چهره ها
2 دقیقه پیش | در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (37)در این مطلب ما سعی داریم به طور هفتگی گزیده ای از عکس های چهره های محبوبتان را با شما به اشتراک بگذاریم. |
2 دقیقه پیش | محمدرضا شجریان: هرگز «ربنا» را از مردم دریغ نکردماینجا ایران است، سرزمین مرغ سحر که خوشا... دوباره به گلستان و مکتب عشق خوش آمده است. لذا به میمنت این شعور قابل ستایش، پای صحبتها و گلایههای محمدرضا شجریان مینشینیم. ... |
صدرنشینان مجلس؛ از هاشمی تا لاریجانی
هاشمی رفسنجانی به ریاست مجلس اول برای یک سال انتخاب شد اما تا مجلس سوم در کرسی ریاست نشست و سال ۱۳۶۸ جایش را به مهدی کروبی داد.
هاشمی رفسنجانی به ریاست مجلس اول برای یک سال انتخاب شد اما تا مجلس سوم در کرسی ریاست نشست و سال ۱۳۶۸ جایش را به مهدی کروبی داد. سحابی بلافاصله از هاشمی خواست اداره جلسه را بر عهده بگیرد و خواسته برخی نمایندگان درباره تغییر نام «مجلس شورای ملی» را به رئیس موقت سپرد. نمایندهای از سحابی خواسته بود برای اینکه سنت حسنهای از او به یادگار باقی بماند، اسم مجلس را پیش از انتخاب هیات رئیسه انجام دهد تا خاطره خوبی از او بماند و به شوخی گفت «البته ما این کار را خواهیم کرد ولی شما بکنید بهتر است.»
هاشمی گفت اگر این پیشنهاد به تصویب برسد برای شورای نگهبان ارسال خواهد شد و اگر مخالف قانون اساسی بود آنها نظرشان را خواهند گفت. حجتی کرمانی گفت اگر باید قانونی تصویب شود با پیشنهاد یک نفر نمیشود بلکه باید طرحی با ۱۰، ۱۵ امضا ارائه شود و بعد از آن دربارهاش تصمیمگیری شود. هاشمی جواب داد این طرح بیش از ۱۵ امضا دارد. حجتی کرمانی پیشنهاد داد همانطور که «آقای کنی همیشه تعبیر میکردند و تعبیر خود من هم همین بود برای اینکه قانون اساسی هم محترم بماند مجلس شورای ملی اسلامی باشد.»
هاشمی رفسنجانی؛ رئیسی برای سه دوره
در مجلس دوم که روز ۷ خرداد ۱۳۶۳ افتتاح شد، سعید امانی بر کرسی رئیس سنی نشست با ۷۲ سال سن. وقتی خواست افراد برای ریاست مجلس کاندیدا شوند، از نمایندگان فقط یک اسم شنید: «آقای هاشمی». تنها کاندیدای ریاست موقت مجلس دوم از ۲۰۵ نماینده حاضر در جلسه، ۱۹۶ رأی موافق کسب کرد و ۹ رأی ممتنع. روز ۲۷ خرداد ۱۳۶۳ پس از بررسی اعتبارنامه نمایندگان، انتخابات هیات رئیسه دائم مجلس دوم برگزار شد و هاشمی با کسب ۱۸۱ رأی از مجموع ۱۸۹ رأی ریخته شده به گلدانها (و هشت رأی ممتنع) برای یک سال شد رئیس مجلس که تا آخر دوره دوم بر همین مسند ماند. در مجلس سوم محمدحسین چهرگانی انزابی رئیس سنی شد و روز افتتاح مجلس در ۷ خرداد ۱۳۶۷ بر کرسی ریاست نشست. فردای آن روز که نوبت به انتخاب رئیس موقت رسید، باز این نمایندگان بودند که هاشمی رفسنجانی را برای ریاست پیشنهاد دادند و وقتی چهرگانی انزابی پرسید «غیر از جناب آقای هاشمی کسی دیگر هم داوطلب ریاست هست؟» کسی چیزی نگفت. از ۲۲۷ نماینده حاضر ۲۲۳ نفر به هاشمی رأی دادند و چهار نفر هم برگه سفید در گلدانها انداختند.
رئیس سنی پس از اعلام نتایج آرا درباره هاشمی رفسنجانی گفت: «ما افتخار میکنیم که باز هم موفق شدیم تحت ریاست ایشان کار بکنیم. الحق ایشان از ذخائر بزرگ خداوند متعال هستند نسبت به این انقلاب. خداوند متعال برای اسلام و مسلمین و انقلاب اسلامی، ایشان را نگه بدارد.» هاشمی از حسن ظن و ابراز اعتماد نمایندگان به خود تشکر کرد اما گفت: «واقعاً بدون هیچگونه قصد کسر نفس یا خودشکنی عرض میکنم که خودم را لایق این اعتماد نمیدانم. به خاطر مشاغل زیادی که به من تحمیل شده، رئیس مجلس خوبی برای شما نیستم. یعنی واقعاً نمیرسم که آن کارهایی که رئیس مجلس میتواند برای نمایندهها انجام بدهد به خوبی انجام بدهم. ولی دیدم کسی به عنوان کاندیدا بنا ندارد معرفی بشود و این وظیفه را محول به من کردند. آقایان هم در پیشنهادهایشان معرفی کرده بودند، طبعاً قبول کردم. انشاءالله خداوند توفیق بدهد که من بتوانم در همین حدی که وقت دارم وظیفهام را انجام بدهم و در خدمت انقلاب و اسلام و همه باشیم و با کمک شماها بتوانیم کارها را بهتر انجام بدهیم.»
