گردشگری
2 دقیقه پیش | مناظر بی نظیر زمینهای گلف در آمریکادر زندگی چیزهای کمی بهتر از بازی گلف در میان رشته کوه های باشکوه، بیابان های بی ثمر یا اقیانوس های خروشان وجود دارد. هر ایالت آمریکایی حداقل یک زمین گلف با مناظر بی نظیر ... |
2 دقیقه پیش | باشکوهترین مراکز خرید در جهانبرای اغلب مردم، خرید کردن بخشی از تفریح آنها و برایشان مهم است! برای برخی دیگر، تاریخ و فرهنگ مهمتر است اما در صورتی که دو مورد بالا را باهم ترکیب کنید میتوانید علاوه ... |
به پایتخت ایرلند، شهر ادبیات خوش آمدید
دوبلین شما را به گذشته میبرد؛ دههای که «ببر دریای سلتیک» قدرت فوقالعادهای یافته بود اما ناگهان دچار یک رکود بزرگ شد.
وب سایت همشهری 6 و 7 - فاطمه عسگریآزاد: دوبلین شما را به گذشته میبرد؛ دههای که «ببر دریای سلتیک» قدرت فوقالعادهای یافته بود اما ناگهان دچار یک رکود بزرگ شد.
برای گردشگران تاریخ هزار ساله دوبلین در کنار شکوه مدرن امروزه آن جذاب است و به همین دلیل پایتخت کشور ایرلند، یکی از مقصدهای محبوب گردشگری در قاره اروپاست.
مهم نیست که شما در دوبلین به دنبال تاریخ هستید یا جذابیتهای یک شهر جدید را دنبال میکنید؛ زیرا در هر صورت جادوی این شهر شما را غافلگیر خواهد کرد...
دوبلین شما را به گذشته میبرد؛ دههای که «ببر دریای سلتیک» قدرت فوقالعادهای یافته بود اما ناگهان دچار یک رکود بزرگ شد. برای گردشگران تاریخ هزار ساله دوبلین در کنار شکوه مدرن امروزه آن جذاب است و به همین دلیل پایتخت کشور ایرلند، یکی از مقصدهای محبوب گردشگری در قاره اروپاست.
مهم نیست که شما در دوبلین به دنبال تاریخ هستید یا جذابیتهای یک شهر جدید را دنبال میکنید؛ زیرا در هر صورت جادوی این شهر شما را غافلگیر خواهد کرد.
جیمز جویس نویسنده ایرلندی که رمان اولیس او بزرگترین رمان قرن 20 نامیده شده، در اثرش «دوبلینیها» این شهر را «مرکز سکون» نامید؛ شهری که زمان در آن تغییری ایجاد نمیکند. البته اگر او امروز وارد دوبلین میشد قطعا این گفته خود را پس میگرفت زیرا در طول نیم قرن گذشته چهره دوبلین کاملا دگرگون شده است.
گرچه تحولات اقتصادی دوبلین را بار دیگر زنده کرد اما بعضی از مردم اعتقاد دارند بخشی از روح و شخصیت این شهر را نیز بر باد داد. به هر حال هنوز ظرافت میدان مریون، درام کلیسای جامع و بانوی ژنده پوش میدان لیفی، نمایانگر تاریخ این سرزمین است.
مردم این شهر به شکل متناقضی داستانهایاندوهبار را با طنز همراه میکنند و این شیوه زندگی را قطعا از تاریخ پر فراز و نشیب سرزمینشان آموختهاند. سال 2016 برای دوبلین یک سال سرنوشت ساز است؛ زیرا مردم این شهر 100سالگی استقلال ایرلند را در روز عید پاک جشن میگیرند.
بهتر است شما هم این مناسبت را برای سفر به دوبلین غنیمت بشمارید. سفر به دوبلین به معنای سفر به دورانهای مختلف تاریخ اروپاست؛ وایکینگها، نروژیها، نورمانها و انگلیسیها هر کدام ردپایی در این شهر به جای گذاشتهاند که دیدنی است.
