گردشگری
2 دقیقه پیش | مناظر بی نظیر زمینهای گلف در آمریکادر زندگی چیزهای کمی بهتر از بازی گلف در میان رشته کوه های باشکوه، بیابان های بی ثمر یا اقیانوس های خروشان وجود دارد. هر ایالت آمریکایی حداقل یک زمین گلف با مناظر بی نظیر ... |
2 دقیقه پیش | باشکوهترین مراکز خرید در جهانبرای اغلب مردم، خرید کردن بخشی از تفریح آنها و برایشان مهم است! برای برخی دیگر، تاریخ و فرهنگ مهمتر است اما در صورتی که دو مورد بالا را باهم ترکیب کنید میتوانید علاوه ... |
جواهرات سلطنتی ایران کجا هستند؟
موزه جواهرات یکی از موزههای پرطرفدار ایران است که هر روز صدها علاقهمند و بازدیدکننده را به خود جلب میکند و هیچ وقت فکر نکردهاید دارایی آن، پشتوانه پولی کشورمان است و حتی نامش میتواند پشتوانه خوبی برای ریال کشورمان باشد.
موزه جواهرات ملی از سال 1334 محل نگهداری با ارزشترین دارایی ایران بوده است. گرچه برخی جواهرات آن با تاسیس بانک ملی سال 1316 شمسی در اختیار خزانه آن بانک قرار داشت، اما در نهایت با تاسیس بانک مرکزی از سال 1334 در خزانهای زیر نظر این بانک به مساحت حدود 1000 متر مربع نگهداری شدهاند.
این موزه یا همان خزانه جواهرات ملی از بدو تاسیس خود تاکنون به عنوان یکی از گنجینههای بیبدیل جهان با انواع و اقسام جواهرات تاریخی و ارزشمند خود علاوه بر معرفی توانایی جواهرسازان و هنرمندان ایرانی در کنار تمدن کشور به حفظ پول ملی کشورمان نیز کمک کرده است.
بدون تردید حالا که نام این موزه بیبدیل را متوجه شدهاید به یاد الماس بسیار معروف دریای نور افتادهاید، اما در نظر داشته باشید این الماس 182 قیراطی تنها برگ زرینی از این مجموعه عظیم و ارزشمند است. برگ زرینی که با ارزش خود همواره به عنوان نمادی از تمدن و ثروت ایران زمین بوده و خواهد بود.
این جواهرات چه رازی در دل دارند؟
به طور کلی تا قبل از پادشاهان صفوی کمتر حاکم یا حکمرانی در ایران آن زمان بود که به فکر جمعآوری یا نگهداری سنگهای قیمتی و جواهرات باشد و برخی سنگهای قیمتی یا طلا به صورت سرمایهای در دست تجار و افراد متول جابهجا میشد. اما از این تاریخ به بعد (907 تا 1114 هجری قمری) به دستور حکام وقت، سفرایی برای خریداری و جمعآوری جواهرات و سنگهای قیمتی به کشورهای اطراف یا دور دست مثل ایتالیا و فرانسه فرستاده شدند و با این کار اولین گام برای جمعآوری و حفظ و نگهداری گنجینهای گرانبها در خزانه حکومت برداشته شد.
این سنگها یا زیورآلات گرانبها در خزانه سلطنتی و در پایتخت آن دوران یعنی شهر اصفهان نگهداری میشد. با حمله محمود افغان به ایران، بخشی از این مجموعه گرانبها به تاراج رفت. بخشی از این جواهرات که از مرزهای ایران خارج شده بود به افغانستان امروزی و بخش دیگری به هندوستان رسید.
