کودکان


2 دقیقه پیش

با بطری نوشابه برای پسر کوچولو هواپیما بسازید

به جای خریدن اسباب بازی های گران قیمت ، می توانید با استفاده از ابزاری که در خانه در اختیار دارید اسباب بازی هایی با کمک فرزندان خود بسازید که هم در هزینه ها صرفه جویی می ...
2 دقیقه پیش

از رایحه درمانی نوزادان بیشتر بدانید

آیا شما می خواهید برای مراقبت از نوزاد خود، یک رویکرد جامع تری را انتخاب کنید؟ آیا شما به عنوان یک پدر و مادر به دنبال درمان های طبیعی برای بچه های کوچک خود هستید؟ آیا می ...

دلایل کتک کاری در کودکان



کتک کاری,کتک کاری در کودکان,دعوای کودکان,دعوا کردن کودک

در این مقاله علل کتک کاری در کودکان اشاره شده است

اگر حالا دخالت نکنید و وارد عمل نشوید وقتی بزرگتر می‌شوند به فردی کاملا زورگو تبدیل می‌شوند، چون که راه دیگری برای رفع احتیاجات خود پیدا نمی‌کنند.

دعوای کودکان
علی یک بچه 3 ساله است که گاه گاهی برادر خود را می‌زند. این کار چیزی شبیه به زورگویی است. برای علی مهم نیست که مادرش راجع به او چه فکری می‌کند. علی نمی‌داند چگونه در این سن احساسات خود را بروز دهد. مادرش می‌گوید من اصلا رفتارهای کودکم را دوست ندارم.

وقتی كه كودك راه رفتن و تكلم را بیاموزد روش‌های بیان مشكلات هیجانی او هم توسعه می‌یابد. در این حال ممكن است مشكلات هیجانی خود را از راه تخریب و عدم تحرك و مخالفت‌جویی و منفی‌كاری و مانند اینها ابراز كند. کودکان نو پا به طور مداوم علت و معلول ها را امتحان می‌کنند. با خود می‌گویند اگر من این کار را انجام دهم چه اتفاقی خواهد افتاد؟ و آنها تنها وسیله خود را به کار می‌گیرند. آنها مهارتی ندارند تا به روشی منطقی آنچه را که می‌خواهند به دست آورند، بنابراین ممکن است به طور سمج و سرسخت عمل کنند.

با این وجود درست نیست که بنشینید و کودکانتان هر کار که می‌خواهند انجام بدهند. اگر حالا دخالت نکنید و وارد عمل نشوید وقتی بزرگتر می‌شوند به فردی کاملا زورگو تبدیل می‌شوند، چون که راه دیگری برای رفع احتیاجات خود پیدا نمی‌کنند. در اینجا بعضی راهها برای پایان دادن به پرخاشگری کودکان را مطالعه کنید.
 
به کدام دلیل کودک کتک کاری می کند؟
شاید عصبانی است : عصبانیت شایع‌ترین مشكل بچه‌هاست. این عصبانیت در واقع تجلی درد و ناكامی كودك به دلیل ناتوانی او در كنترل جهان اطراف است. از آنجا كه كودك نوپاست، هر چند احساسات او بسیار قوی است اما وسیله كافی برای ابراز ناامیدی را ندارد و همین او را بیش از پیش ناامید كرده و از عصبانیت منفجر می‌كند. در نهایت او با تنها وسیله‌ای كه در اختیار دارد به دیگران حمله می‌كند یعنی با كتك زدن.

 جلب توجه منفی می‌کند: كودك نیاز به توجه دارد به‌طور معمول او ترجیح می‌دهد از راه‌های مثبت یعنی با انجام كارهای خوب این توجه را به‌دست آورد اما اگر تشویق كارهای خوب به اندازه كافی نباشد و كودك مورد بی‌توجهی قرار گیرد، برای او توجه منفی هم بهتر از بی‌توجهی است. كودكی كه اغلب مورد غفلت واقع می‌شود ممكن است پس از مدتی كشف كند كه اگر جنگ و دعوا راه بیندازد و دیگران را بزند در مركز توجه دیگران قرار می‌گیرد.
 
