کودکان
2 دقیقه پیش | با بطری نوشابه برای پسر کوچولو هواپیما بسازیدبه جای خریدن اسباب بازی های گران قیمت ، می توانید با استفاده از ابزاری که در خانه در اختیار دارید اسباب بازی هایی با کمک فرزندان خود بسازید که هم در هزینه ها صرفه جویی می ... |
2 دقیقه پیش | از رایحه درمانی نوزادان بیشتر بدانیدآیا شما می خواهید برای مراقبت از نوزاد خود، یک رویکرد جامع تری را انتخاب کنید؟ آیا شما به عنوان یک پدر و مادر به دنبال درمان های طبیعی برای بچه های کوچک خود هستید؟ آیا می ... |
لجبازی کودکان، جزو طبیعت آنهاست!
لجبازی جزو مراحل طبیعی رشد کودک است و استثنا بردار هم نیست. برخی اوقات از والدین میشنویم که «این بچه نیم وجبی داره تو روی من میایسته» این ایستادگی در مقابل والدین نیست و تا 6 یا 7 سالگی ادامه دارد و کم کم به مرحله کمون یا نهفتگی وارد میشود.
از لجبازی یا منفی کاری کودکان تعریف کلی ارائه دهید تا مادران بتوانند نسبت به رفتارهای فرزندانشان آشنایی بیشتری داشته باشند.
لجبازی یا در واقع منفی کاری جزو مراحل رشد کودک است. تقریبا همه کودکان به درجاتی متفاوت، منفی کاری را از خود بروز میدهند. معمولا لجبازی یا منفی کاری از 2 سالگی شروع، در حدود 3 تا 4 سالگی به اوج میرسد و در حدود ۶ سالگی کاهش پیدا میکند. نکته مهم این است که بچهها از ۲ تا ۳ سالگی میخواهند خود را ثابت کنند و به استقلال برسند و همین را والدین لجبازی مینامند. در حالی که اینگونه رفتارها لجبازی نبوده بلکه نوعی منفی کاری برای اثبات وجود و به دست آوردن استقلال است.
شاید این پرسش پیش بیاید که آیا کودکان نیاز به لجبازی دارند؟
لجبازی جزو مراحل طبیعی رشد کودک است و استثنا بردار هم نیست. برخی اوقات از والدین میشنویم که «این بچه نیم وجبی داره تو روی من میایسته»؛ این ایستادگی مقابل والدین نیست و تا 6 یا 7 سالگی ادامه دارد و کم کم به مرحله کمون یا نهفتگی وارد میشود. به طور کلی کودکان از صفر تا 2 سالگی به شدت به ما وابستهاند. از 2 تا 3 سالگی آغاز لجبازی و منفی کاری است. از 4 تا 6 سالگی از شدت آن کم میشود و از ۶ تا 7 سالگی نیز به مرحله فروکش و کمون این رفتار وارد میشوند.
والدین هنگام مواجهه با لجبازی کودکان چه واکنشی باید از خود بروز دهند. به خصوص اینکه میگویید این نوع رفتار بخشی از مرحله رشد شخصیت کودک است و بیشک مرحله مهمی نیز هست!
والدین و مربیانی که اعمال اراده کودک را به عنوان لجبازی تلقی نکرده بلکه آن را به عنوان تلاش طبیعی و سالم برای پرورش استقلال میدانند، میتوانند به کودکان یاد دهند به خودشان نظم بدهند و در واقع افزایش رفتار خود انضباطی را در کودکان پرورش دهند. بهگونهای که کودکان در پیدایش احساس کفایت و شایستگی در خود سهیم شوند و از تضادها و کشمکشها پرهیز کنند.
در ارتباط با لجبازی در برابر رفتارهایی که برای کودک یا خطر جانی دارد یا اینکه از نظر وجهه اجتماعی ضربه زننده است، چطور باید واکنش نشان داد.
