چهره ها
2 دقیقه پیش | در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (37)در این مطلب ما سعی داریم به طور هفتگی گزیده ای از عکس های چهره های محبوبتان را با شما به اشتراک بگذاریم. |
2 دقیقه پیش | محمدرضا شجریان: هرگز «ربنا» را از مردم دریغ نکردماینجا ایران است، سرزمین مرغ سحر که خوشا... دوباره به گلستان و مکتب عشق خوش آمده است. لذا به میمنت این شعور قابل ستایش، پای صحبتها و گلایههای محمدرضا شجریان مینشینیم. ... |
راز سكوت امیرحسین چیست؟
با بازی در سریال «پنج كیلومتر تا بهشت» علیرضا افخمی هر شب مهمان سفرههای افطاری خانههای ماست. در این گفتوگو متوجه میشوید او چه دنیای بزرگ و شلوغی برای خودش دارد؛ از بازیگری بگیرید تا تدریس، فیلمسازی و یادداشتنویسی.
خودش میگوید شانس هیچ نقشی در این اتفاق برایش نداشته و همچین بیزحمت بیزحمت هم به اینجا نرسیده؛ نخستینبار با بازی درخشان در فیلم «مریم مقدس» خودش را به سینمای ایران معرفی كرد و همین اتفاق كافی بود تا حسابی دیده شود و به قول خیلیها «یك شبه، ره صدساله را برود.» «شبنم قلیخانی» این شبها مهمان سفرههای افطاری خانههای ماست؛ او بعد از بازی در سریال «پنجمین خورشید» كه چند سال پیش در همین روزها از تلویزیون پخش میشد، این روزها با بازی در سریال «پنج كیلومتر تا بهشت»، دومین حضور خود در سریالهای مناسبتی را تجربه میكند و انگار از این اتفاق بسیار خرسند بهنظر میرسد، زیرا معتقد است ماه رمضان، بهترین زمان برای بازیگرانی است كه دوست دارند مطمئن شوند مردم كارشان را هر شب و سر زمان مشخصی میبینند. ما پای صحبتهای بازیگر نقش «آیدا»ی سریال جدید علیرضا افخمی كه به جز بازیگری دغدغههای دیگری نیز دارد، نشستیم و اگر شما هم دوست دارید بدانید او در جدیدترین گفتوگویش چه حرفهایی زده، راه دوری نروید.
اگر بخواهم بهعنوان یك بازیگر، ایام مناسبتی و مهم سال مانند عید نوروز یا محرم را با روزهای ماه مبارك رمضان از نظر بهتر بودن شرایط كاری مقایسه كنم، باید بگویم در ایام عید و محرم شما نمیتوانی تشخیص دهی مردم دقیقا چه ساعتی در منزل هستند و مطمئن نیستی همه بتوانند سریالت را ببینند، چراكه مثلا در ایام عید بسیاری از خانوادهها بهمنظور دید و بازدید منزل نیستند یا در ماه محرم خیلی از مردم برای عزاداری خاص آن روزها در مساجد و تكیهها مشغول انجام فرایض دینیشان هستند، بنابراین مزیت ماه رمضان این است كه اكثر مردم بعد از افطار در منزل و پای تلویزیونهایشان مینشینند و شانس بیشتری برای دیده شدن شما وجود دارد. به همین دلیل تصور میكنم سریالهای ماه رمضان به خاطر حال و هوای این ماه و دورهم جمع شدن خانوادهها كنار یكدیگر خیلی بیشتر از سریالهایی دیده میشوند كه شاید حتی از نظر فیلمنامهای و محتوایی بسیار قویتر از سریالهای اینچنینی باشند.