هیجاناتش برونی‌سازی می‌کند: پسربچه‌ها یک مکانیسم دفاعی دارند که به آن برونی‌سازی کردن می‌گویند. به این معنا که اگر یک مشکل روان‌شناختی داشته باشند معمولا با درگیر شدن با محیط سعی می‌کنند آن مشکل را برطرف کنند یا هیجان منفی را کم کنند. در دخترها بیشتر به این صورت است که آنها را درونی‌سازی می‌کنند.

سه عامل وجود دارد که در بیماری‌ها باید به آن توجه شود؛ یکی رفتار انفعالی جدی است که در آن کودک کاری به کسی ندارد و برای خودش بازی می‌کند، دوم رفتار پرخاشگرانه و دیگری رفتار وسواس‌گونه است. اگر این 3 نوع رفتار در کودکان مشاهده شود باید حتما با مشاور مشورت شود تا بررسی انجام و اطمینان حاصل شود که مسئله خاصی وجود ندارد. والدین باید توجه داشته باشند که هرکدام از این رفتارها باید در مدت طولانی با کودک همراه باشد تا نیاز به بررسی داشته باشد اما به طور کلی علل و درمان متفاوتی برای این نوع رفتار وجود دارد.

عامل دیگر می‌تواند جلب کردن توجه منفی باشد. بی‌توجهی والدین می‌تواند برای کودکان تولید خشم کند و در این صورت رفتارهای ناسازگارانه‌ای از خود نشان می‌دهند. وقتی چنین رفتاری بروز می‌کند والدین مجبورند به آن رفتار توجه کنند. به این ترتیب کودک توجهی را که ندارد از این طریق کسب می‌کند و در او تقویت می‌شود.

نداشتن الگوی خوب: كودكان اگر ببینند والدین آنها تنبیه بدنی را به‌كار می‌برند، بیشتر تمایل به کتک زدن بچه های دیگر پیدا می‌كنند. اگر راجع به رفتار خشن كودك نگران هستید، نباید به او اجازه دهید شما را در حال كتك زدن حتی به‌عنوان تنبیه ببیند.

 اختلال بیش‌فعالی: مسئله دیگری که وجود دارد طیف اختلالات بیش‌فعالی و اختلال سلوک و نافرمانی مقابله‌ای است که اگر در تاریخچه خانوادگی چنین مشکلاتی وجود داشته باشد می‌تواند به ارث برسد و کودک از همان ابتدا حالت ناسازگارانه‌ای داشته باشد. سۆال مهم اینجاست که این کودک از قبل این حالت را داشته یا به تازگی این رفتار را شروع کرده، تاریخچه خانوادگی این کودک و شرایط خانوادگی در این رفتار کودک بسیار مهم است.

این یک نشانه است: نمی‌توان به صورت واضح درباره مشکل این کودک صحبت کرد چون طیف عوامل گوناگونی در بروز رفتار موثر است اما در میان پسربچه‌ها این یک نشانه است. ممکن است این رفتار در یک جایی از خانواده یادگیری یا تقویت شده باشد. ممکن است مادر افسرده هنگام رسیدگی به کودک پرخاش کرده باشد.

 چند توصیه برای زمانی که کودک شما بقیه را می‌زند یا گاز می‌گیرد!
** لحظه‌ای درنگ کنید. اگر می‌بینید کودک پرخاشگری می‌کند سریع به رفتار او پایان بدهید. سعی کنید با آرامش با او صحبت کنید، اگر به حرف های شما گوش نمی‌دهد، او را کناری کشیده و به او بگویید رفتارت از کنترل خارج است، باید کمی‌آرام بگیری.

