فرهنگ و هنر
2 دقیقه پیش | تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالستشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ... |
2 دقیقه پیش | خواندنی ها با برترین ها (81)در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ... |
خرافه پرستی در جهان
با گذشت بیش از 1400سال از دعوت آخرین فرستاده خدا به پرستش و عبادت خدای یگانه، و با وجود مبعوث شدن 124 هزار پیامبر برای نشان دادن مسیر صحیح به بشریت در اعصار گونان و ریشه کنی جهالت انسان، در قرن 21 و در اوج پیشرفت کشورها در زمینه های اقتصادی، علمی، صنعت، تکنولوژی، بهداشت و درمان، آموزش و ارتباطات و ... در اقصی نقاط جهان، از شرقی ترین اجتماعات در حال توسعه و تازه توسعه یافته تا غربی ترین کشورهای صنعتی و پیشرفته که پیشتازان اقتصاد و پیشرفت در جهان بشمار می آیند، ریشه های جهالت هنوز هم خشک نشده است.
میل به خرافه و توسل به غیر خداوند متعال و یکتا، همچنان در میان جوامع غربی و شرقی رواج دارد. گرایش هایی که از پرستش تا تقدیس و تکریم غیر خدا و عادات و عقاید خرافی را در بر میگیرد. در این گزارش به برخی از بارزترین و شایع ترین موارد پرستش غیر خدا، تقدیس و تکریم اشیاء و عادات و عقاید خرافی و باطل غرب و شرق پرداخته خواهد شد.
شایعترین و در عین حال آشکار ترین گرایش خرافی که پیامبران الهی از جمله حضرت ابراهیم (ع) و پیامبر گرامی اسلام (ص) سعی در ریشه کنی آن از جوامع انسانی زمان خود داشتند، گرایش به بت پرستی به جای پرستش خداوند یکتا بود.
بت پرستی به معنای پرستش یک شیء به عنوان خدا و یا انجام اعمالی شبیه به پرستش، همچون ادای احترام بیش از حد به هر چیزی جز خدای واحد است. بتپرستی در تمامی ادیان ابراهیمی به شدت منع شده است، البته مصادیق بتپرستی ممکن است میان این ادیان متفاوت باشد.
در ادیان غیر ابراهیمی پرستش اشیاء دستساز منعی ندارد، اما در داخل آن ادیان از لفظ "بتپرستی" استفاده نمیشود.
در هندوئیسم تمامی انواع پرستش از درجه یکسانی برخوردارند و بنابراین عبادت تمثالها یا "بتها" نه توصیه میشود و نه منع. با این که هندوئیسم معمولاً با شمایل مذهبی انسانانگاره همچون "مورتیها" معرفی میشود، منع شمایلنگاری نیز با نمادهایی ذهنی از خدا معرفی میشود. از آن گذشته، هندوها بر این باورند که تمرکز بر شمایل انسانانگاره سادهتر است. لرد کریشنا در بهاگاواد گیتا، فصل 12، آیه 5 گفته است:
"تمرکز بر خدای غیرآشکار به مراتب سختتر از تمرکز بر خدای دارای شکل است، چرا که انسان نیاز دارد هر چیزی را با حواسش درک کند."
بت پرستی سنتی یا همان پرستش و تقدیس تندیس هایی از جنس سنگ، چوب، فلزات، گچ و ... از اولیه ترین گونه های پرستش و توسل به غیر پروردگار دو عالم است. هرچند، برخی از این مذاهب، خود را بت پرست ندانسته و در توجیه و توضیح این رفتار، تندیس یا همان بت را وسیله و واسطه ای برای تقرب جستن به خدا می دانند.
به جز بت پرستی سنتی، گونه های دیگری از پرستش نیز در جهان وجود دارد که از اجزای طبیعت تا اعضای بدن انسان را شامل می شود. در ادامه گزارش مشرق، به برخی از عجیب ترین و تأمل برانگیزترین انواع پرستش و آداب و عادات خرافی مردم نقاط مختلف جهان پرداخته شده است.
پرستش طبیعت
در میان ادیان و رسوم خرافی و الحادی، پرستش و تقدیس طبیعت نیز از جمله مواردی است که هم در غرب و هم در شرق، به چشم می خورد. گرچه طبیعت از جلوه های آفرینش الهی و از آیات پروردگار است، اما برخی همانند مثل اشاره به ماه، در حیرت انگشت اشاره کننده مانده و از ماه غافلند.
