کودکان


2 دقیقه پیش

با بطری نوشابه برای پسر کوچولو هواپیما بسازید

به جای خریدن اسباب بازی های گران قیمت ، می توانید با استفاده از ابزاری که در خانه در اختیار دارید اسباب بازی هایی با کمک فرزندان خود بسازید که هم در هزینه ها صرفه جویی می ...
2 دقیقه پیش

از رایحه درمانی نوزادان بیشتر بدانید

آیا شما می خواهید برای مراقبت از نوزاد خود، یک رویکرد جامع تری را انتخاب کنید؟ آیا شما به عنوان یک پدر و مادر به دنبال درمان های طبیعی برای بچه های کوچک خود هستید؟ آیا می ...

من دیگه خجالت نمی کشم...



داستان,داستان کودکانه,قصه کودکانه

 احسان کوچولو بعضی روزها با مامانش می رفت پارک اما وقتی می رسیدن اونجا از کنار مامانش تکون نمی خورد و نمی رفت با بچه ها بازی کنه. هر چه قدر هم که مامانش بهش می گفت پسرم برو با بچه ها بازی بکن فایده ای نداشت. احسان کوچولو روی یکی از دست هاش یه لک قهوه ای بزرگ بود، اون همیشه فکر می کرد که اگه بقیه بچه ها دستش رو ببینن مسخره اش می کنن بخاطر همین همیشه خجالت می کشید و دوست نداشت که با هم سن و سال های خودش بازی کنه.
یه روز احسان به مامانش گفت: من دیگه پارک نمیام. مامان احسان گفت: چرا پسرم؟ احسان گفت: من خجالت می کشم با بچه ها بازی کنم آخه اگه برم پیششون اون ها من رو بخاطر لکی که روی دستم هست مسخره می کنن. مامان احسان گفت: تو از کجا میدونی که بچه ها مسخره ات می کنن؟ مگه تا حالا رفتی با بچه ها بازی کنی؟ احسان جواب داد: نه.
مامان احسان کوچولو اون رو بغل کرد و گفت: حالا فردا که رفتیم پارک با هم می ریم پیش بچه ها تا ببینی اون ها تو رو مسخره نمی کنن ودوست دارن که باهات بازی کنن.
روز بعد وقتی احسان و مامانش رسیدن به پارک باهم رفتن پیش بچه ها. مامان احسان به بچه هایی که داشتن با هم بازی می کردن سلام کرد وگفت: بچه ها این آقا احسان پسر من و اومده که با شما بازی کنه. یکی ازبچه ها که از بقیه بزرگ تر بود جلو اومد و رو به احسان کوچولو گفت: سلام اسم من نیماست، هر روز تو رو می دیدم که با مامانت میای پارک اما هیچ وقت ندیدم که بیای با ما بازی کنی حالا اگه دوست داری بیا تا با بقیه بچه ها آشنا بشی. احسان کوچولو به مامانش نگاهی کرد و رفت. بعد از مدتی مامان احسان رفت دنبالش تا با هم برگردن خونه. وقتی احسان کوچولو مامانش رو دید با خوشحالی دوید سمت مامانش و گفت: مامان من با بچه ها بازی کردم و خیلی خوش گذشت تازه هیچ کس هم من رو مسخره نکرد. مامان احسان لبخندی زد وگفت: دیدی پسرم تو هم می تونی با بچه ها بازی کنی و هیچ کس مسخره ات نمیکنه. همه بچه ها با هم فرق هایی دارن اما این باعث نمیشه که نتونن با هم باشن و با هم دیگه بازی کنن.از اون روز به بعد احسان کوچولو دوست های تازه ای پیدا کرده بود که در کنار اون ها بهش خوش می گذشت و در کنار هم خوشحال بودن.

منبع:tebyan.net


ویدیو مرتبط :
من از مادر تو خجالت می کشم . ( 5 دقیقه )

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

دوست می خوام اما خجالت می کشم



 

 

دوست می خوام اما خجالت می کشم

 

در سنین مهد کودک، پیش دبستانی و دوره دبستان، بچه‌ها کم کم دوست شدن با بچه‌های دیگر را یاد گرفته و  تمرین می‌کنند. با توجه به نقشی که داشتن دوست در سلامت روانی انسان بازی می‌کند، مهارت دوست یابی برای بچه‌ها مهم می‌شود.

 

کمکش کنیم که خجالت نکشد

 

برخی کودکان از دیگر هم سن و سالان خود در زمینه دوست یابی کندتر پیشرفت می‌کنند و نیاز دارند تا والدین با آگاهی از روش‌های فرزند پروری در این زمینه به بچه‌ها کمک کنند. در این مقاله  ?? روش عملی و شیوه کاربردی برای رفع مشکل دوست شدن بچه‌های کم رو آمده است:

 

1- خودتان الگو باشید - به بچه‌ها در عمل و حین صحبت‌ها نشان دهید که چگونه خودتان با دوستانتان ارتباط دارید و این رابطه چه قدر مفید و خوشایند است. همچنین بر نکاتی مثل صبوری و شریک شدن که لازمه دوستی است، در صحبت‌ها و اعمال خود تکیه کنید.

