متفرقه


2 دقیقه پیش

با زخم های زندگی چه کنیم؟

در این سلسله مطالب مباحثی درباره زندگی معنای زندگی روابط و احساسات و ... توسط دکتر شیری ارائه خواهد شد. صبح بخیر: ممکن است شما هم مانند بسیاری از افراد جامعه برای حل مشکلات ...
2 دقیقه پیش

نظر آیت‌الله محقق داماد درمورد سید حسن

آیت الله سید مصطفی محقق داماد، برادر حضرت آیت الله سید علی محقق داماد در پاسخ به سئوالی در خصوص اجتهاد آیت الله سید حسن خمینی، گفت: نظر بنده در مورد ایشان همان نظر اخوی ...

سخنی با ابوذر



ترجمه فارسی نهج البلاغه
سخنی با ابوذر
خداگرایی در مبارزه با ستمگران.
ای اباذر! همانا تو برای خدا به خشم آمدی، پس امید به کسی داشته باش که به خاطر او غضبناک شدی، این مردم برای دنیای خود از تو ترسیدند، و تو بر دین خویش از آنان ترسیدی، پس دنیا را که به خاطر آن از تو ترسیدند به خودشان واگذار، و با دین خود که برای آن ترسیدی از این مردم بگریز، این دنیاپرستان چه محتاجند به آنکه تو آنان را ترساندی، و چه بی‏نیازی از آنچه آنان تو را منع کردند، و به زودی خواهی یافت که چه کسی فردا سود می‏برد؟ و چه کسی بر او بیشتر حسد می‏ورزند؟ اگر آسمان و زمین درهای خود را بر روی بنده‏ای ببندند و او از خدا بترسد، خداوند راه نجاتی از میان آن دو برای او خواهد گشود، آرامش خود را تنها در حق جستجو کن، و جز باطل چیزی تو را به وحشت نیاندازد، اگر تو دنیای این مردم را می‏پذیرفتی، تو را دوست داشتند و اگر سهمی از آن برمی‏گرفتی دست از تو برمی‏داشتند.
متن عربی نهج البلاغه
( وَ مِنْ کَلامٍ لَهُ عَلَیْهِ السَّلامُ ) لِأَبِى‏ذَرٍ، رَحِمَهُ اللَّهُ، لَمَّا أُخْرِجَ إِلَى ‏الرَّبَذَةِ: یا ‏أَباذَرٍّ إِنَّکَ غَضِبْتَ لِلَّهِ فَارْجُ مَنْ غَضِبْتَ لَهُ إِنَّ الْقَوْمَ خافُوکَ عَلى دُنْیاهُمْ، وَ خِفْتَهُمْ عَلى دِینِکَ، فَاتْرُکْ فِى أَیْدِیهِم ما خافُوکَ عَلَیْهِ، وَ اهْرُبْ مِنْهُمْ بِما خِفْتَهُمْ عَلَیْهِ فَما أَحْوَجَهُمْ إِلى ما مَنَعْتَهُمْ، وَ ما أَغْناکَ عَمَّا مَنَعُوکَ وَ سَتَعْلَمُ مَنِ الّرابِحُ غَداً، وَ الْأَکثَرُ حُسَّداً، وَ لَوْ ‏أَنّ‏ ‏السَّمواتِ‏ ‏و ‏الْأَرَضِینَ‏ کانَتا عَلى عَبْدٍ رَتْقاً ثُمَّ اتَّقَى اللَّهَ لَجَعَلَ اللَّهُ لَهُ مِنْهُما مَخْرَجاً، لا یُونِسَنَّکَ إِلَّا الْحَقُّ، وَ لا یُوحِشَنَّکَ إِلَّا الْباطِلُ، فَلَوْ قَبِلْتَ دُنْیاهُمْ لَأَحَبُّوکَ، ‏وَ ‏لَوْ ‏‏قَرَضْتَ‏‏ ‏مِنها لَأَمَّنُوکَ.


ویدیو مرتبط :
سخنی چند با....

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

سخنی با مدعیان بی عمل ولایت پذیری



 

 

 

 

سخنی با مدعیان بی عمل ولایت پذیری

 

مبادا مخالفت با یک کسی ما را وادار کند نسبت به او از جاده حق تعدی کنیم

سخنی با مدعیان بی عمل ولایت پذیری: مگر سخنان 14 خرداد رهبری را نشنیدید؟!

