گردشگری
2 دقیقه پیش | مناظر بی نظیر زمینهای گلف در آمریکادر زندگی چیزهای کمی بهتر از بازی گلف در میان رشته کوه های باشکوه، بیابان های بی ثمر یا اقیانوس های خروشان وجود دارد. هر ایالت آمریکایی حداقل یک زمین گلف با مناظر بی نظیر ... |
2 دقیقه پیش | باشکوهترین مراکز خرید در جهانبرای اغلب مردم، خرید کردن بخشی از تفریح آنها و برایشان مهم است! برای برخی دیگر، تاریخ و فرهنگ مهمتر است اما در صورتی که دو مورد بالا را باهم ترکیب کنید میتوانید علاوه ... |
گپی با مسافران عقاب طلایی در کاخ گلستان
بیشتر مسافران قطار اکسپرس "عقاب طلایی دانوب" نخستینبار است که به ایران آمدهاند و البته از ناامنی منطقهی خاورمیانه بسیار شنیدهاند؛ اما برای آمدن تردیدی به خرج ندادند.
برای استقبال از آنها به ایستگاه راهآهن تهران نمیروم، قبلا در زنجان به دیدنشان رفته بودم؛ نخستین توقف طولانیشان در ایران، هنگام مواجهه با استقبالکنندگانی که موجی از تعجب و هیجان را در وجودشان انداخته بودند، به طوری که گمان کردند نخستین گردشگران خارجی هستند که به ایران قدم گذاشتهاند! برای دیدن سرزمینی که تا به حال فقط نام آن را شنیده بودند، هیجان داشتند.
بیشتر مسافران قطار اکسپرس "عقاب طلایی دانوب" نخستینبار است که به ایران آمدهاند و البته از ناامنی منطقهی خاورمیانه بسیار شنیدهاند؛ اما برای آمدن تردیدی به خرج ندادند. سفر طولانی بود، 15 روز در مسیر «جواهرات پارسی» از بوداپست در مجارستان تا تهران خودمان. نه خبری از داعش بود و نه تروریسم، فقط تکانهای گاهبهگاه قطار بود که سفر را برای بعضیهاشان کمی سخت کرد، بماند که بعضیهای دیگر آنقدر از سفر با این قطار لوکس با حمام و سرویس بهداشتی اختصاصی لذت بردند که از حالا به سفر بعدی فکر میکنند.
در ایستگاه پایانی این سفر و هنگام بازدید از کاخ گلستان آنها را غافلگیر میکنیم، وقتی که درگیر رنگ کاشیهای کاخ قاجاری و تخت مرمر شدهاند، گوشی به گوش دارند و در محوطه قدم میزنند و به حرفهای راهنمای تور گوش میدهند که از رسم دستبوسی در ایران میگوید.
نامش «توماس» است و از آمریکا آمده، از دور دارد به تخت مرمر نگاه میکند، حرفهای راهنما برایش جالب است و نمیخواهد آنها را از دست بدهد، برای همین میگوید: به سوالهای کمی میتوانم جواب بدهم.
با آنکه در صورت و صدایش هیجانی احساس نمیشود، اما میگوید: سفر هیجان انگیز بود، امیدواریم روابط بهتری با ایرانیها داشته باشیم و روابط دو دولت ایران و آمریکا رونق پیدا کند. از این بابت امیدوار است و این را صراحتا میگوید.
«توماس کلارک» با جثه تنومندش سفر با قطار را برخلاف بقیهی مسافران عقاب طلایی سخت میداند، چون تا به حال سفر طولانی با قطار نداشته است. او میگوید: محل خواب خیلی کوچک بود و حرکت دائم قطار اجازه نمیداد شب را با آسودگی بخوابم؛ اما غذاها خیلی بود، غذاهای بلغاری، ترک و ایرانی. تجربهی فرهنگهای مختلف خیلی لذتبخش بود.
دیگر مسافر این قطار لوکس «برام هایبرز» هلندی بود که همهی بخشهای سفر به نظرش عالی آمده و اصفهان را جذابترین قسمت سفرش میداند. «اصفهان با بلوارهای پاکیزه، درختان فراوان، گلهای زیبا و فضای دلپذیر به همراه زایندهرود زیبا که البته هیچ آبی در آن نبود!» این توصیفی از اصفهان است که هایبرز با لذت بیان میکند.
اما وقتی دربارهی شیراز سخن میگوید، در میان واژههایش تاسف موج میزند. «متاسفانه شیراز برای من ناامیدکننده بود، چون در ذهنم و براساس کتابهایی که دربارهاش خواندم، تصور دیگری از این شهر داشتم. شیراز شبیه بیابان بود و شهر هم خیلی شلوغ بود، اصلا زیبا نبود؛ اما پرسپولیس مسلما مکان برجستهای است.»
