چهره ها
2 دقیقه پیش | در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (37)در این مطلب ما سعی داریم به طور هفتگی گزیده ای از عکس های چهره های محبوبتان را با شما به اشتراک بگذاریم. |
2 دقیقه پیش | محمدرضا شجریان: هرگز «ربنا» را از مردم دریغ نکردماینجا ایران است، سرزمین مرغ سحر که خوشا... دوباره به گلستان و مکتب عشق خوش آمده است. لذا به میمنت این شعور قابل ستایش، پای صحبتها و گلایههای محمدرضا شجریان مینشینیم. ... |
گفتگویی افشاگرانه با وزیر ورزش (2)
پس اینکه مثلا رادیو اعلام می کند فلان قانون تصویب شد و ... اینگونه نیست که حتما اجرایی بشود. پس قانون باید تنفیذ شود و نفوذ پیدا کند. حالا یک مکانیزمی هم هست که اگر روسای جمهور سر باز زدند برگردد مجلس تا رییس مجلس آن را ابلاغ کند.
داستان فوتبال که وزارت ورزش و شخص وزیر سعی داشتند خود را دخیل با اتفاقات آن نکنند ناخواسته – شاید هم خواسته - پای وزارت ورزش و جوانان را به مسائل خود کشاند و موضوع مهم انتخابات پیش روی ریاست فدراسیون فوتبال، در آخرین روزهای سال نیز، کلیات و جزییات این رشته را به برنامه های پیدا و پنهان وزارت گره زد که هنوز نیز این ماجرا ادامه دارد.
بحث دیگر به اساسنامه فعلی فدراسیون فوتبال برمی گردد که برخی می گویند به تصویب هیات دولت رسیده و برخی نظر دیگری دارند. اخیرا هم که رییس کمیته ملی المپیک سندی رو کرد که اساسنامه تصویب شده است.
- سند که نبود؛ مطلب یک سایت بود. ببینید، قوانینی که در مجلس به تصویب می رسد و یا مصوبات دولت که موقتا حکم قانون را دارد، اینها باید فرآیندی را طی کنند تا به مرحله اجرا برسد. در مجلس وقتی قانون تصویب شد می رود شورای نگهبان و تایید که شد، برمی گردد مجلس و مجلس از طریق رییس قوه مقننه ارجاع می دهد به دولت. ظرف 15 روز رییس جمهور ملزم است تا این را ابلاغ کند و از لحظه ابلاغ لازم الاجرا است. ابلاغ نکند لازم الاجرا نیست.
پس اینکه مثلا رادیو اعلام می کند فلان قانون تصویب شد و ... اینگونه نیست که حتما اجرایی بشود. پس قانون باید تنفیذ شود و نفوذ پیدا کند. حالا یک مکانیزمی هم هست که اگر روسای جمهور سر باز زدند برگردد مجلس تا رییس مجلس آن را ابلاغ کند. ما بحث های مختلفی را در کمیسیون دولت مطرح می کنیم و به تصویب می رسد اما معنایش این نیست که به قانون تبدیل شده است. از کمیسیون دولت می رود به خود صحن دولت و در آنجا ممکن است تصویب کنند و آن هم باز قابلیت اجرا ندارد. هر گاه رییس جمهور امضا کرد و ابلاغ کرد، آن می شود مصوبه.
اساسنامه کنونی فدراسیون فوتبال این شرایط را دارد؟
- من نمی دانم اما سازمان بازرسی از دو مأخذ پرس و جو کرده است. هر مصوبه ای می رود قوه مقننه و آنجا کمیسیون لوایح دارند و تنقیح قوانین دارند. این را می برند و با قوانین اصلی و مادر مطابقت می دهند و اگر مغایر باشد، رییس مجلس اشکال می گیرد و باز می رود در دولت و اگر اشکالی نداشت می گوید صحت دارد و به دولت برمی گردد و ابلاغ می شود. برای مصوبات باید این فرآیند طی شود. احتمالا اساسنامه فوتبال این مسیر را طی نکرده است. ما نباید اصرار داشته باشیم که: نه، این طی شده است. چون قوه قضاییه به راحتی می تواند از کمیسیون های مختلف مجلس استعلام بگیرد که این اساسنامه از طرف دولت آمده است یا خیر. از دولت که استعلام شده گفته اند چنین چیزی از دولت خارج نشده به عنوان مصوبه دولتی.
با این تفاسیر در انتخابات سال آینده چه اتفاقی خواهد افتاد؟
- می شود داستان همان بچه که دو مادر داشت!
از حرف های شما اینگونه برداشت می شود که اساسنامه قبلی یعنی همان اساسنامه سال 81 را رسمی می دانید.
- بازرسی کل کشور این را به ما می گوید.
فدراسیون فوتبال می گوید اساسنامه قانونی همین اساسنامه فعلی مربوط به سال 86 است و این به محل مناقشه بدل شده است؛ سوال این است که برای وزارت ورزش و جوانان دقیقا این دو اساسنامه چقدر تفاوت داشته و در انتخابات آینده چه تاثیری دارد؟
- خیلی فرق دارد و در انتخابات آینده تاثیر زیادی خواهد داشت. ببینید، این اساسنامه سال 86 تعداد اعضایش تقریبا دو برابر اساسنامه قبلی است. ضمنا در اساسنامه سال 81 رییس مجمع رییس سازمان تربیت بدنی و یا وزیر ورزش و جوانان است اما در اساسنامه 86 رییس مجمع، رییس فدراسیون فوتبال است. در اساسنامه 81، وزیر ورزش و جوانان حق عزل دارد اما در اساسنامه دوم وزیر ورزش یک رأی دارد به عنوان عضوی از مجمع که دوستان خیلی تلاش کردند تا در ژنو این دو رأی وزیر و معاون قهرمانی وزیر ار هم حذف کنند1 در واقع اساسنامه 86 هیچ حقی برای دولت و حاکمیت قائل نیست و اساسنامه قبلی این حق را قائل است.
