فرهنگ و هنر


2 دقیقه پیش

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ...
2 دقیقه پیش

خواندنی ها با برترین ها (81)

در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ...

تعریف سفر



 

سفر

 

سفر، آزموده کند مرد را/ هم از دل براند غم و درد را،

ز گیتی بد و نیک بنمایدش/ وز آن گنج دانش بیفزایدش


تعریف سفر

فرهنگ نامه‏ها از«سفر» تعریف‏هاى مشابهى ارائه داده‏اند. در فرهنگ معین آمده است: سفر، در لغت به معناى بیرون آمدن از شهر خود و به محل دیگر رفتن است، نیز به معناى قطع مسافت و راهى كه از مكانى به مكان دور طى مى‏كند، آمده است. فرهنگ‏هاى عربى سفر را "كشف حجاب و كنار زدن پرده" معنا كرده‏اند، حجاب‏هایى كه معمولاَ از جنس اعیان و اشیاى خارجى است. راغب اصفهانى مى ‏نویسد: «سفر العمامة عن الرأس، و الخمار عن الوجه» یعنى عمامه را از سر، و نقاب را از صورت، كنار زد.

 

البته "سِفر" (به كسر سین) به معناى كتاب آمده كه جمع آن اسفار است. از تعریف ‏هاى لغوى و فرهنگ نامه‏اى كه بگذریم، آنچه ما را به مقصود نزدیك ‏تر مى‏كند، ماهیت سفر در منظر عالمان اخلاق و تربیت است. مرحوم فیض كاشانى كه از بزرگترین دانشمندان شیعى و آگاهان‏علم اخلاق است در اثر مهم خود المحجة البیضاء، سفر را اینگونه مى ‏ستاید:

 

از رهگذر سفر، آدمى از آنچه مى‏هراسد، رهایى مى‏یابد و به آنچه میل دارد، نایل مى‏شود.

 

این ویژگى براى مسافرت، نكته مهمى است كه مرحوم فیض كاشانى بدان اشاره مى ‏كند. بر این اساس، سفر بازگیرنده و باز دهنده است:


هراس و اضطراب را از مسافر باز مى‏ستاند و جاى آن، محبوب و مطلوب‏هاى وى را مى‏نشاند. سفر به انسان مى‏آموزد كه چگونه از امور ناهنجار و ناخوشایند بپرهیزد و آنچه را كه مایه كمال و خرسندى است، جایگزین كند.

 

منابع:

- کتاب آیین سفر، نویسنده: سید اصغر ناظم‏زاده قمى

- سایت حوزه

 


ویدیو مرتبط :
یک زن و شوهر بوئین زهرایی سفر را تعریف کردند

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

قتل راننده آژانس برای سفر به شمال



 

 

 

 

سه مرد جوان که برای سفر به شمال راننده آژانسی را به قتل رسانده و ماشین او را به سرقت برده بودند، بعد از محاکمه در دادگاه کیفری استان تهران به قصاص و حبس و تبعید محکوم شدند.



در ابتدای جلسه محاکمه این متهمان که دیروز برگزار شد، نماینده دادستان تهران در توضیح کیفرخواست خطاب به قضات شعبه ۷۱ گفت؛ اوایل سال گذشته خانواده مردی به نام مظفر به پلیس خبر دادند وی از خانه خارج شده و دیگر باز نگشته است.



ماموران تحقیقات خود را آغاز کردند اما هیچ سرنخی از این مرد پیدا نشد. پلیس متوجه شد مظفر در یک آژانس کار می کرده. و روز حادثه نیز برای رساندن مردی که خود را یوسفی معرفی کرده به خیابانی در اطراف لواسانات رفته بود اما از آنجایی که یوسفی هیچ آدرس دقیقی به منشی آژانس نداده بود، پیگیری ماموران بی نتیجه ماند. این در حالی بود که هیچ اثری از ماشین این مرد پیدا نشد.