اینكه خیلیها میگویند «شبنم قلیخانی» یك شبه با فیلم «مریم مقدس» چهره شد را تا حدودی قبول دارم اما سؤالم این است كه مگر بسیاری از بازیگران سینمای ایران چنین اتفاقی برایشان نیفتاده؟ مگر «نیكی كریمی» با فیلم «عروس» مشهور نشد؟ بعضی وقتها كه با دوستان سینماییام صحبت میكنیم، میگویم اینكه من در نخستین كارم با فیلم «مریم مقدس» شناخته شدم، كارم را خیلی سختتر از كسانی كرده كه با نقشهای كوتاه و كوچك فعالیت سینماییشان را شروع میكنند و زیاد دیده نمیشوند و پلهپله بالا میآیند، به اوج میرسند و آن زمان از به اوج رسیدن مسرور میشوند اما من بهواسطه نخستین كارم تقریبا به اوج رسیدم ولی خیلی سخت است به اوج برسی و بتوانی خودت را در اوج نگهداری و حتی بالاتر بروی. اصلا هم قبول ندارم به خاطر شانس این اتفاق برایم افتاده چون قبل از اینكه در «مریم مقدس» بازی كنم، دانشجوی رشته تئاتر بودم و نمایشی در تئاتر داشتم كه باعث شد برای این فیلم انتخاب شوم، بنابراین بیزحمت هم به اینجا نرسیدم. از سوی دیگر وقتی بازیگری از همان ابتدای راه گامش را محكم برمیدارد و با یك كار قوی شروع میكند، دیگر نمیتواند كارهایی را انتخاب كند كه فیلمنامهشان ضعیف است یا محتوایی ندارند، یكی از دلایلی كه این روزها كمتر نقشی را قبول میكنم، همین است كه دوست ندارم مثل خیلیها در هر كاری حضور داشته باشم. اصلا دوست ندارم به هر دلیل خودم را خسته كنم؛ دوست دارم علاوه بر كار، زمانی را به مسافرت، تفریح، درس و تدریس اختصاص بدهم تا اینكه بخواهم مثل خیلی از دوستان بازیگر از این كار به آن كار بروم و در هر فیلمی بازی كنم.
«پنج كیلومتر تا بهشت» دومین همكاری من با آقای علیرضا افخمی است؛ پیش از این نیز در سریال «پنجمین خورشید» با یكدیگر همكاری كرده بودیم. ویژگی كه ایشان دارد، دقت و وسواس بسیارشان روی نقش و نوع بازی بازیگرانشان است؛ شاید در مقام یك بازیگر در خیلی از سكانسها و پلانها دوست داشته باشی جور دیگری نقشت را بازی كنی اما وقتی نتیجه كار را میبینی، متوجه میشوی نكاتی كه آقای افخمی حین كار گوشزد كرده بسیار صحیح بوده و از اینكه به حرفهایش گوش كردهای پشیمان نمیشوی. از طرفی سریال «پنج كیلومتر تا بهشت» نخستین تجربه همكاری من با آقای «داریوش فرهنگ» بود كه بسیار از این اتفاق خرسندم؛ از آنجا كه آقای فرهنگ هم كارگردان هستند و هم بازیگری بسیار ماهر و توانا، نكات بسیار زیادی در كنارشان آموختم. وقتی بازیگر روبهرویی شما در ایفای نقشش توانا و قوی باشد، خواهناخواه روی بازی شما نیز تاثیر بسیار مثبتی میگذارد و شما نیز تمام تلاشت را میكنی كه بهترین باشی. در كارهای گذشتهام نیز سابقه همكاری و بازی روبهروی اساتید بزرگ سینمای ایران را داشتهام، مانند فیلم «مریم مقدس» كه با آقای پورحسینی بازی كردم.
مهدی سلوكی بازیگر خوب و توانایی است و از اینكه در این سریال با او كار كردم بسیار راضی هستم. كاراكتر او یعنی «امیرحسین» بر اثر یك اتفاق به كما میرود و در 4-3 روزی كه در این حالت به سر میبرد، یكسری اتفاقاتی برایش میافتد كه من (آیدا) از این اتفاقات باخبر میشوم و..... فكر میكنم داستان سریال از این نظر كه به مسائل ماورایی و روح میپردازد خیلی جدید نباشد اما علیرضا افخمی قبل از شروع كار یك تحقیق گسترده درباره مسائل خواب و رویا انجام داده و جالب اینكه آنقدر اطلاعاتشان در این زمینهها بالاست كه هر كدام از عوامل گروه كه سوالی در این زمینهها دارند یا میخواهند تعبیر خوابشان را بدانند، سراغ ایشان میروند! در كل مردم ایران به خواب و تعابیرش هم علاقه دارند و هم اعتقاد، بنابراین تصور میكنم سریال آقای افخمی جذابیتهای خاصی برای مخاطبان داشته باشد. خودم به تعبیر خواب اعتقاد دارم اما اصلا اهل خرافات نیستم و به هیچ وجه هم به واژه شانس اعتقادی ندارم چون تصور میكنم هیچچیزی شانسی اتفاق نمیافتد و این خواسته آدمهاست كه شرایط را بهوجود میآورد.
