كاوه آفاق، راكر عاشق‌پیشه ای که مجاز شد


كاوه آفاق آخرین زیرزمینی‌ای بود كه مجوز گرفت و رسما به جمع خواننده‌های مجاز اضافه شد. او سال‌ها با گروه the ways به عنوان خواننده اصلی همكاری می‌كرد با پایان تلخی از آنها جدا شد.

مجله زندگی ایده آل: كاوه آفاق آخرین زیرزمینی‌ای بود كه مجوز گرفت و رسما به جمع خواننده‌های مجاز اضافه شد. او كه سال‌ها با گروه the ways  به عنوان خواننده اصلی همكاری می‌كرد با پایان تلخی از آنها جدا شد اما همان زمان در مصاحبه‌های متعددی گفت كه می‌خواهد مجاز شود و از اینكه حاصل كارش بدون بازخورد مستقیم هوادارانش منتشر شود، خسته شده است. حالا پس از مدت‌ها سكوت كاوه آفاق با آلبوم «با قرص‌ها می‌رقصد» یك بار دیگر ثابت كرده كه حرف‌های زیادی برای گفتن دارد.  

این روزهای من

این روزها با استاد مهربان درگیر جمع‌كردن آلبوم بعدی هستم و با گروه برای اجرای كنسرت‌ها تمرین می‌كنم. اوقات فراغت هم اگر داشته باشم، نقاشی می‌كنم و كتاب می‌خوانم و البته به علت كم‌خوابی چند ساله‌ای كه داشتم به دستور پزشك باید در طول شبانه‌روز حتما هشت ساعت خواب مفید داشته باشم.

سبك بی‌نام من!

آلبومی كه منتشر كرده‌ام، تقریبا 80درصد همان چیزی است كه می‌خواستم. سبك ما اسم ندارد! ما شیرین‌ترین جنس راك را كه گوش مخاطب عموم ایرانی را آزار ندهد و همچنین استانداردهای زیبایی‌شناختی لازم را هم برای مخاطب خاص داشته باشد، ارائه می‌كنیم. بدون هیچ شائبه‌ای ما شیرین‌ترین ، دلنشین‌ترین و روشنفكرانه‌ترین موسیقی با كلام راك فارسی را تا به امروز ارائه داده‌ایم.

كاوه آفاق، راكر عاشق‌پیشه ای که مجاز شد

به عشق هواداران


با همه تعویق‌ها و مشكلات و طولانی شدن مجوز، فقط و فقط دیدن هوادارانم در كنسرت‌ها در شهرهای مختلف انگیزه اصلی من برای ادامه كار بوده است.

گلادیاتورهای خوش‌شانس

شاید حدود 20درصد از موفقیت خود را مدیون شانس باشم! یعنی یكی از پنج پارامتر موفقیت در موسیقی و سینما متاسفانه شانس است و من این 20درصد را كامل همراه خودم داشته‌ام و همواره خدا را سپاس گفته‌ام.

یك‌درصد  از 99 درصد

به نظرم این شكل صحبت كه بگوییم جای من خالی بود و باید وارد فضای موسیقی می‌شدم، قشنگ نیست. اما در هر حال موسیقی عشقی است كه نمی‌توانی از آن صرف‌نظر كنی؛ یعنی اگر حتی كارم دیده نمی‌شد، برای دلم خودم كار می‌كردم حتی اگر شاید زندگی‌ام تباه می‌شد. واقعیت است كه در این كار وارد شدن ریسك است. همه شاخه‌های هنر همین است؛ مثلا كسی شاید دوست داشته باشد وارد عرصه سینما شود اما حتی 99 درصد امكانش هست كه اصلا به سینما نرسد. همیشه درصد كمی از علاقه‌مندان هنر به آنجایی كه می‌خواهند می‌رسند اما من این ریسك را كردم؛ زیرا خلق موسیقی عشق من است.

عشق قبل از رقابت

به نظر من در كار ما رقابت وجود ندارد چون بازار حرفه‌ای وجود ندارد و صنف هم نداریم!

