نمایش برچسب :

قصه روباه و کلاغ

قصه روباه و كلاغ


قصه روباه و كلاغیكي بود يكي نبود . در يك روز آفتابي آقا كلاغه يك قالب پنير ديد ، زود اومد و اونو با نوكش برداشت ،پرواز كرد و روي درختي نشست تا آسوده ، پنيرشو بخوره .       روباه كه مواظب كلاغ بود ، پيش خودش فكر كرد كاري كند تا قالب پنيررا بدست بياورد . روباه نزديك درختي كه آقاكلاغه نشسته بود ، رفت و شروع به تعريف از آقا كلاغه كرد : "     به به چه بال و پر زيبا و خوش رنگي د

داستان شیر بد جنس و روباه باهوش


داستان شیر بد جنس و روباه  باهوش    یکی بود یکی نبود. در جنگلی بزرگ و سرسبز شیری پیر زندگی می کرد. او آن قدر پیر شده بود که دیگر نمی توانست برای خودش شکاری پیدا کند. آقا شیر از گرسنگی بسیار ضعیف شد. پس با خودش فکر کرد و بالاخره راه حلی پیدا کرد. او تصمیم گرفت در غارش دراز بکشد و خودش را به مریضی بزند و وقتی دیگران به ملاقاتش آمدند، آن ها را شکار کند. شیر پیر نقشه ی پلیدش را عملی کرد. در غارش دراز کشید و منتظر ماند. حیوانات

روباه و سنجاب


روباه و سنجاب    یکی بود یکی نبود. غیر از خدا هیچکس نبود   یک روز سنجاب مشغول بازی بود که روباه را دید. سنجاب خیلی ترسید. پا به فرار گذاشت و روباه هم به دنبال او دوید. سنجاب به لاک پشت رسید و گفت: لاک پشت جان! وقتی کسی بخواهد تو را بگیرد، چه می کنی؟    لاک پشت گفت: فوری می روم توی لاکم! سنجاب گفت: آه! خوش به حالت! من که لاک ندارم. فقط چند قدم مانده بود که روباه به سنجاب برسد، سنجاب دوباره پا

قصه ی روباه مریض و گنجشک زرنگ


قصه ی روباه مریض و گنجشک زرنگ    یكی بود یكی نبود. در یك جنگل كوچك و دور افتاده حیوانات زیادی زندگی می‌كردند. خانم گنجشكه بتازگی 2تا جوجه كوچولویش را از تخم بیرون آورده بود و از آنها بخوبی نگهداری می‌كرد.   روزها به اطراف جنگل می‌رفت تا برایشان غذا پیدا كند و بیاورد، اما چند روزی بود كه آقا روباه مكار دوباره سروكله‌اش پیدا شده بود و دوروبر گنجشك‌ها می‌پرید.   یك روز از این روزها كه خانم گنجشكه می‌خواست دنبال ...

روباه، در یک روز برفی


روباه، در یک روز برفی    درآن كوه بزرگ خانه كوچك عمو  حسن قرار داشت. او به تنهایی در خانه ی خیلی كوچكی در میانه راه بالائی كوه  زندگی می كرد. خانه كوچك او بیرون از جنگل كاج ساخته شده بود. او قد بلندی نداشت ولی خیلی پیر و عاقل بود. او ریش سفید رنگ بلندی داشت  و یك كلاه خیلی بامزه می پوشید . با اینكه تنها زندگی می كرد هنوز هم دوستان زیادی داشت. همه حیوانات  و پرندگان دوستانش بودند .هوا

حكایت مهمانی این بابا شده حكایت مهمانی کلاغ و روباه


حكایت مهمانی این بابا شده حكایت مهمانی کلاغ و روباهضرب المثل،داستان ضرب المثل   این مثل را به طنز درباره میزبانی می گویند كه در پذیرایی از مهمان قصور كند یا به فكر آسایش او نباشد و بی اعتنا به ذائقه و میل مهمان، خوردنی هایی موافق میل خود در سفره نهد یا آنچه در سفره است خود، بخورد.   داستان:روزی روباهی غلاغی را به لانه خود دعوت كرد و از قبل، آشی پخت و آماده كرد. وقتی غلاغ به لانه روباه رفت. روباه پس از سلام و تعارف آش را روی تخته سنگی