پرستش طبیعت نوعی نظام دینی بر مبنای تقدیس و تکریم پدیدههای طبیعی است. از جمله مذاهبی که پرستش طبیعت در آنها یافت میشود پانتهایسم، پاننتهایسم، دئیسم، شامانیسم و چندخدایی هستند. پرستش طبیعت دارای اشکال گوناگونی است و عناصر مختلف طبیعت از جمله آتش، درخت، ماه و خورشید، حیوانات و ... را دربرمیگیرد.
پرستش آتش
پرستش آتش در ادیان گوناگون وجود داشته است، چرا که آتش بخش بسیار مهمی از فرهنگ بشر از زمان دیرینه سنگی بوده است.
نخستین نشانهها از آتش کنترلشده مربوط به 790 هزار سال پیش است. از منظر باستانشناسی، نخستین شواهد مربوط به پرستش آتش در فرهنگ هندوایرانی به 1500 سال پیش از میلاد بازمیگردد. با این که عبارت "آتشپرستان" اغلب به زرتشتیان اشاره دارد، این اندیشه که زرتشتیان آتش را میپرستند ناشی از نوعی مجادله ضدزرتشتی است. به اعتقاد زرتشتیان در آتشکدهها آتش نمادی از حقیقت و پاکی است. به همین دلیل آتش پرست خواندن زرتشتیان صحیح نبوده و زرتشتیان نیز همانند دیگر ادیان ابراهیمی، خدای واحد را می پرستند.
اما در برخی شاختههای هندوئیسم آتش، یا آگنی، عنصر اصلی در مراسمی به نام یانجا است و نقش رابطی میان عبادتکنندگان و خدایان است. در ویشناو، شاخهای از هندوئیسم، آتش را زبان خدای بزرگ نارایانا میدانند.
این جایگاه والای آتش در همچنان در بسیاری از مذاهب و فرهنگها به چشم میخورد، چه در مراسم جسدسوزانی و چه در مراسم آتشبازی و یا روشن کردن شمع در بسیاری از مراسم مذهبی و یا حتی مشعل المپیک که در طول بازیها باید روشن باشد.
پرستش درخت
پرستش درختان به نوعی گرایش در میان جوامع گوناگون در طول تاریخ به پرستش و یا اسطورهسازی درختان اشاره دارد. درختان همواره نقش برجستهای در بسیاری از اسطورهها و مذاهب داشتهاند. درختان همواره نمادی از رشد، فساد و رستاخیر بودهاند. کهنترین نماد میانفرهنگی از شکلگیری جهان "درخت دنیا" است، که نماد جاودانگی و باروری نیز هست.
یکی از جوامعی که درختان را پرستش میکردند سامیها بودند. درختی که معمولاً در فلسطین مقدس شمرده میشد درخت بلوط یا درخت سقز بود.
انگلستان- مردم برای گرفتن حاجت خود داخل تنه این درخت افتاده سکه فرو میکنند
تقاضای حاجت کردن از درختان در بسیاری از فرهنگها نیز ریشه در همین پرستش درختان دارد.
پرستش حیوانات
پرستش و یا تقدیس حیوانات اغلب به دلیل رابطه ای است که پرستندگان آن، میان حیوان با خداوند قائل می شوند.
اصطلاح پرستش حیوانات را مذهبگرایان غربی و مجادلهگرایان یونان و رم علیه ادیانی که خدایانشان در قالب حیوان تجلی مییابد در معنایی منفی به کار میبردند. اما در اکثر موارد پرستش حیوانات، این خود حیوان نیست که پرستش میشود. بلکه باور بر این است که قدرت مقدس خدا در حیوانی خاص تجلی میبابد. این پدیده در مذاهب بسیاری، از جمله هندوئیسم، بودیسم، مسیحیت و مذاهب یونان و رم و مصر مشاهد شده است. برای نمونه، یونانیها خرد را به جغد ارتباط میدادند و بر این باور بودند که آتن، الهه خرد، دارای رابطه خاصی با پرندگان بوده است. بنا براین او را با تصویر جغد به نمایش در میآورند.
در سنتهای مسیحی، همین ارتباط میان عیسی مسیح و بره نیز به چشم میخورد. در مصر باستان نیز پرستش حیوانات بخش مهمی از مذهب به شمار میرفت. هاتور و باستِت، دو الهه مصری، به ترتیب به شکل یک گاو و یک گربه به نمایش در میآمدند.
