گردشگری
2 دقیقه پیش | مناظر بی نظیر زمینهای گلف در آمریکادر زندگی چیزهای کمی بهتر از بازی گلف در میان رشته کوه های باشکوه، بیابان های بی ثمر یا اقیانوس های خروشان وجود دارد. هر ایالت آمریکایی حداقل یک زمین گلف با مناظر بی نظیر ... |
2 دقیقه پیش | باشکوهترین مراکز خرید در جهانبرای اغلب مردم، خرید کردن بخشی از تفریح آنها و برایشان مهم است! برای برخی دیگر، تاریخ و فرهنگ مهمتر است اما در صورتی که دو مورد بالا را باهم ترکیب کنید میتوانید علاوه ... |
ماجراجویی بانوی ایرانی در مصر
این گزارش درباره بانویی ایرانی است که پس از سه دهه موفق شد برای اولین بار درهای اهرام اسرارآمیز مصر را به روی تورهای مسافرتی ایرانی باز کند.
نقطه آغازین سفر آنها قایق سواری بر روی آب های رود نیل بود. مسافران در سفر شش روزه خود به نقاط اسرارآمیز مصر سفر کردند، آن هم با مدیریت مقتدرانه «رقیه حاتمی پور» مدیر آژانس گردشگری فلامینگو، کسی که سال ها رویای این کار را در سر داشت و بالاخره موفق شد ایده خود را عملی کند و پس از 34 سال، یک گروه گردشگر ایرانی را به سرزمین مصر ببرد.
«سال هاست که مدیریت یک شرکت مسافرتی و گردشگری برعهده من است و از آنجا که علاقه بسیاری به گردشگری در قاره آفریقا دارم، بیشتر اوقات همراه با مسافران به شمال آفریقا سفر می کنیم.» این حرف ها را رقیه حاتمی پور به زبان می آورد. او می گوید که همیشه دوست داشته سفری هم به سرزمین اهرام داشته باشد. «خیلی ها از قبل به من گفته بودند که علاقه دارند به مصر سفر کنند. از طرفی خودم هم به شدت دلم می خواست دست به کار متفاوتی بزنم و در لیست برنامه های آژانس سفر به مصر را هم قرار بدهم. به همین خاطر به دنبال راه اندازی این تور افتادم، چرا که مسافران این تور را هم آماده داشتم.»
حاتمی پور به شدت پیگیر گرفتن مجوزهای این تور گردشگری متفاوت بود و هیچ چیز نمی توانست مانع راه او بشود، از طرفی کانون جهانگردی هم قرار بود در برپایی این تور به خانم حاتمی پور و همکارانش کمک کند اما این اتفاق رخ نداد و در نهایت گروه گردشگری خانم حاتمی پور خودشان دست به کار شدند و در نهایت از طریق دفتر حافظ منافع مصر در ایران و سازمان هواپیمایی کشور موفق به برپایی تور گردشگری به مصر شدند. توری که نظر خیلی از علاقه مندان را به خود جلب کرد. کسانی که سرشان درد می کرد برای ماجراجویی و بازدید از جاذبه ها و اسرار اهرام ثلاثه مصر.
رویایی که به حقیقت پیوست
34سال بود که تورهای مسافرتی و گردشگری به دلایلی که وجود داشت نمی توانستند به سرزمین مصر سفر کنند. این ممنوعیت سد راه خانم حاتمی پور هم بود اما مشکلات، زمانی از میان برداشته شد که رئیس جمهور کشورمان به مصر سفر کرد.
«من همیشه انتظار روزی را می کشیدم که بتوانم گردشگران را به سرزمین باستانی مصر ببرم»، بعد از سفر رئیس جمهور کشورمان به مصر بود و با توجه به تغییرات صورت گرفته در این کشور، رویای خانم حاتمی پور هم به حقیقت پیوست.
