متفرقه


2 دقیقه پیش

با زخم های زندگی چه کنیم؟

در این سلسله مطالب مباحثی درباره زندگی معنای زندگی روابط و احساسات و ... توسط دکتر شیری ارائه خواهد شد. صبح بخیر: ممکن است شما هم مانند بسیاری از افراد جامعه برای حل مشکلات ...
2 دقیقه پیش

نظر آیت‌الله محقق داماد درمورد سید حسن

آیت الله سید مصطفی محقق داماد، برادر حضرت آیت الله سید علی محقق داماد در پاسخ به سئوالی در خصوص اجتهاد آیت الله سید حسن خمینی، گفت: نظر بنده در مورد ایشان همان نظر اخوی ...

در خطاب به خوارج



ترجمه فارسی نهج البلاغه
در خطاب به خوارج
(خوارج عقیده داشتند: کسی که گناه کبیره انجام دهد کافر و از اسلام خارج‏شده است، مگر توبه کند و دوباره مسلمان گردد)
افشاء گمراهی خوارج
پس اگر چنین می‏پندارید که من خطا کرده و گمراه شدم، پس چرا همه امت محمد (ص) را به گمراهی من گمراه می‏دانید؟ و خطای مرا بحساب آنان می‏گذراید؟ و آنان را برای خطای من کافر می‏شمارید؟ شمشیرها را بر گردن نهاده، کورکورانه فرود می‏آورید و گناهکار و بیگناه را به هم مخلوط کرده همه را یکی می‏پندارید؟ در حالی که شما می‏دانید، همانا رسول خدا (ص) زناکاری را که همسر داشت سنگسار کرد، سپس بر او نماز گزارد، و میراثش را به خانواده‏اش سپرد و قاتل را کشت و میراث او را به خانواده‏اش باز گرداند، دست دزد را برید و زنا کاری را که همسر نداشت تازیانه زد، و سهم آنان را از غنائم می‏داد تا با زنان مسلمان ازدواج کنند، پس پیامبر (ص) آنها را برای گناهانشان کیفر می‏داد، و حدود الهی را بر آنان جاری می‏ساخت، اما سهم اسلامی آنها را از بین نمی‏برد، و نام آنها را از دفتر مسلمین خارج نمی‏ساخت (پس با انجام گناهان کبیره کافر نشدند) شما خوارج، بدترین مردم و آلت دست شیطان، و عامل گمراهی این و آن می‏باشید.
پرهیز از افراط و تفریط نسبت به امام علی (ع)
به زودی دو گروه نسبت به من هلاک می‏گردند، دوستی که افراط کند و به غیر حق کشانده شود، و دشمنی که در کینه‏توزی با من زیاده‏وری کرده به راه باطل درآید، بهترین مردم نسبت به من گروه میانه‏رو هستند، از آنها جدا نشوید، همواره با بزرگترین جمعیتها باشید که دست خدا با جماعت است، از پراکندگی بپرهیزید، که انسان تنها بهره شیطان است آنگونه که گوسفند تنها طعمه گرگ خواهد بود، آگاه باشید هر کس که مردم را به تفرقه و جدایی دعوت کند او را بکشید هر چند که زیر عمامه من باشد.
علل پذیرش (حکمیت)
اگر به آن دو نفر (ابوموسی و عمروعاص) رای به داوری داده شد، تنها برای این بود که آنچه را قرآن زنده کرد زنده سازند، و آنچه را قرآن مرده خوانده، بمیرانند، زنده کردن قرآن این است که دست وحدت به هم دهند و به آن عمل نمایند، و میراندن، از بین بردن پراکندگی و جدایی است، پس اگر قرآن ما را به سوی آنان بکشاند آنان را پیروی می‏کنیم، و اگر آنان را به سوی ما سوق داد باید اطاعت کنند، پدر مباد شما را! من شری براه نیانداخته، و شما را نسبت به سرنوشت شما نفریفته، و چیزی را بر شما مشتبه نساخته‏ام، همانا رای مردم شما بر این قرار گرفت که دو نفر را برای داوری انتخاب کنند، ما هم از آنها پیمان گرفتیم که از قرآن تجاوز نکنند، اما افسوس که آنها عقل خویش را از دست دادند، حق را ترک کردند در حالی که آن را بخوبی می‏دیدند، چون ستمگری با هواپرستی آنها سازگار بود با ستم همراه شدند، ما پیش از داوری ظالمانه‏شان با آنها شرط کردیم که به عدالت داوری کنند و بر اساس حق حکم نمایند، اما به آن پایبند نماندند.
