فرهنگ و هنر
2 دقیقه پیش | تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالستشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ... |
2 دقیقه پیش | خواندنی ها با برترین ها (81)در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ... |
خندوانه به همه نشان داد هنوز بلد نیستیم شادی کنیم!
واقعیت این است که خندوانه قابلیت تبدیل شدن به یک برنامه فرهنگساز را داشته و این در ذات و رسالت آن هم نهفته است.
به این معنی که خندوانه نه فقط برای خنداندن مخاطب که برای آموزش شاد زیستن است! شادی و شاد زیستن یک مهارت است و مردم مهارتهای شاد زیستن ندارند؛ بنابراین تلاش رامبد جوان در آموزش و ترویج این مهارت قابل ستایش است.
ازجمله تمهیدات هوشمندانه او در این خصوص رقابت خندانندههای برتر با حضور 16 شرکتکننده در قالب استندآپ کمدی برای انتخاب کمدین برتر است.
همه این طرح و برنامه و ایدههای خلاقانه برای خنداندن مخاطب، واجد دو کارکرد عمده است. یکی ایجاد سرگرمی و به قول محققان رسانهای رونق سرگرمیسازی و دوم فرهنگسازی در زمینه الگوهای شاد زیستن.
این که شاد بودن یک روش و انتخاب است نه یک اتفاق! اما هفته گذشته با تشدید رقابت میان هواداران، کمدینها بویژه رقابت امین حیایی و امیرمهدی ژوله، انگار بهانه خنده نیز بهای سنگینی در جامعه ما دارد و فرصت خندیدن به جنگیدن بدل شد.
با دوقطبی شدن فضای رقابت، این مسابقه به یک مجادله در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی بدل شد. خود این اتفاق نشان داد هنوز در فرهنگ عمومی ما رقابت همدلانه و مهارت شادی جمعی به عنوان یک مهارت اجتماعی نهادینه نشده است.
هنوز احترام به رقیب و اعتماد متقابل در رقابتهای نمادین و نهادین به یک کنش اخلاقی بدل نشده و ما حتی در بستر یک رقابت سرگرمکننده که به قصد شادی خودمان طراحی شده، به جای تشویق، تخریب هم میکنیم.
واقعیت این است که در سالهای اخیر بویژه بهواسطه بسط و گسترش فناوریهای نوین ارتباطی مسالهای به نام هوادار و هواداری دچار آسیبهای جدی شده و راه افراطی طی کرده است.
همه جای دنیا هواداری از یک خواننده، ورزشکار یا بازیگر وجود دارد، اما به نظر میرسد فرهنگ هواداری در کشور ما بشدت دچار بد فرهنگی و بیماری شده که فراتر از کارکردهایش عمل میکند.
متاسفانه همان شمایل از هواداری که در استودیوهای ورزشی شاهد بودیم به ساحت و میدان فرهنگ و هنر نیز وارد شده و گاه از مرز کلکل کردن گذشته و به توهین و تهمت و افترا کشیده است.هواداری شاید لازمه یک رقابت عمومی باشد، اما کارکرد آن حمایت و ترغیب است نه لجاجت و تخریب.
قطعا خود کمدینها به این شکل از حمایت راضی نیستند و از هواداران خود انتظار ندارند به فحاشی و خشونت کلامی با رقیب دست نزنند. این شکل از هواداری مصداق همان دوستی خاله خرسه است که زیانش بیشتر از نفعش است.
قرار بر این بود به بهانه یک رقابت رفاقتی بخندیم، شاد باشیم و حالمان خوب شود؛ اما به قول آن شعر معروف، حال ما خوب است، اما تو باور مکن. همین مسابقه خندوانه و حاشیهها و جنجالهایی که در شبکههای اجتماعی شد، نشان داد هنوز یاد نگرفتهایم چطور به شکل جمعی شادی کنیم.
شادی هم قواعد خاص خودش را دارد و باید این قواعد را رعایت کرد وگرنه از دل این شادی، خشم و نفرت برمیآید. خندوانه و حاشیههایش مصداق خوبی بود تا روانشناسان و جامعهشناسان ما به تجزیه و تحلیل و آسیبشناسی بیشتر فرهنگ عمومی و رفتارهای اجتماعی بپردازند.
خیلیها میگویند گسترش فضاهای مجازی به این بیاخلاقیها دامن زد؛ اما واقعیت این است فناوریهای رسانهای فقط ابزارند تا آنچه را در بطن و ضمیرناخودآگاه جامعه هست به نمایش بگذارند و بیرونفکنی کنند. مشکل، ریشه در نبود فرهنگ صحیح در استفاده از این فناوریهاست!
