کودکان
2 دقیقه پیش | با بطری نوشابه برای پسر کوچولو هواپیما بسازیدبه جای خریدن اسباب بازی های گران قیمت ، می توانید با استفاده از ابزاری که در خانه در اختیار دارید اسباب بازی هایی با کمک فرزندان خود بسازید که هم در هزینه ها صرفه جویی می ... |
2 دقیقه پیش | از رایحه درمانی نوزادان بیشتر بدانیدآیا شما می خواهید برای مراقبت از نوزاد خود، یک رویکرد جامع تری را انتخاب کنید؟ آیا شما به عنوان یک پدر و مادر به دنبال درمان های طبیعی برای بچه های کوچک خود هستید؟ آیا می ... |
كودك شما هم دروغ میگوید؟
همه بچهها در سنین خاصی این عادت را پیدا میكنند اما مهم این است كه راه برخورد با این رفتار طبیعی را یاد بگیرید و كاری كنید كه تبدیل به یك عادت غیرطبیعی نشود!
آرام دختری 5 ساله است كه چند وقتی است حرفهای عجیب و غریبی میزند. مثلا میگوید كه گربه دوچرخهاش را خراب كرده! اگر از او بپرسم چرا دندانهایت را مسواك نمیزنی میگوید، مربی مهدكودكشان گفته نباید دندانهایشان را مسواك بزنند! خوب این مسائل برای من قابل تشخیص است و میفهمم كه دخترم دروغ میگوید ولی در مورد خیلی چیزهای دیگر نمیتوانم واقعیت حرفهایش را بفهمم. به علاوه، نگران دروغگویی او هم هستم. چرا آرام، دروغ میگوید و برای درست شدن این رفتار او چه باید بكنم؟
كودكان پیشدبستانی از خودشان داستانهایی را سر هم میكنند كه حقیقت ندارند یا چیزهایی را كه واقعا اتفاق افتاده بسیار بزرگ و اغراقآمیز تعریف میكنند. در این سن، بچهها در اوج خیالبافی هستند و هنوز كاملا تفاوت بین خیالها و واقعیت را نمیدانند. كودك معمولا چیزی راتعریف میكند كه واقعا دوست دارد اتفاق بیفتد. وقتی كودك شما از این قبیل داستانها تعریف میكند، 2گونه میتوانید عكسالعمل نشان دهید: نخست اینكه فقط گوش كنید و هیچ حرفی درباره راست یا دروغ بودن ماجرا نزنید و دوم اینكه سعی كنید، كمی واقعیت به داستان كودكتان اضافه كنید: مثلا اگر پسرتان میگوید من میتوانم با دوچرخهام از اینجا تا دریا بروم، بگویید:«دوست داری كه بتوانی بروی. مگه نه؟»
دروغ گفتن در بین بچههای پیشدبستانی بسیار شایع است. كودكان در این سن حتی نمیدانند كه دروغ گفتن كار بدی است و به همین دلیل والدین در این سن نباید كودكان را به دلیل دروغ گفتن تنبیه كنند. برعكس باید از این فرصت برای آموزش این موضوع كه دروغگویی كاری اشتباه است، برای كودك استفاده كنند.
وقتی بچهها به سن مدرسه نزدیك میشوند، یعنی از 6، 7 سالگی، دیگر كاملا میفهمند كه دروغگویی كار نادرستی است. در این زمان كمكم باید با آنها جدیتر برخورد كنید و اصول و قوانین روشنی برای راستگویی در خانه وضع كنید. در این سن، حتی میتوانید از سیاست تنبیه و تشویق برای راستگویی فرزندتان استفاده كنید. بچهها در این سن به چند دلیل دروغ میگویند:
- برای فرار از تنبیه: بسیار پیش میآید كه بچهها كار نادرستی كردهاند و برای اینكه از تنبیه دنبال آن فرار كنند، دروغ میگویند.
- برای تاثیر گذاشتن روی دیگران: ممكن است بچهها برای خوب جلوه دادن خودشان، داستانی را مثل بچههای پیشدبستانی سر هم كنند یا حقیقت را اغراقآمیز جلوه دهند. آنها همچنین از این شیوه برای جلب توجه و تشویق دیگران استفاده میكنند.
