فرهنگ و هنر
2 دقیقه پیش | تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالستشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ... |
2 دقیقه پیش | خواندنی ها با برترین ها (81)در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ... |
آداب و رسوم مردم قزوین در مراسم مختلف
آداب و رسوم مردم قزوین در مراسم مختلف
به عقیده مادربزرگهای قزوینی اگر در این شب ننه سرما گریه کند باران میبارد، اگر پنبههای لحاف بیرون بریزد برف میآید و اگر گردنبند مرواریدش پاره شود...
شب چله مردم استان قزوین نیز همچون دیگر هموطنان ایرانی، این آیین کهن را با رفتن به خانه بزرگ ترها میگذرانند. به عقیده بزرگترها صرف میوههای مختلف خشک و تر و میوههای سرخ فام که به «شب چره» معروف است، همراه با خوراکیهای دیگر شگون داشته و زمستان پربرکتی را نوید میدهد. در بعضی مواقع که مادربزرگها در آوردن تنقلات تاخیر میکنند کوچک ترها شعر «هرکه نیارد شب چره- انبارش موش بچره» سر میدهند، که مادربزرگ در آوردن «شب چره» تعجیل میکند.
در این شب اغلب مردم قزوین با خوردن سبزی پلو با ماهی دودی و سپس هندوانه، انار، انواع تنقلات از جمله کشمش، گردو، تخمه، آجیل مشکل گشا و انجیرخشک، شب نشینی خود را به اولین صبح زمستانی گره میزنند. به عقیده مادربزرگهای قزوینی اگر در این شب ننه سرما گریه کند باران میبارد، اگر پنبههای لحاف بیرون بریزد برف میآید و اگر گردنبند مرواریدش پاره شود تگرگ میآید.
یکی دیگر از آداب و رسوم «شب یلدا» فرستادن «خونچه چله» از سوی داماد به عنوان هدیه زمستانی برای عروس است. در این خونچه برای عروس پارچه، جواهر، کله قند و ۷ نوع میوه مثل گلابی، هندوانه، خربزه، سیب و به با تزئینات خاصی فرستاده میشود.
موسیقی
موسیقی رایج در شهر قزوین تفاوت چندانی با موسیقی دستگاهی ایران ندارد. تنها در گذشته این آوازها و دستگاه ها که در مکتب های متفاوت اجرا می شد از جمله مکتب خراسان، مکتب تهران و … مکتبی نیز وجود داشته به نام مکتب قزوین که امروزه فراموش شده است. این مکتب تا اواخر دوران قاجاریه رایج بود، در آن زمان هنرمندانی مانند: اقبال سلطان ملقب به اقبال آذر که از اساتید مسلم آواز ایران به حساب می آید از قزوین به شهر تبریز مهاجرت می کنند. او با تلفیق این شیوه آوازی و موسیقی آذری مکتب تبریز را پایه گذاری می کند.
جشن ها
جشن انار
در بخش تارم اواخر شهریور ماه یا اوایل مهر یک روز از قبل تعیین می شود تا در آن روز اهالی روستا دسته جمعی به مزارع انار بروند و به همراه نواختن دایره و یا سرنا و دهل شروع به چیدن انار کنند. تا قبل از این روز کسی حق ندارد اناری بچیند. جشن فندق
رودبار شهرستان از جمله مناطقی است که فندق به طور عمده کشت می گردد. در بسیاری از روستاهای این ناحیه در اواسط مرداد ماه جشن فندق به پا می کنند و به مانند انار چینی همه با هم به مزارع می روند در ابتدا شخصی با خواندن اشعاری که بیشتر به صورت بداهه می باشد و دیگران اشعار او را واگویه می کنند سپس همه شروع به چیدن فندق می کنند دوشیزگانی که نامزد شده اند برای همسران خود از هسته فندق رشته ای به مانند گردنبند درست می کنند به این صورت که زمانی که هسته هنوز خشک نشده با سوزن آنها را سوراخ می کنند و نخ از آن می گذرانند و در پایان دو سر نخ را به هم گره می زنند. آنها به این گردنبند ” گلوانه ” می گویند و آن را نگه داشته تا در فصل زمستان به شوهرانشان هدیه دهند.