چگونه برویم؟
پس از پایان این مراحل باید به همراه سایر مدارک از جمله اصل گذرنامه، دو قطعه عکس، هزینه ویزا و سایر مدارک تحصیلی و اطلاعات مzzالی به سفارت ایرلند در آنکارا یا کنسول افتخاری ایرلند در تهران مراجعه کنید.
زمان مورد نیاز برای صدور ویزا حدود 30 تا 40 روز است. شما میتوانید برای رسیدن به دوبلین از خطوط هوایی اطلس جت، امارات، ترکیش، ایرفلوت و لوفت هانزا استفاده کنید.
نوابغ دوبلینی
در دوبلین شاعران، موسیقی دانان، بازیگران و حتی ورزشکاران بسیاری پرورش یافتهاند که نامشان در تمام دنیا مشهور است. در حقیقت طبیعت بکر و تاریخ و فرهنگ غنی این سرزمین باعث شده که نوابغ بسیاری در این شهر رشد کنند و در عرصه هنر جهانی بدرخشند. اگر به دوبلین سفر کردید بهتر است نام این نوابغ را در ذهن داشته باشید.
اسکار وایلد
ساموئل بکت
اکثر آثار این نویسنده بزرگ به زبان انگلیسی و فرانسوی است. مشهورترین اثر این نویسنده نمایشنامه «در انتظار گودو» است که تاکنون در کشورهای بسیاری روی صحنه رفته است. برای بزرگداشت نام او، در دانشگاه ترینیتی مرکز تئاتری به نام ساموئل بکت بنا نهاده شده است.
فرانسیس بیکن
تحول صنعت آشپزی
از همه تحولاتی که در دهههای اخیر در دوبلین اتفاق افتاده اگر بگذریم نمیتوان از تحولات صنعت آشپزی و مواد غذایی آن گذشت! در گذشته این شهر بستر اتفاقات ناخوشایندی مثل طاعون و قحطی بود و همین باعث میشد غذا چیزی جز یک ضرورت زیستی نباشد اما امروز مواد غذایی و اینکه چگونه و کجا بهترینها را بیابیم پای ثابت صحبتهای مردم دوبلین است. امروز در پایتخت ایرلند اینکه شما غذایتان را کجا میخورید بهاندازه اینکه چه میخورید اهمیت دارد.
تقریبا در تمام شهر میتوان رستورانهای متعددی با طعم و مزههای گوناگون و البته قیمتهای مختلف پیدا کرد. بستنی ایرلندی یک ترکیب متناقض و بی نهایت خوشمزه است که تنها با تست کردن میتوانید طعم فوق العادهاش را درک کنید.
در بین انواع بستنیهای دوبلین باید حتما بستنی نمک دریایی را امتحان کنید؛ بستنی بسیار لذیذ که در هوای گرم و آفتابی حسابی میچسبد. بستنی فروشیهای زنجیرهای مورفی گزینه خوبی برای امتحان کردن این بستنی است.
اگر دنبال یک ماهی لذیذ و خوشمزه هستید بهتر است سری به رستوران بوردوکس(Burdocks) بزنید. ناچو که از لایههای چیپس به همراه فلفل قرمز، پنیر و خامه تشکیل میشود یکی دیگر از غذاهای محبوب دوبلین است که بهتر است در رستوران دیلینجرز(Dillingers) امتحانش کنید.
پیاده روی+ دوچرخه سواری
اگر به زندگی در شهرهای بزرگ عادت دارید دوبلین برای شما حکم یک دهکده جذاب و زیبا را دارد که باید کشفش کنید. بهتر است در این شهر فکر کرایه اتومبیل را از سرتان بیرون کنید؛ جادههای دوبلین شلوغ و گیج کننده است و علائم بد راهنمایی و رانندگی و ترافیک وحشتناک سفرتان را خراب خواهد کرد.