همه کودکان کارهایی را انجام میدهند که از آن منع شدهاند. در این صورت عدهای از والدین یا با تنبیه کلامی یا بدنی با فرزند مقابله میکنند. گروهی هم تلاش میکنند با دلیل و برهان خطای کودک را به او گوشزد کنند. برخی هم چشمپوشی میکنند و بیتفاوتند و در واقع نمیدانند چه واکنشی باید نشان دهند. این درحالی است که میتوان گفت به تعداد پدر و مادرها شیوههای متفاوت برای تربیت کودک وجود دارد اما انضباط خشک و خشن و بیرحمانه قابل پذیرش نیست بلکه رفتار والدین باید قاطع، محکم و توام با محبت باشد. بهگونهای که کودک بدون تنبیه خود را ملزم به رعایت قوانین کند و این اطاعت زمانی به بهترین نحوه عمل میکند که کودکان احساس مسئولیت کنند و با این احساس از کاری که منعشان میکنیم صرف نظر کنند. ما باید نظم را همراه با عشق و محبت به بچهها آموزش بدهیم تا آن را بپذیرند. در حالی که زمانی که دستور میدهیم مثل فرمانهای ارتشی آنها با ما مقابله میکنند و به اصطلاح لجبازی میکنند. مثلا بچهها در 3 سالگی یاد میگیرند خود و اطرافیان را دوست داشته باشند و به یکدیگر احترام بگذارند. والدین میتوانند به آنها آموزش دهند که یکی از احترامهایی که باید به محیط بگذارند، منظم نگه داشتن محیط است یعنی اسباب بازی را جمع کنند و آشغال نریزند. حال این کار را یا به خاطر احترام به پدر و مادر یا به محیط خانه انجام دهند، مهم نوع رفتار آنهاست.
کودکان با بازیگوشی والدین را به تمسخر گرفته یا دست میاندازند تا ثابت کنند حرفشان را نمیشنوند. مثلا رفتاری که قبلا بلد بودند در یک محیط دیگر انجام نمیدهند. کودک بلد است از قاشق و چنگال استفاده کند اما جلوی مهمانان با دست غذا میخورد. این کارشان به معنی عصبانی کردن پدرو مادر نیست، منظورشان اثبات خود است.
در پایان توصیهای که به والدین دارید چیست؟
برخی از پیشنهادی به منظور کاستن از منفیکاری کودکان به شرح زیر است:
1. نرمش و انعطاف داشته باشید. این مرحله از رشد کودک را به خوبی بشناسید و جزو نیازهای رفتاری او بدانید. در عین حال انعطاف داشته باشید اما نه در حدی که کودک را آزاد و رها گذاشته و همه قوانین نادیده گرفته شود
2. امنیت با قاعده ایجاد کنید. والدین در این مرحله باید نقش فانوس دریایی را داشته باشند. راهنمای فرزندان باشند ولی در عین حال محدودیت برای خود قائل باشند. تکیهگاه امنی برای کودک باشند و از دور نور هدایتگرانه به آنها ببخشند اما محدوده فعالیت کودک را از او نگیرند و از دور مراقب او باشند. به آنها اجازه دهند محیط اطراف را کشف کنند و مانع خلاقیت آنها نباشند.
3. خانه را برای فرزندان امن جالب و دوستانه درست کنید. فضای خانه باید بهگونهای باشد که مجبور نباشید مرتب به او تذکر بدهید. در عین حال برای او اسباب بازیهای گران قیمت تهیه نکنید تا نگران خراب شدنشان نشوید.
4. از تنبیه پرهیز کنید. تنبیه کلامی چشم غره، تحقیر کردن و امثال اینهاست که همگی نتیجه معکوس میدهد. اثرات سو اینگونه رفتار به قدری در کودکان شدید است که ممکن است آثارش تا بزرگسالی هم مشاهده شود.
