فرهنگ و هنر


2 دقیقه پیش

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ...
2 دقیقه پیش

خواندنی ها با برترین ها (81)

در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ...

ترمه چيست؟



 

 

ترمه

 


پارچه ترمه به پارچه ظريف و لطيفي اطلاق ميشود كه از دو سري نخ تار وپود که با دست بافت بافته شده باشد به نحوي كه پود در پشت پارچه به صورت آزاد و تراكم پودي آن زياد باشد .جنس آن از كرك و پشم يا ابريشم با طرحهاي اصيل و سنتي ايران است .

 

 

تاريخچه ترمه
شروع ترمه بافي در ايران به اوايل دوره صفويه مي رسد هر چند برخي را عقيده بر آنست كه زادگاه اصلي ترمه قلب آسياي مركزي و ارتفاعات كشمير است عده اي نيز بر اين باورند كه ترمه بافي در ابتدا درايران آغاز گرديد و سپس به كشمير راه يافته است .آنچه در خصوص اين پارچه بسيار ظريف ميتوان گفت اين است كه ذوق و سليقه و ابتكار ايرانيان در ظرافت بافت ،جنس و طرحهاي خيال انگيز آن در جهان كم نظير ميباشد .اين هنر در دوره شاه عباس صفوي به اوج شكوفايي و تكامل خود دست يافت ، كه شهره جهان گشت و به يكي از محصولات صادراتي ايران مبدل شد .

 


مراحل بافت ترمه :
الف) مواد اوليه مصرفي : نخستين مرحله بافت ترمه تهيه كردن مواد اوليه آن است .معمولا ترمه از پشم و ابريشم مي بافند اما پشم سفيد رايج ترين پشمي است كه در بافت ترمه مورد استفاده قرار مي گيرد زيرا ميتوان آنرا با هر رنگي كه دلخواه است رنگ آميزي نمود .پشم ترمه بايد مرغوب باشد و الياف بلندي داشته باشد كه گوسفندان ايران و كشمير داراي پشمهاي نرم و محكم خوبي بوده و تا حد زيادي براق و سفيد است و بهترين پشم گوسفند در ناحيه پهلوها - شكم - پشت گردن و سر وساق پا قرار دارد و معمولا اين پشمها براي بافت ترمه استفاده مي گردد .نحوه آماده كردن - ريسيدن و رنگرزي كردن و بافتن پشم در قرن 16 ميلادي در ايران پيشرفت زيادي كرد . دوره شاه عباس صفوي را مي توان دوران اوج و شكوفايي صنعت ترمه بافي عنوان کرد ، به دليل اينكه شاه عباس طراحان برجسته اي را از چين وارمنستان به ايران دعوت كرد تا هنر نوين خود را به ايرانيان تعليم دهند به همين دليل ترمه هاي آن زمان زيبايي و برجستگي خاصي پيدا كرد .


ب) شستن پشم : پس از تهيه مرغوب ترين پشم ، اولين قدم تميز كردن پشم از چربي و چرك موجود ومحلول در آن است ، كه بايد قبل از رنگرزي انجام شود .ايرانيان معمولا قبل از اينكه پشم گوسفندان را قيچي كنند حيوان را 10 دقيقه در آب ميشويند سپس براي جدا كردن مواد چربي از پشم آن را دربازها (قليا)خيس كرده و سپس چندين بار با آب مي شستند تا با اينكار ناخالصي ها پاك و پشم براق گردد .


ج ) سفيد كردن پشم : در ايران از دو روش براي سفيد كردن پشم استفاده ميشود .
روش اول : پشمها را در چمنزار پهن مي كردند تا پس از جذب شبنم و تبخير آن در روز سفيدتر گردد و اين عمل را چندين مرحله انجام مي دادند .
روش دوم: استفاده از مشتقات گوگرد براي سفيد كردن پشم .


