متفرقه
2 دقیقه پیش | با زخم های زندگی چه کنیم؟در این سلسله مطالب مباحثی درباره زندگی معنای زندگی روابط و احساسات و ... توسط دکتر شیری ارائه خواهد شد. صبح بخیر: ممکن است شما هم مانند بسیاری از افراد جامعه برای حل مشکلات ... |
2 دقیقه پیش | نظر آیتالله محقق داماد درمورد سید حسنآیت الله سید مصطفی محقق داماد، برادر حضرت آیت الله سید علی محقق داماد در پاسخ به سئوالی در خصوص اجتهاد آیت الله سید حسن خمینی، گفت: نظر بنده در مورد ایشان همان نظر اخوی ... |
شناساندن صحیح خداوند سبحان
در توحید شناساندن صحیح خداوند سبحان کسی که کیفیتی برای خدا قائل شد یگانگی او را انکار کرده، و آن کس که همانندی برای او قرار داد به حقیقت خدا نرسیده است، کسی که خدا را به چیزی تشبیه کرد به مقصد نرسید، آن کس که به او اشاره کند یا در وهم آورد، خدا را بینیاز ندانسته است، هر چه که ذاتش شناخته باشد آفریده است، و آنچه در هستی به دیگری متکی باشد دارای آفریننده است، سازندهای غیرمحتاج به ابزار، اندازهگیرندهای بینیاز نه به فکر و اندیشه، بینیاز بدون یاری دیگران است، با زمانها همراه نبوده، و از ابزار و وسائل کمک نگرفته است، هستی او برتر از زمان است، و وجود او بر نیستی مقدم است، و ازلیت او را آغازی نیست. با پدید آوردن حواس روشن میشود که حواسی ندارد، و با آفرینش اشیا متضاد، ثابت میشود که دارای ضدی نیست، و با هماهنگ کردن اشیا دانسته شد که همانندی ندارد، خدایی که روشنی را با تاریکی، آشکار را با نهان، خشکی را با تری، گرمی را با سردی ضد هم قرار داد، و عناصر متضاد را با هم ترکیب و هماهنگ کرد، و بین موجودات ضد هم، وحدت ایجاد نمود، آنها را که با هم دور بودند نزدیک کرد، و بین آنها که با هم نزدیک بودند فاصله انداخت. خدایی که حدی ندارد، و با شماره محاسبه نمیگردد، که همانا ابزار و آلات دلیل محدود بودن خویشند و به همانند خود اشاره میشوند، اینکه میگوییم موجودات از فلان زمان پدید آمدهاند پس قدیم نمیتوانند باشند و حادثند، و اینکه میگوییم حتما پدید آمدند، ازلی بودن آنها رد میشود، و اینکه میگوییم اگر چنین بودند کامل میشدند، پس در تمام جهات کامل نیستند، خدا با خلق پدیدهها در برابر عقلها جلوه کرد، و از مشاهده چشمها برتر و والاتر است، و حرکت و سکون در او راه ندارد، زیرا او خود حرکت و سکون را آفرید، چگونه ممکن است آنچه را که خود آفرید در او اثر بگذارد؟ یا خود از پدیدههای خویش اثر پذیرد؟ اگر چنین شود، ذاتش چون دیگر پدیدهها، تغییر میکند، و اصل وجودش تجزیه میپذیرد، و دیگری ازلی نمیتواند باشد، هنگامی که آغازی برای او تصور شود پس سرآمدی نیز خواهد داشت، و این آغاز و انجام، دلیل روشن نقص، و نقصان و ضعف دلیل مخلوق بودن، و نیاز به خالقی دیگر داشتن است، پس نمیتواند آفریدگار همه هستی باشد، و از صفات پروردگار که (هیچ چیز در او موثر نیست، و نابودی و تغییر و پنهان شدن در او راه ندارد) خارج میشود. والاتر از صفات پدیدهها خدا فرزندی ندارد تا فرزند دیگری باشد، و زاده نشده تا محدود به حدودی گردد، و برتر است از آنکه پسرانی داشته