** از کودک توضیحی راجع به رفتارش نخواهید. وقتی از کودک بپرسید به چه دلیل فلان کار را کردی، با خود فکر می‌کند بعضی مواقع هست که کار او درست است و حق دارد فلان کار را انجام دهد. این هم به این معنی نیست که دنبال دلیل کار او نگردید. اگر فرزند شما موهای دوست خود را می‌کشد به این دلیل که به او اجازه نمی‌دهد سرسره بازی کند، شما وارد عمل شوید و به آنها بگویید به نوبت، بازی کنند. کودک با این کار متوجه می‌شود که باید منصف باشد و اگر مشکلی پیش آمد با شما در میان بگذارد تا شما موضوع را حل و فصل کنید.

** ارتباط كلامی را یاد دهید. کودک باید بیاموزد که از كلمات برای بیان احساسات منفی‌اش استفاده كند. به كودك یاد بدهیم در زمان مناسب بگوید «الان عصبانی هستم!» وقتی كـودك بتواند احساسات خود را مستقیما و مانند افراد بالغ بیان كند، شیوه كتك زدن به تدریج متوقف می‌شود.

**سعی کنید نتیجه بگیرید. بعضی کودکان هر نوع توجهی را دوست دارند. از این رو زمانی که کودک کار اشتباهی را انجام می‌دهد و شما خشمگین می‌شوید، کودک ذوق می‌کند (با خود می‌گوید مامان را دیوانه کردم) و انگیزه پیدا می‌کند که دفعه بعد هم این کار را تکرار کند.

**احساساتش را تصدیق كنید. كودك می‌زند چون نمی‌تواند احساسات خود را به ما منتقل كند. وقتی به احساسات كودك آگاه باشید و آن ‌را تصـدیق كنید، دیگر دلیلی برای كتك زدن وجود ندارد. مثـلا به او بگـویید «حتمـا از اینكه به تـو اجـازه نداده‌ام این‌كار را بكنی خیلی ناراحت هستی!» با این جمله به او نشان می‌دهید كه احساس او را درک کرده‌اید و به او حـق می‌دهید كه احسـاس عصبانیت كند و این طبیعی است. آنچه ما با این کار به او می‌آموزیم، این است كه با روشی غیر از كتك زدن عصبانیت خود را ابراز كند.

 **بدانید رفتار کودک شما به احساسات دیگران هم ربط دارد. کودکان نوپا آگاه نیستند که رفتار آنها روی دیگران اثر می‌گذارد. کودک باید بداند که دوستان او چه احساسی پیدا می‌کنند، وقتی او آنها را گاز می‌گیرد، به کودک بگویید درست است که او دوست ندارد اسباب بازی های خود را به بقیه افراد بدهد، اما کتک زدن آنها هم کار درستی نیست.

** به کودک خود کمک کنید آرام بگیرد. کودکان نوپا وقتی ناراحت می‌شوند کنترل خود را از دست می‌دهند. بعد از کمی ‌وقت با کودک خود صحبت کنید و بگویید درست است که ناراحت می‌شوی، اما با این کار دیگران را هم ناراحت می‌کنی. بدین صورت به کودک خود کمک می‌کنید احساساتش را درک کند و آنها را رده بندی کند.

** کودکان را مجبور نکنید که با دیگران شریک شوند. بعضی مواقع کودک شما نمی‌خواهد بقیه بچه ها را به بازی راه دهد بنابراین به طور سرسختانه رفتار می‌کند، اما در واقع این جزئی از رفتار اجتماعی می‌باشد. در یک گروه کوچک، کودک در موقع بازی اگر یکی از هم بازی های خود را بیرون کند رضایت دیگر دوستان خود را به دست می‌آورد و با خود می‌گوید، عجب زوری دارم. راه حل: وقتی کودک شما پیش دوستان خود نیست با او صحبت کنید و بگویید که شما مشاهده کردید چه اتفاقی افتاد، و اینکه صحیح نیست که کسی را از بازی بیرون کند.

