نمایش برچسب :

حکایت جالب و خنده دار

بهلول و شيخ جنيد بغداد


بهلول و شيخ جنيد بغدادآورده‌اند كه شيخ جنيد بغداد به عزم سير از شهر بغداد بيرون رفت و مريدان از عقب او شيخ احوال بهلول را پرسيد. گفتند او مردي ديوانه است. گفت او را طلب كنيد كه مرا با او كار است. پس تفحص كردند و او را در صحرايي يافتند. شيخ پيش او رفت و در مقام حيرت مانده سلام كرد. بهلول جواب سلام او را داده پرسيد چه كسي (هستي)؟ عرض كرد منم شيخ جنيد بغدادي. فرمود تويي شيخ بغداد كه مردم را ارشاد مي‌كني؟ عرض كرد آري. بهلو ...

مرگ با خبر قبلی


مرگ با خبر قبلی      کسی در بستر احتضار بود. فردی را در هیبت غریبی دید. مریض گفت: شما که هستید که بدون خبر سرزده وارد شدید؟   گفت: من مرگم. سرزده هم وارد نشده ام. بیست سال پیش اشتهایت کم شد من بودم که خبرت کردم. سال بعد دندان هایت شروع به ریختن کرد، خبر من بود. خوابت کم شد، توانت تحلیل رفت و لاغر و نحیف شدی. همه این ها خبرهایی بود که من برای ورود خود می دادم. شما کوتاهی کردید که تا به حال متذکر نشده ا

افسوس های تکراری (حکایت)


افسوس های تکراری (حکایت)         پیری برای جمعی سخن میراند، لطیفه ای برای حضار تعریف کرد، همه دیوانه وار خندیدند.....   بعد از لحظه ای او دوباره همان لطیفه را گفت و تعداد کمتری از حضار خندیدند....   او مجددا لطیفه را تکرار کرد تا اینکه دیگر کسی در جمعیت به آن لطیفه نخندید.   او لبخندی زد و گفت: وقتی که نمی توانید بارها و بارها به لطیفه ای یکسان بخندید، پس چرا بارها و بارها به گریه و افسوس خوردن در مورد م

حکایت برگه و لكه


حکایت برگه و لكهاز كوفی عنان (دبیر كل سابق سازمان ملل و برنده صلح نوبل) پرسیدند: بهترین خاطره ی شما از دوران تحصیل چه بود؟او جواب داد: «روزی معلم علوم ما وارد كلاس شد و برگه ی سفید رنگی را به تخته سیاه چسباند. در وسط آن لكه‌ای با جوهر سیاه نمایان بود.»معلم از شاگردان پرسید: «بچه ها در این برگه چه می بینید؟»همه جواب دادند: «یك لكه سیاه آقا.»معلم با چهره ای اندیشمندانه لحظاتی در مقابل تخته كلاس راه رفت و سپس با ...

امسال زمستان سختی در راه است (حکایت)


امسال زمستان سختی در راه است (حکایت)    متن حكایتپائیز بود و سرخپوست ها از رئیس جدید قبیله پرسیدند كه زمستان پیش رو سرد خواهد بود یا نه. از آنجایی كه رئیس جدید از نسل جامعه مدرن بود از اسرار قدیمی سرخپوست ها چیزی نیاموخته بود. او با نگاه به آسمان نمی توانست تشخیص دهد زمستان چگونه خواهد بود. بنابراین برای اینكه جانب احتیاط را رعایت كند به افراد قبیله گفت كه زمستان امسال سرد خواهد بود و آنان باید هیزم جمع كنند.چند روز بع ...