باشد، و منزه است که با زنانی ازدواج کند، اندیشهها به او نمیرسند تا اندازهای برای خدا تصور نماید، حواس از احساس کردن او عاجز، و دستها از لمس کردن او ناتوان است و تغییر و دگرگونی در او راه ندارد، و گذشت زمان تاثیری در او نمیگذارد، گذران روز و شب او را سالخورده نسازد، و روشنایی و تاریکی در او اثر ندارد. خدا با هیچ یک از اجزاء و جوارح و اعضا و اندام، و نه با عرضی از اعراض، و نه با دگرگونیها و تجزیه، توصیف نمیشود، برای او اندازه و نهایتی وجود ندارد، و نیستی و سرآمدی نخواهد داشت، چیزی او را در خود نمیگنجاند که بالا و پایینش ببرد، و نه چیزی او را حمل میکند که کج یا راست نگهدارد، نه در درون اشیا قرار دارد و نه بیرون آن، حرف میزند نه با زبان و کام و دهان، میشنود نه با سوراخهای گوش و آلت شنوایی، سخن میگوید نه با بکار گرفتن الفاظ در بیان، حفظ میکند نه با رنج به خاطر سپردن، میخواهد نه با بکارگیری اندیشه، دوست دارد و خشنود میشود نه از راه دلسوزی، دشمن میدارد و به خشم میآید نه با صوتی که در گوشها نشیند، و نه فریادی که شنیده شود بلکه سخن خدای سبحان همان کاری است که ایجاد میکند. شناخت قدرت پروردگار پیش از او چیزی وجود نداشته وگرنه خدای دیگری میبود، نمیشود گفت (خدا نبود و پدید آمد) که در آن صورت صفات پدیدهها را پیدا میکند و نمیشود گفت (بین خدا و پدیدهها جدایی است) و (خدا بر پدیدهها برتری دارد) زیرا سازنده و ساختهشده همانند تصور شوند، و خالق و پدیدآمده با یکدیگر تشبیه گردند، مخلوقات را بدون استفاده از طرح و الگوی دیگران آفرید، و در آفرینش پدیدهها از هیچ کسی یاری نگرفت، زمین را آفرید و آن را برپا نگهداشت بدون آنکه مشغولش سازد، و در حرکت و بیقراری، حرکت آن را نظم و اعتدال بخشید و بدون ستونی آن را بپا داشت، و بدون استوانهها حفظ کرد، میخهای زمین را محکم، و کوههای آن را استوار، و چشمههایش را جاری، و درهها را ایجاد فرمود، آنچه بنا کرده به سستی نگرایید. و آنچه را توانا کرد ناتوان نشد. خدا با بزرگی و قدرت بر آفریدهها حاکم است، و با علم و آگاهی از باطن و درونشان باخبر است، و با جلال و عزت خود از همه برتر و بالاتر است، چیزی از فرمان او سرپیچی نمیکند، و چیزی قدرت مخالفت با او را ندارد که بر او پیشی گیرد، و به سرمایهداری نیاز ندارد تا او را روزی دهد، همه در برابر او فروتنند، و در برابر عظمت او ذلیل و خوارند، از قدرت و حکومت او به سوی دیگری نمیتوان گریخت که از سود و زیانش در امان ماند، همتایی ندارد تا با او برابری کند، و او را همانندی نیست که شبیه او باشد، اوست نابودکننده پدیدهها پس از آفرینش، که گویا موجودی نبود. معاد و آفرینش دوباره پدیدهها نابودی جهان پس از پدید آمدن، شگفتآورتر از آفرینش آغازین آن نیست، چگونه محال است در صورتیکه اگر همه جانداران جهان، از پرندگان و چهارپایان، آنچه در آغل است و آنچه در بیابان سرگرم چراست، از تمام نژادها و جنسها، درس نخوانده و زیرک انسانها، گرد هم آیند تا پشهای را بیافرینند، توان پدید آوردن آن را ندارند، و راه پیدایش آن را نمیشناسند، که عقلهایشان