گردشگری


2 دقیقه پیش

مناظر بی نظیر زمین‌های گلف در آمریکا

در زندگی چیزهای کمی بهتر از بازی گلف در میان رشته کوه های باشکوه، بیابان های بی ثمر یا اقیانوس های خروشان وجود دارد. هر ایالت آمریکایی حداقل یک زمین گلف با مناظر بی نظیر ...
2 دقیقه پیش

باشکوه‌ترین مراکز خرید در جهان

برای اغلب مردم، خرید کردن بخشی از تفریح آن‌ها و برای‌شان مهم است! برای برخی دیگر، تاریخ و فرهنگ مهمتر است اما در صورتی که دو مورد بالا را باهم ترکیب کنید می‌توانید علاوه ...

تهرانگردی در نوروز با بهاره كیان‌افشار


بی‌خود نیست كه سفر، شاه‌كلید شناخت آدم‌هاست. بهاره كیان‌افشار جزو چهره‌های بامعرفتی است كه به ما نه نگفت و به قول خودش در یك سفر نیم‌روزی به شمال شهر تهران همراه ما شد.

مجله زندگی ایده آل: از روزی كه تصمیم گرفتیم همراه بهاره كیان‌افشار تهرانگردی مختصری داشته باشیم تا زمانی كه هماهنگی‌هایش انجام شد، تنها دو روز زمان برد. او پذیرفت برنامه یك روزش را به ما اختصاص دهد و پیشنهادهایی برای گردش نوروزی به مخاطبانی كه ساكن تهران هستند یا به تهران سفر می‌كنند، داشته باشد.

سفر نیم‌روزی ایده‌آل با همراهی بهاره كیان‌افشار

بی‌خود نیست كه سفر، شاه‌كلید شناخت آدم‌هاست. بهاره كیان‌افشار جزو چهره‌های بامعرفتی است كه به ما نه نگفت و به قول خودش در یك سفر نیم‌روزی به شمال شهر تهران همراه ما شد. می‌گویند «بسیار سفر باید تا پخته شود خامی.» انگار كیان‌افشار خیلی به این جمله اعتقاد دارد، چراكه جزو چهره‌هایی است كه شهر‌ها و كشورهای زیادی را گشته اما خودش می‌گوید؛ «ترجیح همیشگی ام زندگی در خانه ام ایران است.» در ادامه روایت سفر نیم‌روزی را از زبان بهاره كیان‌افشار بخوانید: یكی از اتفاق‌های با ارزش زندگی برای هر فردی سفر رفتن است. سفر لبریز از جست‌وجو و كشف تجربه‌هاى نوست. سفر برای من تنها به معنای گذر از كشوری به كشور دیگر یا شهری به شهر دیگر نیست. سفر یعنى حركت به سوى كسب تجربه‌هاى تازه.

هر چند نقاط مختلف مركز، غرب، شرق و جنوب تهران پر از جاهاى جذاب و دیدنى است ولى سفر درون‌شهری من، مراكز دیدنی مختلفی را در شمال تهران در برگرفت؛ از بازار تجریش كه قلب شمال تهران است شروع به حركت كردم. فكر می‌كنم این نقطه تهران را همه دوست دارند. اصلا مگر می‌شود سال‌های سال اصالت این منطقه را نادیده گرفت؟

سفر نیم‌روزی ایده‌آل با همراهی بهاره كیان‌افشار

اولین جایی كه رفتم بازار تجریش بود؛ جایى كه محبوب همه قلب‌هاست. همه سنین و سلیقه‌ها اینجا را دوست دارند. همان‌طور كه می‌دانید یكی از اصیل‌ترین بخش‌های بازار تجریش مربوط به تكیه آن است؛ فضایی كه در ایام ماه‌های محرم و صفر پاتوق خیلی از تهرانی‌هاست.