5.به کودکان حق انتخاب بدهید. وقتی کودکان یاد بگیرند که حق رای داشته باشند در زمان نوجوانی از بسیاری از مسائل و مشکلات پیشگیری خواهند کرد. در واقع با این آموزش رفتار، نه گفتن و قاطعیت را به کودکان بیاموزید.
6. قاطعیت داشته باشید. در اعمال قوانین ضروری و مرزهایی که برای کودکان خطرناک است استوار باشید. مثلا پریدن وسط خیابان، بازی با آتش و... .
7.تمرکز را در بچهها تقویت کنید. مثلا وقتی کودک کارتون میبیند او را دائم صدا نکنید یا وقتی نقاشی میکشد ریخت و پاش مداد رنگیهایش را به طور مرتب به او متذکر نشوید.
8. به کودکان فرصت دهید از ۲ تا ۷ سالگی که سن شکوفایی خلاقیت آنان است راهی را برای انجام کارشان پیدا کنند و عجولانه با آنها برخورد نکنید.
9. به بچهها پیشنهاد کنید و دستور ندهید. خواستههای خود را به جای دستور و تحقیر و تنبیه با لبخند زدن و پرسش همراه کنید. با این کار کودکان یاد میگیرند به آنها احترام گذاشته شود و از این رابطه لذت ببرند.
10.پیشنهاد مطبوع یا لذت بخش بدهید. مثلا در پایان بازی یا هنگام ترک پارک به آنها پیشنهاد کنید که برای خانه با هم به خرید میروید.
11. یادآوری کنید. یکی از مشکلات والدین در تربیت این است که فکر میکنند با یکی دو بار تذکر دادن کودک یاد میگیرد. این در حالی است که باید مدام به کودک نکات تربیتی را یادآوری کنید.
12. صبر داشته باشید. نکته مهم این است که در این سن باید برای مقابله با منفی کاری کودک وقتی دستور میدهید حداقل ۱۰ دقیقه صبر داشته باشید تا کودک عمل کند.
13. از روش محرومیت برای پایان دادن به کشمکشها استفاده کنید. با تمام نرمش و احترامی که برای کودکان قائل هستید مقابل رفتارهایی مثل داد زدن و قشقرق به پا کردن از روش محرومیت استفاده کنید. مثلا «امروز به پارک نمیرویم.»
14. در زمان فشارهای روانی انتظار کمتری از بچهها داشته باشید. در موقعیتهایی مانند تولد نوزاد جدید، طلاق یا مرگ نزدیکان حتی هنگام اسبابکشی کودکان فشار روانی بسیاری را تحمل میکنند و ممکن است ناسازگار بشوند. در اینگونه مواقع انتظار کمتری از کودک خود داشته باشید.
طاهره ثانوی کارشناس ارشد روانشناسی بالینی و مدرس دانشگاه
ویدیو مرتبط :
لجبازی کودکان
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
همه چیز درباره لجبازی کودکان
روانشناسی کودکان-كودك بدون آن كه درباره لجبازی قضاوتی داشته باشد یا آن را خوب یا بد بداند تنها لجبازی را به عنوان وسیلهای برای محك زدن واكنش دیگران به كار میگیرد.
آگاهی؛ دلیل لجاجت کودکان
لجبازی در امور مختلف حتی در موقعیتهای خاص یا مشابه خصلتی فراگیر در كودكان است. اغلب والدین در تقابل لجبازی كودك در دورههای مختلف زندگی وی كه به اشكال مختلف مشاهده میشود به مشكلات جدی برمیخورند و گاه به درماندگی میرسند.
با این حال كارشناسان علوم تربیتی لجبازی را خصلتی طبیعی و ضروری میدانند كه از تمایل كودك به كسب درجاتی از استقلال شخصیتی ناشی میشود و باید پذیرفته و كنترل شود. بر این اساس لجبازی نكردن كودك در هیچ زمینهای میتواند نشانه یك عارضه حاد روانی باشد كه باید برای درمانش اقدام كرد.