شیشه های كسب و كار شما كدامند؟(حکایت مدیریتی)


شیشه های كسب و كار شما كدامند؟(حکایت مدیریتی)   حكایتجان ساندرلند، مدیر عامل سابق یكی از شركت‌های محصولات غذایی در آمریكا، در مقابل استدلال مدیرانش مبنی بر اینكه می‌توان یا فروش را افزایش داد یا حاشیه سود را، و نه هر دو را، با یك تمثیل پاسخ می‌داد. او زمانی را به مدیر یادآوری می‌كرد كه انسان‌ها در كلبه‌های گلی زندگی می‌كردند و در تلاش بودند كه هم كلبه را گرم نگاه دارند و هم از نور خورشید در داخل كلبه بهره ببرند: یك سوراخ در ...

حکایت ملا و شمع


حکایت ملا و شمعمتن حكایتدر نزدیكی ده ملا مكان مرتفعی بود كه شبها باد می آمد و فوق العاده سرد می شد. دوستان ملا گفتند: «ملا اگر بتوانی یك شب تا صبح بدون آنكه از آتشی استفاده كنی در آن تپه بمانی، ما یك سور به تو می دهیم و گرنه تو باید یك مهمانی مفصل به همه ما بدهی.»ملا قبول كرد. شب در آنجا رفت و تا صبح به خود پیچید و سرما را تحمل كرد و صبح كه آمد گفت: «من برنده شدم و باید به من سور دهید.»گفتند: «ملا از هیچ آتشی اس ...

حکایت جالب درویش و سلطان


حکایت جالب درویش و سلطاندرویشی مجرد به گوشه ای نشسته بود.پادشاهی بر او بگذشت.درویش از آنجا که فراغ ملک قناعت است سر بر نیاورد و التفات نکرد.سلطان از آنجا که سطوت سلطنت است برنجید،وگفت این طایفه خرقه پوشان،امثال حیوان اند،و آدمیت و اهلیت ندارند.   وزیر نزدیکش آمد و گفت:ای جوانمرد،سلطان روی زمین بر تو گذر کرد،چرا خدمتی نکردی؟و شرط ادب به جای نیاوردی؟گفت سلطان را بگوی توقع خدمت از کسی دار که توقع نعمت از تو دارد،و ...

حکایت زیبای خرس و اژدها


حکایت زیبای خرس و اژدهاحکایت آموزنده خرس و اژدها   اژدهایی خرسی را به چنگ آورده بود و می‌خواست او را بكشد و بخورد. خرس فریاد می‌كرد و كمك می‌خواست, پهلوانی رفت و خرس را از چنگِ اژدها نجات داد. خرس وقتی مهربانی آن پهلوان را دید به پای پهلوان افتاد و گفت من خدمتگزار تو می‌شوم و هر جا بروی با تو می‌آیم. آن دو با هم رفتند تا اینكه به جایی رسیدند, پهلوان خسته بود و می‌خواست بخوابد. خرس گفت تو آسوده بخواب من نگهبان ...

حکایت آموزنده ی پرنده نصیحتگو


حکایت آموزنده ی پرنده نصیحتگوحکایت جالب پرنده نصیحتگو   یک شکارچی، پرنده‌ای را به دام انداخت. پرنده گفت: ای مرد بزرگوار! تو در طول زندگی خود گوشت گاو و گوسفند بسیار خورده‌ای و هیچ وقت سیر نشده‌ای. از خوردن بدن کوچک و ریز من هم سیر نمی‌شوی. اگر مرا آزاد کنی، سه پند ارزشمند به تو می‌دهم تا به سعادت و خوشبختی برسی. پند اول را در دستان تو می‌دهم. اگر آزادم کنی پند دوم را وقتی که روی بام خانه‌ات بنشینم به تو می‌دهم. پند ...

حکایت شاهین و چنگیز خان مغول


حکایت شاهین و چنگیز خان مغولحکایت شاهین و چنگیز خان مغول   یک روز صبح، چنگیزخان مغول و درباریانش برای شکار بیرون رفتند. همراهانش تیرو کمانشان را برداشتند و چنگیزخان شاهین محبوبش را روی ساعدش نشاند. شاهین از هر پیکانی دقیق‌تر و بهتر بود، چرا که می‌توانست در آسمان بالا برود و آنچه را ببیند که انسان نمی‌دید. اما با وجود تمام شور و هیجان گروه، شکاری نکردند. چنگیزخان مایوس به اردو برگشت، اما برای آنکه ناکامی‌اش باعث ...

