فرهنگ و هنر


2 دقیقه پیش

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ...
2 دقیقه پیش

خواندنی ها با برترین ها (81)

در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ...

امیر جعفری: خودم این مدلی‌ام / چرا باید خجالت بکشم؟



خصلت های امیر جعفری , مصاحبه با امیر جعفری
صراحت و شوخ طبعی دو خصلت آشکار امیر جعفری حین مکالمه است؛ فرقی هم نمی‌کند موضوع حرف زدن فوتبال باشد یا سینما. صراحت و صداقتش را در گوشه‌هایی از این گفت‌وگو می‌توان تشخیص داد.

با وجود تحسین‌های همه جانبه‌ای که به خاطر بازی در «قاعده‌ تصادف» نصیبش شد. ابایی از گفتن خیلی از واقعیت‌ها ندارد. حرف‌هایی از سر فروتنی، که هم او را دوست‌داشتنی‌تر می‌کند و هم این گفت‌وگو را خواندنی‌تر.

برای بازی در نقشی تا این حد دو وجهی که در مرز غلتیدن به یک بدن من سنتی است، چه تمهیداتی داشتید؟
خودم این مدلی‌ام. چیزی شبیه پدر شهرزاد. در فیلم، روی وجه پررنگی از یک بعد از شخصیت پدر تمرکز می‌کنیم و فرصتی برای نمایش دیگر ابعاد شخصیتی این پدر نیست. از این رو باید حق داد به تماشاگری که با دیدن این رفتارها از او چهره‌ای منفی در ذهنش ثبت کند، اما راه حل درست‌تر برای گسترده‌تر دین این شخصیت، تعریف جامع همه‌ ما از او به‌عنوان پدر است.

او در وضعیت پدر بودن است و سفری که برای شهرزاد و دوستانش، نوعی پیشرفت حرفه‌ای و یا دست‌کم تفریحی گروهی است. برای پدر نگرانی از ایجاد یک بحران است. من به عنوان یک بازیگر با آگاهی از سایر وجوه این شخصیت و با اطلاع از ارتباط‌های متفاوتی که او با دخترش شهرزاد داشته، در چنین موقعیت‌هایی هم او را محقق می‌دانستم. به همین دلیل در حاشیه‌ امر و نهی‌ها و تهدیدها، همواره تلاش می‌کردم جوری بازی کنم که رفتار مستبدانه‌ این شخصیت. واکنش ناگزیر او باشد در جهت ابراز نگرانی پدرانه. با این که سن من از نقشی که بازی کرده‌ام کمتر است و فرزندم هم چند سالی کوچک‌تر از شهرزاد فیلم، اما در همه مراحل ساخته شدن فیلم باور داشتم که چیزی بجز نگرانی پدرانه پشت این ظاهر خشونت‌بار نیست.

رفتار تند و گاه توهین‌آمیز این شخصیت، فقط در ارتباط با دخترش نیست. با اعضای گروه و حتی با برادرش هم‌چنین رفتاری دارد.
رفتارش با بچه‌های گروه که در مسیر همان بحث قبلی است، یعنی نگرانی از وضعیت دخترش. تنش‌هایی هم که بین او و برادرش پیش می‌آید، نوعی اختلاف‌نظر است درباره‌ی شیوه‌های تربیت. اینجا هم من او را محق می‌دانم که اجازه‌ دخالت هیچ‌کس را درباره‌ زندگی و آینده‌ فرزندش ندهد. حتی برادرش. یک نکته‌ کمتر لحاظ شده در تحلیل‌ها. سابقه‌ خودکشی شهرزاد است و دیگری، تنهایی پدر. او هیچ‌کس را بجز دخترش ندارد. همسرش مرده و شهرزاد هم تنها فرزند اوست. دانستن این اطلاعات حاشیه‌ای که فیلمنامه‌ی تأکید روی آن ندارد، کمک زیادی می‌کند که این پدر را پیچیده‌تر از یک پدر مستبد سنتی ببینیم.

از نوع پوشش و گریم چنین استنباط می‌شود که این پدر شبیه مدیران دولتی است. چنین تصویری از او در فیلمنامه بود؟
مطلقاً. عجیب است این را می‌شنوم. اصلاً چنین چیزی نبود. اتفاقاً یکی از هدف‌های ما برای متفاوت‌سازی این شخصیت این بود که از قالب کلیشه‌ای‌ پدرهای این شکلی دورش کنیم. من گریم ساده‌ای داشتم؛ سعی شد از طریق سفید‌تر کردن موهایم، چند سال پیرتر شوم.