سفر نیم‌روزی ایده‌آل با همراهی بهاره كیان‌افشار



دربازار به چند مغازه محدودی كه متعلق به بخش مسگرها بود، سری زدم؛ كسب و كاری كه متاسفانه شاید رونق قدیم را ندارد؛ البته می‌دانم كه خدا را شكر هنوز هم معادن این فلز ارزشمند در شهر كرمان فعالند و كاربرد مس در صنایع  فراتر از اینهاست. به هر حال مزایاى استفاده از ظروف مسی را نمی‌شود نادیده گرفت. این ظرفی كه دست من می‌بینید 80 هزارتومان قیمت دارد. برایم جالب بود كه این ظروف‌ها را همان جا وزن می‌كنند و برحسب میزان وزن‌شان قیمت‌گذاری می‌شوند.

سفر نیم‌روزی ایده‌آل با همراهی بهاره كیان‌افشار

مغازه‌دار می‌گفت یكی از دلایل عمر طولانی صد و خرده‌ای ساله قدیمی‌ها به دلیل استفاده از ظروف مسی بوده است؛ البته من با اینكه به آشپزی علاقه دارم و نظر اطرافیانم این است كه دستپخت خوبی دارم، خیلی فرصتی برای غذا درست كردن پیدا نمی‌كنم اما با صحبت‌های مغازه‌دار تشویق شدم كه از این به بعد برای طبخ غذا بیشتر از ظروف مسی استفاده كنم و از مادرم بخواهم دست‌کم برای پخت برنج از قابلمه مسی استفاده كند.



سری هم به بخش میوه و تره‌بار بازار زدم. اصلا مگر می‌شود داخل بازار تجریش آمد و به این قسمت سری نزد؟! همیشه به نظرم هیجان‌انگیز‌ترین رنگ  بین سبزیجات، مختص فلفل‌های رنگی قرمز، زرد و سبز است. این‌طور كه فروشنده می‌گفت این فلفل قرمز كاملا شیرینه و اصلا تند نیست. همیشه بوی میوه و سبزی تازه من را به وجد می‌آورد. فكر كنم این مغازه‌دار هم متوجه شد؛ البته بیشتر نگران بود كه كوه فلفل‌هایش را سرنگون كنم!

سفر نیم‌روزی ایده‌آل با همراهی بهاره كیان‌افشار



به بخش خوشمزه بازار رسیدم! انواع مزه‌های ترش و شیرین و شوری كه هر كسی را با هر طبعى قلقلك می‌دهد؛ حتی كسانی هم كه نیت خرید ندارند ناخودآگاه مقابل این همه تنوع رنگ و طعم جذاب اندكی مكث می‌كنند و حداقل برای چند ثانیه هم كه شده نگاه‌شان به سمت این رنگ‌آمیزى جذاب منحرف می‌شود؛ رنگ‌هایی كه امیدوارم سالم و خوردنی باشند.

سفر نیم‌روزی ایده‌آل با همراهی بهاره كیان‌افشار

آنقدر تنوع ارائه زیاد است كه قدم زدن در بازار و دیدن مغازه‌های مختلف هر لحظه به شما یادآوری می‌كند كه به چه چیزی احتیاج داشته‌اید؛ چراكه هر بخش بازار آدم را یاد چیزی كه لازم دارد، می‌اندازد! جالب اینكه آدم همیشه قصد خرید ندارد اما هنگام خروج از بازار عموما دست پر خارج می‌شود.



در ادامه این سفر نیم‌روزی، از  تجریش به سمت منطقه دربند رفتم؛ جایی كه روزى منطقه خارج از شهر محسوب می‌شد و هنوز هم حال و هوای متفاوت و خاصی دارد و شاید برای همه تهرانی‌ها و غیر تهرانی‌ها خاطره انگیز باشد. اینجا هم پر از خوراكی‌های خوش‌رنگی بود كه آدم دلش می‌خواست ذره‌ای هم كه شده امتحان‌شان كند


تهرانگردی در نوروز با بهاره كیان‌افشار

تهرانگردی در نوروز با بهاره كیان‌افشار

دربند پر از جاهایی است كه می‌توانید روى تخت‌هایی به سبك سنتی چایی بنوشید و استراحتی کرده و هوای بهتری را تنفس كنید. من هم در یكی از همین قهوه‌خانه‌ها چاى و نبات و كمى هم باقالا خوردم و از هوای نسبتا سرد و لطیف این ناحیه لذت بردم. اگر هم اهل كوهنوردی هستید كه خوشا به سعادت‌تان.