در سفر رئیس جمهور به مصر اتفاق های خوبی رخ داد و ایشان در این سفر خود اعلام کردندکه مصری ها می توانند بدون داشتن ویزا به ایران مسافرت کنند، پس از آن در اسفندماه سال پیش بود که وزیر گردشگری مصر هم در سفری که به تهران داشت قراردادهایی را با مقامات ایرانی امضا کرد و طی این تفاهمنامه گردشگران هر دو کشور می توانستند به سفرهای توریستی بپردازند. «شنیدن این خبر مثل یک رویا برایم بود. به همین خاطر وقت را تلف نکردم و به سرعت درخواست خود را به اکنون گردشگری اعلام کردم، قرار شد آنها امور مربوط به مسافرتمان به مصر را هر چه زودتر انجام بدهند، در ابتدا صد نفر برای گردشگری نام نویسی کردند ولی به خاطر تاخیر و شک و شبهات سفر، در روز دهم تنها 43 گردشگر آماده مسافرت بودند.»
خانم رقیه حاتمی پور به دلیل حساسیتی که این سفر برایش داشت خودش سرپرستی تور را برعهده گرفت و همراه با گردشگران راهی مصر شد. «جالب است بدانید گردشگران در این سفر به صورت خانوادگی با ما همراه بودند و حتی 9 بچه زیر ده سال نیز همراه والدین خود فرصت مصرگردی را داشتند.»
بالاخره زمان سفر فرا رسید و به گفته خانم سرپرست، سفارت مصر ظرف 15 دقیقه برای آنها ویزا صادر کرد. «به نظر می رسید که مصری ها تمایل زیادی داشتند تا روابط گردشگری بین دو کشور رونق بگیرد، در نهایت ما بی هیچ دغدغه ای در روز دهم فروردین ماه و در ساعت هشت و نیم صبح به سوی اهرام ثلاثه مصر پرواز کردیم.»
جالب است بدانید چند سال پیش هم اولین تور مسافرتی ایرانی که به کشور تونس پا گذاشت توسط خانم حاتمی پور انجام شده بود و این سفر برای او و همکارانش موفقیت دیگری به حساب می آمد.
تور ایرانی در قاهره
هواپیمای گردشگران ایرانی در قالب یک پرواز چارتر در شهر «اسوان» مصر به زمین نشست. لحظه حساسی بود. دل توی دل مسافران نبود و آنها برای این ماجراجویی بزرگ بسیار هیجان زده به نظر می رسیدند.
خانم حاتمی پور می گوید: «شهر اسوان یکی از شهرهای زیبایی است که در جنوب کشور مصر واقع شده است. «وقتی از هواپیما پیاده شدیم، رئیس فرودگاه به استقبالمان آمد و با روی باز به ما خوشامد گفت. در شهر اسوان یکی از بهترین و دل انگیزترین لحظات را سپری کردیم چون در هتلی اقامت داشتیم که درست بر روی رود نیل ساخته شده بود. طبق برنامه،اولین بازدیدمان از سد اسوان بود، بد نیست بدانید این سد به دست جمال عبدالناصر ساخته شده که یکی از عظیم ترین سدهای جهان است.»
گردشگران در ادامه راه به همراه سرپرستشان سوار بر قایق یکی از لذتبخش ترین سفرهای آبی را تجربه کردند. «ما با این قایق در امتداد رود نیل سفر کردیم و از معابد کاهنان، شهرهای کناره رود نیل مثل شهر اقصور، ادفو و کمومبو دیدن کردیم. در نهایت هم به شهر ساحلی هرگادا رسیدیم که یکی از زیباترین شهرهای توریستی ساحلی در مصر به حساب می آید.»