رسالت دور از شعارزدگی

كلا مخاطب موسیقی ما مخاطب خاص است و اصولا مخاطب عام سمت ما كشیده نمی‌شود. من مخاطب عام را مخاطبی می‌دانم كه تحصیلات و سواد مناسب علوم انسانی را ندارد؛ یعنی شاید آن مخاطب مدرك دكترا داشته باشد ولی هنوز از شعور فلسفی لازم برای شنیدن یك موسیقی فاخر برخوردار نیست. موسیقی ما موسیقی فاخر است و مخاطب خاص دارد ولی بزرگ‌ترین هنر كسانی مثل من یا رضا یزدانی این بود كه آدم‌هایی را كه مخاطب عام محسوب می‌شدند با جنس ملودی‌های‌مان یا ابزارهای دیگر به سمت موسیقی فاخر بكشانیم تا حدی كه در توان‌مان بود.

جاودانه‌های موسیقی

در آهنگ‌های مطرح جهان به نظرم show must go on از گروه كوئین، جاودانه است. در آهنگ‌های ایرانی واقعا حضور ذهن ندارم اما بی‌شك فرهاد و فریدون فروغی برای من یك معنای جداگانه دارند. از میان آهنگ‌های خودم هم به نظرم بهترین آهنگم  آهنگ «دل» است اما نظر مردم و هواداران متفاوت است، عموما در میان 80درصد هواداران یكسری «شال»، یك عده «اتاق آبی»، گروهی «بدرود»، جمعی «همهمه» و «فلوكستین» و عده دیگری «عطر تو» را بهترین كار ما می‌دانند؛ البته تا به امروز؛ چراكه آهنگ «دل» هنوز منتشر نشده است.

رویاسازی از كودكی

خوانندگی همواره برایم جدی بوده است. از كودكی و خردسالی من همیشه در حال اجرای آهنگ در خانه راه می‌رفتم و تا امروز هم این روشم ادامه داشته است. خوانندگی شدیدا برایم جدی است.

ساز مخصوص من

من یك گیتار دارم كه خودم آن را ساختم و اسمش را هم k. special گذاشتم. در این گیتار الكتریك قابلیتی در پیكاپ‌ها و كاسه‌اش به وجود آوردم كه منحصر به فرد است و ان‌شاءلله پس از اجرای كنسرت‌ها و دیده شدن قابلیت‌هایش قصد داریم برنامه‌ای برای تولید كی‌اسپشل یا همان كی‌اسپشیال به معنای مخصوص‌كاوه داشته باشیم. (باخنده)

آموزش و تجربه

من شبانه‌روز در حال مطالعه، تمرین، نوشتن و آموختن هستم و كاری جز یاد گرفتن بلد نیستم.

هوش و گوش مخاطب

به نظرم مخاطبان كارهایم و هوادارانم مرا به خوبی تربیت كرده‌اند، به گونه‌ای كه هرگز از آرمان‌هایم، اعتقاداتم، كشورم و كیفیت آهنگسازی و ترانه‌هایم عدول نكردم و گواه این ماجرا آلبوم مجاز «با قرص‌ها می‌رقصد» است كه كیفیت آهنگ‌ها و اشعار و تنظیم‌ها و. . . هیچ فرقی با دوره گذشته زندگی من نه‌تنها نداشته بلكه به گفته اكثریت هواداران آهنگ‌های جدید از قدیم هم بهتر بوده است.

الگوهایی برای شنیدن

من از كودكی هوادار فرهاد، فریدون فروغی، كریس دی‌برگ، متالیكا، پینك فلوید و از همه مهم‌تر گروه كوئین بودم و بی‌شك مثل تمام موزیسین‌های جهان الگویی داشته‌ام.

آشنایی كاوه و آراد


من و آراد بیش از 12سال است كه با هم صمیمی هستیم و تنظیم‌كننده اصلی گروه The Ways عملا من، آراد و پویا ثابتی بودیم و علیرضا پوررضای عزیز. اما آراد و پویا با بزرگواری هیچ‌وقت از نام گروه سوءاستفاده  نكردند!

من مریض هستم!