سفر نیم‌روزی ایده‌آل با همراهی بهاره كیان‌افشار



تهران شهر پرجمعیت و شلوغى است و از بهترین زمانی‌هایی كه می‌توان از آرامش شهر لذت برد، قطعا ایام نوروز است. همه ما 11 ماه و نیم از سال را در ازدحام و ترافیك سنگین و آلودگى صوتى و تنفسى و مشغله‌های مختلف سپری می‌كنیم و شاید تنها در دوهفته تعطیلات نوروزی است كه می‌توان از زیبایی‌های تهران بهره برد.

سفر نیم‌روزی ایده‌آل با همراهی بهاره كیان‌افشار

این روزها بهترین زمان برای سفر به نقطه‌نقطه شهر است. سفر نیم‌روزی من  هم یكی از همین سفرها بود؛ منتهی به جای ایام نوروز در یكی از روزهایی اتفاق افتاد كه شمارش معكوس برای رسیدن سال نو شروع شده است.



اولین بار كه حدود دو سال پیش به چایخانه انجمن خوشنویسان در محدوده فرمانیه رفتم، متوجه شدم این فضا  قدمت زیادی دارد. اینجا چایخانه و رستوران بسیار خوبی دارد. اگر تصمیم گرفتید در ایام نوروز سری به انجمن خوشنویسان بزنید حتما فرصتی برای استراحت به خودتان بدهید و در آنجا چیزی بنوشید.

سفر نیم‌روزی ایده‌آل با همراهی بهاره كیان‌افشار



بیشتر ایرانی‌ها برای یك‌بار هم كه شده به كاخ سعدآباد رفته‌اند. من علاوه بر این كاخ به موزه گالری كنارش هم رفتم؛ جایی كه گاهی در آنجا نمایشگاهی دایر است كه دیدنش خالی از لطف نیست.

سفر نیم‌روزی ایده‌آل با همراهی بهاره كیان‌افشار



یكی دیگر از فضاهایی كه زیاد به آنجا می‌روم، باغ فردوس خیابان ولی‌عصر است. ساختمان این بنا به سبك قاجار طراحی شده و مربوط به زمان محمدشاه است؛ البته سال‌هاست كه این ساختمان به موزه سینما تبدیل شده و انواع وسایل فیلمسازى و دوربین‌های قدیمی فیلمبرداری و جوایز ارزنده‌ای در آن نگهداری می‌شود. همیشه هم در سالن سینمای آن فیلم‌های خوبی اكران و پخش می‌شود.

سفر نیم‌روزی ایده‌آل با همراهی بهاره كیان‌افشار



از دیگر فضاهای باغ فردوس كه خیلی دوست دارم كتابفروشی آن و این تلویزیون نمادین است كه روی آن نوشته «به جاش كتاب بخونین!» خب، راست می‌گوید، پیشنهاد من هم برای شما ایده‌آلی‌ها در نوروز 95 خواندن رمان «‌مهمانی تلخ» اثر سیامك گلشیری است؛ آخرین كتابی است كه خوانده‌ام. فضای قصه آن سینمایى و كمی هم ترسناك است!

سفر نیم‌روزی ایده‌آل با همراهی بهاره كیان‌افشار

این فضاها تنها بخش كوچكی از دیدنی های شهر تهران هستند، شما می توانید فهرست بزرگی از جاهای جذاب و دیدنی جدید و قدیم تهران در نقاط مختلف شهر و از اینترنت پیدا كنید و سر فرصت برید، ببینید و لذت ببرید.