این هدایا شامل مقدار زیادی وجه نقد، سلاح، جواهرات، سنگهای قیمتی و پارچههای نفیس بود، اما طبق اسناد تاریخی بسیاری از این هدایا هرگز وارد خاک ایران نشد، بلکه در میانه راه از سوی نادر به والیان یا حاکمان مختلف یا سپاهیان بخشیده و بخشی هم به امام رضا(ع) اهدا شد و در نهایت بخش کوچکی از آن به پایتخت و خزانه سلطنت رسید
به روایت تاریخ برخی جواهرات تحت اختیار افغانها با همت نادرشاه دوباره به ایران بازگشت و برای گرفتن دوباره بخش دیگری از جواهرات ایران که به هندوستان فرستاده شده بود نامهای از سوی نادرشاه به هندوستان ارسال شد که هرگز توسط هندیها پاسخی به آن داده نشد. در نهایت نادرشاه در سال 1158 هجری قمری به منظور باز پس گرفتن جواهرات ایرانی تصمیم گرفت به هندوستان حمله کند که با وارد شدن سپاه نادر به هندوستان، حاکم وقت این کشور یعنی محمدشاه گورکانی برای جلوگیری از حمله نادر به سرزمینش علاوه بر جواهرات ایرانی مقداری هم هدایای بسیار ارزشمند برای او فرستاد.
این هدایا شامل مقدار زیادی وجه نقد، سلاح، جواهرات، سنگهای قیمتی و پارچههای نفیس بود، اما طبق اسناد تاریخی بسیاری از این هدایا هرگز وارد خاک ایران نشد، بلکه در میانه راه از سوی نادر به والیان یا حاکمان مختلف یا سپاهیان بخشیده و بخشی هم به امام رضا(ع) اهدا شد و در نهایت بخش کوچکی از آن به پایتخت و خزانه سلطنت رسید.
پس از قتل نادرشاه، یکی از سران او به نام احمد بیگ افغان ابدالی، دست به غارت این جواهرات زد که بسیاری از جواهرات قیمتی غارت شده هرگز به ایران بازگردانده نشد. یکی از معروفترین جواهراتی که توسط این فرد از کشور خارج شد الماس کوه نور بود. این الماس گرانبها در اختیار احمدشاه درانی قرار گرفت و بعد از آن به دست رنجیت سینگ پنجابی افتاد و با شکست دادن او توسط انگلیسیها کوه نور ایرانی به دست کمپانی هند شرقی افتاد و به گواه تاریخ، مدتی بعد در سال 1266 هجری قمری با زور به ملکه ویکتوریا هدیه داده شد.
به این ترتیب در دوران قاجار بسیاری از جواهرات خارج شده از خزانه سلطنتی دوباره بازگردانده شد و برای جلوگیری از سرقت یا غارت مجدد آنها به دستور حکام قاجار بسیاری از جواهرات روی سازههایی مثل تاج کیانی، تخت طاووس، تخت نادر، کره جواهرنشان، سینی، شمشیر جهانگشای نادری، خنجر یا قلیانها نشانده شد تا علاوه بر کنترل بیشتر روی آنها در امان باشند.
این جواهرات از چه تاریخی ملی شدند؟
به روایت تاریخ برای اولین بار جواهرات سلطنتی در دوره مظفرالدین شاه، مکتوب و رسید شدند. این اتفاق اینگونه رخ داد که با پیروزی مشروطهخواهان بر حکومت، شاه برای حفظ جان خود از کاخ گریخت و به سفارت روسیه پناه برد. محمدعلی شاه، تعداد زیادی از جواهرات سلطنتی از جمله دریای نور را نیز به عنوان اموال شخصی همراه خود به سفارت روسیه برد که با پافشاری مشروطهخواهان به ناچار برخی از آنها از جمله الماس دریای نور دوباره به کاخ گلستان منتقل و در نهایت از آنها فهرستی تهیه شد تا از میزان واقعی این جواهرات اطلاعات دقیقی در دست باشد.
اما اصلیترین زمانی که این جواهرات در واقع ملی یا به عبارت دیگر به بانک ملی ایران اهدا شدند مربوط به زمان رضاشاه است. در این دوره یک شرکت فرانسوی به نام کمپانی بوشرون به دستور شاه از همه جواهرات سلطنتی صورتبرداری و ارزش آنها را تعیین کرد و در نهایت سال 1316 هجری شمسی با تاسیس بانک ملی ایران بسیاری از آنها به خزانه بانک ملی به عنوان پشتوانه پولی و مالی کشور منتقل شدند.
پشتوانه پول ملی چیست؟
از وقتی حواله یا بیجک در دست مردم و تجار به عنوان سند دارایی طلا یا نقره قرار گرفت و حمل و نقل طلا برای انجام مبادلات کاهش یافت، طلا یا نقره به عنوان پشتوانه حوالهها در صندوقها ذخیره شدند. این اتفاق را میتوان اولین کارکرد طلا یا جواهرات به عنوان پشتوانه اسکناس معرفی کرد.
