فرهنگ و هنر
2 دقیقه پیش | تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالستشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ... |
2 دقیقه پیش | خواندنی ها با برترین ها (81)در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ... |
آداب و رسوم شب یلدا در ایران باستان
آداب و رسوم شب یلدا در ایران باستان
آداب شب یلدا در طول زمان تغییر نکرده و ایرانیان در این شب، باقیمانده میوههایی را که انبار کرده اند و خشکبار و تنقلات میخورند.
همچنین دور هم گرد هیزم افروخته و بخاری روشن مینشینند تا سپیده دم بشارت شکست تاریکی و ظلمت و آمدن روشنایی و گرمی (در ایران باستان، از میان نرفتن و زنده بودن خورشید که بدون آن حیات نخواهد بود) را بدهد، زیرا که به زعم آنان در این شب، تاریکی و سیاهی در اوج خود است.
واژه یلدا، از دوران ساسانیان که متمایل به به کارگیری خط (الفبای از راست به چپ) سریانی شده بودند به کار رفته است.
یلدا- همان میلاد به معنای زایش- زاد روز یا تولد است که از آن زبان سامی وارد پارسی شده است. باید دانست که هنوز در بسیاری از نقاط ایران مخصوصاً در جنوب و جنوب خاوری برای نامیدن بلندترین شب سال، به جای شب یلدا از واژه مرکب شب چله استفاده می شود.
خور روز (دی گان)- یکم دی ماه- در ایران باستان در عین حال روز برابری انسان ها بود. در این روز همگان از جمله شاه لباس ساده می پوشیدند تا یکسان به نظر آیند و کسی حق دستور دادن به دیگری را نداشت و کارها داوطلبانه انجام می گرفت، نه تحت امر.
در این روز جنگ کردن و خونریزی، حتی کشتن گوسفند و مرغ هم ممنوع بود. این موضوع را نیروهای متخاصم ایرانیان میدانستند و در جبهه ها رعایت می کردند و خونریزی موقتاً قطع می شد و بسیار دیده شده که همین قطع موقت جنگ، به صلح طولانی و صفا انجامیده بود.
ایرانیان نزدیک به چند هزار سال است که شب یلدا آخرین شب پاییز را که درازترین و تاریکترین شب در طول سال است تا سپیده دم بیدار میمانند و در کنار یکدیگر خود را سرگرم میدارند تا اندوه غیبت خورشید و تاریکی و سردی روحیهٔ آنان را تضعیف نکند و با به روشنایی گراییدن آسمان به رخت خواب روند و لختی بیاسایند.
در آیین کهن، بنابر یک سنت دیرینه آیین مهر شاهان ایرانی در روز اول دیماه تاج و تخت شاهی را بر زمین میگذاشتند و با جامهای سپید به صحرا میرفتند و بر فرشی سپید مینشستند.
دربانها و نگهبانان کاخ شاهی و همهٔ بردهها و خدمتکاران در سطح شهر آزاد شده و بهسان دیگران زندگی میکردند. رئیس و مرئوس، پادشاه و مردم عادی همگی یکسان بودند.
البته درستی این امر تایید نشده و شاید افسانهای بیش نباشد. ایرانیان در این شب باقیمانده میوههایی را که انبار کرده بودند به همراه خشکبار و تنقلات میخوردند و دور هم گرد هیزم افروخته مینشستند تا سپیده دم بشارت روشنایی دهد زیرا به زعم آنان در این شب تاریکی و سیاهی در اوج خود است.
جشن یلدا در ایران امروز نیز با گرد هم آمدن و شبنشینی اعضای خانواده و اقوام در کنار یکدیگر برگزار میشود.
متلگویی که نوعی شعرخوانی و داستانخوانی است در قدیم اجرا میشدهاست به این صورت که خانوادهها در این شب گرد میآمدند و پیرترها برای همه قصه تعریف میکردند.