برای ساخت سریال «پنج كیلومتر تا بهشت» از فروردینماه سركاریم و هنوز هم سر فیلمبرداری هستیم. اینكه الان همزمان با فیلمبرداری تمام گروه میتوانند كارشان را از تلویزیون ببینند، باعث شده همگی بفهمیم كارمان چه بازتابی در جامعه داشته است و این خیلی خوب است. درست است كه فیلمنامه كار از قبل نوشته شده اما همین كه مردم در جریان داستان قرار میگیرند و درگیرش میشوند، به نویسندههای داستان اجازه تغییر در جزئیات فیلمنامه را میدهد و این كمك میكند كار نتیجه بهتری داشته باشد. در این چند شب پخش سریال خیلی از اطرافیانم تماس گرفتهاند یا پیامك دادهاند و از كار رضایت داشتهاند. تنها سختی كارهای مناسبتی این است كه خستگی و فشار زیادی را به بازیگر تحمیل میكنند.
فكر میكنم مشابه نقش «امیرحسین» در زندگی خیلی از ما وجود داشته باشد؛ اینكه پسری به دختری علاقهمند باشد اما به خاطر ترس یا حجب و حیایی كه دارد نمیتواند این علاقه را به طرفش نشان دهد. امیرحسین نیز از ترس پدر آیدا جرات نمیكند علاقهاش را به او بگوید. بهنظرم همیشه كسانی در زندگی و احساساتشان موفق بودهاند كه ترس به دلشان راه ندادهاند و همواره حرفشان را زدهاند. همین ترس باعث شد اتفاقی كه باید برای امیرحسین بیفتد، نیفتد. البته یكی از دلایلی كه امیرحسین این راز چندین ساله عاشقانهاش را در دل نگه داشته بود، این بود كه میخواست در یك زمان و سن مناسب این اتفاق برایشان بیفتد، بهنظرم خیلی حساب شده و عاقلانه میخواست این كار را انجام دهد؛ چون سالها صبر كرده بود «آیدا» دانشگاهش را برود و با یك تصمیم منطقی به این نتیجه برسند كه همدیگر را میخواهند یا نه تا بعد از این مراحل پیشنهادش را مطرح كند، فكر نمیكنم دلیل پنهانكاری امیرحسین ترسیدن صرف از پدر آیدا باشد.
