کودکان
2 دقیقه پیش | با بطری نوشابه برای پسر کوچولو هواپیما بسازیدبه جای خریدن اسباب بازی های گران قیمت ، می توانید با استفاده از ابزاری که در خانه در اختیار دارید اسباب بازی هایی با کمک فرزندان خود بسازید که هم در هزینه ها صرفه جویی می ... |
2 دقیقه پیش | از رایحه درمانی نوزادان بیشتر بدانیدآیا شما می خواهید برای مراقبت از نوزاد خود، یک رویکرد جامع تری را انتخاب کنید؟ آیا شما به عنوان یک پدر و مادر به دنبال درمان های طبیعی برای بچه های کوچک خود هستید؟ آیا می ... |
در پوشک کوچولوها چه خبر است؟
نوزادان در اولین 24 ساعت زندگیشان تنها یک بار ادرار میکنند، اما بعد از گذشت یك هفته، تکرر ادرار تازه وارد به 8 تا10 مرتبه هم خواهد رسید. البته دکتر مدنی میگوید:« نوزادان 18تا20 بار در روز هم ادرار میکنند.»
نوزادان در اولین 24 ساعت زندگیشان تنها یک بار ادرار میکنند، اما بعد از گذشت یك هفته، تکرر ادرار تازه وارد به 8 تا10 مرتبه هم خواهد رسید. البته دکتر مدنی میگوید:« نوزادان 18تا20 بار در روز هم ادرار میکنند.» ادرار یکی از مهمترین دفعیات بدن است که ویژگیهای آن نكات مهمی را درباره سلامت عمومی بدن نشان میدهد. به عنوان مثال رنگ ادرار، بوی ادرار و تکررش میتواند نشان دهد کودک چه مشکلات احتمالی دارد. ما بهترین و معتبرترین پایگاههای سلامت کودک را جستوجو كردیم و البته سراغ دکتر عباس مدنی، متخصص کودکان و فلوشیپ فوق تخصصی بیماریهای کلیوی رفتیم تا اطلاعات بیشتری درباره ادرار بچهها دریافت كنیم.
خیس شدن کهنههای پارچهای راحتتر تشخیص داده میشود، اما اگر از پوشک برای فرزندتان استفاده میکنید، تشخیص اینكه آن را خیس کرده یا نه کمی سخت است. برای این که از ادرار فرزندتان با خبر شوید، دستمال کاغذی تمیزی را روی پوشک قرار دهید تا هر وقت خیس شد، پوشک را عوض کنید. گاهی والدین هنگام تعویض پوشک فرزندشان از رنگ ادرار او وحشت میکنند. در روزهای ابتدای تولد ممکن است رنگ ادرار نارنجی باشد و شبیه ادرار خونی به نظر برسد، اما باید بدانید نارنجی شدن ادرار، ناشی از تجزیه بیلیروبین و نشانه نیاز فرزندتان به مایعات بیشتر است. دکتر مدنی میگوید: « ادرار بیشتر نوزادان در روزهای ابتدای تولد روشن است اما گاهی به دلیل این که مایعات کمی به بدن نوزاد میرسد، ادرار نارنجی دیده میشود.» با افزایش وعدههای شیر فرزندتان باید به تدریج طی 5 روز تکرر ادرارش را به هر 4 ساعت یک بار برساند. در غیر این صورت با متخصص اطفال مشورت كنید.
روز اول: پوشک یک بار خیس میشود آن هم به رنگ نارنجی مایل به قرمز.
روز دوم: پوشک 2 بار خیس میشود و نارنجی روشن میشود.
روز سوم: انتظار 3 بار ادرار نارنجی مایل به زرد را داشته باشید.
روز چهارم: نوزاد 4 بار ادرار به رنگ زرد روشن دارد.
روز پنجم: در این روز فرزندتان 6 تا 8 بار ادرار به رنگ لیمویی روشن دارد.
نوزادانی که از شیر خشک تغذیه میكنند، مدفوعی روشن و به رنگ زرد مایل به قهوهای دارند. به دلیل وجود باقیماندههای شیر خشک، بافت مدفوع به نظر حجیمتر از مدفوع نوزادی است که با شیر مادر تغذیه شده است. دلیل این تفاوت هم به هضم نشدن برخی ترکیبات شیر خشک در بدن شیرخوار مربوط میشود
ممکن است هنگام تعویض پوشک نوزاد، روی سطح پوشک کریستالهایی را مشاهده كنید. نگران نباشید، دیدن کریستال در ادرار نوزادان مسئلهای عادی است، اما بهتر است فرزندتان توسط متخصص اطفال معاینه شود.
