متفرقه


2 دقیقه پیش

با زخم های زندگی چه کنیم؟

در این سلسله مطالب مباحثی درباره زندگی معنای زندگی روابط و احساسات و ... توسط دکتر شیری ارائه خواهد شد. صبح بخیر: ممکن است شما هم مانند بسیاری از افراد جامعه برای حل مشکلات ...
2 دقیقه پیش

نظر آیت‌الله محقق داماد درمورد سید حسن

آیت الله سید مصطفی محقق داماد، برادر حضرت آیت الله سید علی محقق داماد در پاسخ به سئوالی در خصوص اجتهاد آیت الله سید حسن خمینی، گفت: نظر بنده در مورد ایشان همان نظر اخوی ...

سرگذشت‌ معین، نوجوانی با غرور و عزت‌نفس مثال زدنی


معین پسری 13 ساله است که با وجود سن کمش روزهای سخت و دشوار زیادی را تاکنون پشت سر گذاشته است. با اینحال غرور و عزت نفسش باعث شده کمتر سر به صحبت بگذارد و شکایتی از دردهایش بکند.



صبح بخیر: مصائب ناشی از عدم حضور یک سرپرست، خانواده را گرفتار مصائب جدیدی کرد. مادر و پسر بزرگ هر دو گرفتار اعتیاد به شیشه شدند. مصطفی برادر بزرگ معین از 8 سالگی به تریاک و مورفین و اعتیاد پیدا کرده و در حال حاضر در سن بیست سالگی به شیشه معتاده برادر دوم، نوجوان بزه دیده ای است که به دلیل دزدی هم اکنون در کانون اصلاح تربیت به سر می برد به  و خواهر کوچکتر سوگند از سن 4سالگی  روانه بهزیستی گردیده.خانواده به تدریج از هم پاشید

 آشنایی خانه علم با معین به اردویی برمی‌گردد که طی آن تعدادی از کودکان محله برای بازی فوتبال بین تیمهای دانشگاه بهشتی و تیم نفت تهران برده شدند. در این بازی استعداد فوق‌العاده خوبی از معین در فوتبال دیده شد؛ به همین خاطر پس از تاسیس تیم فوتبال خانه علم دروازه غار به دنبال  معین بودیم که او  هم وارد تیم شود.

اولین بار که او را دیدیم خانه شان در اتاقی بود واقع در کوچه قالیشوها که اهالی خانه زنان و مردان معتادی بودند که وضعیت خوبی نداشتند و مادر معین هم  ظاهرش نشان از اعتیاد بالا و ارتباطات زیادی با معتادین ساکن خانه داشت مادرش در تمام صحبت هایش معین را تنها حامی خود می دانست .

کم کم معین به خانه علم هم آمد و تحصیل را در آنجا را  آغاز کرد.مدتی معین و مادرش در ان اتاقی اجاره ای  باهم زندگی کردند  تا آنکه صاحبخانه جوابشان کرد و آنها ناچار شدند که شبها را در پارک سپری کنند.

مادر هر روز بیش از پیش گرفتار اعتیاد میشد و معین هم برای گذران زندگی سر چهارراهها به اسپنددود کنی مشغول شد. در این میان بهزیستی معین را حین دود کردن اسپند بر سر چهارراه گرفت اما معین که به شدت به مادر وابسته بوده و نسبت به او احساس حمایت و غیرت داشت حضور در بهزیستی را طاقت نیاورد و علیرغم اینکه میدانست بیرون از بهزیستی شرایط مناسبی در انتطارش نیست؛به عشق مادرش از آنجا فرار کرد و نزد او برگشت.

سرگذشت‌ معین

 بعد از بیرون آمدن از بهزیستی نزدیک خانه علم کاری در یک کارگاه چاپ پارچه که صاحب ان یکی از خیرین خانه علم بود  برای او پیدا شد

. نیاز به یک سرپناه برای معین و مادرش یک نیاز فوری و اساسی بود تا آنها از وضعیت بدی که داشتند نجات پیدا کنند و ناچار نباشند شبها را در پارک سپری کنند. معین نیز فکر میکرد با پیدا کردن یک خانه زندگیشان از این رو به آن رو خواهد شد و مادرش از آن وضعیت درخواهد آمد. با کمک خود معین و اشتیاق بسیارش خانه کوچکی در همان حوالی برای معین و مادرش اجاره کردیم.