قصه ی کوتاه «طاووس و کلاغ»


قصه ی کوتاه «طاووس و کلاغ»قصه ی کوتاه کودکانه   روزی کلاغی در کنار برکه نشسته بود. آب می خورد و خدا را شکر می کرد.طاووسی از آنجا می گذشت؛ صدای او را شنید و با صدای بلندی قهقهه زد.کلاغ گفت:«دوست عزیز چه چیزی موجب خنده تو شده است؟طاووس گفت:« ازاین که شنیدم خدا را برای نعمت هایی که به تو نداده شکر می گویی»بعد بال هایش را به هم زد و دمش را مانند چتری باز کرد و ادامه داد: «می بینی خداوند چقدر مرا دوست دارد که این طور زیب ...

قصه كلاغ سفيد


قصه كلاغ سفيد      يكي بود يكي نبود غير از خدا هيچكس نبود لانه ي آقا كلاغه و خانم كلاغه توي دهكده ي كلاغها روي يك درخت سپیدار بود. آنها سه تا بچه داشتند. اسم بچه هايشان سياه پر ، نوك سياه و مشكي بود. وقتي بچه ها كمي بزرگ شدند، آقا و خانم كلاغ به آنها پرواز كردن ياد دادند. بچه كلاغها هر روز از لانه بيرون مي آمدند و همراه پدر و مادرشان به گردش مي رفتند. يك روز همه ي آنها در يك پارك دور حوض نشسته بودند

قصه جالب روباه پوستین دوز


قصه جالب روباه پوستین دوزروزی روزگاری، روباهی پوستینی پیدا کرد. جلو رفت و آن را برداشت. خوب نگاهش کرد و با خود گفت: «عجب پوستین خوب و گرمی است. آن را بردارم، به دردم می خورد.» روباه، پوستین را روی دوشش انداخت و به راهش ادامه داد. در بین راه، گرگی به روباه رسید. با تعجب به او نگاه کرد. جلو رفت و پرسید: «عجب پوستین خوبی داری!» روباه گفت: «بله، پوستین گرم و نرمی است. زمستان که بشود، راحتم. دیگر از سرما نمی ترسم،

قصه زیبای یک کلاغ چهل کلاغ


قصه زیبای یک کلاغ چهل کلاغقصه زیبای یک کلاغ چهل کلاغ ننه كلاغه صاحب یك جوجه شده بود . روزها گذشت و جوجه كلاغ كمی بزرگتر شد . یك روز كه ننه كلاغه برای آوردن غذا بیرون میرفت به جوجه اش گفت : عزیزم تو هنوز پرواز كردن بلد نیستی نكنه وقتی من خونه نیستم از لانه بیرون بپری و ننه كلاغه پرواز كرد و رفت .هنوز مدتی از رفتن ننه كلاغه نگذشته بود كه جوجه كلاغ بازیگوش با خودش فكر كرد كه می تواند پرواز كند و سعی كرد كه بپرد ولی نتوانست ...

با درخت پیر قهر نکنید


با درخت پیر قهر نکنید   کلاغ شروع کرد به غار غار کردن، درخت پیر گوشهایش را گرفت و با صدایی لرزان گفت: هیس.... آرام باش. آواز نخوان. سرم درد می گیرد... حوصله ندارم...  کلاغ ساکت شد و آرام روی شاخه نشست.دارکوب نشست روی شاخه ی دیگر و شروع کرد به نوک زدن و تق تق کردن. درخت پیر شروع کرد به ناله کردن و گفت نه نه نزن. خواهش می کنم نوک نزن. من طاقت ندارم... اعصاب ندارم... زود خسته می شوم... دارکوب ناراحت شد