معمولا رنگ کریستالها شدت بیماری کودک را نشان میدهد. کریستالهای روشن مربوط به خود پوشک هستند. این کریستالها به منظور جذب بیشتر پوشک در آن قرار دارند، اما گاهی به سطح پوشک میآیند. کریستالهای نارنجی یا صورتی معمولا متشکل از نمکهای کلسیم و اوره هستند و از ادرار نوزاد به پوشک راه مییابند. این حالت در میان پزشکان به «لکههای خشتی» معروف است و نشان میدهد بدن کودک کم آب شده است.
بچههایی که از شیرمادرشان تغذیه میکنند در روزهای ابتدای تولدشان در اصل «شیرماک» میخورند؛ شیر ماک مادهای مغذی است که بدن مادر 3 تا 5 روز پس از زایمان آن را میسازد و ترشح میکند
کریستالهای نارنجی اورات در نوزادان بزرگتر، نشاندهنده نرسیدن مقدار کافی شیر به بدن اوست. این حالت زمانی ایجاد میشود که مادر شیر کافی ندارد یا نوزاد نمیتواند درست سینه مادرش را بمکد و شیر کافی بخورد. در این حالت فرزندتان را نزد متخصص اطفال ببرید. او نوزادتان را وزن میکند و به شما میگوید خوب وزن میگیرد یا نه. اگر از الگوی رشدش جا مانده بود، متخصص اطفال برایش شیر خشک مخصوص تجویز میکند و تا زمانی که نتواند خودش را با شیر شما سیر کند باید از این شیر خشک هم میل کند تا به وزن مناسب برسد.
لکههای خشتی در نوزادانی که تنها چند روز از تولدشان گذشته، بسیار شایع است اما چندان جدی نیست. بچههایی که از شیرمادرشان تغذیه میکنند در روزهای ابتدای تولدشان در اصل «شیرماک» میخورند؛ شیر ماک مادهای مغذی است که بدن مادر 3 تا 5 روز پس از زایمان آن را میسازد و ترشح میکند. از آنجا که مقدار شیرماک خیلی ناچیز است، بدن نوزادان چند روزه معمولا کم آب میشود. کم آبی بدن نوزاد مسئلهای جدی نیست زیرا به زودی شیر میخورد و مقادیر کافی آب به بدنش میرسد، اما وجود لکههای خشتی در ادرار نوزادان بزرگتر میتواند به علت سوتغذیه باشد.
دکتر مدنی میگوید: « خوشتان بیاید یا نه، ویژگیهای مدفوع کودک اطلاعات زیادی را درباره وضعیت داخلی او در اختیار والدین قرار میدهد، البته تمام این ویژگیها به سن کودک و تغذیه او بستگی دارد.»
درست در اولین روزهای تولد، مادهای به نام «مکونیوم» از بدن نوزاد دفع میشود که چسبناک و سبز مایل به قهوهای است. این ماده در طول دوران بارداری در رودههای فرزندتان از مایع صفراوی، مخاط، سلولهای دیواره روده بزرگ، ترشحات و مایع آمنیوتیک ( مایع محافظ اطراف جنین) ساخته میشود. اگر چه خروج این ماده به دلیل آنكه شبیه مدفوع عادی نیست و راحت پاک نمیشود، کمی پدرمادرها را نگران میکند، اما وجود آن دلیل بر سلامت روده نوزاد است. یکی دو روز که از تولد گذشت و برنامه تغذیهای کودک کامل و اضافات مكونیوم از بدن خارج شد، مدفوع به رنگ سبزمایل به قهوهای درآمده و شل و دانه و دانه میشود.