کشتی پهلو به پهلو
این نوع کشتی که از قدیمی ترین انواع کشتی محسوب می شود هنگام مراسم عروسی انجام می گیرد. بدین صورت که دو نفر در کنار یکدیگر به پشت می خوابیدند و پاهای خودر را (دو پای مخالف که در کنار یکدیگر هستند) به هم گره می کردند و شروع به زور آزمایی می کردند. شخصی که دارای نیروی بیشتری بود می توانست پای رقیب خود را زود تر از زمین بلند کند و حریف خود را از جای حرکت بدهد متاسفانه این کشتتی امروزه به فراموشی سپرده شده است. کوسه گلین ( کوسن گلین)
اهریمن خشکسالی یکی از قدیمیترین دشمنان ایران زمین است. ایرانیان برای مبارزه با این دیو علاوه بر کارهای عملی همچون حفر قنات و ساخت آب انبار دست به یک سری مناسک اعتقادی نیز می زدند که مراسم کوسه گلین از آن نوع است. این مراسم که به اشکال مختلف در ایران اجرا می شده در منطقه قزوین نیز به چند شیوه اجرا می شده است؛ بدین صورت که پیر زنی بوسیله پارچه و لباسهای کهنه، عروسکی کوچک درست می کند، آنرا دست گرفته و در کوچه ها به راه می افتد و بچه ها نیز پشت سر او حرکت می کنند آنها به هر خانه که می رسند صاحب خانه از وسایل تهیه آش چیزی به آنها می دهند مانند نخود، رشته و … همه آنها را جمع می کنند و آشی می پزند و بین اهالی تقسیم می کنند مردم معتقدندکه پس از چندی باران خواهد آمد. این رسم را در سالهایی که دچار خشکسالی بوده برگزار کرده اند.
چمچمه خاتون
نوعی دیگر از مراسم طلب باران است و آن بدین صورت است که داخل یک قدح آب می ریزند و آن را به پشت بام می برند و با یک چمچمه کم کم آب داخل آن را به طرف آسمان می پاشند.
چوب جنگ
در بیشتر روستاهای استان قزوین یکی از سرگرمیهای جوانان در روز عروسی، چوب جنگ می باشد. جوانان با در دست گرفتن چوب در حین اجرای رقص پا به طور نمایشی با یکدیگر به مبارزه می پردازند.
پنجاه به در
هر ساله بعد از ظهر روز نوزده اردیبهشت، پنجاهمین روز سال، از زمانی که زهر آفتاب ظهردم گرفته می شود، مردم قزوین منازل خود را ترک می کنند و به مصلای شهر می روند. این مصلا در میان باغهای جنوب شرقی شهر واقع شده است در گذشته در این مکان یک آب انبار و یک مسجد وجود داشته که تنها بخشی از آب انبار آن به جا مانده است. تیر گان (تیر ماه سیزده)
این جشن که همان جشن تیرگان ایران باستان می باشد در روز سیزدهم تیرماه برگزار می شد.
آیین های سوگواری شامل: سیزدهم محرم و درخت خونبار می باشد.
پوشاک مردان
استفاده از کلاه در گذشته بین مردان بسیار متداول بود و هر شخص به فراخور شغل و نیز وضعیت اقتصادی از نوعی کلاه استفاده می کرد.