اما یک سال بعد که رئیسجمهور شد، در ۲۴ مرداد ۶۸ در نطق خداحافظیاش از مجلس گفت احساس یک تبعیدی را دارد چون از جایی که مأنوس است بدون احساس مثبت میرود. هاشمی رفسنجانی در شرایطی با مجلس و کرسی ریاستش وداع میکرد که با بازنگری در قانون اساسی، مجلس شورای اسلامی جایگاه مهمتری یافته و قدرت بیشتری پیدا کرده بود. رئیس قوه مقننه در حال اسبابکشی به قوه مجریه از مجلس خواست که حقوق خود را جدی بگیرد: «من معتقدم که مجلس از همه حقوقش هنوز تا به حال به خاطر ملاحظات جنگ و شرایط انقلاب استفاده نکرده، با اینکه من خودم رئیس مجلس بودم و شاید من بایستی مدافع این حقوق باشم هیچوقت تشویق نمیکردم نمایندهها را که زیاد از حقوقشان استفاده بکنند به خاطر مشکلاتی که برای دولت میدیدم. من میدانستم که دولت در زمان جنگ چقدر مشکل دارد برای اداره کشور و لهذا سعی میکردم اینجا با اینکه رئیس مجلس بودم دفاع بکنم همیشه از دولت ولی در زمانی که من خودم در بین شما نیستم و میروم در یک سنگر دیگری من از شما تقاضا میکنم مخصوصاً حالا که دیگر جنگ هم نیست از آن حقوقی که دارید واقعاً استفاده بکنید یعنی مثلاً حق تفحص را خیلی جدی بگیرند. این به نفع دولت است، به نفع مملکت است، به نفع مردم است. جدی بگیرید بدانید من هیچ وقت گله نخواهم کرد که بگویم من یک وقتی با شما بودم حالا شما آمدهاید مدعی من شدهاید من چنین حرفی نخواهم زد. تشویق میکنم و الان از شما خواهش میکنم این را جدی بگیرید هر جا گزارش فسادی، گزارش خلافی دیدید از این حق استفاده بکنید از اصل ۹۰ به خوبی استفاده بکنید.»
فردای آن روز در ۲۵ مرداد ۱۳۶۸ از ۲۴۱ رایی که به گلدان ریخته شد، ۱۴۵ نفر به مهدی کروبی رأی دادند، ۹۲ نفر به علیاکبر ناطق نوری و یک نفر هم به قاسم معماری، سه رأی ممتنع و دو نفر هم رأی ندادند. به این ترتیب کروبی نایب رئیس، در جایگاه ریاست مجلس سوم نشست. او یک روز بعد درباره هاشمی گفت: «بیش از ۹ سال است که آقای هاشمی مسئولیت و ریاست مجلس را دارد. در این ۹ سال باز همه میدانیم که ما چه قضایایی، چه حوادثی، چه پستی و بلندیهایی و چه نشیب و فرازهایی داشتیم، هم در کل جامعه و هم در خود مجلس. بافت و خصوصیاتی که مجلس دور اول داشت، بالاخره بافتی که مجلس دور دوم داشت و حوادثی که در همین دوره هست آقای هاشمی انصافاً و حقاً توانستند به بهترین وجه مجلس را اداره کنند، مجلس را هدایت کنند و این مسئولیت سنگینی که ریاست مجلس باید داشته باشد حالا غیر از مسئولیتهای دیگرشان الحمدلله این وظیفه و این مسئولیت را به بهترین وجه ایفا کردند و مورد رضایت همه دوستان بود.» کروبی تا آخر عمر مجلس سوم رئیس ماند تا با گردش بادهای سیاست و تغییر اکثریت مجلس جایش را به رقیبش در کسب کرسی ریاست مجلس سوم دهد: علیاکبر ناطق نوری.
