فرهنگ و هنر


2 دقیقه پیش

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ...
2 دقیقه پیش

خواندنی ها با برترین ها (81)

در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ...

خانواده‌ای به عطر و طعم زعفران ایرانی



اخبارفرهنگی,اخبار بازیگران,زعفرانی

قرار دادن یک خانواده در بطن داستان و خلق داستانک‌هایی بر این اساس، یکی از روش‌های متداول در فیلمنامه‌نویسی بخصوص در ملودرام‌های تلویزیونی است که مجموعه تلویزیونی زعفرانی ساخته حامد محمدی هم بر این اساس شکل گرفته است.

خلق یک فیلمنامه 14 قسمتی به این شکل، به‌خودی‌خود هیچ ایرادی نداشته و حتی می‌تواند در صورت به‌کارگیری درست کلیشه‌ها به نتایج خوبی هم منجر شود، اما این کار عملا ریسک بالایی داشته و تنها در صورت اندکی لغزش می‌تواند به نتایج ضعیفی منجر شود.

حامد محمدی که خود از فیلمنامه‌نویسی شروع کرده در زعفرانی به همراه سعید جلالی و آزاده محسنی تلاش فراوانی برای روایت سرراست قصه‌ای نه‌چندان تازه به خرج داده که تا حدودی هم در این کار موفق بوده است.

در حقیقت، نقطه قوت فیلمنامه زعفرانی در همین سادگی و سرراست بودنش نهفته است که ارتباط آن را با طیف‌های مختلفی از مخاطبان آسان کرده و باورپذیری آن را تا حد قابل توجهی افزایش داده است. در این بین مقداری فانتزی هم با توجه به لحن کمیک کار به کلیت داستان اضافه شده که گاه از داستان بیرون زده و کمی گل درشت جلوه می‌کند.

زعفرانی داستان مرد میانسالی است از خطه خراسان که در جوانی کشتی‌گیر بوده و حال در میانسالی از طریق یک قهوه‌خانه پرمشتری گذران زندگی می‌کند.

حال راز این مرد آبرودار و سرشناس به دست ضد‌قهرمان کار برملا شده و او برای حفظ کیان خانواده مجبور به انتخابی بزرگ می‌شود. خط اصلی داستان زعفرانی شباهت زیادی به ملودرام‌های تلویزیونی ساخته شده در سال‌های گذشته دارد که در آن گره‌هایی افکنده شده و سر آخر هم گره‌های ذکر شده باز می‌شود. در اینجا هم گروه نویسندگان زعفرانی از همان قسمت نخست روی تضاد و تقابل ناصر زعفرانی و همایون تکیه کرده و بر این اساس قصه خود را روایت می‌کنند.

در همان قسمت نخست، خط و ربط میان این دو و معامله قدیمی زعفرانی با پدر همایون بر سر سرقفلی قهوه‌خانه مطرح شده و شکاف میان این دو را کاملا علنی می‌کند. با این تفاسیر که نویسندگان این مجموعه نگاه جانبدارانه‌ای به زعفرانی داشته و همایون را در مرتبه‌ای پایین‌تر قرار داده‌اند. اتفاقی که با توجه به قهرمان بودن اولی و ضد‌قهرمانی دومی کاملا طبیعی بوده و برای شکل‌گیری درام لازم و ضروری به نظر رسیده است.

نقطه عطف مهم فیلمنامه جایی است که همایون پی به راز مهم زندگی رقیب خود برده و برای به دست آوردن ملک از آن به بدترین شکل ممکن سود می‌برد. این نقطه عطف بخوبی داستان را وارد فاز تازه‌ای کرده و در بخش‌های پایانی به یک اوج می‌رساند، اما همه اینها برای پیشبرد داستان به تنهایی کفایت نکرده و نیاز به خرده داستان‌هایی دارد که چند نمونه در اینجا در نظر گرفته شده که تا حدودی کار مجموعه را راه انداخته است.

برای مثال می‌توان به قصه ماشاالله و همسرش مینا اشاره کرد که بخشی از بار کمدی کار را بر عهده داشته و گاه لحظات شیرینی را هم خلق کرده‌اند. بر رابطه میان این دو فانتزی بیشتری حاکم بوده و به همین خاطر هم نسبت به دیگر داستانک‌های کار بیشتر مورد توجه مخاطبان قرار گرفته است.

