متفرقه


2 دقیقه پیش

با زخم های زندگی چه کنیم؟

در این سلسله مطالب مباحثی درباره زندگی معنای زندگی روابط و احساسات و ... توسط دکتر شیری ارائه خواهد شد. صبح بخیر: ممکن است شما هم مانند بسیاری از افراد جامعه برای حل مشکلات ...
2 دقیقه پیش

نظر آیت‌الله محقق داماد درمورد سید حسن

آیت الله سید مصطفی محقق داماد، برادر حضرت آیت الله سید علی محقق داماد در پاسخ به سئوالی در خصوص اجتهاد آیت الله سید حسن خمینی، گفت: نظر بنده در مورد ایشان همان نظر اخوی ...

پرهیز از هوسرانی



ترجمه فارسی نهج البلاغه
پرهیز از هوسرانی
پرهیز از آرزوهای طولانی و هواپرستی
ای مردم! همانا بر شما از دو چیز می‏ترسم، هواپرستی و آرزوهای طولانی. اما پیروی از خواهش نفس، انسان را از حق باز می‏دارد، و آرزوهای طولانی، آخرت را از یاد می‏برد. آگاه باشید! دنیا به سرعت پشت کرده و از آن جز باقیمانده اندکی از ظرف آبی که آن را خالی کرده باشند، نمانده است. به هوش باشید که آخرت به سوی ما می‏آید، دنیا و آخرت، هر یک فرزندانی دارند. بکوشید از فرزندان آخرت باشید، نه دنیا، زیرا در روز قیامت، هر فرزندی به پدر و مادر خویش باز می‏گردد. امروز هنگام عمل است نه حساب رسی، و فردا روز حساب رسی است، نه عمل. ((حذا) به معنای شتابان و (جذا) به معنای بریده از نیک و بد، که برخی نقل کردند)
متن عربی نهج البلاغه
( وَ مِنْ خُطْبَةٍ لَهُ عَلَیْهِ السَّلامُ: ) أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ أَخْوَفَ ما أَخافُ عَلَیْکُمُ اثْنانِ: اتِّباعُ الْهَوى، وَ ‏طُولُ‏ ‏الْأَمَلِ‏، فَأَمَّا اتِّباعُ الهَوى، فَیَصُدُّ عَنِ الْحَقِّ، وَ أَمَّا طُولُ الْأَمَلِ فَیُنْسِى الاخِرَةَ. أَلا وَ اِنَّ الدُّنْیا قَدْ وَلَّتْ ‏‏حَذّاءَ‏ فَلَمْ یَبْقَ مِنْها إِلَّا ‏صُبابَةٌ کَصُبابَةِ الْإِناءِ ‏اصْطَبَّها ‏‏صابُّها‏، أَلا وَ إِنَّ الاخِرَةَ قَدْ أَقْبَلَتْ، وَ لِکُلٍّ مِنْهُما بَنُونَ، فَکُونُوا مِنْ أَبْناءِ الاخِرَةِ وَ لا تَکُونُوا مِنْ أَبْناءِ الدُّنْیا، فَإِنَّ ‏کُلّ‏ وَلَدٍ سَیُلْحَقُ ‏بِأَبیهِ‏ یَوْمَ الْقِیمَةِ، وَ إِنَّ الیَوْمَ عَمَلٌ وَ لا حِسابَ، وَ غَداً حِسابٌ وَ لا عَمَلَ. أَقُولُ: الْحَذّاءُ: السَّرِیعَةُ، وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَرْوِیهِ ‏جَذّاءَ بِالْجِیمِ وَ الذَّالِ أَىِ انْقَطَعَ دَرُّها وَ خَیْرُها.