متن عربی نهج البلاغه
( وَ مِنْ کَلامٍ لَهُ عَلَیْهِ السَّلامُ ) لِلْخَوارِجِ أَیْضاً: فَإِنْ أَبَیْتُمْ إِلا أَنْ تَزْعُمُوا أَنِّى أَخْطَأْتُ وَ ضَلَلْتُ فَلِمَ تُضَلِّلُونَ عامَّةَ أُمَّةِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ الِهِ بِضَلالِى، وَ تَأْخُذُونَهُمْ بِخَطائِى، وَ تُکَفِّرُونَهُمْ بِذُنُوبِى، سُیُوفُکُمْ عَلى عَواتِقِکُمْ تَضَعُونَها مَواضِعَ الْبُرْءِ وَ السُّقْمِ، وَ تَخْلِطُونَ مَنْ أَذْنَبَ بِمَنْ لَمْ یُذْنِبْ. وَ قَدْ عَلِمْتُمْ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ الِهِ رَجَمَ الزّانِىَ ‏الْمُحْصَنَ‏ ثُمَّ صَلّى عَلَیْهِ، ثُمَّ وَرَّثَهُ أَهْلَهُ، وَ قَتَلَ الْقاتِلَ وَ وَرَّثَ مِیراثَهُ أَهْلَهُ، وَ ‏قَطَعَ‏ ‏السَّارِقَ‏ وَ جَلَدَ الزّانِىَ غَیْرَ الْمُحْصَنِ، ثُمَّ قَسَّمَ عَلَیْهِما مِنَ الْفَى‏ءِ، وَ نَکَحَا الْمُسْلِماتِ، فَأَخَذَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ -صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ الِهِ- بِذُنُوبِهِمْ، وَ أَقامَ حَقَّ اللَّهِ فِیهِمْ، وَ لَمْ یَمْنَعْهُمْ سَهْمَهُمْ مِنَ الْأسْلامِ، وَ لَمْ یُخْرِجْ أَسْماءَهُمْ مِنْ بَیْنِ أَهْلِهِ، ثُمَّ أَنتُمْ شِرارُ النّاسِ وَ مَنْ رَمى بِهِ الشَّیْطانُ مَرامِیَهُ، وَ ‏ضَرَبَ‏ ‏بِهِ‏ ‏تِیهَهُ‏. وَ سَیَهْلِکُ فِىَّ صِنْفانِ: مُحِبٌّ مُفْرِطٌ یَذْهَبُ بِهِ الْحُبُّ إِلى غَیْرِ الْحَقِّ، وَ مُبْغِضٌ مُفْرِطٌ یَذْهَبُ بِهِ الْبُغْضُ إِلى غَیْرِ الْحَقِّ: وَ خَیْرُ النّاسِ فِىَّ حالًا النَّمَطُ الْأَوْسَطُ، فَالْزَمُوهُ، وَ الْزَمُوا السَّوادَ الْأَعْظَمَ، فَإِنَّ ‏یَدَ ‏اللَّهِ‏ ‏عَلَى‏ ‏الْجَماعَةِ، وَ إِیّاکُمْ وَ الْفُرقَةَ.! فَإِنَّ الشّاذَّ مِنَ النّاسِ لِلشَّیْطانِ، کَما أَنَّ الشّاذَّ مِنَ الْغَنَمِ لِلذِّئْبِ. أَلا مَنْ دَعا إِلى هذَا ‏الشِّعارِ فَاقْتُلُوهُ وَ لَوْ کانَ تَحْتَ عِمامَتِى هذِهِ. ‏وَ ‏إِنَّما ‏حُکِّمَ‏ ‏الْحَکَمانِ‏ لِیُحْیِیا ما أَحْیَا الْقُرانُ، وَ یُمِیتا ما أَماتَ الْقُرانُ، وَ إِحْیاؤُهُ الْاِجْتِماعُ عَلَیْهِ، وَ إِماتَتُهُ الْاِفْتِراقُ عَنْهُ. فَإِن جَرَّنَا الْقُرانُ إِلَیْهِمِ اتَّبَعْناهُمْ، وَ إِنْ جَرَّهُمْ إِلَیْنَا اتَّبَعُونا، فَلَمْ اتِ -لا أَبالَکُمْ- ‏بُجْراً، وَ لا ‏خَتَلْتُکُمْ‏ عَنْ أَمْرِکُمْ، وَ لا ‏لَبَّسْتُهُ‏ عَلَیْکُمْ، إِنَّمَا اجْتَمَعَ رَأْىُ مَلَئِکُمْ عَلَى اخْتِیارِ رَجُلَیْنِ، أَخَذْنا عَلَیْهِما اَنْ لا یَتَعَدَّیَا الْقُرانَ فَتاها عَنْهُ، وَ تَرَکَا الْحَقَّ وَ هُما یُبْصِرانِهِ، وَ کانَ الْجَوْرُ هَواهُما فَمَضَیا عَلَیْهِ وَ قَدْ سَبَقَ اسْتِثْناؤُنا عَلَیْهِما فِى الْحُکُومَةِ بِالْعَدْلِ وَ ‏الصَّمْدِ لِلْحَقِّ سُوءَ رَأْیِهِما، وَ جَوْرَ حُکْمِهِما.