حالا اگر به این نتیجه قطعی برسید که اساسنامه قانونی و تصویب شده، اساسنامه سال 81 است؛ انتخابات بر مبنای همان اساسنامه برگزار می شود.
- ببینید، ما تعیین کننده نیستیم. اینجا برخی آقایان سیگنال هایی را داده اند به ای اف سی که اگر دولت اساسنامه قبلی را لحاظ کرد شما بیایید ما را تعلیق کنید و ما هم با شما هستیم. این اسمش خیانت است. نان جمهوری اسلامی را بخورید؛ در این نظام رشد کنید و مسئولیت بگیرید و رانت داشته باشید و بعد هم بروید از این کارهای ناشایست انجام دهید. این همان داستان بچه و نامادری است.
پس اگر بحث تعلیق مطرح شود امکان دارد که وزارت ورزش و جوانان عقب نشینی کند؟
- ما اصلا جلو نرفته ایم که بخواهیم عقب نشینی کنیم. ما ورود نکردیم. بازرسی کل کشور ورود کرده است. ما یکسری ملاحظات را در نظر می گیریم. فقط یک حرفی معاون ورزشی ما زده است که طبق اساسنامه باید دوره یک رییس که تمام می شود فدراسیون با سرپ رست اداره شود. خب آقایان خلاف قوانین جمهوری عمل می کنند. ما فقط یک حقی برای مان وجود دارد آن هم اینکه برویم بگوییم یک قانون شکنی وجود دارد و علیه او اعلام جرم کنیم. مناسبات ناصحیح با ای اف سی و فیفا در پایان به یکسری شیطنت ها می رسد. حالا شما بیایید جای من بنشینید و ببینید باید چه کار کرد!
وزارت برای فدراسیون فوتبال گزینه ای دارد؟
- حالا اگر اینها را بگوییم که نمی شود. ما دخالتی نداریم چون جایز نیست گزینه ای را داشته باشیم و معرفی کنیم.
درباره اتفاقات اطراف تیم ملی طی هفته های گذشته و به ویژه استعفای کی روش چه نظری دارید؟
- این هم از اشکالات آن فدراسیون و مدیریت آن است. در واقع آدم ها سر جای خودشان نیستند. سرمربی تیم ملی باید سرمربی تیم ملی باشد. یعنی کسی که تیم ملی را اداره کند. سرمربی فدراسیون که نیست، سرمری تیم ملی است. نمی تواند در بحث های مدیریت ارنج کند و بگوید تو برو آنجا و تو بیا اینجا. در این ماجرا کی روش کوچک ترین تقصیری ندارد و برمی گردد به مدیریت فدراسیون فوتبال.
درباره گزارش کمیسیون اصل نود از فساد در فوتبال، وزارت ورزش و جوانان واکنشی جدی نداشت، علت چه بود؟
- آنها کار خودشان را می کنند و تفکیک قوا حکم می کند که ما کاری به آنها نداشته باشیم اما رازیابی ها و بازرسی های خودمان را داریم. در این سه سالی که من اینجا هستم هر فدراسیون بیش از سه بار مورد ارزیابی و حسابرسی قرار گرفته است که این در تاریخ کشور بی سابقه بوده است. یک ریال از پول ما جایی برود یک نفر را مامور می کنیم تا برود و ببیند سرنوشت آن پول چه شده است. این باعث می شود خطاها کمتر شود.
اخیرا رییس فیفا سفری به ایران داشت؛ آیا در مدت زمان حضورش دیداری با شما داشت؟
- خیر، بنده اصلا در جریان آمدن ایشان به ایران نبودم.
از بحث فوتبال فاصله بگیریم و سراغ کشتی برویم؛ رشته ای که به نظر می رسد شخص شما حساسیت خاصی به آن دارید. با وجود این حساسیت، مشکلات این رشته سبب شد تا رسول خادم به رییس جمهوری نامه بنویسد؛ درباره این نامه صحبت کنید! انتظار داشتید که این اتفاق رخ بدهد؟
- ببینید، ما باید یاد بگیریم که اساسا به ساختارها و سازمان ها احترام بگذاریم. رده های مختلف سازمانی را ببینیم و بر اساس آن حرکت کنیم. یک اخلاق بدی که در کشور است اینکه همه می خواهند بروند با آن بالایی مرتبط شوند که این خطاست. ضمن اینکه باید حرف های مان بر محور حق و عدالت باشد. ما یک ماشینی را با هم معامله می کنیم و قرارداد می بندیدم و 5 نفر هم شاهد می گیریم. آیا حق دارید دبه کنید و فریاد بزنید! و یا بگویید من 5 تا آدم آدم گردن کلفت پشت سرم هستند که تو را می زنند و له می کنند!
من به شما مستند نشان می دهم که همه روسای فدراسیون ها آمده اند و چانه زده اند و تفاهمنامه نوشته اند و گفتند شما A ریال به ما بدهید، ما A+3 ریال درآمدزایی می کنیم؛ یعنی سه برابر شما. ما از این آقایان امضا داریم که باید به امضای خودشان احترام بگذارند. یا در حالت طبیعی امضا کرده اند و یا در حالت غیر طبیعی. اگر در حالت طبیعی بوده که بگویند و اگر هم حالت غیر طبیعی داشته اند باز باید اعلام کنند. من از کسی اسم نمی برم. ما تعهدات خودمان را انجام دادیم. شما این مدرک را ببینید و خودتان قضاوت کنید که چه کسی درست می گوید، چه کسی خلاف واقعیت.