نماینده دادستان ادامه داد؛ ماموران چند روز بعد از این حادثه متوجه شدند مردی که تلفن همراهش به سرقت رفته، مدعی است سارق را پیدا کرده است.



این مرد به پلیس گفت در تحقیقاتی که از محل حادثه کرده متوجه شده جوانی به نام محسن که از سارقان سابقه دار نیز هست، گوشی او را به سرقت برده است. با ردیابی خط موبایل ماموران مکانی را که محسن در آنجا قرار داشت، شناسایی و وی را سوار یک خودرو بازداشت کردند.



در زمان دستگیری متهم یک دختر و دو پسر دیگر به نام های پیمان و وحید نیز در ماشین او بودند. پلیس شماره پلاک خودرو را بررسی کرد و متوجه شد ماشین سرقتی است.



با انتقال متهمان به دادسرا و آغاز تحقیقات از آنها مشخص شد این متهمان سارقان خودروی مظفر هستند. آنها اعتراف کردند راننده آژانس را به قتل رسانده اند و قصد داشتند همراه دختر جوان به شمال کشور سفر کنند اما دستگیر شدند. این مقام قضایی در ادامه گفت؛ من به عنوان نماینده دادستان تهران تقاضای صدور حکم قانونی را دارم.



در ادامه اولیای دم مقتول در جایگاه حاضر شدند و برای قاتلان تقاضای صدور حکم قصاص کردند. سپس محسن متهم ردیف اول به دفاع از خود پرداخت.



وی گفت؛ اتهام قتل را قبول دارم و از اتفاقی که افتاده است، بسیار ناراحتم و تقاضای بخشش دارم. وی گفت؛ من به اتفاق وحید و پیمان دست به این سرقت و قتل زدم.



ماجرا از این قرار بود که یک روز قبل از حادثه من تلفن همراه مردی را به سرقت بردم و قرار بود به اتفاق دوستانم ماشینی را هم بدزدیم تا با هم به شمال کشور برویم. وحید با یک تاکسی تلفنی تماس گرفت، خودش را یوسفی معرفی کرد و قرار گذاشت تا راننده بیاید. ما گفته بودیم کنار خیابان ایستاده ایم و منتظر هستیم.



وقتی آن مرد آمد، دیدم فردی سن بالا است و می توان به راحتی بر او غلبه کرد. ما هر سه سوار ماشین شدیم و زمانی که به جایی خلوت رسیدیم من از پشت دستانم را دور گردن او انداختم و آنقدر فشار دادم تا خفه شد. بعد جسد را داخل رودخانه یی انداختیم.



وی ادامه داد؛ ماشین را برداشتیم تا به سمت شمال حرکت کنیم. در راه با دختری به نام نیلوفر آشنا شدیم و او را نیز سوار ماشین کردیم. به سمت شمال به راه افتادیم. در این مدت با هم بودیم تا اینکه شناسایی و دستگیر شدیم.



در ادامه جلسه دادگاه نوبت به متهم ردیف دوم رسید. پیمان گفت؛ من فکر نمی کردم کسی در این ماجرا کشته شود. قرار بود ما فقط ماشین را بدزدیم. من هم فقط برای سرقت به آنجا رفته بودم، البته این اتهام را قبول کرده ام.



در ادامه متهم ردیف سوم یعنی وحید در جایگاه حاضر شد و از خود دفاع کرد. بعد از پایان دفاعیات متهمان و وکلای مدافع آنها هیات قضات وارد شور شدند و محسن را به اتهام قتل عمدی مظفر به قصاص و پیمان و وحید را به عنوان متهمان ردیف های دوم و سوم هر کدام به ۱۵ سال حبس و پنج سال تبعید محکوم کردند. متهمان پیش از این در دادگاه عمومی به جرم سرقت اتومبیل و تلفن همراه هر کدام به پنج سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شده بودند.