ورزشی


2 دقیقه پیش

پیرترین و جوان ترین بازیکن یورو 2016

سایت یوفا در گزارشی به معرفی پیرترین، جوان ترین، کوتاه ترین و بلندترین بازیکن‌های یورو ۲۰۱۶ پرداخته است. خبرگزاری ایسنا: سایت یوفا در گزارشی به معرفی پیرترین، جوان ...
2 دقیقه پیش

عکس: ارزش تیم های حاضر در یورو 2016

در جمع 24 تیم حاضر در یورو 2016، آلمان گران ترین و مجارستان ارزان ترین تیم ها هستند. وب سایت مشرق: در جمع 24 تیم حاضر در یورو 2016، آلمان گران ترین و مجارستان ارزان ترین تیم ...

گفت و گو با مجید قمری؛ آرنولد ایران



مجید قمری، نایب قهرمان مسابقات آرنولد کلاسیک که این روزها بسیار در دنیای تبلیغات و موزیک فعال است میهمان ما بود و از هر بابی با او سخن گفتیم. قمری هم از اهدافش در موزیک گفت که قصد دارد تا حد کنسرت دادن ادامه دهد و هم از دنیای بادی کلاسیک که به فکر اهداف بین المللی است.

هرچه بود از صحبت هایش کاملا مشخص بود که دل خوشی از اتفاقات حاشیه ای ورزش ندارد و بیشتر سعی می کند به آینده امیدوار باشد و به گذشته فکر نکند. قمری درخصوص حضور رونی کلمن هم نظر جالبی داشت که خواندن آن خالی از لطف نیست.

 

اخبار,اخبار ورزشی ,مجید قمری

 
به عنوان سوال اول دوست داریم بدانیم مجید غلام قمری چگونه سر از  ورزش درآورد؟
من ورزش را از فوتبال شروع کردم؛ از مدرسه پرسپولیس. بعد رفتم نوجوانان تیم یاران زیر نظر آقایان بابک خرم و بهتاش فریبا کار کردم. یک مدت هم در تیم جوانان صباباتری بودم. سرباز که شدم رفتم پاس و بعد در درنا فعالیتم را دامه دادم اما حاشیه ها باعث شد از فوتبال زده شوم و دیگر ادامه ندهم. 20 سالم که شد رفتم بدن سازی و به این رشته روی آوردم.

به حواشی ورزش به خصوص فوتبال اشاره کردی. موضوع خاصی بود که باعث شد فوتبال را کنار بگذاری؟
آن زمان کار ما تمرین کردن بود، ولی وقتی می دیدم که هرچه زحمت می کشم بی فایده است و پسر مدیرعامل خیلی راحت با رابطه جای من را می گیرد از فوتبال زده شدم و تصمیم گرفتم آن را برای همیشه کنار بگذارم.

حالا چرا بدن سازی را انتخاب کردی؟ فکر می کردی استعداد خاصی در این رشته داری؟
من همیشه لاغر بودم و این موضوع اذیتم می کرد. به اصطلاح دوست داشتم کمی پرتر باشم، برای همین این رشته را انتخاب کردم.

 

اخبار,اخبار ورزشی ,مجید قمری

 
اگر زمان به عقب بر می گشت، دوباره همین مسیر را می رفتی؟
یخشی از مسیر را عوض می کردم. مثلا دیگر نمی رفتم فوتبال، چون توی ایران ورزش گروهی جواب نمی دهد. شاید آن وقتی که برای فوتبال گذاشتم را به تکواندو یا جودو اختصاص می دادم. ولی در بخش بدن سازی و پرورش اندام مسیرم تغییر نمی کرد.

ظاهرا با محمدرضا گلزار رابطه صمیمانه ای داری. به او تمرین هم می دهی؟
ما یک رابطه دوستانه داریم.

یعنی زمانی که تمرین دارد، تمرینش نمی دهی؟
با هم تمرین می کنیم؛ من ایشان را تمرین می دهم، ایشان من را تمرین می دهد. در کل یک رابطه دوستانه داریم.

از مسابقات آرنولد کلاسیک آمریکا بگو که در آن  موفق به کسب مدال نقره شدی.
نسبت به آرنولد کلاسیک اسپانیا خیلی سطح بالاتر و مشکل تر بود. ورزشکاری که در اسپانیا پنجم شده بود در همین دور اول اوت شد. باید از نزدیک ببینید تا باورتان شود. برگزاری مسابقات و نمایشگاه جنبی آن مافوق تصور است. آرنولد کلاسک اسپانیا ماکت کوچک این نمایشگاه بود. مسابقات بادی کلاسیک در دو دسته 175- و 175+ سانتی متر برگزار شد. در دسته دوم 27 نفر شرکت کرده بودند و در مجموع از نتیجه ای که گرفتم راضی هستم.

 

اخبار,اخبار ورزشی ,مجید قمری

 
خیلی ها می گویند سطح مسابقات داخلی ایران بسیار بالاست و برای همین مجید قمری ترجیح می دهد به خارج از کشور برود و در آن جا مسابقه دهد و کسب مقام کند. در این خصوص چه نظری داری؟
اصلا این را قبول ندارم. وقتی شما به مسابقات برون مرزی می روید شرایط برایتان بسیار دشوارتر است. چون آن جا علاوه بر آن که تنها هستید و امکان دارد هزار اتفاق غیرقابل پیش بینی رخ دهد، شما یک مسافرت طولانی مدت را هم درپیش دارید و در رژیم صدردصد به سر می برید.

