کودکان
2 دقیقه پیش | با بطری نوشابه برای پسر کوچولو هواپیما بسازیدبه جای خریدن اسباب بازی های گران قیمت ، می توانید با استفاده از ابزاری که در خانه در اختیار دارید اسباب بازی هایی با کمک فرزندان خود بسازید که هم در هزینه ها صرفه جویی می ... |
2 دقیقه پیش | از رایحه درمانی نوزادان بیشتر بدانیدآیا شما می خواهید برای مراقبت از نوزاد خود، یک رویکرد جامع تری را انتخاب کنید؟ آیا شما به عنوان یک پدر و مادر به دنبال درمان های طبیعی برای بچه های کوچک خود هستید؟ آیا می ... |
چگونه پاسخ کودکان را درباره خدا به درست جواب دهیم؟
بیشتر کودکان، با طرح سوالهای غیرمنتظره درباره موضوعات مختلفی از جمله خدا، موجب شگفتی بزرگسالان میشوند.
صبح بخیر: بیشتر کودکان، با طرح سوالهای غیرمنتظره درباره موضوعات مختلفی از جمله خدا، موجب شگفتی بزرگسالان میشوند. مشکل بسیاری از کودکان، این است که والدینشان، انرژی آنها را صرف همه چیز، از کلاسهای هنری و ورزشی گرفته تا رایانه میکنند، اما از درس ایمان غافلاند. آنها فراموش میکنند که آنچه میگویند و عمل میکنند یا نمیگویند و عمل میکنند، تاثیر ماندگاری بر کودک میگذارد.
بهترین راه ارتقای زندگی معنوی کودکان، راحت و آشکار حرف زدن درباره خداست. اصل کلی که بیشتر کارشناسان آن را تایید میکنند، این است که بگذارید بچهها، گفتوگو را هدایت کنند و بعد، با سوال کردن شما، موضوع را پیگیری کنید.
حرف زدن درباره خدا، به این دلیل بااهمیت است که میتواند بهترین راه برآوردن مهمترین نیازهای کودکان باشد؛ زیرا کودکان، بیش از بزرگسالان، خود و اطرافیانشان را به تکیهگاه قوی و مهربانی نیازمند میدانند که قادر است همه آرزوهای آنها را برآورده کند. فایده دیگر صحبت کردن درباره خدا، این است که همه چیز را در دنیا توضیح میدهد، زیبایی طبیعت، تولد نوزاد یا مرگ یک دوست که با این توضیح- مرتبط کردن رویدادهای طبیعی به خدا- نوعی احساس شگفتی نیز همراه است؛ زیرا روح کودک، دنبال عجایب و اسرار میگردد و زمانی که برای پرسشهای کلیدی خود، پاسخی منطقی مییابد، احساس آرامش میکند. گرچه کودکان نوپا، كوچكتر از آن هستند که مفاهیم مبهم معنوی را درک کنند، اما آنقدر بچه نیستند که نتوانند کلماتی را درباره خدا یاد بگیرند.
این سوال غلط است که: «چهطور کودکم را وادار کنم به خدا اعتقاد پیدا کند؟» پرسش صحیح این است که: «چهطور به او نشان دهم که خدا، در زندگیاش حضور دارد؟»
حدود سه یا چهار سالگی، بچهها، نام خداوند را یاد میگیرند. کودک، ابتدا، دنبال قویترین فرد است و چون از نوزادی، مادر، نیازهایش را رفع کرده، میپندارد که مادر، محکمترین تکیهگاه است، ولی خیلی زود میفهمد که مادر، از خیلی چیزها میترسد و چون پدر از آنها نمیترسد، پدر را تکیهگاه و قویترین آدم مییابد، ولی پدر هم از بعضی چیزها میترسد. در این زمان است که از ما میپرسد: «چه کسی قویترین است؟» به او میگوییم: «خدا». این خدا کجاست؟ به او میگوییم: «بزرگتر که شدی، برایت میگویم.» چون کودک سه، چهار ساله، در مرحله تفکر ابتدایی است، فقط آنچه را میبیند، قبول دارد. بنابراین نمیتوان به او گفت: «خدا نادیدنی است و همه جا هست.»
در فاصله سنی سه تا پنج سالگی، کودکان، خدا را شبیه انسانی میدانند که به آنها اتومبیل یا اسباببازی میدهد و مراقب همه چیز است؛ موجودی دوستداشتنی. چنین برداشتی، به چنین پرسشهایی میانجامد: «آیا خدا میخوابد؟ خدا برای تعطیلات کجا میرود؟ خدا کجا زندگی میکند؟» اگر به او بگویید: «اگر بدرفتاری کنی، خدا عصبانی میشود»، او، پدری عصبانی را مجسم میکند که آماده است برای جزییترین تخطی، او را تنبیه کند. بهتدریج که بزرگتر شد، باید خدا را به او چنان معرفی کنیم که بچهها، از او خوششان بیاید. از لطف و کرم خدا، مهربانی، قدرت خدا، بخشش و زیباییدوستی او میگوییم. درباره بهشتی که به نیکوکاران وعده داده، سخن میگوییم و اگر ضرورت خاصی پیش آمد، درباره جهنم به زبانی ساده برایش توضیح می دهیم.