ویدیو مرتبط :
نوروز خوانی / بهاره آی بهاره آی بهاره

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

مصاحبه با بهاره كیان‌افشار، بازیگر نقش شادی در كلاه پهلوی



بهاره كیان‌افشار، بازیگر نقش شادی در «كلاه پهلوی» درباره وی‍ژگی‌های نقشش در این سریال تاریخی، مشكلات دوران تولید و ریتم كند آن توضیح می‌دهد
با پخش بیست‌و هفتمین قسمت ازسریال «كلاه پهلوی»، این مجموعه تاریخی به نیمه رسید. از كنار نقدهای مثبت و منفی درباره محتوا، شخصیت‌پردازی و ... این سریال كه بگذریم، مسئله روند كند اتفاق‌ها و طولانی شدن بی‌دلیل سریال، از آن دسته نقدهایی است كه نمی‌شود به راحتی از كنارش گذشت.
 اگر مجموع اتفاق‌های سریال را در این 27 قسمت كنار هم بگذاریم، به این نتیجه می‌رسیم كه عملا چیزی حدود یك سوم بخش‌های آن، بی‌دلیل به كار اضافه شده‌اند و حضورشان اصلا كمكی به پیش رفتن روند سریال نمی‌كند.

  كلاه پهلوی,بازیگر نقش شادی در كلاه پهلوی

  با پایان نیمه اول كلاه پهلوی، از هفته آینده، سریال باید وارد سراشیبی رسیدن به نقطه نهایی شود و كم كم تكلیف شخصیت‌هایش را مشخص كند. به بهانه پایان نیمه اول سریال «كلاه پهلوی»،  با بهاره كیان‌افشار، بازیگر نقش شادی، درباره حال و هوای این نقش، دلایل روند كند سریال و ... گفت‌وگو می‌كنیم.
سریال «کلاه پهلوی» یکی از طولانی‏ترین مراحل تولید را داشت و خب طبیعتا شما هم به عنوان بازیگر، سال‌های زیادی با آن سر و کار داشتید. این طولانی شدن مراحل تولید برای‌تان خسته کننده نبود؟
من سال 83 با پروژه «کلاه پهلوی» آشنا شدم و از همان زمان قول همكاری دادم. نهایتا سال 85 پروژه کلید خورد و کار شروع شد. قرار بود زمان مراحل تصویربرداری، یک سال و نیم طول بکشد. هیچ وقت به ما نگفتند که 6 یا 7 سال قرار است درگیر این کار باشیم. قطعا خودشان هم نمی‏دانستند که پروژه قرار است تا این حد طولانی شود. همان موقع هم كه به ما گفته بودند قرار است یك سال و نیم درگیر پروژه باشیم، به نظرم زمان بسیار زیادی می‌آمد. ولی خب نقش خوبی بود و فیلمنامه بی‌نظیری داشت. فیلمنامه‏ای که من خواندم خیلی خیلی ساختار جذابی داشت. البته یك مقدار دستخوش تغییر شد و روی بخش‌هایی از آن حذفیاتی صورت گرفت. فکر می‌کنم حاصل کار هم خوب شده باشد.
طولانی شدن روند سریال، علاوه بر خسته کننده شدن کار برای عوامل، مسافرت، بیماری یا فوت برخی از آنها و ...  مسائلی مثل تغییر چهره بازیگران را هم به همراه دارد. از آنجایی كه قسمت‌های اول سریال، دیرتر از سایرین گرفته شدند و در سال 91 جلوی دوربین رفتند، سن بازیگران در ابتدای سریال، خیلی بیشتر از بخش‌های بعدی آن به نظر می‌رسید.
من فکر می‌کنم این کمترین مشکلی بود که پروژه
«کلاه پهلوی» با آن روبه‌رو بود. ببینید بقیه مشکلات چقدر بوده! آره خب این تغییرات به نسبت وجود داشت. اتفاقا من جزو معدود بازیگرانی بودم که این تغییرات به کمترین میزان برایم وجود داشت. حداقل تغییر سن و سالم در طول کار چندان مشهود نیست. به هرحال طولانی شدن کار، مشکلات زیادی به وجود می‏آورد.

