متفرقه


2 دقیقه پیش

با زخم های زندگی چه کنیم؟

در این سلسله مطالب مباحثی درباره زندگی معنای زندگی روابط و احساسات و ... توسط دکتر شیری ارائه خواهد شد. صبح بخیر: ممکن است شما هم مانند بسیاری از افراد جامعه برای حل مشکلات ...
2 دقیقه پیش

نظر آیت‌الله محقق داماد درمورد سید حسن

آیت الله سید مصطفی محقق داماد، برادر حضرت آیت الله سید علی محقق داماد در پاسخ به سئوالی در خصوص اجتهاد آیت الله سید حسن خمینی، گفت: نظر بنده در مورد ایشان همان نظر اخوی ...

در چه مواردی "غیبت" مجاز است ؟



 در چه مواردی

 

مستثنیات غیبت:مرحوم شیخ انصارى در اوائل كتاب مكاسب محرمه چند مورد را جزء حرمت غیبت ندانسته و استثناء نموده و فرموده است در این موارد غیبت جایز است :

 

1 - كسى كه در مورد شخصى با انسان مشورت مى كند و از او مى خواهد كه خوبى و بدى آن شخص را براى او بازگو كند، انسان باید براى او خیرخواهى كند و واقعیت را براى او بیان كند، مخصوصا در كارهاى خیر مانند ازدواج ، كه بخواهد دختر به او بدهد یا دختر از او بگیرد، و غیبت در این موارد اشكال ندارد، زیرا كه خیرخواهى براى مشورت كننده واجب ، و خیانت به او حرام است ، زیرا خیانت به او چه بسا مفسده اش از واقع شدن در غیبت بیشتر باشد.

 

2 - در مورد ظالم و ستمگر غیبت كردن و شنیدن غیبت اشكالى ندارد زیرا خداى متعال مى فرماید: (( ((لا یحب الله الجهر بالسوء من القول الا من ظلم )) ))

 

((خداوند دوست ندارد كه آشكارا بدى كسى گفته شود مگر در مورد مظلوم و ستمدیده ))

 

پس مظلوم و كسى كه مورد ستم واقع شده مى تواند ظلم ظالم را در نزد كسى كه از ظلم او خبر ندارد بر ملا كند و از دست او شكایت كند و بدى او در این مورد اشكالى ندارد.

 

3 - اگر آدم فاسقى شهادت داد یا خبرى آورد كه فلانى چنین و چنان است باید به شهادت او ترتیب اثر داده نشود، و به محض شنیدن خبر نادرست او حكم نكنیم ، بلكه غیبت و بدگوئى او نیز در این مورد جایز است ، چون حكم نكردن به شهادت فاسق مصلحتش بیشتر از مفسده آن است ، و بدگوئى او در این مورد اشكالى ندارد، چون با شهادت به ناحق او یا به ترتیب اثر دادن به خبر دروغ او ممكن است بین چند طائفه بهم بخورد و بدینجهت مفسده عظیمى رخ دهد.

 

4 - اگر كسى به شخص عادلى تهمت زد باید كلام او را رد كرد و الا غیبت خود او كه به مؤ من عادل تهمت مى زند در این مورد جایز است .

 

5 - كسى كه ادعاى نسبى را مى كند كه اهلیت آن را ندارد، باید او را رد كرد و حرفش را قبول نكرد و لو با غیبت نمودن و بدگوئى پشت سر او (در همین مورد.)

 

6 - كسى كه حرف باطلى را در مورد دین اسلام مى زند و یا مقاله اى علیه دین اسلام مى نویسد، غیبتش در این مورد اشكالى ندارد.

 

7 - كسى كه علنا فسق و فجور انجام مى دهد، مثلا علنا روزه مى خورد و یا گناه كبیره انجام مى دهد و یا زنا مى كند و یا شراب مى خورد، غیبتش * جایز است .

 

و باید قصدش از غیبت و بدگوئى او این باشد كه از كار زشتش بازدارد، و در واقع این احسانى است به حق او. چون مى خواهد او را به كارهاى خوب وادارد.

 

8 - غیبت بدعت گذار در دین جایز است ، در صورتى كه خوف داشته باشى كه او مردم را گمراه كند.