ناطق نوری؛ رئیس دو مجلس راستگرا
روز ۷ خرداد ۱۳۷۱، محمدباقر مهدوی کرمانی بر جایگاه رئیس سنی مجلس چهارم نشست. دو روز بعد که از نمایندگان نامزد ریاست مجلس خواست نامشان را اعلام کنند، عدهای علیاکبر ناطق نوری را پیشنهاد دادند، عدهای دیگر اسم عمید زنجانی را آوردند که بلافاصله گفت «معذرت میخواهم، من داوطلب نیستم.» چندنفری هم موحدی کرمانی را پیشنهاد دادند که او پاسخ داد: «نه، من منصرف شدهام.» بنابراین تنها گزینه ناطق نوری بود که ۲۰۳ رأی از ۲۴۰ رأی نمایندگان را گرفت و شد رئیس موقت مجلس چهارم. در انتخاب رئیس دائمی ناطق باز تنها نامزد بود که از ۲۳۰ رأی مأخوذه، ۱۹۱ رأی گرفت و در جایش ماند و چهار سال هم ابقا شد. اما ناطق نوری چنین بیرقیب نماند؛ در مجلس پنجم که ۱۲ خرداد ۱۳۷۵ افتتاح شد اول جایش را به سیدمحمود نوریزاده، رئیس سنی داد اما فردایش نور علی نور شد؛ رئیس سنی که اسمش نوریزاده بود و دو نامزد کرسی ریاست موقت یکی ناطق نوری بود و دیگری عبدالله نوری. بنابراین از نمایندگان خواسته شد نام این دو نامزد را علاوه بر نام خانوادگی بنویسند. از ۲۴۱ کاغذی که به گلدانها انداختند، روی ۱۳۲ برگه نوشته شده بود ناطق نوری و روی ۱۰۵ برگه عبدالله نوری.
چهار رأی هم باطله بود. کارزار راستگرایان سنتی جامعه روحانیت و راستگرایان مدرن کارگزاران سازندگی نه فقط در انتخابات مجلس پنجم که تا انتخاب رئیس مجلس هم ادامه پیدا کرد. در ۱۶ خرداد ۱۳۷۵ رقابت برای کسب کرسی دائمی ریاست مجلس باز بین دو نوری برگزار شد که از ۲۴۰ رأی، ناطق نوری ۱۴۶ رأی و عبدالله نوری ۹۲ رأی (باطله دو رأی) کسب کردند و در نهایت نامزد مورد حمایت جامعه روحانیت بالانشین شد. اما ناطق خواست پا جای پای هاشمی بگذارد و از ریاست مجلس به ریاستجمهوری برسد. بختش را در سال ۷۶ آزمود و ناکام ماند. تاکنون هر پنج رئیس مجلس (هاشمی رفسنجانی، ناطق نوری، مهدی کروبی، غلامعلی حدادعادل و علی لاریجانی) نامزد انتخابات ریاستجمهوری شدهاند؛ اما فقط هاشمی بود که از مجلس به پاستور رفت، دیگران خواستند و نشد. ۹ روز بعد از انتخابات ریاستجمهوری در دوم خرداد ۷۶، انتخابات هیات رئیسه مجلس برگزار شد و باز هم ناطق نوری نامزد شد اما این بار رقیبی نداشت. از ۲۴۳ نماینده، ۲۱۱ رأی دادند تا رئیس بماند و مابقی آرای سفید و باطله در گلدان انداختند. سال بعد (۱۳۷۷) ناطق نوری یک رقیب داشت برای کرسی ریاست مجلس و آن مجید انصاری بود که از ۲۵۶ رأی مأخوذه، ۸۳ رأی کسب کرد اما ناطق نوری با ۱۶۴ رأی (۹ رأی هم ممتنع بود) همچنان بالانشین مجلس ماند. رقابت این دو نفر در آخرین انتخابات هیات رئیسه مجلس پنجم در ۹ خرداد ۱۳۷۸ هم تکرار شد اما باز هم بیشترین نامی که نمایندگان روی برگههای آرا نوشتند و به گلدانها انداختند، ناطق نوری بود.
کروبی؛ بازگشت به صندلی ریاست
«جناب آقای دکتر محمدعلی شیخ به عنوان رئیس محترم هیات رئیسه سنی بفرمایند در جایگاه مستقر شوند.» روز ۷ خرداد ۱۳۷۹ محمدعلی شیخ ۷۱ ساله بر صندلی ریاست مجلس ششم نشست و فردایش جای خود را به شیخ دیگری داد: مهدی کروبی. رئیس سنی مجلس پشت تریبون گفت: «ابتدا ما برای انتخاب رئیس مجلس وارد بحث میشویم. کسانی که خودشان داوطلب هستند، اسامیشان را اعلام بفرمایند یا همکاران اگر کسی را به عنوان نامزد یا داوطلب در نظر دارند معرفی بفرمایند و ما اسامی را اینجا یادداشت خواهیم کرد.» صدای عدهای از نمایندگان شنیده شد: «آقایان کروبی و انصاری». علی تاجرنیا منشی هیات رئیسه موقت بلافاصله گفت «آقای انصاری اعلام انصراف نمودند. غیر از آقای کروبی کاندیدای دیگری نداریم.» رئیس سه ساله مجلس سوم، با ۱۸۶ رأی موافق از جمع ۲۵۱ رأی نمایندگان حاضر در جلسه رئیس مجلس ششم شد.