   كلاه پهلوی,بازیگر نقش شادی در كلاه پهلوی

 این مشکلات درباره حفظ راکوردهای حسی هم وجود داشت؟
بله. بیشترین مشكل را در همین حفظ راكوردها داشتیم. خیلی از سکانس‌ها را داشتیم كه پلان‌‌هایش در زمان‌هایی کاملا جدا از هم گرفته می‌شد. این خیلی برای بازیگران سخت است. مثلا فرض كنید بخشی از یك صحنه در فضای داخلی اتفاق می‏افتاد و بخشی از آن در فضای خارجی مثل بالکن، حیاط یا خیابان. خیلی وقت‌ها مثلا فضاهای بیرونی آماده نبود و باید صبر می‌کردیم تا آماده شود. همین آماده‌سازی، بعضی وقت‌ها چند روز یا چندهفته طول می‌كشید. ما چون همزمان با پیشرفت داستان، سکانس‌ها را نمی‌گرفتیم و بر اساس لوکیشن ، بازیگر آماده و ... کار را جلو می‌بردیم. برای همین خیلی سخت بود.
شخصیت شادی در «کلاه پهلوی»، سابقه تاریخی دارد؟ یعنی در دوره کشف حجاب رضاخانی، واقعا چنین کاراکتری با این ویژگی‏ها وجود داشته؟
ما عینا این شخصیت را با این مشخصات در تاریخ نداریم. ویژگی‏های شخصیتی شادی، از یک‌سری از زنان آن دوره از تاریخ گرفته شده و آقای دری، مجموعه‏ای از آن صفات را داخل یک شخصیت جا داده. ولی اینكه بخواهم بگویم در شكل‌گیری شخصیت شادی، عینا یک استناد تاریخی وجود داشته است، خیر! برای همین هم من مراجعه مستقیمی به شخص خاصی نمی‌توانستم انجام دهم. فقط ویژگی‏های زنان این طبقه از جامعه در آن دوره و طرز تفکرهای‌شان را مطالعه کردم.
خیلی‏ها معتقدند که گریم و لباس زنان آن دوره، حتی رنگ آرایش، مدل ابروها و ... با چیزی که در «کلاه پهلوی» به تصویر کشیده شده كاملا فرق دارد. با توجه به مطالعاتی که درباره زنان آن دوره داشتید، با این نظر موافقید؟
من واقعا در حوزه تخصصی گریم وارد نشدم و اصلا به خودم اجازه اظهار‌نظر در این زمینه را نمی‌دهم. آنچه برایم مهم بود و باید در زمینه‏اش تحقیق می‌کردم، طرز تفکر، رفتار، منش و ... زنان آن دوره بوده و اصلا راجع به نوع آرایش و لباس آنها چیزی نمی‌دانم.

