نمایش برچسب :
حکایت
بهلول و شيخ جنيد بغداد
خر طلبکار
کاری کن که رخ دهد!
حکایت خدا و گنجشک
اس ام اس های عاشقانه
داستان طنز» حکایت عمه خانــــــوم
حکایت بهلول و آب انگور
دو حکایت و یک پند
حکایت خواندنی
حکایت سقراط و مرد رنجیده
کل عمرت برفناست!
سلطان محمود و لرز سرما
حکایت پهلوان بی طاقت
حکایت مصیبت
حکایت خواندنی پاسخ حکیمانه
حکایت شتر و خاربن
حکایت بهلول و صدای پول
حکایت حلوافروش و مشتری
حکایت خواندنی ایثار و شکر
حکایت بهلول و بهشت
بعد از مرگ
اعرابی گفت: اگر او زبان می داشت، پاسخ می گفت: که آنچه او دیده است سخت تر از آن بوده است که شما دیده اید. منبع:روزنامه خراسان |
بهلول و صاحب حساب
شرط آزادی ( حکایت )
دانا و نادان
زاهد کیست؟ ( حکایت )
حکایت دعای مادر
جواب تحسین برانگیز
نوشته بهلول بر دیوار قصر هارون
سخن اول یا دوم
هنوز اسیر نفس خویشی
دفع بلاء و علاء
حکایت زاهد وحاکم
مسجد بهلول ( حکایت )
میدان جنگ
شخصی با کمان بی تیر به جنگ می رفت که اگر تیری از جانب دشمن آید بردارد. گفتند: شاید نیاید، گفت: آن وقت جنگ نباشد. منبع:روزنامه خراسان |