4سال از ازدواج من با همسرم میگذرد؛ بهنظرم همسرم از من كار هنرمندانهتری دارد، چراكه مهندس عمران است و این شغل نیاز به ذوق و علاقه هنرمندانه زیادی دارد. خواهر من و خواهر همسرم سالها با یكدیگر دوست بودند و ما رابطه خانوادگی با یكدیگر داشتیم و همدیگر را میشناختیم؛ وقتی همسرم از من خواستگاری كرد، به خاطر شناختی كه 2 خانواده از یكدیگر داشتند همه چیز برای این اتفاق مهیا بود و كسی مخالفتی نداشت و ما با یكدیگر ازدواج كردیم. به دلیل شناختی كه از همسرم داشتم و همچنین سن مناسبی كه برای ازدواج داشتم، درگیر عشق و عاشقیهای اذیتكننده نشدم و احساسی فكر و عمل نكردم بلكه یك ازدواج عاقلانه همراه با دوست داشتن را تجربه كردم. شاید بازیگران زن یكی دو دهه گذشته سینمای ایران آنچنان علاقهای برای ازدواج از خود نشان نمیدادند اما خود من همیشه به همكارانم پیشنهاد میكنم ازدواج كنند؛ خوشبختانه بین بازیگران همنسل خودم میبینم آمار ازدواجها بالا رفته و ترسشان از این اتفاق ریخته است اما یكی از ترسهایی كه هنوز نتوانستهام بر آن غلبه كنم، ترس از بچهدار شدن است اما وقتی با همكارانم مشورت میكنم، میبینم خیلی از بازیگران بچهدار شدهاند و هم به كارشان ادامه میدهند و هم به زندگیشان. اتفاقا چند روز پیش رزیتا غفاری را دیدم كه یك دختر 5 ساله دارد، او به من گفت اصلا متوجه نمیشوی بچهات چقدر زود بزرگ میشود، از بچهدار شدن نترس و.... البته این نكته را هم باید بگویم كه جریان جهانی سینما نیز روی تمام كشورهای دنیا تاثیر میگذارد؛ مثلا امروز میبینیم بسیاری از بازیگران سینمای هالیوود 5-4 تا بچه دارند و هیچ اختلالی هم در روند زندگی عادیشان بهوجود نمیآید. بالاخره یك روز باید این ترس را در خودم بكشم.
حدود 7 سال است در واحد تهران مركز دانشگاه آزاد مشغول تدریس رشته تئاتر هستم، دانشجوهایم نیز سال دومشان است و البته خیلی هم شیطان هستند! زمانی كه خودم دانشجو بودم واقعا عاشق تئاتر بودم و دوست داشتم زحمت بكشم تا به جایی كه دوست دارم برسم اما الان دانشجوها خیلی طرز تفكرشان فرق كرده؛ طرف 2 تا مصاحبه یك بازیگر را میخواند و میبیند یكی از خیابان آمده و دیگری عكسش را داده و شانسی قبول شده و...، این هم میگوید چرا این اتفاق برای من نیفتد؟ بنابراین دوست دارند خیلی زود همه مراحل را بدون هیچگونه زحمتی پشتسر بگذرانند و دوست دارند در كمترین زمان، بهترین نتیجه را بگیرند كه این به بیحوصلگیشان برمیگردد! همیشه به همه شاگردهایم توصیه میكنم پله پله جلو بروند و دنبال این نباشند كه یكهو وارد سینما شوند چون اگر این اتفاق هم برایشان بیفتد، خودشان اذیت خواهند شد و زود محو میشوند. دیگر مثل قدیم نیست كه دانشجو از استادش بترسد یا حساب ببرد، بهنظرم هر چه استاد و شاگرد با یكدیگر دوست باشند، نتیجه كارشان بهتر خواهد بود؛ درست همان روشی كه خودم در تدریس پیش گرفتهام.
در رابطه با خودم اگر بگویم نه من از هیچچیزی نمیترسم كه مطمئنا دروغ گفتهام! من هم مثل همه از خیلی چیزها میترسم اما فكر میكنم هر چه زمان برای من جلوتر رفته، ترسهای سطحیام از یك آدم خاص یا حرف زدن راجع به یك موضوع مشخص از بین رفته و امروز ترسم از چیزها بسیار عمیقتر است.
یكی از كارهایی كه سالهاست از آن میترسم، ساختن فیلم بلند است؛ از سال 83 تا امروز حدود 8-7 فیلم كوتاه ساختهام اما هر چه اطرافیانم میپرسند چرا فیلم بلند نمیسازی؟ نمیتوانم بر ترسم غلبه كنم، چراكه ساختن فیلم بلند به این سادگیهایی هم كه فكرش را میكنیم نیست. دوست دارم فیلمی را بسازم كه از دل یك زندگی عادی بیرون میآید و آسیبهای اجتماعیمان را نیز نشان میدهد.