بنابراین طبق عرف یا قانون، دولتها تا مدتی پیش با توجه به ذخایر طلا و جواهرات خود به انتشار اسکناس اقدام میکردند. در واقع آنها با توجه به توان و ارزش پشتوانه ذخایر طلای کشور، اسکناس در اختیار عموم قرار میدادند و هر واحد از پولشان را با مقداری معینی طلا ارزشگذاری میکردند. در ایران نیز طبق قانون اساسی و بند یک قانون پولی و بانکی کشور، واحد پولی کشور ریال و برابر یکصد دینار انتخاب شده است. این مقدار پول یا یک ریال طبق قانون مذکور برابر 180 هزار و 55 ده میلیونیم (0/0108055) گرم طلای خالص تعریف شده است.
به طور کلی بر اساس قانون یاد شده بانک مرکزی باید صد درصد میزان اسکناس منتشر شده، دارایی و وثیقه به عنوان پشتوانه ریال در اختیار داشته باشد که این پشتوانه عبارت است از: الف. طلا، ب. ارزهای خارجی، ج. اوراق بهادار. این داراییها طبق همین قانون باید به صورت 25 درصد طلا و ارز و مابقی باید به صورت اوراق بهادار در خزانه موجود باشد.
اما اگر از جایگاه جواهرات ملی در این پشتوانه بخواهیم بدانیم لازم به یادآوری است در بند «ب» ماده 8 قانون پولی و بانکی کشور، این جواهرات به تصویب قانونی در مجلس از سال 1308 یعنی زمان رضاشاه، به عنوان وثیقه تعهدات ناشی از اسناد و اوراق بهادار دولت شناخته شدهاند. از این تاریخ به بعد جواهرات ملی به عنوان وثیقه و پشتوانه پولی ایران در اختیار بانک ملی و نهایتا در اختیار بانک مرکزی قرار گرفت، اما هرگز نباید فراموش کرد این وثیقه یعنی جواهرات ملی ایران برای اسناد دولتی فقط حالت شکلی دارند و از لحاظ ماهیت، تاثیری بر نحوه یا روند انتشار اسکناس و پشتوانه آن نخواهند داشت.
از سوی دیگر، برخی اقتصاددانان امروزه بر این عقیده هستند که تقریبا یک دهه پس از جنگ جهانی دوم، دیگر طلا یا جواهر و ارزهای خارجی به عنوان پشتوانه مناسبی برای پول ملی کشورها نیست، بلکه تولیدات ملی منطقه و صنایع آن میتواند بهترین پشتوانه برای پول ملی کشور انتخاب شود.
ارزش این جواهرات چقدر است؟
اگرچه ارزش جواهرات ملی ایران به ارزش اقتصادی آن محدود نمیشود، ولی از جواهرات ملی ایران به عنوان پشتوانه قدرت و ذخیره خزانه کشور و گاه به عنوان پشتوانه پول منتشر شده توسط بانک مرکزی استفاده میشده است. از نظر فنی به لحاظ منحصربهفرد بودن، بینظیر بودن و اهمیت تاریخی، قیمتگذاری برای چنین جواهراتی (حتی به طور تقریبی) برای زبدهترین کارشناسان و ارزیابان نیز مقدور نیست. اما برخی مورخان تنها ارزش جواهرات غنیمتی ایران از هند را به ارزش آن زمان حدود 70 کرور روپیه برآورد کردهاند.
منبع:
tebyan.net
jamejamonline.ir
ویدیو مرتبط :
مستند جواهرات ملی ایران
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
جواهرات و گنجینه سلطنتی ایـــــــران
آدم این جا احساس عجیبی پیدا میكند. نمیدانم اسم این احساس را چه میشود گذاشت؟ قدرت؟ شكوه؟ عظمت؟ افتخار؟ یا شاید چیز فانتزیتر از اینها: نوستالژی! شاید هم هیچكدام. شاید با دیدن این همه جواهر، آدم یاد زندگی اشرافی شاهانی بیفتد كه خودشان را كاملا از مردم عادی جدا كرده بودند.
