چهره ها
2 دقیقه پیش | در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (37)در این مطلب ما سعی داریم به طور هفتگی گزیده ای از عکس های چهره های محبوبتان را با شما به اشتراک بگذاریم. |
2 دقیقه پیش | محمدرضا شجریان: هرگز «ربنا» را از مردم دریغ نکردماینجا ایران است، سرزمین مرغ سحر که خوشا... دوباره به گلستان و مکتب عشق خوش آمده است. لذا به میمنت این شعور قابل ستایش، پای صحبتها و گلایههای محمدرضا شجریان مینشینیم. ... |
«وریا» و دنیای پدرانه اش
وریا غفوری، هافبک ملی پوش تیم فوتبال سپاهان، خارج از دنیای پرفراز و نشیب فوتبال، دنیای پدرانه پر از آرامشی دارد.
لذت پدر بودن
همیشه رابطه خوبی با بچه ها داشتم و با بچه های دوستان و بستگان بازی می کردم و آنها را خیلی دوست داشتم. با این حال فکر نمی کردم با همه علاقه ای که به بچه ها دارم دنیای پدر بودن آن قدر متفاوت باشد. بچه ها دنیای زیبایی دارند و آدم با هم صحبت شدن و بازی کردن با آنها لذت می برد. با این حال این لذت در مورد فرزند هر کسی بسیار متفاوت است. لذت پدر بودن در عین اینکه مسئولیت هایی برای فرد ایجاد می کند اما بسیار شیرین و دوست داشتنی است.
رادین همه زندگی من!
من یک پسر به نام رادین دارم که او تمام زندگی من است. رادین را آن قدر دوست دارم که باید بگویم نمی توانم بدون او زندگی کنم. آرزو می کنم که خداوند سه فرزند سالم به من بدهد. من خیلی فرزند دوست هستم و از خدا می خواهم دوباره به من فرزندهایی بدهد که در آینده به آنها افتخار کنم.
انتخاب نام رادین
رادین به معنای رادمرد، بخشنده و جوانمرد است. همیشه دوست داشتم نامی را برای فرزندم انتخاب کنم که بااصالت باشد و معنای زیبایی داشته باشد. رادین نامی بود که من و همسرم برای پسرمان انتخاب کردیم. رادین انتخاب هر دوی ما بود و ازبین گزینه های مختلفی که برای نام فرزندمان داشتیم این اسم بیشتر نظرمان را جلب کرد و در نهایت رادین را به عنوان نام پسرمان انتخاب کردیم.
زمان همراهی با رادین
متاسفانه ما فوتبالیست ها به دلیل درگیری هایی که در فوتبال داریم و مجبور هستیم زمان زیادی را دور از خانواده باشیم، همیشه دغدغه دوری از فرزندانمان را داریم. من زمانی که به تمرین می روم دوست دارم زودتر به خانه برگردم. حتی در اردوهای تیم ملی همسرم، رادین را به هتل می آورد تا او را ببینم و واقعا تحمل دوری او برایم سخت است. دوست ندارم یک لحظه هم از رادین دور باشم.
آینده رادین
خیلی ها از من سوال می کنند که آیا رادین را به فوتبال می آورد یا خیر؟! فکر می کنم اصلا نیاز نیست که من او را به راه فوتبال بیاورم. رادین خودش عاشق فوتبال است و خود به خود به سمت فوتبال هم می آید و راه پدرش را ادامه می دهد. رادین اکنون دو سال دارد اما از وقتی که یک سال و نیم داشت عاشق توپ بود و به اسباب بازی فروشی که می رفتیم به جای ما شین و سایر اسباب بازی ها دنبال توپ بود. در خانه هم با هم فوتبال بازی می کنیم و با او تمرین شوت زنی می کنم.
فکر کنم خیلی زود هم فوتبالیست شود چون استعداد بالایی دارد. فقط امیدوارم رادین از پدرش موفق تر شود. من فقط می توانم او را در مسیری که انتخاب می کند همراهی کنم و تجربیاتم را در اختیارش بگذارم، اما قطعا او را در انتخاب راهش آزاد می گذارم. خانواده من فوتبالی نبودند و کسی هم در اطرافم نبود که من را کمک کند و مشورت بدهد اما نمی گذارم این اتفاق برای رادین بیفتد. پس باید به او کمک کنم اگر فوتبالیست شد بهترین تصمیمات را بگیرد.
