فرهنگ و هنر


2 دقیقه پیش

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ...
2 دقیقه پیش

خواندنی ها با برترین ها (81)

در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ...

داوران فستیوال كن علیه منتقدان سینما؟


زمانی كه لیست فیلم‌ها و فیلمسازان حاضر در فستیوال فیلم كن، توسط تی‌یری فرمو و پی‌یر لسكور اعلام شد، بارقه‌هایی از رویكردی متفاوت‌تر نسبت به دوره‌های پیشین به چشم می‌خورد. فیلم‌هایی از پل ورهوفن، مارن اده، برونو دومُن، آلن گیرودی، كلبر مندونسا فیلیو در كنار اسامی آشنا و محبوب این فستیوال نظیر برادران داردن، كریستین مونجیو، پدرو آلمودوار و حتی گزویه دولان جوان قرار گرفتند تا به رقابت بپردازند.

روزنامه اعتماد - آیین فروتن: زمانی كه لیست فیلم‌ها و فیلمسازان حاضر در فستیوال فیلم كن، توسط تی‌یری فرمو و پی‌یر لسكور اعلام شد، بارقه‌هایی از رویكردی متفاوت‌تر نسبت به دوره‌های پیشین به چشم می‌خورد. فیلم‌هایی از پل ورهوفن، مارن اده، برونو دومُن، آلن گیرودی، كلبر مندونسا فیلیو در كنار اسامی آشنا و محبوب این فستیوال نظیر برادران داردن، كریستین مونجیو، پدرو آلمودوار و حتی گزویه دولان جوان قرار گرفتند تا به رقابت بپردازند.

فیگارو و لوموند فیلم فروشنده را نپسندیدند

پیش‌بینی اولیه در ظاهر دشوار می‌نمود، و پاسخ به این سوال كه آیا فستیوال كن این‌بار رویه‌ای دیگر و تازه‌نفس‌تر پیش خواهد گرفت، عملا ناممكن به نظر می‌رسید. با اعلام نتایج اما فستیوال كن همچنان در همان مسیر بی‌دردسر و آشنای معمول‌اش به كار خود پایان داد. عجیب‌ترین نكته شاید اینكه این مرتبه نتایج بیش از هر دوره دیگری در تضاد با نظرات و امتیازات كلی منتقدانی بود كه این ضیافت پرزرق و برق و پرهیاهو را به مدت چند روز همراهی و پیگیری می‌كردند. علت چنین رویدادی چیست؟ آیا نقش منتقدان سینمایی در این سال‌ها كمرنگ شده‌اند؟ چه چیز باعث می‌شود تا یك نهاد رسمی هنری، بی‌توجه به آرای منتقدان عمل كند؟

نخل طلا

نخل طلای فستیوال كن امسال به فیلم «من، دنیل بلیك» به كارگردانی كن لوچ رسید؛ فیلمساز ٧٩ ساله انگلیسی كه فستیوال همواره به او گوشه چشمی داشته است. لوچ برای دومین‌بار پس از فیلم «بادی كه كشتزار را می‌لرزاند» (٢٠٠٦) نخل طلای كن را تصاحب می‌كند. سینمای كن لوچ برای سینمادوستان مولفه‌های آشنایی دارد، درونمایه اجتماعی فیلم‌های او، روایت‌های ساده و خطی‌اش با «پیام»ها و «اندرز»هایش در راستای همان مولفه‌های فیلم‌هایی است كه فستیوال كن به آنها روی خوش نشان می‌دهد، به طور مثال فیلم «دیپان» از ژاك اودیار كه سال پیش (باز هم در غافلگیری منتقدان) جایزه اول این فستیوال را از آن خود كرد. 