اخبار فرهنگی - سیمرغ
ویدیو مرتبط :
ما هم اندازه ی یک مرغ بلد نیستیم بازی کنیم
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
بلد نیستیم فیلم خوب بسازیم
رامبد جوان:
بلد نیستیم فیلم خوب بسازیم
عوامل فروش فیلم در سینمای ایران همیشه شاخصهایی نامعلوم بوده و آمار فروش همیشه شفاف و قابل پیش بینی نبوده است. رامبد جوان از کارگردانان جوان سینمای ایران و کارگردان فیلم پرفروش «ورورد آقایان ممنوع» در گفتوگویی گفت: مهمترین عامل تاثیرگذار در میزان فروش فیلمها ساخت فیلم خوب است.
بازیگر فیلم گناهکاران ادامه داد: ماجرا خیلی واضح و روشن است. بدون پشتوانهها و پیش زمینههای قبلی، یعنی فقط بگوییم که میخواهیم فیلم بسازیم و یک قصه تعریف کنیم و تماشاچی هم از پیش درگیر هیچ موضوعی نباشد، نه کارگردان آن جنجالی باشد که از نظر اجتماعی و ...پر سر و صدا باشد و نه قرار است حمایتهای به خصوصی از فیلم صورت گیرد و فیلمی باشد که از صفر قرار است ساخته شود.
تنها عواملی که میتوانند کمک کند که فیلم فروش خوبی داشته باشد این است که فیلم خوبی ساخته شود، یعنی فیلمنامه خوبی نوشته شود. انتخاب بازیگران درست و سنجیده اتفاق افتاده باشد، کارگردانی درستی صورت گیرد و فیلم ساختار درستی داشته باشد. پروسه تولید، پخش و نمایش آن درست صورت بگیرد، همه چیز طی یک مدیریت درست اتفاق افتاده باشد، طراحی برای فیلم صورت گرفته باشد و در این صورت فروش فیلم، فروش خوبی خواهد بود.
وی افزود: اگر قرار باشد که در شرایط استاندارد و بدون نگاه خاصی به فیلمسازی نگاه کنیم و مثلا به سینماگرها بگویم چگونه میتوان فیلمی ساخت که به فروش خوبی برسد و برای مثال مازیار میری نمیتواند بگوید یا باید با تماشاچی حافظه عاطفی داشته باشم یا باید آدم جنجالی باشم که فیلمم فروش کند و اگر اینگونه نباشد فیلم پرفروش نمیشود، پس معیار باید درست باشد و آمار فروش فیلمها به دور از فضا سازیهای حاشیهای صورت گیرد.
فروش بعضی از فیلمها مانند اخراجیها نمونه درستی برای فروش نیست، چون ماجراهایی غیر از سینما در آمار فروش این فیلم دخیل بود. اخراجیها به خاطر آقای دهنمکی و ماجراهایی که برای او راه میاندازند فروخته است. آمار فروش «اخراجی ها» غلط است و اثبات شده و دقیق نمیتواند باشد و روش فروش این فیلمها فرق میکند.
کارگردان و بازیگر «اسپاگتی در هشت دقیقه» گفت: همه ما نسبت به فیلم «کلاه قرمزی» نگاه نوستالژیکی داریم و برایمان هیجانی به همراه میآورد. تیم طهماسب و جبلی کارشان را خیلی خوب بلد هستند. آنها در ایام تعطیلات عید روی آنتن تلویزیون به صورت خیلی فشرده تماشاچی را از تصاویر و قصههایی نوستالژی که مخاطب فراموش کرده است بمباران میکنند و اینگونه تماشاچی وارد بازی میشود.
وقتی فیلم سینمایی آن را بعد از 6 ماه وارد بازار میکنند حافظه عاطفی تماشاچی را تحریک میکند و تماشاچی را به سالن میکشاند. مخاطبان آن شوخیها و قصهها و آن عروسکها را دنبال میکنند و فیلم فروش میکند و فیلم میتواند به لحاظ فروش موفق باشد اما به لحاظ سینمایی موفق نیست.
جوان اظهار داشت: بعضیها میتوانند فلان ارگان را با رفاقت یا روابط مجبور کنند که بلیتهای فیلمی را بخرد و اینگونه آمار فروش و مخاطبان را بالا میبرند و این باعث میشود که ما نتوانیم آمار واقعی فروش را در سینما داشته باشیم. همه اینها عواملی است که باعث فروش فیلم میشوند اما در حقیقت آمار منطقی نمیتواند باشد. ما نمیتوانیم برای اینگونه روشها در سینما ارزشی قائل باشیم و باید آمار فروش منطقی را بررسی کنیم.