نکته قابل توجه تعداد بالای آرای سفید یا باطله در انتخاب رئیس مجلس بود: ۶۳ رأی. کروبی در همان روز تا روی صندلی ریاست مجلس نشست، دست روی یکی از پرمناقشهترین موضوعاتی گذاشت که آن روزها زیاد دربارهاش گفتوگو میشد: «بعضی از عزیزان و صاحبان قلم و بعضی از بزرگواران بحثهایی را در جراید و روزنامهها مطرح میکردند که رئیس مجلس، سخنگوی مجلس است. چون مساله بحث یک نهاد است، بحث فرد نیست، مدتی مدیر مجلس آقای هاشمی بود، مدت سه سال بنده بودم، مدت هشت سال آقای ناطق نوری بودند، حالا مجدداً (موقت) بنده اینجا خدمت شما آمدهام، اگر آینده هم رأی دادید اینجا هستیم و اگر هم رأی ندادید تشکر میکنیم و در خدمت شما هستیم، بحث فرد نیست، بحث نهاد است.»
کروبی از جایگاه خاص رئیس مجلس در قانون اساسی گفت: «ریاست و مدیر مجلس جایگاه خاصی در ایران، در قانون اساسی، در آییننامه و در نظام ما دارد. در قانون اساسی در جاهای متعددی بهطور صریح جایگاه و مسئولیت برای رئیس مجلس و برای مجلس تعیین کرده (تا آنجا که در حافظه من است) در چهار جا در قانون اساسی بالصراحه در رابطه با رئیس مجلس دارد. یکی شورای امنیت ملی که یک اصل بسیار مهم است و در بازنگری به قانون اساسی اضافه شد و آن اعضایی که تعیین میکند چه افرادی باشند، سران سه قوه اعضای ثابت شورای امنیت ملی هستند. در بازنگری قانون اساسی که اگر چنانچه روزی رهبری مصلحت بداند قانون اساسی تغییر یابد یا جاهایی از آن اصلاح شود، آنجا گروههایی برای بازنگری قانون اساسی تعیین شدهاند، سران سه قوه مشخصاً تعیین شده در قانون اساسی هستند.
چون در قانون اساسی اول همه آییننامهها و مصوبات مجلس باید از زیر نظر رئیسجمهور بگذرد، وقتی که بازنگری قانون اساسی شد و بنا شد رئیسجمهور و نخستوزیر یکی باشد و خود رئیسجمهور دیگر مسئول کل کار اجرایی کشور است، آنجا بحث شد که مصوبهها و آییننامههای دولت عموماً به کجا واگذار شود که ببیند مغایر با قانون هستند یا نیستند؟ بحث شد به شورای نگهبان داده شود، به مجلس داده شود، بالاخره به این نتیجه رسیدند که به رئیس مجلس واگذار شود. لذا کلیه مصوبات دولت باید از زیر نظر رئیس مجلس بگذرد که چنانچه او تذکر داد که مغایر با قانون هستند دولت موظف است اصلاح کند که در قانون مشخص و معین شده است که آغاز این هم از مسئولیت بنده بود، چون جدید بود و در سال ۱۳۶۸ که آقای هاشمی از اینجا به ریاستجمهوری تشریف بردند و بنده مسئول مجلس شدم اولین گروه را بنده اینجا تشکیل دادم که جناب آقای دکتر ثانی که از حقوقدانان فاضل است را مسئول این کار کردم (البته با معرفی آقای موسوی خوئینیها) که از نیروهای بسیار خوبی هستند و حتی هشت سالی هم که آقای ناطق رئیس مجلس بودند آقای دکتر ثانی هم اینجا تشریف دارند و با یک مجموعهای از فضلا این کار را انجام میدهند.»
کروبی خطاب به نمایندگان مجلس ششم گفت: «اگر خدای ناکرده حادثهای برای ریاستجمهوری پیش بیاید، عزلی، مریضی، مرگی یا حادثهای پیش بیاید در قانون اساسی مشخص شده که به فرمان و دستور رهبری (موافقت رهبری) معاون اول کارها را انجام میدهد، شورایی تشکیل میشود که آن شورا رئیس قوه قضائیه و رئیس مجلس عضو آن هستند که در طول ۵۰ روز در ضمن اداره کشور باید انتخابات انجام بدهند و رئیسجمهور جدید انتخاب شود. اینها (تا آنجا که در حافظه بنده بود) صراحت قانون اساسی است که مربوط به رئیس مجلس میشود که در بعضی جاها بعضی قوا هستند و در بعضی از جاها نیستند، یعنی مثل همینجایی که یادآوری شد.» در آییننامه مجلس هم قید شده که اداره کل مجلس، نظارت بر کلیه امور مجلس، امضا کردن تمام احکام مجلس با رئیس مجلس است. رئیس مجلس ششم به نمایندگان یادآور شد که «حتی غربیها هم در خبرهایشان میخواندم که در رابطه با ایران میگویند که رئیس مجلس ایران وضع خاصی دارد و یک سلسله اختیارات و جایگاهی در قانون اساسی دارد.» این نطق کروبی پاسخ به گفتههای برخی فعالان سیاسی بود که گفته بودند: «ریاست مجلس چیزی بیش از یک سخنگویی و نمایندگی نمایندهها نیست.» (سعید حجاریان) یا «ما از روز اول تاکید داشتهایم که ریاست مجلس باید سخنگوی آن باشد نه چیزی بیش از آن.» (محمدرضا خاتمی) در ۲۲ خرداد ۱۳۷۹ از ۲۴۵ نماینده، ۱۹۳ نفر به تنها گزینه ریاست مجلس ششم رأی دادند و ۵۲ نفر هم رأی سفید در گلدان انداختند. کروبی برای چهار سال بعد هم در مسند ریاست مجلس ششم ماند.