«برام» اولینبار است به ایران سفر میکند، از انتخاب وسیلهاش برای سفر به ایران راضی است. میگوید: قطار خیلی راحت بود، چون لوکس بود؛ دوش و توالت اختصاصی و همچنین سالن غذاخوری، همهچیز خیلی راحت بود و دلیل انتخاب این وسیله هم همینها بود. «عقاب طلایی» در اروپا خیلی مشهور است، در غیر این صورت میتوانستیم با هواپیما بیاییم.
«فرانسیس برد اسکاچدیل» را که از ایالت ویرجینیای آمریکا به ایران آمده قبلا در زنجان دیده بودم. مثل همان روز نخست از سفرش به ایران هیجانزده بود و میگفت: باز هم با همین قطار میآیم، چون وسیلهی خوبی برای برقراری ارتباط با مسافران دیگر است.
فرانسیس سال 2011 قبلا به ایران آمده بود، بعد از فوت همسرش و برای پر کردن جای خالی او.
او یکی از مشوقان سفر این قطار لوکس اروپایی به ایران است، وقتی که عامل برقراری رابطه بین رییس شرکت عقاب طلایی و آژانس گردشگری ایرانی میشود. لباس سیاه بلندی به تن کرده که به لباسهای عربی شباهت دارد، برای مسافر ایران این انتخاب کمی عجیب است. فرانسیس دربارهی لباسش میگوید: «این لباسی است که دوست مسلمانم در آمریکا به من هدیه داده و در سفر به ایران آن را استفاده کردم.» ظاهرا با آن احساس راحتی میکند، جز او چند زن دیگر هم هستند که اینطور لباس پوشیدهاند، لباسهایی که معمولا زنان عرب بر تن دارند.
او سفر به ایران را با قطار راحت میداند و میگوید: به ما خیلی خوش گذشت، با قطار از آب عبور کردیم (بخش ترکیه) و مردم ایران خیلی دوستانه با ما برخورد کردند و به ما خوشآمد گفتند.
«آلن مووت» از دیگر اعضای گروه که میانگین سنیشان بین 50 تا 88 سال است کمی جوانتر به نظر میآید، از نیویورک آمده و نخستین سفرش را به ایران تجربه میکند و میگوید: واقعا از سفر لذت بردم، همانطور که همه میگفتند، ایران واقعا کشور زیبایی است با تاریخ غنی و مردمی مهربان. این قطار هم وسیلهی خوبی برای سفر بود، مثل اینکه با هتل به مسافرت رفتهای.
آلن به آنچه رسانههای کشورش از ایران مینویسند اشاره میکند و میگوید: علت انتخابم برای سفر به ایران این بود که دوست داشتم شخصا این کشور را ببینم، آنچه در روزنامهها، مجلات و عکسها از ایران منتشر شده با واقعیتی که خودت از نزدیک میبینی تفاوت دارد.
«نازیلا» پزشکی از کویت است که قبلا با عقاب طلایی به چین رفته و وقتی شنیده این قطار به ایران سفر دارد، به جمع مسافرانش پیوسته. او خیلی کوتاه صحبت میکند و معمولا همراه راهنمای تور قدم برمیدارد تا توضیحاتاش را دربارهی سبیل پادشاهان قاجار از دست ندهد.
گفتوگو در تالار آیینهی کاخ گلستان انجام میشود، وقتی که سایر گردشگران درگیر تماشای نقاشیهای کمالالملک، کاشیهای رنگین کف تالار و هدایای پادشاهان دیگر به شاهان قاجار هستند. نازیلا سفرش را راحت و ایران را کشوری زیبا توصیف میکند و میگوید: دربارهی ایران زیاد شنیده بودم و فرصت خوبی بود تا با این قطار اینجا بیایم، چون این اولین قطاری است که از اروپا به ایران آمده، اگرچه من کویتی هستم، اما به بوداپست (مجارستان) رفتم و بعد با قطار به ایران آمدم.
«وَلت هات»، تبعه آلمان و یکی از زنان گروه است که لباس سیاه زنان عرب را بر تن دارد. از حجابی که انتخاب کرده به خاطر راحتیاش راضی است و میگوید: تا حالا از این نوع لباسها نداشتم، قبل از سفر به ایران یکی خریدم، البته خیلی هم راحت است.
سفر از نظر «ولت» فوقالعاده بوده. میخواهد سریعتر به گروه بپیوندد تا مجسمهی نقاش بزرگ ایرانی کمالالمک را در حال تصویرگری از ناصرالدین شاه قاجار ببیند. قبل از رفتن میگوید: از اولین سفرم به ایران لذت بردم و به جاهای زیادی رفتم، کارهای بسیاری انجام دادم، خیلی فوقالعاده بود. قطار هم برای این سفر وسیلهای راحت و عالی بود.
او با تاکید میگوید: مسلما دوباره به ایران سفر میکنم.
