کودکان


2 دقیقه پیش

با بطری نوشابه برای پسر کوچولو هواپیما بسازید

به جای خریدن اسباب بازی های گران قیمت ، می توانید با استفاده از ابزاری که در خانه در اختیار دارید اسباب بازی هایی با کمک فرزندان خود بسازید که هم در هزینه ها صرفه جویی می ...
2 دقیقه پیش

از رایحه درمانی نوزادان بیشتر بدانید

آیا شما می خواهید برای مراقبت از نوزاد خود، یک رویکرد جامع تری را انتخاب کنید؟ آیا شما به عنوان یک پدر و مادر به دنبال درمان های طبیعی برای بچه های کوچک خود هستید؟ آیا می ...

شیوه صحیح تربیت کودکان از زبان کارشناسان



شیوه صحیح تربیت کودکان

 

کلید اصلی شیوه تربیتی مناسب درک شخصیت خلق و خوی کودک است تا در کنار آن بتوانید استعدادها و تمایلات او را بهتر شناسایی کنید.

 

همه والدین دوست دارند فرزندانشان خوشحال، خوش رفتار و قابل احترام از سوی دیگران باشند.

فرزندانی که بتوانند به راحتی با دیگران تعامل ایجاد کنند. هیچ کس دوست ندارد به داشتن فرزندی بی تربیت متهم شود. روش های موثر آموزش، مسائل تربیتی و کمک گرفتن از مشاور می تواند به بهترین وجه ممکن به والدین در این راستا کمک کند.

 

اگر بخواهیم تعریف واضحی از تربیت ارائه کنیم باید بگوییم که تربیت، آموزش رفتارهای خوب و نشان دادن رفتارهای بد برای جلوگیری از انجام آن به کودک است. به عبارت دیگر، « تربیت » به کودک پیروی از مجموعه قواعدی را می آموزد و شامل روش های تنبیهی و تشویقی است. اما همین چند جمله در عمل چنان بر والدین دشوار است که گاه فاصله آن ها تا تربیت صحیح فرسنگ ها دور است.

 

اولین مرحله این است که والدین باید ویژگی های کودک خود را شناسایی کنند. اما باید توجه داشت که خود والدین به ۳ گروه تقسیم می شوند:

والدین مقتدر

که توقعات و خواسته های واضحی دارند و به احساسات کودک خود احترام می گذارند. آن ها انعطاف پذیر هستند و از روش حل مسئله به صورت مشارکتی با کودک خود استفاده می کنند. این دسته از والدین بهترین روش تربیتی را اتخاذ می کنند

 

والدین مستبد

که توقعات و خواسته های واضحی از فرزندان خود دارند اما به احساسات کودک خود توجهی نمی کنند و در واقع با رفتارهای خود به کودک می فهمانند « من پدر تو هستم پس هر چیزی که من می گویم درست است.» این شیوه مورد تایید نیست.

 

والدین آسان گیر

که به احساسات کودک خود بیش از حد توجه می کنند و این شیوه نیز مورد تایید کارشناسان نیست.

 

روش های تربیتی

شیوه تربیتی که برای فرزند خود انتخاب می کنیم ممکن است به رفتاری که از او سر می زند و سن او، خلق و خو و سبک تربیتی ما متفاوت باشد.

به برخی از این راهکارهای پیشنهاد شده اشاره می کنیم.

 

تشویق رفتارهای مثبت

پذیرش رفتارهای مثبت و تشویق او بهترین کار برای ادامه رفتارهای مثبت است. به عبارت دیگر وقتی کار مثبتی می کند کار خوبش را مورد تحسین قرار دهید.

 

بگذارید کودک خودش نتیجه طبیعی رفتارهای بدش را ببیند

نیازی به سخنرانی و سرزنش کردن نیست. بنابراین این بار که یک اسباب بازی را شکست، بی توجه به این کار به او بفهمانید که دیگر نمی تواند با آن بازی کند.