د)ثابت كردن رنگ :
بعد از اينكه پشم ها به اندازه كافي سفيد شدند ، نوبت رنگ نمودن آنهاست كه يكي از مهمترين مراحل تهيه پشم براي بافت ترمه مي باشد . چون رنگهايي كه مستقيم بكار برده شوند دوام و ثبات ندارند و رنگرزهاي ايران براي رفع اين مشكل ، از موادي بنام دندانه استفاده مي كردند . دندانه ماده شيميايي معدني است كه توانايي جذب رنگ را در پشم افزايش مي دهد .براي اينكه دندانه واكنش مطلوب خود را در رنگرزي كسب كند بايد قبلآ خالص گردد . رايج ترين دندانه ها كه در ايران بكار مي رفتند عبارتند از : زاج سفيد ـ قلع ـ روي ـ كلر ـ سرب و سولفاتهاي ديگر كه مواد معدني و مازوج و برگ سماق و غيره كه مواد گياهي بودند .


ه) رنگرزي به وسيله رنگهاي طبيعي و گياهي : رنگ ترمه هاي ايراني معمولا از گياهان طبيعي تهيه مي شود .اين رنگ ممكن است از ريشه ، تنه ، برگها ، گل ، ميوه و يا پوست گياهان بدست آيد . چون حفظ پارچه هاي ترمه پشمي بسيار مشكل است و در اثر رطوبت و بيد از ميان رفته اند و اطلاعات كمي از رنگ آنها باقي مانده است.

 

انواع ترمه
انواع ترمه هاي ايراني و كشميري بشرح زير مي باشند:
1- شال چهرقدي : اندازه آن 5/1*5/1 مي باشد و براي روسري يا بقچه بكار مي رود كه هم لچك ترنجي آن متداول بوده و هم نوع گلدار آن .


2- شال راه راه : که بر دونوع است :
الف) شال راه راه پهن
ب) شال راه راه باريك
که هرکدام نوع مصرف خودش را متناسب با سليقه افراد در استفاده از آنها دارد .

ترمه

3- شال اتابكي : از نوع كشميري است و از پشم بسيار لطيف بافته مي شود.

4- شال بندي : نقشه آن شبيه لانه زنبور است و داخل هر خانه يك گل يا يك بته مي خورد

5- شال محرمات : به نوعي شال راه راه گفته مي شود كه پهناي رههاي آن متفاوت است .

6- شال كشميري : به انواع شالهاي بافت كشمير گفته مي شود كه معروفترين آن نقشه بته جقه ،نقشه شاخ گوزني و نقشه درختي مي باشند.

7- شال زمردي : نوع اعلاي شال كشميري است كه زمينه نيلي با نقشه بته جقه و رنگهاي بسيار زنده بخصوص رنگ سبز زمردي دارد.

8- شال كرمان : به تمام شالهاي بافت كرمان گفته مي شودو انواع گوناگون دارد .

9- شال اميري : همچنانكه از نامش پيداست از انواع درباري و اعلاي شالهاي كشميري است عموما نقش بته جقه و شاخ گوزني آن ديده شده است .

10- شال يزدي : ترمه هاي يزدي به ترمه هاي بافت منطقه يزد گفته مي شود كه اكثرا يا راه راه هستند و يا گلهاي شاه عباسي مي خورند كه قديمي و ناياب هستند.

 

ترمه

 

ابزار كار و شيوه بافت ترمه
دستگاه بافندگي ترمه ،تقريبا شبيه ساير دستگاههاي نساجي سنتي ،چوبي است و در خود مناطق توليد وتوسط صنعتگران محلي ساخته مي شود .اين نوع دستگاهها چهار وردي است كه وردها توسط پدالهايي كه در زير پاي بافنـده قرار دارند بــه حركت در مي آيند .پس از تهيه مواد اوليه و تدارك دستگاه بافندگي كار چله كشي به شكلي كه در بافت ساير منسوجات دست بافت رايج است انجام و بدنبال آن عمل بافت آغاز مي گردد .هر دستگاه ترمه نياز به يك گوشواره كش دارد كه استادكار در پشت دستگاه نشسته و گوشواره كش در بالاي آن قرار مي گيرد که كار وي انتخاب و تعيين نخهاي مخصوص جهت ايجاد نقش بر روي پارچه مي باشد و نقوشي كه معمولا بر روي ترمه هاي ايراني ديده مي شود حاصل و نتيجه همكاري گوشواره كش با استاد است .