یاد تصویر فلان شاه با آن همه خدم و حشم و برو و بیا و در كنارش تصویر بچههای قد و نیم قدی كه با پاهای برهنه توی كوچههای خاكی تیله بازی میكنند.
اما بیشترین چیزی كه این جا به چشم میآید، ذوق و هنر هنرمندان ایرانی است جادوی دستهایی كه شاهكار كردهاند.
اگر صاحبان این جواهرات حالا زیر خروارها خاك رفتهاند، هنر سازندگان این آثار تا همیشه دهان كسانی كه از نزدیك به تماشا میآیند را باز نگه میدارد.این جا خزانه جواهرات ملی ایران است.
جواهرات این گنجینه علاوه بر ارزش هنری و تاریخی، از لحاظ اقتصادی، پشتوانه قدرت و ذخیره خزانه مملكتی هم به حساب میآیند.
خیلی نمیشود جواهرات خزانه را از لحاظ تاریخی دستهبندی كرد. چون بسیاری از آنها مربوط به دوره قاجار است. بقیه جواهرات هم یا مربوط به دوره پهلوی است و یا از دوره صفوی به جا مانده. تك و توك هم جواهراتی مربوط به دورههای قبل از صفوی را میتوان در خزانه دید.
بر اساس قانون مصوب 25 آبان 1316 شمسی، قسمت عمدة جواهرات به بانك ملی ایران انتقال داده شد و سپس جزو پشتوانة اسكناس و بعدا به عنوان وثیقه اسناد بدهی دولت به بانك، بابت پشتوانه اسكناس قرار گرفت.
بهای این مجموعه چقدر است؟ هیچ كس جواب این سؤال را نمیداند. در این مجموعه گوهرهایی هست كه در جهان نظیر ندارد. مجموعه جواهرات ملی ایران از لحاظ هنری و تاریخی یك مجموعه منحصر به فرد است. آنقدر كه حتی زبدهترین كارشناسان جهان هم نتوانستهاند ارزش تقریبی آن را محاسبه كنند.
تاریخچه جواهرات ایران در واقع از زمان صفویان آغاز میشود. سلاطین صفوی در حدود 2 قرن، جواهرات با ارزش را جمعآوری كردند. حتی كارشناسان دولت صفوی جواهرات را از بازارهای هند، عثمانی، فرانسه و ایتالیا میخریدند و به پایتخت حكومت (اصفهان) میآوردند.
در پایان حكومت شاه سلطان حسین، با ورود محمود افغان به ایران، خزانه دولت دچار پراكندگی شد. ولی بعد با ورود شاه طهماسب دوم به همراهی نادر به اصفهان، از خروج جواهرات غارت شده جلوگیری شد.
خزانه فعلی جواهرات در سال1334 ساخته شد و در سال 1339 با تأسیس بانك مركزی به بهرهبرداری رسید و به عنوان خزانه جواهرات ملی در اختیار این بانك قرار گرفت.
تخت طاووس
خیلیها این تخت را با «تخت طاووس» هند اشتباه میگیرند. اما اسم اصلیاش این نیست. طرح خورشیدی كه بالای تخت میبینید، طوری طراحی شده بود كه با یك كوك، در جهت عقربههای ساعت میچرخید، به همین خاطر، اسم آن تخت خورشید بود. بعد از این كه فتحعلی شاه با طاووستاجالدوله ازدواج كرد، اسم تخت را به نام زنش عوض كرد. در كتیبة اطراف تخت، اشعاری به خط نستعلیق وجود دارد كه همگی با مینای لاجوردی روی زمینة زر نوشته شدهاند. تخت طاووس تا سال1360 در تالار كاخ گلستان نگهداری میشد. ولی در این سال به خزانة جواهرات ملی انتقال یافت.
گل سینه
این گل سینه در نیمه دوم قرن نوزدهم میلادی ساخته شده. پایة اصلی گل از طلا است و روی آن با الماس و یاقوت و مروارید تزئین شده است. زنان دربار قاجار، عاشق اینجور جواهرات بودند، چون اصولا وسایل خوبی برای جلب توجه بوده.