موضوع آهنگسازی و جنس آهنگسازی و ترانه و نهایتا تنظیم در كارهای من قضیه خیلی پیچیده‌ای دارد؛ مثلا آهنگ «دل» یك سال و نیم تا دوسال طول كشید. دائم مشغول تغییر دادن شعر و تنظیم بودم و از هاردراك تنظیم كردیم تا پاپ. ترانه «شال» هشت بار تنظیم شد و دوباره سراغ تنظیم جدید می‌رفتم و فكر می‌كنم می‌توانم یك آلبوم به نام «شال» منتشر كنم (باخنده). حتی آراد به من می‌گوید كه تو مریض هستی و باید بروی دكتر! حساسیت زیادی روی كارهایم دارم و بارها یك كار را تنظیم  و در نهایت بهترین نوع آن را انتخاب كرده‌ام. خیلی دوست دارم یك كارگاه راه‌اندازی كنیم كه این تجربیات را به بچه‌های دوستدار موسیقی یاد دهیم.

مكمل خوب همدیگر


هر چه كه میان من و آراد اتفاق افتاده در اعماقش جای پای موسیقی محسوس است. همه‌چیز ما موسیقی بود و دیالوگ طبیعی روزانه ما هم اصولا حول همین محور می‌چرخید.

فرصت‌سوزی فاجعه

اصولا و متاسفانه فرصت نمی‌شود در جامعه بگردیم و این یك فاجعه است. من اصولا اخبار جامعه را از دوستانم دریافت می‌كنم حتی سلایق و رفتارشناسی مردم را هم به همین شكل متوجه می‌شوم چون واقعا افتخار و فرصت حضور در بین مردم، در خیابان، مترو، تاكسی، اتوبوس، فروشگاه‌ها و. . . برایم پیش نمی‌آید.

برخورد نزدیك مردم

شهرت عالی است. بدون شك شهرت، ثروت و قدرت می‌توانند لذت‌بخش‌ترین اتفاقات برای انسان‌های معمول روزگار باشند. اما من هنوز نه ثروتمندم و نه قدرتمندم و شهرت هم در موردش نظری ندارم. كلا در این وادی نیستم كه الان مشهور هستم یا نیستم یا قدرتمندم یا نیستم و. . . آنهایی كه مرا از نزدیك می‌شناسند قاعدتا بهتر متوجه حرف‌هایم می‌شوند كه كلا این‌طور مسائل در ذهنم جایی ندارند.

حلقه یاران من

كلا از نظر دوستان بسیار نزدیك، اطراف من خلوت است! شاید صدها دوست داشته باشم اما تعداد دوستانی كه در بحرانی‌ترین لحظات بدانم كه به دادم می‌رسند و پشت و پناه من هستند، متاسفانه یا خوشبختانه كمتر از انگشتان دو دست است.

شبكه‌های اجتماعی

نگاه خاصی به شبكه‌های اجتماعی ندارم چون شبكه‌های اجتماعی دیگر عضوی از زندگی ما شده‌اند؛ مثل موبایل، تلفن و اتومبیل.

علاقه‌های سینمایی ما

چند شب پیش برای سی‌امین بار فیلم «زیرزمین» اثر امیركاستاریكا را  برای سی‌امین بار به قدرت كارگردانی و متن و اجرای این شاهكار تاریخ سینما سر تعظیم فرود آوردم.

كاوه آفاق، راكر عاشق‌پیشه ای که مجاز شد

رضایت از زندگی


كلا از همه‌چیز ناراضی‌ام؛ در عین حال همه‌چیز به بهترین نحو برای من اتفاق افتاده است. خلاصه همه‌چیزم به هیچ‌چیزم نمی‌آید و همه‌چیزم به هیچ‌چیزم می‌آید! واضح‌تر عرض كنم، فكر می‌كنم دیگر دارم دیوانه می‌شوم.

از ورزش تا استایل

ای‌كاش مجال و زمانی را ‌كه می‌توانستم برای ورزش جایگاهی در زندگی‌ام فراهم كنم داشتم. متاسفانه پزشك‌ها هم دستور ورزش می‌دهند و اما من بیشتر به ارزش‌ها فكر می‌كنم تا ورزش‌ها. . . !

عشق، خانواده، ازدواج

عشق همه‌چیز یك انسان است. من اسم انسان بی‌عشق را حیوان‌ ناطق و مرده متحرك می‌گذارم. نگاه من هم مثل اكثریت هموطنانم به خانواده و ازدواج شدیدا مثبت است و البته در قرن بیست‌یكم ازدواج زودهنگام را بزرگ‌ترین آفت عشق می‌دانم كه منجر به مرگ عشق می‌شود اما ازدواج در سنین پختگی را زیباترین اتفاق زندگی می‌دانم.

