فرهنگ و هنر
2 دقیقه پیش | تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالستشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ... |
2 دقیقه پیش | خواندنی ها با برترین ها (81)در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ... |
باران کوثری به دستور وزارت ارشاد کنار گذاشته شد
گمانهزنی ها به حقیقت پیوست؛
باران کوثری به دستور وزارت ارشاد کنار گذاشته شد
باران کوثری در حالی از این پروژه کنار گذاشته شده که در فاز اول جلوی دوربین رفته بود
در اتفاقی تازه فیلمبرداری فیلم سینمایی «خسته نباشید» که توسط وزارت ارشاد در میانه راه متوقف شده بود، به جز تغییر بازیگرش باران کوثری، این بار با حذف یکی از کارگردانهای فیلم توانست از سر گرفته شود.
به گزارش پایگاه خبری فریادگر، فیلم سینمایی «خسته نباشید» که چندی پیش توسط وزارت ارشاد در میانه فیلمبرداری توقیف شده بود، در حالی هفته گذشته دوباره از سر گرفته شده که دو تن از عوامل سازنده این پروژه به دستور وزارت ارشاد تغییر کردند.
بنا براین گزارش، در حالیکه این فیلم به کارگردانی مشترک افشین هاشمی و محسن قرایی آغاز شده بود به دستور وزارت ارشاد ، افشین هاشمی از کارگردانی ان پروژه کنار رفته و ادامه کار به محسن قرایی سپرده شد. باران کوثری نیز که از ابتدا در جمع بازیگران «خسته نباشید» قرار گرفته بود از جمع بازیگران این فیلم کنار رفت.
این در حالی است که کوثری در فاز اول فیلمبرداری جلوی دوربین نیز رفته بود. گفته می شود سکانس های فیلمبرداری شده با باران کوثری نیز به دلیل همین دستور وزارت ارشاد با حضور یک بازیگر جوان و غیر چهره دوباره جلوی دوربین رفته است.
فیلم داستان رومن و ماریا زوجی جهانگرد است که درگیر اختلافاتی با یکدیگرند. آنها در میانه سفر خود در ایران با موسسه جهانگردی طرف قراردادشان به مشکل بر می خورند.
تا اینکه مرضی مستخدم اخراجی هتل به کمک پسرعمویش برای آنها نقشه می کشند. فیلمنامه این فیلم را محمد رضایی راد بر اساس طرحی از رضا میرکریمی نوشته است و قرار است سپیده عبدالوهاب آن را مونتاژ کند. غوغا بیات، جلال فاطمی، حسام محمودی، فرزاد باقری و رویا افشار بازیگران این فیلم هستند. «خسته نباشید!» محصول حوزه هنری است و تهیه کنندگی آن را رضا میرکریمی بر عهده دارد./فریادگر
ویدیو مرتبط :
وزارت ارشاد آخه چرا ؟؟؟؟؟؟
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
سانسور دولت، در دستور كار وزارت ارشاد
اخبار اجتماعی - سانسور دولت، در دستور كار وزارت ارشاد /طنز
مسافر ویژه: علی جنتی
رفتم جلوی در وزارت ارشاد، تاکسی را همانجا وسط خیابان پارک کردم و از ماشین پیاده شدم. یکی دو دکمه بالایی پیراهنم را باز کردم، دستمال یزدی را پیچیدم دور دستم و رو به پنجره اتاق وزیر هوار کشیدم:«کجاست این علی جنتی؟ علی جنتی، میدونم که توی دفترتی، بیا پایین... بیا پایین تکلیف منو روشن کن وزیر ناحسابی.... آهای، نفس کش... بیا پایین...»
بلافاصله چند نفر آدم درشت اندام و درست اندام آمدند دوره ام کردند. از صندوق عقب چهار لیتری بنزین را درآوردم و ریختم روی خودم. گفتم:«جلوتر بیاین خودمو آتیش میزنم... بگین علی جنتی بیاد باهاش کار دارم... آهای علی جنتی، میای پایین یا بیام بالا؟»
یکی از بچههای درست هیکل ارشاد گفت:«بیا بریم داخل برادر من، بیا بشینیم ببینیم چی شده؟ موضوع چیه آخه؟»
گفتم:«شما دخالت نکنید، مسئله ناموسیه!»