شیرماک درست مانند یک ملین عمل میکند و باعث خروج مکونیوم از بدن طفل میشود. بعد از 3-2 روز شیر دادن به طفل، مدفوع کودک به رنگ زرد یا خردلی روشن درمیآید، بوی شیرینی دارد، شل اما منسجم است ( نه مثل حالت اسهال آبکی)، گاهی دانه دانه است و در بعضی بچهها یک دست و منحنی. در هفتههای اول تولد ممکن است شیرخوار حین یا بعد از شیر خوردن مدفوع کند، اما به مرور مطابق برنامه مشخصی عمل دفع را انجام میدهد. به طوری که دفع مدفوعش در طول روز در زمانهای مشخصی صورت میگیرد. اما با به وجود آمدن تغییراتی در زندگی کودک، برنامه دفعش هم عوض میشود. مثلا وقتی نوزاد شروع به خوردن غذاهای جامد میكند، یا وقتی مریض شود و كمتر غذا میخورد.
تکرر دفع، به نوع شیری که کودک میخورد و این که غذاهای جامد را شروع کرده یا نه برمیگردد. مثلا کودکانی که از شیر مادر تغذیه میشوند ممکن است روزی 3 تا 4 بار مدفوع کنند، اما اگر نوزاد این میزان دفع ندارد، نباید نگران شوید. مگر این که ماده دفعی خیلی سفت یا خیلی شل باشد. اگر کودک شیر خشک میخورد باید هر روز دفع مدفوع داشته باشد تا دچار یبوست نشود.
اگر میخواهید فرزندتان را از شیر بگیرید باید این کار را به تدریج و دستكم طی 2 هفته انجام دهید تا دستگاه گوارش كودك با شیر خشک تطبیق یابد و طفل ناگهان دچار یبوست نشود. به علاوه از شیر گرفتن ناگهانی سبب درد و تورم در سینههای شما هم میشود.
نوزادانی که از شیر خشک تغذیه میكنند، مدفوعی روشن و به رنگ زرد مایل به قهوهای دارند. به دلیل وجود باقیماندههای شیر خشک، بافت مدفوع به نظر حجیمتر از مدفوع نوزادی است که با شیر مادر تغذیه شده است.
دلیل این تفاوت هم به هضم نشدن برخی ترکیبات شیر خشک در بدن شیرخوار مربوط میشود. پس باز هم به این نكته میرسیم كه شیر مادر به مراتب سالمتر است و کاملا در بدن طفل هضم و جذب میشود. مدفوع شیرخواری که از شیر خشک تغذیه شده باشد بوی بسیار بدی دارد و از مدفوع یک بزرگسال به مراتب بدبوتر است. اگر فرزندتان از شیرخشک تغذیه میکند، باید روزی یک بار دفع مدفوع داشته باشد تا احساس راحتی کند. در غیر این صورت به یبوست مبتلا میشود.
بنابراین اگر به فرزندتان شیر خشک میدهید و روزی یک بار مدفوع نمیکند حتما مسئله را با متخصص اطفال درمیان بگذارید.
مهمترین تغییری که در مدفوع کودک ایجاد میشود زمانی است که غذاهای جامد را شروع میکند. در این حالت دیگر مدفوع کودک به سادگی و بیبویی دورانی که فقط شیر میخورد، نیست. از این به بعد، تمام غذاهایی که کودک خورده بعد از هضم و جذب از بدن خارج میشوند. اگر به فرزندتان هویج پخته بدهید، مدفوع بعدیاش به نارنجی میزند؛ اگر پورهای از مواد غذایی مختلف به او بدهید، مدفوعی تیره و بودارتر خواهد داشت. همینطور که خوراکیهای جدیدتر را به او معرفی میکنید، ویژگیهای جالبی را در مدفوعش میبینید. مثلا اگر به او زرشک، کشمش یا حبوبات بدهید تا زمانی که دستگاه گوارشش تکامل یافتهتر شود و بتواند این مواد را هضم کند آنها را به صورت كامل در مدفوعش میبینید. البته معلوم است که چنین مواردی در سنین کم مطلقا توصیه نمی شود.
1. اسهال: دراین حالت مدفوع شل و آبکی است، گاهی حجم و تکررش بیشتر میشود و ممکن است ناگهان از بدن کودک بیرون بزند. اگر کودک از شیر مادر تغذیه شود، احتمال ابتلایش به اسهال به مراتب کمتر است چرا که شیرمادر فعالیت میکروبهای عامل اسهال را در بدن مهار میکند. کودکانی که از شیر خشک تغذیه میشوند راحتتر در معرض عفونت اسهالی قرار میگیرند. به همین دلیل است که همیشه میگوییم تمام لوازم طفل را ضدعفونی کنید و قبل از هر بار غذا دادن به کودک دستهایتان را خوب با آب و صابون بشویید.