سرگردان و در شناخت آن حیران میماند، و نیروی آنها سست و به پایان میرسد، و رانده و درمانده باز میگرداند، آنگاه اعتراف به شکست میکنند، و اقرار دارند که نمیتوانند پشهای بیافرینند و از نابود ساختنش ناتوانند و همانا پس از نابودی جهان تنها خدای سبحان باقی میماند، تنهای تنها که چیزی با او نیست، آنگونه که قبل از آفرینش جهان چیزی با او نبود، بی وقت و زمان، نه روزگاری و نه مکان، در آن هنگام مهلتها بهسرآید، سالها و ساعتها سپری شود و چیزی جز خدای یگانه قهار باقی نمیماند که بازگشت همه چیز به سوی اوست. پدیدهها، چنانکه در آغاز آفریده شدن قدرتی نداشتند، به هنگام نابودی نیز قدرت امتناعی ندارند، زیرا اگر میتوانستند پایدارتر میماندند، آفرینش چیزی برای خدا رنجآور نبوده و در آفرینش موجودات دچار فرسودگی و ناتوانی نشده است، موجودات را برای استحکام حکومتش نیافریده، و برای ترس از کمبود و نقصان پدید نیاورده است، آفرینش مخلوقات نه برای پرهیز از دشمنی بود که به او هجوم آورد، و نه برای ازدیاد دوران حکومت، و نه برای پیروز شدن بر شریک و معارض، و نه برای رفع تنهایی بوده است. سپس همه موجودات را نابود میکند، نه برای خستگی از اداره آنها، و نه برای آسایش و استراحت، و نه به خاطر رنج و سنگینی که برای او داشتند، و نه برای طولانی شدن ملالآور زندگیشان، بلکه خداوند با لطف خود موجودات را اداره میفرماید، و با فرمان خود همه را برپا میدارد، و با قدرت خود همه را استوار میکند. سپس بدون آنکه نیازی داشته باشد بار دیگر همه را باز میگرداند، نه برای اینکه از آنها کمکی بگیرد، و نه برای رها شدن از تنهایی با آنها مانوس شود، و نه آنکه تجربهای به دست آورد، و نه برای آنکه از فقر و نیاز به توانگری رسد، و یا از ذلت و خواری به عزت و قدرت راه یابد. |
ویدیو مرتبط :
معجزات خداوند در مخلوقاتش 3 ( سبحان الله )
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
نکاتی در مورد روش های صحیح مطالعه
بارها شنيده ايم كه دانش آموز يا دانشجويي مي گويد :(( ديگرحال و حوصله خواندن اين كتاب را ندارم ))يا ((آنقدرازاين كتاب خسته شده ام كه قابل گفتن نيست))ويا ((هرچقدرميخوانم مثل اينكه كمتر ياد مي گيريم))ويا ((10 بار خواندم و تكرار كردم ولي بازهم ياد نگرفتم))به راستي مشكل چيست ؟ آيا براي يادگيري درس واقعا" بايد 10 بار كتاب را خواند ؟ آيا بايد دروس خود را پشت سرهم مروركرد؟وآيا بايددهها بار درس راتكراركردتا يادگرفت ؟ مطمئنا" اگر چنين باشد ، مطالعه كاري سخت و طاقت فرسا است . اما واقعيت چيزي ديگر است . واقعيت آن است كه اين گروه از فراگيران ، روش صحيح مطالعه را نمي دانند و متاسفانه در مدرسه و دانشگاه هم چيزي راجع به چگونه درس خواندن نمي آموزند . يادگيري و مطالعه ، رابطه اي تنگاتنگ و مستقيم با يكديگر دارند، تا جايي كه مي توان اين دو را لازم و ملزوم يكديگر دانست. براي اينكه ميزان يادگيري افزايش يابد بايد قبل از هرچيز مطالعه اي فعال و پويا داشت .
شيوه صحيح مطالعه ،چهار مزيت عمده زير را به دنبال دارد:
1- زمان مطالعه را كاهش ميدهد.