ظاهراً در ابتدا قرار بود یکی دیگر از نقش‌های این فیلم را بازی کنید...
اگر از قبل‌ترش بخواهیم بگویم، قضیه از اینجا شروع شد که من بعد از دیدن فیلم اول آقای بهزادی، مشتاق همکاری با او بودم. از آن دسته آدم‌ها نیستم که از ابزار علاقه‌ام به همکاری با یک کارگردان خجالت بکشم. تا این‌که قرار بر همکاری در «قاعده تصادف» شد. در اوایل اردیبهشت 91 که قرارهای اولیه من قرار بود نقش یکی از اعضای گروه تئاتر را بازی کنم. در آن مقطع سن و سال گروه بیشتر از تیم فعلی بود تا اینکه ترکیب بازیگران عوض شد و من هم طبعاً جایی در این گروه نمی‌توانستم داشته باشم، اما بعد از چند ماه دوباره بحث این همکاری جدی شد و این‌بار خودم پیشنهاد کردم که نقش پدر شهرزاد را بازی کنم. اولش آقای بهزادی تردید داشت اما بعداً متقاعد شد.

در جریان تمرین‌های فشرده‌ گروه بازیگران، شما هم حضور داشتید؟
حضور کمرنگ‌تری داشتم، چون در کنار آن‌ها بازی زیادی نداشتم، اما برای صحنه‌های بازی‌ام، با دوستان تمرین داشتیم، خصوصاً با ندا جبرائیلی، بازیگر نقش شهرزاد. در واقع گروه با هم تمرین می‌کردند و بعدش تازه تمرین من و خانم جبرائیلی شروع می‌شد.

از نقش‌آفرینی‌های خوبی که اخیراً دیده‌اید، کدام یک بیشتر شگفت‌زدتان کرد؟
ترجیح می‌دهم فقط به دنزل واشنگتن اشاره کنم و بازی عالی‌اش در «پرواز»..... /  khabaronline.ir


ویدیو مرتبط :
دمشون گرم . رو سفیدم کردن . من برم خجالت بکشم :))

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

امیر جعفری: چرا باید خجالت بکشم؟


صراحت و شوخ‌طبعی دو خصلت آشکار امیر جعفری حین مکالمه است؛ فرقی هم نمی‌کند موضوع حرف زدن فوتبال باشد یا سینما. صراحت و صداقتش را در گوشه‌هایی از این گفت‌وگو می‌توان تشخیص داد.

ماهنامه 24: صراحت و شوخ‌طبعی دو خصلت آشکار امیر جعفری حین مکالمه است؛ فرقی هم نمی‌کند موضوع حرف زدن فوتبال باشد یا سینما. صراحت و صداقتش را در گوشه‌هایی از این گفت‌وگو می‌توان تشخیص داد.

با وجود تحسین‌های همه جانبه‌ای که به خاطر بازی در «قاعده‌ تصادف» نصیبش شد. ابایی از گفتن خیلی از واقعیت‌ها ندارد. حرف‌هایی از سر فروتنی، که هم او را دوست‌داشتنی‌تر می‌کند و هم این گفت‌وگو را خواندنی‌تر.

برای بازی در نقشی تا این حد دو وجهی که در مرز غلتیدن به یک بدن من سنتی است، چه تمهیداتی داشتید؟

خودم این مدلی‌ام. چیزی شبیه پدر شهرزاد. در فیلم، روی وجه پررنگی از یک بعد از شخصیت پدر تمرکز می‌کنیم و فرصتی برای نمایش دیگر ابعاد شخصیتی این پدر نیست. از این رو باید حق داد به تماشاگری که با دیدن این رفتارها از او چهره‌ای منفی در ذهنش ثبت کند، اما راه حل درست‌تر برای گسترده‌تر دین این شخصیت، تعریف جامع همه‌ ما از او به‌عنوان پدر است.



او در وضعیت پدر بودن است و سفری که برای شهرزاد و دوستانش، نوعی پیشرفت حرفه‌ای و یا دست‌کم تفریحی گروهی است. برای پدر نگرانی از ایجاد یک بحران است. من به عنوان یک بازیگر با آگاهی از سایر وجوه این شخصیت و با اطلاع از ارتباط‌های متفاوتی که او با دخترش شهرزاد داشته، در چنین موقعیت‌هایی هم او را محقق می‌دانستم.

