کودکان


2 دقیقه پیش

با بطری نوشابه برای پسر کوچولو هواپیما بسازید

به جای خریدن اسباب بازی های گران قیمت ، می توانید با استفاده از ابزاری که در خانه در اختیار دارید اسباب بازی هایی با کمک فرزندان خود بسازید که هم در هزینه ها صرفه جویی می ...
2 دقیقه پیش

از رایحه درمانی نوزادان بیشتر بدانید

آیا شما می خواهید برای مراقبت از نوزاد خود، یک رویکرد جامع تری را انتخاب کنید؟ آیا شما به عنوان یک پدر و مادر به دنبال درمان های طبیعی برای بچه های کوچک خود هستید؟ آیا می ...

با این روش ها اعتماد به نفس کودکتان را بالا ببرید !



اعتماد به نفس,اعتماد به نفس در کودکان,کودکان ترسو

زندگی بدون داشتن اعتمادبه‌نفس تقریبا غیرممکن است. اگر تمام توانایی‌های لازم برای شروع کاری را در اختیار داشته باشید اما نتوانید به خودتان اعتماد کنید، بازده کمی خواهید داشت. برای اینکه فرزندانتان به بزرگسالانی با اعتمادبه‌نفس پایین تبدیل نشوند و ترسو بار نیایند، از همین حالا باید به فکر باشید.

کنترل نامحسوس
جرات به خرج دهید و فرزندتان را درگیر تجربه?های و ریسک‌های جدید کنید. بگذارید فرزندتان از همان سن پایین بعضی از کارهای به‌ظاهر دشوار را خودش انجام دهد و اگر اشتباهی نیز مرتکب شد راهنمایی‌اش کنید. برای مثال اگر فرزند کوچکتان خواست یک بطری شیشه‌ای را خودش به تنهایی جابجا کند و با این کار می‌خواهد به شما کمک کند اصلا مانع او نشوید. فرض را بر این می‌گیریم که محتویات داخل بطری به زمین ریخت. به جای سرزنش کردن، همراه با فرزندتان آثار لکه و کثیفی را پاک کنید و باز هم به او فرصت امتحان کردن مجدد را بدهید. با این کار فرزندتان را از سنین پایین در مقابل اشتباه و شکست قوی بار آورده‌اید.

انتخاب
به فرزندتان اجازه دهید قدرت انتخاب داشته باشد و تبعات انتخاب خود را از نزدیک حس کند. در یک روز برفی اجازه بدهید از بین شال، کلاه و پوشیدن کت یا تمام این موارد خودش گزینه‌ای را انتخاب کند. اگر تنها کلاه را برداشت و با وجود توضیحاتتان همچنان روی انتخابش اصرار داشت، مانعش نشوید اما شال و کتش را با خود همراه داشته باشید. در این شرایط کمی احساس سردی باعث مرگ فرزندتان نمی‌شود بلکه به او درسی بزرگ خواهد داد؛ درسی که در بزرگسالی‌اش آن را خوب در خاطر خواهد سپرد. بگذارید فرزندتان با تمام وجودش از تاثیر انتخاب در زندگی شخصی‌اش آگاه شود و محتاطانه‌تر و با دقت بیشتری گزینه‌های مختلف را انتخاب كند و به کار بگیرد.

وظایف کوچک اما حیاتی
این شانس را به فرزندتان بدهید تا در کارهای خانه یا بیرون از منزل به شما کمک کند. با درونی کردن این حس در همین سنین پایین روحیه همکاری را در فرزندتان می‌پرورانید و این موضوع باعث استقلال شخصیتی فرزندتان خواهد شد و از او یک شخص با اعتمادبه‌نفس قوی خواهد ساخت. بخش کوچکی از کارهای منزل را به عهده‌اش بگذارید اما یادتان باشد خیلی در این کار زیاده‌روی نکنید و متناسب با توانایی‌های فرزندتان وظیفه‌ای مشخص به او بسپارید. این کار می‌تواند کمک گرفتن از او در چیدن میز شام یا آب دادن به گلدان داخل خانه‌تان یا برداشت نامه‌ها و بسته‌های داخل صندوق پستی‌تان باشد. این وظایف کوچک اما مهم باعث می‌شود فرزندتان احساس قدرت کند و همین موضوع اعتمادبه‌نفس او را تقویت خواهد کرد.