** مهارت های حل مشکل را به او یاد بدهید. یک بازی ساختگی را ترتیب دهید و با کودک خود هم بازی شوید و بدین طریق به او راههای مثبت برای حل مشکل را یاد دهید. در این بازی وانمود کنید که یکی از دوستان کودک خود می‌باشید که اسباب بازی او را برداشته است. به او یاد دهید که چطور با دوست فرضی خود صحبت کند (این اسباب بازی من است، لطفا آن را به من برگردان)، و اگر این کار بی فایده بود به او بگویید که باید در این مواقع از یک بزرگتر کمک بگیرد. با این کارها حتما نتیجه خواهید گرفت.

**اگر تا حالا دیده اید یک بچه من من کنان ابراز تاسف می‌کند، شاید با خود فکر کنید که بی‌فایده است که از او درخواست عذرخواهی کنید. آیا فکر می‌کنید در این سن بدجنس است؟ ممکن است این طور نباشد، اما حتی اگر امروز عذر خواهی نکند، بهتر است به او یاد دهید که این کار را تمرین کند تا شاید روزی آن را انجام دهد. و کودک متوجه خواهد شد که عذرخواهی کردن و متاسف بودن به چه معنی است. بنابراین به او کمک کنید عذرخواهی کند و آن را به زبان بیاورد. دلسوز باشید، و به او بگویید ابراز تاسف سخت است اما چون او کار اشتباهی انجام داده، نیاز است که عذرخواهی کند.

 منابع: مجله سیب سبز

سیمرغ
تبیان


ویدیو مرتبط :
چگونه عصبانیت، کتک کاری و بددهنی کودکان را کنترل کنیم؟

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

دلایل اختلالات زبان در کودکان !



زبان وسیله بیان عقاید و نظرات است که به کمک علایم و بر طبق قواعد و دستور زبان و علم معنی بکار می‌رود. زمانی زبان دچار نقص و نارسایی می‌شود که بگونه‌ای صحبت کردن برخلاف قواعد دستوری باشد. یا غیر مفهوم بوده و یا از نظر شخصی و فرهنگی مطلوب نباشد. یا اینکه دستگاه صوتی (زبانی) مورد سو استفاده (بد زبانی) قرار گیرد.

 

کودک

 

کودک معمولا در حدود 12 ماهگی اولین کلمات را بر زبان می‌راند و حدود 18 ماهگی تا 2 سالگی اولین جملات ساده و ابتدایی را می‌سازد. و بتدریج قادر به سخن گفتن و بیان نظرات خود و درک مطالب و مفاهیمی‌ که در صحبت دیگران نهفته است، می‌گردد. چنانچه در حدود سنین فوق بطور طبیعی و عادی نتواند در بیان مقصود خود از کلمات و جملات متناسب استفاده نماید و همچنین مشکلاتی در فهم مطالب داشته باشد و یا به عبارت ساده تر دیر زبان باز کند، احتمالا از نظر گویایی دچار نارسایی و اختلالاتی است.

 

 

 

دلایل اختلالات زبان


عقب ماندگی ذهنی و تاخیر در مهارتهای زبانی


بعضی از کودکان در زمانی که انتظار می‌رود، بطور طبیعی قادر به گفتن کلمات و یا ساختن جملات و سخن گفتن نیستند. به احتمالی دچار عقب ماندگی هوشی می‌باشند. برای آنکه کودک قادر به تکلم باشد باید از میزان لازم بهره هوشی برخوردار باشد. کودکانی که دچار عقب ماندگی شدید ذهنی هستند معمولا فقط برای بیان خواسته‌های خود از گریه ، فریاد و صداهای نامفهوم استفاده می‌کنند.


 

اختلالات عاطفی و نارسایی تکلمی

 

گاهی اوقات تاخیر زبان و یا نارسایی تکلمی‌ در کودکان منشا عاطفی و هیجانی دارد. این نوع اختلال معمولا به دلیل هیجانات شدید و ضربه‌ها و یا شوکهای عاطفی در این کودکان عارض می‌گردد. این قبیل اختلال تکلمی‌ را گاهی نیز لالی عاطفی یا سکوت مرضی می‌گویند. احتمال وقوع اینگونه نارسایی در میان کودکانی که در محیط پر تشنج و یا مناطق جنگی قرار دارند و در معرض انفجارات پی‌در‌پی هستند، بیشتر است.