پیراهن ها معمولاً به رنگ سفید و ساده تهیه می گردید و تکمه یقه آن بر شانه چپ بسته می شد. در میان سینه چپ از شانه تا زیر سینه چاکی داشت. پس از آن پیراهن هایی با یقه های بلند به نام یقه قزاقی متداول شد و سپس یقه ملایی جای آن را گرفت. تن پوش دیگری که مردان قزوینی استفاده می کردند، ار خالق بسیار بلندی بود که تا انتهای پا می رسید. یقه آن ایستاده و جلو باز بود. در ناحیه کمر تنگ، و دامن آن بسیار گشاد بود و در دو پهلو دارای چاک که تا کمر می رسید. شلوار افراد کم در آمد از کرباس به رنگ آبی یا مشکی بود. بلند و گشاد و در لیفه آن از بند استفاده می کردند. بند تنبان از نخ پنبه بافته می شد. اشخاص اعیان از شلوارهای دکمه ای استفاده می کردند.
اغلب مردان در گذشته گیوه به پا داشتند به نامهای جوراب و آجیده که در فصل تابستان مورد استفاده قرار می گرفت. اشخاص اعیان گیوه های بسیار ظریف و مرغوب تری می پوشیدند که به گیوه ملکی معروف بود.
پوشاک زنان
در گذشته زنان قزوینی زیر پیراهن خود شلیته به پا می کردند، به طوری که یک وجب و یا حتی کمتر از دامن بیرون می آمد. جنس پارچه آن اغلب ململ، چیت کرباس و در انواع ساده و متنوع گلدار و یا مشکی انتخاب می شد. جوانان اغلب روی شلیته با نخهای رنگی گلدوزی می کردند. شلیته گلدار جوانان دارای سجاف پهن بوده است و انواع دیگر به جای سجاف لیفه دار بوده و برای شلیته لیفه دار از پارچه ای ضخیم و سنگین مانند مخمل ترمه و تافته ابریشمی و … استفاده می کردند.
قسمت پایین شلیته را با دست دوخته و به حالت تزیین بوده که به آن دالبر و دندان موشی گفته می شد.
یل یا نیم تنه قزوینی که حدوداً صد سال پیش در بین اعیان متداول بوده با استفاده از پارچه ترمه با آستری از پارچه تافته به رنگ کرم تهیه می شده که در قسمت جلو هیجده دکمه فلزی پی در پی روی آن دوخته می شد. زنان در زیر شلیته خود شلوارهایی به رنگ مشکی می پوشیدند که دمپای آن تنگ بود و بالای آن فراخ. این شلوار داری یقه بود و آن را با بند تنبان می بستند. پاپوش زنان نیز به فراخور وضع مالی خانواده دارای انواع مختلف بوده که در تابستان گیوه های ظریف می پوشیدند. زنان اعیان از کفشهای چرمی با مدلهای متداول در زمان خویش استفاده می کردند.
به جز انواع پوششی که ذکر آنها رفت، انواع دیگر نیز در منطقه استفاده می شده است. از جمله: کوئینگ، جومه، کراس، شگ، کول چوغا، قرقره تمبون، اوزون تنبون و….
خوراک
قیمه نثار، دم کباب، قیمه آب دار، دیماج، رشته پلو با ماهی، آش شله قلمکار، آش آلو، آش دوغ، آش شیرین، آش دندان کشه، ماش پیاز
منابع:behtour.com
vazeh.com
ویدیو مرتبط :
آداب و رسوم
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
آداب و رسوم مردم شهرهای مختلف ایران در ماه محرم
«نخل گردانی، طبق کشی، طشت گذاری، دستههای شاخسی واخسی، زارخاک، گِل مالی، بیل زنی و...» تنها مشتی از خروارها جلوهها و مراسمهای عزاداری است که مردم شهرهای مختلف ایران در این روزها و شبهای عزای سید و سالار شهیدان انجام میدهند. محرم و عاشورا در فرهنگ مذهبی شیعهها همواره جایگاه خاص و برجستهای دارد و زمینه ساز مجموعهای از سنتها و مراسمهایی است که در طول تاریخ به عنوان میراثی معنوی نسل به نسل و سینه به سینه به دیگران منتقل میشود. اینها گوشهای از آداب و رسومی است که مردم اقلیمهای مختلف در شهرهایشان برگزار میکنند.