حدادعادل؛ رئیسی برای یک دوره
۷ خرداد ۱۳۸۳ باز این محمدعلی شیخ بود که به عنوان رئیس سنی رفت بر صدر مجلس هفتم نشست. دو روز بعد رقابت برای ریاست موقت بین غلامعلی حدادعادل و حسن سبحانی بود؛ از ۲۶۶ رأی مأخوذه، حدادعادل ۱۹۶ رأی کسب کرد و سبحانی ۵۵ رأی (با ۱۵ رأی سفید). روز ۱۷ خرداد فقط حدادعادل نامزد کسب ریاست دائمی مجلس بود که از ۲۵۹ رأی مأخوذه، ۲۲۶ رأی گرفت؛ تعداد آرای سفید ۳۲ عدد و باطله یک رأی بود. سال بعد برای ریاست یکساله حسن سبحانی به رقابت حدادعادل برخاست که این بار ۸۶ رأی کسب کرد اما در مقابل ۱۶۰ رأی حدادعادل (از ۲۵۵ رأی مأخوذه و ۹ رأی باطله) نتوانست کرسی ریاست را کسب کند.
لاریجانی؛ رئیس بلامنازع
در افتتاحیه مجلس هشتم در ۷ خرداد ۱۳۸۷ حجتالاسلام محمدتقی رهبر به عنوان رئیس سنی انتخاب شد و این علی لاریجانی بود که فردای آن روز به عنوان رئیس موقت انتخاب شد با کسب ۲۳۲ رأی از ۲۶۳ رأی مأخوذه. روز ۱۲ خرداد ۱۳۸۷ لاریجانی از ۲۵۹ رأی مأخوذه ۲۳۷ رأی را به خود اختصاص داد و رئیس دائمی مجلس هشتم شد که تا آخر دوره هشتم و نهم ادامه داشت. لاریجانی در ۸ خرداد ۱۳۹۱ با کسب ۱۷۳ رأی از مجموع ۲۷۵ رأی رئیس موقت دوره نهم مجلس شد. رقیبش رئیس سابق مجلس بود؛ حدادعادل که ۱۰۰ رأی کسب کرد و دو رأی سفید هم در این انتخابات داده شد. برای انتخاب رئیس یک ساله مجلس نهم در سال اول در ۱۶ خرداد ۱۳۹۱ علی لاریجانی ۱۷۷ رأی کسب کرد و حدادعادل ۸۹ رأی و چهار رأی سفید هم به گلدانها افتاد.
سرنوشت هاشمی؟
نمایندگان دوره دهم مجلس امروز (۹ خرداد ۹۵) انتخابی سرنوشتساز کردند؛ از ۲۸۱ رأی ریخته شده به گلدانها برای انتخاب رئیس موقت مجلس دهم، علی لاریجانی ۱۷۳ رأی کسب کرد و محمدرضا عارف ۱۰۳ رأی (با ۵ رأی سفید). بنابراین لاریجانی به رکورد هاشمی رفسنجانی رسید که سه دوره پیاپی رئیس مجلس شد. اگر این بار آرای عارف بیشتر میشد، لاریجانی به سرنوشت ناطق نوری دچار میشد که فقط دو دوره پیاپی رئیس مجلس بود و جایش را به یک اصلاحطلب (کروبی) داد. هاشمی را ریاست قوه مجریه از ریاست قوه مقننه بازداشت و باید دید لاریجانی را نیز ریاستجمهوری از صدرنشینی مجلس دور خواهد کرد؟
ویدیو مرتبط :
لاریجانی احمدی نژاد (مجلس)
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
نماینده مجلس: کریمی: مردم قم از لاریجانی ناراحت بودند/همسر هاشمی پس از انتخابات میگوید که بریزید در خیابانها/مهدی هاشمی اتاق جنگ تشکیل داده
کریمی: مردم قم از لاریجانی ناراحت بودند
گزارشی که قرار است انبوهی از نامها را به قوهقضاییه بفرستد، از نمایندگان مجلس گرفته تا سایر نهادهای مسوول و مقصر. اما انتقاد کریمیقدوسی به انتصاب یکباره منصور حقیقتپور به سمت ریاست کمیته تدوین گزارش قم، ریشه در یک دعوای تاریخی دارد.
ماجرا به تاریخ تایید اعتبارنامه نمایندگان مجلس بازمیگردد و اما و اگرهای علاءالدین بروجردی بر سر اعتبارنامه کریمیقدوسی. بروجردی از پرونده مزرعه کریمیقدوسی در آفریقا و گرفتن هکتارها زمین شکایت کرده بود و حالا هم کریمیقدوسی پیاپی به دنبال اثبات نقش بروجردی در پرونده اختلاس سههزارمیلیاردتومانی معروف است.