- برای به دست آوردن چیزی كه میخواهند.
- برای دفاع از دیگران: در این سن بچهها بسیار نسبت به دوستان و اعضای خانواده وفادار هستند و برای اینكه از آنها دفاع كنند، دروغ میگویند.
- برای اینكه میبینند والدین دروغ میگویند: وقتی بچهها شاهد دروغ گفتن بزرگترها، به ویژه افراد مهمی مثل والدین و معلمشان هستند، خودشان نیز به دروغگویی رو میآورند.
اینكه بفهمید چه وقت فرزندتان راست میگوید و چه وقت دروغ، چندان كار سادهای نیست اما نشانههایی وجود دارد كه با كمك آنها میتوانید این موضوع را تشخیص دهید:
- حالت چهره: وقتی كودك راست میگوید، حالت چهرهاش آرام و عادی است، در حالی كه موقع دروغ گفتن اضطراب دارد و این اضطراب در چهره آنها میتواند مشخص باشد.
- واضح بودن جملات: باید به آنچه فرزندتان میگوید، كاملا گوش دهید. وقتی كودك دروغ میگوید، جملاتش نامفهوم و باورنكردنی هستند و با یكدیگر همخوانی ندارند.
- پاسخهای ناگهانی: وقتی بچهها دروغ میگویند، همان لحظه داستان را میسازند و بنابراین نوعی شتابزدگی در پاسخهای آنها دیده میشود، اگر میخواهید حقیقت را بدانید، چند سوال اضافهتر بپرسید.
یكی دیگر از دلایل دروغگویی بچهها در این سن، آن است كه به آنچه میخواهند برسند یا از چیزی كه دوستش ندارند، فرار كنند. به عبارتی، آنها مانند آدمبزرگها برای رسیدن به منفعتشان دروغ میگویند! اما تفاوت آنها با آدمبزرگها این است كه نمیدانند این كار اشتباه است. در چنین موقعیتهایی نباید بیش از حد عكسالعمل نشان دهید بلكه باید به كودكتان بگویید این كار اشتباه است و گفتن حقیقت مهمتر از همه چیز است. با وجود آنكه در این سن، بچهها نمیدانند دروغگویی اشتباه است اما شما باید از این فرصت برای آموزش آنها استفاده كنید. به كودكتان بگویید از اینكه او به شما راست میگوید خوشحال هستید و او را تشویق به راستگویی كنید.
برای اینكه عادت كودكتان به دروغگویی را از بین ببرید، باید چند نكته را رعایت كنید:
- با او دوست باشید: بچههایی كه رابطه خوب و صادقانهای با والدین خود دارند، كمتر دروغ میگویند.
- با دروغ برخورد كنید: باید قوانین روشنی برای راستگویی و تنبیهات مشخصی برای دروغگویی داشته باشید. البته قبل از اینكه این قوانین را اجرا كنید باید كاملا آنها را به كودك شناسانده و توضیح دهید. دقت كنید كه تنبیه شما در مورد كارهای غلط كودك با تنبیه شما در مورد دروغگویی تفاوت داشته باشد و اگر كودك رفتار غلطی را انجام داده اما حقیقت را به شما میگوید، تنبیه او باید كمتر از وقتی باشد كه هم كار نادرست را انجام داده و هم در مورد آن به شما دروغ گفته است. به این ترتیب، كودك تشویق میشود كه حقیقت را بگوید.
- ثابتقدم باشید: اگر قرار است دروغگویی تنبیهی بهدنبال داشته باشد، هر بار كودك دروغ میگوید باید با همان تنبیه مواجه شود. اینكه با بعضی از دروغها برخورد كنید و با بعضی نه، كودك را گیج میكند. اگر قصد دارید یك بار او را به دلیل دروغگویی تنبیه نكنید، باید این را به او بگویید. مثلا بگویید: «خودت میدانی كه جریمه دروغگویی در خانه ما این است كه از بستنی بعد از شام خبری نیست، ولی چون بعدش خودت حقیقت را گفتی و چون امروز به مامان كمك كردی، جریمهات را میبخشم.»