علل اسهال: عفونتهای گوارشی، خوراندن مقدار زیادی آبمیوه یا میوه، دندان در آوردن، دارویی که کودک مصرف میکند و حساسیت به برخی خوراکیها.
اسهال باید خود به خود طی 24 ساعت بهبود یابد، در غیر این صورت باید فرزندتان را نزد پزشک متخصص اطفال ببرید.
2. یبوست: کودکی که یبوست دارد هنگام دفع مدفوع زور میزند و قرمز میشود. از دیگر علائم میتوان به مشکل در دفع مدفوع (مدفوع به صورت تکههای کوچک خارج میشود)، درد شکمی، تحریکپذیری، وجود رگههای خون در مدفوع ( به دلیل خراشیدگیهایی که در اثر زور زدن و عبور مدفوع در پوست مقعد پدید آمده کمی خون به مدفوع میریزد) اشاره کرد.اطفالی که از شیر مادر تغذیه میشوند معمولا یبوست نمیگیرند زیرا شیر مادر تمامی مواد روان کننده را دارد. اگر در مدفوع فرزندتان خون دیدید، برای اطمینان بیشتر نزد متخصص بروید تا احتمال مشکلات دیگر را برای فرزندتان رد کند. پزشکان توصیه میكنند هنگام یبوست كودك، مایعات و خوراکیهای فیبردار بیشتری به او بدهید.
3. مدفوع سبز: اگر مدفوع کودک سبز و کف مانند است، احتمالا لاکتوز( قند شیر) بیش از حد به بدنش میرسد و این به این معناست كه باید با فواصل کوتاهی به او شیر دهید. این حالت میتواند به دلیل کم غذا دادن یا زیاد غذا دادن به بچه یاحتی انگلهای گوارشی هم باشد.
ویدیو مرتبط :
خبر خبر خبر خبر بدو توضیحاتو بخون
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
قصه دو موش بد ویژه کوچولوها
روزی و روزگاری يك خانه عروسكي بسيار زيبایي در کنار شومینه اتاق قرار داشت .ديوارهاي آن قرمز و پنجره هايش سفيد بود . آن خانه پرده هاي توري واقعي داشت. همچنين يك درب در جلوی خانه و يك دودكش هم روی سقفش دیده می شد.
اين خانه متعلق به دو عروسك بود. یک عروسک بلوند که لوسيندا نام داشت و صاحبخانه بود ولي هيچوقت غذا سفارش نمي داد. دیگری هم جين نام داشت و آشپز بود اما هيچوقت آشپزي نمي كرد چون غذاهاي آماده از قبل خريداري شده بودند و در يك جعبه قرار داشتند. توي جعبه دو عدد ميگوي درشت قرمز ، يك ماهي ، يك تكه ران ، يك ظرف پودينگ و مقداري گلابي و پرتقال بود.
آنها را نمي شد از بشقابها جدا كرد ولي بي نهايت زيبا بودند. يك روز صبح لوسيندا و جين براي گردش با كالسكه عروسكيشان بيرون رفتند. هيچكس در اتاق كودك نبود و همه جا سكوت بود . يكدفعه صداي حركت آرام چيزي به گوش رسيد . صداي خراشيدگي از گوشه اي نزديك شومينه مي امد جائيكه سوراخي در زير قرنيز وجود داشت .
تام شستي سرش را براي لحظه اي بيرون آورد و دوباره صداها شروع شد. لحظه اي بعد خانم موشه هم سرش را بيرون آورد .او وقتي ديد كسي در اتاق نيست با جرات و بدون ترس بيرون آمد. خانه ي عروسكي در سمت ديگر شومينه قرار داشت آنها با دقت از روي قاليچه ي مقابل شومينه گذشتند و به خانه عروسكي رسيدند و درب را باز كردند.