فیگارو و لوموند فیلم فروشنده را نپسندیدند

در سوی دیگر ولی سینماگر زن جوان آلمانی، مارن اده (٣٩ ساله) حضور داشت. اده با سومین و تازه‌ترین فیلم بلندش «تونی اردمان» سریعا محبوب منتقدان در كن شد و احتمالا همین امر نیز جایزه فدراسیون جهانی منتقدان فیلم (fipresci) را برایش به ارمغان آورد. تنها نگاهی به لیست امتیازات نشریات فرانسوی یا نشریه اسكرین (با میانگین ٧/٣ از ٤) از جایگاه فیلم مارن اده برای منتقدان خبر می‌داد، فیلمی كه در مجموع بالاترین امتیاز منتقدان را نیز نسبت به فیلم‌های دیگر دریافت كرد،  كه البته نه فقط جایزه نخست كه هیچ جایزه‌ای به آن تعلق نگرفت.  حتی اگر از فیلم مارن اده چشم بپوشیم، با در نظر آوردن آرای منتقدان گزینه‌های بعدی بخش رقابتی فیلم‌های «او» (ورهوفن)، «پترسون» (جارموش)، «سیرانوادا» (پوییو) در مجموع فیلم‌های محبوب منتقدان بودند. حال آنكه بر این مبنای كلی، فیلم كن لوچ رتبه یازدهم در میان ٢١ فیلم بخش اصلی رقابتی از دیدگاه منتقدان را دارا بود، ولی از قرار معلوم كن همچنان موضوعات تكراری را به استتیك خلاقانه و مضامین «مهم» را به رویكردهای فرمال هنری ارجح می‌داند، در حالی‌كه منتقدان (دست‌كم منتقدان رادیكال، مستقل و پیشرو) ارزش و اهمیت یك اثر سینمایی/هنری را خلاف چنین نگاه عافیت‌طلبانه‌ای جست‌وجو می‌كنند.

جایزه بزرگ هیات داوران

گزویه دولان، دیگر بدل به پسرك نورچشمی فستیوال شده است، كسی كه ویژگی‌های مناسبی هم برای رویكرد كلی كن دارد! این جایزه برای دولان شاید نویدبخش جوانگرایی فستیوال باشد، ولی تماشای فیلم‌های پیشین او، احتمال طراوت، تازگی و نوآوری جدی فیلم تازه‌اش را دچار هاله‌ای از تردید می‌كند. دولان دو سال پیش، جایزه هیات داوران را مشتركا با ژان- لوك‌گدار سینماگر كاركشته و رادیكال فرانسوی از آن خود كرد. گدار بی‌توجه به كن و هیاهوی آن در فستیوال حاضر نشد و دولان با ریختن اشك شوق دل جین كمپیون را به لرزه درآورد - رویه‌ای كه امسال نیز توسط او ادامه یافت. ولی شاید بهترین توصیف تا آن روز برای فیلم دولان گفته گدار در مصاحبه با لوموند باشد، «جوانی كه فیلمی كهنه ساخته است.» پس اگر فیلم تازه او همچون فیلم‌های پیشین‌اش باشد، جای تعجب نیست كه در كنار كن لوچ پیر و كهنه‌ساز، جوان كهنه‌ساز جایزه دوم را به دست بیاورد. به هر ترتیب، نظر منتقدان نیز به فیلم «فقط پایان دنیا»، این انتخاب را دردسرسازتر نیز می‌كند آن هم وقتی متوسط امتیازات منتقدان فیلم دولان را در رتبه نوزدهم نشانده باشد! نشریه اسكرین امتیاز ٤/١ به او داد و خب البته اقبال فرانسوی‌ها به او كمی بیشتر بود كه شاید فرانسوی‌زبان بودن این سینماگر اهل ایالت كبك كانادا در این رویكرد بی‌تاثیر نباشد.

جایزه بهترین كارگردانی

انتخاب مشترك كریستین مونجیو (رومانی) و اُلیویه آسایاس (فرانسه) به نوبه خود عجیب و غیرقابل‌پیش‌بینی بود. فیلم مونجیو را حتی می‌شد یكی از بخت‌های نخل طلا بر مبنای فرمول پیشین فستیوال به شمار آورد، كارگردانی كه پیش‌تر نیز نخل طلا را از آن خود كرده بود ولی عجیب آنكه انتخاب محبوب منتقدان فیلم كریستی پوییو هموطن او بود، فیلمی كه با در نظر گرفتن امتیازات بخت زیادی برای دست‌كم یكی از جوایز به شمار می‌آمد، سینماگری با سبك چالش‌برانگیزتری نسبت به مونجیو، كه نادیده‌ گرفتنش بار دیگر گواهی بر تمایل كن به فیلمسازهای خاص خود و امتحان پس‌داده‌اش است، فیلم‌هایی با موضوعات اجتماعی/سیاسی سرراست‌تر! هرچند از قرار فرانسوی‌ها مونجیو را به پوییو ترجیح می‌دهند.