ویدیو مرتبط :
از معاشرت با چه کسانی پرهیز کنیم؟

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

پارسائی علی پرهیز از ستمکاری



ترجمه فارسی نهج البلاغه
پارسائی علی
پرهیز از ستمکاری
سوگند بخدا! اگر بر روی خارهای سعدان به سر ببرم، و یا با غل و زنجیر به این سو یا آن سو کشیده شوم، خوش‏تر دارم تا خدا و پیامبرش را در روز قیامت، در حالی ملاقات کنم که به بعضی از بندگان ستم، و چیزی از اموال را غصب کرده باشم، چگونه بر کسی ستم کنم برای نفس خویش، که به سوی کهنگی و پوسیده شدن پیش می‏رود، و در خاک، زمان طولانی اقامت می‏کند.
پرهیز از امتیازخواهی
بخدا سوگند، برادرم عقیل را دیدم که به شدت تهیدست‏شده و از من درخواست داشت تا یک من از گندمهای بیت‏المال را به او به خشم (ببخشم)، کودکانش را دیدم که از گرسنگی دارای موهای ژولیده، و رنگشان تیره‏شده بود گویا با نیل رنگ‏شده بودند. پی در پی مرا دیدار و درخواست خود را تکرار می‏کرد، چون گفته‏های او را گوش فرادادم پنداشت که دین خود را به او واگذار می‏کنم، به دلخواه او رفتار و از راه و رسم عادلانه خود دست برمی‏دارم، روزی آهنی را در آتش گداخته به جسمش نزدیک کردم تا او را بیازمایم، پس چونان بیمار از درد فریاد زد ونزدیک بود از حرارت آن بسوزد. به او گفتم، ای عقیل: گریه‏کنندگان بر تو بگریند، از حرارت آهنی می‏نالی که انسانی به بازیچه آن را گرم ساخته است؟ اما مرا به آتش دوزخی می‏خوانی که خدای جبارش با خشم خود آن را گداخته است، تو از حرارت ناچیز می‏نالی و من از حرارت آتش الهی ننالم؟ و از این حادثه شگفت‏آورتر اینکه شب هنگام کسی به دیدار ما آمد و ظرفی سرپوشیده پر از حلوا داشت، معجونی در آن ظرف بود که از آن تنفر داشتم، گویا آن را با آب دهان مار سمی، یا قی کرده آن مخلوط کردند، به او گفتم: هدیه است؟ یا زکات یا صدقه؟ که این دو بر ما اهل بیت پیامبر (ص) حرام است. گفت: نه، زکات است نه صدقه، بلکه هدیه است. گفتم: زنان بچه مرده بر تو بگریند، آیا از راه دین وارد شدی که مرا بفریبی؟ یا عقلت آشفته‏شده یا جن‏زده شدی؟ یا هذیان می‏گویی؟ بخدا سوگند! اگر هفت اقلیم را با آنچه در زیر آسمانهاست به من دهند تا خدا را نافرمانی کنم که پوست جوای را از مورچه‏ای ناروا بگیرم، چنین نخواهم کرد، و همانا این دنیای آلوده شما نزد من از برگ جویده‏شده دهان ملخ پست‏تر است علی را با نعمتهای فناپذیر، و لذتهای ناپایدار چه کار؟!! بخدا پناه می‏بریم از خفتن عقل، و زشتی لغزشها، و از او یاری می جوییم.