«جیم فریدلندر»، مدیر یک شرکت گردشگری در آمریکا است که سالهاست در ایران تور فرهنگی اجرا میکند، اما اینبار خودش نقش یک گردشگر را دارد که همراه همسرش به ایران آمده؛ اما هدف اصلیاش ارزیابی سفر با قطار در ایران برای برنامهریزیهای آینده است.
او در زنجان گفته بود، میخواهد اوضاع را بررسی کند، چرا که قصد دارد این قطار را در سال 2016 با مسافران آمریکایی پر کند. حالا که سفر تمام شده با اطمینان از اجرایی شدن پروژهاش سخن میگوید.
جیم بیان میکند: فکر میکنم بتوانیم چنین پروژهای را عملی کنیم، امیدوارم درهای ایران برای آمریکاییها باز شود و همه شرایط خوب پیش برود. از نگاه من، در این سفر همه چیز عالی بود؛ غذاها، رسیدگی و برنامهها خوب پیش رفت.
او دربارهی اطمیناناش از میزان استقبال آمریکاییها برای سفر با قطار به ایران میگوید: نمیدانم آمریکاییها چقدر از سفر با این قطار استقبال کنند، سیستم سرمایهداری همین است، باید قطار را شارژ کنیم، بعد ببینیم بازار در چه وضعیتی است. خوشبختانه آمریکاییهای زیادی هستند که مشتاقند به ایران سفر کنند، فکر میکنم آنها باید کمی ماجراجو باشند تا به ایران بیایند، کشور شما در منطقهی خطرناکی واقع شده و مسافران نگران وضعیت امنیتی خود میشوند. البته ناامنی در ایران نیست، بلکه در همسایگی شماست که همین یک مانع به حساب میآید. من سیاستمدار نیستم، اما روابط بین دو کشور هم مهم است، ما بیشتر روی فرهنگ ادب، شعر، معماری و تمدن باستانی تاکید داریم و شما چنین تاریخ غنی را در اختیار دارید، بنابراین فکر میکنم ایران همیشه یک مقصد جذاب گردشگری باقی بماند.
او بار دیگر یادآوری میکند که "امیدوارم بخاطر مردم ایران و برای همه مردم جهان، شرایط به گونهای پیش برود که درهای ایران برای پذیرش گردشگران باز بماند."
«فیل اسکر»، از شرکت گردشگری استرالیایی که مدتهاست تور به ایران اجرا میکند و به همراه این قطار از استرالیا گردشگر به ایران آورده است، میگوید: من خیلی کشور شما را دوست دارم، این سومین سفرم به ایران است. ایران کشور بسیار زیبایی است و هر بار که میآیم با افراد مختلفی آشنا میشوم.
او قطار را وسیلهی شگفتانگیزی برای سفر میداند و در ادامه بیان میکند: احتمالا باز هم با مسافران دیگری به ایران بیایم، کمپانی ما زیاد تور برگزار میکند. امیدوارم سال آینده بازهم با قطار به ایران تور بیاورم، مسلما قطار وسیله فوقالعادهای برای این سفر است.
بازدید از کاخ گلستان تمام میشود، گروهی به موزه جواهرات میروند و گروه دیگر به هتل، سهشنبه آخرین روز ماجراجویی این گردشگران است که شش روز پر از استقبال مردمی را در ایران گذراندند.
ویدیو مرتبط :
کاخ گلستان
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
احتمال خروج کاخ گلستان از فهرست یونسکو
احتمال خروج کاخ گلستان از فهرست یونسکو
پرونده کاخ گلستان در سال ۲۰۰۷ میلادی به سازمان یونسکو ارسال شد و بلاخره توانست در تیرماه سال جاری و در سی و هفتمین اجلاس سالانه کمیته میراث جهانی سازمان یونسکو در کامبوج، رضایت کارشناسان میراث جهانی یونسکو را برای ثبت کسب کرده و در نهایت به عنوان اولین اثر ثبت جهانی پایتخت در فهرست میراث جهانی قرار بگیرد.
اما ثبت این پرونده با چالشهای بسیاری روبرو بود. مرتفع بودن ساختمان شماره 2 قوه قضائیه و سرای دلگشا در حریم کاخ گلستان ایرادهایی بود که کارشناسان یونسکو به کاخ گرفتند و خواستار تخریب طبقات اضافی ساختمان دادگستری شدند
از سوی دیگر تخریب سرای تاریخی دلگشا و شروع به ساخت مجتمعی تجاری به جای این بنای تاریخی حریم و منظر کاخ گلستان را تحت تاثیر قرار می داد تا اینکه شهرداری تهران و سازمان میراث فرهنگی تعهد دادند که نه تنها مجتمع تجاری سرای دلگشا از حد مجازش بالاتر نخواهد رفت بلکه ساختمان دادگستری نیز به زودی کوتاه تر می شود. پس از آن بود که این پرونده توانست در فهرست میراث جهانی قرار گیرد.