هم درس، هم فوتبال
خود من فوتبال را از سنندج آغاز کردم که خودم هم متولد همین شهر هستم. ابتدا خانواده ام به شدت مخالف بودند. به خصوص پدرم که می گفت به جای این کارها بهتر است به دنبال درس و مشقم باشم. پدرم دوست نداشت من هم مانند خودش که درس نخوانده بود سختی بکشم و به همین دلیل اصرار داشت به دنبال درس بروم تا برای خودم نامی دست و پا کنم اما من به عشق فوتبال زندگی کردم و آخر هم فوتبالیست شدم. برای من هم درس خواندن رادین مهم است اما دوست دارم در کنار درس فوتبال را هم به شکل حرفه ای دنبال کند و یک فوتبالیست تحصیلکرده شود.
پدر خوب
اینکه پدر خوبی بوده ام یا نه را خودم نمی توانم بگویم. با این حال تمام تلاشم را کرده ام که چیزی را برای رادین کم نگذارم. البته دوری ام از خانواده به واسطه حضور مداومم در تمرینات و اردوها گاهی باعث می شود که بابت دوربودنم از رادین احساس عذاب وجدان کنم. اما احساس می کنم خوبی و بدی هر پدر و مادری با موفقیت فرزندشان در آینده مشخص می شود. من هم امیدوارم اوج موفقیت فرزندم را ببینم و آن موقع از اینکه توانسته ام شرایط خوبی را برای موفقیت فرزندم آماده کنم احساس پدر خوب بودن را تجربه کنم.
ویدیو مرتبط :
مریوان وریا قانع KNN
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
ورود افسردگی به دنیای کودکان
خیلیها دوران کودکی را شادترین دوران زندگی میدانند و هر از گاه آرزو میکنند که برگردند به همان دوران شاد و رها و بیغم و غصه، به همان دوران کودکی. ولی پزشکان میگویند در همان دوران شاد و رها و بیغم و غصه هم گاهی اوقات، افسردگی سراغ آدم میآید. یعنی کودکان هم افسرده میشوند؟ این، پرسشی است که با دکتر نسرین امیری، فوقتخصص روانپزشکی کودک و نوجوان و عضو هیات علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، در میان گذاشتهایم و ماحصل سوال ما و جوابهای ایشان، شده است گفتگویی که پیش رو دارید.
آیا ممکن است بچهها هم افسرده شوند؟
بله، افسردگی در کودکان هم رخ میدهد. حتی افسردگی در شیرخواران هم ممکن است رخ دهد. در گذشته میگفتند شیرخوار دچار بیمارستانزدگی شده است، برای اینکه میدیدند بچههایی که بنا به دلایل جسمانی به ناگهان از والدینشان جدا میشوند و در بخشهای ویژه مراقبت میشوند، به مرور زمان نگاهشان فرق میکند، میزان خواب، غذا خوردن و گریه کردنشان تغییر میکند و بعدها که این بچهها پیگیری شدند، متوجه شدند که دچار نوعی افسردگی شدهاند. افسردگی در بسیاری از موارد با علایم جسمانی و روانی همزمان دیده میشود. افسردگی در کودکان یک بیماری جدی محسوب میشود و از طرفی در هر سنی ممکن است رخ دهد؛ حتی در دوران نوزادی.
افسردگی در کودکان بیشتر دیده میشود یا نوجوانان؟
البته افسردگی بیشتر در نوجوانان دیده میشود اما به هر حال میزان آن در کودکان هم قابل توجه است. ما آمار خیلی دقیقی در این رابطه نداریم اما آمارهایی که از کشورهای آمریکایی و اروپایی داریم، گواه آن است که پنج درصد کودکان مبتلا به افسردگی میشوند و این، آمار بسیار قابل توجهی است که البته در کشورهای در حال توسعه، از جمله کشور خودمان، احتمالا بیشتر هم هست.
چه عواملی در ایجاد این افسردگی موثر است؟
افسردگی میتواند یک بیماری ژنتیکی باشد، یعنی اگر افسردگی در خانواده وجود داشته باشد میتواند انتقال پیدا کند. به جز عوامل ژنتیکی، تغییرات اجتماعی مانند جنگ، بلایای طبیعی مانند سیل، زلزله و یکسری عوامل روانشناختی، مثل بچههایی که فقدان را تجربه کرده باشند، به خصوص فقدان پدر یا مادر و یا عزیزانشان، بیشتر مستعد ابتلا به افسردگی هستند.
تحقیقات نشان داده است که اگر پسربچهها زیر سن ۱۳ سالگی پدر خود را از دست بدهند، برای ابتلا به افسردگی مستعدتر هستند. عامل دیگر، از دست دادن سلامت جسمانی کودک است؛ مثل قطع عضوهایی که در حوادث رانندگی رخ میدهد که متاسفانه در کشور ما زیاد هم است.