اینجا نوشته تفاهمنامه بین وزارت ورزش و جوانان و فدراسیون کشتی. خب شما می دانید که ما نمی توانیم پولی به فدراسیون ها بدهیم و این هم اعانه است. اینجا نوشته که وزارت ورزش مبلغ 6 میلیارد و دویست میلیون تومان به اضافه یک و نیم میلیارد به فدراسیون کشتی بدهد؛ یعنی جمعا هفت میلیارد و دویست میلیون تومانت. در تبصره اش نوشته که فدراسیون متعهد می شود که مبلغ بیست و پنج میلیارد تومان تحت عنوان درآمد تامین نماید.
اسامی امضا کنندگان را هم ببینید که رییس فدراسیون و چند نفر دیگر به عنوان ناظر هستند. خب، این در هر محکمه ای قابل قبول است. بعد هم ما گفته ایم که باید در 11 ردیف بودجه هزینه شود و بیرون از این چارچوب اگر هزینه ای شود غیرقانونی است. بخش قابل توجهی از این بودجه در ارتباط با سفرهای خارجی هزینه شده است.
کشتی امسال 99 نفر خارجی داشته و اگر اشتباه نکنم بیش از هزار و صد نفر را فرستاده به خارج از کشور. لیست را داریم؛ اینها به 36 کشور دنیا آدم فرستادند! خیلی از مسائل هم هست درباره این سفرها که اگر لازم باشد بنده عنوان می کنم.
شما در این باره با خود رسول خادم صحبتی نداشته اید و از وی نخواسته اید در این ماه های منتهی به المپیک اگر هم حرفی هست به جای رسانه ها، پشت درهای بسته با خودتان مطرح کند؟
- تصور ما این است کسی که به عنوان رییس فدراسیون انتخاب می شود، این مسائل را بداند. به خصوص آدم هایی که می گویند ما کار اجرایی کردیم و قرار بوده چه بشویم و ... ما کلی در جلسات روسای فدراسیون ها می گوییم: آقایان سرمربی، مربی و بازیکنان شما در اختیار شماست. حق ندارند فریاد بزنند که من اینجا چسب زخم ندارم. یکی گفته بود ما چسب زخم هم نداریم که من گفته بودم بروند 7، 8، 10 میلیون چسب زخم بخرند و تحویل شان دهند که گفتند نه ما چسب زخم و دارو داریم. متکا نداریم! بعد خودشان تماس گرفتند و گفتند متکاهای ما همه با استانداردهای بالا است و متکا نمی خواهیم. ببینید، وقتی می خواهند فضاسازی کنند چنین مسائلی را مطرح می کنند. ما بالاخره جریانات سیاسی هم داریم در این کشور و برخی رفتارهای سیاسی می کنند.
در بسیاری از مواقع شخص شما سکوت کرده اید؛ سکوتی که گاها عجیب بوده است؛ مثلا همان داستان اساسنامه فدراسیون های ورزشی یا همین داستان مشکلات کشتی گیران!
- یک زمان هست که عده ای می خواهند شما را به میدان دیگری بکشانند؛ حالا شما به عنوان یک آدم عاقل می روی یا نمی روی؟ تمام شد رفت!
یعنی شما پشت پرده این انتقادات را وجود اهداف سیاسی می دانید؟
- بله، چون شما در یک هفته می بینید سه، چهار نفر که خط و ربطشان یکی هست با هم شروع می کنند و یک موضع مشترک می گیرند. شاید در جایی با هم هماهنگ می شوند. البته ما از هماهنگی آنها خبر داریم.
درباره اساسنامه فدراسیون ها هم صحبت کنید که سبب شده تا وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک برابر هم قرار بگیرند. گفته می شود که وزارت با تغییر اساسنامه ها به دنبال این است که دیگر روسای فدراسیون ها، روسای مجامع نباشند و مدیرکل استان ها همه کاره شوند.
- من تمایلی ندارم وارد این بحث ها شوم چون یک روز این بحث ها را باز می کنم. یک روز در صفحه تلویزیون ظاهر می شوم و عریان همه چیز را می گویم. الان نگاه ما باید المپیک باشد. الان هر کسی از این حرف ها می زند دنبال این است که ما نتیجه نگیریم. بعضی از این آدم ها فرار رو به جلو می کنند! بعضی دیگر هم باد شده اندو خیال می کنند سوپرمن هستند! این آقای سوپرمن می داند در المپیک بادش خالی خواهدش د و مردم به ماهیت واقعی و توانمندی اش پی می برند و از حالا شروع می کنند به تخریب فضا که آقا ما چسب زخم نداریم. فردا که در المپیک رفت رو پل بگوید چسب زخمه علت باخت من بود!
حتی عنوان کرده اند که امکان دارد نتایج پکن تکرار شود!
- بله. ولی هم ما و هم شما رسانه ای ها باید فضا را آرام کنیم.
درباره مواضع اخیر کمیته ملی المپیک نظری ندارید؟
- خیر؛ فعلا قصد صحبت در این باره ندارم.
از اینکه به جز دو رییس فدراسیون بقیه از مواضع وزارت ورزش و جوانان در این باره حمایت نکردند گلایه ای ندارید؟
- خیر؛ به دلیل اینکه من مواضع روسای فدراسیون ها را می دانم. حداقل 40 نفرشان را می دانم.
با شما همسو هستند؟
- حالا دیگر همسو یا غیر همسو بودنش بماند!
آخرین بار درباره مسائل ورزشی چه زمانی با رییس جمهوری گفتگو کردید؟
- عموما صحبت های ما در حاشیه جلسات هیات دولت است یا از طریق معاون اول و رییس دفتر ویژه ایشان بحث ها را منتقل می کنیم.