اما اکنون با گذشت تنها دو ماه از ثبت جهانی کاخ گلستان، گویا مشکلی که چند سال پیش برج جهان نما برای میدان نقش جهان اصفهان بوجود آورد و با ارتفاعی بالاتر از حد مجاز حریم بصری این اثر جهانی را به هم زد، دوباره تکرار می شود اما این بار توسط مالک سرای دلگشا که قصد دارد پس از آنکه این بنای تاریخی را از ثبت ملی خارج کرد، اکنون با ارتفاعی بیش از حد مجاز، وارد حریم بصری کاخ گلستان شود.
در جلسه مورخ 2/11/1391 کمیسیون ماده 5 شهر تهران و در بند پانزده شماره 514 این جلسه، حد ارتفاعی سرای دلگشا را اینگونه معین می کنند: «... به این لحاظ مقرر گردید تا عمق سی متر (از بر خیابان 15خرداد) پلاک مذبور (سرای دلگشا به پلاک ثبتی 1697/17029) به ارتفاع ده و نیم متر و بعد از آن حداکثر به ارتفاع 12 متر طراحی و اجرا گردد.»
این صورتجلسه به امضای مهدی چمران رئیس سابق شورای شهر تهران، محمد باقر قالیباف شهردار فعلی تهران، علویان صدر معاون اسبق سازمان میراث فرهنگی کشور و معاونان اسبق وزارت راه و شهرسازی، سازمان حفاظت از محیط زیست و جهاد کشاورزی رسیده است.
درست 41 روز بعد از جلسه کمیسیون ماده 5 و ابلاغ حد ارتفاعی به مالک سرای دلگشا، وی بار دیگر به دیوان عدالت اداری شکایت کرد. اما این بار نه به خاطر ثبت سرای دلگشا و خروج آن، بلکه به دلیل حد ارتفاعی صادر شده از سوی میراث فرهنگی و شورای عالی شهرسازی و معماری شهرداری تهران!
در این باره، امید غنمی مدیرکل حقوقی سازمان میراث فرهنگی گفت: ارتفاعی که طرح تفصیلی به مالک سرای دلگشا داده بیش از حد مجاز است.
غنمی گفت: ارتفاع مجاز برای ساخت و ساز در آن محدوده از 20 سال پیش تا کنون هفت و نیم متر بوده است و اگر کسی بالاتر از این حد ساخت و ساز کرده، مجوزش باطل است.
مدیران سابق در سازمان میراث فرهنگی در کمیسیون ماده 5 تصمیم گرفتند که مجوز 10 متر و نیم را به مالک بدهند نامه اعتراض به این موضوع را برای آنها فرستادیم. من اتفاقی از این موضوع باخبر شدم.به همین علت میراث فرهنگی استان تهران را در جریان قرار دادم و اسناد و مدارک مان را به دادگاه فرستادیم.
وی گفت: اوراق قضایی در این باره در سازمان میراث فرهنگی گم شده و به دست ما نرسیده است. طرف شکایت اداره میراث فرهنگی استان تهران بوده است بعد از اینکه مالک حکم تخریب سرای دلگشا را دریافت کرد، سازمان میراث فرهنگی جلوی تخریب را گرفت.
غنمی گفت: با وجود اینکه مخالف ارتفاع ده متر و نیم هستیم و معتقدیم بیش از آن امکان ساخت و ساز در بازار وجود ندارد اما بازهم شنیده ام که کارشناسان طرح تفصیلی به مالک سرای دلگشا تا ارتفاع بیش از 27متر نیز مجوز داده اند.
وی ادامه داد: اگر این اتفاق بیفتد و ساختمان 27 متری به جای سرای دلگشا ساخته شود ثبت جهانی کاخ گلستان به خطر می افتد و برای آن پرونده ای به مراتب مهمتر از برج جهان نما در تهران به جریان می افتد چرا که این برج حریم کاخ گلستان را از بین می برد این درحالی است که سازمان میراث فرهنگی و شهرداری تهران به کارشناسان یونسکو تعهد داده اند که ساخت و ساز غیرمجازی در این محدوده انجام نشود.
غنمی گفت: شنیده ام که حکم صادر شده با این حال تمام امیدوارم در دادگاه تجدید نظر این رای برگشت داده شود و حکم را نقض کنیم.
وی تصریح کرد: اگر مجوز ارتفاع 27 متری توسط مدیران سابق سازمان میراث فرهنگی نیز داده باشد بازهم تخلف است چرا که هر مدیری باید طبق ضوابط تصمیم بگیرد.
غنمی از مسئولان دیوان عدالت اداری خواست تا شخصا در این پرونده ورود پیدا کنند./مهر