بخصوص شخصیت شلوغ و پرحرف ماشاالله که تیپ ـ شخصیت جذابی به حساب می‌آید و نقش مهمی در شکل‌گیری بسیاری از شوخی‌های نوشته شده دارد، اما مینا به کیفیت او نرسیده و کلیشه‌های موجود در آن گاه مخاطب را آزار می‌دهد که به مرور و با پیشرفت داستان به اوج خود می‌رسد.

محمدرضا و همسرش هم دیگر داستانک زعفرانی را شکل داده‌اند که پس از چند سال زندگی مشترک و بچه‌دار نشدن به دنبال پذیرفتن فرزندی هستند.

قصه به این دو بیشترین سنخیت را با داستان اصلی که همانا بچه‌دارنشدن زعفرانی و همسرش نسرین است، داشته و پیوند ظریفی میانشان برقرار است.

با این حال این دو هم از بعد شخصیت‌پردازی با مشکلاتی روبه‌رو هستند که بخشی از آن باز هم به همان کلیشه‌های تیپیکال برمی‌گردد. همایون به‌عنوان ضد‌قهرمان، شخصیت فکر شده و درستی است که بخوبی در دل داستان قرار گرفته و مهم‌ترین نقش را در پیشبرد آن دارد.

یک رستوران‌دار خوش سر و زبان که برای رسیدن به ثروت بیشتر چشم به قهوه‌خانه زعفرانی دوخته تا آن را از چنگش دربیاورد. همایون نمونه خوب و مناسب استفاده درست از کلیشه‌هاست که رگه‌های خاکستری رنگ وجودش برای مخاطب باورپذیر بوده و به‌هیچ‌وجه اغراق شده جلوه نمی‌کند.

زوج زعفرانی و نسرین هم با همه فراز و فرودهایش نسبتا خوب و باورپذیر از کار درآمده و تنها فاصله سنی میان بازیگران این دو نقش کمی به این باورپذیری آن خدشه وارد کرده است. در این بین بچه‌دار شدنشان آن هم پس از سال‌ها که سه فرزند را به فرزندخواندگی پذیرفته‌اند، چندان با فضای واقعگرای کار نمی‌خواند و مخاطب را تا حدودی به تعجب وامی‌دارد! رابطه میان برادر همایون و دختر زعفرانی هم به یک داستانک قابل اعتنا ختم نشده و در حد یک طرح ساده باقی مانده که سر آخر هم به وصلت ختم می‌شود.

درست برخلاف رابطه میان همایون و پسر جوان معتادی که همایون به خواهرش علاقه‌مند شده و قصد ازدواج با وی را دارد. حامد محمدی در نخستین تجربه سریال‌سازی‌اش توانسته کار شسته رفته‌ای را روانه آنتن کرده و مخاطبان را در تعطیلات نوروزی پای گیرنده‌ها بنشاند بی‌آن‌که آزارشان دهد.

وی در انتخاب بازیگرانش هم متفاوت عمل کرده که اوج آن را در انتخاب ستاره اسکندری برای ایفای نقش نسرین شاهد بوده‌ایم. نقشی که فاصله سنی چشمگیری با خود اسکندری داشته، اما وی با بازی خوبش این فاصله را کاملا پوشانده است. مهدی هاشمی هم برای نقش زعفرانی انتخاب مناسبی بوده که باورپذیری آن را به اوج رسانده است.

انتخاب هادی کاظمی هم برای نقش ماشاالله هم قطعا با توجه به سابقه ایفای نقش‌های کمدی‌اش بوده، اما به نتیجه درخشانی منجر نشده و گاه غلوهای وی در ایفای نقش مخاطب را از او دور می‌سازد.

مهران احمدی را می‌توان یکی از بهترین گزینه‌ها برای ایفای نقش‌هایی با مایه‌های کمدی به حساب آورد که در اینجا هم به نقش همایون کیفیت متمایزی بخشیده و شوخی‌های بعضا درخشانی را شکل داده است. برای مثال می‌توان به کشمکش‌هایش با مرد جوان معتاد کارگر رستورانش اشاره کرد.

در کنار اینها نباید از حضور غافلگیرکننده مهران مدیری به‌عنوان خواننده ترانه عنوان‌بندی کار بسادگی گذشت که جذابیت‌های زیادی برای مخاطبان داشته و در عین حال گوشنواز هم جلوه می‌کند.