آیین شب یلدا یا شب چله، همراه با خوردن آجیل مخصوص، هندوانه، انار و شیرینی و میوههای گوناگون است که همه جنبهٔ نمادین دارند و نشانه برکت، تندرستی، فراوانی و شادکامی هستند.
این میوهها که اغلب دانههای زیادی دارند، نوعی جادوی سرایتی محسوب میشوند که انسانها با توسل به برکتخیزی و پردانه بودن آنها، خودشان را نیز مانند آنها برکتآور میکنند و نیروی باروی را در خویش افزایش میدهند.
همچنین انار و هندوانه با رنگ سرخشان نمایندگانی از خورشید در شب بهشمار میروند. در این شب هم مثل جشن تیرگان، فال گرفتن از کتاب حافظ مرسوم است. حاضران با انتخاب و شکستن گردو از روی پوکی و یا پُری آن، آیندهگویی میکنند.
جشن شب یلدا یک جشن کاملاً زنده است و همه مسیحیان جهان این جشن را با نام جشن تولد مسیح برگزار می کنند. یلدا و مراسمی که در نخستین شب بلند زمستان و بلندترین شب سال برپا می کنند سابقهای بسیار دراز داشته و مربوط میشود به ایزد مهر.
این جشن که یکی از کهن ترین جشن های ایران باستان است در اصطلاح به آن شب چله هم می گویند. چله بزرگ از یکمین روز دی ماه جشن خرم روز تا دهم بهمن که جشن سده است به طول می انجامد و آن را چله بزرگ می نامند به آن دلیل که شدت سرما بیشتر است، آنگاه چله کوچک فرا می رسد که دهم از بهمن تا بیستم اسفند به طول می انجامد و سرما کم کم کاسته میشود.
چله اول که اولین روز زمستان و یا نخستین شب آن است تولد مهر و خورشید شکست ناپذیر است، زیرا مردم دوره های گذشته که پایه زندگی شان برکشاورزی و چوپانی قرار داشت و در طول سال با سپری شدن فصل ها و تضادهای طبیعت خو داشتند و براثر تجربه و گذشت زمان با گردش خورشید و تغییر فصول و بلندی و کوتاهی روز و شب و جهت حرکت و قرار ستارگان آشنایی یافته و کارها و فعالیتشان را براساس آن تنظیم می کردند و به تدریج دریافتند که کوتاهترین روزها آخرین روز پاییز یعنی سی ام آذر و بلندترین شب ها شب اول زمستان است اما بلافاصله بعد از این با آغاز دی روزها بلندتر و شب ها کوتاه تر میشود.
اقوام قدیم آریایی جشن تولد آفتاب را آغاز زمستان می گرفتند خصوصاً ژرمن ها که این ماه را به خدای آفتاب نسبت می دهند و زیاد هم بی تناسب نیست چرا که آغاز زمستان مثل تولد خورشید است که از آن روز در نصف کره شمالی رو به افزایش و ارتفاع و درخشندگی می گذارد و هر روز قوی تر می شود.
در این شب آتش برمی افروختند تا تاریکی و عاملان اهریمنی و شیاطین نابود شده و بگریزند و همچنان که خورشید به مناسبت فروغ و گرمای کارسازش تقدس پیدا کرده بود آتش نیز همان والایی را نزد مردمان دارا شد.
چون تاریکی فرا می رسید در پرتو روشنایی آتش تاریکی اهریمنی را از بین می بردند. در شب یلدا یا تولد خورشید افراد دور هم جمع می شدند و جهت رفع این نحوست آتش می افروختند و خوان ویژه مانند سفره یی که عید نوروز تهیه می کنند اما محتویات آن متفاوت است می گستراندند و هر آنچه میوه تازه فصل که نگهداری شده بود و میوه های خشک در سفره مینهادند.