درخت بی مرگی


درخت بی مرگیحکایت آموزنده درخت بی مرگی   دانایی به رمز داستانی می‌گفت: در هندوستان درختی است كه هر كس از میوه‌اش بخورد پیر نمی شود و نمی‌میرد. پادشاه این سخن را شنید و عاشق آن میوه شد, یكی از كاردانان دربار را به هندوستان فرستاد تا آن میوه را پیدا كند و بیاورد. آن فرستاده سال‌ها در هند جستجو كرد. شهر و جزیره‌ای نماند كه نرود.   از مردم نشانیِ آن درخت را می‌پرسید, مسخره‌اش می‌كردند. می‌گفتند: ...

حکایتی شیرین اما پر از اشتباه


حکایتی شیرین اما پر از اشتباهحکایت دزد مال مردم هستم اما دزد ایمان مردم نیستم!   در زبان مردم گاه حکایاتی شنیده می شود که ظواهر دینی دارد و در ظاهر به قصد کمک به اهداف دین ساخته یا حکایت می شود. با این حال با بررسی بیشتر متوجه می شویم که بسیاری از این حکایت ها بر خلاف ظاهرشان، بر مبنای دینی بنیان نشده و گاه بر خلاف مقاصد و آموزه های دینی هستند.در اینجا می خواهیم به تحلیل یکی از حکایت های مشهور در این باره بپردازیم: دز ...

حکایت اصفهانی زبل


حکایت اصفهانی زبل        *اتفاق جالبی که در اتوبان اصفهان رخ داده: همشهری اصفهانی ما توی اتوبان با سرعت 180 کیلو متر در ساعت می رفته که پلیس با دوربینش شکارش می کند و ماشینش رو متوقف می کند. پلیس میاد کنار ماشین و میگه گواهینامه و کارت ماشین ! اصفهانی با لهجه ی غلیظی میگه :من گواهینامه ندارم.این ماشینم مالی من نیست کارتا ایناشم پیشی من نیست *من صاحب ماشینا کشتم ا جنازاشم انداختم تو صندوق عقب.چاقوشم صندلی ع ...

تصاویر جذاب و دیدنی روز - پنجشنبه 15 مرداد 94


تصاویر جذاب و دیدنی روز - پنجشنبه 15 مرداد 94کودکان با پوشیدن لباس های روشن LED در تمرین رژه جشن سالگرد در سنگاپور نمایش چتربازان بازی های جنگی ۲۰۱۵ در روسیه بازی مارمولک با یک تمساح بدون شرح تمرین نظامیان چینی نمای هوایی از محل ساخت و ساز المپیک گلف ریو 2016 دربرزیل آخرین تلفات سیلاب در میانمار که ارتفاع آن به دو نیم متر هم می رسد، از کشته شدن چهل و شش نفر حکایت دارد بدون شرح مرسدس بنز آ ام گ جی 65 بدون شرح گ

حکایت شاعر پررو


حکایت شاعر پرروحکایت شاعر پررو   شاعری در ستایش خواجه ای بخیل قصیده ای گفت و برایش خواند اما هیچ پاداشی دریافت نکرد. یک هفته صبر کرد و باز هم خبری نشد. قطعه ای سرود که در آن تقاضای خود را به صراحت گفته بود اما خواجه توجهی نکرد. پس از چند روز خواجه را در شعری دیگر نکوهش کرد؛ اما باز هم اعتنایی نکرد. شاعر رفت و بر درخانه خواجه نشست.خواجه بیرون آمد و او را دید که با آرامش خاطر نشسته است، گفت: ای بی حیا! ستای