حامد محمدی: از طلا و مس تا زعفرانی
هنر هفتم از معدود هنرهایی است که موروثی بودن آن بیش از سایر هنرهاست و در سال‌های مختلف چه در ایران و چه در سایر نقاط جهان شاهد این امر بوده‌ایم.

در سینما و تلویزیون کشورمان هم پدر و فرزندهای زیادی را می‌شناسیم که در این عرصه فعال بوده و گاه بسیار درخشان هم عمل کرده‌اند. حامد محمدی فرزند منوچهر محمدی (یکی از مشهورترین تهیـه‌کنندگان سینمای ایران) از جمله آنها به حساب می‌آید که در سال‌های اخیر فعال‌تر از قبل نشان داده و تا حدود زیادی از سایه سنگین نام پدر بیرون آمده است.

نخستین کار جدی او در عرصه فیلمنامه‌نویسی که بسیار هم مورد توجه قرار گرفت، فیلمنامه «طلا و مس» ساخته همایون اسعدیان بود که بخش‌هایی از زندگی یک طلبه جوان را به تصویر کشیده بود. تصویری دقیق و موجز سرشار از ظرایف و ریزه‌کاری‌ها که باورپذیری فوق‌العاده‌ای به کلیت آن تزریق کرده است.

محمدی در طلا و مس نشان داد که علاوه بر خلق یک فضای باورپذیر، تبحر خاصی هم در شخصیت‌پردازی دارد که اوج آن را در زوج سیدرضا و همسرش شاهد هستیم. در عین حال محمدی از شخصیت‌های مکمل هم غافل نشده و از آنها در جهت پررنگ‌تر کردن شخصیت‌های اصلی بهره گرفته است. وی پس از موفقیت همه‌جانبه طلا و مس و سیل نقدهای ستایش‌آمیز مربوط به آن، در ادامه کار دشواری را پیش‌رو داشته است.

نگارش فیلمنامه «حوض نقاشی» با محوریت زوجی برخوردار از معلولیت ذهنی، چالش بزرگی برای این فیلمنامه‌نویس جوان بود که تا حدود زیادی هم از پس انجام آن برآمد. هرچند که بسیاری از منتقدان به مقایسه آن با فیلمنامه طلا و مس پرداخته و ضعف‌های حوض نقاشی را برجسته‌تر کردند.

در این فیلم هم تلاش زیادی برای خلق شخصیت‌هایی باورپذیر صورت گرفته که تا حدودی هم به نتیجه رسیده، اما کامل نشده است. محمدی که آشنایی زیادی با روحانیون و بخصوص طلاب علوم دینی داشته، در نخستین ساخته سینمایی‌اش هم سراغ این گروه رفته و قهرمان داستان خود را از میان آنها برگزیده است.

طلبه جوانی که در ساعات فراغت از تحصیل به سیم‌کشی ساختمان مشغول بوده و حال با به دنیا آمدن چهار قلوهایش با مشکلات فراوانی مواجه شده است. «فرشته‌ها با هم می‌آیند» به عنوان نخستین گام در عرصه کارگردانی تا حدود زیادی قابل قبول به نظر می‌رسد هرچند که خام دستی‌هایی هم چه در فیلمنامه و چه در کارگردانی دارد.

حامد محمدی در نخستین تجربه سریال‌سازی‌اش تا حدود زیادی از فضای آثار سینمایی‌اش دور شده و تلاش کرده مجموعه‌ای راحت و گرم را با توجه به مناسبت نوروز روانه آنتن شبکه دو سیما کند که در این امر هم موفق بوده است. در حقیقت این‌طور به نظر می‌رسد که محمدی در «زعفرانی» تا حدود زیادی دست به عصا حرکت کرده تا با شناخت دقیق‌تر از مدیوم تلویزیون در آینده گام‌های بلندتری بردارد.

 

اخبار فرهنگی - جام جم


ویدیو مرتبط :
زعفران قاین - صادرات زعفران اصیل ایرانی

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

خانواده‌های ایرانی در دل طبیعت/ پایان تعطیلات با طعم سبز زندگی



اخبار,اخبار امروز,اخبار جدید

در روز سیزدهم فروردین‌ماه، اکثر خانواده‌های ایرانی به دل طبیعت رفته و روز پایانی تعطیلات نوروزی را در دامان پرمهر طبیعت سپری می‌کنند.