قصه کودکانه مترسک ترسو


قصه کودکانه مترسک ترسو قصه کودکانه مترسک ترسو وسط یک مزرعه دور افتاده یک مترسک تو زمین کاشته شده بود. مترسک قصه ما با بقیه مترسکها یکفرقی داشت. اون ترسو بود و از پرنده ها میترسید.یک روز صبح وقتی مترسک از خواب بیدار شد دو تا کلاغ را دید که یکی از آنها روی سرش و یکی دیگر هم روی دستش نشسته بودند.مترسک که حسابی ترسیده بود خیلی سعی کرد آنها را از خودش دور کند، اما نتوانست. کلا غها مدام با نوکشان تو سر مترسک می زدند. ...

قصه ی زیبای دُم قشنگ، روباه شکمو


قصه ی زیبای دُم قشنگ، روباه شکمویکی بود یکی نبود غیراز خدا هیچ کس نبود روزی روزگاری روباهی در جنگل بلوط زندگی می کرد. او دم خیلی قشنگی داشت، برای همین دوستاش به او دم قشنگ می گفتند. دم قشنگ روزها در میان دشت  و صحرا می گشت و خرگوش و پرنده شکار می کرد و می خورد و وقتی سیر میشد به جنگل بلوط بر می گشت و توی لونه اش استراحت می کرد. یه روز دم قشنگ چندتا کبک خوشمزه شکار کرد و خورد و حسابی سیر شد.اوخوشحال بود و برای خودش آواز

قصه کودکانه موش تنبل، کلاغ دانا


قصه کودکانه موش تنبل، کلاغ داناقصه کودکانه موش تنبل، کلاغ دانا   یکی بود یکی نبود کپل بچه موشی بود که با برفی برادرش، پدر و مادرش در لانه شان در صحرا زندگی می کردند.  کپل خیلی تنبل بود و تمام مدت روی صندلی مخصوصش نشسته بود و از خوراکی هایی که آنها به لانه می آوردند می خورد و ایراد می گرفت: اینها چیه دیگه؟ یه چیز خوشمزه تر بیارید! آن ها از دستش خسته شده بودند و هر چه اعتراض می کردند فایده ای نداشت. تا اینکه یک ر

سرخی جنگ، سپیدی توپ و قصه آتش بس


سرخی جنگ، سپیدی توپ و قصه آتش بسآن روز را تا به امروز به نام "آتش بس کریسمس" می‌‌شناسند. لحظه‌ای که ته بازی کلاغ پر، سربازان نا اشنا به دسته‌های قدرت، بی‌ توجه به عاقبت کارشان با هم فوتبال بازی کردند. طرفداری: شامگاه امروز، درست ۱۰۰ سال از زمانی‌ که ژنرال کانگرو جلو رفت و دست هم پای آلمانی‌ خود را گرفت، می‌‌گذرد. سربازان انگلیسی و آلمانی‌ شهوت صلح داشتند اما دست نوشته‌ها فقط سلاخی مخابره می‌‌کردند. ژنرال کانگرو ...

چرا بعضی ازکودکان خیالبافی می کنند؟


چرا بعضی ازکودکان خیالبافی می کنند؟این حالت نیز از مشکلاتی است که دامنگیر والدین و مربیان کودک است و زمینه را برای بسیاری از سقوط ها و عدم موفقیت ها فراهم می سازد. حالتی است که در بسیاری از کودکان خیالباف و حتی گروهی از آنها که دچار بیماری های روانی هستند و در سنین گوناگون می باشند به عیان دیده می شود. معـــــــرفی این حالت افسانه بافی را عبارت می دانیم از حالتی که در آن فرد با سر هم کردن مقداری از مسائل بی سر

زندگی نامه جلال آل احمد


زندگی نامه  جلال آل احمدجلال الدین سادات آل احمد، معروف به جلال آل احمد، فرزند سید احمد حسینی طالقانی در محله سید نصرالدین از محله های قدیمی شهر تهران به دنیا آمد، او در سال 1302 پس از هفت دختر متولد شد و نهمین فرزند پدر و دومین پسر خانواده بود. پدرش در کسوت روحانیت بود و از این رو جلال دوران کودکی را در محیطی مذهبی گذراند. تمام سعی پدر این بود که از جلال، برای مسجد و منبرش جانشینی بپرورد. جلال