مطالعه و بررسي ترمه هاي موجود نشان دهنده اين واقعيت است كه بافت ترمه كار بسيار مشكل و طاقت فرسايي بوده است .بافت ترمه با دستگاههاي سنتي نياز به صرف وقت،دقت و مهارت فراوان بوده و به كمك اين دستگاه مي توان حدود 20 الي 25 سانتي متر ترمه مرغوب در طول روز ( معادل 8 ساعت کار مفيد ) بافت ولي با استفاده از دستگاه ژاكارد كه در حقيقت كار گوشواره كش در دستگاههاي ساده بافندگي را انجام مي دهد توليد كمي افزايش يافته و به حدود 100 سانتي متر در روز رسيده است .يكي از حساس ترين وظايف بافنده انتخاب رنگ و هماهنگي آن مي باشد كه ترمه باف بايد سعي و دقت بسياري در آن بكار برد و دشواري اين مطلب وقتي روشن مي شود كه توجه كنيم تارهاي ترمه بايد همگي داراي يك رنگ و از يك جنس باشند و تنها انتخاب رنگ در مورد پودها متفاوت بود ، يعني زمينه هميشه ثابت و تنها در متن آن مي بايست انتخاب رنگها صورت پذيرد .

در بافتن ترمه موضوع بسيار حساس ديگر بكار بردن پودها و تارهايي با ضخامت متفاوت و همچنين طريقه بافت يعني گذاردن اين تارهاو پودها در كنار يكديگر مي باشد و چون رنگ تارهاثابت است بنابراين در بيننده تنها تركيبي از رنگهاي تار و پودها به چشم مي خورد كه خود بيانگر دشواري كار بافنده مي باشد .در بافتن شالهاي كشميري معمولا پود را در زير يك تار و از روي دو تار مجاور رد مي كنند و اين ترتيب در قسمتهاي ساده شال تكرار مي شود و در نقشه ها سعي مي شود كه اين ترتيب حفظ گردد ، مگر در جاهائيكه نقشه حكم كند كه پود از روي تعداد كمتر يا بيشتري تار رد شود .

نوع ديگر بافت وجود دارد كه زياد متداول نبوده و در آن پودهاي رنگي (پود نقشه) قسمت اصلي پارچه را تشكيل نمي دهند يعني اگر پود شكافته شود جاي آن خالي نمي ماند و پود ديگري كه زمينه را تشكيل مي دهد نمايان مي گردد . اكثر شالهاي كشميري طوري بافته شده اند كه قسمت اضافه هر پود را در رج بعدي بكار برده اند و پشت ترمه نخهاي آزاد به چشم نمي خورد ولي در شالهاي كرماني قسمت اضافه پودها در پشت ترمه بلااستفاده و آزاد مي ماند ،شالهاي خراسان ويزد نيز مثل شال كرمان پشتشان داراي قسمتهاي اضافه پودهاي رنگي است .