آذریها: طشت گذاری
عزاداری شهرهای آذربایجان و اردبیل با دو رسم خاص «طشت گذاری» و دستههای «شاخسی، واخسی» معروف است که با مرثیهها و آداب خاصی برگزار میشود. دستههای عزاداری «شاخسی، واخسی» (شاه حسین، وای حسین)، بنابر سنت دیرینه آذربایجانیان، همه ساله از دهه آخر ماه ذیحجه، فعالیت خود را شروع میکنند.
به این شکل که دستههای عزاداری شاخسی، واخسی، از چند روز مانده به ماه محرم، شبها در حسینیهها و مساجد تشکیل شده و با حضور عزاداران، در صفهایی طویل و زنجیروار، راهی کوچه و خیابان شده و مرثیهها و اشعار مذهبی در رثای سالار شهیدان و یارانش سرمی دهند. اوج این مراسم درظهر عاشورا و پس از اتمام عزاداری ظهر عاشوراست که عزاداران، با ذکر «شاخسی، واخسی»، پس از طی نمودن مسیری طولانی نهایتا خود را به خیمههای به آتش کشیده شده (نماد خیمههای امام حسین(ع) و یارانش در کربلا) رسانده و به سوگ واقعه مینشینند.
رسم دیگر، «طشت گذاری» یا «طشت گردانی» است که منسوب به اردبیل، به طور خاص و مردم آذربایجان به طور عام است. در این آیین، طشت، نماد مشک سقای کربلا، نماد آب رود فراتی است که به روی حسین(ع) و یارانش بسته شد. چرا که واقعه کربلا و بسته شدن فرات به روی امام حسین(ع)، یارانشان و ایثارگریهای سقای کربلا برای رسانیدن آب به تشنگان و حماسه آفرینی آنانی که با لبانی تشنه به شهادت رسیدند، به یقین قداست و جایگاه والای آب را در فرهنگ شیعیان و بخصوص ایرانیان، بیش از پیش عمق بخشیده است تا آنجا که انعکاس این امر را در فرهنگ مردم و بخصوص در شکل گیری آداب و رسوم و آیینهای آنها شاهد هستیم.
یزد: حمل نخل
شكوه عزداری مردم سرزمین بادها و بادگیرها در سوگواری روز عاشورا، آیین نخلبرداری است. در یزد، نخل را به شکل تابوت سیدالشهدا(ع) یا نمادی از یکی از شهدای کربلا درمی آورند. نخلی از جنس چوب و به شکل برگ درخت یا سرو که هیچ شباهتی به درخت نخل ندارد، اما به این نام خوانده میشود. مراسم نخلبرداری از ویژگیهای منحصر به فرد محرم و عزاداری در یزد است که با همکاری و همیاری اهالی در تمام مراحل مراسم، از کمک مالی و تهیه چوب و دیگر وسایل آن گرفته تا کمک در تزئین و عَلَم کردن آن و حمل آن در روز عاشورا برگزار میشود.
دربرخی موارد، زرتشتیان یزد هم در ساختن نخلها، همیاری و همکاری دارند. آنها حضرت سیدالشهدا(ع) را همسر شهربانوی ایرانی دانسته و نسبت به وی احترام و ارادت خاصی قائل هستند. مراسم آذینبندی و آماده کردن نخلها برای ایام عزاداری ماه محرم با یک فراخوان، بسیج همگانی اهل محل و آبادی صورت میگیرد. برخیها در یزد و حوالی آن، درختان خود را وقف میکنند تا در زمان کهنسالی آن ساقههایش را صرف مرمت نخل کنند. نخلهای بزرگ، پس از تزئین، چندین تُن وزن پیدا میکنند و معمولا برای بلند کردن و حرکت آن نیروی بسیاری لازم است. مثلا نخلهای میدان امیر چخماق، میدان امام تفت، میدان مهریز، هر یک به زور دهها نفر نیاز دارد.