در مقابل، لجبازی شدید و كنترل نشده نیز از رفتارهای نامناسب والدین حكایت دارد. در حقیقت لجبازی مهار گسیخته نتیجه رفتارهای والدین و شرایط محیطی است كه كودك را به لجبازی بیشتر وادار میسازد. اگر كودكی لجبازی را از حد میگذراند باید ریشه این رفتار را در نحوه برخورد والدین و اطرافیان و تنبیهها و تشویقهای آنان جستجو كرد.
لجبازی و استقلال شخصیتی
كودكان از چه سنی و چرا شروع به لجبازی میكنند؟ كودك از 2 تا 3 سالگی لجبازی را شروع یا بهتر بگوییم كشف میكند. وی به درجهای از خودآگاهی و شناخت محیط و اطرافیان میرسد كه میفهمد رفتارش روی دیگران تاثیر میگذارد و واكنشها را برمیانگیزد. از این رو در برخی امور و هنگامی كه از وی كاری خواسته میشود لجبازی را به كار میگیرد تا واكنشها را مشاهده كند و كنجكاویاش ارضا شود. این كنجكاوی میتواند به همان رفتار یا خواسته مربوط باشد یا به شخص درخواست كننده.
كودك بدون آن كه درباره لجبازی قضاوتی داشته باشد یا آن را خوب یا بد بداند تنها لجبازی را به عنوان وسیلهای برای محك زدن واكنش دیگران به كار میگیرد. یادگیری نه گفتن و توانایی امتناع كردن قدرت لجبازی را در كودك بالا میبرد و به او در كشف دنیایی كه پیش رو دارد كمك میكند.
پس چطور میشود كه این لجبازی به صورت معضلی حاد درمیآید و مایه دردسر والدین و حتی خود كودك میشود؟ پاسخ به این پرسش نیز حقایقی دیگر را آشكار میسازد. واكنش اطرافیان بویژه والدین كه كودك از نظر عاطفی به آنان وابسته است تعیین كننده ضعیف یا قوی شدن لجبازی در كودك است. واكنشهای هیجانی، عصبی و تنبیه گونه در برابر لجبازی میتواند ابعاد آن را گسترده كند و لجبازی را به عادتی دائمی برای كودك تبدیل سازد.
از سوی دیگر ممكن است این رفتارهای نادرست از سوی والدین نیاز كودك به امتناع و ارضای كنجكاوی را سركوب كند. در چنین شرایطی دیگر نباید انتظار داشت استقلال شخصیتی كودك در سنین بالاتر رشد كند و شكل بگیرد.
والدین باید بدانند لجبازی كودك خصلتی طبیعی است كه باید پذیرفته شود. گاهی كودك به لجبازی به چشم یك بازی نگاه میكند و میخواهد والدین را در این بازی شریك سازد. معلوم است كودكانی چنین رفتاری از خود نشان میدهند كه نیاز آنها به بازی و لذت بردن در كنار والدین و همچنین تماس فیزیكی با بدن والدین در آنها ارضا نمیشود. ممكن است كودك لجبازی را به نشانه قهر انجام دهد و بخواهد به والدین بفهماند دلخور یا مخالف است. در حقیقت لجبازی كودك در هر زمینهای معنای خاص دارد كه باید درك و شناسایی شده و سپس مشكل برطرف گردد. بدترین حالت آن است كه كودكی لجبازی را از حد بگذراند و والدین گمان كنند این كودك ذاتا لجباز است. چیزی به نام لجبازی یا پرخاشگری و ناسازگاری ذاتی وجود ندارد، بلكه هر معلولی در كودكان علتی دارد كه باید برطرف شود. ناگفته نماند كه نوعی از لجبازی نیز وجود دارد كه با استقبال والدین همراه است و از همین طریق تقویت میشود. در این حالت كه به لوس شدن تعبیر میشود كودك امتناعها و اصرارهای بیجا را به بازیچهای برای جلب توجه و بلكه رضایت والدین تبدیل میكند و از همین طریق تاثیری عاطفی بر والدین میگذارد تا به خواستهاش برسد.