- به دروغگو جایزه ندهید: اگر كودك بتواند با دروغ گفتن به خواستههایش برسد، بیشتر دروغگویی را ادامه خواهد داد. بنابراین وقتی متوجه دروغگویی فرزندتان شدید، باید حتما او را از منفعتی كه دنبالش بوده محروم كنید و به او توضیح دهید چون دروغ گفته، به خواستهاش نمیرسد.
- كودك را خجالت ندهید:وقتی فرزندتان دروغ میگوید، باید به او بگویید:«من از این كارت خوشم نمیآید» نه اینكه «من از تو خوشم نمیآید» یا «من تو را دوست ندارم.» كودكان باید بفهمند به دلیل رفتارشان است كه تنبیه میشوند، نه به دلیل اینكه خودشان آدم بدی هستند، والدین آنها را دوست ندارند.
- كودك را به دام نیندازید: وقتی میدانید او كار اشتباهی كرده نباید بهدنبال اعتراف گرفتن باشید، مثلا نباید از او بپرسید: «این كار، كار تو بود؟» وقتی جواب را میدانید، پرسشهای شما نه تنها كمكی به حل مشكل نمیكند بلكه كودك را در وضعیتی قرار میدهد كه دروغ بگوید. خیلی از بچهها در چنین موقعیتهایی برای فرار از تنبیه دروغ میگویند.
ویدیو مرتبط :
کمپانی دروغ ، دروغ را مرود بحث گذاشت !
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
چرا کودکان دروغ میگویند؟
پرسش:
علت دروغگويي كودكان چيست و شيوهي حل اين مشكل از سوي مادر و پدر كدام است؟
پاسخ:
دروغ گفتن كودكان، دلیلهای بسيار متفاوتي دارد. در ميان كودكان كمسنوسالتر، دروغگويي معنايي مشابه آنچه بزرگترها ميشناسند، ندارد بلكه بيشتر جنبهي خيالبافي دارد. بنابراين، قصد آنان هرگز فريب دادن ديگران نيست.
اما عمدهترين دليل دروغ گفتن از سوي كودكان در سنين بالاتر، فشار بزرگترها به آنان براي گفتن جزئيات دقيق يك ماجراست. اين تحت فشار قراردادن، كودكان را وادار به گفتن دروغ ميكند و از اينجا كودكان، دروغگويي را ياد ميگيرند چراكه دروغ گفتن، آنان را از تنبيهشدن بازميدارد و آنان، اين نكته را به تجربه و بر اثر رفتار اشتباه بزرگترها آموختهاند. پس کودک براي گريز از تنبيه شدن و مجازات، دروغ تحويل ميدهد.
درحقيقت، ريشهي بيشتر دروغها بهدليل احساس ناامني و وحشت از مجازات و تنبيه است، بنابراين، چنانچه كودك بهخاطر راستگويي، دربارهي اتفاقي ناخوشايند يا ناشايست، از سوي مادر و پدر و يا بزرگترها تنبيه نشود، به دروغگفتن پناه نميآورد.
هرچه كودك، بزرگتر ميشود، از مسؤوليت اخلاقي بيشتري برخوردار شده و چون دروغگويي، وجدانش را ميآزارد، بنابراين از دروغگفتن، بيشتر پرهيز ميكند.
پرسش:
آيا دروغ گفتن، يك شكل كلي است يا از نظر روانشناسي ميتوان انواعي براي آن درنظر گرفت؟
پاسخ:
خير، يك شكل كلي براي آن نميتوان درنظر گرفت بلكه بايد گفت آنچه كه ما به آن، دروغگويي كودكان اطلاق ميكنيم، بسته به سن، موقعيت و شرايطي كه او در آن قراردارد، متغير است. بنابراين، نميتوان هرنوع گفتهی خلاف واقع از سوي كودك را بهعنوان دروغگويي به معنايي كه بزرگترها از آن استنباط ميكنند، قلمداد كرد.