اتمام کارها
مطمئنا فرزند شما به تفریحاتی خاص علاقه دارد، مثل شنا، بازی با رایانه، نقاشی و... در همه این فعالیت‌ها به او بیاموزید کار را به اتمام برساند. اگر او در این سنین پایین یاد بگیرد نسبت به چیزهایی که دوست دارد تعهد داشته باشد و آنها را به صورت کامل انجام دهد، به همین ترتیب در آینده به خوبی از عهده انجام تصمیم‌ها و به سرانجام رساندن آنها برخواهد آمد و حس کامل کردن یک فعالیت باعث افزایش روحیه اعتمادبه‌نفس در او خواهد شد. پس بگذارید کارهای مورد علاقه فرزندتان به خوبی به پایان برسد و در این کار تشویقش کنید.

نظرخواهی را فراموش نكنید
منظور از این كار این نیست كه در همه كارها با فرزندتان مشورت كنید بلكه دخالت دادن نظر فرزندتان در بعضی از اموری كه مربوط به او می‌شود روحیه اعتمادبه‌نفس فرزندتان را تقویت می‌كند و باعث تاثیرات خیلی خوبی در زندگی شخصی و شغلی آینده‌اش می‌شود. برای مثال اگر قرار است به منزل یكی از اقوامتان بروید قبل از این كار این تصمیم را با فرزندتان در میان بگذارید و از او بخواهید خودش را برای مهمانی آماده كند. اگر می‌خواهید دكوراسیون اتاق فرزندتان را تغییر دهید، این موضوع را با او در میان بگذارید. شاید نظر او را به عنوان نظر نهایی برای این كار انتخاب نكنید اما نتیجه این كار بسیار مثبت است و تاثیرات بلندمدتی بر روحیه فرزندتان خواهد گذاشت.

هوش احساسی را دست كم نگیرید
حتما شما هم با كودكانی برخورد كرده‌اید كه قادر به ارتباط با همسن و سال‌های خودشان نیستند و از جمع فاصله می‌گیرند. این گروه از كودكان در سنین بالا نیز این مشكل را با خود یدك خواهند كشید چون در كودكی نتوانسته‌اند در این زمینه شخصیت خود را به درستی كامل كنند. برای اینكه فرزندان امروز شما بزرگسالان كم‌رو و فاقد مهارت‌های اجتماعی بار نیایند، سعی كنید تا می‌توانید روحیه گروهی فرزندتان را تقویت كنید و به او اجازه دهید با دوستان و همسن و سال‌های خود ارتباط داشته باشد.

از اینكه فرزندتان ممكن است تحت‌تاثیر الگوهای بد قرار بگیرد، نترسید چون اگر كنترل زیادی هم بر روابط او داشته باشید باز هم ممكن است فرزندتان تحت‌تاثیر حرف‌ها و رفتارهایی قرار بگیرد كه خوشایند شما نباشد. برای بالا بردن روحیه اعتمادبه‌نفس فرزندتان، سعی كنید او را در گروه‌های دوستان وارد كنید و خودتان بر روابط نظارت داشته باشید. در مورد بایدها و نبایدها با او صحبت كنید و الگوی خوبی برایش باشید.

منبع:زندگی مثبت


ویدیو مرتبط :
داشتن اعتماد به نفس به روش دونالد ترامپ

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

یک روش عالی برای ارتقای اعتماد به نفس



 

 

یک روش عالی برای ارتقای اعتماد به نفس

 

عادت کنید با خودتان گفتگوی مثبت داشته باشید:عادت گفتگوی مثبت یا منفی با خود از کودکی آغاز می شود. معمولاً عادت گفتگو با خود چیزی است که تفکر ما را در طول سالیان شکل می دهد و به طرق مختلف با اثر کردن بر میزان استرس در زندگی بر ما تاثیر می گذارد. اما هر زمانی برای تغییر آن مناسب است. در این مقاله راه هایی برای جلوگیری از گفتگوی منفی با خود و ارتقاء کارایی و اعتماد به نفستان و همچنین از بین بردن استرس برای شما ارائه می کنیم.