 

محرومیت

گاهی اوقات یک رفتار بد نتیجه طبیعی یا منطقی به همراه ندارد و یا فرصتی برای تبیین آن ها نداشته اید. بنابراین محرومیت می تواند به کودک ناپسند بودن رفتارش را نشان دهد. به عنوان مثال اگر کودک تا زمان معینی کاری که از او خواسته شده انجام ندهد نمی تواند برنامه عصر تلویزیون را تماشا کند. این شیوه به شرطی موثر است که محرومیت با نوع کار ناپسند کودک همخوانی داشته باشد.

 

جداسازی

این شیوه فقط زمانی موثر است که بدانید کودک دقیقا چه عمل خطایی را و چه اندازه عمدی انجام داده است. دقایقی او را در مکانی نه چندان راحت تنها بگذارید. این شیوه زمانی موثر می افتد که کودک بفهمد هدف از این محروم سازی چه چیزی بوده است.

این شیوه از ۲ سالگی به بعد موثر است و به ازای هر سال سن کودک می توان او را تنها گذاشت. مثلا برای یک کودک ۴ ساله، ۴ دقیقه جداسازی موثر است. در سنین پایین این روش بسیار موثر است زیرا محرومیت از حضور در کنار پدر و مادر برای کودک دشوار است.نباید فراموش کنیم که تنبیه جسمی کودک به افزایش پرخاشگری، خشونت و میل به ضربه زدن به دیگران و توجیه رفتارهای خشن از سوی کودک تلقی می شود و جایگاهی در شیوه های تربیتی موثر ندارد.

 

شیوه تربیتی خود را با خلق و خوی کودک مطابقت دهید

کلید اصلی شیوه تربیتی مناسب درک شخصیت خلق و خوی کودک است تا در کنار آن بتوانید استعدادها و تمایلات او را بهتر شناسایی کنید.

در مورد شیوه تربیتی خود تا حد امکان با کودک مشورت کنید.

 

به شخصیت کودک احترام بگذارید

حتی زمانی که قصد تربیتی دارید به او احترام بگذارید. بچه هایی که از پدر و مادر خود احترام می بینند بیشتر به آن ها احترام می گذارند اگر کمی سخت گیری کردید یا عصبانی شدید از او عذرخواهی کنید. همان طور که دوست دارید او با شما رفتار کند با او رفتار کنید.

 

صبور باشید

هر شیوه ای اگر عجولانه و با انتظارات نابه جا پیاده شود، نتیجه نخواهد داد. اگر با یک شیوه نتیجه نگرفتید مایوس نشوید و آن را ادامه دهید. قواعدی را که خود تعیین کرده اید هرگز زیر پا نگذارید و هرگز در مقابل دیگران از رفتارهای ناشایست او صحبت نکنید.

وقتی حرکتی ناشایست از او سر زد پس از اعمال شیوه تنبیهی مناسب از او نخواهید عذرخواهی کند یا درباره آن کار سخنرانی نکنید. به او کمک کنید پس از تنبیه به روال عادی برگردد.

 

بدایند کدام شیوه تربیتی با کودک شما تناسب دارد

قبل از اعمال تنبیه مطمئن شوید او منظور شما را از عملی که به نادرست انجام داده، فهمیده است. گاهی اوقات والدین منظور خود را به درستی بیان نمی کنند و یا توقعی فراتر از توانایی کودک از او دارند.

 

به دنبال ریشه بعضی رفتارها باشید

اگر رفتار ناشایستی به تکرار از او سر زد، بخشی از تلاش خود را برای علت یابی آن معطوف کنید. شاید کودک از واقعه یا حادثه ای متاثر شده و در واکنش به آن دست به رفتارهای نادرست و غیرقابل توجیه می زند. شاید تحت استرس قرار دارد و نمی تواند از آن به کسی بگوید. بنابراین با شناسایی ریشه این مشکلات سعی کنید بهتر به او کمک کنید.