در مصر باستان تقدیس حیوانات تا حدی بوده که اجسادشان را در کنار اجساد انسانها مومیایی میکردند.
در ایران باستان نیز گاو حیوان مقدسی به شمار میرفت.
سگ، نگهبان درهای بهشت!
سگ در میان هندوهای نپال و برخی از بخشهای هند دارای اهمیتی مذهبی است. در این فرقهها طی مراسمی پنجروزه به نام "تیهار" که تقریباً هر سال در ماه نوامبر برگزار میشود سگها را پرستش میکنند.
در هندوئیسم باور بر این است که سگ پیامآوری از سوی یاما، خدای مرگ است و سگها نگهبانان درهای بهشتاند. بنابراین مردم برای این که سگها آنها را در بهشت راه دهند، برای راضی نگاه داشتن سگها روزی را در ماه نوامبر به نام کوکور-تیهار، که در زبان نپالی به معنای روز سگ است، مراسم برگزار میکنند. در این روز سگها را به روشهای گوناگون مقدس میدارند، مانند گذاشتن خال تیلاکا بین دو چشم سگ، سوزاندن عود و آذین کردن حیوان با گل همیشه بهار.
سوگواری برای فیل ها!
در تایلند باور مردم بر این است که ممکن است روح مردگان در فیلهای سفید حلول کند. در این کشور فیل سفید قابل خرید و فروش نیست. عجیب تر اینکه این فیلها را غسل تعمید میدهند و هنگام مرگشان، درست مانند یک انسان، برایشان سوگواری میکنند. در اتیوپی جنوبی نیز فرقههایی که فیل سفید را مقدس میشمارند یافت میشود. در هند نیز خدای هندوی معروف، گانِشا، دارای سر فیل و بدن انسان است.
پلنگ، شکارچی ارواح خبیث!
در بسیاری از بخشهای ویتنام پلنگ موجود مقدسی به شمار میرود. در هر روستا ممکن است پرستشگاه یک پلنگ یافت شود. ریشه این عمل ممکن است در ترس انسان از پلنگها نهفته باشد. از آن گذشته، پلنگ یک خدای نگهبان نیز تلقی میشود. معمولاً در ورودی پرستشگاهها و قصرها مجسمههایی از پلنگ دیده میشود که به منظور محافظت از آن مکان دربرابر ارواح خبیث میباشد.
دیوار غربی یهودیان، دروازه بهشت
دیوار غربی یا کوتل مقدسترین مکان مذهبی یهودیان به شمار میرود. این دیوار در شهر کهن بیتالمقدس بر روی تپه موریا در سمت غربی حرمالشریف قرار دارد. این دیوار بقایای دیوار کهنی است که دورتا دور محوطه معبد سلیمان کشیده شده بود قرار دارد. مسلمانان نیز معتقدند که پیامبر در شب معراج اسب خود را به آن بست. یهودیان بر این باورند که هر کس در برابر این دیوار عبادت کند "گویی در برابر عرش الهی عبادت کرده چرا که دروازه بهشت در همین مکان قرار دارد".
طبق قوانین یهودیت یهودیان هنگام عبادت باید به این دیوار رو کنند. بنا بر میشنا یکی از کتب یهودیان، از چهار دیوار حرم، دیوار غربی به قدسالاقداس نزدیکتر و بنابراین دعا کردن پای این دیوار سودمندتر است. خاخام یعقوب اتلینگر مینویسد "از آن جا که دروازه بهشت نزدیک دیوار غربی است، قابل درک است که دعاهای اسرائیلی ها از آن جا به بالا میرود.
سالانه بیش از یک میلیون یادداشت لابلای دیوار غربی قرار می گیرد
یکی از کارهایی که یهودیان برای اجابت دعاهایشان انجام میدهند این است که دعای خود را روی تکهای کاغذ مینویسند و لای شیارهای این دیوار قرار میدهند. پیشینه این عمل به اوایل قرن 18 بازمیگردد. سالانه بیش از یک میلیون یادداشت لابلای این دیوار قرار میگیرد، چه توسط خود مردم اسرائیل، چه توریستها و چه مقامات عالیرتبه کشورهای دیگر.