این سفره جنبه دینی داشته و مقدس بود و از ایزد خورشید روشنایی و برکت می طلبیدند تا در زمستان به خوشی سر کنند و میوه های تازه و خشک و چیزهای دیگر در سفره تمثیلی از آن بود که بهار و تابستانی پربرکت داشته باشند و همه شب را در پرتو چراغ و نور و آتش می گذراندند تا اهریمن فرصت دژخویی و تباهی نیابد.
سفره شب یلدا سفره میزد است و میزد عبارت است از میوه های تر و خشک و آجیل یا به اصطلاح زرتشتیان لرک که از لوازم این جشن بود که به افتخار و ویژگی مهر یا خورشید برگزار می شد.
امروز هم ایرانیان در سراسر جهان این جشن زیبا را در کنار یکدیگر برگزار می کنند و به خواندن شاهنامه و گرفتن فال حافظ میپردازند.
برای در امان بودن از خطر اهریمن، در این شب همه دور هم جمع می شدند و با برافروختن آتش از خورشید طلب برکت میکردند.
آیین شب یلدا یا شب چله، خوردن آجیل مخصوص، هندوانه، انار و شیرینی و میوههای گوناگون است که همه جنبه نمادی دارند و نشانه برکت، تندرستی، فراوانی و شادکامی هستند.
در این شب هم مثل جشن تیرگان، فال گرفتن از کتاب حافظ مرسوم است. حاضران با انتخاب و شکستن گردو از روی پوکی و یا پری آن، آینده گویی می کنند.
جشن شب یلدا جشنی است که از ۷ هزارسال پیش تاکنون در میان ایرانیان برگزار میشود. ۷ هزار سال پیش نیاکان ما به دانش گاه شماری دست پیدا کردند و دریافتند که نخستین شب زمستان بلندترین شب سال است.
یکی دیگر از دلایل برگزاری این جشن، شب زادروز ایزدمهر یا میترا است. مهر به معنای خورشید است و تاریخ پرستش آن در میان ایرانی ها و آریایی ها به پیش از دین زرتشت بازمی گردد که پس از ظهور زرتشت این پیامبر او را اهورامزدا تعریف کرد. یکی از ایزدان اهورایی مهر بود که هم اکنون بخشی از اوستا به نامش نامگذاری شده.
منبع:hamshahrionline.ir
ویدیو مرتبط :
شب یلدا و تاریخچه آن در ایران باستان
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
نگاهی به آداب و رسوم و جشنهای شب یلدا
سنایی میگوید:
به صاحب دولتی پیوند اگر نامی همی جویی
كه از پیوند با عیسی چنان معروف شد یلدا
یلدا لغت سریانی است به معنی میلاد و چون شب یلدا، با میلاد مسیح تطبیق میكرده، از این رو بدین نام نامیدهاند. باید توجه داشت جشن میلاد مسیح كه در 25 دسامبر تثبیت شده، در اصل جشن ظهور میترا بوده كه مسیحیان در قرن چهارم میلادی، آنرا روز تولد عیسی قرار دادند.
در ایران باستان، برای دی ماه چهار جشن وجود داشت كه شامل روزهای اول، هشتم، پانزدهم و بیست و سوم این ماه بود. اما امروزه، ایرانیان تنها نخستین روز دی ماه، یعنی درازترین شب اول زمستان كه ( شب یلدا، آخرین شب پاییز، پایان قوس، آغاز جدی ) است، را جشن میگیرند. در اصطلاح قدیم، شب اول زمستان را شب چله میگویند. مردم، زمستان را در حقیقت دوماه یا دوبخش میدانند كه 40روز اول را چله بزرگ و 40 روز آخر را كه مصادف با جشن سده است، چله كوچك مینامند.