حکایت دو شاهزاده


حکایت دو شاهزادهحکایت های گلستان سعدی   دو شاهزاده در مصر بودند ، یکی علم اندوخت و دیگری مال اندوخت . عاقبته الامر آن یکی علّامه عصر گشت و این یکی سلطان مصر شد .   پس آن توانگر با چشم حقارت در فقیه نظر کرد و گفت : من به سلطنت رسیدم و تو همچنان در مسکِنت بماندی . گفت : ای برادر ، شکر نعمت حضرت باری تعالی بر من واجب است که میراث پیغمبران یافتم و تو میراث فرعون و هامون . که در حدیث نبوی (ص) آمده : العل

sms های جالب و خواندنی


sms های جالب و خواندنی  امروز بهترين ساعتمو شکستم.ميدوني چرا؟چون لحظه ي بي تو بودنو به رخم ميکشيد.   يه مرده تو خواب ميبينه پلي استيشن بازي ميکنه زنشو ميکشه صبح که بيدار ميشه ميبينه زنش زنده ست ميگه اي واي ديشب سيوش نکردم!!!!   يه پسره جلو مدرسه دخترانه ميخوره زمين بلند ميشه ميگه:حرکتو داشتين؟!!   بهشت زير پاي مادران است ولي کليدش تو جيب پدران.   به يه دروپنجره ساز ميگن شغلت چيه؟ميخواد کلاس بذاره ميگه ويندوز نصب ...

sms جالب و خنده دار -سرکاری وباحال


sms جالب و خنده دار -سرکاری وباحال*مشترک گرامی : به علت نداشتن حضور ذهن از سرکار گذاشتن شما معذوریم    •.•.•.•.•.•اس ام اس های جالب•.•.•.•.•.•   *بابا نوئل بهم گفت : بین گل و گلدون یکی رو انتخاب کنم منم گلدون رو انتخاب کردم   •.•.•.•.•.•اس ام اس های جالب•.•.•.•.•.•   چون میخواستم تو رو توش بذارم .... آخه تو بهترین کود دنیائی !!!   •.•.•.•.•.•اس ام اس های جالب•.•.•.•.•.•   *به علت بارش

ماستمالی کردن


ماستمالی کردنعبارت مثلی بالا به عقیدۀ استاد محمد علی جمال زاده در کتاب فرهنگ لغات عامیانه یعنی: امری که ممکن است موجب مرافعه و نزاع شود لاپوشانی کردن و آنرا مورد توجیه و تأویل قرار دادن، رفع و رجوع کردن، سروته کاری را بهم آوردن و ظاهر قضای را به نحوی درست کردن است. به گفتۀ علامه دهخدا، از ماستمالی معانی و مفاهیم مداهنه و اغماض و بالاخره ندیده گرفتن مسائلی که موجب خشم یا اختلاف گردد نیز افاده می شود. ...

براي پسرهاي ترشيده که دنبال زن مي گردند!!


براي پسرهاي ترشيده که دنبال زن مي گردند!!        توصيه هاي کاربردي،مخصوص پسر هايي که زن گيرشون نميياد:نکته :اين مورد را همه پسر ها بخونند چون شامل همه ميشه.   1.اولين دختري که به تورتون خورد ازش شماره بگيرند (ولي چون در اين کار استعداد نداريد بهتره دور اينکار را خط ِ قرمز بکشيد)   2.اگه خواستيد دختري را زيره نظر بگيريد (که بيخود کردي) بايد زير چشمي طوري که متوجه شما نشه زيره نظرش بگيري...   نکته:چون در اين کار هم مثل مورد

اگه دنبال چندتا معمای جالب می گردی!!


اگه دنبال چندتا معمای جالب می گردی!!  1- شوهر کردن دختر پادشاه دختر پادشاهي از پدر خود ميخواهد، كه او را تنها به كسي شوهر دهد كه بتواند به پرسشهاي منظوم او پاسخ گويد، بزرگان و اميرزادگان، همه از پاسخ گفتن درمي مانند و سرخود رادر اين راه برباد ميدهند. تا آنكه دلاك كچلي در پاسخگويي به پرسشهاي دختر پادشاه توفيق حاصل مي كند. پرسشهاي آن دختر چنين بود: من اگر آهوي شده به كوهها بگريزم، چه مي كني؟ 2- من اگر مشتي دانه شده، برزمين ريختم ...