طبق قوانین دین یهود، این یادداشتها نباید به دور انداخته شوند. درباره این که آیا باید آنها را سوزاند و یا دفن کرد اختلاف نظر وجود دارد. سالانه دو بار یکی از خاخامها و دستیارانش این یادداشتها را گردآوری میکنند و در گورستان یهودیان دفن میکنند.
این باورهای خرافی گاهی ظرایفی را نیز به همراه دارند. مثلا درباره این که آیا عبادتکنندگان مجازند هنگام قرار دادن کاغذ در شکاف دیوار انگشت خود را درون آن فرو ببرند یا خیر نیز اختلاف نظرهایی وجود دارد. برخی بر این باورند که این دیوار بخشی از حرمالشریف و بنابراین مقدس است و کسی اجازه این کار را ندارد. اما دسته دیگر معتقدند که این دیوار خارج از محدوده حرم است و فرو کردن انگشت به داخل ترکها ایرادی ندارد!
عقاید خرافی در اروپا
شاید تصور غالب این باشد که آداب و رسوم و عقاید خرافی مانند آنچه که ذکر شد تنها مختص جوامع شرقی بوده و غرب با پیشرفت های علمی و فناوری و پشت سر گذاشتن قرون وسطی و جاهلیت، جوامع خود را نسبت به اینگونه باورها مصون نگاه داشته اند. اما مروری بر فرهنگ مردم غرب نشان می دهد که خرافات تا چه حد در زندگی روزمره آن ها بروز و ظهور داشته است. برخی از باورهای خرافی پیشرفته ترین کشورهای اروپایی به عنوان نمونه در ادامه ذکر شده است.
خرافات در انگلستان؛ زدن به تخته، گربه سیاه اقبال
انگلستان یکی از کشورهایی است که هنوز هم بسیاری از باورهای خرافی در بین مردم آن وجود دارد و انگلیسی ها خود را ملزم به رعایت آن می دانند. یکی از این باورها، اعتقاد به خوش یمن بودن انجام دادن یا پرهیز از برخی کارهاست.
به عقیده بریتانیایی ها، گربه سیاه - که در برخی فرهنگ ها شوم خوانده می شود - نشانه خوش اقبالی است. از این رو در این کشور، بر روی کارت های تبریک، تولد و عروسی تصویر گربه سیاه وجود دارد.
زدن به تخته از دیگر باورهای خرافی انگلیسی هاست که متاسفانه وارد فرهنگ کشورمان نیز شده است. بر اساس این باور قدیمی، هنگامی که شرایط بر وفق مراد است با زدن به تخته، ادامه این روند را تضمین می کنند!
ذکر روزهای هفته؛ "خرگوش های سفید"، سه مرتبه!
مردم انگلستان معتقدند سه بار گفتن عبارت "خرگوش های سفید" در اولین روز ماه به عنوان ذکر خاص آن روز! باعث خوشبختی و اقبال نیک خواهد شد.
علاوه بر این، نعل اسب که برخی در ایران نیز نادانسته از آن به عنوان ضمانت خوش شانسی استفاده می کنند، ریشه در فرهنگ انگلستان دارد. به اعتقاد بریتانیایی ها، نعل اسب به سمت بالا موجب خوش اقبالی دارنده آن می شود، و در صورتی که نعل به سمت پایین قرار گیرد، اقبال را از صاحب خود دور خواهد نمود.
گرفتن برگ هایی است که در فصل پاییز از درختان می ریزد، کوتاه کردن مو در زمانی که ماه رو به بدر می رود و قرار دادن پول در جیب لباس های نو از دیگر باورهای خرافی انگلیسی هاست.
در سوی دیگر، در فرهنگ مردم این کشور اعتقادات مشابهی در مورد اقبال بد نیز وجود دارد. راه رفتن زیر نردبان، ریختن نمک روی زمین، دیدن کلاغ، باز کردن چتر داخل ساختمان و عدد 13 از جمله مواردی است که بر اساس باور مردم انگلیس، همگی موجب بد اقبالی خواهند شد.
اعتقاد عجیب دیگری نیز وجود دارد که شکستن آینه، هفت سال بد اقبالی و بدبختی را برای صاحب آن به همراه می آورد.