سرقت از کشتی


سرقت از کشتیخلاصه داستان در يككشتي مبلغ 300 هزار دلار مورد سرقت قرار مي گيرد. اين مبلغ از طرف يك شركت كشتيراني امريكايي به اين كشتي سپرده شده بود تا در يكي از بنادر امريكاي لاتين تحويل شود. هاگن، مامور امنيتي، براي بررسي اين قضيه به اسكله مي رود و وارد كشتي مي شود. هاگن در گفتگو با ناخدا دوم هارپر و حسابدار كشتي، فينلي، درمي يابد كه سارق با قايق موتوري وارد كشتي شده و در حالي كه چاقويي در دست داشته و ...

قصه دو موش بد ویژه کوچولوها


قصه دو موش بد ویژه کوچولوها        روزی و روزگاری يك خانه عروسكي بسيار زيبایي در کنار شومینه اتاق قرار داشت .ديوارهاي آن قرمز و پنجره هايش سفيد بود . آن خانه پرده هاي توري واقعي داشت. همچنين يك درب در جلوی خانه و يك دودكش هم روی سقفش دیده می شد.     اين خانه متعلق به دو عروسك بود. یک عروسک بلوند که لوسيندا نام داشت و صاحبخانه بود ولي هيچوقت غذا سفارش نمي داد. دیگری هم جين نام داشت و آشپز بود اما هيچوقت آشپزي نمي

شام و شرمندگي


شام و شرمندگي        دايي عباس تازه با نغمه ازدواج كرده بود. دايي، از اولين سفر بعد از ازدواجش كه برگشت، مرا صدا زد و گفت: «برو خونه نغمه خانوم اين‌ها بگو كه من اومدم، ايشالّاشب تشريف مي‌آرم.» بي بي كه شنيد به دايي تشر زد: «كجا؟ اولاً تشريف مي‌آرم نه، خدمت مي‌رسم. بعدشم مگه شهر هرته؟ كجا خدمت مي‌رسي؟! مگر تو از پشت كوه اومدي؟! ديدن نامزد، اون هم بار اول خرج داره! كسي كه پيغام مي‌بره ن

خودتان هم باهوش و خلاق شويد


خودتان هم باهوش و خلاق شويد  برای خواندن مطالب قبلی کلیک کنید:     خودتان هم باهوش و خلاق شويد: براي داشتن كودكاني باهوش و خلاق، خودتان هم بايد باهوش و خلاق شويد، بنابراين ساعاتي را در روز براي اين كار صرف كنيد و تمريناتي كه در بخش هاي آينده آماده است را ابتدا خودتان انجام دهيد. كتبهايي مانند تقويت هوش، تقويت حافظه، روش مطالعه، معماهاي هوشي، تقويت اراده و.... را بخوانيد و با افرادي كه در اين مسائل مهارت دارند ...

پرنده ماه تولدتان و شخصیت شما


پرنده ماه تولدتان و شخصیت شما        اول فروردین تا 25 فروردین " شاهین " مقتدر و توانا هستید . معمولا با مهارتی که در کارها و عملتان دارید می توانید از موانع بسیار سخت عبور کنید و در نهایت زرنگی این کار را به گونه ای انجام می دهید که چندان انرژی خود را به هدر ندهید.   26 فروردین تا 22 اردیبهشت "مرغابی " برای رسیدن به هدف هر رنجی را به جان می خرید ، اما با این حال برای شما هدف وسیله را توجیه نمی کند.گاهی بی دقت می

قصه فینگیلی و جینگیلی


قصه فینگیلی و جینگیلی  در ده قشنگي دو برادر زندگي مي كردند. اسم يكي از انها فينگيلي و ديگري جينگيلي بود. فينگيلي پسر شيطون و بي ادبي بود وهميشه بقيه مردم ده را اذيت ميكردو هيچكس از دست او راضي نبود.   اما برادرش كه اسمش جينگيلي بود. پسر باادب و مرتبي بود هيچ وقت دروغ نمي گفت و به مردم كمك ميكرد. يك روز فينگيلي و جينگيلي به ده بالا رفتند و با بچه هاي انجا شروع به بازي كردند. بازي الك و دولك، طناب بازي و توپ باز ...

