متفرقه


2 دقیقه پیش

با زخم های زندگی چه کنیم؟

در این سلسله مطالب مباحثی درباره زندگی معنای زندگی روابط و احساسات و ... توسط دکتر شیری ارائه خواهد شد. صبح بخیر: ممکن است شما هم مانند بسیاری از افراد جامعه برای حل مشکلات ...
2 دقیقه پیش

نظر آیت‌الله محقق داماد درمورد سید حسن

آیت الله سید مصطفی محقق داماد، برادر حضرت آیت الله سید علی محقق داماد در پاسخ به سئوالی در خصوص اجتهاد آیت الله سید حسن خمینی، گفت: نظر بنده در مورد ایشان همان نظر اخوی ...

ماجرای تماس با سید حسن!/ کیهان نام‌ آن‌ فرد را افشا کند



اخبار,اخبار انتخابات  , انتخابات  خبرگان

 
 اخبارانتخابات خبرگان  -  برخی اوقات قلم‌هایی كه رفاقت را رقم می‌زنند عطر خاصی دارند و به دل نمی‌نشینند. قلم هایی كه كلماتی را به روی ورق می‌آورند كه ابروهای مخاطبان را در هم می‌برد و لب هایشان را وادار به زمزمه‌هایی آهسته می‌كند. كلماتی كه تبدیل به جملاتی می‌شود كه ذهن را درگیر می‌كند با سوالاتی كه پاسخش با آنچه در این جملات است، تطابقی ندارد. جملاتی كه برخی از آنها بوی دیگری دارد اما با طعم دلسوزی بر ورق آمده است. جملاتی كه درصدد القای اندیشیدن به مصلحت نگاشته شده اما مخاطب ذهن خود را به گذشته باز می‌گرداند و اثری از همراهی و مصلحت در آنها نمی‌یابد پس چگونه باید باور داشته باشد این جملات با گذشته فرق دارد؟ سرمقاله روز گذشته كیهان مصداق همان ابهاماتی است كه نام «مصلحت‌اندیشی» دارد اما در زیر این پوشش اهداف دیگری به چشم می‌خورد و در انتهای این جملات تنها نتیجه‌ای كه به ذهن متبادر می‌شود ایجاد تردید در آیت‌ا... سیدحسن خمینی برای انصراف از ادامه مسیر حضور در انتخابات مجلس خبرگان است اما ایشان در هنگام ثبت‌نام جمله‌ای را بیان كرد كه پاسخ به تمام این تفکر است: «امام به ما آموختند برای حفظ و تحكیم این انقلاب از همه‌چیز خود بگذریم و من نیز برای انقلاب از آبروی خود خواهم گذشت.»

از چه كسی سخن می‌گوید؟
مدیر مسئول كیهان آنچه را بر كاغذ آورده كه به زعم خود افشاگری است و چندین گزینه برای عدم حضور یادگار امام در آزمون اجتهاد مطرح كرده كه همه آنها قبلا رد شده و ادعای جدیدی نیست جز یك مورد كه تاكنون نه از جانب كسی گفته و نه تایید شده است. در بخشی از این نوشتار آمده است: « برخلاف آنچه این روزها با تیترهای درشت در روزنامه‌ها و سایت‌های زنجیره‌ای مطرح می‌شود و خودداری فرزند یادگار امام از حضور در آزمون خبرگان را به عدم دعوت رسمی از ایشان نسبت می‌دهند، اخبار دقیقی در دست است كه نشان می‌دهد نه فقط از آقای سیدحسن خمینی نیز مانند سایر نامزدها برای شركت در آزمون مجلس خبرگان دعوت شده است، بلكه، دعوت اختصاصی از ایشان هم صورت گرفته است، از جمله اینكه یكی از اعضای برجسته هیات رئیسه مجلس خبرگان در تماس با فرزند محترم یادگار امام (ره) از وی برای حضور در آزمون دعوت كرده است و حال آنكه این تماس برای سایر نامزدهای خبرگان وجود نداشته است.»

 