چند سالی میشود در آموزشگاه «هنر و اندیشه» برای كودكان 5 تا 16 سال نیز تئاتر تدریس میكنم، در واقع هر آنچه در دانشگاه به دانشجویانم آموزش میدهم را در قالبی قابل فهمتر به بچهها میآموزم. مسلما تدریس برای بچهها خیلی سختتر از آموزش دانشجویان است اما همیشه معتقدم هر بچهای كه آموزش بازیگری میبیند، نباید حتما بازیگر شود. یكی از دروس اصلی مدارس و مهدكودكهای خارج از كشور، تمرین بازیگری برای كودكان است، چراكه این كار باعث میشود كودك اجتماعیتر بار بیاید و از جمعی كه در آن حضور دارد نترسد اما در مدارس داخل ایران هرگز چنین اتفاقی نمیافتد. در كلاسهای موسسهای كه در آن تدریس میكنم، شخصیت و اعتماد به نفس كودك تقویت میشود. در انتهای دوره نیز پدران و مادران بچهها برای دیدن نمایشی كه همهشان در آن به ایفای نقش میپردازند میآیند و هنرمندی بچههایشان را میبینند. بهنظرم این میتواند یكی از بهترین تفریحات برای روزهای تعطیل و اوقات فراغت بچهها باشد.
این روزها علاوه بر بازیگری و تدریسی كه دنبال میكنم، یكسری فعالیتهای فرهنگی نیز انجام میدهم؛ از جمله فعالیت در سایت پایگاه خبری فیلمهای كوتاه و مستند كه در بخش نقد و یادداشتنویسی است؛این نخستین سایت در قاره آسیاست كه در بخش فیلمهای كوتاه و مستند فعالیت آنها را بررسی و نقد میكند. بسیاری از جوانان با استعدادی كه در شهرهای مختلف ایران زندگی میكنند و فیلمهای كوتاه و مستند میسازند، كارهایشان دیده نمیشود؛ اما این سایت فرصتی است برای دیده شدن استعداد و تواناییهای این افراد. از آنجا كه خودم یكی از فیلم كوتاهبینهای حرفهای هستم، كلا به فعالیت در این زمینه علاقه زیادی دارم و دوست دارم كسانی كه در این زمینه فعال هستند را نیز تا آنجا كه امكان دارد حمایت كنم.
ویدیو مرتبط :
سكوت...
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
راز و رمز تمیزکردن لپ تاپ
در صورتی که شما نیز از نوت بوک یا لپ تاپ استفاده میکنید مطمئنأ با تفاوت های اساسی لپ تاپ ها با کامپیوترهای شخصی برخورد داشته اید. لپ تاپ ها دستگاه های ظریفی هستند و نحوه تمیز کردن آنها از گرد و غبار و اجسام جانبی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. چه بسا با تمیز کردن غیر اصولی لپ تاپ به آن ضرر نیز برسانید. در این ترفند قصد داریم نحوه صحیح تمیز کردن یک لپ تاپ را قدم به قدم توضیح دهیم.
ابتدا بدانید که بهترین روش آن است که پیش از هر کاری به دفترچه راهنمای کامپیوتر خود مراجعه کنید و ببینید در آنجا چه دستورالعملی برای تمیز کردن لپتاپ شما داده شده است.
اغلب کارخانههای فروشنده لپتاپ توصیه میکنند که تمیز کردن کلی لپتاپ یک بار در سال بیشتر انجام نشود. اما کسانی که دایما در سفر هستند نیاز بیشتری به تمیز کردن کامپیوترشان پیدا میکنند.
نخستین نکته در هنگام تمیز کردن لپتاپ این است که از پارچههای زمخت و زبر و موادی که دارای حلالهای آمونیاکی هستند خودداری کنید.
انواع گردو خاک و کثافات مانند موی حیوانات و غیره ممکن است به درون کامپیوتر شما رفته باشد. خاک سیگار و تفالههای ریز از دیگر مواردی است که درون لپتاپها پیدا میشود!اینها معمولا بر روی صفحه نمایشگر شما و یا درون پورتها مینشینند و مشکلاتی را ایجاد میکنند.شما برای تمیز کردن لپتاپ خود به وسایل زیر نیاز دارد: دمنده هوا، پارچه تنظیف پزشکی، محلول نظافت و در آخر یک تکه پارچه کتانی مانند یک تیشرت.