 

 

رنگهايي كه اطلاعاتي از آنها باقي مانده است :
نوع منبع رنگ رنگ نوع منبع رنگ رنگ
رناس نارنجي ـ قرمز جفت بنفش ـ قرمز
برگ حنا قرمز ـ قهوه اي زعفران آبي يا آبي تيره
ريشه توت زرد پوست گردو قهوه اي ـ خاكستري
زردچوبه زرد پررنگ برگ مو زرد روشن
برگ توت زرد روشن برگ چاي زرد ـ قهوه اي
پوست انار قهوه اي ـ خاكستري كنده درخت بقم بنفش ـ سياه
پوست بلوط قرمز مايل به قهوه اي پوست خشخاش قهوه اي
برگ سماق قرمز ـ قهوه اي پوست درخت سيب قهوه اي ـ زرد
يكي از وظايف مهم و مشكل بافنده ترمه انتخاب رنگ و جور كردن آنها ميباشد كه اين جور كردن يا از طريق رنگهاي متجانس و داراي هارموني انتخاب مي شود يا حتي ممكن است از انتخاب رنگ متضاد در يك فرم مشخص نيز نوعي تجانس و زيبايي به چشم بخورد كه اين مسئله يك راز در هنر ترمه ايران است .

 

 

كاربرد ترمه در گذشته و حال
ترمه در زمانهاي گذشته مصارف متنوع و گوناگوني داشته است كه از جمله:دوختن لباسهاي فاخر،اشرافي ، پرده، جانماز، خلعتي و... را مي توان نام برد . امروزه نيز از ترمه به عنوان پارچه مبلمان ـ پشتي و روميزي و ... استفاده مي شود . مصرف كنندگان ترمه در گذشته بيشتر رجال و اشراف و پادشاهان بوده اند و در زمان حال اغلب اقشار متوسط و بالاي جامعه هستند كه آن را بعنوان هديه در عروسي ها و در اعياد و مراسم رسمي و خانوادگي به يكديگر تقديم مي كنند .

 

ترمه

 

وضعيت ترمه در حال و گذشته
صنعت ترمه قبل از ورود پارچه ها و منسوجات بافت كارخانه هاي ماشيني غرب به ايران از رونق چشمگيري برخوردار بوده است و به دليل مصارف و كاربرد متنوع آ ن در بين طبقات مرفه به بخشي از نيازهاي مصرفي پاسخ داده است به طوريكه تعداد دستگاههاي بافندگي در زمان قديم در يزد حدود 500 الي 700 دستگاه مي رسيده است اما در زمان حال اين صنعت دستي تقريباً منسوخ شده است .

 

 

 

علل نابودي ترمه در ايران
صنعت بافت پارچه در قرن 19 ، يعني در اواخر حكومت قاجاريه با گسترش مناسبات سرمايه داري كه به صورت جبري و اجتناب ناپذير به فراخناي گيتي هجوم آورده بود و در پي غارت مواد خام و تصاحب بازارها جهت فروش كالا و سود بيشتر ، مواجه بود .
ساختار ايران در آن مقطع دچار يك ضعف مضاعف بود : از يك طرف به دليل ضعف تاريخي و اقتصادي ـ اجتماعي امكان توسعه سرمايه داري و به تبع آن ظهور يك طبقه سرمايه دار قوي با پشتوانه ملي را عاجز بود و از سوي ديگر، وابستگي حكومت به استعمار روس و انگليس بود كه هيچگونه تحرك و پويايي را در اقتصاد ملي ايران بر نمي انگيخت و سعي در فروپاشي صنايع داخلي و نابودي همه جانبه آن مي کرد و در نهايت با تسلط يافتن بر حوزه هاي اقتصادي و كنترل و تحت نفوذ در آوردن سياست داخلي و خارجي توانستند به نيات شوم خود جامه عمل بپوشانند .


علاوه بر اين موارد پايين بودن قدرت خريد مردم -گراني مواد اوليه -مقدار كم بافت در طول روز ـ ظهور ماشينهاي پارچه بافي و رقابتهاي بازرگاني را در اواخر دوره قاجاريه ميتوان به عنوان عوامل مؤثر در منسوخ صنعت ترمه به شمار آورد .


اما مي توان با تقويت باورهاي فرهنگي مربوط به اشتغال در اين حوزه ( صنايع دستي ) ، ارائه امتيازات خاص به محدود شاغلين انگشت شمار در اين رشته هنري و حمايت همه جانبه از اين هنرمندان ، شاهد تحولي عظيم در اين رشته باشيم .