سیزدهم فرودین ماه در تقویم کشور به نام روز طبیعت نام‌گذاری شده است، روزی که اهمیت و جایگاه طبیعت را در زندگی ماشینی امروز به همه ما یادآور می‌شود.

امروز حفظ و حراست از فضاهای طبیعی و خدادادی یک دغدغه جدی برای برنامه ریزان و فعالان حوزه محیط‌زیست و مدیران کشور تبدیل‌شده است.

طبیعت برای مردم ایران مقدس و از دیرباز از اهمیت بالایی برخوردار بوده است، به‌طوری‌که مردم این سرزمین اعتقاد داشتند، آبادانی کشور حاصل طبیعت سالم است.

روز طبیعت؛حراست از سرمایه ملی
در طول سال برنامه‌های متعدد و بودجه‌های هنگفتی برای گسترش فضای سبز و احداث بوستان‌ها و پارک‌های مختلف و ارتقای سرانه فضای سبز و طبیعی کشور اختصاص پیدا می‌کند که این امر جایگاه طبیعت را در زندگی امروز نشان می‌دهد.

روز طبیعت به‌عنوان آخرین روز تعطیلات نوروزی بهترین فرصت برای نشان دادن اهمیت حفظ و حراست از این سرمایه بزرگ است و باید همه خود را نسبت به پاسداری از محیط طبیعی پیرامونی خود مسئول بدانند.

 

اخبار,اخبار امروز,اخبار جدید

 

حراست از طبیعت فقط وظیفه مسئولان نیست
محمد حسینی کارشناس شهری در گفت‌وگو با خبرنگار مهر اظهار داشت: فلسفه نام‌گذاری یک روز در تقویم جمهوری اسلامی ایران به نام روز طبیعت، نشان‌دهنده اهمیت این سرمایه بزرگ است.

وی افزود: امروز کشورهای مختلف برنامه‌ریزی منسجمی را برای حراست از محیط‌های طبیعی خود انجام داده اند و حتی این محیط‌ها را به مکانی برای اشتغال جوانان و ایجاد سود و درآمد و توسعه کشور تبدیل کرده‌اند.

حسینی ادامه داد: امروز حراست از محیط‌های طبیعی در کشور فقط وظیفه مسئولان نیست بلکه مردم نیز در این راستا باید به رسالت خود عمل کنند و روز طبیعت، این مهم را به همگان یادآور می‌شود.

در روز سیزدهم فروردین‌ماه، اکثر خانواده‌های ایرانی به دل طبیعت رفته و روز پایانی تعطیلات نوروزی را در دامان پرمهر طبیعت سپری می‌کنند.

شمیرانات یا رودبار قصران با آب‌وهوای بکر و داشتن جنگل‌ها و رودخانه‌ها در کنار طالقان و پارک‌های جنگلی تهران می‌تواند از گزینه‌های پیش رو مردم استان تهران برای گذراندن روز طبیعت باشد.

پارک‌های ورامین در انتظار علاقه‌مندان به طبیعت
در شهرستان ورامین نیز پارک‌ها و بوستان‌های مختلف این منطقه آماده پذیرایی از علاقه‌مندان به طبیعت  بوده و مدیریت شهری این شهرستان نیز فعالیت‌های لازم را در این حوزه انجام داده است.

علی حیدریان شهردار ورامین در گفت‌وگو با خبرنگار مهر اظهار داشت: پارک‌های مختلف شهرستان ورامین نظیر پارک آزادگان، شقایق، خانواده و غیره آماده حضور دوستداران طبیعت است.

وی افزود: همچنین بوستان‌های مختلف شهر ورامین در ورودی و خروجی و مرکز شهر آماده حضور مردم در روز طبیعت است.

حیدریان ادامه داد: از مردم ورامین انتظار می‌رود که در روز طبیعت تمام همت خود را برای حفظ و حراست از سرمایه‌های طبیعی و خدادادی مصروف دارند.

بوستان‌های شهرری آماده میزبانی از دوستداران طبیعت
در این میان بوستان‌ها و پارک‌های شهرستان ری برای میزبانی از دوستداران طبیعت در سیزدهم فروردین‌ماه آماده‌شده و شهرداری منطقه ۲۰ نیز برنامه‌های ویژه‌ای را برای این روز تدارک دیده است.