آرایشگر و اداي نذر


آرایشگر و اداي نذر    در لوس آنجلس آمریكا، آرایشگری زندگی می‌كرد كه سالها بچه‌دار نمی‌شد. او نذر كرد كه اگر بچه‌دار شود، تا یك ماه سر همه مشتریان را به رایگان اصلاح كند. بالاخره خدا خواست و او بچه‌دار شد!   روز اول یك شیرینی فروش ایتالیائی وارد مغازه شد. پس ازپایان كار، هنگامیكه قناد خواست پول بدهد، آرایشگر ماجرا را به او گفت. فردای آن روز وقتی آرایشگر خواست مغازه‌اش را باز كند، یك جعبه بزرگ شیرینی ...

اس ام اس های جالب و سرکاری


اس ام اس های جالب و سرکاری    اخبار اعلام کرده زیباترین خر دنیا گمشده .. بچه نشو ! برگرد ********************** Fotfootfoootfooootfoooootfooooootfoooooootfooooooootchiye ta hala mozaheme smsi nadashti?fooooooootfoooooootfooooootfooootfoootfoot fot   ********************** 1=2-3 قلب که همیشه برات میتپه 2=1+1 چشم که همیشه منتظرته 7=3+4 روز که دلتنگتنم 12=5+7 ماه که از خدا میخوامت 14=6+8 ثا

خر طلبکار


خر طلبکار        دوستان ملا که خرش را به اندازه خودش مي شناختند ، متوجه شدند که روز به روز ضعيف تر   مي شود . روزي به ملا گفتند : ملا ، مگر به خرت غذا نميدهي که اينقدر ضعيف شده ؟   ملا گفت : چرا ، شبي دو من جو از من جيره مي گيرد.   دوستانش گفتند : پس چرا اينقدر لاغر شده ؟   ملا نصرالدين گفت : هي بسوزه پدر نداري . بيچاره خرم جيره يک ماهش را از من طلبکاراست    

این فال باید برای خیلی از شماها جذاب باشه


این فال باید برای خیلی از شماها جذاب باشه  طالع بینی چینی : هیچ كلكی در كارنیست! این بازی بطرز شگفت آوری دقیق خواهد بود! البته بشرطی كه تقلب نكنید! فقط به دستور العمل عمل نماید و تقلب نكنید، در غیر اینصورت نتیجه درست از آب در نخواهد آمد و بعد آرزو خواهید كرد كه ایكاش تقلب نمی كردید! این حدوداً 3 دقیقه زمان خواهد برد تا شما را دیوانه كند!! این بازی نتیجه خنده دار و در عین حال شگفت انگیزی خواهد داشت! فال را یكجا تا پایان نخوانید بلكه ...

اس ام اس سرکاری و جالب (2)


اس ام اس سرکاری و جالب (2)    سبو بشکست و دل بشکست و جام باده بشکست خدایا در سرای ما چه بشکن بشکنه بشکن من نمی شکنم بشکن !   * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *   اولین جلسه ی کلاس بود، استاد اسامی بچه ها را یکی یکی می خواند، رسید به اسم «بارانه». شخص مورد نظر را که پیدا کرد پرسید: واسه چی بارانه؟ دختر جواب داد: واسه اینکه روز تولدم بارون میومده ! برادر اهل دلی از ته کلاس گفت: خوبه اون روز آفتابی نب

حکایت سقراط و مرد رنجیده


حکایت سقراط و مرد رنجیده        روزی سقراط حکیم مردی را دید که خیلی ناراحت و متاثر بود .علت ناراحتی اش را پرسید . شخص پاسخ داد :در راه که می آمدم یکی از آشنایان را دیدم . سلام کردم.جواب نداد و با بی اعتنایی و خودخواهی گذشت و رفت .و من از این طرز رفتار او خیلی رنجیدم . سقراط گفت : چرا رنجیدی ؟ مرد با تعجب گفت : خوب معلوم است که چنین رفتاری ناراحت کننده است . سقراط پرسید : اگر در راه کسی را می دیدی که به زمین افتا