دریای نور
حتما توی كتاب تاریخ دبیرستان خواندهاید كه كوهنور و دریای نور بجزو معروف ترین الماسهای دنیا هستند. اما این دو تا الماس از نظر تراش و رنگ هیچ شباهتی به هم ندارند. هر دو تا الماس در ایران بودند ولی «كوه نور» بعد از مرگ نادر سرقت شد و بعدها به دست كمپانی هند شرقی افتاد و به وسیله آنها به ملكه ویكتوریا هدیه شد. الان هم آن الماس روی تاج ملكة الیزابت است. اما این عكسی كه میبینید همان دریای نور معروف است. البته اندازه دریای نور، بزرگتر از این بود. ولی در زمان فتحعلی شاه آن را دو تكه كردند. تكه دوم به اسم نورالعین، 60قیراط وزن دارد كه در وسط نیم تاجی كه مورد استفاده فرح دیبا بود نصب شده است و در همین خزانه وجود دارد. وزن دریای نور، 182 قیراط است و رنگ آن صورتی است كه كمیابترین رنگ الماس است.
تاج كیانی
این تاج، معروف است به تاج كیانی. در زمان فتحعلی شاه ساخته شده و بعد از مرگ او مورد استفاده پادشاهان قاجار بود. در واقع این اولین تاجی است كه بعد از دوران شاهنشاهی ساسانی به این صورت ساخته شده است. در ساخت آن از الماس، زمرد، یاقوت و مروارید استفاده شده است و جقة جلوی آن قابل تعویض است. جالب است بدانید كه این تاج حدود 5/4 كیلوگرم وزن دارد، بعدا كه رضا خان روی كار آمد، دستور ساخت یك تاج سبكتر را صادر كرد.
كلاه عباس میرزا
این كلاه عباس میرزا است. از معدود چهره های به درد بخور سلسلة قاجار كه اتفاقا پسر فتحعلی شاه ( یكی از به درد نخورترین پادشاه قاجار) بود. عباس میرزا از این كلاه در مراسم رسمی دربار استفاده میكرده. كلاه به شكل یك تاج ساخته شده و بدنة آن از پارچة اطلس و مخمل قرمز است كه روی آن مرواریددوزی و پولكدوزی شده. یك زمرد درشت با دور دوزی الماس هم در بالای تاج قرار دارد.
سنجاق سینه
سه تا سنجاق سینه، ساخته شده از مرواریدهای درشت. دو تا قو از مروارید سفید ساخته شدهاند و اردك از مروارید سیاه. این مرواریدها از خلیجفارس صید شدهاند. مروارید سیاه، یكی از كمیابترین انواع مروارید دنیا است.
كره زمین
این كره جواهرنشان یكی از شاهكارهای هنری است. در زمان ناصرالدین شاه گروهی از جواهرسازان ایرانی به سرپرستی ابراهیم مسیحی از جواهرات موجود در خزانه آن را ساختند. روی این كره، دریاها با زمرد و خشكیها با یاقوت نشان داده شدهاند. آسیای جنوب شرقی، ایران، انگلستان و فرانسه هم با الماس مشخص شدهاند. هندوستان با یاقوت روشن و آفریقای مركزی و جنوبی با یاقوت كبود معلوماند. خط استوا و سایر خطوط جغرافیایی با الماس و یاقوت ریز نشان داده شده است. قطر كره تقریبا 66سانتیمتر است و روی پایهای كه تماما از طلای آراسته به جواهرات است سوار شده.
تخت نادری
اسمش تخت نادری است. ولی هیچ ربطی به نادرشاه ندارد. این تخت در زمان فتحعلی شاه ساخته شد. این را میشود از روی كتیبههایی كه در اطراف محل جلوس تخت دیده میشود فهمید. عنوان «نادری» به خاطر نادر بودن جواهرات به كار رفته در آن است. جواهرات موجود در تخت نادری، 26733 قطعه است. این تخت به صورت قطعات جداگانه و قابل حمل ساخته شده.
كوزه قلیان
این كوزه قلیان در گنجینه شماره4 خزانه قرار دارد. بدنه كوزه از تخم شترمرغ درست شده و دور آن قابی از طلا گرفتهاند. اگر به عكس دقت كنید روی دیواره كوزه حكاكیهای بسیار ظریفی میبینید. باور میكنید بشود روی پوست تخم شترمرغ از این كارها كرد؟