پیشینیان براین باور بودند كه در این شب، فرشته بدیها ( اهریمن) با فرشتهی خوبیها ( امشاسپندان ) به جنگ میپردازند و در این نبرد طولانی كه برابر درازترین شب سال است، بالاخره فرشتهی خوبیها، اهریمن را شكست داده و تاریكی از روشنایی شكست میخورد و صبح بعد زاده شدن مجدد خورشید، آغاز میگردد. زایش خورشید و آغاز دی را، آیینها و فرهنگهای بسیاری از سرزمین كهن، آغاز سال قرار دادهاند و به شگون روزی كه خورشید از چنگ شبهای اهریمنی نجات مییافت، روزی مقدس برای مهرپرستان بود.
جشن شب چله، بعد از نوروز تنها جشنی است كه همواره در میان ایرانیان پایدار مانده است و علت پایداری آن را میتوانی:
- باور دینی كهن مهرپرستان یعنی زایش خورشید و مهر دانست.
- پایان كار كشاورزان و برداشت محصولات خود و آغاز فصل استراحت آنها دانست كه با مهاجرت روستاییان به شهر، این جشن كه یادآور روزگاران گذشته ایرانیان است، به میان مردم شهر نشین نیز رخنه كرده و پایدار مانده است.
آیین شب یلدا در گوشه و كنار ایران زمین
مردم ایران در شهرها و روستاهای مختلف با توجه به فرهنگ، آداب و رسوم ویژهی خود شب چله را جشن میگیرند، كه در اینجا به طور مختصر، به ذكر چگونگی برگزاری این جشن عمومی و خانوادگی در چند منطقه و شهر ایران میپردازیم:
خراسان: خراسانیها معتقدند كه در شب چله، باید از میوههایی كه دارای خواص ویژهای هستند خورد تا سال آینده خواص آنها در بدن باقی بماند. این میوهها شامل هویج، گلابی، انار، زیتون سبز، خربزه و هندوانه است، كه در میان میوهها، هندوانه از میوههای اصلی است كه باید در شب چله خورده شود. چراكه میگویند هندوانه « گرمیت مغز» و « سوزندگی جگر» را دفع میكند. همچنین معتقدند هركس در شب چله هندوانه بخورد جگرش لك برنمیدارد. البته بعد از خوردن هندوانه، رسم براین است كه پوست هندوانه را به پشت بام همسایه میاندازند تا اگر استطاعت خرید این میوه را ندارد پوست آنرا بتراشد و بخورد و این عمل تا بام همسایهی هفتم ادامه دارد. از مراسم دیگر این شب فرستادن خوانچه میوه است كه از طرف داماد و برای خانواده عروس فرستاده میشود. این خوانچه، پر از میوه با هدایای مناسب از قبیل قواره پارچه، دستبند یا گردن بند برای عروس است. در این خوانچه باید لااقل هفت رنگ میوه ( انار، انگور، پرتقال، سیب، گلابی، هندوانه و ...) وجود داشته باشد.
شیراز: اكثر خانوادهها در شیراز همانند شهرهای دیگر ایران، این شب را به شب زندهداری میپردازند، آنها از دوستان و آشنایان خود دعوت میكنند و برای پذیرایی میهمانان سفرهای میگسترند كه بیشباهت به سفرهی هفت سین نوروز نیست. در این سفره آینه، قاب عكس حضرت علی، دولاله و چند شمع روشن، اسفند و انواع تنقلات شامل نخودچی، كشمش، حلوای ارده و آجیل مشكل گشا، رنگینك، ارده شیره، خرما، انجیر، به همراه چند شاخه گل قرار میگیرد. غذای ویژه شیرازیها در این شب هویج پلو به همراه كشمش، مغز گردو و رب است. در این شب، همهی افراد خانواده تا دیر وقت به شوخی، گفتگو،خاطره گویی و مشاعره میپردازند و گرفتن فال حافظ بخصوص در این شب رواج فراوان دارد.
