کودکان


2 دقیقه پیش

با بطری نوشابه برای پسر کوچولو هواپیما بسازید

به جای خریدن اسباب بازی های گران قیمت ، می توانید با استفاده از ابزاری که در خانه در اختیار دارید اسباب بازی هایی با کمک فرزندان خود بسازید که هم در هزینه ها صرفه جویی می ...
2 دقیقه پیش

از رایحه درمانی نوزادان بیشتر بدانید

آیا شما می خواهید برای مراقبت از نوزاد خود، یک رویکرد جامع تری را انتخاب کنید؟ آیا شما به عنوان یک پدر و مادر به دنبال درمان های طبیعی برای بچه های کوچک خود هستید؟ آیا می ...

چگونه با فرزندانمان صمیمی تر باشیم؟



صمیمی بودن با کودکان,تربیت کودک

با افزایش سن ازدواج، کاملا طبیعی است که اختلاف سنی پدران و مادران و نیز فرزندان بیشتر و بیشتر شود و گاهی به بیش از سی و پنج سال هم برسد. وجود این میزان اختلاف سنی منجر به اختلاف در نوع گفتار، کردار و حتی دیدگاه والدین و فرزندان می شود.


اما اگر به نکاتی که در ذیل اشاره می شود، توجه کنیم بهتر می توانیم همپای کودکان خود باشیم.

عشق ورزیدن
می توانید با کودکتان رابطه خوبی برقرار کنید، به شرط آن که اجازه بدهید عشق و محبت شما را نسبت به خودش احساس کند. محبت قلبی به تنهایی، برای ارضای خواسته های درونی کودک کافی نیست.


او به عشق و محبتی نیازمند است که آثارش در رفتار و گفتار پدر و مادر نمودار باشد. بچه ها از نوازش، بوسه و تبسم و حتی از آهنگ محبت آمیز سخنان شما احساس آرامش می کنند و اعتماد به نفسشان تقویت می شود و درمی یابند که در زندگی، افرادی هستند که بدون هیچ گونه انتظاری، عاشقانه آنها را دوست دارند و از آنها حمایت می کنند، اینجاست که به خودشان می قبولانند با وجود این افراد هیچ گاه تنها نخواهند ماند.


وقتی به فرزندتان اظهار محبت می کنید او به شما و محیط خانه علاقه مند می شود و کمتر پیش می آید، جذب دوستان ناباب و مواد مخدر شود و به لحاظ روحی و جسمی نیز فرد سالم تری خواهد بود. پس همیشه به فرزندتان محبت کنید و بگویید که دوستش دارید و عاشقش هستید، اما باید بدانید که اظهار محبت وسیله تربیت است و نباید مانع تربیت شود.


بنابراین والدین باید حساب عشق به فرزند را از تربیت جدا کنند، او را صمیمانه دوست بدارند ولی عیوب و رفتار نادرستش را با روشی عاقلانه اصلاح کنند، زیرا فرزند شما همیشه کودک باقی نمی ماند.

کشف علایق مشترک خود و فرزندان
ممکن است شما به دلیل اختلاف سنی که با فرزندتان دارید، برای برقراری ارتباط خوب و صمیمانه با او، مشکلاتی داشته باشید. در این مواقع بهتر است به دنبال نقاط مشترک بین خود و فرزندتان باشید. مثلا شاید هر دوی شما وقت تان را برای خواندن کتاب، ورزش یا دوچرخه سواری صرف کنید. بنابراین سعی کنید علایق مشترک خود و فرزندتان را بیابید و با استفاده از وجود این علایق، رابطه دوستانه ای میان خودتان ایجاد کنید.


گام دیگر این است که بدانید فرزندتان چگونه وقتش را می گذراند و مشغول انجام چه نوع کار و فعالیت هایی است. زمانی را هر چند کوتاه به او اختصاص بدهید و در کارها و فعالیت هایی که دوست دارد، شرکت کنید. حتی می توانید دست فرزندتان را بگیرید، به پارک بروید و همپای او روی چمن های سرسبز بدوید، گل های رنگارنگ را نوازش کنید، بلند بلند بخندید و آواز بخوانید و درباره موضوعات مختلف با هم صحبت کنید و از این که در کنار یکدیگر هستید لذت ببرید. این نکته حائز اهمیت است. اگر چند تا بچه دارید برای هر کدام از آنها زمانی را جداگانه اختصاص بدهید.