در این شهر صنایع دستی زیبایی توسط اهالی شهر ساخته شده بود که نظر گردشگران را حسابی به خودش جلب کرد اما در این میان چیزی که گردشگران دوست داشتند ببینند و برای آن لحظه شماری می کردند اهرام ثلاثه مصر بود. «آنها از من می پرسیدند پس کی به اهرام ثلاثه می رویم و بالاخره ما در بخش دیگری از سفرمان با اتوبوس راهی شهر اهرام یعنی قاهره شدیم.»
ورود به اهرام ثلاثه مصر
شایعاتی در این مورد وجود داشت که مسئولان مصر اجازه ورود ایرانی ها به قاهره را نخواهند داد اما گروه گردشگر ایرانی بدون هیچ مشکلی وارد قاهره شدند. «ما در سفر خود هیچ مشکلی نداشتیم و در ابتدای ورودمان به قاهره از موزه ملی این شهر، اهرام ثلاثه و مجسمه ابوالهول بازدید کردیم. البته در این منطقه، اماکن مقدسی همچون رأس الحسین (ع) و مسجد حضرت زینب (س) وجود دارد که به لحاظ امنیتی، مقامات مصری اعلام کردندکه از این مناطق نمی توانیم از نزدیک دیدن کنیم و ما هم از دور زیارت کردیم.»
یکی از نکات جالبی که برای گروه تازگی داشت زمانی بود که آنها وارد اهرام شدند. داخل اهرام اجساد مومیایی شده درست در وسط هرم نگهداری می شد. برایمان خیلی عجیب بود و وقتی از راهنما درباره قرارگیری اجساد در گوشه هرم نگهداری شوند زودتر فاسد می شوند چون در گوشه و کنار هرم، هوای بیشتری وجود دارد و موقعیت برای فساد جسد مهیاتر است. جالب تر اینکه آنها این ادعا را با اجساد حیوانات آزمایش کرده بودند و نتیجه این آزمون، درستی این ادعا را اثبات می کرد.»
بانوی شجاع ایرانی
مسافران ایرانی در کمال امنیت به مصر سفر کردندو در طول سفر گروهی آنها را همراهی و اسکورت می کردند. هر چند با ورود ایرانی ها به قاهره، اوضاع داخلی مصر کمی نابسامان بود اما بدون هیچ مشکلی برنامه های تور انجام می شد. در این سفر اینکه یک زن، نخستین تور گردشگری ایران به مصر را هدایت و سرپرستی می کند حسابی برای مصری ها جالب بود. البته سفر به مصر به همین راحتی ها هم که تصورش را می کنید نیست چرا که به گفته خانم حاتمی پور، برای سفر به مصر ویزای انفرادی صادر نمی شود بلکه ویزا به صورت گروهی است و در حال حاضر هم اقامت هفت روزه در مصر دو هزار دلار هزینه دارد که هزینه زیادی است. «ما در تلاش هستیم تا بدون اینکه از کیفیت سفر به مصر کم شود، هزینه آن را تا حد امکان پایین بیاوریم.»
دوستی مصر و ایران
خانم حاتمی پور امیدوار است گردشگری بین دو کشور ایران و مصر توسعه بیشتری پیدا کند چرا که به نظرش هر دو کشور دارای فرهنگ و تمدن تاریخی غنی هستند. «اعتقادم این است که تجارت یکطرفه نیست و دوست دارم در سفرهایی که در آینده به این کشور خواهم داشت، مردم مصر را با فرهنگ ایرانی آشنا کنم و آنها را ترغیب کنم که به کشورمان سفر کنند. با علاقه عمیقی که در مصری ها نسبت به ایرانی ها دیدم در آینده نزدیک مطمئنم مصری ها را در پروازهای بین دو کشور خواهیم دید و امیدوارم که این اتفاق رخ بدهد.»