کاشان: چاووش عزا
در آخرین روز ذیحجه با ورود دسته «چاووش عزا» به بازار شهر کاشان مردم و کسبه از فرا رسیدن ماه محرم مطلع میشوند. بیشتر اعضا این دسته مداحان اهل بیت(ع) هستند كه هر كدام در مسیر راه اشعاری را در رثای امام حسین (ع) و واقعه عاشورا میخوانند. با نگاهی به تاریخ عزاداری سنتی در كاشان و شهرهای همجوار آن، همچون نطنز، آران و بیدگل و اردستان به برخی آیینهای سنتی ازجمله نخل گردانی و حمل خیمهگاه حسینی و شهدای كربلا بر میخوریم كه در زمان آلبویه مرسوم بوده و در زمان قاجار نیز با برپا كردن تكیهها آیینهای تعزیه رونق بیشتری گرفته است.
عزاداریهای سنتی در شهر كاشان سابقهای طولانی دارد. به طوری که سابقه برپایی عزاداری در چند هیات به بیش از دو قرن میرسد. مجلس روضهخوانی بیت آیتالله مدنی كه بیش از دو قرن نسل بهنسل بر پا میشود. یك قرن از سابقه برپایی مجلس روضه خوانی در بیت آیتالله یثربی در مسجد حبیب ابن موسی (ع) میگذرد و مجلس روضهخوانی در مسجد «درب یلان» از طرف مرحوم حاج ارباب حسن تفضلی دو قرن پیش از پدر وی به یادگار مانده كه هنوز همه ساله برگزارمیشود. مراسم «توغ»برداری در كاشان نیز از جمله آداب مورد توجه اهالی این شهرستان است. زمان برداشتن توغ در كاشان معمولا در شب و روز عاشورا و شانزدهم محرم است، مرسوم است كه دستههای عزاداری به دنبال آن به بازار رفته و در پای آن عزاداری میكنند.
ایلام: چایینه زنان
در ایام محرم بیشتر مردها در سوگواری سالار شهیدان امام حسین (ع ) و یارانش، نقش فعالتری دارند اما در میان مردم ایلام، زنان در رسم «چایینه» دیگر تنها شاهدان اندوهگین نیستند و مراسم ویژهای دارند. از جمله این چایینهها میتوان به چایینه حضرت قاسم (ع) در روز هفتم، چایینه حضرت عباس (ع ) در روز هشتم، چایینه امام حسین (ع ) در روز دهم و چایینه روز اربعین حسینی اشاره داشت. به طور مثال در چایینه قاسم، بر تن دختری جوان و ازدواج نکرده لباس عروسی میپوشانند و پس از آن چایینه خوانها، این رسم را به جا میآورند.
شاهرود: روز «یا عباس یا عباس»
پنجمین روز از ماه محرم هر سال در شهر شاهرود روز«یا عباس یا عباس» نامیده شده و مراسم طوقبندان در این روز بر پا میشود. این نشانه از سه قسمت پایه چوبی، بدنه فلزی سینی مانند مشبک به شکل قلب و زبانه فولادی به عرض تقریبی 10 سانتیمتر و طول یک متر تشکیل میشود. در باور اهالی منطقه، این نشانه، نمادی از علم و بیرق علمدار واقعه کربلا حضرت ابوالفضلالعباس (ع) است.
پس از جامه به تن کردن بدنه طوق با پارچههای مشکی، سبز و غیره در این روز توسط سادات و پیرغلامان اباعبدالله الحسین(ع) انجام میشود. بزرگترین و سنگینترین طوق شهر که طوق «بابا علی» نام دارد. اگر در هنگام حمل طوق به طور ناگهانی تیغه آن بر زمین بیفتد، بلافاصله گوسفندی را در همان محل قربانی میکنند. در غیر این صورت معتقدند که پیشامد ناگواری برای شخص حامل طوق اتفاق خواهد افتاد.