صبور بودن
اگر یک روز سخت و پرمشغله را پشت سر گذاشته اید، لطفا تلافی آن را سر بچه ها در نیاورید. همه ما در زندگی روزهای سخت و پرکار داریم، ولی باید آرامش خود را حفظ و راهی برای کاهش خستگی روزانه پیدا کنیم.


سعی کنید وقتی کنار افراد خانواده بویژه کودکان هستید، شاد و پرانرژی باشید، زیرا بچه ها پدر و مادر شاد و پرانرژی می خواهند، نه پدر و مادر خسته و عصبی.


این نکته مهم است، زمانی که فرزندتان با شما صحبت می کند مدام کلام او را قطع نکنید، چراکه احساس می کند تمایلی به شنیدن حرف هایش ندارید، لذا از حرف زدن با شما دلسرد می شود. همیشه سعی کنید صبور باشید و به حرف فرزندتان بدقت گوش کنید، زیرا این گونه به او می فهمانید، آن قدر برایش ارزش و احترام قائلید که حاضرید تمام حرف هایش را بشنوید. با این روش می توانید متوجه مشکلات ریز و درشت فرزندتان بشوید و بموقع به او کمک کنید. به اهداف و احساساتش احترام بگذارید و همیشه به او بگویید چقدر دوستش دارید.

بازی کردن
کودک بازی کردن با پدر و مادرش را دوست دارد و همین را یکی از دلایل محبت می داند. در ضمن بر اثر همین بازی هاست که علایق ذاتی کودک و اخلاق و رفتار اجتماعی و فردی او شکل می گیرد. به این ترتیب یک راه درست برای تقویت روابط بین شما و فرزندتان این است که با او بازی کنید و قاه قاه بخندید. اجازه ندهید مدام با رایانه بازی کند.


بازی های زمان کودکی خودتان را به او یاد بدهید. زمان بیشتری را با فرزندتان سپری کنید. او به وجود شما در کنار خود احتیاج دارد.


حتی می توانید بازی هایی را انتخاب کنید که تک تک افراد خانواده بتوانند در آن شرکت کنند، مثل بازی اسم فامیل یا منچ ... گاهی اوقات با هم به پارک محل بروید، سوار تاب شوید، از پله های سُرسُره، بالا بروید و با هم سر بخورید و کلی خوش بگذرانید. وقتی در کنار فرزندتان هستید با تمام وجود کنارش باشید تا او هم وجود شما را در کنار خود احساس کند و شاد باشد.

نظم و قانون حاکم بر خانواده
بهتر است بچه ها در خانه ای بزرگ شوند که قانون داشته باشد. خانه ای که در آن نظم و قانون نباشد، بچه ها آزادانه هر کاری را که دوست داشته باشند انجام می دهند، مثلا تا هر ساعتی که بخواهند پای رایانه می نشینند و بازی می کنند یا تا نیمه های شب تلویزیون تماشا می کنند و... .


اگر می خواهید رابطه خوبی با فرزندتان داشته باشید، باید قوانین خاصی تعیین و این قوانین را به طور ثابت اجرا کنید. برای مثال، ساعات خاصی را برای دیدن برنامه های تلویزیون یا بازی های رایانه ای تعیین کنید یا انجام بعضی کارهای خانه را بر عهده فرزندتان بگذارید، البته کارهایی که در حد توانش باشد.


ممکن است ابتدا کمی خسته شود و غر بزند، اما بعد متوجه می شود شما به او اعتماد کرده اید که انجام برخی از کارها را به او سپرده اید. در نتیجه خوشحال می شود و احساس مسئولیت می کند و در آینده نیز فرد مسئولیت پذیری می شود.


این نکته مهم است که اگر گاهی فرزندتان نتوانست کارها را در حد عالی انجام بدهد، او را تنبیه نکنید، سرش غر نزنید و نگویید تو از عهده هیچ کاری برنمی آیی، زیرا اعتماد به نفسش را از دست می دهد، بنابراین فرصت دیگری به او بدهید و کمکش کنید تا کارش را درست و دقیق انجام بدهد.