شایعه درست شده که برخی افراد بیرون از وزارت ورزش و جوانان و از بدنه دولت در مباحث ورزشی دخالت می کنند و حتی اکنون برای فدراسیون فوتبال گزینه دارند و به نوعی وزارت ورزش و جوانان را دور می زنند!
- بله، افرادی برای دور زدن وزارت ورزش تلاش می کنند و در دیگر وزارتخانه ها هم این اتفاق می افتد. در مسئولیت های سیاسی، شما هر چه بالاتر بروید رقابت تنگ گتر می شود چون پست ها محدودتر و عرضه کم است و تقاضا زیاد، این مباحث به وجود می آید. البته ما معلم هستیم زیاد این مسائل را متوجه نمی شویم و ضمنا هر کسی که داوطلب باشد ما این پست را دو دستی تقدیم او می کنیم.
آقای دکتر، اگر اجازه بدهید چند سوال متفاوت هم از شما داشته باشیم.
- بفرمایید!
در طول روز از این پنجره بیرون را نگاه می کنید؟
- همیشه نگاه می کنم.
تا حالا شده وقتی پایین را نگاه می کنید، غرور به شما دست بدهد؟
- خدایی نه؛ هیچ وقت. اتاق آنطرفی خیلی بزرگ بود و برای اینکه غرور مرا نگیرد آمدم اینجا. اگر می توانستم اتاقم را می بردم طبقه همکف! هفته ای یک بار هم مثل آن کشاورزی که وزیر شده بود به دانشکده و آن اتاق خاک گرفته می روم و خاک ها را پاک و کتاب ها را هم فوت می کنم. سر یک کلاس می روم و در کنار دانشجوها حاضر می شوم تا اگر یک روز در وزارتخانه نبودم، دیگر دغدغه نداشته باشم.
به روزهای بعد از وزارت هم فکر می کنید؟
- بله.
فکر می کنید این روزها چقدر دوام داشته باشد؟
- خودم که فکر می کنم خیلی کوتاه باشد! ولی برنامه هایی که می ریزیم بلند مدت است و امیدواریم دیگران هم آنها را دنبال کنند.
چرا فکر می کنید کوتاه است؟
- من برای خودم معیارهایی دارم که اگر با کار اینجا همسو باشد چندین سال می مانم و اگر نباشد می روم.
با فضای مجازی میانه ای دارید؟
- اصلا.
وقتی وارد اتاق تان شدیم صفه اول یکی از سایت ها باز بود؛ اخبار آنها را دنبال می کنید؟
- اخبار برخی سایت ها را نگاهی می اندازم.
روزنامه و مجله چطور؟
- روزنامه های سیاسی را از هر دو جناح می خوانم.
درباره برنامه های ورزشی سیما چه نظری دارید؟
- من محتوا را به شکل و فرم و جنجال ترجیح می دهم و برخی از برنامه ها را نمی بینم. من معلم هستم و در تخصصم نیست که مثلا بنشینم و ببینم در فلان برنامه چه کسی به چه کسی پشت پا زد و ... مثلا نظرسنجی می گذارند که به نظر شما در این ناکامی وزارت ورزش و فدراسیون مقصر بوده اند یا ... خب از اول معلوم است که باید وزارت ورزش مقصر شود.اگر شیله پیله ندارد در جواب های نظرسنجی خود وزارت ورزش و فدراسیون را از هم جدا کنید. من اخیرا در استادیوم آزادی حاضر شدم و از یک بازی لذت بردم اما از رفتارهای برخی تماشاگران و فحاشی هایی که شد به شدت ناراحت شدم. باید در این رابطه فکری کنیم. البته این ارثی است که امروز به ما رسیده و از بین بردن این فضا کار یک روز و دو روز نیست.
درباره صحبت های اخیر محمد مایلی کهن علیه فدراسیون فوتبال چه نظری دارید؟
- من چون نخوانده ام و بی اطلاعم، نظری ندارم.
ممنون از وقتی که به کیهان ورزشی دادید؛ اگر صحبتی مانده بفرمایید!
- من از شما تشکر می کنم و امیدوارم مردم عزیز در سال جدید لب های خندانی داشته باشند و خداوند به همه ما در برابر شیاطین صبر بدهد. ورزشکاران مان هم در سال المپیکی با مدال های خود به جامعه نشاط بدهند.
ویدیو مرتبط :
گفتگو صمیمی با وزیر ورزش درباره ورزش ایران در سال 95 و پیش رو
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
گفتگویی افشاگرانه با وزیر ورزش (1)
ورزش ایران در سال 94 اتفاقات پر سروصدایی را به چشم دید اما در این سال که رشته های مختلف و به ویژه المپیکی ها سرگرم آماده سازی خود بودند، یک رشته ورزشی توجهات زیادی را به خود جلب کرد؛ رشته ای که نه المپیکی شد و نه در بعد نتیجه گیری عملکرد قابل توجهی داشت؛ فوتبال.
داستان فوتبال که وزارت ورزش و شخص وزیر سعی داشتند خود را دخیل با اتفاقات آن نکنند ناخواسته – شاید هم خواسته - پای وزارت ورزش و جوانان را به مسائل خود کشاند و موضوع مهم انتخابات پیش روی ریاست فدراسیون فوتبال، در آخرین روزهای سال نیز، کلیات و جزییات این رشته را به برنامه های پیدا و پنهان وزارت گره زد که هنوز نیز این ماجرا ادامه دارد.