قصه‌هاي عمو نوروز


قصه‌هاي عمو نوروز      ننه سرما داشت روزهاي آخر ماندنش را مي‌گذراند. ديگر نفس‌هايش سردي نداشت. برف‌هايي را كه با خودش آورده بود، كم‌كم با گرماي خاله خورشيد داشتند آب مي‌شدند. او بايد جايش را به عمو نوروز مي‌داد. عمو نوروز هم توي راه بود داشت مي‌رسيد. او تازه رسيده بود به پشت كوهي كه آن طرف، سينه دشت قد علم كرده بود و منتظر بود كه ننه سرما خودش را جمع و جور كند تا او با شادماني و خوشحالي جايش را بگيرد و ...

چیستان و معماهای جالب و خواندنی


چیستان و معماهای جالب و خواندنی    فرض کنید راننده اتوبوس برقی اید. در ایستگاه اول 6 نفر وارد اتوبوس می شوند ، در ایستگاه دوم 3 نفر بیرون می روند و 5 نفر سوار می شوند. راننده چند سال دارد؟   پنج کلاغ روی درختی نشسته اند ، 3 تا از آنها در شرف پروازند ، حال چه تعداد کلاغ روی درخت باقی می ماند؟   چه تعداد از هر نوع حیوان به داخل کشتی حضرت موسی برده شد؟   شیب یک طرف پشت بام شیروانی شکلی ، 60 درجه و طرف

داستان زیبای گرگ و الاغ


داستان زیبای گرگ و الاغ        روزي الاغ هنگام علف خوردن ،‌كم كم از مزرعه دور شد . ناگهان گرگ گرسنه اي جلوي او پريد   الاغ خيلي ترسيد.   ولي فكر كرد كه بايد حقه اي به گرگ بزند وگرنه گرگه اونو يك لقمه مي كنه ، براي همين لنگان   لنگان راه رفت و يكي از پاهاي عقب خود را روي زمين كشيد .   الاغ ناله كنان گفت : اي گرگ در پاي من تيغ رفته است ، از تو خواهش مي كنم كه قبل از   خوردنم اين تيغ را از پاي من در بياوري

"قصه‌های کنتربری" به بازار کتاب آمد


"قصه‌های کنتربری" به بازار کتاب آمد    کتاب "قصه‌های کنتربری" نوشته جفری چاسر با ترجمه محمد اسماعیل فلزی از سوی انتشارات مازیار منتشر شد. "قصه‌های کنتربری" احتمالاً در اواخر دهه هشتاد قرن چهاردهم و اوایل دهه نود همان قرن تالیف شده است. هدف چاسر فراهم آوردن مجموعه‌ای از قصه بود که از سوی گروهی سی‌نفره از زائران گوناگون که عازم سفری چهار روزه به مسافت شصت مایل از ساوث وارک (محله‌ای در لندن) به سوی بقعه سن توماس بکث در کنتربری ...

قصه پرغصه كتاب‌ها در ایران


قصه پرغصه كتاب‌ها در ایران      فقر شمارگان كتاب در ایران، امری نیست كه بر كسی پوشیده باشد. سال‌های سال است كه همه از پایین بودن شمارگان كتاب در ایران سخن می‌گویند و در كمال تعجب نه اتفاقی می افتد كه به بالا رفتن شمارگان كتاب‌ها بینجامد و نه عزمی جزم می‌شود تا راهی برای برون رفت از این وضعیت باز شود. از نویسنده، مترجم و شاعر گرفته تا مدیر و مسوول و ناشر و كتابفروش همه و همه از این وضعیت گلایه دارند و گاه درمصاحبه‌ای ...