 

2- تشویق کنید ولی اجبار نکنید - اگر فرزند کم رویی دارید او را به برقراری ارتباط در موقعیت‌های جدید تشویق کنید ولی او را مجبور نکنید. بگذارید کودک با گام و سرعت مورد نظر خودش با محیط رابطه برقرار کند. این مسئله در شروع دوره مهد کودک و روزهای اول مدرسه بسیار مهم است.

 

3- کودک را به فعالیت‌های خارج مدرسه ببرید - برای رویارویی کودک با دوستان جدید؛ او را به کلاس‌هایی مثل کلاس‌های ورزشی، زبان، سفال و ... ببرید تا با بچه‌های جدید مواجه و آشنا شود.

 

پس از چند جلسه از او بپرسید که با کدام بچه بیشتر دوست است و او را برای بازی به منزل دعوت کنید. بدین ترتیب کودک طعم شیرین دوستی را می‌چشد و تمایلش بیشتر می‌شود. در مهمانی دوستان کودکتان طوری رفتار کنید که  فرزندتان به والدینش افتخار کند، البته این کار نیازمند درک دنیای کودکانه آن‌ها و به رسمت شناختن علاقه مندی هایشان است.

 

4- تنها به یک دوست صمیمی، بسنده نکنید - اگر فرزندتان فقط یک دوست صمیمی دارد و فقط با او ارتباط برقرار می‌کند، سعی کنید افق دیدش را وسیع کرده و به او نشان دهید که می‌تواند در حالیکه آن دوست اصلی را حفظ می‌کند، دوستان دیگری هم داشته باشد.

 

به کودک بیاموزید احساساتش را با دوستانش در میان بگذارد. این کار هم جنبه احساسات منفی مانند شرمندگی و عذر خواهی و هم جنبه احساسات مثبت مانند شادی و خوشحالی را در بر می‌گیرد.

 

5- با بچه‌های فامیل و همسایه‌های شایسته ارتباط برقرار کنید - به نزدیکانتان نگاه کنید و برای با هم بودن بچه‌های فامیل و همسایه‌ها - در رده‌های سنی قدری متفاوت - برنامه ریزی کنید و البته به این دوستی‌ها نظارت داشته باشید.

 

6- اوقات تنهایی و در جمع بودن را متعادل کنید - برای رفع کم رویی کودک، برنامه او را بیش از حد با فعالیت‌های اجتماعی پر نکنید (به عبارتی از آن طرف بام نیفتید). اوقاتی را هم برای تنها بودن در نظر بگیرید تا تعادل و هماهنگی برقرار شود.

 

7- با دقت نگاه کنید - موقعی که کودک در جمع بچه‌های دیگر است، به رفتار فرزندتان به خوبی توجه نمایید. آیا او رئیس مآب است؟ آیا رفتارش تهاجمی است؟ آیا وسایل و اسباب بازی‌هایش را به بچه‌ها نمی‌دهد؟ آیا موقع باختن در بازی، خودش را می‌بازد؟ آیا خیلی مظلوم است و نمی‌تواند از خودش دفاع کند؟ و ده‌ها مورد دیگر. پس از اینکه احتمالاً مشکلی را یافتید، روی جایگزینی آن رفتار با رفتارهای مثبت کار کنید.

 

8- رفتار با همبازی‌های مشکل ساز را به او بیاموزید - بازی بچه‌ها با همبازی‌هایشان دارای افت و خیزهای طبیعی است و چالش‌های خودش را دارد. حل کردن و کنار آمدن با مشکلات در روابط اجتماعی؛ مهارتی بس ارزشمند است که بچه‌ها حین بازی‌های گروهی و در جمع همسالان می‌آموزند. البته گاهی مشکلی حاد می‌شود و یک همبازی به دیگران از نظر فیزیکی یا احساسی دائماً صدمه وارد می‌کند. در این شرایط علاوه بر آموزش نحوه برخورد با این شرایط به کودک، گاهی نیاز است شما مستقیماً دخالت نمایید.

 

9- بیان احساسات را به کودک بیاموزید - بیان احساسات و آگاهی از احساسات درونی، یک مهارت بسیار مهم در سلامت روانی شخص است. به کودک بیاموزید احساساتش را با دوستانش در میان بگذارد. این کار هم جنبه احساسات منفی مانند شرمندگی و عذر خواهی و هم جنبه احساسات مثبت مانند شادی و خوشحالی را در بر می‌گیرد. بیان احساسات، برای کودکان در سنین  کوچک‌تر از دوره دبستان قدری زود است و می‌تواند تقریباً از دوره دبستان شروع شود.

 

10- به کودک بیاموزید تا حد امکان خود را با بچه‌های دردسر ساز، مواجه نکند - به خصوص آن‌هایی که موجب آسیب فیزیکی و زد و خورد می‌شوند. هر چند بچه‌ها بایستی مواجهه با شرایط دشوار و مراقبت از خود را بیاموزند، ولی دلیلی برای اینکه خود را در معرض خطر قرار دهند، وجود ندارد.  برنامه‌های اجتماعی فرزندتان را با کودکان دیگر ادامه دهید و با کودکان دردسر ساز، رفت و آمد نداشته باشید.

منبع : کودک سیتی