 

 

 

 

 


ویدیو مرتبط :
خرید ترمه(با مشارکت خانه ترمه ایران)

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

معني دعواي پدر و مادرها چيست ؟



 

  • پدر و مادرها برای چه موضوعی دعوا می کنند؟

 

اينكه پدر و مادر ها ، گاهي اوقات با هم مخا لفت و گاهي هم بحث مي كنند ، يك مساله عادي است . آنها است راجع به پول ، كار هاي خانه يا اينكه وقت شان را چطور با هم بگذرانند، مخالفت كنند . گاهي درباره ي مسائل مهم كه مربوط به خانواده است و البته خيلي وقت ها هم به خاطر مسائل كم اهميت مثل اينكه شام چي باشد يا كي به خريد برود ، ممكن است مخالفتي پيش بيايد . كساني كه مدت زيادي با هم زندگي مي كنند به طور طبيعي ، گاهي با هم مخالفت يا بحث مي كنند .

 

 

 

بعضي وقت ها آنها با هم مخالفت مي كنند ولي با آرامش با هم حرف مي زنند و هر دو به هم شانس شنيدن و گفتن را مي دهند. گاهي هم مخالفت شان را با دعوا و داد زدن به هم نشان مي دهند . بيشتر بچه ها از اين مي دهند. گاهي هم مخالفت شان را با دعوي و داد زدن به هم نشان مي دهند . بيشتر بچه ها از اين دعوا ها خيلي نگران مي شوند . صدا هاي بلند و كلمات نا مهربان اوليا باعث مي شود كه آنها احساس ترس يا غمگيني پيدا كنند . حتي وقتي كه اوليا با هم قهر مي كنند و اصلا حرف نمي زنند هم ، مي تواند براي بچه ها آزار دهنده باشد .

 

 

 

 

 

گاهي بچه ها فكر مي كنند كه در دعواي اوليا مقصر هستند ، مثلا وقت هايي كه به خاطر موضوعي كه به بچه ها مربوط ميشود. در اين موقع احساس گناه و تقصير در بچه ها ايجاد مي شود . اما اين مهم است كه بچه ها بدانند كه در رفتار هاي اوليا شان هيچ وقت مقصر نيستند .

 

 

 

  • معني دعوا اوليا چيست ؟

 

بيشتر وقت ها، بچه ها به اين فكر مي كنند كه منظور پدر و مادر شان از دعوي چيست ؟ ممكن است با خودشان فكر كنند كه اولياي آنها همديگر را دوست ندارند و حتي ممكن است كه فكر كنند كه معني دعوي آنها اين است كه مي خواهند همديگر را طلاق بدهند . اما دعوي پدر و مادر ها معمولا اين معاني را ندارد . اين مهم است كه بچه ها بدانند كه بزرگتر ها هم گاهي درست مثل خود بچه ها ، با هم دعوي مي كنند و در موقع دعوي ممكن است كه حرف هايي زده شود كه واقعا" منظور آنها نباشد . بعضي روز ها بزرگتر ها خسته و كم حوصله مي شوند و شايد از دست كسي عصباني باشند ، اين وقت ها ممكن است در خانه بحث و دلخوري و يا شايد دعوي پيش بيايد .