2- ميزان يادگيري را افزايش ميدهد .
3-مدت نگهداري مطالب در حافظه را طولاني تر مي كند.
4- بخاطر سپاري اطلاعات را آسانتر مي سازد.
براي داشتن مطالعه اي فعال و پويا نوشتن نكات مهم درحين خواندن ضروري است تابراي مرور مطالب،دوباره كتاب رانخوانده و در زماني كوتاه ازروي يادداشتهاي خود مطالب را مرور كرد .يادداشت برداري ، بخشي مهم و حساس از مطالعه است كه بايد به آن توجهي خاص داشت . چون موفقيت شما را تا حدودي زياد تضمين خواهد كرد و مدت زمان لازم براي يادگيري را كاهش خواهد داد. خواندن بدون يادداشت برداري يك علت مهم فراموشي است.
شش روش مطالعه :
خواندن بدون نوشتن ،خط كشيدن زيرنكات مهم، حاشيه نويسي، خلاصه نويسي ،كليد برداري، خلاقيت و طرح شبكه اي مغز
1-خواندن بدون نوشتن: روش نادرست مطالعه است . مطالعه فرآيندي فعال و پويا است وبراي نيل به اين هدف بايد از تمام حواس خود براي درك صحيح مطالب استفاده كرد. بايد با چشمان خود مطالب را خواند، بايد در زمان مورد نياز مطالب را بلند بلند ادا كرد و نكات مهم را يادداشت كرد تا هم با مطالب مورد مطالعه درگير شده و حضوري فعال و همه جانبه در يادگيري داشت و هم در هنگام مورد نياز ، خصوصا" قبل از امتحان ، بتوان از روي نوشته ها مرور كرد و خيلي سريع مطالب مهم را مجددا" به خاطر سپرد .
2- خط كشيدن زير نكات مهم :اين روش شايد نسبت به روش قبلي بهتر است ولي روش كاملي براي مطالعه نيست چرا كه در اين روش بعضي از افراد بجاي آنكه تمركز و توجه بروي يادگيري و درك مطالب داشته باشند ذهنشان معطوف به خط كشيدن زير نكات مهم مي گردد .حداقل روش صحيح خط كشيدن زير نكات مهم به اين صورت است كه ابتدا مطالب را بخوانند و مفهوم را كاملا" درك كنند و سپس زير نكات مهم خط بكشند نه آنكه در كتاب بدنبال نكات مهم بگردند تا زير آن را خط بكشند .
3- حاشيه نويسي :اين روش نسبت بدو روش قبلي بهتر است ولي بازهم روشي كامل براي درك عميق مطالب و خواندن كتب درسي نيست ولي مي تواند براي يادگيري مطالبي كه از اهميتي چندان برخوردار نيستند مورد استفاده قرار گيرد.
4- خلاصه نويسي : در اين روش شما مطالب را ميخوانيد و آنچه را كه درك كرده ايد بصورت خلاصه بروي دفتري يادداشت مي كنيد كه اين روش براي مطالعه مناسب است و از روشهاي قبلي بهتر مي باشد چرا كه در اين روش ابتدا مطالب را درك كرده سپس آنها را يادداشت مي كنيد اما بازهم بهترين روش براي خواندن نيست .
5- كليد برداري :كليد برداري روشي بسيار مناسب براي خواندن و نوشتن نكات مهم است . در اين روش شما بعد از درك مطالب ، بصورت كليدي نكات مهم را يادداشت مي كنيد و در واقع كلمه كليدي كوتاهترين، راحتترين ،بهترين وپرمعني ترين كلمه اي است كه با ديدن آن، مفهوم جمله تداعي شده و به خاطر آورده مي شود .