ویدیو مرتبط :
سگ کشی خوارج داعشی توسط خوارج النصره-حلب

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

خطاب به خوارج



ترجمه فارسی نهج البلاغه
خطاب به خوارج
(پس از پافشاری خوارج در شورشگری، امام (ع) به قرارگاهشان رفت و فرمود:) آیا همه شما در جنگ صفین بودید؟ گفتند: بعضی بودیم و برخی حضور نداشتیم فرمود: به دو گروه تقسیم شوید، تا متناسب با هر کدام سخن گویم. دو دسته شدند، امام ندا درداد که: ساکت باشید، به حرفهایم گوش فرا دهید و با جان و دل به سوی من توجه کنید، و هر کس را برای گواهی سوگند دادم با علم گواهی دهد آنگاه سخنان طولانی مطرح فرمود که: (برخی از آن خطبه این است)
سیاست استعماری قرآن بر سر نیزه کردن
آنگاه که شامیان در گرماگرم جنگ، و در لحظه‏های پیروزی ما، با حیله و نیرنگ، و مکر و فریبکاری قرآنها را بر سر نیزه بلند کردند شماها نگفتید که: (شامیان، برادران ما و هم‏آیین ما هستند؟ از ما می‏خواهند از خطای آنان بگذاریم. و راضی به حاکمیت کتاب خدا شده‏اند، نظر ما این است که حرفشان را قبول کنیم و از آنان دست برداریم؟)، اما من به شما گفتم که: این توطئه ظاهرش ایمان و باطن آن دشمنی و کینه‏توزی است، آغاز آن رحمت و پایان آن پشیمانی است، پس در همین حال به مبارزه ادامه دهید، و از راهی که در پیش گرفته‏اید منحرف نشوید، و در جنگ دندان بر دندان فشارید، و به هیچ ندایی گوش ندهید، زیرا اگر پاسخ داده شوند گمراه‏کننده‏اند، و اگر رها گردند خوار و ذلیل شوند، که همواره چنین بود، اما دریغ! شماها را دیدم که به خواسته‏های شامیان گردن نهادید، و حکمیت را پذیرفتید، سوگند بخدا! اگر از آن سر باز می‏زدم مسوول پیامدهای آن نبودم، و خد گناه آن را در پرونده من نمی‏افزود بخدا سوگند! اگر هم حکمیت را می‏پذیرفتم به این کار سزاوار پیروی بودم زیرا قرآن با من است، از آن هنگام که یار قرآن گشتم از آن جدا نشدم.
وصف یاران جهادگر پیامبر (ص)
ما با پیامبر (ص) بودیم، و همانا جنگ و کشتار گرداگرد پدران، فرزندان، برادران و خویشاوندان ما دور می‏زد، اما از وارد شدن هر مصیبت و شدتی جز بر ایمان خود نمی‏افزودیم، و بیشتر در پیمودن راه حق، و تسلیم بودن برابر اوامر الهی، و شکیبایی بر درد جراحتهای سوزان، مصمم می‏شدیم.
هدف مبارزه با شامیان.
اما امروز با پیدایش زنگارها در دین، کژیها و نفوذ شبهه‏ها در افکار، تفسیر و تاویل دروغین در دین، با برادران مسلمان خود به جنگ خونین کشانده شدیم، پس هرگاه احساس کنیم چیزی باعث وحدت ماست و به وسیله آن با یکدیگر نزدیک می‏شویم، و شکافها را پر و باقیمانده پیوندها را محکم می‏کنیم، به آن تمایل نشان می‏دهیم، آن را گرفته و دیگر راه را ترک می‏گوییم.