ویدیو مرتبط :
سایت بانوی ایرانی
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
ماجراجویی بانوی ایرانی موتورسوار دور دنیا + (تصاویر)
مهسا همایونفر، بانوی ایرانی موتورسواری است که سفرش را حدود دو سال پیش از اسپانیا (کشوری که نزدیک به 20 سال است در آن زندگی میکند) شروع کرد و به دلیل شکستن یکی از پاهایش در تصادفی در جزیره قشم، سفر اولش را نیمهکاره رها کرد. حالا او بار دیگر با موتور یاماها ایکستی 360CC خود به دل جادهها زده و میخواهد آرزوی همیشگیاش را برای دیدن رشته کوه «پامیر» در میان تاجیکستان و قرقیزستان برآورده کند.
همایونفر در سفر قبلیاش با موتور به اسپانیا، مراکش، موریتانی، مالی، سنگال، گامبیا، گینه، پاکستان و ویتنام رفته و در طول چهار ماه 18 هزار کیلومتر را طی کرده بود و میخواست از نوار ساحلی خلیج فارس هم گذر کند که به دلیل تصادفی در جزیره قشم سفرش نصفه ماند و مجبور شد به اسپانیا برگردد. او پس از بهبودی دوباره با موتورش همراه شده و اینبار سفر در کشورهایی را آغاز کرده که ذهنیت متفاوتی درباره آنها داشته است.
با مهسا همایونفر وقتی در تهران بود درباره برنامه جدید سفرش گفتوگو کردیم. اینبار انگیزهاش از آمدن به ایران که میگوید "بیشتر مسیرهای آن را قبلا با موتور رفته"، گرفتن ویزای کشورهای ازبکستان، تاجیکستان، ترکمنستان، قرقیزستان و چین بیان میکند. ظاهرا گرفتن ویزای همه این کشورها قرار است چند هفتهای از وقتاش را بگیرد و زمانبندی سفرش را کمی تغییر دهد.
پیشبینی میکند اگر ویزاها را کامل بگیرد، حدود یک و نیم ماه دیگر برای ادامه سفرش تا چین، زمان لازم داشته باشد.
به گفته همایونفر، مشکلات لجستیکی همیشه بزرگترین مسأله چنین سفرهایی بوده و برنامهریزیها را با اختلال مواجه کرده است. مثلا او میخواسته به عربستان برود، اما قوانین این کشور برای زنان مجرد زیر 40 سال که بدون محارم نمیتوانند به این کشور سفر کنند، مانع از صدور ویزا شد.
این بانوی ایرانی موتورسوار میگوید: قبلا یک دختر جوان اهل اسلواکی موفق شده با موتور در عربستان سفر کند. البته او شکل و وسیلهی سفرش را به مقامات این کشور اعلام نکرده بود و با مانعی هم مواجه نشد. همایونفر هم میخواست که با موتور تجربه سفر به عربستان را پیدا کند، اما مجبور شد برنامهاش را تغییر دهد.
او که اینبار با موتور خودش سفرش را انجام میدهد، قبلا با موتور دیگری در ایران سفر کرده بود، یک کاوازاکی 250CC. دلیلاش هم برای این انتخاب هزینه بالای انتقال موتور از اروپا به ایران بود، با این وجود این بار تصمیم گرفت همه مسیرش را از آفریقا تا کشورهای حاشیه خلیج فارس و از ایران تا چین را با همان موتور خودش طی کند.
بانوی ایرانی موتورسوار تاکنون 10 هزار کیلومتر از مسیرش را با موتور آمده است.
همایونفر برای خبرنگار گردشگری ایسنا برنامه سفر جدیدش را اینطور تعریف میکند: مبدأ حرکت اینبار اتیوپی در آفریقا بود، کشوری با آب و هوای مناسب و جمعیت زیاد که یک امپراطوری بزرگ به حساب میآید. سفر در اتیوپی سه ماه طول کشید. قبلا دربارهی این کشور تعریفهای خوبی نشنیده بودم، مثلا اینکه کودکان به سمت موتورسواران و دوچرخهسواران سنگ پرتاب میکنند. انتظار سفری سخت و نازیبا را داشتم، اما اتیوپی کشوری بود که زیباترین لبخندها را در آن دیدم و آن را کشوری زیبا و هیجانانگیز یافتم.