 

 

 

  • احساس بچه ها در موقع دعوا پدر و مادر ها چيست؟

 

شنيدن صداي بلند يا كلمات نا مهربان از اوليا ، معمولا بچه ها را غمگين مي كند . ديدن ناراحتي و غمگيني اوليا و اينكه نمي توانند عصبانيت خودشان را كنترل كنند ، باعث مي شود بچه ها بترسند يا احساس تنهايي كنند . موقع دعوي ، بچه ها ممكن است بيشتر نگران يكي از اوليا باشند كه بيشتر غمگين شده يا حتي بيشتر سرش فرياد كشيده شده است . يا ممكن است يكي از اوليا ،آنقدر خشمگين شده باشد كه احساس خطر پيش بيايد . گاهي هم اولياي عصباني با فرزندشان هم ، عصباني ميشوند . بعضي اوقات ، بچه ها از دعوي بزرگتر ها دل درد مي گيرند يا گريه مي كنند . يا خوابشان نمي برد يا مدرسه رفتن برايشان سخت مي شود . يكي از كار هاي مهم اين است كه اين احساس را با خود اوليا در ميا ن بگذارند تا آنها به كمك بچه ها بيايند . شايد بزرگتر ها اصلا حواسشان نباشد كه بچه ها ترسيده اند و يا به آنها علت بحث را توضيح بدهند و احساس منفي بچه ها را بر طرف كنند .

 

 

دعوای والدین

 

 

 

  • وقتي دعوا بزرگتر ها زياد طول بكشد يا زياد تكرار بشود ، چه كار بايد كرد؟

 

هر چند كه گاهي پدر و مادر ها ممكن است با هم مخالفت كنند ولي اينكه سر هم داد وفرياد كنند يا حرف هاي خيلي نامهربان بگويند و خلاصه به همديگر بي احترامي كنند ، اصلا كار درستي نيست . گاهي اوقات ، دعوي بزرگتر ها ممكن است با خشونت و هل دادن يا شكستن چيزهاي مختلف يا خداي ناكرده، زدن همديگر همراه بشود ، كه اين كارها هم ،هرگز و به هيچ وجه كار هاي درستي نيست . در اين وقت ها ، اوليا احتياج دارند كه كسي به آنها بياموزد كه چطور عصبانيت شان را كنترل كنند ! شايد بچه ها با يكي از بزرگتر هايي كه به او اعتماد دارند مثل عمو ،پدر بزرگ يا معلم ، راجع به اينكه در خانه دعوي هاي زياد يا خطر ناك ، اتفاق مي افتد و اينكه ممكن است كسي آسيب ببيند ، صحبت كنند و از او بخواهند به خانواده ي آنها كمك كند . كساني هم مثل دكتر ها مي توانند به خانواده ها كمك كنند تا راه هاي بهتر زندگي كردن و مخالفت بدون خشونت و توهين را اوليا بياموزند . هرچند كه اين كار نياز به زمان و تمرين دارد ، ولي اعضاي خانواده را به زندگي آرامتري نزديك مي كند .

 

 

 

  • اينكه اوليا گاهي با هم مخالفت كنند ، اشكالي ندارد؟

 

مخالفت ، به شرط آنكه آبرومندانه باشد ، به افراد كمك مي كند تا احساسات خود را به هم بگويند و جلوي پر شدن و منفجر شدن را مي گيرد . مهم است كه اعضاي خانواده بتوانند با هم در باره ي احساس خود گفتگو نمايند ، حتي موقع مخالفت . كا ر خوبي كه مخالفت براي آدم ها مي كند اين است كه معمولا باعث مي شو د كه يكديگر را بهتر درك كنند و احساس نزديكي بيشتري پيدا كنند .

 

اوليا هم درست مثل بچه ها مخالفت مي كنند و بعد با هم آشتي ميكنند و سرانجام همه دوباره احساس خوبي خواهند داشت . هيچ خانواده اي بدون اشكال نيست و بالاخره يك نقصي پيش مي آيد . حتي در خوشحال ترين خانه ها هم ، مساله وجود دارد و بزرگتر ها گاهي با هم بحث مي كنند . معمولا ، همه اعضاي خانواده كمك مي كنند تا زندگي براي بقيه ، شيرين تر بشود . پس ، مخالفت ، قسمتي از يك زندگي است و با كمك محبت و فهميدن همديگر ، خانواده مي تواند بيشتر مشكلات را بر طرف كند .