فیگارو و لوموند فیلم فروشنده را نپسندیدند

آسایاس، كارگردان نام‌آشنایی است ولی فیلم تازه‌اش اقبال چندانی در فستیوال میان منتقدها نداشت، رتبه كلی برای فیلم مقام چهاردهم بود. نشریه اسكرین در مجموع آن را متوسط‌ دانسته بود، و نشریات خود فرانسه فیلم را چندان دوست نداشتند. مهم‌ترین آنها مجله «كایه‌دو سینما» و سردبیرش استفان دلرم كه فیلم را ضعیف ارزیابی كرده بود، و خب آسایاس از منتقدان دوران پیشین همین نشریه بوده است. به نظر می‌رسد كه انتخاب آسایاس تنها انتخاب جالب ‌توجه امسال كن باشد.

جایزه بهترین فیلمنامه

فیلم «فروشنده» به كارگردانی اصغر فرهادی با این پیروزی، خوشحالی بسیاری از ایرانی‌ها را برانگیخته است. این جایزه برایم تنها پیش‌بینی‌ بود كه درست از آب درآمد! نه فقط از این جهت كه فیلمنامه‌های فرهادی جنبه پررنگ سینمای او را شكل می‌دهند، بلكه همچنین از این بابت كه فستیوال كن فیلمنامه‌هایی با مضامین اجتماعی و رویكرد واقع‌گرایانه را در این سال‌ها ستوده است.

فیگارو و لوموند فیلم فروشنده را نپسندیدند

حال آنكه با وجود خشنودی غالب ایرانیان از این انتخاب، امتیاز منتقدان بر امری متفاوت دلالت می‌كند. مجموع امتیازها، فروشنده را نه در رتبه‌ای چندان بالا كه در مرتبه دهم نشاند. اسكرین به فیلم میانگین ٤/٢ داد و نشریات فرانسوی از قبیل «فیگارو» و «لوموند» (به ترتیب دو ستاره و یك ستاره) فیلم را آنقدر نپسندیدند. دعوای اصلی بر سر فیلم فرهادی ولی اختلاف نظر دو نشریه رقیب سینمایی، «كایه» و «پوزتیف» است، «كایه» با رویكرد رادیكال‌ خود به فیلم «بی‌ارزش» و «پوزتیف» (با رویكردش مبتنی بر محتوا!) به فیلم سه ستاره از چهار داده است!

جایزه هیات داوران، و جوایز بهترین بازیگر مرد و زن

فیلم «امریكن هانی» ساخته آندره‌آ آرنولد، شاید مخالفان مردسالاری در كن را كمی آرام كند. آن هم در حالی كه فیلم خانم مارن اده (محبوب‌ترین انتخاب منتقدان) از برندگان جوایز كنار گذاشته شد؛ انتخاب فیلم شانزدهم منتقدان رویكرد كن را همچنان بحث‌برانگیز نگاه می‌دارد، آن هم وقتی با شش امتیاز «بی‌ارزش» از طرف فرانسوی‌ها مواجه شده باشد.

فیگارو و لوموند فیلم فروشنده را نپسندیدند

جوایز بازیگری، احتمالا تنها انتخاب‌هایی هستند كه بی‌حرف و حدیث نسبت به آرای منتقدان به‌سرمی‌برند. هرچند باز هم جای سوال است كه چطور در این دو رشته نیز انتخاب‌ها از فیلم‌های محبوب منتقدین نبوده است؟ و البته فیلم فروشنده این بخت را داشته كه برخلاف چند دوره اخیر فستیوال كن، موفق به دریافت دو جایزه جداگانه (فرهادی برای فیلمنامه و شهاب حسینی برای بازی) بشود، اتفاقی كه در این فستیوال تا آنجا كه حافظه یاری می‌كند مرسوم نیست و خب این شاید تنها سنت‌شكنی «غافلگیركننده»ی شصت‌ونهمین دوره فستیوال كن باشد!