همیشه پاك و امیدوار

من یك آدم خوب هستم كه دستانش هنوز پاك مانده و هنوز خدا را سپاس كه غریق در كثافت و گناه و پلیدی معمول اهالی به اصطلاح روشنفكری زمانه فعلی نشده‌ام. امیدوارم تا ابد پاك بمانم. من اگر می‌خواستم پاك نباشم الان خیلی‌خیلی جلوتر از این جایی‌كه هستم بودم، چه از نظر مادی و چه از نظر غیرمادی.

مجمع‌الجزایر نوابغ

آلبوم «با قرص‌ها می‌رقصد» حاصل پیوند مجمع‌الجزایر نوابغ شناخته‌شده و شناخته‌نشده عرصه موسیقی ایرانی است كه باهم یك مجموعه شیرین و پاك و متعهد و روشنفكرانه را تحویل هواداران‌شان دادند.

سفر برای تجربه

من تنها تفریح زندگی‌ام رفتن به طبیعت یا سفر به دیگر شهرهای ایران است. متاسفانه یا خوشبختانه هیچ تفریح دیگری در زندگی‌ام نداشتم. پیشنهاد من تجربه رویت طبیعت سه استان كهگیلویه و بویر احمد و چهارمحال بختیاری و كردستان است و البته طبیعت سیستان و شهر چابهار.

تفریحاتی برای فراغت

خارج از فعالیت موسیقی، نقاشی، فیلمنامه‌نویسی و شعر نوشتن اصولا تفریحاتم است و اوقات فراغت خود را حتی در سفر با یكی از اینها پر می‌كنم.

سبك زندگی من

زندگی من یك سبك دارد و خواهد داشت. از خواب بیدار می‌شوم، كار می‌كنم، كار می‌كنم و كار می‌كنم و مطالعه و تعمق روی ایده‌هایم و باز می‌خوابم. این زندگی 14 سال گذشته من است كه كم‌خوابی هم عضو جدایی‌ناپذیر آن شده است؛ البته بگویم كه در اثر این سال‌های بی‌استراحتی و بی‌تفریحی و بی‌خوابی، ضررهای جبران‌ناپذیری هم به جسم من وارد شده است.

پول، ثروت و لیاقت

من معتقدم زندگی بدون عشق و كار و پول می‌تواند بزرگ‌ترین فاجعه ممكن برای روح یك مرد باشد و البته كه آنهایی كه ایده‌ها و استعدادها و لیاقت‌های كافی را دارند، پول ندارند و آنهایی كه پول‌شان به هیچ دردشان نمی‌خورد، متاسفانه عموما ثروتمند هستند. این نشان از یك جامعه بیمار و یك اقتصاد بیمارتر دارد چون مرزبندی و طبقه‌بندی افراد بر اساس لیاقت‌های‌شان به‌هم خورده و صاحبان خرد اصولا قدرت اجرای ایده‌های‌شان برای رشد و تعالی جامعه را ندارند و در بسیاری مواقع صاحبان ثروت متاسفانه خردمند نیستند!

بخش عمده زندگی

كلا موسیقی بخش زیادی از زندگی مرا تشكیل می‌دهد و برای آدمی مثل من كاملا این موضوع طبیعی است ولی در این بین نكته‌ای وجود دارد كه برخی از بچه‌های این عرصه فقط آهنگساز ، برخی فقط خواننده، برخی فقط نوازنده، برخی فقط تنظیم‌كننده یا برخی فقط ترانه‌سرا هستند ولی متاسفانه یا خوشبختانه افرادی مانند من تقریبا همه كارها مثل آهنگسازی، ترانه‌سرایی، نوازندگی و خوانندگی را خودمان انجام می‌دهیم و كلا ذات موسیقی راك این است كه یك راكر باید همه كارهایش را خودش انجام دهد تا بتواند روح خودش را به‌درستی در آثارش منتقل كند. پس خودبه‌خود در تمام لحظات باید به كارهای موسیقی یا كارهای جانبی آن فكر كنم و در نهایت اگر وقتی برایم بماند به مطالعه و نقاشی اختصاص پیدا می‌كند.

گروه یا بدون ‌گروه؟!