در اینجا چند پرسش مطرح می‌شود كه اول: ایشان چطور از تماس‌هایی كه با فرزند سیدحسن خمینی برقرار می‌شود اطلاع پیدا می‌كند و اگر آن عضو برجسته این تماس را به وی خبر داده است چرا از ذكر نامش خودداری می‌شود.موضوع از 5 عضو هیات‌رئیسه پیگیری شد كه نتیجه این پیگیری‌ها در پی می‌آید: آیت ا... سیداحمد خاتمی: بنده در هیچ زمینه‌ای با ایشان تماس تلفنی نداشته‌ام. آیت‌ا... موحدی كرمانی: هیچ تماسی درباره دعوت از حاج حسن آقا جهت شركت در امتحان با ایشان برقرار نكرده‌ام. دفتر آیت‌ا... هاشمی شاهرودی: در ماه‌های اخیر هیچ تماس تلفنی میان معظم‌له و یادگار امام صورت نگرفته است. آیت‌ا... دری نجف‌آبادی: مساله دعوت از حاج حسن آقا ارتباطی به بنده ندارد و بنده با ایشان تماسی نگرفته‌ام. البته نظر بنده این است كه ایشان لزومی نداشت در امتحان شركت كنند ولی نظر نهایی با شورای نگهبان است. یكی از نزدیكان آیت‌ا... حسینی بوشهری: این مساله ارتباطی با ایشان ندارد كه بخواهند در این زمینه سخن بگویند و تماس برقرار كنند.

نگاهی به گذشته!
كیهان در تیتر یك خود هم نوشت: «بازی با نام‌ها؛ اسم‌رمز تخریب و تحریف امام» و واكنشی عجیب و دور از انتظار نسبت به كاندیداتوری سید حسن خمینی نشان داد. پس لازم است در ابتدا نگاهی به مواضع خود در چند روز قبل بیندازد تا پارادوكس در نوشتار جدید آنها نمایان نشود. یك بند این نوشتار كه احتمال اصرار كیهان برای انصراف یادگار امام از ادامه راه را تقویت می‌كند بدگمان كردن او نسبت به اطرافیانش است چنانكه نوشت: «این روزها نظریه‌ای با قید «احتمال» مطرح شده است كه شاید اجتهاد كسانی كه در آزمون شركت نكرده‌اند نیز از طریق دیگری احراز شود. این فرمول هر چه باشد و برای هر یك از داوطلبان شركت نكرده در آزمون قابل بررسی باشد، به دلیلی كه اشاره می‌شود مصلحت نیست درباره فرزند یادگار حضرت امام(ره) به‌كار گرفته شود، زیرا می‌تواند این توهم را در افكار عمومی پدید آورد كه شورای محترم نگهبان برای فرزند یادگار امام (ره) استثنا قائل شده است! و حال آنكه «توهم استثناء» با ساحت مقدس امام راحل و بینش و منش آن بزرگوار همخوانی ندارد.

 

ضمن آنكه به شخصیت محترم و عزیز فرزند یادگار امام نیز آسیب جدی می‌رساند و خدای نخواسته برخی از افراد و جریاناتی كه در داخل و خارج كشور برای تخطئه نظام گوش خوابانیده‌اند، بر این طبل فریب می‌كوبند كه گویی فرزند یادگار امام(ره) نگران عدم موفقیت خود در آزمون بوده‌ است!»

 

این سطور یعنی ایجاد تردید برای یادگار امام پس از احراز صلاحیتش. هر چند این نوشتار عطر مصلح بودن ندارد چون در انتها آورده است: «بالاخره، امید است برادر عزیزمان آقای سید حسن خمینی كمترین تردیدی به خود راه ندهند كه آنچه در این وجیزه آمده است، تنها با انگیزه دفاع از شخصیت قابل احترام ایشان و پیشگیری از توهم‌پراكنی بداندیشان نسبت به ساحت مقدس حضرت امام(ره) و بیت شریف و معظم آن حضرت بوده است كه به یقین برای فرزند یادگار امام راحلمان نیز در درجه اول اهمیت قرار دارد.»

 

 اخبارانتخابات خبرگان  -  آرمان 


ویدیو مرتبط :
ماجرای تشرف سید حسن

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

ماجرای بازداشت سید حسن نصرالله توسط تیم حجاریان



اخبار,اخبار جدید,اخبار جالب

 

ماجرای بازداشت سید حسن نصرالله توسط تیم حجاریان

سعید حجاریان در تازه‌ترین گفتگوی خود درباره نحوه ورودش به کمیته، وزارت اطلاعات و فعالیتهای امنیتی خود و نیز جزئیات بازداشت سید حسن نصرالله دبیر کل حزب الله لبنان توسط نیروهای تحت امرش سخن گفته است.

مجله مهر:  سعید حجاریان در مورد نحوه عضویتش در کمیته و ورود به وزارت اطلاعات و فعالیتهای امنیتی می گوید: انقلاب که شد برگشتم سر سربازی ام! دیدم همه در رفته اند به من گفتند بشو رئیس مهندسی ژاندارمری، گفتم مهندسی نمی خواهم رفتم کمیته نازی آباد.بچه های کمیته استقلال گفتند برای چی رفتی کمیته نازی آباد بیا ستاد کل ارتش و من هم رفتم آنجا در کمیته اداره دوم ارتش.