از سوی دیگر وسایل نقلیه عمومی فراوان و قیمت آنها مناسب است و تاکسیها هم قیمت معقولی دارند. اما همان طور که اشاره کردیم در این شهر پاهای شما کاراتر از چرخهای ماشین است. طرح دوچرخه سواری در شهر هم یکی از طرحهای موفق شهرداری دوبلین بوده است.
40 ایستگاه دوچرخه با 500 دوچرخه آبی رنگ در شهر وجود دارد که برای گردشگران و مردم محلی قابل استفاده است. این طرح با الگو برداری از برنامه دوچرخه سواری پاریس و کپنهاگ تهیه شده و 30 دقیقه اول استفاده از دوچرخه برای کمک به محیط زیست رایگان است.
تقویم سفر
فصل تابستان هوای شهر گرم است و جشنوارههای خیابانی بسیاری هم برپاست اما در حقیقت این فصل هتلها و پروازها گرانترین قیمت خود را به مسافران ارائه میدهند و علاوه بر آن ازدحام توریستها در شهر کلافهکننده خواهد بود. هوا در بهار و پاییز دوبلین بسیار دلچسب است.
اگر زمستان را برای سفر به دوبلین انتخاب میکنید باید گرمترین پالتویتان را همراه داشته باشید. البته قیمتها در این فصل بسیار ارزانتر خواهد بود و جاذبههای جشن کریسمس و خیابانهای پوشیده از برف را هم نباید دست کم گرفت.
بهترین مکان اقامت
مانند بسیاری از شهرهای دنیا، هتلهای دوبلین هم هر چقدر که به مرکز شهر نزدیک باشند گران قیمتتر هستند.
از سوی دیگر برای کسانی که بودجه زیادی به محل اقامتشان اختصاص نمیدهند دوبلین شهرمناسبی است چون مسافرخانه و هتل ارزان و مجهز فراوان دارد. اکثر هتلها و مسافرخانهها در قسمت جنوب رودخانه قرار دارند و البته گزینههای اقامتی مناسبی هم در قسمت حومه جنوبی دوبلین وجود دارد.
نگین هتلهای شهر
راهروهای سنگ مرمر این هتل سیاستمداران و مقامات برجسته بسیاری از کشورهای دنیا را مبهوت خود کرده است. اتاقهای این هتل مجهز به حمام سنگ مرمر ایتالیایی و مشرف به باغ زیبای هتل اند. برای اقامت یک شب در این هتل مجلل باید شبی 250 دلار بپردازید.
رویایی
اتاقهای این هتل مجلل و وسیع اند و بخشی از اتاقهای آن بالکن اختصاصی با نمای زیبایی از شهر دوبلین را در اختیار مسافران قرار میدهند. رستورانها و سالن ورزشی هتل به طور 24 ساعته فعال است و اینترنت پر سرعت رایگان در دسترس مهمانان قرار دارد. برای اقامت در این هتل باید شبی 150 دلار بپردازید.
نورپردازی مدرن
این هتل مجهز به سالن بدنسازی است که به صورت 24 ساعته باز است. دکوراسیون اتاقهای هتل به سبک مدرن طراحی شده و نورپردازی آن به شکل منحصر به فردی صورت گرفته است. برای اقامت یک شب در این هتل چهار ستاره باید شبی 90 دلار بپردازید.
ارزان و مجهز
هتل گرفتون با 75 اتاق مدرن یکی از گزینههای مناسب برای کسانی است که بودجه کمتری برای مکان اقامت در نظر گرفتهاند. از هتل تا مرکز تئاتر گیتی و خیابان گریفتون که جزو مراکز برتر شهر محسوب میشوند، تنها دو دقیقه راه است.