ایتالیا؛ از اعتقاد به طلسم تا خوش یمنی عطسه گربه
مردم ایتالیا هم در فرهنگ و باورهای خود، موارد خرافی بسیاری را به عنوان عوامل خوش اقبالی یا بد اقبالی رعایت می کنند. در ایتالیا همچنان اعتقاد به طلسم، طلسم کردن و باطل کردن آن رایج و شایع است. بر این اساس، اگر بخواهید طلسم کسی را باطل کنید انگشت اشاره و انگشت کوچک را بالا و بقیه انگشتان را پایین نگاه دارید و به زمین اشاره کنید. در هنگام باطل کردن طلسم باید حواستان باشد این علامت را سمت چه کسی میگیرید چرا که اگر آن را سمت کسی بگیرید یکی از نزدیکانش به او خیانت میکند.
در ایتالیا، دیدن راهبه را عامل بداقبالی می دانند و معتقدند در صورتی که راهبه ای را مشاهده کردید، باید فوراً بر آهن یا چیزی از جنس فولاد ضربه بزنید تا این اقبال بد از شما دور شود. یا با گفتن عبارت "Suora tua” به معنای "راهبه تو!"، این اقبال بد را به کس دیگری منتقل کنید.
راهبه ها در ایتالیا نماد بد یمنی و انتقال اقبال بد هستند
ایتالیایی ها علاقه خاصی به شنیدن صدای عطسه گربه دارند! زیرا بر اساس یک باور قدیمی شنیدن عطسه گربه پیام آور شانس و اقبال خوش است.
همانند انگلیس، خرافه در سطوح مختلف زندگی مردم ایتالیا راه یافته است. در ایتالیا نیز ریختن نمک روی زمین بد یمن و عدد 17 محکوم به نحسی است. ایتالیایی ها علاقه ای به لباس های با رنگ بنفش ندارند و معتقدند پوشیدن آن موجب بداقبالی می شود.
اسپانیا
اسپانیا نیز جزو کشورهای پیشتاز در باورهای خرافی بوده است. مردم اسپانیا اعتقاداتی مشابه با کشورهای انگلیس و ایتالیا و سایر کشورهای این قاره دارند. اسپانیایی ها روزهای چهارشنبه ای که مصادف با سیزدهمین روز ماه است را نحس دانسته و در این روز ازدواج، سفر هوایی و دریایی انجام نمی دهند.
از دیگر آداب خرافی در مورد بد اقبالی در اسپانیا این است که در هنگام غذا خوردن نمکدان را نباید دست به دست کرد، بلکه باید آن را روی میز قرار داد تا هر کس خودش آن را بردارد. چرا که بداقبالی میآورد. همچنین موقع ریختن مایعات از یک بطری، ته بطری نباید رو به بدن باشد، در این صورت لیوان را باید به خیابان انداخت.
در اسپانیا اگر هنگام جارو کردن جارو با صورت یک فرد مجرد برخورد کند، آن فرد هیچ گاه ازدواج نخواهد کرد!
فرانسه
یکی از عجیب ترین اعتقادات مردم فرانسه، خوش یمن بودن مدفوع است. بر اساس این باور فرانسوی ها، قدم گذاردن بر روی مدفوع با پای چپ، موجب برکت و خوش بختی و روی آوردن شانس و اقبال خواهد بود.
گربه سیاه در فرانسه نیز نشانی شوم و پیام آور بد اقبالی است.
فرانسوی ها در اعتقادات مذهبی خود نیز باورهای خرافی عجیبی دارند. آن ها معتقدند در کلیسا نباید یک شمع را بوسیله شمعی دیگر روشن کرد چرا که این کار قدرت دعای شما را به شمع دیگر منتقل می کند و دعای شما را ضعیف می کند. باید حتما از کبریت یا فندک استفاده برای این منظور استفاده کرد.
در فرانسه زنان خانه دار هرگز شلوارهای شوهرشان را با کمربند اتو نمی کنند چرا که معتقدند این کار باعث درد کلیه در همسرانشان می شود.
دیدن عنکبوت نیز در این کشور ارمغان آور خوش بختی است.
اسلام، نسخه شفابخش
ادیان و فرقه های مذهبی قدیمی و نوظهور غیر الهی هر یک بدنبال پاسخی برای نیاز بشر به آرامش و توسل به نیرویی بالاتر و ترسیم مسیر کمال برای زندگی انسان بوده اند. اما به عقیده کارشناسان امور دینی و جامعه شناسان و به گواه مشاهدات تاریخی، هیچیک تا کنون موفق به ارائه راهی روشن و آرامشی همیشگی برای سرگشتگی درونی انسان نشده اند. در این میان ادیان ابراهیمی و فرقه های الهام گرفته از این ادیان که رویکردی الهی دارند آخرین مقصد افرادی بوده است که برای رسیدن به مقصود و آرامش حقیقی در پیچ و خم فرقه های بشری سرگردان بودند. البته گرایش به این فرقه ها نیز همواره بوده اما گرایش از ادیان به فرقه ها بسیار اندک و ناچیز بوده است.