وی که با ماهنامه اندیشه پویا گفتگو می کرد در پاسخ به این سوال که:

"برخی بچه ها چپ و غیرمذهبی نازی آباد می گویند که شما و بچه هایتان در کمیته های نازی آباد برخوردهای تندی با آنها مثلا در مدارس داشتید می رفتید و آنها را شناسایی می کردید و برخورد می کردید ا آنها حتی با خشونت. درست است؟ "

گفت: نه، شاید درکمیته ارتش برخوردهایی داشتیم، اما در کمیته نازی آباد یادم نمی آید که برخودرهای تندی ده باشد اگر موردی هست به صورت مشخص بیایند و ادعا کنند. در نازی آباد من مرجع بودم و در کمیته نازی آباد مردم مسائلشان را به من ارجاع می دادند مثلا مردم کلی افغانی ها را گرفتند و وردند کمیته ما این مسئله را حل کردیم.اسلحه دست مردم زیاد بود و شروع کردند به انتقام گیری و دعوا کلانتری نبود و کار ما شده بود راست و ریست کردن امور مردم.مادر من هم آمده بود و کمک می کرد و شده بود بازجو (باخنده) زنان بدکاره را می گرفتند و می آوردند آنجا و مادر من با آنها صحبت می کرد.

در ارتش هم کسانی را که مثلا در حکومت نظامی مردم را کشته بودند شناسایی می کردیم و به دادگاه معرفی می کردیم. اشکالی داشت؟ برخورد با کسانی که مردم را کشته بودند بد بود؟

حجاریان همچنین در پاسخ به این سوال که "برای چه اطلاعاتی شدید؟ علاقه داشتید به کار امنیتی؟ " ، می گوید:

بازرگان من را رسما اطلاعاتی کرد. برایم حکم ضد اطلاعات نیروی دریایی ارتش زد. (باخنده)من آخر ۵۷ وارد ضد اطلاعات ارتش شده بودم، قبل از این که بازرگان این حکم را بزند.علاقه به کار اطلاعاتی نداشتم ، [اما] واقعیت اش این است که با بچه های مجاهدین انقلاب نشستم و خطرات پیش روی انقلاب را تحلیل کردیم.گفتیم اگر انقلاب ضربه بخورد از کجا می خورد؟ کودتا، جای کودتا کجاست؟ ستاد ارتش، کجای ستاد مهمتر است؟ رکن ۲ ارتش، باید پرونده ها را می خواندیم که ببینیم چه کسی احتمال دارد کودتاچی باشد و کودتاچی ها را پیدا کنیم.کار اطلاعاتی ما برای حفاظت از انقلاب بود اول انقلاب هر کسی یک جا رفته بود یک سری دنبال پول و پله بودند رفتند سراغ کاخ ها، عده ای عشق اسلحه داشتند رفتند سراغ پادگان ها و ژ-۳ بلند کردند.یک عده دنبال پرونده بودند ریختند ساواک که ردپای خودشان را پاک کنند مثل توده ای ها و حجتیه ای ها. بچه های مجاهدین انقلاب هم با همان تحلیلی که گفتم جمع شدند و به اداره دوم ارتش رفتند.

حجاریان در بخش دیگری از این گفتگو با اشاره به خبر بازداشت سید حسن نصر الله در فررودگاه مهرآباد در زمان مسئولیت وی در اطلاعات نخست وزیری می گوید:

اصلا نصرالله شناخته نشده بود آن زمان و رئیس حزب الله سید عباس موسوی بود.نخست وزیری یک دفتر در فرودگاه داشت؛ نهضت های آزادی بخش سپاه زیر نظر سیدمهدی هاشمی بود. او و محمد منتظری بدون ویزا و پاسپورت آدم به ایران می آوردند تصور کنید که چند عرب بدون ویزا و پاسپورت از هواپیما وارد ایران شده اند طبیعی است که توسط دفتر نخست وزیری در فرودگاه مورد سوال و جواب قرار بگیرند.

وی در پاسخ به این سوال که "بالاخره شما که می دانستید او نصرالله است چرا بازداشت اش کردید و او می گوید که از آن هواپیما خانم عرب بدون حجاب پیاده شد و آنها کاری با او نداشتند اما مرا که روحانی بودم بازداشت کردند" ، گفت:

آن خانم بی حجاب پاسپورت داشت اما آقای نصرالله نداشت غیرقانونی و بدون ویزا آمده بودند و ورود غیرقانونی جرم است.بچه ها او را برده اند دو سه شب در یک ساختمان دیگر بازداشت کرده اند مسئله یک ماجرای اداری بود و جنبه سیاسی نداشت.و [نهایتا] سیدمهدی هاشمی و بچه های سپاه آمدند و وساطت کردند و او را بردند./مهر