بازیگر فیلم سینمایی «جعبه موسیقی» گفت: چیزی که غیرقابل انکار است این است که تماشاچی نیاز دارد یک فیلم درست و لذتبخش ببیند. فیلم لذتبخش برای تماشاچی و نه برای منتقد و قشر خاص، بلکه تماشاچیای که دست خانواده یا دوستان خود را میگیرد و به سینما میرود تا فیلم ببینند. اینها را فقط و فقط با یک فیلم خوب میتوان به سینما کشاند.
قشر بینندگان خاص و کسانی که سینما را حرفهای دنبال میکنند به هر صورت به سینما میآیند و همه فیلمها را میبینند تا در جریان سینما قرار گیرند و به هر حال آنها همه فیلمها را میبینند اما تماشاچیانی را که برنامه ریزی زندگی شان دیدن فیلم نیست بلکه صرفا برای لذت بردن از فیلم به سینما میآیند فقط با دیدن فیلم خوب و ساختن فیلم خوب میتوان به سینما کشاند. فیلمی که قصهاش را درست تعریف کند و مخاطب و هدفش را بشناسد و سر راست با تماشاچی برخورد کند.
جوان تصریح کرد: بهترین تبلیغ در این مملکت تبلیغ دهن به دهن است. آدمها به هم میگویند این فیلم را از دست ندهید و حتما ببینید. این تبلیغ دهن به دهن و سینه یه سینه بهترین تبلیغ برای فروش فیلم در ایران است. قطعا تبلیغات رسانهای و همه نوع تبلیغات در آمار فروش فیلمها تاثیر گذار است و همچنین برنامه اکران و تعداد سالنهای نمایش و سانسهای درست همه تاثیر گذار است اما حقیقتا باید بگویم تا فیلم، فیلم درستی نباشد هر کاری هم که بکنیم فروش خوبی نخواهیم داشت. فیلمهای گردن کلفتی در ایران ساخته شده و تبلیغات بسیار گستردهای برایشان شده و اکرانهای مفصلی هم در نظر گرفتهاند اما فیلم چون فیلم خوبی نبوده با اینکه بازیگر بزرگ داشته و اسم کارگردان با اهمیت بوده اصلا خوب نفروخته است.
بازیگر فیلم سینمایی «آزمایشگاه» گفت: باید این را هم در نظر بگیریم که تماشاچی چه چیزی را دوست دارد نگاه کند. مهمترین حرفهای جهان را قرار نیست به تماشاچی بزنیم ولی میتوانیم یک قصه سرراست و جذاب و زیبا تعریف کنیم که لازم نیست کمدی باشد و در هر ژانری که باشد فرقی نمیکند فقط باید قصه را درست تعریف کنیم که بتواند قصه را تعقیب کند، از تعقیب کردن آن لذت ببرد و در این میان لای این قصه میتوان حرفهایی را هم گنجاند. بدبختی ما این است که یا تماشاچی را خیلی پیش پا افتاده و کوچه بازاری میخواهیم بخندانیم یا میخواهیم بزرگترین موضوعات فلسفی و بشری را در یک فیلم مطرح کنیم و حل کنیم.
رامبد جوان افزود: تماشاچی یکی از بی غرضترین آدمهای ممکن است. تماشاچی نمیداند تو چگونه فیلم ساختهای یا نمیداند تو میخواهی با او چگونه رفتار کنی، تماشاچی به سالن میآید تا لحظاتی را با دیدن فیلم لذت ببرد و هیچ قضاوت مغرضانهای درباره موضوعی ندارد. حالا اگر به سالن بیاید و ببیند که قصه درست تعریف نمیشود و از فیلم لذت نمیبرد با آن فیلم همراه نمیشود و در نتیجه دیدن آن را توصیه نمیکند و فیلم دیده نمیشود.
بازیگر فیلم سینمایی «دیو و دلبر» گفت: اشتباه بیشتر متوجه فیلمساز است و ما خودمان خرابکاری میکنیم و بعد میگوییم چرا فیلم فروش نمیکند. از هزار چیز دیگر بهانه میآوریم. علت نفروختن فیلمها این است که هیچ تحقیق و محاسبهای وجود ندارد. هیچ کس برای انتخاب سوژه و انتخاب نیاز اکنون مردم تحقیق نمیکند و زمان نمیگذارد.
هیچ کس به ژانر اهمیت نمیدهد. باید ببینیم تماشاچی فیلم کمدی دوست دارد؟ فیلم ترسناک دوست دارد؟ اگر دوست دارد برای چه این ژانر را دوست دارد؟ اگر یک ژانر را دوست دارد در چه گرایش و رویکردی آن را دوست دارد؟ چه چیزی را هدف قرار میدهد؟ فیلمساز جواب این سوالها را نمیداند. فیلمساز نمیداند برای چه کسی فیلم میسازد و برای همین فیلمش نمیفروشد.