اتاقهای این هتل مجهز به تلویزیون و دستگاه چای ساز هستند و اینترنت رایگان در تمام هتل در دسترس مهمانان است. برای اقامت در این هتل سه ستاره باید شبی 46 دلار بپردازید.
72 ساعت در پایتخت ایرلند
از آنجایی که بازدید از تمام جاذبههای این شهر در طول یک سفر غیر ممکن است ما برایتان لیستی از بهترینهای شهر را تهیه كردهایم.
روز اول:قلعه گردی
دوبلین بیش از هزار سال تاریخ در دل خود دارد و در این میان قلعهها بیش از سایر آثار، بیانگر دوران تاریخی مختلف این شهر هستند؛ قلعههایی که زمانی محل اقامت اشراف زادگان بوده اند و امروز تردد در آنها برای عموم آزاد است.
قلعه دوبلین
اگر دیوارهای قلعه میتوانستند سخن بگویند قطعا اسرار زیادی از تهاجمها، جاسوسیها، زندگی اشرافزادگان و بلایای طبیعی را بازگو میکردند اما بدون کمک دیوارها و بر اساس شواهد تاریخی هم میتوان از بازدید آن لذت برد.
اتاق دولت که به شکل استادانهای تزئین شده برای بازدید عموم آزاد است. در این اتاق با نیم نگاهی به گذشته درخواهید یافت که خاندان سلطنتی چگونه زندگی روزانه خود را سپری میکردند.
قلعه آرجیلن
حدود 32 کیلومتری شهر دوبلین قلعه زیبای آردجیلان(Ardgillan) قرار دارد؛ قلعهای که بازدید از آن برای هر گردشگری واجب است. عملیات ساخت عمارت در سال 1738 توسط خانواده رابرت تیلور آغاز شد و به زودی منطقه وسیعی را درگیر کرد.
این منطقه در طول چند نسل قلمرو اختصاصی خانواده تیلور بود و امروز یکی از پارکهای محبوب شهر محسوب میشود. نمای زیبای کوههای مورن و دریای ایرلند این منطقه را برای دوستداران عکاسی منحصر به فرد کرده است.
قلعه مالاهاید
ساختار سنگهای سنتی و معماری داخلی این قلعه از یک سو و باغ زیبای آن از سوی دیگر این قلعه را به یکی از زیباترین مکانهای شهر تبدیل کرده است.
بیش از پنج هزار گونه گیاهی و گل در این باغ گردهم آمده و بازدید کنندگان میتوانند ضمن صرف چای در کافه روباز مجموعه از زیباییهای این فضا لذت ببرند.
روزدوم:آشنایی با فرهنگ
فرهنگ دوبلین تا حدود زیادی به مذهب مسیحیت گره خورده است. برای آشنایی با فرهنگ مذهبی این شهر، سری به کتابخانه و کلیساهای معروف شهر بزنید.
کتابخانه کالج ترینیتی
بخشی از محوطه دانشگاه و کتابخانه در حال حاضر در اختیار دانشگاه دوبلین است. بازدید از کتابخانه برای عموم مردم آزاد است اما در مواقع امتحان ساعات بازدید محدود میشود.
کلیسای جامع
کلیسای جامع سنت پاتریک در سال 1191 به عنوان کلیسای ملی و دانشگاه سنت پاتریک تاسیس شد. در حقیقت دوبلین به واسطه همین کلیسای جامع پایگاه مذهبی ایرلند به شمار میرود.
عدهای اعتقاد دارند که سنت پاتریک یکی از مبلغان اصلی دین مسیحیت بوده و در این کلیسا اولین فرد مسیحی ایرلندی غسل تعمید داده شده است.
گذشته از این موارد این کلیسا نقش مهمی در تاریخ ایرلند بازی کرده و امروز هم به عنوان بزرگترین کلیسای ایرلند مشهور است. تورهای روزانه، بازدید کنندگان را در کشف تاریخ ساختمان و دوران مختلف آن یاری میکنند.