کریمیقدوسی آنطور که خودش تایید میکند، از سخنرانان مسجد اهلالبیت بوده، همان مسجد معروفی که نام سخنرانان آن بهعنوان یکی از عوامل تاثیرگذار در ماجرای حمله به سخنرانی «علی لاریجانی» در گزارش قم مطرح است.
او خود را جزو هیچ حزب و گروهی نمی داند، نه جبهه پایداری و نه طیف های فکری منتسب به آیتالله مصباحیزدی. با این حال به گزارش منتقد است و آن را نه گزارش کمیسیون امنیت، که گزارش چهار نفر از نمایندگان مجلس میداند. چراکه آنها به جای آنکه به اصول و ریشهها بپردازند، دنبال چهار نفر کاسب رفتهاند که چرا مهر پرتاب کردهای. اما به اعتقاد او، گزارش باید بانیان اصلی ماجرا را توبیخ کند؛ محمود احمدی نژاد و علی لاریجانی.
البته او معتقد است که مخالفان لاریجانی برای بیان اعتراض خود، راه خوبی برنگزیدند و میتوانستند به جای پرتاب مهر با لاریجانی گفتوگو کنند.
دلیل عمده مخالفت شما با قرائت گزارش قم در صحن علنی مجلس چیست؟
من بیشتر به اصل نحوه تشکیل کمیته انتقاد دارم و آن را خلاف آییننامه میدانم. این عین مواضع آقای حقیقتپور است که در روزنامه بهار 21اسفند 91 درج شده و ایشان هم تکذیب نکردهاند. ایشان میگویند: «آقای بروجردی مسوولیت این کمیته را به من دادهاند. شاید بعضی از آقایان آن روز تشریف نداشتند. برای این کار رایگیری نکردیم و به من حکم شد که این کار را انجام دهم و من هم همکاران خودم را معرفی کردم چون با این دوستان میتوانستم کارم را انجام دهم.»
این کمیته، بهطورکلی کمیته انتخابی کل کمیسیون نیست بلکه کمیته انتصابی است. به این ترتیب اعضای کمیسیون در جریان انتخاب اعضای کمیته نبودهاند. هرچند تعدادی از اعضا تحقیقاتی انجام دادهاند که قرار است در کمیسیون مطرح شود. آقای حقیقتپور، نایبرییس کمیسیون امنیت ملیاند و هم مسوول این کمیته و خودشان این را میگویند. در حالیکه در مجلس آنچه که میخواهد به نام مجلس منتشر شود باید در راستای نظام قانون اساسی و آییننامه و همهچیز با نظام رایگیری موافق و مخالف باشد.
اما برخلاف شما خیلی ها از این گزارش تعریف میکنند و آن را گزارشی جامع میدانند.
شما به این اصلی که گفتم توجه کردید؟ عین این حرف را بزنید. گزارش فعلی را تنها گزارش چهار نفر از اعضای کمیسیون میدانیم، نه گزارش مجلس.
درست است ولی آنها هم سوگیری خاصی نداشتند و این نخستین گزارشی است که در مورد «لباسشخصی»ها تهیه شده و اتفاقا در آن اطلاعات دقیقی آمده.
ببینید، شبهه اصلی در نفس تشکیل کمیته است، هنوز تکلیفش معلوم نیست.
به هر حال کمیته تشکیل شده، اما ما در مورد محتوا بحث میکنیم.
وقتی در مورد اصل کمیته تردید داریم و سوال، بحث پیرامون محتوا میماند برای بعد.
حالا نظر خودتان در مورد این پدیده لباسشخصیها چیست؟
اگر روزی قرار باشد لباسشخصیها بررسی شود باید برویم سراغ ریشههای افراطیگری و خشونت و توطئه. ببینید آقای هاشمیرفسنجانی پس از حادثه قم، در مجمع تشخیص میگوید: «ابعاد این حادثه و حوادث مشابه که در گذشته تا کنون در نقاط مختلف کشور شاهد آن بودیم حاکی از وجود جریانی ناسالم از افراطیگری در کشور است که اگر در گذشته، آنها بهطور جدی مورد بررسی قرار میگرفت، شاهد اینگونه بداخلاقیهای کور سیاسی نبودیم و وقایع تلخ شهر قم هم نباید عادی تلقی شود و انتظار میرود که مورد بررسی قرار گیرد تا مسببان آن شناسایی و برخورد شود» شما با حفظ موضعی که «شرق» دارد، این فرمایش آقای هاشمی را تحلیل کنید. این همان آقای هاشمی است که در فتنه 88 با نامه سرگشاده فرمان آتشفشان را صادر کرد.
الان بحث حوادث 88 مطرح نیست و سوال من درباره نظر شخصی شما درباره رشد و نمو نیروهای«لباسشخصی» در این سالهاست.
اگر اینهایی که میگویم را سانسور کنید دیگر مصاحبه نمیکنم. این آقای هاشمی است که میگوید در قم با جریان افراطی باید برخورد شود. همسر آقای هاشمی پس از انتخابات میگوید که بریزید در خیابانها. مهدی هاشمی طبق اسناد فتنه میگوید که اتاق جنگ تشکیل داده. این جریان افراطی است. اگر کس دیگری هم خلاف قانون رفتار کرده، باید با آنها برخورد کنند. چه در قم چه در مشهد.