این بانوی ایرانی موتورسوار میگوید: زیباترین قسمت سفر این است، جاهایی که انتظار داشتم و فکر میکردم سخت و نازیبا باشد، بهترین بودند، مثل اتیوپی.
او ادامه میدهد: میخواستم به جیبوتی و سپس از راه دریا با کشتیهای چوبی به یمن بروم؛ اما یمن جنگ شد و ویزا ندادند. مشکل سفر از همان ابتدا آغاز شد. برای همین برنامه را به سمت حاشیهی خلیج فارس و به مقصد عمان تغییر دادم. به کشور سومالیلند رفتم؛ اما آنجا قایقی نبود تا به عمان بروم. دوباره به اتیوپی برگشتم تا با هواپیما به عمان بروم.
وی اضافه میکند: عربستان هم یکی دیگر از مقاصد این سفرم بود، اما به خاطر آنکه مشمول قوانین این کشور برای زنان مسافر نمیشدم، نتوانستم ویزا بگیرم و آن کشور را هم حذف کردم.
همایونفر درباره تصوراتش از عمان میگوید: تا پیش از دیدن عمان، هیچ برداشتی از آن نداشتم؛ ولی مردم آن را بسیار متشخص و مهربان دیدم. عمان کشور امنی بود که به راحتی میشد در خیابانهای آن و کنار خانههای مردماش کمپینگ زد و بدون هیچ مزاحمتی شب را استراحت کرد.
او ادامهی سفرش را اینطور شرح میدهد: بعد از عمان به امارات رفتم و سپس از آنجا با هواپیما به تهران آمدم. قبلا ایران را با موتور گشتهام. میخواستم در این سفرم به آبادان و خرمشهر بروم که به دلیل معطلی ویزای دیگر کشورها، مجبور شدم وقت بیشتری را در تهران صرف کنم و ترجیح دادم در این مدت موتورم را تعمیر کنم تا برای ادامه سفر آماده باشد.
همایونفر به محدودیتهایی که برای تامین تجهیزات و ابزار مورد نیاز موتورش در ایران وجود دارد، اشاره و اضافه میکند: با وجود این محدودیتها فکر میکنم چند هزار کیلومتر دیگر بتوانم با موتورم برم.
بانوی موتورسوار برای ادامه سفرش هیجان بیشتری دارد، چرا که میگوید: هدف اصلیام از این سفر رسیدن به رشته کوه و جادهی معروف و زیبای «پامیر» میان دو کشور تاجیکستان و قرقیزستان است که پر هیجانترین بخش سفرم به حساب میآید. منتظر دیدن آن رشته کوه و جادهی زیبای آن هستم.
او برای رسیدن به پامیر باید به تاجیکستان و قرقیزستان برود؛ اما هدف نهایی سفرش رسیدن به چین است، برای همین باید از ترکمنستان و ازبکستان هم گذر کند که پیشبینی میکند طی این مسیر از این چهار کشور تا چین، یکونیم ماه زمان ببرد.
از همایونفر سوال میکنم با کدام گذرنامه برای گرفتن ویزاهای مورد نیازش اقدام میکند، ایرانی یا اسپانیایی که پاسخ میدهد: من با هر پاسپورتی اقدام کنم با مشکلاتی مواجه میشوم، مثل آنچه در عربستان و یا یمن رخ داد و یا حتی چین که اجازه نمیدهند با موتور به هر جایی که خواستم آزادانه بروم. باید پلاک، گواهینامه و راهنمای چینی بگیرم و انجام همهی این کارها ساده نیست.
او ادامه میدهد: سفر زمینی مشکلات خاص خود را دارد؛ اما با این وجود من همه کارهای گمرکی، نقل و انتقال موتور و گرفتن ویزاها و سایر مدارک مورد نیاز را شخصا انجام میدهم.