یک تست جالب خودشناسی


یک تست جالب خودشناسی          There is a very, very tall coconut tree یک درخت بسیار بسیار بلند نارگیل بود   and there are 4 animals,و 4 حیوان زیر درخت جمع شده بودند :   A Lionیک شیر     A Chimpیک میمون     A Giraffeیک زرافه   AND...و ... A Squirrelیک سنجاب     They decide to compete to see who is the fastestto get a banana off the tree. آنها تصمیم گرفتند که مسابقه بدهند تا ببینند که ک

اس ام اس و جکهای خنده دار و جالب


اس ام اس و جکهای خنده دار و جالب      یک آدم: مهربون.با کلاس. با پرستیژ. مرتب. فهمیده. با شعور. جذاب. خوش تیپ. خوشکل. خوش زبون. خوش قیافه. با مرام و با فرهنگی مثل من دیده بودی؟؟؟   سوال روان شناسی: با جواب دادن به این سوال میتوانید بفهمید افسرده هستید یا نه! سوال:افسرده هستید یا نه؟ مصارف مهم اس ام اس در ایران : 1-پیغام های اورژانسی ( سر رات که داری میای 2تا بربری بخر) 2- اطلاعات رسانی( سر جلسه امتحان)'' جیم درسته الاغ

لطیفه های جالب و خنده دار- سری 2


لطیفه های جالب و خنده دار- سری 2        یه روز دو تا تنبل میرن بانک میزنن، اولی میگه بیا پولا رو بشمریم. دومی میگه: ولش كن فردا رادیو میگه!   =======================   غضنفرمیره دكترمیگه آقای دكترمن فراموشی گرفته‌ام.دكتر میگه: چندوقته این بیماری رو دارین؟غضنفرمیگه: كدوم بیماری؟ ======================== غضنفر داشت نوارخالی گوش میداد و بلند بلند گریه میكرده، بهش میگن چرا گریه میكنی؟میگه: دلم واسه خواننده‌اش میسو

نامه عاشقانه خیلی جالب - لطفا تا آخر بخوانید


نامه عاشقانه خیلی جالب - لطفا تا آخر بخوانید      نامه یک پسر عاشق به دختر مورد علاقه اش، لطفا تا آخرشو بخوانید تا متوجه عشق پسر به دختر مورد علاقه اش شوید. 1- محبت شدیدی كه صادقانه به تو ابراز میكردم 2- دروغ و بی اساس بود و در حقیقت نفرت من نسبت به تو 3- روز به روز بیشتر می شود و هر چه بیشتر تو را می شناسم 4- به پستی و دورویی تو بیشتر پی میبرم و 5- این احساس در قلب من قوت میگیرد كه بالاخره روزی باید 6- از هم جدا شویم و دیگر من ب

شوهرشناسی سنتی ومردن - طنز بسیار جالب!


شوهرشناسی سنتی ومردن - طنز بسیار جالب!    این مقاله فقط جنبه سرگرمی دارد. شوهرشناسی سنتی اگر آقایتان اجازه می دهد که بیرون از منزل هم کار کنید،از اینکه شما را قابل دانسته تا هم در منزل و هم بیرون از منزل کار کنید، از او تشکر کنید. اگر آقایتان به کوچکترین حقوق زنان بی توجه است، حقتان است اگر تحویلتان هم بگیرد شما به او می گوئید زن ذلیل. اگر آقایتان شلوارش چند تا شد و به تبع آن چند تا زن دیگر هم گرفت، خوشحال باشید که می تواند ...

آزمون ورودی دانشگاه ایرلند - جالب


آزمون ورودی دانشگاه ایرلند - جالب      * * * * * * * * * * * * * * جواب  

کاریکاتور ازدواج مجدد ممنوع شد !