انواع مهم دروغگويي در كودكان را به صورت زير ميتوان دستهبندي كرد:
1-دروغ براي جلب توجه
زماني كه كودك، توجه مثبت دیگر افراد مانند همسنوسالان و بهخصوص مادر و پدر خود را دريافت نميكند، با دروغگويي و بزرگ جلوهدادن خود، سعي در جلب اين توجه خواهد كرد. فراموش نكنيد كه براي کودکان، گرفتن و جلب توجه مادر و پدر و بزرگترها حتي از نوع منفي آن، بهتر از فقدان هرگونه توجهي است.
2ـ دروغهاي خيالبافانه
اين نوع دروغگويي، مخصوص كودكان كمسنوسالتر و خيالپرداز است. اين نوع خيالبافيها و غيرواقعي بودن آنها را هرگز نبايد به روي آنان آورد و بهعبارتي، بهجاي هرگونه توجه و تمركز، بايد از كنار آنان گذشت.
3ـ دروغبازي
اين نوع دروغ، شبيه نوع قبلي يعني دروغهاي خيالبافانه است كه با آن، كودكان سعي دارند ديگران حوادث تخيلي يا بازيهاي آنان را باور كنند.
4ـ دروغ مبهم
كودك وقتي ناتوان از ابراز احساسها و فکرهای خويش است، با سرهمبندي و بههم چسباندن جملههايي، سعي در بيان آن احساسها دارد اما بزرگترها تصور ميكنند كه او در حال دروغگويي است.
5ـ دروغ انتقامجويانه
اين نوع دروغ، از نفرت و خشم كودك ناشي ميشود.
6ـ دروغ محدود و ساختگي
اين نوع دروغ، بيشتر وقتها از ترس تنبيه، تهديد و توهين مادر و پدر و يا مربيان و بزرگترها صورتميگيرد.
7ـ دروغ خودخواهانه
اين دروغ، حساب شده است و جهت فريب دادن ديگران صورتميگيرد و بهطور معمول براي بهدست آوردن يكچيز يا وضعيت مطلوب از سوي كودك، ابراز ميشود.
8ـ دروغ مصلحتي
كودكان، اين نوع دروغگويي را به حساب خودشان براي مراقبت از دوستي كه در يك وضعيت مشكل قراردارد و تحت فشار است، بيان ميكنند.
9ـ دروغِ عادتي يا عادتشده
اين نوع دروغها به دليل نتيجه گرفتنهاي قبلي از دروغهايي است كه پيش از اين، ابراز شده و بهعنوان يك الگوي رفتاري در دسترس اوست و برايش كاركرد داشته است.
پرسش:
بهترين روش براي پرهيزدادن كودكان از دروغگفتن، به غير از شناسايي دليلها و ريشههاي اين رفتار و تصحيح آنها، چه نوع عملكردي است؟
پاسخ:
مادر و پدر بايد از همان سنين اوليه با ظرافت و هوشياري، متوجه اين رفتار از سوي كودك خود باشند. اگر از همان دوران اوليه، كودك را بهخاطر دروغگويياش مورد طعن، مخالفت و يا استهزا و تنبيه قرارندهيد بلكه با آرامش، مهرباني و صبوري با او در اينباره صحبت كنيد، او نيز بهتدريج از اين نوع رفتار دست برميدارد، ضمن آنكه بايد برخورد مادر و پدر بهگونهاي باشد كه به كودك، احساس شرم و يا گناه تلقين نكنند بلكه زمينههاي بروز رفتار را از ميان بردارند.
مادر و پدر باهوش، بايد كودك خود را نه با دعوا و مشاجره و تنبيه بلكه با بيان مثالهاي خندهدار و شاد، از عواقب نامطبوع دروغگويي آگاه كنند. کودک با هدايت و رهبري صحيح از سوي پدر و مادر، خود را از دروغگويي بينياز ديده، بنابراين، اين عمل را بهعنوان يك الگوي رفتاري، بهكلي از دست خواهد داد چراكه راههاي بهتري براي جلب توجه خويش و يا بيان و ابراز احساسها و عواطف خود پيدا ميكند. به بيان ديگر، او كمكم ميآموزد و در خود، آن را تثبيت ميكند كه نه از ترس تنبيه و قانون و يا مجازات بلكه بهدليل كنترل از درون و وجدان فردياش، از دروغگفتن پرهيز كند.