متاسفانه برای بعضی ها ، تبعیت از رهبری تا جایی مطلوب است که بتوانند منویات خود را در لابلای سخنان و مواضع رهبری مستند کنند و هر جا که خطاب و عتابی از سوی ایشان ، متوجه اینان است ، خود را به کری می زنند و بر راه خود می روند و ای بسا این را هم فراموش کرده اند که باید در چند قدمی پل صراط ، درباره واو به واو حرف هایی که زده اند و نوشته اند ، پاسخ دهند.

عصرایران - اگر بخواهیم نیروهای سیاسی موجود در جامعه کنونی را در قبال موضوع رهبری تقسیم بندی کنیم ، دو گروه عمده را می توانیم شناسایی کنیم ؛ گروه نخست جریان یا جریان هایی هستند که نه تنها مدعی پیروی از ولایت فقیه نیستند بلکه برخی از آنها به تلویح و تصریح عدم اعتقاد و التزام خود به این مقوله را بیان کرده اند که این افراد و جریان ها ، مخاطب این نوشتار نیستند.

اما گروه دوم ، اشخاص و گروه هایی هستند که همواره بر ولایت پذیری تاکید دارند و سخنان مقام معظم رهبری را نه فقط از منظر حکومتی و سیاسی که به عنوان حجت شرعی می شناسند و یا چنین ادعایی دارند.

بدیهی است ادعای ولایت پذیری یک چیز است و اثبات آن در عمل ، امری است جدا ، چه آن که ادعا و سخن گویی ، بسیار آسان است و عملگرایی گاه سخت و حتی هزینه زا.

یکی از دستورات صریح رهبری که در خرداد امسال به شکلی عیان و علنی بیان شد ولی متاسفانه بسیاری از مدعیان ولایتمداری آن را نشنیده گرفتند و همچنان بر مسیری خلاف آن دستور حرکت می کنند ، "عدم خروج از انصاف در برخورد با مخالفان" است.

مقام معظم رهبری در 14 خرداد امسال با اشاره به فضای سیاسی موجود در جامعه ، تصریح داشتند:« اینجور نباشد كه مخالفت با یك كسى، ما را وادار كند كه نسبت به آن كس از جاده‌ى حق تعدى كنیم، تجاوز كنیم، ظلم كنیم؛ نه، ظلم نباید كرد. به هیچ كس نباید ظلم كرد. »

این سخن ، نه بیان تئوریک یک نظریه اخلاقی بود و نه برای خالی نبودن عریضه از سوی ایشان مطرح شده بود ، بلکه ایشان شاهد و ناظر این بوده اند که در جامعه ، بی تقوایی ها و بی انصافی های زیادی علیه برخی افراد صورت می گیرد و لذا از جایگاه ولایت فقیه ، حکم صریح دادند که این روند متوقف شود.

انتظاری که بعد از این سخنان می رفت این بود که مدعیان پیروی از رهبری ، در برخورد با مخالفان سیاسی یا رسانه ای خود ، از مشی افراط گرایانه پیشین -که باعث تذکر رهبری شده بود- دور شوند و بر تمایلات نفسانی و اعصاب خود تسلط بیشتری داشته باشند و مخالفان را در همان حدی که هستند مورد نقد قرار دهند.

مع الوصف به هزار تاسف و تاثر باید گفت که اینان ، نه تنها بر سبیل پیروی از ولایت فقیه حرکت نکردند و قطار نقد و نظرات خود را بر ریل انصاف استوار نساختند ، بلکه با حدت و شدت بیشتری بر روش و منش غلط و غیراخلاقی خود ادامه دادند و می دهند.

تمسخر مخالفان سیاسی در رسانه ها ، دادن نسبت های ناروا به آنان ، گزارش سازی و پرونده سازی برای رسانه های مستقل ، فحاشی و تهمت و ... سرفصل هایی است که اگر بر سخنان برخی افراد و آرشیو روزنامه ها و سایت ها را مرور کنید ، به وفور با مصداق های آن مواجه خواهید بود.

اینجا ، دقیقاً همان جایی است که می توان صداقت این افراد و جریان ها را در شعار ولایت پذیری شان محک زد و به قضاوت وجدانی درباره آنها نشست.

متاسفانه برای بعضی ها ، تبعیت از رهبری تا جایی مطلوب است که بتوانند منویات خود را در لابلای سخنان و مواضع رهبری مستند کنند و هر جا که خطاب و عتابی از سوی ایشان ، متوجه اینان است ، خود را به کری می زنند و بر راه خود می روند و ای بسا این را هم فراموش کرده اند که باید در چند قدمی پل صراط ، درباره واو به واو حرف هایی که زده اند و نوشته اند ، پاسخ دهند و وای به حال شان خواهد بود اگر در عادلانه ترین محکمه ، نتوانند ادعاهای خود را ثابت کنند!

