متفرقه


2 دقیقه پیش

با زخم های زندگی چه کنیم؟

در این سلسله مطالب مباحثی درباره زندگی معنای زندگی روابط و احساسات و ... توسط دکتر شیری ارائه خواهد شد. صبح بخیر: ممکن است شما هم مانند بسیاری از افراد جامعه برای حل مشکلات ...
2 دقیقه پیش

نظر آیت‌الله محقق داماد درمورد سید حسن

آیت الله سید مصطفی محقق داماد، برادر حضرت آیت الله سید علی محقق داماد در پاسخ به سئوالی در خصوص اجتهاد آیت الله سید حسن خمینی، گفت: نظر بنده در مورد ایشان همان نظر اخوی ...

گفتگو باخدا (2)



 

گفتگو باخدا

 

این مطلب اولین بار در سال 2001 توسط زنی به نام ریتا در وب سایت یک کلیسا قرار گرفت.

 

این مطلب کوتاه به اندازه ای تاثیر گذار و ساده بود که طی مدت 4 روز بیش از پانصد هزار نفر

 

به سایت کلیسا ی توسکالوسای ایالت آلاباما سر زدند.

 

این مطلب کوتاه به زبان های مختلف ترجمه شد و در سراسر دنیا انتشار پیدا کرد.


Interview with god

گفتگو با خدا


I dreamed I had an Interview with god

خواب دیدم در خواب با خدا گفتگویی داشتم.

 


So you would like to Interview me? "God asked."

خدا گفت : پس میخواهی با من گفتگو کنی؟

 


If you have the time "I said"

گفتم : اگر وقت داشته باشید.

 


God smiled

خدا لبخند زد

 


My time is eternity

وقت من ابدی است.

 


What questions do you have in mind for me?

چه سوالاتی در ذهن داری که میخواهی بپرسی؟

 


What surprises you most about humankind?

چه چیز بیش از همه شما را در مورد انسان متعجب می کند؟

 


Go answered ....

خدا پاسخ داد ...

 


That they get bored with childhood.

این که آنها از بودن در دوران کودکی ملول می شوند.

 


They rush to grow up and then long to be children again.

عجله دارند که زودتر بزرگ شوند و بعد حسرت دوران کودکی را می خورند.

 


That they lose their health to make money

این که سلامتی شان را صرف به دست آوردن پول می کنند.

 


And then lose their money to restore their health.

و بعد پولشان را خرج حفظ سلامتی میکنند.

 


By thinking anxiously about the future. That

این که با نگرانی نسبت به آینده فکر میکنند.

 


They forget the present.

زمان حال فراموش شان می شود.

 


Such that they live in neither the present nor the future.

آنچنان که دیگر نه در آینده زندگی میکنند و نه در حال.

 


That they live as if they will never die.

این که چنان زندگی میکنند که گویی هرگز نخواهند مرد.

 


And die as if they had never lived.

و آنچنان میمیرند که گویی هرگز زنده نبوده اند.

 


And then I asked ...

بعد پرسیدم ...

 


As the creator of people what are some of life's lessons you want them to learn?

به عنوان خالق انسان ها ، میخواهید آنها چه درس هایی اززندگی را یاد بگیرند؟

 


God replied with a smile.

خدا دوباره با لبخند پاسخ داد.

 


To learn they cannot make anyone love them.

یاد بگیرند که نمی توان دیگران را مجبور به دوست داشتن خود کرد.

 


What they can do is let themselves be loved.

اما می توان محبوب دیگران شد.

 


learn that it is not good to compare themselves to others.

یاد بگیرند که خوب نیست خود را با دیگران مقایسه کنند.

 


To learn that a rich person is not one who has the most.

یاد بگیرند که ثروتمند کسی نیست که دارایی بیشتری دارد.

 


But is one who needs the least.

بلکه کسی است که نیاز کم تری دارد

 


To learn that it takes only a few seconds to open profound wounds in persons we love.

یاد بگیرند که ظرف چند ثانیه می توانیم زخمی عمیق در دل کسانی که دوست شان داریم ایجاد کنیم.

 


And it takes many years to heal them.

و سال ها وقت لازم خواهد بود تا آن زخم التیام یابد.

 


To learn to forgive by practicing forgiveness.