ویدیو مرتبط :
شوکه شدن مریلا زارعی در جشن منتقدان سینما

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

خودکشی رفعتی و ارتباط آن به فشار رسانه‌ها و مسئولان علیه داوران



 

خودکشی رفعتی و ارتباط آن به فشار رسانه‌ها و مسئولان علیه داوران

 

یک روزنامه آلمانی با اشاره به خودکشی داور ایرانی الاصل ایرانی شاغل در بوندس لیگا با طرح یک سوالی نوشت: آیا فشار رو به افزایش که در میان داوران وجود دارد و تئو سوانسیگر، رئیس فدراسیون به آن اذعان دارد، او را مجبور به انجام این کار کرده است؟

از شامگاه روز گذشته که مصاف تیم‌های اف.ث.کلن و ماینس در هفته سیزدهم بوندس‌لیگا به خاطر اقدام به خودکشی بابک رفعتی‌، داور ایرانی‌الاصل مقیم آلمان، لغو شد، فوتبال باشگاهی این کشور در شوک عجیبی فرو رفته است.

این پیکارها در عمر چند دهه خود شاهد اتفاقات گوناگون حاشیه‌ای در ارتباط با لغو مسابقه بوده است. تاریخ این پیکارها مشخص می کند از ابتدا تا لحظه حاضر ۳۸۵ مورد لغو بازی وجود داشته که تقریبا عمده آن مربوط به نامساعد بودن شرایط جوی است.

در این ارتباط روزنامه بیلد که از زمان انتشار خبر خودکشی داور ایرانی‌، موضوع را به دقت پیگیری کرده، در گزارشی به همین منظور نوشته سه مورد لغو نیز وجود داشته که یک‌بار به خاطر خراب شدن سقف ورزشگاه، دیگری برگزاری یک کنسرت و نامساعد شدن زمین چمن مسابقه و دیگری مرگ موریس باناخ، ستاره ۲۰ سال قبل تیم اف.ث.کلن، لغو بازی بوجود آمد، اما هیچ‌گاه به خاطر داوری و خودکشی یک داور چنین اتفاقی روی نداد.

گزارشگر  روزنامه همانند همه کسانی که در جریان خبر فوق قرار گرفته‌اند، این سئوال را مطرح کرده است که علت چنین اقدامی از سوی داوری که در شهر هانوفر شغل اصلی ‌اش، خرید و فروش سهام است، پیش آمده است؟!

در کنار این پرسش سئوالاتی دیگر نیز مطرح شده اند: آیا دلایل شخصی و خصوصی وی را به این سمت سوق داد؟ آیا فشار رو به افزایش که در میان داوران وجود دارد و تئو سوانسیگر، رئیس فدراسیون به آن اذعان دارد، او را مجبور به انجام این کار کرده است؟ یا این که تمام کسانی که با داوران سر و کار دارند، آنقدر بد با این قشر برخورد کردند که چنین سرنوشتی برای او بوجود آمد؟

مطابق آنچه روزنامه آلمانی در گزارش خود می نویسد، دست اندرکاران تیم‌ها آنقدر از رفتار داوران ایراد می گیرند که فشار روانی بر آنها را افزایش می دهند. همین‌طور مربیان و بازیکنان که با بهانه‌جویی های خود بر این فشار می افزایند.

بیلد حتی در این میان پارا فراتر گذاشته و از افزایش فشار بر داوران به خاطر فضای که هواداران و رسانه‌های ایجاد می کنند،‌به عنوان یک اهرم سنگین فشار یاد کرده است.

این گمانه‌زنی‌ها در حالی است که داور ۴۱ ساله ایرانی الاصل که روز گذشته خودکشی کرد و از آن جان سالم بدر برد، هنوز علت اقدام خود را بیان نکرده است. وی اکنون در بیمارستانی در کلن بستری است و احتمال داده می شود که دیگر نتواند در مستطیل سبز در آینده سوت زند.