متن عربی نهج البلاغه
( وَ مِنْ کَلامٍ لَهُ عَلَیْهِ السَّلامُ: ) وَ اللَّهِ لَأَنْ أَبِیتَ عَلى ‏حَسَکِ‏ السَّعْدانِ ‏مُسَهَّداً، وَ أُجَرَّ فِى الْأَغْلالِ مُصَفَّداً، أَحَبُّ إِلَىَّ مِنْ أَنْ أَلْقَى اللَّهَ وَ رَسُولَهُ یَوْمَ الْقِیمَةِ ظالِماً لِبَعْضِ الْعِبادِ، وَ غاصِباً لِشَىْ‏ءٍ مِنَ الْحُطامِ، وَ کَیْفَ أَظْلِمُ أَحَداً لِنَفْسٍ یُسْرِعُ إِلَى الْبِلى ‏قُفُولُها، وَ یَطُولُ فِى ‏الثَّرى حُلُولُها؟! وَ اللَّهِ لَقَدْ رَأَیْتُ ‏عَقِیلًا وَ قَدْ ‏أَمْلَقَ‏ حَتَّى ‏اسْتَماحَنِى‏ مِنْ ‏بُرِّکُمْ‏ صاعاً وَ رَأَیْتُ صِبْیانَهُ ‏‏شُعْثَ‏‏ ‏الْأَلْوانِ‏ مِنْ فَقْرِهْمِ، کَأَنَّما سُوِّدَتْ وُجُوهُهُمْ ‏بِالْعِظْلِمِ‏، وَ عاوَدَنِى مُوءَکِّداً، وَ کَرَّرَ عَلَىَّ الْقَوْلَ مُرَدِّداً، فَأَصْغَیْتُ إِلَیْهِ سَمْعِى فَظَنَّ أَنِّى أَبِیعُهُ دِینِى وَ أَتَّبِعُ ‏قِیادَهُ‏ مُفارِقاً ‏طَرِیقِى‏، فَأَحْمَیْتُ لَهُ حَدِیدَةً، ثُمَّ أَدْنَیْتُها مِنْ جِسْمِهِ لِیَعْتَبِرَ بِها. فَضَجَّ ضَجِیجَ ذِى ‏دَنَفٍ‏ مِنْ أَلَمِها، وَ کادَ أَنْ یَحْتَرِقَ مِنْ ‏مِیْسَمِها، فَقُلْتُ لَهُ: ‏ثَکِلَتْکَ‏ الثَّواکِلُ یا ‏عَقِیلُ‏، أَتَئِنُ مِنْ حَدِیدَةٍ أَحْماها إِنْسانُها لِلَعِبِهِ، وَ تَجُرُّنِى إِلى نارٍ سَجَرَها جَبّارُها لِغَضَبِهِ، أَتَئِنُّ مِنَ الْأَذى وَ لا أَئِنُّ مِنْ ‏لَظى؟! وَ أَعْجَبُ مِنْ ذلِکَ طارِقٌ طَرَقَنا ‏بِمَلْفُوفَةٍ فِى وِعائِها، وَ مَعْجُونَةٍ ‏شَنِئتُها، کَأَنَّما عُجِنَتْ بِرِیقِ حَیَّةٍ أَوْ قَیْئِها، فَقُلْتُ: ‏أَصِلَةٌ أَمْ زَکاةٌ أَمْ صَدَقَةٌ؟ فَذلِکَ مُحَرَّمٌ عَلَیْنا أَهْلَ الْبَیْتِ، فَقالَ: لا ذا وَ لا ذاکَ، وَ لکِنَّها هَدِیَّةٌ، فَقُلْتُ: ‏‏هَبِلَتْکَ‏‏ ‏‏الْهَبُولُ‏‏، أَعَنْ دِینِ اللَّهِ أَتَیْتَنِى لِتَخْدَعَنِى؟ ‏أَمُخْتَبِطٌ أَمْ ‏ذُو ‏جِنَّةٍ أَمْ ‏تَهْجُرُ. وَ اللَّهِ لَوْ أُعْطِیتُ الْأَقالِیمَ السَّبَعَةَ بِما تَحْتَ أَفْلاکِها عَلى أَنْ أَعْصِىَ اللَّهَ فِى نَمْلَةٍ أَسْلُبُها ‏جِلْبَ‏ ‏شَعِیرَةٍ ما فَعَلْتُهُ، وَ إِنَّ دُنْیاکُمْ عِنْدِى لَأَهْوَنُ مِنْ وَرَقَةٍ فِى فَمِ جَرادَةٍ ‏تَقْضَمُها، ما لِعَلِىٍّ وَ لِنَعِیمٍ یَفْنى، وَ لَذَّةٍ لا تَبْقى، نَعُوذُ بِاللَّهِ مِنْ ‏سُباتِ‏ ‏الْعَقْلِ‏، وَ قُبْحِ ‏الزَّلَلِ‏، وَ بِهِ نَسْتَعِینُ.