داستان عقیم مانده واگذاری دو باشگاه بزرگ کشور یعنی استقلال و پرسپولیس به بخش خصوصی، اختلافات زیر پوستی وزارت ورزش و جوانان و کمیته ملی المپیک بر سر تغییرات اساسنامه فدراسیون ها که البته کمیته ملی المپیک نقش اصلی را در طرح این موضوع داشت، مشکلات مالی برخی فدراسیون ها و در رأس آنها فدراسیون کشتی که در نهایت به نامه رییس این فدراسیون به رییس جمهوری انجامید و ... مهمترین موضوعات ورزش ایران در سال 94 بود که همین مسائل، محورهای گفتگوی 90 دقیقه ای «کیهان ورزشی» با دکتر محمود گودرزی وزیر ورزش و جوانان را تشکیل می داد. وزیر مثل همیشه با حوصله سوالات ما را پاسخ داد و حرف هایی را بر زبان آورد که بخش وسیعی از ابهامات ماه های اخیر را برطرف می کند.
امروز روی چند محور بحث داریم که پاسخ های شما می تواند ابهامات آنها را از بین ببرد. برای شروع بحث درباره عملکرد وزارت ورزش و جوانان در سال 94 توضیحاتی را داده و بفرمایید که از این عملکرد رضایت دارید یا خیر؟
- خیلی ممنون از این حضورتان. ما نباید بگوییم که توفیق داشتیم یا نه چون درون مجموعه هستیم و نمی توانیم خودمان را تحلیل کنیم اما نظام ارزیابی خارجی که در دولت است نشان از پیشرفت دارد. ارزیابی ها نشان می دهد که ما در بعد کمی پیشرفت داشته ایم. در حوزه های زیرساختی ما توانستیم پروژه های نیمه کاره زیادی را افتتاح کنیم. اعتباراتی هم داشتیم که برای این تعداد کافی نبوده است. سایر منابع کمک کردند؛ بخش خصوصی و خیرین کمک کردند. ما به جای حدود 250 پروژه 600 پروژه را به پایان رساندیم. یعنی از لحاظ کمی و آماری توفیق داشتیم.
در بعضی شهرها کارهای بین المللی و ملی انجام شده است. استادیوم نقش جهان اصفهان که 22 سال از شروع پروژه اش می گذرد با حمایت بخش های غیردولتی در این سال به پایان ساخت خود نزدیک شد و اگر توسعه پیدا کند، در حد استادیوم آزادی خواهد بود. یک سالن 6 هزار نفری دارد که دست کمی از سالن دوازده هزار نفری آزادی ندارد. البته آن سالن آزادی هم دوازده هزار نفری نیست و 7500 نفر گنجایش دارد. پس ببینید، چیزهایی که یک زمان در حد آرزو بود حالا محقق شده است. البته این در شأن مردم و نظام و این دولت نیست. البته ما در بحث مالی مشکلاتی داشتیم و جناب آقای روحانی هم همین چند روز قبل اعلام کردند که سال 94 بدترین سال بعد از انقلاب از نظر اقتصادی بوده است.
در حوزه قهرمانی و از نظر کمی تعداد مدال های ما نسبت به سال گذشته افزایش داشته است.
آماده سازی تیم ها را در بخش های مختلف داشتیم و بیش از 700 سفر ورزشی انجام شده که اینها همه تامین بودجه، ارز، تدارکات و مراقبت می خواهد. این نیز به نسبت سال گذشته رشد کمی داشته است.
در حوزه همگانی سال 92 و 93 که ما شروع کردیم، اعتبار ویژه حدود 20 میلیارد تومان بود و امسال افزایش بودجه داشتیم که این افزایش اولین بار در کشور ما اتفاق افتاد. ورزش همگانی به عنوان رویکرد اصلی این دولت مطرح و رویکردی سلامت محور بوده است و حاصل آن این شده که بر اساس آمار، تعداد ورزشکاران ما از دو و نیم میلیون نفر به بیش از سه و نیم میلیون نفر رسیده و این آمار سازمان یافته است. این آمار نشان می دهد که از روزی که ما ورزش را در دست گرفته ایم رشد صددرصدی داشته ایم.
در خصوص منابع انسانی توفیق نسبی داشتیم. قبل از دولت یازدهم نیروهای بسیاری را به صورت کمی و بدون داشتن تخصص وارد کردند و این موضوع فشارهایی سنگین را به بودجه جاری وارد کرده بود.
برای سال 95 بیش از سیصد میلیارد تومان افزایش بودجه عمرانی خواهیم داشت که این عدد قابل توجهی است و قبلا این رقم 150 میلیارد تومان بوده که 110 میلیارد آن بیشتر تخصیص داده نمی شد.
در ورزش بانوان، هم در همگانی و هم در قهرمانی رشد داشته ایم و الان تعداد سهمیه های ما برای المپیک زیاد شده و برای اولین بار است که 4 دختر در بخش تیراندازی سهمیه المپیک گرفته اند. در تکواندو این داستان هست. در رشته های دیگر هم هست.
البته در حوزه های دیگر نیز اتفاقات خوبی افتاده است؛ مثلا در بحث شکل گیری سیستم استعدادیابی کارهای بزرگی صورت گرفته است. چند مورد فراخوان استعدادیابی در رشته های مختلف داشتیم.
در حوزه محیط حقوقی چند لایحه برای دولت ارسال شده تا اگر به تصویب دولت برسد به مجلس می رود. یکی لایحه قانون تاسیس وزارت ورزش است که هنوز قانون ندارد. یکی قانون جامع ورزش کشور است. یکی لایحه تاسیس سازمان نظام تخصصی است که از این بعد متخصصان وارد شوند.
البته کارهایی هم در زمینه شفاف سازی و مبارزه با زمین خواری و پولشویی شده است. ما تعداد زیادی پرونده های مربوط به معارضان داشتیم که بدهکار بودیم. نزدیک به هزار میلیارد تومان. فقط یک قلم معادل 350 میلیارد تومان در همان ورزشگاه نقش جهان اصفهان بوده است. عده ای هم با سندسازی دنبال سوءاستفاده بودند که به مراجع قضایی تحویل داده شدند. استادیوم های آزادی و تختی هم معارض داشتند.