از دیگر عواملی که به بروز افسردگی کمک میکنند و برای پیشگیری، باید به آنها توجه کرد. عبارت اند از: جدا شدن از خانواده و حامیان عاطفی، تعویض مدرسه یا مهدکودک و از دست دادن دوستان، مهاجرت یا اسبابکشی، تبعیض بین فرزندان، به رخ کشیدن نکات منفی کودک و ابراز نکردن صفات مثبت او، دوری یا مرگ عزیزان، شکایت والدین از ناراحتیهای جسمانی که کودکان را نگران از دست دادن آنها میکند، مطرح کردن مسایل و مشکلات اقتصادی در حضور فرزندان .
آیا تنبیه کودکان هم میتواند سبب ایجاد افسردگی در آنها شود؟
بله؛ تنبیه و بدرفتاری با کودک بهعنوان یک عامل محیطی در ایجاد افسردگی در کودکان موثر است ولی توجه کنید که جدیت را نباید با بدرفتاری اشتباه بگیرید. ما توصیههایی داریم در رابطه با بچهها که گاهی جدیتهایی را به کار ببریم. جدیت در مورد بچهها کاربرد دقیق دارد و با خشونت متفاوت است.
علایم و نشانههای بیماری افسردگی در کودکان چه چیزهایی است؟
اندوه، اشک و گریه مداوم، ناامیدی به آینده، از فعالیتهایی که در گذشته انجام میداده و از آنها لذت میبرده است لذتی نمیبرد، بیحوصله و کم انرژی میشود، از نظر اجتماعی منزوی میشود و دوست ندارد در جمع دوستان یا در مهمانیها شرکت کند، اعتماد به نفس او پایین آمده و دایم احساس گناه میکند، دایم به دلیل کارهایی که میکند عذرخواهی میکند و یا خودش را مقصر چیزهایی میداند که به او ربطی ندارد.
علامت دیگر اینکه به صورت مشخصه حساس شده است، به خصوص اگر طرد شده باشد، تحریکپذیر و پرخاشگر شده است و مثل این است که کودک دایم از چیزی شاکی است و در درونش حرصی دارد، به راحتی ارتباط برقرار نمیکند و سخت دوست پیدا میکند، شکایتهای مکرر از بیماری جسمی مانند سردرد، شکم درد، پادرد و... بدون علت پزشکی دارد، غیبتهای مکرر از مدرسه و یا انجام ندادن تکالیف، کاهش تمرکز، صحبت کردن درباره فرار از خانه و یا تلاش در جهت آن، اختلالات عمده در خواب و خوراک و صحبت از خودکشی از دیگر علایم است که در صورت دیدن این علایم باید به یک روانپزشک کودک مراجعه کرد زیرا افسردگی یک بیماری جدی است و سریعا باید درمان شود.
خانواده چه نقشی در درمان افسردگی کودکان دارد؟
خانواده و فضای روانی آن نقش بسیار مهمی در پیشگیری از افسردگی و درمان این اختلال دارد. البته در صورتی که افسردگی، ناشی از عوامل درونی باشد، درمان آن باید حتما توسط روانپزشک انجام شود اما برای درمان افسردگیهای ناشی از عوامل محیطی، ساختن فضایی دوستانه و صمیمانه که کودک در آن احساس کند همه دوستش دارند و نیازهایش را به موقع و به جا برآورده میکنند، موثر است. والدین باید بدانند که ارتباطات منفی و عاری از عشق و پذیرش آنها میتواند موجب افسرده شدن کودکان شود بنابراین وجود محیطی سرشار از عشق و محبت و روابطی سالم و صمیمی برای کودکان ضروری است و نباید آنان را از این نعمت محروم کنیم.
باید اجازه بدهیم کودک افسرده صحبت کرده و احساس خود را بیان کند. به احساس او احترام بگذاریم و سعی کنیم با تغییر رفتار خودمان تفسیر کودک از وقایع پیرامونش را عوض کنیم. گاهی نیز لازم است محیط کودک را قدری تغییر دهیم. کودکان، خودشان بهترین منابع اطلاعرسانی به بزرگسالان هستند.
یعنی میتوانیم از خود کودک اطلاعاتی در مورد این که چرا غمگین است به دست آوریم. در بسیاری موارد، افسردگی کودک به نوع رابطه او با عزیزانش به خصوص مادر مربوط می شود. گاهی نیز رفتار خشونتبار پدر و عدم ابراز عشق و محبت توسط او، به بروز حالات غمزدگی و افسردگی در کودک میانجامد. در این صورت، آموزش والدین برای این که چگونه با فرزندشان رفتار کنند میتواند بسیار کمککننده باشد.