با بخشیدن ، بخشش یاد بگیرند.

 


To learn that there are persons who love them dearly.

یاد بگیرند کسانی هستند که آنها را عمیقا دوست دارند.

 


But simply do not know how to express or show their feelings.

اما بلد نیستند احساس شان را ابراز کنند یا نشان دهند.

 


To learn that two people can look at the same thing and see it differently.

یاد بگیرند که میشود دو نفر به یک موضوع واحد نگاه کنند و آن را متفاوت ببینند.

 


To learn that it is not always enough that they are forgiven by others.

یاد بگیرند که همیشه کافی نیست دیگران آنها را ببخشند.

 


They must forgive themselves.

بلکه خودشان هم باید خود را ببخشند.

 


And to learn that I am here.

و یاد بگیرند که من اینجا هستم.

 

منبع:kashkoul.blogsky.com


ویدیو مرتبط :
گفتگو باخدا...

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

گفتگو با بازیگر سریال دلنوازان سمانه پاکدل



 

بازیگر نقش مهتاب در مجموعه تلویزیونی "دلنوازان" راهنمایی دقیق حسین سهیلسمانه پاکدلی‌زاده و حضور بازیگران پیشکسوت را بزرگترین کمک به بازیگران جوان در ایفای نقش دانست.

سمانه پاکدل درباره بازی در مجموعه تلویزیونی "دلنوازان" به کارگردانی سهیلی‌زاده به خبرنگار مهر گفت خصوصیات اخلاقی مهتاب که دختری احساسی است، اما منطقی تصمیم می‌گیرد و بین احساس و تدبیر توازن را رعایت می‌کند برایم جالب بود و من را برای بازی در این پروژه ترغیب کرد.

وی در ادامه افزود: حضور سهیلی‌زاده و پخش شبانه "دلنوازان" در انتخابم بی‌تاثیر نبود. به هر حال مخاطبان دیدن مجموعه‌های اجتماعی را دوست دارند و این مجموعه هم تعلیق‌های زیادی برای مخاطبان دارد. به نظرم شخصیت مهتاب سفید مطلق نیست و نقاط خاکستری هم دارد مثل قضاوت نادرست او درباره دکتر فرهاد زند.

 

 

بازیگر نقش مهتاب ادامه داد: مهتاب درونگرا است و سعی می‌کند مشکلاتش را خودش حل کند، چون مادری بیمار و خواهری دارد که بیشتر به دنبال شیطنت است. مهتاب دختری است مستقل که روی پای خودش می‌ایستد. بنابراین سر زدن اشتباهات کمتر از او به دلیل تحصیلات و موقعیت خانوادگی‌اش بیراه هم نیست.

 

پاکدل ادامه داد: نقش مهتاب را خیلی دوست داشتم و سعی کردم نقش را آنطور که آقای سهیلی‌زاده و فیلمنامه از من می‌خواهد دربیاورم. نقش دختری صبور و متین. مهتاب یک عاشق واقعی است و سنت‌شکنی می‌کند. او عشق خود را با بهزاد نادیده می‌گیرد تا یک ازدواج تحمیلی انجام نشود.

 

سمانه پاکدل

 

وی درباره همکاری با سهیلی‌زاده گفت: با توجه به اینکه من به درجه‌ای از بازیگری نرسیده‌ام که بخواهم درباره شخصیتی که بازی می‌کنم نظر بدهم، اما کارگردان مانند پدری مهربان نه تنها به بازیگران هنگام بازی آرامش می‌داد، بلکه برای تمام صحنه‌ها از نظر بازیگران هم استفاده می‌کرد و می‌خواست دیالوگ‌ها را آنطور که راحت‌ترند، اما صحیح بیان کنند.

 

این بازیگر درباره حضور بازیگران پیشکسوت همچون پرویز فلاحی‌پور گفت: نمی‌دانم چگونه از کمک بازیگرانی چون آقای فلاحی‌پور، خانم کوثری و... تشکر کنم. آنها نهایت همکاری را با بازیگران جوان کردند. از زحمات سهیلی‌زاده کارگردان، ایرج محمدی و مهران مهام تهیه‌کنندگان و امیر سلیمانی دستیار کارگردان قدردانی می‌کنم که کمک زیادی به من کردند.