بطور کلی بیشتر افرادی که ابتدا جذب فرقه ها می شوند ابتدا از مرحله آتئیستی یا انکار وجود خدا قدم در این راه می گذارند و دلیل آن هم جستجوی راهی برای آرامش درون و ایمان به حقیقتی والاتر است. شاید برای این دسته از افراد در مراحل اولیه این نسخه های بشری پاسخ موقتی باشند، اما اتفاق بزرگ که تمام رسانه ها، مراکز تحقیقاتی و حتی کتاب ثبت رکوردهای گینس نیز به آن اعتراف کرده اند، آمار تغییر دین به سمت ادیان ابراهیمی بویژه اسلام است. براساس آمار موجود، در مقایسه با دهه گذشته، میزان گرایش به اسلام و تغییر مذهب به مقصد اسلام، در اروپا و آمریکا بیش از دو برابر شده است.
آداب رسوم خرافی که تنها نمونه هایی از معروفترین آن ها در کشورهای مهم اروپایی ذکر شد، بدون نیاز به توضیح بیش تر، گویای رسوخ خرافات علیرغم پیشرفت های بسیار در زمینه های گوناگون است. پیشرفت هایی که ظاهرا هنوز در سطح فرهنگ و اعتقادات مردم نتوانسته ریشه های خرافه و جهالت را بخشکاند. صد البته نباید از این مسئله غافل شد برخی از این عادات و باورها، ناخواسته و ندانسته در فرهنگ ما نیز راه پیدا کرده که باید با شناخت مبدأ آن، در جلوگیری از گسترش و فراگیر شدن آن ها کوشید. عادات خرافی مانند توسل به درختان مقدس، دیوارها، رودخانه ها و چاه ها و امثالهم با این فرض که در گره گشایی و حاجت روا شدن موثر است، در سخنان بزرگان دین و مراجع عالیقدر همواره رد و مضموم شمرده شده و همواره ارتباط انسان با خدا بدون هرگونه واسطه از طریق نیایش و راز و نیاز و یا با واسطه ائمه معصومین (ع) و مقربین درگاه الهی توصیه شده است.
منبع:yjc.ir
ویدیو مرتبط :
خرافه پرستی :بزغاله سامری
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
هاشمی رفسنجانی:دانشجو باید هوشیار باشد که جامعه با لالایی خرافهپرستی، به خواب غفلت نرود
آیت الله هاشمی رفسنجانی:دانشجویان مانع تحجر و خرافه پرستی میشوند
دانشجوی ایرانی باید هوشیار باشد که جامعه با لالایی خرافهپرستی، به خواب غفلت نرود و دین و تعصب کور برای مردم پوستین وارونه نشود و نباید بگذارد نردبان ترقی، پلههای سقوط گردد.
آیت الله هاشمی رفسنجانی با صدور پیامی ضمن گرامیداشت یاد و خاطره شهدای دانشگاهی 16 آذر 1332؛ از دانشجویان به عنوان چشم بیدار جامعه نام برد و تاکید کرد: "دانشجوی ایرانی باید هوشیار باشد که جامعه با لالایی خرافهپرستی، به خواب غفلت نرود و دین و تعصب کور برای مردم پوستین وارونه نشود و نگذارند نردبان ترقی، پلههای سقوط گردد. "
به گزارش ایلنا، در متن یادداشت رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام به مناسبت " روز دانشجو " که در تاریخ 16 آذر ماه 1389 منتشر گردیده، آمده است:
یکی از ویژگیهای بسیار ممتاز ایران که سابقهای درخشان در گذشتههای بسیار دور تاریخ دارد، تأسیس دانشگاه جندی شاپور است که اولاً مأمن و مرجع دانشمندان تمدنهای قدیم بود که به جرم آگاهی و آگاهیبخشی فراری و متواری میشدند و ثانیاً مردم ایران را در پذیرش دین سراسر سعادت اسلام با چشم باز و سعه صدر آماده ساخت.