منبع: jamejamonline.ir


ویدیو مرتبط :
چرا نصیحت ما در فرزندانمان تاثیر نمی کند ؟

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

چه کنیم که فرزندانمان یکدیگر را دوست بدارند؟



 

 

چه کنیم که فرزندانمان یکدیگر را دوست داشته باشند؟

 

 

همه‌ی والدین امیدوارند که فرزندانشان به یکدیگر عشق ورزیده و احترام بگذارند، یا حداقل از آنها ‌انتظار دارند که همبازی خوبی برای یکدیگر باشند و رفاقت و سازگاری داشته باشند. با وجود این، سر و صداها‌و برخوردهای بین فرزندان تنش‌های زیادی در خانه ایجاد می‌کند و پدرو مادر را درمانده می‌سازد.

 

اما چه کنیم تا فرزندانمان یکدیگر را دوست بدارند، همان قدر که ما دوستشان داریم؟ و چگونه می‌توان کمی صلح و آرامش به فضای خانه هدیه کرد؟

 

 

نکات مهمی در باره روابط بین خواهرها ‌و برادرها‌ وجود دارد، ازجمله:


هریک از فرزندان به طور طبیعی به خواهر یا برادر خود عشق می‌ورزند. آنها‌ می‌خواهند که دوست بدارند و دوست داشته شوند.

 

همه فرزندان نیازمند توجه و آغوش گرم والدین خود هستند. توجه مستقیم و اندیشیدن به نیازها‌ و خواسته‌های آنان و در دسترس بودن والدین از مهمترین نیازهای کودکان به شمار می‌آیند.

 

زمانی که والدین به نیازهای مهم کودکان توجه نکنند، آنها‌ به آسیب‌دیدگی روحی دچار می‌شوند که به صورت ناامیدی و بی اعتنایی بروز می‌کند.

 

در بیشتر موارد ، فرزندان، احساسات خود را پنهان می‌کنند ؛ زیرا کسی در اطراف و نزدیکی آنان وجود ندارد تا شنونده گفته‌های آنان باشد و از احساسات نهفته آنها‌با خبر شود.

 

زمانی که والدین به فرزند دیگر توجه می‌کنند یا اینکه با دوست خود به گفتگو مشغولند ، احساسات کودک آسیب دیده تحریک می‌شود. او بیش از پیش نسبت به توجه والدین احساس نیاز می‌کند، نیازی فوری و اضطراری که باید به آن پاسخ داد.

 

کودکی که نسبت به توجه والدین خود احساس نیاز می‌کند، به طور طبیعی ولی در شرایطی دور از انتظار والدین احساس درونی و نهفته خود را آشکار می‌سازد. احساساتی که به شکل گریه کردن، خندیدن، بدخلقی، عرق کردن، لرزیدن، دعوا کردن بروز می‌کند و به منظور جلب توجه و رضایت پدر و مادر آشکار می‌شود. این رفتارها ‌ادامه می‌یابد تا عملکرد والدین متوقف شود و توجه آنها‌به سوی فرزندشان معطوف گردد.

 

شنیدن حرفهای فرزندان بدون قضاوت کردن راه مناسبی است که به فرزندان کمک می‌کند تا بتوانند فشار روانی موجود را بر طرف سازند. پس از یک گریه طولانی ، کودک می‌داند که جایگاه مطمئنی برای عشق ورزیدن درانتظار اوست و همه اطرافیان از اضطراب و نگرانی حاصل از فشار روانی‌ای که او را آزار می‌دهد، باخبر شده‌اند.

 

مداخله کردن در درگیریهای کودکان ممکن است آسیب‌دیدگی را بیشتر کند. در این هنگام به فرصت کافی نیاز داریم تا گفته‌های آنان را بشنویم و درفرصتی مناسب احساسات خود را بیان کنیم . توجه به این مطالب به والدین کمک می‌کند تا هنگام در گیری فرزندان برخورد مناسبی داشته باشند.