منبع :khorasannews.com


ویدیو مرتبط :
شیوه های تربیت بهتر کودکان

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

شیوه های تعلیم و تربیت کودکان



 

بسياري از افراد در جامعه ما تربيت فرزند را وظيفه مادر مي دانند. گويا اين تنها مادر است كه بايد خانه داري كند، وسايل راحتي افراد خانواده را فراهم كند و در برخي موارد حتي بيرون از منزل مشغول به كار باشد و پدر با يك يا دو شيفت كار كردن، منزل را محل استراحت خود تلقي كرده و مي انگارد ورود به منزل به معناي رزرو يك اتاق در هتل است. در اين گونه موارد كدبانوي خانه است كه با وجود كار و مشغله فراوان مجبور است فشار بي اماني را تحمل كند.

 

 

 

 

 

اين گونه روابط ( كه اين روزها در بسياري از خانواده ها مرسوم شده است ) از دو جهت به تربيت صحيح و اصولي فرزندان لطمه وارد مي كند. اول اين كه كودك هيچ يك از والدين را به اندازه كافي نمي بيند و محبت لازمه را دريافت نمي كند و در نتيجه ي اين كمبود محبت، در بزرگسالي دچار عقده هاي رواني شده و نمي تواند محبت خود را به ديگران ابراز دارد. ثانياً مادر در اثر تحمل فشارهاي بي امان زندگي ممكن است شكيبايي خود را از دست داده و در برابر شيطنت هاي كودكان حركات نادرستي از خود بروز دهد ؛ حتي بازي بچه ها را با فريادهاي رعدگونه بر هم زده و با تمام اين رفتارها، تنها پرخاشگري را به كودكان خود بياموزد.



( علاوه بر اين كودك، رفتارهاي پدر را الگو قرار داده و در بزرگسالي براي زن و فرزند احترامي قائل نخواهد شد. در نظر او جنس مؤنث تنها براي ايجاد رفاه حال مذكران آفريده شده، همانطور كه مادرش بود )

 

از تمام اينها گذشته، شايد بتوان از كمي ساعات حضور پدر در منزل در دوران كودكي چشم پوشي كرد ؛ اما وقتي فرزند به سن نوجواني رسيد ديگر حضور مادر كافي نيست. در اين بُرهه، احتياج عاطفي به حضور پدر كاملاً مشهود است. البته واكنش دختران و پسران به عدم حضور پدر متفاوت است.

 

دختران در سن بلوغ به جنس مخالف گرايش پيدا مي كنند. آنها چون نياز به محبت پدرانه را در خانه دريافت نكرده اند، سعي مي كنند چنين محبتي را بيرون از منزل به دست آورند. پسران نيز ممكن است الگوهاي نادرستي را براي خود ملاك رفتار مردانه قرار داده و رفتارهاي ناسازگارانه اي از خود بروز دهند. فردي كه از كودكي مورد بي مهري والدين و اطرافيان قرار گيرد الگويي براي ابراز محبت به ديگران را نمي آموزد و نمي تواند عواطف و احساسات خود را به ديگران منتقل كند. حال پسركي را در نظر بگيريد كه در محيط منزل به هر شكلي از عواطف و احساسات پدر محروم است ( پدر حضور فيزيكي و يا عاطفي كمتري در منزل دارد ).

 

او براي جلب محبت ديگران خصوصاً پدر دست به هر كاري مي زند و چون مي بيند تنها هنگامي كه مرتكب كار خطايي مي شود مورد توجه قرار مي گيرد، پس شروع مي كند به واكنش هاي منفي، لجاجت، پرخاشگري، بد دهني و در نوجواني بزهكاري. اين ناسازگاري ها زماني به اوج خود مي رسد كه نوجوان اسير باندهاي بزهكارانه شده و با اندكي محبت از طرف آنها، جذب شخصيت دروغينشان شده، كم كم از پرخاشگري كلامي به قتل، دزدي، اعتياد و ديگر مفاسد اجتماعي كشيده مي شود. زيرا انحرافات اخلاقي مثل دايره اي، تسلسل وار هستند. دزدي به دنبال نياز، گاه نياز در اثر احتياج به پول براي تهيه مواد مخدر، اعتياد در اثر دوستي با دوستان ناباب و....