بر اساس آمارهای ارائه‌شده، حدود ۱۳۰ بوستان و فضای سبز در منطقه ۲۰ آماده پذیرایی از دوستداران طبیعت بوده و امکانات رفاهی در این مراکز تفریحی و طبیعی ارتقا پیداکرده است.

به گفته سید احمد صفوی شهردار منطقه ۲۰، بوستان‌های حوزه تحت مدیریت شهری این منطقه ازجمله فضاهای سبز و پارک‌های شهرری آماده پذیرایی از علاقه‌مندان به طبیعت است.

شهردار منطقه ۲۰ افزود: برخی امکانات رفاهی و تفریحی موجود در منطقه ۲۰ تهران اعم از سرویس‌های بهداشتی و وسایل تفریحی و بازی و روشنایی برای استفاده مردم بهسازی و مرمت ‌شده است.

وی ادامه داد: گل‌های طبیعی نظیر لاله و شب بو در آستانه روز طبیعت در اماکن مختلف کاشته شده و آماده استقبال از دوستداران طبیعت در سیزدهم  فروردین است.

بازار داغ کباب در روز طبیعت
در میان مردم استان تهران نیز رسم‌هایی در روز طبیعت به اجرا گذاشته می‌شود که خوردن غذا و تنقلات از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است.

اکثر خانواده‌های استان تهران در روز طبیعت به سراغ درست کردن کباب و جوجه‌کباب می‌روند و به همین خاطر در هر گوشه و کناری شاهد بلند شدن دود کباب هستیم.

البته برخی از خانواده‌های استان تهران نظیر تعدادی از خانواده‌های ورامینی، درست کردن آش را در روز طبیعت ترجیح می‌دهند.

همچنین بازار خوردن تنقلات باقی‌مانده از عید نوروز نیز در روز طبیعت داغ داغ است و خانواده های استان تهران تلاش دارند تا آجیل های خریداری شده را در این روز به اتمام برسانند.

استفاده از غذاها و خوراکی های همسایگان نیز در روز طبیعت جایگاه ویژه ای دارد و این امر باب آشنایی و دوستی های جدید را در روز سیزدهم فروردین ماه فراهم می سازد.

توزیع کیسه های زباله در میان دوستداران طبیعت
در این میان برخی از افراد و دوستداران طبیعت در سیزدهم فروردین ماه در دامان کوه ها و طبیعت حاضر شده و اقدام به پاکسازی این سرمایه های خدادادی و بزرگ می کنند.

از طرفی برخی شهرداری های استان تهران نیز برنامه های ویژه ای را برای حفاظت از طبیعت و عدم آلوده شدن این محیط های زیبا و بکر اندیشیده اند.

توزیع کیسه های زباله و گشت خودروهای جمع آوری زباله های خشک در بوستان ها و مکان های طبیعی از جمله برنامه هایی است که در روز طبیعت به اجرا گذاشته می شود.

آموزش مدیریت پسماند در روز طبیعت
برخی از مدیریت های شهری شهرستان های استان تهران نظیر شهرداری منطقه ۲۰ نیز روز طبیعت را مغتنم شمرده و برنامه های فرهنگی مختلفی را در بوستان های تحت مدیریت خود به اجرا می گذارد.

برگزاری نمایش های هنری به منظور فرهنگسازی حفظ و حراست از اماکن طبیعی و فضاهای سبز موجود در کشور و آموزش مدیریت پسماند از جمله برنامه هایی است که همزمان با روز طبیعت به اجرا گذاشته می شود.

اقامه نماز در برخی بوستان های استان تهران
همچنین به منظور فرهنگسازی، اقامه نماز در برخی بوستان های شهرستان های استان تهران نظیر بوستان های نغمه، شهید دستواره، جانبازان، ماهور، دانش و کانون امام خمینی (ره) برگزار می شود.

به هر ترتیب امروز حراست از طبیعت یک رسالت همگانی است و باید در روز طبیعت این موضوع در میان خانواده های ایرانی به بحث گذاشته شده و راهکارهای عملیاتی برای حفاظت از این سرمایه های بزرگ اندیشیده شود.

 

اخبار اجتماعی - مهر