ویدیو مرتبط :
چگونه به سوالات جنسی کودکان پاسخ دهیم؟
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
چگونه پاسخ کودکان را درباره خدا درست جواب دهیم؟
بیش تر کودکان، با طرح سوال های غیرمنتظره درباره موضوعات مختلفی از جمله خدا، موجب شگفتی بزرگسالان می شوند. مشکل بسیاری از کودکان، این است که والدین شان، انرژی آن ها را صرف همه چیز، از کلاس های هنری و ورزشی گرفته تا رایانه می کنند، اما از درس ایمان غافل اند. آن ها فراموش می کنند که آن چه می گویند و عمل می کنند یا نمی گویند و عمل می کنند، تاثیر ماندگاری بر کودک می گذارد.
● چه طور به زندگی کودکان رنگ معنویت بزنیم؟
بهترین راه ارتقای زندگی معنوی کودکان، راحت و آشکار حرف زدن درباره خداست. اصل کلی که بیش تر کارشناسان آن را تایید می کنند، این است که بگذارید بچه ها، گفت وگو را هدایت کنند و بعد، با سوال کردن شما، موضوع را پی گیری کنید.
حرف زدن درباره خدا، به این دلیل بااهمیت است که می تواند بهترین راه برآوردن مهم ترین نیازهای کودکان باشد؛ زیرا کودکان، بیش از بزرگسالان، خود و اطرافیان شان را به تکیه گاه قوی و مهربانی نیازمند می دانند که قادر است همه آرزوهای آن ها را برآورده کند. فایده دیگر صحبت کردن درباره خدا، این است که همه چیز را در دنیا توضیح می دهد، زیبایی طبیعت، تولد نوزاد یا مرگ یک دوست که با این توضیح مرتبط کردن رویدادهای طبیعی به خدا نوعی احساس شگفتی نیز همراه است؛ زیرا روح کودک، دنبال عجایب و اسرار می گردد و زمانی که برای پرسش های کلیدی خود، پاسخی منطقی می یابد، احساس آرامش می کند. گرچه کودکان نوپا، کوچک تر از آن هستند که مفاهیم مبهم معنوی را درک کنند، اما آن قدر بچه نیستند که نتوانند کلماتی را درباره خدا یاد بگیرند.
● طعم حضور خدا را به کودک بچشانیم
این سوال غلط است که: «چه طور کودکم را وادار کنم به خدا اعتقاد پیدا کند؟» پرسش صحیح این است که: «چه طور به او نشان دهم که خدا، در زندگی اش حضور دارد؟»
حدود سه یا چهار سالگی، بچه ها، نام خداوند را یاد می گیرند. کودک، ابتدا، دنبال قوی ترین فرد است و چون از نوزادی، مادر، نیازهایش را رفع کرده، می پندارد که مادر، محکم ترین تکیه گاه است، ولی خیلی زود می فهمد که مادر، از خیلی چیزها می ترسد و چون پدر از آن ها نمی ترسد، پدر را تکیه گاه و قوی ترین آدم می یابد، ولی پدر هم از بعضی چیزها می ترسد. در این زمان است که از ما می پرسد: «چه کسی قوی ترین است؟» به او می گوییم: «خدا». این خدا کجاست؟ به او می گوییم: «بزرگ تر که شدی، برایت می گویم.» چون کودک سه، چهار ساله، در مرحله تفکر ابتدایی است، فقط آن چه را می بیند، قبول دارد. بنابراین نمی توان به او گفت: «خدا نادیدنی است و همه جا هست.»
● خدای دوست داشتنی ۵ سالگی
در فاصله سنی سه تا پنج سالگی، کودکان، خدا را شبیه انسانی می دانند که به آن ها اتومبیل یا اسباب بازی می دهد و مراقب همه چیز است؛ موجودی دوست داشتنی. چنین برداشتی، به چنین پرسش هایی می انجامد: «آیا خدا می خوابد؟ خدا برای تعطیلات کجا می رود؟ خدا کجا زندگی می کند؟» اگر به او بگویید: «اگر بدرفتاری کنی، خدا عصبانی می شود»، او، پدری عصبانی را مجسم می کند که آماده است برای جزیی ترین تخطی، او را تنبیه کند. به تدریج که بزرگ تر شد، باید خدا را به او چنان معرفی کنیم که بچه ها، از او خوش شان بیاید. از لطف و کرم خدا، مهربانی، قدرت خدا، بخشش و زیبایی دوستی او می گوییم. درباره بهشتی که به نیکوکاران وعده داده، سخن می گوییم و اگر ضرورت خاصی پیش آمد، درباره جهنم به زبانی ساده برایش توضیح می دهیم.
منبع:مجله شهرزاد