حدود چند هفته ای معین مرتب سر کار می رفت و عصر ها به خانه علم می امد و درس می خواند خودش از این روند بسیار خوشحال بود تا اینکه پس از مدتی که گذشت حدود یک ماه مادرش خانه را ترک کرد و در خانه مردی که مواد فروش و خلاف کار بود زندگی میکردودیگر شبها به خانه نیامد وهمان روال قبل را در پیش گرفت.

رفتار مادر، معین را به هم ریخت و باعث شد او هم کارش را رها کند و به خلاف روی آورد.چرا که شبها به خانه نمی رفت و  عدم حضور مادر او را پریشان کرده بود و حتی باعث شد خودش هم شبها به خانه نرود و شب را یا در پارک به صبح رسانده و یا در خانه دوستانش که مواد فروش بودند   بگذراند. بعضی روزها معین به خانه علم می امد از شدت بی خوابی در خانه علم می خوابید مدتی بدین منوال گذشت و  در سر زدنهایش به خانه علم گاهی خوب و آرام بود و گاهی سرکش و پرخاشجو.

در روزهای سختش  که گاهی در ورودش به خانه علم با همه دعوا میکرد و با معلمها درگیر میشد و میخواست تمام شیشه ها را بشکند.پر از نفرت بود از ادماتفرت ازتموم تجربیات تلخی که مسعود یک نمونه از اون را خودش شاهد بود روزی معین به همراه مسعود به خانه مصطفی میره که به مادرش سر بزنه مادرش زخم خورده خونین میبینه که چندین مرد همزمان وحشیانه با او ارتباط داشتند ..... روزهایی که آرام بود سر درس مینشست و با معلمش مشقهایش را مینوشت.

در همین منوال از زبان خودش متوجه شدیم شطرنج را بلده و زمانیکه بهزیستی بوده اموخته تصمیم گرفتیم روی شطرنج او سرمایه گذاری کنیم  با معلمها شطرنج بازی میکرد و نشان میداد که در شطرنج چه استعداد خوبی دارد.و این شد که ما یکی از مربیان فدرسیون شطرنج رو باهاشون ارتباط برقرار کردیم تا به معین اموزش بدن و معین بصورت حرفه ای شطرنج رو ادامه بده که این قضیه اجرا شد معین روزای اول دراوج نفرت و بی اعتمادی نسبت به ما بود اما از روزی که خودش به خونه علم اومد و شماره صاب کار سابقش رو گرفت و برگشت به کارگاه تغییرات بسیاری در ارتباطش با ما دیده شد .

معین الان هر روز به خونه علم میاد یه جورایی دیگه فهمیده ما کی هستیم و جنگش روکنار گذاشته محبت رو میشه از وجودش نسبت به این خونه ادماش دید تو تغییراتی که لحنش و رفتارش هویداست....معین در ظاهر سخته ولی فوقالعاده با معرفته اون مادرش رو رها نکرد در حالی که ما بهش گفتیم براش خونه جدا گانه ای بگیریم تا به بچه های دانشجو مثل سبحان زندگی کنه محکم گفت نه مادرم از خونه مصطفی برگرده شبا تو پارک می خوابه تو سرما .....و همیشه نگران وضعیت مادرش هست والان نون اور خونه است بزرگترین انتخابش این بود که درحالی که میتونست خلاف کنه و پول خوبی رو هم کسب کنه ولی اومد تو کارگاه چاپ لباس مشغول به کار شد ودرسش رو ادامه داد تو خونه علم و شطرنج رو با مربیش کار میکنه و تو  تیم فوتبال جز بچه هایی که مربی بسیار از نوع بازیش و رفتارش راضی و خیلی جالبه حتی به بچه ها خط میده که بچه ها نباید دعوا کنیم  و قدر تیم رو بایدبودنیم.......

پس  از گذشت مدتی مادرش دوباره به خانه برگشت.ولی شرایط و مراوداتش مثل سابقه حضور دوباره ی مادر دل معین را به زندگی گرم کرد  حتی برادر بزرگ هم به جمعشان پیوست و امیدی تازه برای معین شد چرا که به تازگی از کمپ برگشته بود و شاید میتوانست.معین به دلیل مشکلات و معضلات بسیاری که بهش درگیره و دوستایی که تو محله کنارشن در معرض فشاره که بر گرده به روند سابق اما خودش میل قوی به خوب بودن داره و سالم زندگی کردن بزرگترین ارزوی معین اینه که شرایط زندگی خونه و خانوادش به صورتی بشه که خواهرش رو از بهزیستی بیارن و کنار هم زندگی کنن.....