موفقیتهای علمی مرکز آموزشی جندیشاپور مختص به سالهای خدمات متقابل ایران و اسلام نیست. مستندات تاریخی حکایت از وجود دانشمندان ایرانی، مخصوصاً پزشکان حاذق در بسیاری از کشورها از جمله در مکه و مدینه زمان پیامبر(ص) دارد و انکارناپذیرترین سند، آن روایت مشهور از رسول اکرم(ص) است که فرمودند: اگر علم در ثریا باشد، توسط قوم ایرانی به زمین کشانده میشود.
در سالهای پس از صدر اسلام، اگرچه خلفای اسلامی، سعی در انتقال مراکز علمی به مراکز خلافت خویش در بغداد، شامات و... داشتند، اما استادان همان مراکز نیز علما و دانشمندان ایرانی بودند که محافل درس امام محمد غزالی یکی از نمونههاست. در دورههای بعد همزمان با ظلمات قرون وسطایی در غرب، دانش و فن در ممالک اسلامی در اوج بود و انوار دانش مسلمانان از طریق اندلس و جزایر سیسیل و سیاحت به غرب رسید، گروهی از دوراندیشان غربی با استفاده از فرصت نزاعهای داخلی مسلمانان در دوران جنگهای صلیبی و قبل و بعد از آن، با چراغ آمدند و برگزیدهترین کالا، یعنی بهترین دانشها و کتابهای سرزمینهای اسلامی، مخصوصاً ایران را به غرب بردند و منصفان آنان بارها و بارها اعتراف کردهاند که همان آثار بیبدیل، پایه و اساس پیشرفتهای علمی امروز غرب است.
استعداد علمی و پژوهشی ایرانیان، چون خورشیدی تابناک بوده و هست که هر از چندگاهی از پس ابرهای تنگنظری و جنگ و جدالهای بیهوده و بازیهای مضحک سیاسی درخشیده و باز هم میدرخشد تا پایههای تقسیم بندی غیرعادلانه دنیا به کشورهای پیشرفته و کشورهای جهان سوم را به هم بریزد.
البته باید به این نکته هم توجه فراوان داشت که مسلمانان با تکیه به معارف قران و اسلام در چرخه تحقیقات و رشد و عمق علوم، نقش شگرف و ژرفی ایجاد کردند. آنچه که تاکنون گفتهام، نگاه تاریخی به سابقه علم و دانش در ایران قدیم است و در دوره جدید دانشگاهها یکی پس از دیگری تأسیس میشوند تا جوانان ایرانی برای کسب علم و طی مدارج علمی مجبور به مهاجرتهای دستجمعی به کشورهای دیگر نگردند.
در تاریخ معاصر دانشگاه، علاوه بر صبغه علمی، رنگ و بوی سیاست به خود میگیرد و دانشجویان ایرانی در هر رشته دانشگاهی، علاوه بر تحصیل دانش و فن، به عنوان آیندهسازان و مدیران فردای جامعه، حاکمان را با استدلال و منطق به چالش میکشند و نسبت به هر نوع وابستگی کشور واکنش نشان میدهند که نقطه اوج این چالش 16 آذر سال 1332 است که وقتی عمق وابستگی رژیم پهلوی به آمریکا افشا میشود، سعی میکند عامل بیداری مردم، یعنی دانشگاه را به خواب مرگ بکشاند و همین حادثه، 16 آذر ماه را به عنوان روز دانشجو در تاریخ ایران جاودان کرد.
در سالهای مبارزه، رژیم پهلوی که تحرکات حوزه و دانشگاه را زلزله بنیانبرافکن، در کاخ موروثی سلطنت میدید، به لطایفالحیل سعی در القای اختلاف بین دانشگاه و حوزهها را داشت تا با تز استعماری «تفرقهانداز و حکومتکن»، چند صباحی بیشتر بر پایهای متزلزل بماند.