خب گویا شما قصد ندارید به سوال من پاسخ دهید، بفرمایید چرا وقتی سخنرانی آقای ناطق نوری در مشهد یا سیدحسن خمینی از سوی نیروهای خودسر به هم خورد، با آنها برخوردی صورت نگرفت؟
شما از کجا میدانید که برخورد نشد. در مشهد و قم برخورد شد و عدهای هم بازداشت، بازجویی و محکوم شدند.
خب میشود در مورد تنبیه نیروهای خودسر و حملهکننده به سخنرانی آقای ناطق نوری در مشهد توضیح بیشتری دهید؟
همین را میدانم که در مشهد تمام افرادی که آن جلو بودند، بازداشت شدند و با آنها برخورد شد.
برخورد با تعدادی لباسشخصی که امنیتی نیست، چرا خبرش منتشر نشد، در کجا به بازداشت آنها استناد شده که ما نمیدانیم؟
آن را نمیدانم باید از قوهقضاییه بپرسید.
در مورد قرائت گزارش قم در صحن علنی اما و اگرهای فراوانی وجود دارد و برخی هم نمیخواهند گزارش در صحن قرائت شود، نظر شما چیست؟
اصرار دارم که خوانده شود. گزارش هم که تا به اینجا رسیده به رییس ارجاع شده و این رییس است که تصمیم میگیرد که گزارش خوانده شود یا نشود.
حتی اگر اسم برخی نمایندگان مجلس در آن بیاید؟
نام هر فردی که میخواهد باشد، همهچیز روشن است.
برخی نمایندگان تلویحا گفتهاند در گزارش اسم موسسه امام خمینی و پرتو آمده، تایید میفرمایید؟
خیر، بهطور خاص اسم موسسه نیامده و فقط از حلقه پرتو نام برده شده است. آقای مصباح یک چهره شناختهشده است.
به هرحال اسمی از موسسات وابسته به ایشان در این گزارش آمده است.
اشتباه کردهاند. با تمام مسوولانی که آنها صحبت کردهاند، من هم صحبت کردهام. حتی همان مسوولان امنیتی، این گزارش را رد کردهاند. گفتهاند ما مواضع اینها را قبول نداریم.
البته اسم خود مسوولان امنیتی قم هم در این بین آمده است. آقای نقویحسینی گفته بودند که نیروی انتظامی، اداره کل اطلاعات استان و همچنین بخشی از حوزه اطلاعات سپاه در حادثه 22 بهمن قم کوتاهی داشتند.
هیچگاه سپاهی که تمام وجودش حراست از نظام جمهوری اسلامی است و از صدهزار نفر اعضایش در پایان جنگ 36هزار نفر به شهادت رسیدند و همه هستیاش آسایش و امنیت و آرامش است، نمیتوانند پای آن را به این قضایا باز کنند. این از اشتباهات استراتژیکی است که بعضیها در عمر سیاسیشان مرتکب میشوند. به هرحال مستند همین قضیه گزارشی است که دوستان شما تهیه کردهاند. مثلا هزاران پیامکی که تحلیل محتوا شده؛ پیامک که مستند نمیشود.
خب سخنرانیای که در «مسجد اهلالبیت» انجام شده، چطور؟ به هر حال فیلم و صوت این سخنرانیها در گزارش آمده و استدلال این است که سخنرانیها تحریککننده بوده است؟
مثلا من در مسجد اهلبیت سخنرانی کردم. چه چیزی گفتم؟ از یکشنبه سیاه مجلس گفتم و از آنچه در آنجا گذشته صحبت کردم.
یعنی شما از سخنرانان مسجد اهلالبیت بودید؟
حالا من یا هر کسی که صحبت کرده باشد. اصلا یکی از افتخارات جمهوری اسلامی، همین تنویر افکار عمومی است در مورد اتفاقهایی که میافتد، مردم باید بیایند و بگویند که چه بود و برای ما بازگو کنید. این را نمیشود پای مسایل دیگر بگذاریم.
چرا با تمام این برخوردها باز هم شاهد یکسری حرکات خودسرانه هستیم. مثلا در شهر قم که مصداق اخلاق و ایمان است این حرکات انجام میشود؟
ما نمیخواهیم که اینطور شود. من معتقدم هر اتفاقی که میافتد باید در حوزه مقامات بررسی شود. اگر«یکشنبه سیاه» مجلس نبود این اتفاقها هم پیش نمیآمد. در آن قضیه دو طرف مقصر بودند. مقاممعظمرهبری فرمودند در این ایام پایانی نفعی در استیضاح نیست ولی برخی اصرار کردند که استیضاح انجام شود. بنابراین دو طرف ماجرا مقصراند و باید رفتار آنها رسیدگی میشد.