چه باید كرد؟
ممكن است لجبازی كودك امتناع طبیعی وی از درخواستهای مكرر و آمرانه والدین باشد كه براساس استقلال شخصیتی صورت میگیرد. برخی امتناعها نیز دلایل مشخص جسمی و روانی دارد.
كودك باید حق انتخاب داشته باشد و این انتخاب فقط به لباس، وسایل شخصی و... محدود نمیشود. هر كودكی با توجه به سن و میزان دركش به درجهای از استقلال شخصیتی و اعمال نظراتش در انتخابهای گوناگون تمایل دارد. كودكان از طریق لجبازی و پافشاری بر آنچه میخواهند شخصیت خود به عنوان یك فرد مستقل را میسازند و تقویت میكنند. والدین باید به لجبازیهای كودكان برای مثال هنگام امتناع از خوردن یك نوع غذا، انجام ندادن برخی امور روزمره مانند تعویض لباس یا نظافت شخصی و... احترام بگذارند و در صورت ضرورت به جای برخورد قاطع و احتمالا مقابله به مثل كودك را متقاعد كنند، ناز او را بكشند، دلیلش را برای امتناع جویا شوند، اگر مشكلی هست برطرف كنند و در نهایت از موقعیتی كه كودك در آن به لجبازی میپردازد برای ایجاد ارتباط عاطفی و كلامی قویتر با وی استفاده كنند.
گاهی كودك به دلیل استفاده از انواع تنقلات چرب و شور اشتها ندارد و غذا نخوردن را به دستاویزی برای لجبازی و تاثیرگذاری بر والدین به كار میگیرد.
بدغذایی مشكلی رایج میان كودكان امروزی است و بسیاری از والدین آن را به لجبازی و ناسازگاری كودك برای همراهی در غذا خوردن با خانواده یا والدین نسبت میدهند. در حالی كه مهمترین دلیل بروز بدغذایی بیاشتهایی ناشی از مصرف تنقلات به مقدار زیاد یا در زمان نامناسب برای مثال ساعتی پیش از وعده اصلی غذایی است.
تنبیه بدنی ممنوع
مشاركت دادن كودك در انجام امور، مشورت خواستن از وی بویژه در اموری كه مستقیم به كودك مربوط میشود، برای مثال در چیدمان اتاقش، احترام گذاشتن به خواست و سلیقه كودك، تشویق مناسب و به اندازه در صورت انجام كارهای خوب و درست، شناختن هدف وی از لجبازی و توجه كافی به كودك به نظر كارشناس علوم تربیتی مهمترین روشهای كاهش لجبازی در كودك است.
فراموش نشود لجبازی كودك یك روزه شكل نمیگیرد و یك روزه هم برطرف نمیشود.
لجبازی برای كودك به مرور به یك عادت و خصلت رفتاری و همچنین روشی برای پیشبرد كار، جلب توجه و اظهار وجود تبدیل میشود و رفع آن نیازمند زمان و توجه است. نكته اصلی درباره لجبازی كودك اجتناب از تنبیه وی است. لجبازی یك خصلت بد و پلید نیست و برای كودك هدف محسوب نمیشود. بر این اساس در مقابل لجبازی وی نباید از حربه تنبیه استفاده كرد.
تنبیه بدنی هم به كلی مطرود است و از نظر كارشناسان حتی نیشگون یا سیلی آرام نیز تنبیهی مخرب برای روان كودك محسوب میشود. تنبیه بدنی به جای جسم، روان كودك را نشانه میرود و تاثیری بسیار مخرب برجا میگذارد. تنبیه بدنی به مدت طولانی و حتی برای همیشه در یاد كودك میماند و همین فراموش نكردن بخوبی گویای تاثیر مخرب آن بر روان كودك است.
منبع : jamejamonline.ir