سخن را بیش از این طول و تفصیل نمی دهیم و عین سخنان مقام معظم رهبری در 14 خرداد 1389 را بار دیگر بازخوانی می کنیم ، شاید که مدعیان به خود آیند و راه به خطا رفته شان را اصلاح کنند و جو جامعه را بیش از آنچه هست ، آلوده به نفرت و کینه و دروغ نکنند:

« تقوا در مسائل شخصى یك حرف است؛ تقوا در مسائل اجتماعى و مسائل سیاسى و عمومى خیلى مشكلتر است، خیلى مهمتر است، خیلى اثرگذارتر است. ما نسبت به دوستانمان، نسبت به دشمنانمان چه میگوئیم؟ اینجا تقوا اثر میگذارد. ممكن است ما با یكى مخالف باشیم، دشمن باشیم؛ درباره‌ى او چگونه قضاوت میكنید؟

اگر قضاوت شما درباره‌ى آن كسى كه با او مخالفید و با او دشمنید، غیر از آن چیزى باشد كه در واقع وجود دارد، این تعدى از جاده‌ى تقواست. آیه‌ى شریفه‌اى كه اول عرض كردم، تكرار میكنم: «یا ایّها الّذین امنوا اتّقوا اللَّه و قولوا قولا سدیدا». قول سدید، یعنى استوار و درست؛ اینجورى حرف بزنیم. من میخواهم عرض بكنم به جوانان عزیزمان، جوانهاى انقلابى و مؤمن و عاشق امام، كه حرف میزنند، مینویسند، اقدام میكنند؛ كاملاً رعایت كنید. اینجور نباشد كه مخالفت با یك كسى، ما را وادار كند كه نسبت به آن كس از جاده‌ى حق تعدى كنیم، تجاوز كنیم، ظلم كنیم؛ نه، ظلم نباید كرد. به هیچ كس نباید ظلم كرد.

من یك خاطره از امام نقل كنم. ما یك شب در خدمت امام بودیم. من از ایشان پرسیدم نظر شما نسبت به فلان كس چیست - نمیخواهم اسم بیاورم؛ یكى از چهره‌هاى معروف دنیاى اسلام در دوران نزدیك به ما، كه همه نام او را شنیدند، همه میشناسند - امام یك تأملى كردند، گفتند: نمیشناسم.

بعد هم یك جمله‌ى مذمت‌آمیزى راجع به آن شخص گفتند. این تمام شد. من فرداى آن روز یا پس‌فردا - درست یادم نیست - صبح با امام كارى داشتم، رفتم خدمت ایشان. بمجردى كه وارد اتاق شدم و نشستم، قبل از اینكه من كارى را كه داشتم، مطرح كنم، ایشان گفتند كه راجع به آن كسى كه شما دیشب یا پریشب سؤال كردید، «همین، نمیشناسم». یعنى آن جمله‌ى مذمت‌آمیزى را كه بعد از «نمی شناسم» گفته بودند، پاك كردند. ببینید، این خیلى مهم است.

آن جمله‌ى مذمت‌آمیز نه فحش بود، نه دشنام بود، نه تهمت بود؛ خوشبختانه من هم بكلى از یادم رفته كه آن جمله چه بود؛ یعنى یا تصرف معنوى ایشان بود، یا كم‌حافظگى من بود؛ نمیدانم چه بود، اما اینقدر یادم هست كه یك جمله‌ى مذمت‌آمیزى بود. همین را ایشان آن شب گفتند، دو روز بعدش یا یك روز بعدش آن را پاك كردند؛ گفتند: نه، همان نمیشناسم. ببینید، اینها اسوه است؛ «لقد كان لكم فى رسول‌اللَّه اسوة حسنة».

درباره‌ى زیدى كه شما او را قبول ندارید، دو جور میشود حرف زد: یك جور آنچنانى كه درست منطبق با حق است، یك جور هم آنچنانى كه در آن آمیزه‌اى از ظلم وجود دارد. این دومى بد است، باید از آن پرهیز كرد. درست همانى كه حق است، صدق است و شما در دادگاه عدل الهى میتوانید راجع به آن توضیح دهید، بگوئید، نه بیشتر. این یكى از خطوط اصلى حركت امام و خط امام است كه ماها باید به یاد داشته باشیم...../تحلیل:عصرایران