به همین دلیل در حاشیه‌ امر و نهی‌ها و تهدیدها، همواره تلاش می‌کردم جوری بازی کنم که رفتار مستبدانه‌ این شخصیت. واکنش ناگزیر او باشد در جهت ابراز نگرانی پدرانه. با این که سن من از نقشی که بازی کرده‌ام کمتر است و فرزندم هم چند سالی کوچک‌تر از شهرزاد فیلم، اما در همه مراحل ساخته شدن فیلم باور داشتم که چیزی بجز نگرانی پدرانه پشت این ظاهر خشونت‌بار نیست.


رفتار تند و گاه توهین‌آمیز این شخصیت، فقط در ارتباط با دخترش نیست. با اعضای گروه و حتی با برادرش هم‌چنین رفتاری دارد.

رفتارش با بچه‌های گروه که در مسیر همان بحث قبلی است، یعنی نگرانی از وضعیت دخترش. تنش‌هایی هم که بین او و برادرش پیش می‌آید، نوعی اختلاف‌نظر است درباره‌ی شیوه‌های تربیت. اینجا هم من او را محق می‌دانم که اجازه‌ دخالت هیچ‌کس را درباره‌ زندگی و آینده‌ فرزندش ندهد. حتی برادرش.

یک نکته‌ کمتر لحاظ شده در تحلیل‌ها. سابقه‌ خودکشی شهرزاد است و دیگری، تنهایی پدر. او هیچ‌کس را بجز دخترش ندارد. همسرش مرده و شهرزاد هم تنها فرزند اوست. دانستن این اطلاعات حاشیه‌ای که فیلمنامه‌ی تأکید روی آن ندارد، کمک زیادی می‌کند که این پدر را پیچیده‌تر از یک پدر مستبد سنتی ببینیم.


از نوع پوشش و گریم چنین استنباط می‌شود که این پدر شبیه مدیران دولتی است. چنین تصویری از او در فیلمنامه بود؟

مطلقاً. عجیب است این را می‌شنوم. اصلاً چنین چیزی نبود. اتفاقاً یکی از هدف‌های ما برای متفاوت‌سازی این شخصیت این بود که از قالب کلیشه‌ای‌ پدرهای این شکلی دورش کنیم. من گریم ساده‌ای داشتم؛ سعی شد از طریق سفید‌تر کردن موهایم، چند سال پیرتر شوم.

ظاهراً در ابتدا قرار بود یکی دیگر از نقش‌های این فیلم را بازی کنید...

اگر از قبل‌ترش بخواهیم بگویم، قضیه از اینجا شروع شد که من بعد از دیدن فیلم اول آقای بهزادی، مشتاق همکاری با او بودم. از آن دسته آدم‌ها نیستم که از ابزار علاقه‌ام به همکاری با یک کارگردان خجالت بکشم. تا این‌که قرار بر همکاری در «قاعده تصادف» شد.

در اوایل اردیبهشت 91 که قرارهای اولیه من قرار بود نقش یکی از اعضای گروه تئاتر را بازی کنم. در آن مقطع سن و سال گروه بیشتر از تیم فعلی بود تا اینکه ترکیب بازیگران عوض شد و من هم طبعاً جایی در این گروه نمی‌توانستم داشته باشم، اما بعد از چند ماه دوباره بحث این همکاری جدی شد و این‌بار خودم پیشنهاد کردم که نقش پدر شهرزاد را بازی کنم. اولش آقای بهزادی تردید داشت اما بعداً متقاعد شد.


در جریان تمرین‌های فشرده‌ گروه بازیگران، شما هم حضور داشتید؟

حضور کمرنگ‌تری داشتم، چون در کنار آن‌ها بازی زیادی نداشتم، اما برای صحنه‌های بازی‌ام، با دوستان تمرین داشتیم، خصوصاً با ندا جبرائیلی، بازیگر نقش شهرزاد. در واقع گروه با هم تمرین می‌کردند و بعدش تازه تمرین من و خانم جبرائیلی شروع می‌شد.

از نقش‌آفرینی‌های خوبی که اخیراً دیده‌اید، کدام یک بیشتر شگفت‌زدتان کرد؟

ترجیح می‌دهم فقط به دنزل واشنگتن اشاره کنم و بازی عالی‌اش در «پرواز».