هر طوق بنا بر سالهای گذشته در مقابل خانه افرادی که نذر دارند با حضور عزاداران و با ذکر سلام و صلوات توسط سادات یا پیرغلامان تکایا و مساجد ادا میشود؛ پس از جامه شدن همه طوقها، در ساعت چهار بعد از ظهر، عدهای از بزرگان تکیهها در حالی که اشعار محتشم کاشانی را زمزمه میکنند در جلوی دیگر عزاداران به حرکت در میآیند؛ در مقابل آنها بیرق سفیدی توسط یکی از خادمین تکیه بازار حمل میشود. این بیرق به حضرت عباس (ع) منتسب بوده و رنگ سفید آن از عزیمت آن حضرت برای آوردن آب و نه جنگطلبی حکایت دارد.
زنجان: حسینیه اعظم، روز هشتم محرم
زنجان شهر کوچکی است و جمعیت آن به پانصد هزار نفر هم نمیرسد، اما سالهاست که درعصر روز هشتم محرم به یاد سقای دشت کربلا چندین هزار عزادار از حسینیه اعظم به سوی امامزاده ابراهیم شهر حرکت میکنند که حتما تصاویرش را در تلویزیون دیدهاید. در سالهای اخیر بیش از دویست هزار نفر در این دسته شرکت میکنند. علاوه بر اهالی شهر، جمعی از اهالی استانهای آذری زبان همسایه و حتی کشور آذربایجان خود را به زنجان میرسانند تا در این آیین بینظیر شرکت کنند.
کثرت نذورات از سراسر جهان از جمله چندین هزار گوسفند اهدایی و قربانی کردن آنها پیشاپیش دسته، صحنه جالبی خلق میکند. این گوسفندهای نذری به حدی است که میتوان حسینیه اعظم زنجان را دومین قربانگاه مسلمانان جهان پس از منا نامید! در این دسته نه علمکشی میکنند و نه از زنجیرزنی و طبل دهل رایج در دستههای عزاداری خبری است.
فقط سیل انسانهای عزاداری است که نوحههای سنتی و قدیمی را زمزمه میکنند و بر سر و سینه میزنند. مسجد حسینیه اعظم زنجان و گرمابه قدیمی آن در جنوبیترین بخش بافت قدیمی شهر زنجان و در محلهای معروف به «سیدلر» واقع شده كه به دروازه جنوبی شهر (دروازه قلتوق) مشرف بوده و براساس كتیبهای كه بر سردر ورودی گرمابه این مجموعه قرار دارد، تاریخ تجدید بنای آن به عهد ناصرالدین شاه باز میگردد.
بندر عباس: حرکت به سوی قدمگاه
مردم عزادار شهر بندرعباس صبح تاسوعا تابوتهایی را از حسینیهها بیرون میآورند و از شهر خارج میکنند تا به طرف قدمگاهی که مردم معتقدند به حضرت علی (ع ) منسوب است، ببرند. اهالی بر این باورند که با رقص دجله به طرف این قدمگاه حرکت نمادین فرزند به سوی پدر و دیدار با او انجام میشود.
خرم آباد: سوگ سیاوش
لرها توجه خاصی به مراسم سوگواری در ماه محرم دارند و به ویژه در دهه اول این ماه شهرهای خرم آباد مهمانان زیادی را به خود جلب میکند. عاشورای حسینی در خرم آباد با آداب و سنن دیرینه خود ازجمله زیباترین و پرشورترین آیینهای اهالی این نقط از سرزمین پهناور ایران است. گل، نماد عزاداری و ماتم، از داغ سوگ سیاووش برای ایرانیان است که امروزه لرها وارث این رسم در روزهای عزا و ماتم هستند. ازچند روز مانده به عاشورا عدهای جهت روشن کردن آتش در صبح عاشورا، هیزم جمع میکنند. تا اگر در روز عاشورا برف و باران بارید و هوا سرد شد عزادارانی كه درگِل میافتند از سرما حفظ شوند.