6- خلاقيت و طرح شبكه اي مغز: اين روش بهترين شيوه براي يادگيري خصوصا" فراگيري مطالب درسي است .در اين روش شما مطالب را ميخوانيد بعد از درك حقيقي آنها نكات مهم را به زبان خودتان و بصورت كليدي يادداشت مي كنيد و سپس كلمات كليدي را بروي طرح شبكه اي مغز مي نويسد ( در واقع نوشته هاي خود را به بهترين شكل ممكن سازماندهي مي كنيد و نكات اصلي و فرعي را مشخص مي كنيد)تا در دفعات بعد به جاي دوباره خواني كتاب ، فقط به طرح شبكه اي مراجعه كرده وبا ديدن كلمات كليدي نوشته شده بروي طرح شبكه اي مغز ، آنها را خيلي سريع مرور كنيد . اين روش درصد موفقيت تحصيلي شما را تا حدود بسيار زيادي افزايش ميدهد و درس خواندن را بسيار آسان مي كند. و بازده مطالعه را افزايش ميدهد.
شرايط مطالعه
((بكارگيري شرايط مطالعه يعني بهره وري بيشتر از مطالعه ))
شرايط مطالعه ، مواردي هستند كه با دانستن ، بكارگيري و يا فراهم نمودن آنها ، مي توان مطالعه اي مفيدتر با بازدهي بالاتر داشت و در واقع اين شرايط به شما مي آموزند كه قبل از شروع مطالعه چه اصولي را به كار گيريد ، در حين مطالعه چه مواردي را فراهم سازيد و چگونه به اهداف مطالعاتي خود برسيد و با دانستن آنها مي توانيد با آگاهي بيشتري درس خواندن را آغاز كنيد و مطالعه اي فعالتر داشته باشيد :
1- آغاز درست :براي موفقيت در مطالعه ،بايد درست آغازكنيد.
2- برنامه ريزي : يكي از عوامل اصلي موفقيت ، داشتن برنامه منظم است .
3- نظم و ترتيب: اساس هر سازماني به نظم آن بستگي دارد .
4-حفظ آرامش: آرامش ضمير ناخود آگاه را پويا و فعال ميكند.
5- استفاده صحيح از وقت :بنيامين فرانكلين، ((آيا زندگي را دوست داريد؟ پس وقت را تلف نكنيد زيرا زندگي از وقت تشكيل شده است .))
6- سلامتي و تندرستي: عقل سالم در بدن سالم است .
7- تغذيه مناسب: تغذيه صحيح نقش مهمي در سلامتي دارد.
8- دوري از مشروبات الكلي : مصرف مشروبات الكلي موجب ضعف حافظه مي شود .
9 - ورزش : ورزش كليد عمر طولاني است .
10-خواب كافي: خواب فراگيري و حافظه را تقويت مي كند.
11 -درك مطلب:آنچه در حافظه بلند مدت باقي مي ماند ، يعني مطالب است .
چند توصيه مهم كه بايدفراگيران علم از آن مطلع باشند.
1- حداكثر زماني كه افراد مي توانند فكر خود را بروي موضوعي متمركز كنند بيش از 30 دقيقه نيست ، يعني بايد سعي شود حدود 30 دقيقه بروي يك مطلب تمركز نمود و يا مطالعه داشت و حدود 10 الي 15 دقيقه استراحت نمود سپس مجددا" با همين روال شروع به مطالعه كرد.
2- پيش از مطالعه از صرف غذاهاي چرب و سنگين خودداري كنيد. و چند ساعت پس از صرف غذا مطالعه نمائيد چون پس از صرف غذاي سنگين بيشتر جريان خون متوجه دستگاه گوارش ميشود تا به هضم و جذب غذا كمك كند و لذا خونرساني به مغز كاهش مي يابد و از قدرت تفكر و تمركز كاسته ميشود . از مصرف الكل و دارو هم خودداري فرمائيد همچنين غذاهاي آردي مثل نان و قندي قدرت ادراك و تمركز را كم مي كند نوشابه هاي گازدارهم همينطور هستند.
3- ذهن آدمي با هوش است اگر يادداشت برداريد خود را راحت از حفظ و بياد سپاري مطالب مي كند و نيز همزمان نمي توانيد هم مطلبي را بنويسيد و هم گوش دهيد . پس در حين مطالعه لطفا" يادداشت برداري نمائيد.