تا گفتم ناموسی است رنگ از رخسارشان پرید. دستپاچه شده بودند. گفتند: حتما اشتباهی شده دوست عزیز... شما به چهره آقای جنتی نگاه کنید، اصلا بهشان میخورد اینکاره باشند؟ استغفرا...، چه حرفها میزنن مردم.»
گفتم:«ببین من گوشم از این حرفها پره... بگو بیاد پایین تا کل شهر رو خبردار نکردم.... آهای مردم...»
وقتی دیدند در تصمیمم مصمم هستم یکی شان فوری رفت بالا و علی جنتی را دست بسته آورد پایین، یکی زد توی گوشش و گفت: خجالت نمیکشی مزاحم ناموس مردم میشی؟ از شما بعیده به خدا... آدم دیگه نمیدونه به کی باید اعتماد کنه.»
جنتی با همان لبخند همیشگی هنگ کرده بود. اوایل فکر میکردم لااقل در اینجورمواقع اخم میکند اما اشتباه میکردم. پرسید: چی شده برادر؟ چرا ناراحتی؟ کی مزاحم ناموس شما شده؟ والا من به کار معمول خودم هم نمیرسم، چه برسه به مزاحمت برای دیگران.»
گفتم: مزاحمت چیه عزیز من؟ مادر نزاییده کسی مزاحم ناموس ما بشه... خدا پدر و مادر احمدی نژاد رو بیامرزه که زمان اون فقط درخواست آب داشتیم. الان چی؟ کی جوابگوی دل شکسته ماست؟» و بلافاصله لنگه کفشی به سویش پرتاب کردم.
از روی پرتاب لنگه کفش فهمید آدم جدی و اهل مطالعهای هستم. برای همین به دیگران گفت بروند به کارشان برسند و خودش نشست توی تاکسی. مردم زیادی جمع شده بودند و با موبایل فیلم میگرفتند. در همان لحظه بی بی سی داشت من و جنتی را به صورت زنده پخش میکرد.
گفت: چی شده؟ درخواستت چیه؟
گفتم: من درخواست فیلترینگ دارم آقا... این چه وضعشه آخه؟
گفت: خب اینکه اینهمه جار و جنجال نداشت برادر من، چرا بی خودی قضیهرو ناموسی میکنی؟ فیلتر کردن داد و هوار داره؟ آدرس بده، 5 دقیقه بعد فیلتر شده تحویل بگیر. کجا رو میخوای فیلتر کنیم برات؟
گفتم: دولت آقا ... دولت رو فیلتر کنید... شورشونو در آوردن دیگه، خوبه ما هم....
گفت: نمیفهمم، دولت چیکار کرده مگه؟
گفتم: چیکار کرده؟ چیکار نکرده؟ یه هفته پیش توی روزنامهها خوندم «لادن به پورمحمدی رسید»، چند روز پیش نوشتن «پروژه لاله متوقف شده»، از اونور بلافاصله «پروژه شبنم کلید خورد»، دیروز هم که خودم شنیدم رئیس جمهور گفته: «بنده سپیده را میبینم.» چه خبرتونه؟ الهی شکر ندارین شماها؟ آدم دیگه نمیتونه جلوی زن و بچه اخبار گوش کنه... کم و کسری چیزی دارین بگم براتون بیارن! والا!
لبخندی زد و گفت: آهان، اونا رو میگی؟ هه هه هه ... اونا چیزی نیست برادر من، نگران نباش.
گفتم: اینا واسه شما چیزی نیست، واسه سلطان سلیمان حرمسراست. دست بردارین از این پروژهها... نمیتونید خودتونو کنترل کنید لااقل دولت رو فیلتر کنید برادر من. ما چه گناهی کردیم باید شبانه روز شبنم و سپیده و لادن رو ببینیم و بر نفس عماره غلبه كنیم؟ اونقدری كه ما بر نفس عماره غلبه كردیم، بارسا رئال رو مغلوب نكرده... حالا مثلا اسم پروژه «خشایار» باشه کلید نمیخوره؟ پس بگو اینی که شما آوردین کلید نیست!
اخبار اجتماعی - روزنامه قانون