صبح روز عاشورا قبل از طلوع آفتاب، صدای آشنا و دلگیرانه ساز و دهل، جمعیت عزادار را به سوی میدان شهر و خره (گل) عاشورا فرا میخوانند. دسته دسته افراد سینه زن كه از سر تا پا در گل غلت خوردهاند، در میان دستههای عزادار سینه زنان بهسوی مركز شهر حركت میكنند و این مراسم تا ظهر عاشورا ادامه دارد. از دیگر رسمهای روز عاشورای لرها مراسم «دختران چهل منبر» است. از اول صبح عاشورا، دخترانی سیاهپوش و نقابدار با پای برهنه بهصورت گروهی، مجالس عزا و حسینیههای شهر را میگردند و با نیت خواستههای مختلف بهویژه بخت گشایی در هر جلسه و مراسم عزاداری یك شمع روشن میكنند تا چهل منبر را سر بزنند و چهل شمع روشن كنند.
دزفول: حمل شیدونه
مردم عزادار دزفول، در روز عاشورا طاقی با چهار گلدسته را به حرکت در میآورند که روی آن به سبک نقاشیهای قهوهخانهای، صحنههایی از عاشورا به تصویر درآمده است. این طاق «شیدونه» نام دارد و نذورات مردم در آن پخش میشود. شیدونهها به بزرگانی که در روز تاسوعا نقش داشتهاند، اختصاص دارد.
بوشهر: واحد
آوای غم انگیز نوحه خوانی و نوازندگی سنج و دمام بوشهریها در ماه محرم و صفر حکایت از دردها و غمهای فراوان آنها دارد. سینه زنی در بوشهر و سایر شهرهای خطه جنوب با شکوه خاصی برگزار میشود. سینه زنی بوشهری به این صورت است كه نوحهخوان در وسط میایستد و بین 5 تا 20 حلقه انسانی دور او تشكیل میشود. سینهزنها به صورت دایرهای میچرخند و حركت پای آنان با نوای نوحهخوان هماهنگی دارد؛ صحنههایی بسیار تماشایی و شور انگیز که هر بینندهای را تحت تا ثیر قرار میدهد.
این نوع سینهزنی حالا از بوشهر به بقیه شهرهای جنوب هم راه یافته است. اوج اجرای سینهزنی، هنگام اعلام واحد توسط نوحهخوان است که در آخرین لحظات سینهزنی و دمام که دریای مواج سینه زنان در اوج هیجان و شور و خلسه فرو رفته، پس از یک مکث کوتاه با صدای رسا میگوید «واحد» و گروه سینهزن یک صدا جواب میدهند «الله واحد» و نوحهخوان نوحه واحد را مطابق و مناسب با روز عزا میخواند.
از قدیمیترین محلههای بوشهر که از قدیمالایام مردم به برپایی مراسم سوگواری سید و سالار شهیدان پرداختهاند، چهار محل است که ازشبهای ابتدایی ماه محرم بیشتر بوشهریها به آنجا میروند. در «شام غریبان» بوشهریها در حالی که علمها را به صورت خوابانده حمل میکنند با حرکت در معابر عمومی و اجتماع در مساجد، تکایا و حسینیهها با خاموش کردن چراغها و در فضای تاریک در غم شهدای دشت کربلا و حالات خاندان رسولالله(ص) اشک ماتم میریزند.
کسانی که برای دیدن عزاداری به بوشهر میروند، باید بدانند که آنجا غذاهایی كه به صورت نذری پخته میشوند، بیشتر محلی هستند. در صبحانه، نان واش بوشهری با سبزی و گوشت پخته و بین عزاداران پخش میشود. ناهار و شام هم بیشتر شكر پلو با شكر و زعفران و قیمه بوشهری با گوشت و نخود له شده میپزند.
منبع:avajam.ir