نمایش برچسب :
parvin etesamibiography علمی ادبی اخلاقی تاریخی اقتصادی و فنون
زندگینامه رودکی
اعضای علمی جایزه جلال منصوب شدند
جواب تحسین برانگیز
سخن اول یا دوم
دفع بلاء و علاء
گربه مزاحم
جواب دندان شکن
لقمه جانانه
سر بی کلاه
کچلی از حمام بیرون آمد، کلاهش دزدیده بودند. با حمامی ماجرا می کرد، گفت: تو این جا آمدی، کلاه نداشتی. گفت: ای مسلمانان این سر از آن سرهاست که بی کلاه به راه توان برد؟ منبع:روزنامه خراسان |
فراموشی
نخ و سوزن
عمر صدساله
بداقبالی ( حکایت )
همسر سقراط (حکایت)
امتحان وزرا
حکایت شعر سرودن
عیادت بیمار ( حکایت )
حکایت ملا زین العابدین سلماسی
حکایت فردی در چاله
نابینا و فضول
خداپرست و فرعون
همین و والسلام
حکایت فاضل و نادان
انوشیروان و معلم
دعوت به پارسایی
پذیرایی از میهمان
صاحب بزغاله
حق کابین ( حکایت )
آرزوی جوانی
حکایت آهو و سگ
از بدخواهت کمک بگیر !
سپر و سنگ (حکایت)
حکایت دزد مال و دزد دین
نصیحت خیرخواهانه (حکایت)
روزی هارون از ابن سماک موعظه و پندی خواست. ابن سماک گفت: ای هارون! بترس از این که در بهشت که به وسعت آسمان هاو زمین است ، برای تو به اندازه جای پایی نباشد. منبع:روزنامه خراسان |