    كلاه پهلوی,بازیگر نقش شادی در كلاه پهلوی

 یکی از مهم‌ترین انتقادها نسبت به این سریال، روند كند آن است. از زمان ورود این شخصیت‌ها به ایران تا اجرایی شدن قانون کشف حجاب، اتفاق‌ها بسیار کند پیش می‏رود و اتفاق قابل توجهی در هر قسمت نمی‏افتد. این مسئله را قبول دارید؟
ماهیت سریال تاریخی با سریال روتینی که هر شب از تلویزیون پخش می‌شود فرق می‌کند. ما بیشتر داریم تاریخ و قصه‌ای را با تمام جزئیاتش از گذشته روایت می‏کنیم. این را نمی‌شود خیلی تند تعریف کرد چون به نوعی باید تمام جهات یک موضوع بررسی شود. ما داریم از شهری حرف می‌زنیم که نماد کشور ایران است و هر کدام از شخصیت‌ها، نماینده قشر خاصی از مردم جامعه‌اند. تعدادی از شخصیت‌های ویژه، نشانگر نوعی از تفکرند. بنابراین باید زمانی وجود داشته باشد که تک‌تک اینها به مخاطبان شناسانده شوند بعد حالا روابط‌شان شناسایی شود و بعد داستان پیش رود. خب قطعا روند کندتری دارد. به هرحال آن چیزی که در فیلمنامه خواندم باید بگویم آنقدر برایم پر كشش بود که اصلا نمی‌توانستم آن را زمین بگذارم.
حق با شماست اما در کنار معرفی شخصیت‌ها و نشان دادن روابط آنها با هم، با‌ز هم قسمت‌های زیادی وجود داشت که اصل داستان را تا حدی به حاشیه می‌برد.
از اول هم قرار بود همین تعداد قسمت را داشته باشیم. چیزی به كار اضافه نشد. نمی‌توانیم بگوییم سریال مثلا از اول برای 30 قسمت نوشته شده و حالا تبدیل شده به 52 قسمت. از اول هم برای همین 52 قسمت نوشته شده بود. به نظرم ما باید نحوه نگاهمان نسبت به چنین کاری را در مقایسه با سریال‌های پلیسی، خانوادگی و ... یک مقدار تغییر دهیم. این قصه را باید با خصوصیات خودش نگاه کنیم. با این حال فکر نمی‌کنم ریتم سریال، با ریتم «کیف انگلیسی» زیاد فرقی داشته باشد.
تعداد قسمت‌های «کیف انگلیسی» خیلی کمتر از کلاه پهلوی بود!این سریال فقط 13 قسمت بود.
بله اما باید توجه داشته باشیم که «کیف انگلیسی» حاصل هشت سال کار بود نه شش سال!
تا اینجای کار شخصیت شادی به عنوان زنی معرفی می‌شود كه سعی دارد هر طور شده فرهنگ مردم ایران را تغییر دهد و برای رسیدن به این هدف، از هر وسیله‌ای استفاده می‌كند. حتی در قسمت‌هایی یك جورهایی برای مخاطبان، بدجنس هم به نظر می‌رسد. یعنی در کل قصه هم چنین تعریفی از شخصیت شادی وجود دارد یا حالا به دلایل دیگری این اتفاق می‌افتد؟
«شادی» اصلا بدجنس نیست. به خیال خودش، دارد یکی از بزرگ‌ترین کمک‌ها را به زنان جامعه خودش می‌کند.

   كلاه پهلوی,بازیگر نقش شادی در كلاه پهلوی

  یعنی از نظر خودش اصلا کار منفی انجام نمی‌دهد؟
نه اصلا. شما اگر شخصیت شادی را دنبال کنید، اصلا نمی‌توانید محکومش کنید. ممکن است الان احساس کنید چرا به خودش اجازه می‌داده روی اعتقادات مذهبی مردم پا بگذارد ولی واقعا نیت شادی به نسبت خیلی‌های دیگر که حالا خیلی منافع دیگری را در پشت پرده دنبال می‌کردند، بسیار صادقانه بود. خیلی‌ها آن دوران به فکر این بودند که بیایند بازار کیف و کفش و لباس ایران را به دست بگیرند و هر طور شده به سود برسند اما شادی به زعم خودش فکر می‌کرده که باید آگاهی بیشتری به زنان کشورش بدهد و آنها را از آن حصر خانگی که فکر می‌کرده در آن قرار دارند، رها کند. درواقع شادی به زعم خودش دوست داشته آن آزادی‏ که خودش تجربه کرده بوده و با آن توانسته بوده تحصیل کند و دنیا را بیشتر ببیند، زنان كشورش هم داشته باشند. فکر می‌کرده راه حل کمک به زنان جامعه‏اش، در قدم اول کمک به بی‌حجاب کردن آنهاست.
یعنی در ادامه داستان، مخاطبان به حسن نیت شادی، واقف می‌شوند؟
 حالا با روند داستان اگر پیش روید متوجه می‌شوید که  این شخصیت به لحاظ تفکر هم تغییر می‌کند و حتی عملكرد حكومت را هم نقد می‌كند. حالا نمی‌خواهم قصه را لو بدهم فقط بدانید که شخصیت شادی تا آخر این‌طور نمی‌ماند. با روند داستان خواهید دید وقتی متوجه می‌شود آنچه نیتش بوده با اتفاق‌هایی که در زمان کشف حجاب اجباری اتفاق افتاده همخوانی ندارد، واقعا موضعش را تغییر می‌دهد.

منبع : 7subh.blogfa.com