مهمتر از همه مباحث اینکه دو تیم که همیشه مسئله می آفریدند و دعوا و مرافعه در آنها بود، سروسامان گرفتند بدون آنکه ریالی از بیت المال بگیرند. آنها دیگر از آن فضای تند و رادیکال و پر حاشیه دور شده اند.
در ابتدای سال 94 موضوع واگذاری دو باشگاه استقلال و پرسپولیس، شکل جدی به خود گرفت اما در نهایت آن بحث عقیم ماند و دو باشگاه کما فی السابق تحت نظر وزارت ورزش و جوانان به کار خود ادامه دادند؛ علت این مسئله را چه می دانید؟
- البته اینکه بگوییم واگذاری در آن شرایط خوب بود را من باور ندارم؛ نمی دانم. آنچه سوابق واگذاری به بخش های خصوصی نشان می داد علائمی از موفقیت نداشت. دو سه تیم را من برای شما نام ببرم؛ می بینید که این پروژه شکست خورده است؛ ابومسلم، داماش گیلان و ... این تیم ها بعد از واگذاری زمین خوردند. بخش خصوصی برایش آورده مهم است. به قول معروف هزینه فایده می کنند. چنین واگذاری هایی برای بخش خصوصی جواب نمی دهد. فرد متقاضی حتی اگر شیفته و عاشق هم باشد سالی 30، 40 میلیارد که نمی تواند هزینه کند پس معلوم نیست که بعد از واگذاری استقلال و پرسپولیس چه اتفاقی رخ می داد. من نمی دانم؛ موضعی هم نمی گیرم.
تیم های مردمی حتما باید درست اداره شوند، درست رهبری شوند که باعث دلسردی و یأس جامعه مخاطبان خود نشوند.
این دو تیم وارد پروسه واگذاری شدند چون تکلیف قانونی بود اما بعد همان تکلیف گذاران قانونی پشیمان شدند.
من مقید بودم به واگذاری چون کشور این موضوع را تجربه می کرد. سعی می کردیم موفق شود؛ اگر موفق می شد کلی تیم در دسته های مختلف به این سمت می رفتند و الگو می گرفتند. اگر هم موفق نبود تلاش می شد تا بحث واگذاری محدود شود، منتهی مشکلاتی ایجاد شد. مشکل اول این بود که مشتری وجود نداشت. فقط یکی از دو تیم یک مشتری داشت که آن هم از طرف بانک مرکزی اعلام شد که بدهی دارد و نمی تواند در این حوزه ورود کند. سه باز هم مزایده اعلام شد و نشد. حتی من برای اینکه ثابت کنم که طرفدار واگذاری هستم یک نامه به آقای رییس جمهور نوشتم و اعلام کردم ایشان دستور بفرمایند تا پروسه خصوصی سازی بار دیگر فعال شود. ارجاع کردند و هنوز در فرآیندهای اداری به سر می برد.
خصوصی سازی مستلزم شرایط خاص و بستر مناسب است و اگر هم اتفاق بیفتد ابتر است و مثل جنینی می ماند که شما آن را سزارین کنید و نارس به دنیا بیاید.
مهم ترین لازمه این کار چیست؟
- یکی از مهمترین شرایط این است که حق پخش تلویزیونی برای باشگاه ها در نظر گرفته شود. وقتی تلویزیون دولتی به شما پولی نمی دهد، بخش خصوصی هم نمی تواند از قبل این پولی دربیاورد. سایر موارد هم هست که به این بحث اضافه می شود.
با توجه به اینکه وزارت ورزش و جوانان نمی تواند برای این باشگاه ها تامین بودجه کند و موانعی بر سر این کار وجود دارد، فکر نمی کنید که بهتر است هر چه سریع تر تکلیف شان مشخص شود و به ثبات برسند؟
- ببینید، ثبات این است که شما بتوانید به موقع اعتبارات مورد نیاز اینها را تامین کنید و اینها به یک منبع اقتصادی پایدار وصل شوند و متوجه شوند که برندشان چقدر ارزش دارد. الان این دو باشگاه متوجه شده اند. این شرایط پایدار ایجاد می کند وگرنه سرپرستی و مدیرعاملی و هیات مدیره تاثیر اساسی نمی گذارد. مدیر اگر بتواند درآمد ایجاد کند بسیاری از مشکلات را حل کرده است. یکی از بزرگترین مشکلات این دو تیم چیست؟ این است که بازیکنان اعتصاب می کنند.
که امسال دو بار اتفاق افتاد!
- نه فقط در این دو تیم. همه تیم ها درگیر هستند.الان تیم نفت تهران با معضل بسیار بسیار شدیدی روبرو است. من با آقای وزیر نفت صحبت کردم. گفت اختیار این دو تیم دست تو و هر بلایی خواستی سرش بیاور اما نمی خواهیم و نمی توانیم اداره اش کنیم! نفت، تیمی که به دریای نفت وصل است، الان درصدد هستند /ه واگذار کنند.
مشکل دیگر این است که این تیم ها به اشتباه قیمت های بالایی پیدا کرده اند. این اشتباه را خودشان دامن می زنند. داستان چیست؟ خدمت تان عرض می کنم. این تیم ها – می گویم تیم چون باشگاه نیستند و باشگاه شرایط دیگری دارد – می خواهند قهرمان شوند و هواداران شان هم قهرمانی می خواهند و پس باید بروند و بازیکن خوب جذب کنند و بازیکن خوب قیمت را بالا می برد. تقاضا زیاد می شود و تعداد این بازیکنان هم اندک است لذا باشگاه با آنکه می داند استطاعت پرداخت آن مبالغ را ندارد اما دست به خرید آن بازیکنان می زند. مثلا باشگاه می داند که توان پرداخت 1.5 میلیارد را ندارد و خود آن بازیکن هم می داند که نمی تواند کل آن پول را از باشگاه بگیرد.