اما دانشجویان ایرانی با درایت عمیق اسلامی چنان پیوندی با مبارزان 17 ساله که پیشتازان آنها روحانیون بودند، ایجاد کردند که حوزه و دانشگاه دو نهاد تأثیرگذار برای نهادینه کردن ساختارهای نظامی شدند که میتواند پس از حکومت 13 ساله پیامبر(ص) در مدینه و حکومت 5 ساله امام علی(ع) در کوفه در تمام تاریخ اسلام بینظیر باشد، حکومتی که بر پایه تعالیم مترقی مکتب اهل بیت(ع) و حمایتهای مردم، مشروعیت یافت و دوران پیروزی و تثبیت را پشت گذاشت و با گذر مدبرانه از گردنههای صعبالعبور داخلی و خارجی و با نگاهی دوراندیش به افق 1404 در سند چشمانداز به روزهایی میاندیشد که سرآمد کشورهای منطقه باشد.
طی این مسیر و رسیدن به اهداف ترسیم شده، بدون دانشگاه و حوزه نمیشود. چرا که محور آن سند و همه سیاستهای کلی مصوب نظام، دانایی است و دانشگاه اساس دانایی است. الحمدلله در دوران سازندگی، زیرساختهای توجه به علم و دانش و تحقیقات در کشور بنیانگذاری شد و با گسترش مراکز دانشگاهی در اقصی نقاط کشور، اندیشه موهوم لوکس بودن تحصیلات عالیه فرو ریخت و نه تنها پسران، حتی دختران شهری و روستایی ایران اسلامی، به دانشگاه آمدند.
اگر در سال 1357 در همه دانشگاههای ایران فقط 150 هزار دانشجو داشتیم، فقط در دانشگاه آزاد اسلامی یک و نیم میلیون دانشجو و 3 میلیون فارغالتحصیل داریم. البته رشد خیرهکننده کمّی نباید ما را از الزامات رشد کیفی دانشگاه و دانشجو غافل نماید و الحمدلله سیاستهای کلی این مهم، یعنی ارتقای مقاطع تحصیلی عالیه و توجه به مراکز تحقیقاتی و پژوهشی پس از تهیه در مجمع تشخیص مصلحت نظام به تصویب رهبر انقلاب رسیده و باید موانع نظری و عملی این هدف مقدس را برداریم تا کرسیهای آزاداندیشی با جنبش نرمافزاری به هم آمیزد و ما را به جهش علمی برساند که لازمه حضور در دنیای پیشرفته و فراصنعتی امروز است که به حق دهکده جهانی نامیده میشود.
دانشجوی ایرانی باید تلاش نماید تا وارثی صالح برای سرمایههای علمی، پژوهشی اسلافش باشد و نباید بگذارد تحجّر و واپسگرایی چوب لای چرخ پیشرفت کشور بگذارد و تحت تأثیر دگماندیشیهای زمانه، از حرکت بایستد. چرا که در این دوره و زمانه، هر توقفی فاصله ما را با قافله علم و تکنولوژی چند برابر میکند.
دانشجوی ایرانی باید بداند که توأم شدن دیانت و سیاست، ملیت و اسلامیت و تعهد و تخصص از الزامات پیشرفت و توسعه آینده این سرزمین است که ملتش با فطرت دینی، فترت را با هر توجیهی نمیپسندد و میخواهد براساس حکمت، عزت و مصلحت با جهان پیرامونی خویش تعاملات سازنده داشته باشد.
دانشجوی ایرانی باید هوشیار باشد که جامعه با لالایی خرافهپرستی، به خواب غفلت نرود و دین و تعصب کور برای مردم پوستین وارونه نشود و نباید بگذارد نردبان ترقی، پلههای سقوط گردد.
دانشجویان امروز ایران، فرزندان و برادران دانشجویان دیروزند که وقتی با عزت و افتخار از دانشگاه 8 سال دفاع مقدس فارغالتحصیل شدند، با سهمیه ایثارگران که کمترین حق آنان بود، تجربیات نرمافزاری و سختافزاری را در خدمت سازندگی قرار دادند و پایههای دانش هستهای، موشکهای پیشرفته و دیگر تحقیقات و پژوهشها را در دانشگاهها چنان محکم کردهاند که غنیسازی هستهای، ماهواره امید، تحقیقات مرکز رویان و دیگر دستاوردها، دوستان و دشمنان ایران را خوشحال و ناراحت کرده است.
با تبریک این روز عزیز به همه دانشجویان، سفارش و تأکید مینمایم که فراموش نکنند، فعالیتهای فوق برنامه هرچند که لازمه جامعیت طلبه و دانشجوست ولی تحصیل باید سرلوحه برنامههای آنان باشد که اگر چنین شود، آینده ایران در همه ابعاد فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی درخشان خواهد بود./ایلنا