کلیسای مسیح
راهروهای تاریخی مرموز و مکانهای استراحت خاص این کلیسا جزو جاذبههای گردشگری محبوب دوبلین هستند. اگر به تاریخ، فرهنگ و مذهب ایرلند علاقهمند ید حتما سری به این كلیسا بزنید.
روزسوم:ماجراجویی
دوبلین مانند یک راز است که نیاز به کشف شدن دارد. برای ماجراجویی در این شهر، سری به دنیای هنر و سیاست بزنید.
میدان هنر
این گالری برای مجموعه آثار و نقاشیهای بی نظیر هنرمندان ایرلندی و اروپایی خود در جهان مشهور است. بازدید ازآن رایگان است و میتوانید در زمانهای مختلفی از سال شاهد برگزاری جشنوارههای بینالمللی معتبری در این گالری باشید.
زندان
زندان بدنام کیلمینهام (Kilmainham) در سال 1796 ساخته شده و نشانگر دوران ناخوشایند اما انکار ناپذیری از تاریخ ایرلند است. بسیاری از زندانیانی که در این زندان نگهداری میشدند به جرم شرکت در جنبشهای مختلف دستگیر شده بودند و حاکمان انگلیسی و ایرلندی آزادیخواهان بسیاری را برای سرکوب کردن شورشهای استقلال طلبانه در این زندان اعدام کردند.
امروز بخشی از این زندان سازمان دولتی و بخش دیگر آن موزه است. بازدید کنندگان میتوانند جزئیات دقیق و وهم آوری را از تاریخ زندانیان اسیر در این مکان به دست آورند.
موزه ملی ایرلند
اگر میخواهید به طور کامل از تاریخ، آداب و رسوم و جلوههای فرهنگی ایرلند مطلع شوید بهتر است زمان بیشتری را به بازدید از این موزهها اختصاص دهید.
سال 2016 برای دوبلین یک سال سرنوشتساز است؛ مردم این شهر 100سالگی استقلال ایرلند را در روز عید پاک جشن میگیرند. بهتر است شما هم این مناسبت را برای سفر به دوبلین غنیمت بشمارید.
ویدیو مرتبط :
آبروریزی به جلسه شورای شهر خوش آمدید
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
به «ملعونترین شهر اروپا» خوش آمدید!
جادوگری، چشم شیطانی و کودکانی با دو قلب و سه شش همگی با نام این شهر گره خوردهاند: به «ملعونترین شهر اروپا» خوش آمدید. این شهر آنقدر بدنام است که ایتالیاییها مایل نیستند حتی اسم آن را به زبان بیاورند.
فرادید: جادوگری، چشم شیطانی و کودکانی با دو قلب و سه شش همگی با نام این شهر گره خوردهاند: به «ملعونترین شهر اروپا» خوش آمدید. این شهر آنقدر بدنام است که ایتالیاییها مایل نیستند حتی اسم آن را به زبان بیاورند.
به گزارش دیلیمیل، نوزادانی که با دو قلب و سه شش به دنیا میآیند، زمینلرزههای ناگهانی و تصادفات رانندگی بیدلیل در میان خرابههای شبحزده باعث شده تا برخی بگویند این شهر ایتالیایی «ملعونترین شهر اروپا» است.
ایتالیاییها نام این شهر کوچک را به زبان نمیآورند. اگر هم با سرعت غیرمجاز در جادههای «کلوبرارو» رانندگی کنید، پلیس از ترس نفرین شدن شما را جریمه نخواهد کرد. البته نکته جالب کلوبرارو این است که بدنامی این شهر اصلا به صنعت گردشگری منطقه آسیب نزده است. حتی برای جذب گردشگر، هر تابستان جشنواره «بدشانسی به جادو تبدیل میشود» در این منطقه برگزار میشود تا گردشگران با تاریخ این شهر کوچک آشنا شوند.