دو موش از پله ها بالا رفتند و چشمشان به اتاق غذاخوري افتاد . غذاهاي مورد علاقه موشها روي ميز چيده شده بود . قاشق ، چاقو و چنگال هم روي ميز بود و دو صندلي عروسكي هم كنار ميز قرار داشت . همه چيز فراهم بود. آقا موشه خواست تكه ای از ران خوش آب و رنگ را با چاقو ببرد. اما نتوانست چاقو را كنترل كند و دستش را زخمي كرد. خانم موشه گفت:
فكر كنم به اندازه كافي پخته نشده و سفت است بايد بيشتر تلاش كني. خانم موشه روي صندلي اش ايستاد و سعي كرد با چاقوي ديگري آنرا خرد كند اما تنوانست و گفت : اين خيلي سفت است تكه ران با يك فشار از بشقاب جدا شد و قل خورد و زير ميز افتاد. آقا موشه گفت : آن را ول كن و يك تكه ماهي به من بده .
خانم موشه سعي كرد تا با آن قاشق حلبي تكه اي از ماهي را جدا كند ولي ماهي به ظرفش چسبيده بود. همانطور كه ماهي به بشقاب چسبيده بود آنرا در آشپزخانه روي آتش قرار دادند ولي آن نپخت . آقا موشه خيلي عصباني شد. تكه ران را وسط اتاق گذاشت و با خاك انداز به آن كوبيد. بنگ، بنگ، و آنرا را تكه تكه كرد. تكه هاي ران به اطراف پرت شدند ولي هيچ چيزي داخل آن نبود. موشها خيلي خشمگين و نااميد شدند. آنها پودينگ، ميگوها، گلابي ها و پرتقال ها را هم شكستند
خانم موشه جعبه هاي كوچكي را توي قفسه پيدا كرد كه رويشان نوشته بود برنج ، شكر ، چاي ، اما وقتي كه آنها را برگرداند بجز دانه هاي قرمز و آبي چيزي داخلش نبود. آنها از ناراحتي تا آنجا كه مي توانستند رفتار زشت از خودشان نشان دادند. آقا موشه لباسهاي جين را از كشو در آورد و آنها را از پنجره به بيرون پرتاپ كرد.
خانم موشه كه داشت پرهاي داخل بالشت لوسيندا را بيرون مي ريخت بياد آورد كه خيلي دلش يك تشك پر مي خواست. او با همكاري اقا موشه بالشت را به طبقه پايين برد و از روي قاليچه جلوي شومينه عبور كردند. رد كردن بالشت از آن سوراخ خيلي مشكل بود اما به هر سختي كه بود اين كار را انجام دادند. خانم موشه برگشت و يك صندلي و قفسه كتاب و قفس پرنده و چند تا خرت و پرت ديگر را برداشت و با خودش آورد.
قفسه كتابها و قفس پرنده از سوراخ رد نشدند بنابراین خانم موشه آنها را پشت ذغالها رها كرد. او برگشت و يك كالسكه با خودش آورد خانم موشه دوباره برگشت و يك صندلي ديگر با خودش آورد كه يكدفعه صدايي را در پاگرد شنيد . او بسرعت به سواخش برگشت و عروسكها وارد اتاق كودك شدند . اما چشمهای لوسیندا و جین چه دید! لوسیندا روی اجاق وا ژگون شده نشست و به اطراف خیره شد. جین هم به کشوهای آشپرخانه تکیه داد و نگاه کرد .
اما هیچکدام حرفی نزدند. قفسه کتابها و قفس پرنده در کنار جعبه ذغالها رها شده بود ولی گهواره و تعدادی از لباسهای لوسیندا را خانم موشه برده بود. البته خانم موشه چند تابه و قابلمه بدرد بخور و مقداری چیزهای دیگر را برداشته بود. دختر کوچولویی که خانه عروسکی متعلق به او بود گفت : من می روم و یک عروسک پلیس می آورم. اما پرستارش گفت: من یک تله موش خواهم گذاشت . این آخر داستان دو موش بد بود اما آنها خیلی بدجنس نبودند . آقا موشه خسارت آنچه که شکسته بودند پرداخت کرد . چون عید کرسیمس بود موش و همسرش یک اسکناس داخل جورابهای لوسیندا و جین انداختند. و خانم موشه هم صبح خیلی خیلی زود با خاک انداز و جاروش به خانه عروسکی آمد تا آن را تمیز کند