 


عادات خود را تشخیص دهید:اولین قدم برای تغییر این است که نسبت به این مشکل آگاهی پیدا کنید. ممکن است متوجه نشوید که چه زمان هایی در ذهنتان گفتگوی منفی دارید یااینکه این عادت تا چه میزان بر تجربیاتتان اثر می گذارد. استراتژی های زیر می تواند کمکتان کند از گفتگوهای درونی خود آگاه تر شده و با محتوای آنها آشنا گردید.

 

نوشتن خاطرات: همیشه دفتریادداشتی همراه خود داشته باشید و هر فکر منفی که به سراغتان می آید را در آن یادداشت کنید. آخر روز یک خلاصه کلی از تمام افکار آن روزتان بنویسید یا درمورد یک موضوع خاص احساستان را بنویسید و بعداً آنرا تحلیل کنید. نوشتن خاطرات روزانه ابزار بسیار خوبی برای آزمایش فرایندهای ذهنی و درونیتان است.

 

توقف افکار: وقتی متوجه می شوید که حرف و فکری منفی از ذهنتان می گذرد همان موقع به خودتان ایست بدهید. بلند گفتن این کلمه قدرت بیشتری در متوقف کردن افکارتان دارد و باعث می شود بفهمید که چقدر برای توقف افکارتان تلاش کرده اید.

 

دستبند لاستیکی: یک راهکار درمانی دیگر این است که یک دستبند لاستیکی دور مچتان بیندازید. هر بار که متوجه شدید فکر منفی از ذهنتان می گذرد آن دستبند را کشیده و بعد رها کنید تا به دستتان ضربه بزند. این درد کوچک می تواند نتیجه فکر منفیتان باشد و باعث می شود که از افکارتان آگاه تر شوید و سعی کنید که افکار منفی را از خودتان دور کنید.

 

جملات منفی را جایگزین کنید:یک راه خوب برای متوقف کردن یک عادت بد این است که آنرا با یک عادت بهتر جایگزین کنید. حال که نسبت به گفتگوی درونی خود آگاهی پیدا کردید، چند راهکار برای تغییر آن ذکر می کنیم:

 

انتخاب واژه: آیا تا به حال در بیمارستان بوده اید؟ متوجه شده اید که پرستاران چطور به جای کلمه "درد" از کلمه "ناراحتی" استفاده می کنند؟ اینکار به این دلیل انجام می شود چون "درد" واژه ای قوی تر است و صحبت کردن درمورد میزان "درد" باعث می شود تجربه شما از آن شدیدتر شود تا زمانیکه درمورد میزان "ناراحتی" خود صحبت می کنید. می توانید از این راهکار در زندگی روزمره هم استفاده کنید. در گفتگوی های درونی خود سعی کنید واژه هایی که انرژی منفی زیادی دارند را با واژه هایی خنثی جایگزین کنید. مثلاً به جای اینکه بگویید از فلان چیز "متنفرم" بگویید از فلان چیز "عصبانیم".

 

تغییر منفی ها به خنثی ها یا مثبت ها: وقتی متوجه شدید که در ذهنتان از چیزی شکایت می کنید، دوباره به تصوراتتان فکر کنید. آیا اتفاقی را منفی می پندارید درحالیکه لزوماً آنطور نیست؟ (مثلاً وقتی برنامه هایتان در آخرین لحظه کنسل شده را می توانید اتفاقی منفی بپندارید اما کاریکه می توانید با زمان اضافی و برنامه جدید خود بکنید مثبت است). دفعه بعدی که متوجه شدید چیزی استرس برایتان ایجاد می کند، مکث کنید و درمورد آن دوباره فکر کنید و سعی کنید جایگزینی مثبت یا حداقل خنثی برای آن پیدا کنید.

 

عبارات منفی را با سوال جایگزین کنید: عبارات منفی مثل "من نمی توانم اینکار را انجام دهم" یا "این غیرممکن است" بسیار مخرب هستند چون استرس شما را بالا برده و باعث می شود دیگر دنبال راه حل نباشید. دفعه بعدی که متوجه شدید درمورد چیزی افکار منفی به ذهنتان هجوم آورده، آن عبارات منفی را به سوال تبدیل کنید. پس درعوض جمله های بالا بگویید، "چطورمی توانم از عهده اینکار برآیم؟" یا "اینکار چطور ممکن می شود؟"

منبع:funha.com