايجاد مي شود توجه به دو نکته ضروري است:

1) شرايط جغرافيايي و بومي محله.

2) توجه به نياز منطقه با در نظر گرفتن استاندارد هاي موجود.

 

 

اصلاح فرهنگ شهري راه حل بحران ها


برنامه ريزي شهرها نيازمند ايجاد هماهنگي ميان دستگاه هاي تصميم گيرنده در حوزه فرهنگي و اجتماعي است يعني شهرداري ها، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، وزارت مسکن و شهرسازي، صدا و سيما، سازمان ميراث فرهنگي، سازمان تربيت بدني و برخي ديگر از دستگاه ها که هر کدام به گونه اي داراي تجربياتي در برنامه هاي فرهنگي، اجتماعي و تفريحي هستند. البته لازمه حل مسائل شهري و بحران ها اصلاح رفتار شهروندان و وجود فرهنگ مناسب شهرنشيني است، دو مقوله اي که پايه و اساس پايداري و دوام هر شهر است. فرهنگ در اينجا شامل موضوع هاي اجتماعي، هنري، ورزش همگاني، محيط زيست، محصولات فرهنگي، صوتي تصويري و خدمات آموزشي است. در چارچوب اين حرکت، ايجاد تعادل، تناسب و هماهنگي در برنامه ريزي هاي کلان شهري ضروري است و همه اجزاي شهر بايد با در نظر گرفتن نقش فرهنگ در مناسبت هاي اجتماعي شهر، تاسيسات شهري، نظام حمل و نقل و کالبد شهر و کاربري هاي شهري سعي کنند تعادل لازم را بوجود آورند. تبيين و تعيين مباني فرهنگ شهرنشيني براي همه مردم بويژه قشر جوان و نوجوان، برقراري زمينه مناسب براي رشد و اعتلاي اين فرهنگ و ارتقا» و اصلاح فرهنگ همگاني با تکيه بر مساجد و محله هاي شهر، که پايگاه اصلي فعاليت هاي فرهنگي و آموزشي شهري است، گامي موثر در دستيابي به شهر فرهنگي است. البته ناگفته نماند ايجاد توسعه فضاهاي فرهنگي مانند فرهنگسراها، خانه هاي فرهنگ، کتابخانه هاي عمومي و تخصصي، نگار خانه ها، موزه ها و بنا هاي فرهنگي به فراخور جمعيت محله ها و منطقه هاي شهري در حوزه فعاليت ها و برنامه هاي شهرداري هاست.