در طول این جشنواره، اجراکنندگان داستانهایی از جادوگری، افسونگری و عاشقان بدشانس را برای بازدیدکنندگان تعریف میکنند. در واقع «نحسی» محوریت این جشنواره است. بازیگران جشنواره نیز نقش عزاداران و مردگان را بازی میکنند.
جادوگر کلوبرارو: یکی از نوادگان دختری او جادوگر بودن جد خود را انکار میکند، اما دیگران این داستان را باور دارند
روستاهای مجاور در منطقه «باسیلیکاتا» در جنوب ایتالیا زمانی که میخواهند در مورد کلوبرارو صحبت کنند از لفظ «آن شهر» استفاده میکنند و ساکنان روستاها و شهرهای مجاور از رد شدن از خرابههای هزارتو مانند این شهر اجتناب میکنند. این شهر کوچک باستانی از همان زمانی که به وجود آمد، نفرین شده بود و ریشه در اسم شهر دارد. در زبان لاتین، coluber به معنای مار بوده که در حقیقت تجسمی اهرمینی است.
مردم مناطق مجاور همواره از همان زمان تشکیل این شهر از آن میترسیدند، اما گفته میشود که یک وکیل و یک جادوگر در اوایل قرن بیستم این نفرین را احیا کردند.
داستان از این قرار است که «بیاجیو ویرجیلیو» یک وکیل پولدار و بدنام بود که هرگز یک پرونده را نمیباخت و دشمنان زیادی داشت. او روزی در دادگاه بود و برای اینکه بر حرف خودش پافشاری کند گفت: «اگر چیزی که میگویم اشتباه است، همین الان این لوستر بزرگ به پایین بیفتد.» اتفاقا همان اتفاق هم افتاد. در این حادثه البته به کسی آسیب نرسید، اما نام آن وکیل با بدشگونی گره خورد و کلوبرارو نیز به بدنامی مشهور شد. از آن پس هر اتفاق بدی که در شهر رخ میداد را به آن وکیل نسبت میدادند، به شکلی که نوادگان او مجبور شدند کلوبرارو را ترک کنند.
مدتها بعد، یک انسانشناس به آنجا رفت تا «فاتوچیِرا» را پیدا کند. او ساحرهای بود که چشم اهریمنی را برمیداشت. از نظر آن انسانشناس آن چشم اهریمنی با تفکرات بد خود مردم منطقه شکل گرفته بود. او به زنی به نام «لا کاتره» رسید که چروکهای صورتش عمیق بود. آن انسانشناس فکر کرد آن کسی که خواسته را پیدا کرده است. اما بعدها او گله کرد که خودش و تیمش مدام قربانی اتفاقات مرموزی شده بودند.
از آن موقع کلوبرارو به عنوان محل استراحت جادوگران لقب گرفت، اما «اِلنا دی ناپولی» از نوادگان آن زن پیر و مسئول برگزاری تور گردشگری این منطقه میگوید: «جد من جادوگر نبود. تنها یک زن معمولی مسن بود که شاید چهرهاش به یک جادوگر شبیه بود.» اما در طول دهههایی که این ماجراها میگذرد، اتفاقات عجیب زیادی در کلوبرارو افتاده که این خرافه را تقویت میکنند. ایتالیاییها و به ویژه کسانی که در این منطقه زندگی میکنند هم بسیار خرافاتی هستند و همین مسئله باعث بدنامی این شهر شده است.
به گزارش دیلیمیل، نوزادانی که با دو قلب و سه شش به دنیا میآیند، زمینلرزههای ناگهانی و تصادفات رانندگی بیدلیل در میان خرابههای شبحزده باعث شده تا برخی بگویند این شهر ایتالیایی «ملعونترین شهر اروپا» است.