همایونفر، تاریخ، هنر و بازرگانی خارجی خوانده و به زبانهای اسپانیولی و آلمانی مسلط است. در مواجهه با شخصی چون او که روزهای زیادی از سال را در سفر است و برای جابجایی موتور و مسافرتش حتما هزینهی قابل توجهی را متقبل میشود، این سوال مطرح است که شغل بانوی ایرانی موتورسوار چیست که در پاسخ میگوید: یکسری از افراد کارشان نانوایی، معلمی، وکالت و کارهایی از این دست است که هر روز باید سر کارشان حاضر شوند، کار من هم سفر کردن است، اینکه برنامه سفرم را برای فردا تنظیم کنم. البته یک شرکت کوچک گردشگری به نام "Not Just Tourist" در اسپانیا دارم که تور اجرا میکنم.
این بانوی ایرانی موتورسوار درباره اینکه با توجه به موقعیت کاری و همچنین نوع سفری که برگزیده چقدر برای جذب دیگران به ایران تلاش و یا تبلیغ میکند؟ میگوید: جذب گردشگر به ایران تاکنون کمی سخت بوده و شاید حدود یک سال و نیم باشد که ایران به عنوان کشوری گردشگرپذیر مطرح شده است، برای همین گردشگران سفر به کشورهای دیگر را راحتتر انتخاب میکنند، در این شرایط جذب آنها به ایران کمی دشوار است.
او ادامه میدهد: پیشداوری درباره مردم سایر کشورها همیشه یک مانع بزرگ بوده است، خیلیها از ایران میترسند. خیلیها حتی نمیدانند ایران در آسیا است و من سعی میکنم در سفرم دربارهی این ابهامها روشنگری کنم.
همایونفر معتقد است، سفرش با موتورسیکلت به سایر کشورها به عنوان یک بانوی ایرانی تبلیغ مستقیمی برای ایران است و در اینباره توضیح میدهد: موتور من اسپانیایی است و کسی از دیدن آن و زنی که با این موتور در حال سفر است تعجب نمیکند، ولی وقتی میگویم ایرانی هستم همه تعجب میکنند. این موضوع جالبی برای مردم است و باعث میشود آنها از ایران بیشتر بدانند.
وی اضافه میکند: وقتی میخواستم از امارات به ایران بیایم با موتورسوارانی در این کشور روبرو شدم که اصلا نمیدانستند میتوانند با موتور به ایران سفر کنند و سوالهای زیادی پرسیدند. برایشان جالب بود که میتوانند کشوری را در نزدیکی خود برای موتورسواری انتخاب کنند.
همایونفر که برنامه این سفرش به دلیل شرایط خاص کشورهای مقصد مدام تغییر میکند، درباره اینکه روزانه چه مسافتی را با موتور طی میکند، میگوید: مسافت به شرایط زیادی بستگی دارد، مثلا وقتی از بندر لنگه تا تهران میخواستم بیایم حدود چهار روز راه داشتم؛ ولی آن را یک روزه آمدم. پیش آمده مسیری که 670 کیلومتر بوده را حدود هفت ساعته طی کردم.
همایونفر با آنکه در این برنامه با موتورش در ایران سفری نداشته؛ اما در هر فرصتی که بدست میآورد و حتا برای ترددهای داخل شهری از موتور استفاده میکند و درباره برخوردهایی که با او میشود، بیان میکند: در هر سفری که با موتور به ایران داشتم هیچ مشکلی نداشتم. خیلی وقتها از پلیس کمک گرفتم و آنها همیشه به خوبی جواب دادهاند و هیچ مشکلی نبوده است. البته جز بیدقتی برخی از مردم در رانندگی، دیگر مسالهای وجود ندارد و محبتی که ایرانیها دارند بسیار قابل توجه است.
اخبار اجتماعی - ایسنا