مازندران: دو روز مانده به شب چله، در نقاط مختلف مازندران مردم به تهیهی مقدمات این شب میپردازند و بعد از غروب آفتاب، آن شب را جمع شده و دور كرسی مینشینند و سالمندان حاضر در مجلس به تعریف از سردی زمستان و دورههای یخبندان گذشته، داستانها و افسانههای میپردازند. آنها بعد از صرف شام و چای، روی كرسی، سفرهای پهن میكنند كه در آن سفره، خوراكیهایی از قبیل: پرتقال، نخود برشته، كشمش، بادام شیرین، نارنگی، سیب، لیموترش، خربزه و هندوانه كه شاه میوه این مجلس است، به اضافه انواع تنقلات و شیرینیهای محلی وجود دارد. افراد خانوادهها به شوخی، بذله گویی و گفت و شنود و تفال به دیوان حافظ میپردازند. در پایان جشن، هر نفر با چشمهای بسته تعدادی گردو برداشته و هنگام خواب زیر تشك خود گذاشته و صبح گردوها را میشكند اگر مغز آن سفید و خوب بود، نیتاش برآورده میشود. همچنین در این شب برای دخترانی كه نامزد دارند، از طرف داماد « خرجی »میفرستند. داماد در این خوانچه، تمام چیزهایی كه برای شب چله لازم است به اضافهی ماهی و مرغ قرار میدهد و بعد از غروب آفتاب به خانهی همسر آینده خود میفرستد.
مردم مازندران معتقدند كه اگر در این شب ننه سرما گریه كند، هوا بارانی و اگر پنبههای توی لحاف را بریزد بیرون برف و اگر گردنبند خود را پاره كند تگرگ میبارد.
گیلان: در گیلان و شهرها و روستاهای آن، شب چله را جشن میگیرند، و هركس بنا به توانایی مالی خود میوه و آجیل تهیه میكند. میوهها شامل: انار، لیمو، پرتقال و هندوانه است. مردم گیلان، خوردن هندوانه را واجب و مفید میدانند. آنها هندوانههایی كه محصول بوستان خودشان بوده را برای شب چله در ساقههای برنج بافته شده نگه میدارند. افراد خانواده با چند خانواده كه خویش و قوم هستند، در یك جا برگرد سفرهای جمع میشوند وبه گفتگو و ترانه خوانی و بزن و بكوب میپردازند.
كسانی كه نامزد دارند برای همسر آیندهی خود « شب چله گر » میفرستند كه اگر این كار را نكنند به علت ترك رسم، مورد سرزنش خانوادهی عروس قرار میگیرند.
لرستان: مردم لرستان در شب چله، با گوسفند یا بوقلمونی كه برای شب چله، پروار و چاق كردهاند غذا تهیه میكنند. افراد خانوادهها به همراه بزرگان خانوادهها دور هم جمع میشوند، به گرفتن فال و تعریف داستان و خاطره میپردازند. آنها برای این شب مانند دیگر شهرهای ایران انواع تنقلات و میوهها، خربزه و هندوانه تهیه میكنند. در شب چله نیز نوجوانان و جوانان محلههای مختلف در لرستان، به گروههای دو یا چهار نفری تقسیم شده و به پشت بام خانهها میروند و از مسیر دودكش بخاریهای خاموش خانههای قدیمی یا جلو پنجرهها، شال میفرستند و با خواندن ترانههای مخصوص این شب تقاضای آجیل و تنقلات میكنند و صاحب خانه نیز مقداری از مواد خوراكی آن شب را به پرشال میبندد و با تكان دادن شال اشاره میكند كه بالا بكشند.
البته در همهی مناطق كشور در این شب و روز پس از آن، آیینهای ویژهای انجام میشود كه به سبب مختصر بودن این نوشتار، از وارد شدن به همهی آنها معذور بودیم. البته شباهت در آیینها. خود از دلایلی بود كه ما را به گزینش و ارائه آیینهای چند استان و منطقه محدود داشت.
منبع: http://ipc.aspu.ru