بازیگر مجموعه تلویزیونی «همسران» توضیح داد: در هیچ دفتر سینمایی در ایران، گروه تحقیق بابت انتخاب سوژه و آمار گرفتن برای نیازهای اجتماعی و اینکه مردم جامعه تمایل به دیدن چه چیزی دارند، وجود ندارد. ما رندوم بنا به هوش و شانس و بنا به گروه تشکیل دهنده از پس یک کار بر میآییم و از پس یک کار بر نمیآییم. وی اظهار داشت: همه سینماگران دوست دارند فیلمهایشان دیده شود. فروش یعنی دیده شدن فیلم و همه فیلمسازان این را میخواهند.
حتی اگر بودجه معیار نداشته باشد و سینماگر بودجهاش را از جایی تامین کرده است که بازگشت سرمایه برایش بی اهمیت باشد بازهم میخواهد فیلمش دیده شود، همه فیلمسازان این را میخواهند و اگر اینگونه نباشد که فیلم را برای چه میسازیم. 99 درصد فیلمسازان برای اینکه فیلم دیده شود آن را میسازند و لذتبخش است که مردم جلو سینما صف بکشند و از فیلم استقبال کنند و اگر کسی بگوید من فیلم میسازم که کسی آن را نبیند باید معالجه شود!
فقط قضیه این است که از پس کار بر نمیآیند، یعنی نمیتوانند فیلم خوب بسازند و بلد نیستند والا همه میخواهند فیلمشان بفروشد. بازیگر همه کار میکند ولی هیچ اتفاقی نمیافتد، نه هیجان، نه شک و نه هیچ واکنشی برانگیخته نمیشود این یعنی فیلمساز کارش را بلد نیست، فقط همین.
بازیگر برنده نقش مکمل مرد در جشنواره 31 فجر برای فیلم «گناهکاران» گفت: چند کارگردان در ایران داریم که مثلا دو میلیارد پول به آنها بدهیم و به آنها بگوییم یک فیلم خوب بساز و از پس کار بر بیاید؟ از انتخاب سوژه تا فیلمنامه و تا آخر مرحله هر کاری که دوست داری انجام بده و یک فیلم خوب و درجه یک تحویل بدهد، آیا کسی را میشناسیم؟
جوان خاطر نشان کرد: هنگام اکران «ورود آقایان ممنوع» نه من پیشینه و هیاهوی حاشیهای داشتم و نه فیلم پیشینه ارتباطی با مخاطب داشت و نه هیچ چیز دیگر و تماشاچی هم همان تماشاچیای بود که برای دیگر فیلمها میرفت ولی فروش فیلم حیرت انگیز بود. بلیت در آن زمان 2500 تومان بود و حدود 5 میلیارد فروش داشتیم و سانس ساعت 4 صبح داشتیم،چه عواملی این اتفاق را رقم زد؟ نه نبوغ و نه ادعای خاصی است؛ فقط چند آدم که در یک ژانر یک چیزی را بلد بودند دور هم جمع شدند و فیلم ساختند. خیلی ساده است و «ورود آقایان ممنوع» هم خیلی ضعف دارد،اما باید بگوییم میشود فیلمی ساخت که تماشاچی لذت ببرد و فیلم بفروشد.
وی اذعان داشت: شک نکنید اگر شما فیلم خوب بسازید اکران خوبی میتوانید داشته باشید و تبلیغات و دیگر حمایتها هم اتفاق میافتد و پخش کننده و ارشاد و همه میخواهند فیلمها و سینما رونق بگیرد اما متاسفانه فیلم خوب کم است و فیلمساز خوب نداریم.
وی یادآور شد: وقتی فیلم خوب و پر فروش بسازی درگیری و حساسیت فوق العادهای برای ساخت فیلم بعدی داری و این اتفاقی است که بعد از ساختن «ورود آقایان ممنوع» برای من افتاد. در طول این سه سال فیلمنامهها و دفاتر زیادی برای فیلمسازی به من پیشنهاد شد اما مسئولیت باعث میشود که تو نتوانی از یک حدی پایینتر بیایی. برای ساختن فیلمی که تماشاچی از آن لذت ببرد و منتقدها هم نظر خوبی روی آن داشته باشند و حداقل آنکه پایینتر از کار قبلی نباشد باید خیلی دقت داشت و حقیقت این است که تماشاچی خیلی برای من مهم است.
منبع:روزنامه آرمان