 

9 - غیبت در استفتاء از مجتهد جایز است ، مثلا زنى مى رود پیش * مرجع تقلیدش و مى گوید آیا مى توانم طلاق بگیرم یا نه ؟ اگر استفتاء موقوف باشد بر ذكر كردن نام او جایز است و الا جایز نیست .

 

10 - غیبت در مورد دفع ضرر از غیبت شده جایز است ، همان طورى كه امام صادق (ع ) بدگوئى زراره را مى نمود و قصد آن حضرت دفع ضرر دشمن از او بود، و به عبدالله بن زراره فرمود از جانب من به پدرت سلام برسان و بگو من بدى ترا پشت ترا گفتم ، به جهت دفاع از تو، زیرا كه دشمن و اهل سنت در اذیت و آزار به دوستان ما شتاب مى كنند، و با آنها دشمنى مى ورزند به جهت علاقمندیشان به ما، پس من غیبت تو را گفتم ، تا آزار و اذیت آنان را از تو دفع نمایم و تا این كه مورد تمجید و ستایش آنان قرارگیرى ، زیرا خداى متعال مى فرماید: (( ((و اما السفینة فكانت لمساكین یعلمون فى البحر فاردت ان اعیبها و كان وراءهم ملك یاخذ كل سفینة غضبا)) ))

 

اما كشتى مال فقرائى بود كه در دریا مى كردند، پس خواستم آن را عیب دار و ناقص كنم ، چون در اطراف پادشاهى بودكه كشتى سالم (سالمى ) را به زور و به غصب مى گرفت ، امام در تجویز عیب زراره به این آیه استدلال مى فرماید كه این كلام خدا است ، به خدا سوگند او آن را معیوب و ناقص نكرد جز آن كه هدفش این بود كه از غضب نمودن شاه در امان باشد.

 

11 - جایز است عیبى از او بگوید كه به عنوان صفت خصوصى او گشته ، به طورى كه تا آن عیب و نقص را نگوئید، آن فرد شناخته نشود، مثل دست شل ، و یا پا شل و یا لوچ و یك چشمى و یایك دستى ، و در حدیث است كه زینب عطاره لوچ آمد پیش زنان پیغمبر اكرم (ص ) و با آنان ملاقات نمود.

 

پس این عیب را گفتن در صورتى كه به این صفت مشهور شده باشد و با شنیدن آن بدش نیاید اشكال ندارد. البته این مبنى بر این است كه فقط آن عیب ظاهر گفته شود و قصد مذمت او را نداشته باشد، بلكه قصدش * شناختن یا شناساندن او به طرف باشد بعد مرحوم شیخ مرتضى انصارى مى فرماید: البته فقهاء موارد استثناء حرمت غیبت را بیش از این بیان نموده اند، ولى ما ضابطه و قاعده كلى را در این مورد وجود مصلحت غالبه بر مفسده هتك احترام مؤ من مى دانیم ، چون هتك احترام مؤ من حرام است و این به اختلاف مصالح و مراتب مفسده هتك مؤ من متفاوت است ، زیرا كه مصلحت در قوت و ضعف مندرج است ، چه بسا مؤ منى كه عرض و آبرویش هیچ ارزشى ندارد، پى باید در هر دو جانب مصلحت و مفسده را مورد سنجش قرار دهیم ، اولویت با رعایت مصلحت بیشتر است اگر غیبت مصلحت بیشترى داشت غیبت جایز است و اگر حفظ آبروى مؤ من مصلحتش بیشتر بود غیبت جایز نیست .

 


ویدیو مرتبط :
مبحث غیبت،گام هفتم(مواردی که غیبت مجاز است)از منظر قرآن

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

آیا گفتن نام غیبت کننده و موضوع غیبت به فردی که از او غیبت شده مجاز است ؟



غیبت,غیبت کردن,غیبت کننده,پیشگیری از غیبت کردن

آیا گفتن نام غیبت کننده و موضوع غیبت به فردی که از او غیبت شده مجاز است ؟

حضرت آیت الله سید محمد حسینی شاهرودی به پرسشی غیبت و سخن چینی و نمامی پاسخ گفتند. متن پاسخ ایشان به این شرح است:

سوال :
آیا اجازه دارم که نام فرد غیبت کننده و مطالبی را که گفته به فردی که از او غیبت شده است بازگویی کنم ؟
 
پاسخ :
جایز نیست زیرا سخن چینی و نمامی هم حرام است.

 منبع:shafaqna.com