▪ بخش بیرونی - برای تمیز کردن بخش بیرونی و بدنه لپتاپ از یک تکه پارچه کتانی استفاده کنید که میتواند بخشی از یک تیشرت کهنه و قدیمی باشد.به هیچ عنوان از پارچههای راه راه مخصوص نظافت و یا پارچههای ساینده برای این کار استفاده نکنید. از پارچهها و دستمالهای خشن مخصوص نظافت هم نباید استفاده کنید. یادتان باشد هیچ گاه اسپری تمیز کننده را مستقیم روی بدنه لپتاپ نپاشید بلکه آن را روی پارچه ریخته و سپس به بدنه بکشید.
▪ سوراخهای هواکش - شما میتوانید از یک کمپرسور دمنده هوا بری تمیز کردن سوراخهای هواکش کامپیوتر خود استفاده کنید.در هنگام دمیدن هوا به این سوراخها مراقب باشید با شدت زیاد اسپری نکنید زیرا این کار به پرههای فن کامپیوتر ممکن است آسیب بزند.از پارچه پزشکی برای تمیز کردن لابهلای سوراخها و پروانه فن استفاده کنید.
هرگز کمپرسور هوا را مستقیم به سمت پروانه فن نگیرید چرا که ممکن است باعث چرخ بیش از حد مجاز آن شود.
▪ پورتها - پس از آن که سوراخهای هوا و فن تمیز شدند به سراغ پورتها بروید. این پورت مکانهایی هستند که جرم زیادی را جمعآوری میکنند برای تمیز کردن آنها باید از پارچه پزشکی استفاده کنید.
دمنده هوای فشرده در اینجا نیز میتواند کمک فراوانی برای تمیز کردن پورتها بکند. فقط مراقب باشید با فشار هوا جرمها را به اعماق پورتها نفرستید.
▪ نمایشگر - اگر قصد تمیز کردن جرمهای روی صفحه نمایشگر را دارید، حتما قبل از این کار لپتاپ را خاموش کنید. باز هم از یک تکه پارچه کتان مانند یک تیشرت استفاده کنید و هرگز پارچههایی که خش ایجاد میکنند را به کار نبرید.
هرگز از دستمال توالت برای پاککردن صفحه نمایشگر استفاده نکنید. هرگز از محلولهای تمیزکننده که پایه آمونیاکی دارند برای تمیز کردن صفحه نمایشگر استفاده نکنید.در صورت استفاده از این محلولها پایان کار صفحه نمایشگر فرا رسیده است. برای این کار حتما از محلولهای تمیزکننده مانیتور استفاده کنید که مطمئنتر است. همیشه محلول را بر روی پارچه اسپری کنید و از اسپری کردن مستقیم بر روی صفحه نمایشگر پرهیز کنید. جهت کشیدن پارچه بر روی صفحه نمایشگر از چپ به راست و از بالا به پایین است. شما همچنین میتوانید با مخلوط کردن ایزوپروپیل الکل و آب یک محلول تمیزکننده اختصاصی برای خود بسازید. این محلول باید حاوی قسمتهای مساوی از آب و الکل باشد.
▪ کیبورد - کیبورد یکی از کثیفترین بخشهای کامپیوتر است و ممکن است انواع خوردنیها و نوشیدنیها در هنگام کار کردن روی آن بریزد. بسیاری از جرمها به انگشتان شما چسبیده و از این طریق وارد کیبورد شما میشوند.
برای خارج کردن جرمها و ذرات زیر کیبورد که در آن فرو رفتهاند از دمنده هوای فشرده با زاویه مورب استفاده کنید. به راهنمای استفاده از لپتاپ مراجعه کنید. چرا که ممکن است کلیدهای کیبورد شما قابلیت برداشته شدن به منظور نظافت را داشته باشند. پس از تمیز کردن از قرار گرفتن درست کلیدها در جای درست خودشان مطمئن شوید. پارچه پزشکی وسیله مفیدی برای پاک کردن کلیدها و اطراف آنها است.