هر دو طرف می دانند که دارند خطا می کنند اما قرارداد را می بندند بعد داستان به جنگ و شکایت می کشد و نهایتا مصالحه و پرونده سیصد میلیون تومانی را با سی میلیون می بندند! یعنی 10 درصد قراردادی که بسته شده است. خب از اول به جای اینکه بروید پرسپولیس را با 35 میلیارد ببندید با 3.5 میلیارد ببندید. ضمن اینکه تامین این مبلغ برای استقلال و پرسپولیس و سپاهان و نفت راحت است؛ نیست؟!
پس ببینید، ماهیتا خود لیگ و نفس لیگ، باعث شده تا این اتفاقات بیفتد. یک افرادی هم هستند که در حواشی این فوتبال با کارهای کثیف ارتزاق می کنند. اینها هم به این فضا دامن می زنند. آن وقت سازمان لیگ می آید و قیمت گذاری مخی کند برای بازیکنان و کار به سمت پول های زیرمیزی کشیده می شود. یعنی شرایط فوتبال را به نحوی پیچیده کرده اند که تقلب و تبانی شکل بگیرد.
اگر آن اصل کار را درست کنیم طبیعتا تنش از فوتبال می رود. البته به برخی از باشگاه ها هم جفا می شود؛ جفا از جانب کسانی که یک زمانی یک توپی در این تیم ها زده اند. برای خودشان احساس مالکیت می کنند در صورتی که مالکیت مال آنها نیست. در این فصل در هر دو باشگاه استقلال و پرسپولیس شرایط فرق کرده و حتی آن هواداران دو آتشه هم آرام شده اند که نقش مدیران دو باشگاه در ایجاد این فضا مهم بوده است.
دو باشگاه تا چه زمانی با سرپرست اداره می شوند؟
- سرپرستی ها باید تبدیل شود به مدیریت رسمی و قطعی و ماندگار. آن هم باید شرایطش فراهم شود. هر زمان مسئولان دو باشگاه خودشان اعلام آمادگی کنند حکم قطعی شان صادر می شود.
یکی از موضوعات مهمی که در این سال مطرح بود و هنوز پیچیدگی های خاص خودش را دارد اختلافات عمیق وزارت ورزش و جوانان و فدراسیون فوتبال است؛ ابتدا بفرمایید این اختلافات را تایید می کنید؟
- اختلاف وجود دارد. من با مدیریت فوتبال مشکل دارم. عملکردشان را درست نمی دانم. یا من باید خودم را با آنها هماهنگ کنم یا آنها با من. البته سازمانی وجود دارد که می گوید من سازمان مستقل هستم و زیر نظر شما هم نیستم. تحت حاکمیت جمهوری اسلامی هستم اما برای خودم یک واتیکان هستم.
تابع قوانین بیرون هستم و با شما کاری ندارم اما شما موظف هستید به ما پول بدهید، جا بدهید، در شورای برون مرزی تصویب بکنید، از بانک مرکزی ارز بگیرید، امکانات بدهید و وقتی هم من خلاف می کنم بروید مجلس و پاسخ بدهید و وقتی سازمان بازرسی کل کشور؛ دیوان عدالت اداری و کمیسیون اصل نود بحثی را مطرح کردند شما بروید و جواب بدهید! «همسایه های یاری کنید تا من شوهرداری کن.» این غلط است. ما باید این امکاناتی را که به آقایان می دهیم تعقیب کنیم. نظارت کنیم و بپرسیم این پول ها کجا می رود و صرف چه کارهایی می شود؟ اینها حق نظارت را برای ما قائل نیستند!
این نیست که آنها امروز بیایند بگویند ما این حق را برای وزارت ورزش و جوانان قائل هستیم؛ این باید در چارچوب های قانونی و محیط حقوقی فوتبال بیاید که نمی گذارند این اتفاق رخ بدهد. این می شود زورگویی و دیکتاتوری.
این مدیریت از دید شما مردود است اما به نظر می رسد که راه دشواری برای عبور از آن دارید!
- بله؛ به نظر من بنیانگذاران این اندیشه خدمت نکردند. شما در یک کشوری زندگی می کنید که اعتقاد دارید دولت ها اراده ملت ها را نمایندگی می کنند؛ تبلور اراده ملت ها دولت ها هستند. در جاهایی هم که دولت های دیکتاتور در رأس هستند و مردم ساقط شان نمی کنند نشان می دهد که مردم تن داده اند به این دولت ها. فوتبال عنصری تعلیم و تربیتی است و این آقایان باید کمی از این حاکمیت را بپذیرند. شما می گویید »کیهان ورزشی» موظف است من را بیمه کند و حقوقم را بدهد اما من دلم نمی خواهد هیچ کمکی به رشد آن بکنم؟!
در این میان خود فوتبال هم شرایط مناسبی ندارد.
- بله، حالا نه شما، اما یک عده رسانه ای هم می آیند می گویند: بله، شما نباید در کار فوتبال دخالت کنید! دخالت یعنی چی؟ مگر می شود ما به بچه خودمان پول بدهیم و حواس مان نباشد که چکار می کند. مواد مخدر مصرف می کند؟! برای تحصیل هزینه می کند و ...
در این داستان شما رییس فدراسیون را مقصر می دانید؟
- خیر، برمی گردد به آن سازوکاری که اینها درست کرده اند.