عزت نفس در كودكان


عزت نفس در كودكان    عزت نفس ارزیابی ما از شایستگی هایمان است كه برتجربیات هیجانی، رفتار آتی و سازگاری روانی درازمدت ما تاثیر می گذارد.   لحظه ای به عزت نفس خود فكر كنید. شما غیر از ارزیابی كلی از ارزش خودتان به عنوان یك انسان ارزیابی های متعددی نیز از خود دارید. برای مثال شاید خودتان را از دید دیگران بسیار دوست داشتنی بدانید یا درتكالیف دانشگاه خود را بسیار خوب بدانید، اما در زمینه ورزش تا اندازه ای ...

جشن تکلیف


جشن تکلیف  نماز،گفتگو با خداست       اونروز که جشن تکلیف تو مدرسه به پا شد در دل کوچک من شور و شری به پا شد گفتم با یاد خداانس می گیرم همیشه دلم با یاد خداراحت و آروم میشه وقتی که بانگ اذانمی پیچه تو شهرما من به نماز می ایستمحرف می زنم با خدا با اون خدا که مهربون و پاکه خالق این زمین و آب و خاکه با اون خدا که همتایی نداره ابر سیاه به لطف اون، می ب

به کودکان غذاهای رژیمی ندهید


به کودکان غذاهای رژیمی ندهید      بررسی ها حاکی از آن است که مصرف غذاها و نوشیدنی های رژیمی در کودکان می تواند منجر به چاقی آنها در دوران بزرگسالی شود. بدن از طریق طعم غذاها تشخیص می دهد که پرکالری هستند یا کم کالری.   اما اگر فقط به کودکان غذاهای رژیمی داده شود این ارتباط مغزی و تشخیص از میان می رود و آنها تبدیل به بزرگسالانی پر خور و چاق می شوند. بهتر است کودکان غذاهایی سالم و مقوی و دارای کالر

زمان بازی برای نوزادان


زمان بازی برای  نوزادان    زمان بازی و تحریک حسی برای کودکان، حتی نوزادان، بسیار مهم است. نوزادان از هنگام تولد خواهند آموخت که احساس لمس شما، صدای سخن گفتن شما و منظره چهره شما را با نیاز به غذا و آرامش همراه کنند.     ● این نکات را درباره فعالیت های نوزاد تان در زمان بازی در نظر داشته باشید:   ▪ از اسباب بازی های با رنگ های درخشان و تحریک کننده که برای نوزادان طراحی شده اند، مانند جغجغه،

کودک از دوستی چه می‌فهمد؟


کودک از دوستی چه می‌فهمد؟    تا همین چند سال پیش، متخصصان معتقد بودند کودکان 1 تا 3 ساله، درک درستی از دوستی ندارند و بازی کردن آنها در کنار هم‌دیگر به معنای ارتباط اجتماعی‌شان نیست...   آنها مانند دو خط موازی، صرفا کنار هم هستند اما هر کدام‌شان جداگانه بازی می‌کنند. اما نتایج تحقیقات جدید، نظر متخصصان را تغییر داده. تازه‌ترین پژوهش‌ها حاکی از آن است که در فاصله 1 تا 2 سالگی، ارتباط کودک با هم‌سن‌وسالانش مانند ...

کودکان باهوش این مشخصه را دارند!


کودکان باهوش این مشخصه را دارند!    آیا می دانید کودکان باهوش دارای چه مشخصاتی هستند؟چه جور هستند؟   تحقیقات جدید نشان می‌دهد کودکانی که هر شب سر ساعت معینی به رخت‌خواب می‌روند در تحصیلات خود موفق‌ترند.   محققان متوجه شدند کودکانی که دارای خواب منظم هستند در یادگیری زبان، خواندن و حل مسائل ریاضی نسبت به کودکانی که در ساعات متفاوتی به رخت خواب می‌روند موفق‌تر هستند.   دانشمندان مرکز SRI International یک موسسه