 

 

جامعه


محيط اجتماعي در حد قابل توجهي در چگونگي تكوين شخصيت و زندگي انسان تأثير دارد ؛ چنانچه كودك در محيط نامناسبي پرورش پيدا كند، جايي كه پرخاشگري، اولين و آخرين راه حل هر كاري است. كودك روش زندگي خود را از محيط مي آموزد و ياد مي گيرد چگونه رفتار كند. كودكي كه در محيطي نامناسب رشد كند ياد مي گيرد براي رسيدن به مقصود، پرخاشگرانه رفتار كند. پس در كودكي تير و كمان را به عنوان وسيله دفاعي با خود حمل مي كند و در نوجواني چاقو و يا ديگر آلات در دسترس ( اسلحه سرد ). زيرا محيط زندگي خود را، محيطي ناامن تلقي مي كند و طبيعي است به نوعي از خود دفاع كند و از آنجا كه دفاع منطقي را نياموخته از همان روش معمول بهره مي جويد كه ديگران ( اطرافياني كه رفتار آنها را براي خود الگو قرار داده ) استفاده مي كرده اند.

 


مسئله وراثت و محيط


بعضي از محققان معتقدند بزهكاري هاي نوجوانان و حتي بزرگسالان تنها در اثر زيستن در شرايط نامساعد نيست. بلكه تا حدي زمينه ارثي در بروز اين مشكلات وجود دارند. اين تفكر از فرهنگ هاي باستاني شروع شده وتا به امروز ادامه يافته است.


آنچه امروزه در يك ديد واقع بينانه به اثبات رسيده آن است كه توارث، عامل مهمي در تعيين چگونگي واكنش شخص در مقابل محيط است، اما عامل اصلي نيست.

 

 

تعلیم و تربیت

 

چند توصيه


اصلاح وضعيت اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي خانواده ها گامي است مهم در جهت پيشگيري از بروز اعمال شنيع و جنايتكارانه در افراد جامعه. جامعه شناسان جنايي لوح ضمير كودك را همچون آئينه اي پاك و شفاف مي دانند كه هر گونه نقش نيك و بد را در خود مي پذيرد.

 

از آنجا كه خانواده به عنوان ابتدايي ترين محيط رشد و تكامل و والدين اولين الگوهاي رفتاري كودك به حساب مي آيند و مي توانند تأثير شگرفي در نحوه زندگي و افكار و عقايد فرد به جا بگذارند، لذا رفتار صحيح خانواده و توجه به شناخت نيازها، علائق و خواسته هاي كودك، بسيار اساسي به نظر مي رسد. اين اصلاح موقعيت خانواده در درجه اول با آموزش، ميسّر مي شود. بسيار مفيد است كه براي مادران باردار قبل از تولد نوزاد كلاس هاي آموزشي جهت رفتار با كودك تشكيل شود.

 

زماني كه دختران قبل از ازدواج، آموزش شيريني پزي و آشپزي را به عنوان نكته اي مثبت براي زندگي مي دانند، آيا تربيت فرزند كه بسيار اساسي تر و حساس تر از اين امور است كلاس آموزشي نمي طلبد ؟ معمولاً مراكز بهداشت و تنظيم خانواده در بيمارستان ها، خصوصيات ظاهري، قد، وزن و بيماري هاي كودكان را كنترل مي كنند ؛ چه خوب است اگر در كنار اين مراكز بهداشت جسمي، مكان هايي نيز جهت بهداشت رواني افراد خانواده تشكيل شود تا هرگاه مادران با مشكل تربيتي مواجه شدند از طريق اين مكان ها رهنمودهاي لازم را دريافت كنند.



پرورش نونهالان و آموزش چگونه واكنش نشان دادن نسبت به موقعيت هاي مختلف در جامعه، از اهميتي به مراتب بالاتر برخوردار است. آموزگاران به عنوان مربياني كه ساعات زيادي را در مدرسه صرف تربيت نوجوانان مي كنند بيش از هركس ديگر قادرند انحرافات اخلاقي را در نوجوانان تشخيص داده و در مراحل اوليه كنترل كنند. پس بياييد يك بار ديگر رسالت عظيم والدين و آموزگاران را به آنها يادآور شويم.