یعنی فیلمی که از جانب آقای احمدی نژاد پخش شد، مشکلی نداشت؟
نهخیر اینها، همه رد است، ولی با علم به اینکه هم مردم و هم مقاممعظمرهبری معتقد بودند که استیضاح نشود ولی استیضاح انجام شد. آن هم در دهه فجر. بنابراین نخست استیضاحکنندگان مقصر هستند و بعد آقای احمدینژاد. این گزارش باید این دو مسبب را بررسی کند. نه اینکه برود دنبال چهارنفر کاسب که چرا مهر پرتاب کردهای. گزارش اصلا وارد ریشهها و اسباب و علل این حوادث نمیشود. اگر بخواهیم مسببان اصلی شناخته شود و جلوی این حوادث را بگیریم، باید ریشههای افراطیگری را بشناسیم.
نظر شخصی خودتان چیست؟ چون در عکسها روحانیونی هستند که در حال انجام آن حرکات هستند که خب برای افکار عمومی نگرانکننده است. به هر شکل حضور افراد در پوشش روحانیت در ابعاد اخلاقی، انتظاراتی به وجود میآورد. با توجه به پیشزمینه امنیتی که شما دارید، مشاهده این تصاویر و آنچه در 22 بهمن در قم اتفاق افتاده، چه پیامی برای شما داشت؟
تمام این افراد، پس از اینکه مقاممعظمرهبری ابراز ناراحتی کردند، ابراز ندامت و پشیمانی کردند.
به نظرتان تنها اظهار پشیمانی برای چنین اتفاق مهمی، کافی است؟
من و شما که نمیتوانیم حکم قضایی صادر کنیم. دستگاه قضایی این کار را کرده است. افراد را بازداشت کرده، بازجویی کرده، زندان کرده و رای صادر کرده است. این هم طبق قانون است و ما هم سیاسی هستیم و تحلیل میکنیم که چگونه میشود جلوی این حوادث را گرفت. پس به نظر بنده، یکی از راههای موثر، درستبودن رفتار مقامات است، اینکه اصول کلی انقلاب را مدنظر قرار دهند.
حالا شما چون در جبهه پایداری هستید میشود، توضیح دهید که قصور این افراد در این اتفاق چیست؟
صد بار گفتهام بازهم میگویم که در عمر سیاسی بنده، یکروز نه عضو گروه بودهام و نه حزب و نه هیچ جریان و جبهه و گروهی.
یعنی عضویت در جبهه پایداری را تکذیب میکنید؟
صددرصد. بنده یک آدم مستقل هستم. برای تمام مقامات ارزش قایل هستم برای آقای مصباح هم همینطور، ولی در پی اصول انقلاب هستم. تا جایی که آن مواضع را داشته باشند و آن را حفظ کنند.
البته این گفتههای روزنامه «شرق» نیست، ما ارگان حزبی نیستیم، این حرفها را دوستان شما در کمیسیون امنیت گفتهاند و ما به این حرفها ارجاع میدهیم؟ آقای نقوی، آقای حقیقتپور و اینها.
درست نیست. در قم مردم منسجم هستند و علما پشت سر حکومت اسلامی هستند و نمیتوان شاهد اختلافی بین آنها باشیم.
نظر شما به عنوان یک فرد مستقل در مورد گروههای تندرو موسوم به لباسشخصی چیست؟ با توجه به اینکه دولت آقای روحانی بر محور میانهروی و اعتدال حرکت خواهد کرد، پیشنهاد شما برای ساماندهی و کمرنگترکردن حضور «خودسرها» در جامعه چیست؟
کاری به آنها ندارم. سیاستهای کلی نظام طبق قانون اساسی و نظرات مقاممعظمرهبری مشخص است. ایشان در همین دیدار چند شب پیش که آقای روحانی هم بودند گفتند که این روزها از تعامل با دنیا زیاد صحبت میشود، ما که اهل تعامل با دنیا هستیم ولی باید دشمن، شناسایی شود. اگر یکی از اعضای دولت آینده خداینکرده اشتباه استراتژیکی کند، جلوی راهش استیضاح و تذکر مجلس هست. مردم حق اعتراض دارند. اما آن روش غلط است.
خب پیشنهاد شما برای ابراز اعتراض از سوی مردم و منتقدان چیست؟
بالاخره مردم قم از نمایندهشان که آقای لاریجانی باشد، ناراحت شدند. خوبتر این بود که آنها آقای لاریجانی را در یکی از سالنهای قم دعوت میکردند و با عزت و احترام گفتوگو میکردند، کشور ما سرشار از منطق و برهان است. دلیلی ندارد که برویم و شعار بدهیم و چیزی پرتاب کنیم.
آنطور که من شاهد بودم به خصوص از دوره آقای خاتمی که این مسایل اوج گرفت، مقاممعظمرهبری مکرر تذکر میدادند که اینجور عمل کنند. اگر در دانشگاه به شما جسارتی شد، شما داد نزنید و وقت بگیرید و جواب بدهید. اگر به شما وقت ندادند روز بعد بنشینید، خودتان جلسه بگذارید. در قم هم اگر این کار را میکردند و اینگونه اعتراض میکردند که چرا در روز یکشنبه سیاه اینگونه شد، این مسایل هم پیش نمیآمد. باید همه کمک کنیم. شما هم به عنوان یک رسانه کمک کنید و جوری تحلیل نکنید که باعث شعلهورترشدن مسایل شود./روزنامه شرق