متن عربی نهج البلاغه
( وَ مِنْ کَلامٍ لَهُ عَلَیْهِ السَّلامُ ) قالَهُ لِلْخَوارِجِ، وَ قَدْ خَرَجَ إِلى مُعَسْکَرِهِمْ وَ هُمْ مُقِیمُونَ عَلى إِنکارِ الْحُکُومَةِ فَقالَ عَلَیْهِ السَّلامُ: أَکُلُّکُمْ شَهِدَ مَعَنا صِفِّینَ؟ فَقالُوْا: مِنَّا مَنْ شَهِدَ وَ مِنَّا مَنْ لَّمْ یَشْهَدْ، قالَ: فَامْتازُوا فِرْقَتَیْنِ، فَلْیَکُنْ مَنْ شَهِدَ صِفِّینَ فِرْقَةً، وَ مَنْ لَمْ یَشْهَدْها فِرْقَةً، حَتّى أُکَلِّمَ کُلّاً مِنکُمْ بِکَلامِهِ وَ نادَى النّاسَ فَقالَ: أَمْسِکُوْا عَنِ الْکَلامِ وَ أَنصِتُوا لِقَوْلِى، وَ أَقْبِلُوْا بِأَفْئِدَتِکُمْ اِلَىَّ، فَمَنْ نَشَدْناهُ شَهادَةً فَلْیَقُلْ بِعِلْمِهِ فِیها، ثُمَّ کَلَّمَهُمْ عَلَیْهِ السَّلامُ بِکَلامٍ طَوِیلٍ مِنْ جُمْلَتِهِ أَنْ قالَ: أَلَمْ تَقُولُوا عِنْدَ رَفْعِهِمُ الْمَصاحِفَ -حِیلَةً وَ غِیلَةً وَ مَکْراً وَ خَدِیعَةً- إِخْوانُنا وَ أَهْلُ دَعْوَتِنا: اسْتَقالُونا، وَ اسْتَراحُوا إِلى کِتابِ اللَّهِ سُبْحانَهُ، فَالرَّأْىُ الْقَبُولُ مِنْهُمْ، وَ التَّنفِیسُ عَنْهُمْ فَقُلْتُ لَکُمْ: هذا أَمْرٌ ظاهِرُهُ إِیمانٌ، وَ باطِنُهُ عُدْوانٌ، وَ أَوَّلُهُ رَحْمَةٌ، وَ اخِرُهُ نَدامَةٌ، فَأَقِیمُوا عَلى شَأنِکُمْ، وَ أَلْزَمُوا طَرِیقَتَکُمْ، وَ عَضُّوا عَلَى الْجِهادِ بِنَواجِذِکُمْ، وَ لا تَلْتَفِتُوا إِلى ناعِقٍ نَعَقَ. إِنْ أُجِیبَ أَضَلَّ، وَ إِنْ تُرِکَ ذَلَّ ‏وَ ‏قَدْ ‏کانَتْ‏ ‏هذِهِ‏ ‏الْفَعْلَةُ، ‏وَ ‏قَدْ ‏رَأَیْتُکُمْ‏ ‏أَعْطَیْتُمُوها، ‏وَ ‏اللَّهِ‏ ‏لَئِنْ‏ ‏أَبَیْتُها ‏ما ‏وَجَبَتْ‏ ‏عَلَىّ‏ ‏فَرِیضَتُها، ‏وَ ‏لا ‏حَمَّلَنِىَ‏ ‏اللَّهُ‏ ‏ذَنْبَها، ‏وَ ‏وَ ‏اللَّهِ‏ ‏إِنْ‏ ‏جِئتُها ‏إِنِّى‏ ‏لَلْمُحِقّ‏ ‏الَّذِى‏ ‏یُتَّبَعُ‏، ‏وَ ‏إِنّ‏ ‏الْکِتابَ‏ ‏لَمَعِىَ‏ ‏ما ‏فارَقْتُهُ‏ ‏مُذْ ‏صَحِبْتُهُ‏، ‏فَلَقَدْ ‏کُنَّا مَعَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ الِهِ وَ إِنَّ الْقَتْلَ لَیَدُورُ ‏بَیْنَ‏ ‏الْاباءِ وَ الاَبْناءِ وَ الْإِخْوانِ وَ الْقَراباتِ. ‏فَما ‏نَزْدادُ عَلى کُلِّ مُصِیبَةٍ، وَ شِدَّةٍ إِلّا إِیماناً، وَ مُضِیّاً عَلَى الْحَقِّ، وَ تَسْلِیماً لِلاَمْرِ، وَ صَبْراً عَلى مَضَضِ الْجِراحِ، وَ لکِنَّا إِنَّما أَصْبَحْنا نُقاتِلُ إِخْوانَنا فِى الْإِسْلامِ عَلى ما دَخَلَ فِیهِ مِنَ الزَّیْغِ وَ الْإِعْوِجاجِ وَ الشُّبْهَةِ وَ التَّاْوِیلِ. فَإِذا طَمِعْنا فِى ‏خَصْلَةٍ ‏یَلُمّ‏ ‏اللَّهُ‏ ‏بِها ‏شَعَثَنا وَ ‏نَتَدانى ‏بِها إِلَى الْبَقِیَّةِ فِیما بَیْنَنا، رَغِبْنا فِیها، وَ أَمْسَکْنا عَمّا سِواها.