شماره روابط عمومی مرکزی جمعیت امام علی 23051110 می باشد، لطفا برای هرگونه اطلاعات بیشتر و یا هماهنگی برای کمک با این شماره تماس بگیرید.


ویدیو مرتبط :
شجاعت مثال زدنی

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

عزت نفس در كودكان



 

اعتماد به نفس کودکان

 

عزت نفس ارزیابی ما از شایستگی هایمان است كه برتجربیات هیجانی، رفتار آتی و سازگاری روانی درازمدت ما تاثیر می گذارد.

 

لحظه ای به عزت نفس خود فكر كنید. شما غیر از ارزیابی كلی از ارزش خودتان به عنوان یك انسان ارزیابی های متعددی نیز از خود دارید. برای مثال شاید خودتان را از دید دیگران بسیار دوست داشتنی بدانید یا درتكالیف دانشگاه خود را بسیار خوب بدانید، اما در زمینه ورزش تا اندازه ای شایسته بدانید.

 

عزت نفس كودكان پیش دبستانی به اندازه كودكان بزرگ تر و بزرگسالان چندان مشخص نیست و معمولا توانایی خود را خیلی زیاد و دشواری تكالیف را كمتر از حد ارزیابی می كنند.

 

در دوره ای كه كودكان پیش دبستانی باید درمهارت های جدید تسلط یابند، عزت نفس زیاد به كمك آنها می آید. اغلب كودكان پیش دبستانی می دانند كه بزرگ تر و قوی تر می شوند و می فهمند كه شكست در یك موقعیت، اغلب به موفقیت در موقعیت دیگر تبدیل می شود.

 

شكیبایی و ترغیب بزرگ ترها كه می داننداگر كودكی دردوچرخه سواری مشكل دارد یا نمی تواند با قیچی چیزی را ببرد می تواند پس ازمدتی آن كار را انجام دهد اعتقاد كودك را به توانایی هایش تقویت می كند.

 

اعتماد به نفس کودکان


برای پرورش خود انگاره سالم دركودكان پیش دبستانی راهكارهای زیركمك كننده است:

 

۱) رابطه سازنده برقرار كنید

 

با فراهم كردن فرصت های مناسب نشان دهید كه می خواهید باكودك باشید.

بدون قضاوت كردن، فقط گوش كنید و برخی از افكار و احساسات خود را ابراز كنید.

مشاركت متقابل به كودكان كمك می كند احساس با ارزش بودن كنند.

 

 

۲) فراهم كردن زمینه های موفقیت

 

انتظارات خود را درست تنظیم كنید و وقتی از كودك می خواهید كاری را انجام دهد كه از توانایی های او فراتر است، او را یاری كنید و بركار یا رفتار سازنده كودك تاكید كنید.

با تاكید بر تحسین به جای پاداش های مادی خودانگیزی را تقویت كنید.

به جای این صرفا بگویید «خوب است»،به تلاش ها و دستاوردهای خاص او اشاره كنید.

كار هنری و سایر دستاوردهای كودك رانمایش دهید و افزایش مهارت او را یادآوری كنید.

 

 

۳) زمینه آزادی انتخاب را فراهم كنید

 

- حق انتخاب، به كودكان احساس مسئولیت و كنترل بر زندگی می دهد.در صورتی كه كودكان هنوز قادر به تصمیم گیری نباشند، آنها را درگیر انتخاب های آسان كنید، مثلا اجازه دهید آنها تصمیم بگیرند چه موقعی و به چه شكلی تكلیف خود را انجام دهند.

- هیجان های كودك را تایید كنید

- احساس های نیرومند كودك را بپذیرید و راه های موثری برای برخورد با آنها پیشنهاد كنید.

-در صورتی كه هیجان منفی كودك ناشی از اهانت به عزت نفس او باشد، او را تسلی دهید و در عین حال موقعیت را به صورت معقول ارزیابی كنید تا كودك احساس كند مورد حمایت قرار دارد.

منبع: آموزش و پرورش خراسان