 

 

اختلالات زبان

 

 

اختلالات تکلمی‌ و ضایعات مغزی و عصبی (آفازی)


گاهی بر اثر ضایعات مغزی و صدمات وارده بر سلسله اعصاب مرکزی ، کودک فاقد توانایی سخن گفتن می‌شود. این قبیل کودکان همواره دارای مشکلاتی در زمینه خواندن ، هجی کردن ، حساب کردن ، اشاره و صحبت کردن می‌باشند. ممکن است کودک دچار گیجی و بیقراری هیجانی شده و قادر بخاطر آوردن کلمات معمولی نباشد و یا به غیر از راهنماییهای بسیار ساده هیچ مطلب دیگری را متوجه نشود.

 

 

از ویژگیهای بارز این قبیل کودکان حالت دمدمی‌ بودن آنها است. از لحظه‌ای به لحظه دیگر و یا روزی به روز دیگر تغییر می‌کنند. از آنجایی که اختلال تکلمی ‌فقط یکی از نتایج احتمالی ضایعات مغزی است، در واقع اگر بخواهیم نمونه‌های کاملا صحیحی از اختلال گویایی را که منشا آن ضایعات مغزی است (آفازی) در بچگی تشخیص داده و ارائه ‌دهیم تقریبا غیر ممکن خواهد بود.

 

 

اختلالات زبان

 

 


اختلالات دستگاه صوتی و نارساییهای تکلمی


در بعضی موارد اختلالات دستگاه صوتی موجب نارساییهای تکلمی ‌می‌شود. تقریبا یک نفر از هر هزار کودکی که متولد می‌شوند به نحوی دچار نقیصه‌ای در سقف دهان و یا در لب بالایی می‌باشند. کودکان مبتلا به چنین اختلالاتی معمولا از تلفظ کامل کلمات عاجز بوده و غالبا حروف را به جای یکدیگر بکار می‌برند. آنها معمولا در اصطلاح تو دماغی و با خرخر صحبت می‌کنند.

 

 

 

اختلالات شنوایی و نارساییهای تکلمی


نارساییهای تکلمی ‌که منشا آنها اختلالات شنوایی است، معمولا متاثر از حداقل سه ویژگی خاص از اختلالات شنوایی است. این ویژگیها عبارتند از سن وقوع نقص شنوایی ، میزان و نوع اختلالات شنوایی. چنانچه وقوع اختلالات شنوایی به میزان ضعیف قبل از سن به سخن آمدن کودک باشد، ممکن است موجب تاخیر در صحبت کردن کودک گردد. چنانچه وقوع اختلال شنوایی به میزان ضعیف بعد از رشد طبیعی کودک در صحبت کردن باشد ممکن است چندان تاثیری در صحبت کردن کودک نداشته باشد.

 

 

در صورتی که وقوع اختلال شنوایی به میزان متوسط و یا خیلی زیاد ، قبل از یادگیری زبان باشد تاثیر بسیار شدیدی بر رشد طبیعی زبان کودک می‌گذارد. و ممکن است سبب شود که کودک بدون استفاده از برنامه‌های مستمر و دایمی ‌و ویژه گفتار درمانی هرگز قادر به رشد زبان و صحبت کردن نشود. اگر چنین اختلالاتی به همین میزان بعد از تحصیل زبان و صحبت کردن عارض فرد شود، ممکن است تنها تاثیر کمی‌ در کیفیت او گذارده و تغییراتی در تن صدا و ادای کلمات ایجاد گردد. کودکان سخت شنوا نیز ممکن است در تحصیل مهارتهای زبانی دچار اشکال شوند و در تلفظ و ادای صحیح کلمات مشکلاتی داشته باشند.