در گروه‌ها و سبك‌هایی مثل ما كلا بهتر است كه بند ثابت باشد. یك بند ثابت مطمئنا بازدهی بهتری دارد. من همواره به كار گروهی معتقد هستم و دلیل اینكه از گروه The Ways هم بیرون آمدم همین موضوع بود كه اصلا آنجا كار گروهی انجام نمی‌شد. آنجا همه كارها را من انجام می‌دادم و در نهایت پدرام گاهی كمك می‌كرد و عملا بقیه دوستان چون یا تهران نبودند یا اصلا ایران نبودند، نمی‌توانستند خیلی كمك كنند و چون دیگر تحمل این فضا برایم سخت شده بود از این گروه جدا شدم ولی خدا را شكر الان در گروه‌مان به‌شدت كارها به صورت گروهی انجام می‌شود و من به همه توصیه می‌كنم كه حتما كار گروهی انجام دهند؛ چراكه این‌شكل از كار می‌تواند سرعت را به شدت در كار بالا ببرد.


ویدیو مرتبط :
چسب كاوه - بازرگانی كاوه

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

مرد زن نما، پسران عاشق پیشه را نقره داغ می كرد



 

كلاهبرداری,كلاهبرداری از زنان

 

مردی كه در فضای اینترنت خود را دختر معرفی و پس از ارتباط اینترنتی با پسران جوان، از آنها كلاهبرداری می كرد، تحت تعقیب پلیس فتای تهران قرار گرفت.

به گزارش «جام جم»، چند روز پیش فردی با حضور در دادسرای جرایم رایانه ای تهران از دختری جوان به اتهام كلاهبرداری شكایت كرد. با تشكیل پرونده، تحقیقات پلیس در این رابطه آغاز شد.

شاكی به پلیس گفت: چندی پیش در اینترنت با دختر جوانی آشنا شدم. پس از مدتی با او ـ كه ادعا می كرد خانواده سرشناس و پولداری دارد ـ دوست شدم و ارتباطمان از طریق اینترنت ادامه یافت. چند بار از او خواستم همدیگر را ملاقات كنیم، اما خواسته ام را نمی پذیرفت.

وی اضافه كرد: دختر مورد علاقه ام با ادعای این كه خانواده اش به دوستی اینترنتی اهمیت نمی دهند، از من خواست مدتی صبر كنم تا مقدمات ملاقات مرا با خانواده اش فراهم كند. در این مدت او به عناوین مختلف از من پول می خواست و من هم پول ها را به یك شماره حساب واریز می كردم. شاكی یادآور شد: به خاطر علاقه ای كه به دختر جوان پیدا كرده بودم، به خواسته هایش عمل می كردم تا این كه از هفته گذشته ارتباط اینترنتی او یكباره با من قطع شد. پس از چند روز یك پیام اینترنتی از او دریافت كردم مبنی بر این كه خوب فریبم را خوردی و پول هایت را از دست دادی. همان جا متوجه شدم دختر جوان شیاد بوده است.

 

شكایت ها یكی پس از دیگری

با اطلاعات به دست آمده از شاكی، تحقیقات در این ارتباط ادامه یافت تا این كه چند مرد جوان دیگر نیز با مراجعه به پلیس فتای آگاهی تهران، شكایت های مشابهی را مطرح كردند.

با تحقیق از شاكیان معلوم شد، همگی آنها پس از آشنایی اینترنتی با یك دختر جوان، از سوی او فریب خورده و مورد كلاهبرداری قرار گرفته اند.

 

زن كلاهبردار، مرد از آب در آمد!

در ادامه بررسی های پلیسی معلوم شد فردی كه با شاكیان مرد در فضای اینترنت ارتباط دوستی برقرار و از آنها كلاهبرداری كرده، یك مرد بوده كه با معرفی خود به عنوان یك دختر جوان، آنها را به دام انداخته است. ماموران در مرحله بعدی تحقیقات متوجه شدند متهم فراری با مدارك جعلی در یكی از بانك های جنوبی تهران حساب پس انداز افتتاح كرده و از شاكیان می خواسته پول ها را به آن حساب واریز كنند. با مشخص شدن این موضوع، روند رسیدگی به پرونده وارد مرحله جدیدی شد. جستجو برای دستگیری كلاهبردار زن نما ادامه دارد..../ جام جم آنلاین