ایتالیاییها نام این شهر کوچک را به زبان نمیآورند. اگر هم با سرعت غیرمجاز در جادههای «کلوبرارو» رانندگی کنید، پلیس از ترس نفرین شدن شما را جریمه نخواهد کرد. البته نکته جالب کلوبرارو این است که بدنامی این شهر اصلا به صنعت گردشگری منطقه آسیب نزده است. حتی برای جذب گردشگر، هر تابستان جشنواره «بدشانسی به جادو تبدیل میشود» در این منطقه برگزار میشود تا گردشگران با تاریخ این شهر کوچک آشنا شوند.
در طول این جشنواره، اجراکنندگان داستانهایی از جادوگری، افسونگری و عاشقان بدشانس را برای بازدیدکنندگان تعریف میکنند. در واقع «نحسی» محوریت این جشنواره است. بازیگران جشنواره نیز نقش عزاداران و مردگان را بازی میکنند.
جادوگر کلوبرارو: یکی از نوادگان دختری او جادوگر بودن جد خود را انکار میکند، اما دیگران این داستان را باور دارند
روستاهای مجاور در منطقه «باسیلیکاتا» در جنوب ایتالیا زمانی که میخواهند در مورد کلوبرارو صحبت کنند از لفظ «آن شهر» استفاده میکنند و ساکنان روستاها و شهرهای مجاور از رد شدن از خرابههای هزارتو مانند این شهر اجتناب میکنند. این شهر کوچک باستانی از همان زمانی که به وجود آمد، نفرین شده بود و ریشه در اسم شهر دارد. در زبان لاتین، coluber به معنای مار بوده که در حقیقت تجسمی اهرمینی است.
مردم مناطق مجاور همواره از همان زمان تشکیل این شهر از آن میترسیدند، اما گفته میشود که یک وکیل و یک جادوگر در اوایل قرن بیستم این نفرین را احیا کردند.
داستان از این قرار است که «بیاجیو ویرجیلیو» یک وکیل پولدار و بدنام بود که هرگز یک پرونده را نمیباخت و دشمنان زیادی داشت. او روزی در دادگاه بود و برای اینکه بر حرف خودش پافشاری کند گفت: «اگر چیزی که میگویم اشتباه است، همین الان این لوستر بزرگ به پایین بیفتد.» اتفاقا همان اتفاق هم افتاد. در این حادثه البته به کسی آسیب نرسید، اما نام آن وکیل با بدشگونی گره خورد و کلوبرارو نیز به بدنامی مشهور شد. از آن پس هر اتفاق بدی که در شهر رخ میداد را به آن وکیل نسبت میدادند، به شکلی که نوادگان او مجبور شدند کلوبرارو را ترک کنند.
مدتها بعد، یک انسانشناس به آنجا رفت تا «فاتوچیِرا» را پیدا کند. او ساحرهای بود که چشم اهریمنی را برمیداشت. از نظر آن انسانشناس آن چشم اهریمنی با تفکرات بد خود مردم منطقه شکل گرفته بود. او به زنی به نام «لا کاتره» رسید که چروکهای صورتش عمیق بود. آن انسانشناس فکر کرد آن کسی که خواسته را پیدا کرده است. اما بعدها او گله کرد که خودش و تیمش مدام قربانی اتفاقات مرموزی شده بودند.
از آن موقع کلوبرارو به عنوان محل استراحت جادوگران لقب گرفت، اما «اِلنا دی ناپولی» از نوادگان آن زن پیر و مسئول برگزاری تور گردشگری این منطقه میگوید: «جد من جادوگر نبود. تنها یک زن معمولی مسن بود که شاید چهرهاش به یک جادوگر شبیه بود.» اما در طول دهههایی که این ماجراها میگذرد، اتفاقات عجیب زیادی در کلوبرارو افتاده که این خرافه را تقویت میکنند. ایتالیاییها و به ویژه کسانی که در این منطقه زندگی میکنند هم بسیار خرافاتی هستند و همین مسئله باعث بدنامی این شهر شده است.