 

بیشتر کودکان نسبت به فرزند دیگر احساس حسادت و خشم دارند. اما هرگز احساسات کودک به این دو محدود نمی‌شود، اگر چه از نظر پدر ومادر، شاخص‌ترین احساسات کودک به حساب می‌آیند. فرزندان ما زمان زیادی را برای بازی کردن و همکاری با یکدیگر صرف می‌کنند ، در حالی که درهمین زمان که آنها‌رفتاری دوستانه با یکدیگر دارند، ما مشغول شستن ، پختن ، نظافت کردن و پرداختن به کارهای روزانه هستیم.

 

 

چه کنیم که فرزندانمان یکدیگر را دوست داشته باشند؟

 

 

بهترین توصیه ها‌ هنگام درگیری خواهران و برادران :

 

اگر برای هر یک از فرزندان زمانی مناسب صرف کنیم و شنونده اظهارات و احساسات آنها‌باشیم ، احساس آنها‌درباره توجه ما به آنها‌بدون خدشه می‌ماند و مطمئن هستند که برای والدین خود اهمیت دارند. با دقت وهوشیاری مداخله کنید یا حداقل پس از ۵ دقیقه ی اول درصحنه حاضر شوید .

 

حضور به موقع شما درصحنه درگیری ، کمک می‌کند تا بتوانید به مسئله پی ببرید و مانع عصبانیت فرزندان و صدمه زدن یا اهانت کردن آنها‌به هم بشوید . پیش از شروع و ادامه یافتن درگیری ، راحت تر می‌توان اضطراب و ناراحتی موجود را برطرف ساخت. اگر نتوانستید به موقع حاضر شوید از فرزندانتان عذرخواهی کنید

 

: " متأسفم از این که نتوانستم به موقع حاضر شوم و از بروز حوادث ناراحت کننده جلوگیری کنم . به من بگویید چه اتفاقی افتاده است؟" فرزندان ما پس از درگیری می‌توانند به راحتی رفتاری دوستانه با یکدیگر داشته باشند، البته درصورتی که مورد سرزنش قرا رنگیرند. اگر والدین بتوانند درخانواده به طور منصفانه رفتار کنند و مسئولیت ها‌را برعهده بگیرند، فرزندان می‌توانند احساسات درونی خود را بهتر ابراز کنند و از آسیب دیدگی های روحی در امان بمانند. به آرامی و نرمی با آنها‌گفت و گو کنید.

 

به نوبت از هر یک از آنها‌بپرسید که چه اتفاقی افتاده و به سخنان هردو با دقت گوش دهید. بیان کردن احساسات درونی مهمترین بخش درگیری است . به آنها‌فرصت کافی بدهید ؛ زیرا برقراری پیوند دوباره نیاز به زمان کافی دارد. در برخی موارد، یکی از کودکان به دیگری ضربه وارد کرده و فرار می‌کند. در این گونه موارد، واکنشهای خود را تغییر دهید؛ به طور مثال بار اول وقت بیشتری با کودک آسیب دیده یا مجروح صرف کنید و سپس به سوی فرد دیگر بروید. بار دوم فقط به کودک آسیب دیده توجه کنید. هر دو کودک به کمک شما نیازمندند . کودکی که ضربه را وارد کرده احساس پشیمانی می‌کند ، او فرد بی مسئولیتی نیست بلکه نتوانسته احساس خود را بیان کند و کنترل خود را ازدست داده است .

 

اغلب کودکان یکدیگر را دوست دارند و به طور طبیعی به سوی هم کشیده می‌شوند . اگر والدین به موضوع هایی که دوستی فرزندانشان را پایدار و مستحکم تر می‌کند توجه داشته باشند، روابط دوستانه بین فرزندان تداوم خواهد یافت. بچه ها‌همیشه به دنبال بهانه می‌گردند تا بتوانند احساسات درونی خود را بیرون بریزند، به طور مثال هنگامی که بستنی می‌خورند اگر فرزند دیگر یک قاشق بیشتر بستنی بخورد، درگیری شروع می‌شود و از این طریق احساس حسادت، نیاز، درماندگی و عدم پذیرش از سوی آنها‌ابراز می‌گردد. زمانی که والدین گریه ، بدخلقی و خشم فرزند خود را تحمل کنند و با حوصله به حرف های او گوش کنند ، به اشتباه خود پی می‌برد . گوش دادن به سخنان کودکان آسیب دیدگی روحی آنها‌را ترمیم می‌کند و روابط موجود را محکمتر می‌سازد.