کاریکاتور ازدواج مجدد ممنوع شد !    ازدواج دوم در برخی موارد ممکن است حکم زندان داشته باشد!   کاریکاتوری جالب با موضوع ازدواج مجدد      

10 حقیقت جالب در مورد میکی موس!!


10 حقیقت جالب در مورد میکی موس!!      18 ام نوامبر سال 1928 شخصیت کوچک و مشهوری به جهانیان معرفی شد که الان یکی از شناخته شده‌ترین حیوان کارتونی تاریخ است، میکی موس! اینجا ما 10 حقیقت جالب در مورد این شخصیت کوچک را آورده ایم که نمی‌دانستید. 1. میکی موس اسم اصلی این موش کوچک نبود! والت دیسنی زمانیکه با همسرش لیلیان در یک قطار بود، این شخصیت کارتونی را طراحی می‌کرد. او به همسرش گفت که این موش را Mortimer Mouse صدا می‌زند. ام

10 تولد جالب وعجیب در دنیا!!!


10 تولد جالب وعجیب در دنیا!!!  روز تولد هر انسانی از روزها ی مهم زندگی او به حساب می آید. و هر تولد می تواند گفتنی های بسیاری برای اطرافیان یک انسان داشته باشد. اگر این اتفاق به نحو شگفت آور هم رخ دهد گفتنی های آن روز بیشتر خواهد کرد.   1. زنی که سه فرزند خود را در روزهای 10/10 2010 و 9/9/2009 و 8/8/2008 به دنیا آورده است! خانواده میشیگان تولد فرزندان خود را که به ترتیب دختر بزرگشان در تاریخ 10.10.10 و سپس پسرشان را در

داستان کوتاه طنز موتور گازی و بنز


داستان کوتاه طنز موتور گازی و بنز      یارو نشسته بوده پشت بنز آخرین سیستم، داشته صد و هشتاد تا تو اتوبان میرفته، یهو میبینه یک موتور گازی ازش جلو زد! خیلی شاکی میشه، پا رو میگذاره رو گاز، با سرعت دویست از بغل موتوره رد میشه. یک مدت واسه خودش خوش و خرم میره، یهو میبینه دوباره موتور گازیه قیییییژ ازش جلو زد! دیگه پاک قاط میزنه، پا رو تا ته میگذاره رو گاز، با دویست و چهل تا از موتوره جلو میزنه. همینجور داشته با آخرین سرعت ...

مجموعه 19 کارت ویزیت جالب و خنده دار


مجموعه 19 کارت ویزیت جالب و خنده دار    استفاده از کارت ویزیت برای تبلیغ و شناساندن نام و فعالیت شما به دیگران روش بسیار مفید و تاثیر گذاری است. بهترین روش برای طراحی یک کارت ویزیت این است که آن را تا حد امکان جذاب و جالب طراحی کنید تا برای مدت ها در ذهن و یاد افراد باقی بماند. یکی از این روش ها استفاده از آیتم های خنده دار در طراحی است. کارت ویزیت های خنده دار نه تنها باعث جلب توجه مردم می شوند بلکه آن ها راحت تر می توانند شما ...

ثروتمندتر از بیل گیتس


ثروتمندتر از بیل گیتس    از بیل گیتس پرسیدند:از تو ثروتمند تر هم هست؟ گفت: بله فقط یک نفر. - چه كسی؟ - سالها پیش زمانی که از اداره اخراج شدم و به تازگی اندیشه‌های خود و در حقیقت به طراحی مایکروسافت می اندیشیدم، روزی در فرودگاهی در نیویورک بودم که قبل از پرواز چشمم به نشریه ها و روزنامه ها افتاد. از تیتر یک روزنامه خیلی خوشم اومد، دست کردم توی جیبم که روزنامه رو بخرم دیدم که پول خرد ندارم. خواستم منصرف بشم که دی ...