مراقب کودکان در حمام باشید


مراقب  کودکان در حمام باشید        حمام مانند آشپزخانه می تواند یک مکان خطرناک برای کودکِ شما باشد. بسیاری از حوادث خطرآفرین درحمام برای کودکان اتفاق می افتد و چه بسا مادرانی که کودک خود را تنها در حمام رها کرده و پس از مدتی او را با آسیب هایی به سر یا صورت و حتی خفه شده در آب دیده اند.     رها کردن کودک در حمام مخصوصا در وانی که پر از آب است بسیار خطرناک است. به دلیل وجود پریز برق در حمام و

نشانه های اوتیسم در کودکان


نشانه های اوتیسم  در کودکان      اوتیسم (درخودماندگی) یک اختلال رشدی دوره کودکی است که علاجی ندارد. کودکان مبتلا به اوتیسم مشکلاتی در تعامل اجتماعی و برقراری ارتباط دارند، و ممکن است به رفتارهای تکراری دست بزنند.   علائم رایج اوتیسم اینها هستند:   ▪ درخودفروفته، بی تفاوت و بی اعتنا به نظر رسیدن.   ▪ عدم پاسخدهی هنگام صدا کردن نام شخص.   ▪ عدم برقراری تماس شخصی با دیگر افراد.   ▪ اشکال در برق

ما شلخته ایم یا کودکمان؟


ما شلخته ایم یا کودکمان؟      هر روز سر یک بی نظمی با کودکمان مشکل داریم. از مدرسه که به خانه می گردد.هیچ لزومی نمی بیند که وسایل خود را در کناری از اتاق یا در جایی مشخص بگذارد. در هنگام خروج از منزل همیشه به دنبال وسائل شخصی خود می گردد. داخل کلاس معمولاً تعدادی از وسائل مورد نیاز را به همراه نیاورده است.انجام تکالیفش تا آخر شب طولانی می شود. به نظم اتاق خواب خود نمی رسد و معمولاً اتاقی در هم ریخته و نامنظم دارد. ...

چگونه با کودکان حسود برخورد کنیم؟


چگونه با کودکان حسود برخورد کنیم؟      کودکان دو ساله یا کوچکتر زیاد با واژه حسادت آشنایی ندارند و با خوشحالی حضور یک نوزاد نو رسیده را می پذیرند و برای رفتار با نوزاد سعی میکنند از حرکات شما تقلید کنند. آنها گاهی یک عروسک بر میدارند و مهارتهای بچه داری را با شما تمرین میکنند و گاهی از شما میخواهد که اجازه دهید نوزاد را در آغوش بگیرد. اینجاست که رفتار صحیح شما میتواند حس حسادت را در کودک بزرگتر مهار کند.  

چرا بعضی بچه ها خجالتی می شوند؟


چرا بعضی  بچه ها خجالتی  می شوند؟        گرچه خجالت در دوران کودکی شایع است، اما بسیاری از والدین را نگران می کند. برخی از کودکان به علت تجربه های سخت زندگی خجالتی می شوند، اما اغلب زخجالتی با این صفت متولد می شوند.   برای برخی از کودکان، موقعیت ها و تعامل های اجتماعی ترساننده است و هنگامی که این کودکان در تماس با کودکان جدید قرار می گیرند، احساس راحتی نمی کنند.   گرچه اقلیتی از این کودکان مم

مراقبت های بعد از کشیدن دندان


مراقبت های  بعد از کشیدن دندان      از ۶ سالگی به بعد از دست دادن دندان در کودکان طبیعی است حتی ممکن است زمانی که کودک یک سیب ترد را گاز می زند یکی از دندان هایش بیفتد، ولی در بزرگسالی از دست دادن دندان ناراحت کننده است و دیگر قابل جبران نیست. اما گاهی مواقع خرابی دندان ها به قدری ات که ناچار می شوید آن ها را بکشید. در این مطلب از MSN، به مراقبت های پس از کشیدن دندان برای به حداقل رساندن ناراحتی و کاهش ع