همان اساسنامه محل مناقشه منظورتان است؟
- بله؛ آنجا هیچ حقی برای حاکمیت قائل نشده اند. آن وقت در آن فضا هر کسی رییس فدراسیون فوتبال شود و این بستر را ببیند با خودش می گوید کسی نمی تواند به من دست بزند و می توانم مادام العمر رییس بمانم. می شود حسنی مبارک!
منتقدان تغییر اساسنامه از زاویه ای دیگر به داستان می نگرند و حرف شان این است که وزارت می خواهد همه چیز را در فدراسیون تغییر دهد و برای مثال به اتفاقات دوره محمد علی آبادی اشاره می کنند.
- این حرف تعریف دارد و باید در قالبی گنجانده شود. به نظر شما علی آبادی از کجا آمده بود؟ او هم دولتی ار نمایندگی می کرد؛ درسته؟ شما باید ساز و کارهای قبلی را نیز ببینید. آن نظام تخصصی ورزش که ما تعریف کردیم همین است. یعنی افرادی که می خواهند در حوزه ورزش فعالیت کنند باید کف اطلاعات ورزشی داشته باشند؛ یا قهرمان باشند و یا سال ها در عرصه های ورزشی فعالیت کرده باشند. آن وقت دیگر یک نفر از آسمان نمی پرد داخل ورزش.
البته همه این قوانین را هم که ما بگذاریم اینها یک روزنه ای پیدا می کنند تا آدم غیرفنی بپرد و داخل ورزش شود! مگر ما بر سر موضوع دو شغله ها با نمایندگان مجلس بحث نداشتیم؟ رفتند گفتند ما تفسیرمان چیز دیگری است. ما هم استفساریه دادیم به مجلس و خودشان گرفتند و گذاشتند داخل کشو. الان یک سال و نیم است که پاسخ ما را نداده اند! ما هر چقدر هم قانون بنویسیم باز هم می روند و از روزنه ای وارد می شوند. این را هم باید اعلام کنم که دلیلی ندارد ما از ترس اینکه از پشت بام بیفتیم آنقدر عقب عقب برویم که از پشت پرتاب شویم!
کفاشیان اخیرا بارها اعلام کرده که ما سعی کردیم با وزارت ورزش و جوانان تعامل داشته باشیم و برای تایید حرف های خود بحث تغییر دبیر کل این فدراسیون و چند تن از نواب رییس را مطرح کرده است.
- نه، این تعامل نیست. اینکه شما بگویید من دوتا نیرو در فدراسیون می گذارم و آنها هم بگویند چشم که تعامل نیست. فدراسیون 140، 150 نفر آدم دارد که از بالا تا پایین چیده اند آنجا. فدراسیون بخش آموزش و پژوهش دارد. آکادمی دارد.
تیم مردان دارد، تیم بانوان دارد، سرمربی دارد، مربی دارد و ... شما شب می خوابید و صبح بلند می شوید می بینید فدراسیون یک نفر را گذاشته مدیر تیم امید که با فوتبال آشنا نیست و عنصری سیاسی است و آنجا را هم کرده حزب سیاسی! اصلا کاری به گرایش ها ندارم اما حق ندارند در فدراسیون فوتبال حزب سیاسی درست کنند! این چه تعاملی است؟
وقتی تیم امید ما می رود و شکست می خورد بنده به عنوان متولی ورزش باید به مجلس بروم و پاسخ بدهم. فصل قبل دو تیم تراکتورسازی و نفت با هم دیدار کردند و آن اتفاقات رخ داد؛ اصلا کسی به رییس فدراسیون فوتبال کاری نداشت و من باید می رفتم مجلس و له و لورده می شدم؛ انگار تریلی از روی بدنم رد شده بود! باشگاه شهرداری ارومیه و باشگاه متین ورامین با هم دعوا کردند و هنوز که هنوز است من می روم مجلس و جواب می دهم! مگر فدراسیون والیبال مستقل نیست؟ تعامل یعنی چی؟ یعنی وقتی می خواهند یک سرمربی را بیاورند با اطلاع حوزه قهرمانی و حرفه ای بحث شود و گزینه ها را بررسی کنند. چون پول آن مربی را هم بالاخره باید وزارت ورزش تامین بکند. در نهایت هم ما مثلا دو نفر آدم را به فدراسیون فوتبال معرفی کردیم و آن دو نفر را هم آنقدر اذیت کرده اند که...
قبول دارید که بحث پیچیده ای است؟
- خیر پیچیده نیست.
اما به نظر می رسد با توجه به ابزارهایی که طرف مقابل شما دارد؛ از بندهای اساسنامه گرفته تا چماقی به نام فیفا، کار برای تان پیچیده است!
- ما نمی توانیم بگوییم چه برنامه ای دارید.
یعنی سورپرایز؟
- نه سورپرایزی نداریم. در دوران امیرالمومنین (ع) فرزندی را بردند خدمت ایشان و دو زن ادعای مادری آن بچه را داشتند و در نهایت حضرت از روی درایت دستور داد تا بچه را نصف کنند تا مادر واقعی اش مشخص شود. آخر سر هم مادر کوتاه آمد.
یعنی شما کوتاه می آیید؟
- نه اینکه ما کوتاه بیاییم. نمی خواهیم بچه آسیب ببیند. یک روز لقمان دیدند دو نفر با هم گلاویز هستند. پرسید اینها چه می کنند گفتند یک دیوانه ای است که با دانشمندی در آویخته است. لقمان گفت: به گمانم هر دو دیوانه اند چون اگر این دانشمند دیوانه نبود با او درنمی آویخت. این مثال را زدم تا شما نتیجه گیری کنید.
اخبار ورزشی - کیهان ورزشی