حالا شما به این شرایط این را هم اضافه کنید که تمام دستورات برای فیگورگیری به زبان انگلیسی انجام می شود و اگر شما متوجه نشوید و یک فیگور جا بمانید امتیاز منفی می گیرید و امکان جبران آن نیست. سال گذشته که من را در مسابقات کشوری چهارم کردند رفتم مسابقات آرنولد کلاسیک.

گفتی من را چهارم کردند؟
بله، من را چهارم کردند. جالب است این را هم بگویم که نفر سوم آن مسابقات زمانی که رفت مسابقات جهانی مجارستان اوت شد و نفر دوم مسابقات کشوری که دعوت شد تیم ملی بین 8 نفر پنجم شد! ولی من همان سال قهرمان مسابقات آرنولد کلاسیک شدم.

چه شد که امسال ترجیح دادی در رشته بادی کلاسیک شرکت کنی و به سراغ مسابقات فیزیک نرفتی؟
من ابتدا برای هر دو رشته اسم نوشته بودم ولی آن جا اعلام کردند که هر نفر فقط می تواند در یکی از مسابقات باید کلاسیک یا فیزیک شرکت کند. من هم بادی کلاسیک را انتخاب کردم.

چطور؟ در مسابقات فیزیک که به مراتب شانس بیشتری نسبت به بادی کلاسیک داشتی!
مسابقات فیزیک در ایران بعد از یک دور برگزاری، با استقبال خوبی رو به رو نشد. البته در دور اول این رقابت ها در ایران، شرکت کننده و تماشاگران زیادی حضور داشتند ولی بعد از اتمام مسابقه خیلی ها می گفتند که این چه مسابقه ای است و از این قبیل صحبت ها! در کل من فکر می کنم مردم دوست دارند برایشان فیگور بگیری نه مانند فیزیک که فیگور خاصی ندارد. به هر حال من هم دارم در ایران زندگی می کنم و باید به خواسته مردم احترام بگذارم، برای همین ترجیح دادم در بادی کلاسیک رقابت کنم.

 

اخبار,اخبار ورزشی ,مجید قمری

 
تفاوت خاصی بین مسابقات بادی کلاسیک و فیزیک است؟
در مسابقات فیزیک پا حذف شده و ورزشکاران با شلوارک بلند روی سکو حاضر می شوند و چند فیگور ساده دارد.

خیلی خوب است که عضله پا حذف شده، خیلی ها معتقدند رشد عضله پا سخت و زمانبر است.
شاید هم همین طور باشد ولی من به شخصه ترجیح می دهم در بادی کلاسیک شرکت کنم چرا که فکر می کنم وقتی بدنم بالانس است و عضلاتم با هم همخوانی دارد باید از این موضوع استفاده کنم.

این روزها صحبت درخصوص حضور رونی کلمن در یک سمینار در کشورمان زیاد است. در این باره چه نظری داری؟
فکر می کنم این کار فقط جنبه بیزینسی دارد و هیچ سودی برای ما نخواهدداشت، چرا که یقین دارم رونی کلمن هیچ موضوعی را درخصوص خودش فاش نمی کند و اطلاعات از راز و رمز قهرمانی اش را در اختیار کسی قرار نخواهدداد.

برای شرکت در این کلاس ها ثبت نام کرده ای؟
خیر. فکر می کنم هزینه ای که صرف شده تا رونی کلمن را به ایران بیاورند اگر صرف بیت ا... عباسپور می کردند بسیار باارزش تر بود چرا که در حال حاضر آقای عباسپور آبروی پرورش اندام ایران است و در خط مقدم این رشته که مسترم المپیاست به رقابت می پردازد.

به هر حال رونی کلمن هم در 8 دوره مسابقات مستمر المپیا قهرمان شده و آدم کوچکی نیست!
درست است ولی به شرطی که برای جوان های ما جنبه آموزشی داشته باشد و وقتی سیمنار تمام می شود از لحاظ بار علمی شرکت کنندگان در این سمینار پیشرفت کرده باشند. این در حالی است که من معقتدم این سمینار اصلا خروجی نخواهدداشت و اگر هم قرار بود ما یک قهرمان مستمر المپیا را بیاوریم بهتر بود به سراغ آن هایی که روی بورس هستند می رفتیم نه کلمنی که الان 70 کیلوشده است! اجازه بدهید یک جور دیگر بگویم. الان در حال حاضر کریس رونالدو به ایران می آید؟ قطعا نمی آید. ولی زمانی که فوتبالش تمامش ود و دنبال پول درآوردن بیفتد، او هم می آید. باز هم می گویم این کار فقط جنبه بیزینسی دارد.

بیزینس برای چه کسی؟
آن شرکتی که قرار است رونی کلمن را به ایران بیاورد. این را هم باید در خصوص آقای عباسپور اضافه کنم؛ ایشان وقتی در مسابقات مسترم المپیا شرکت می کند آن جا اسم شخص مطرح نیست و نام ایران است که شنیده می شود و ایشان نماینده ایران است، پس نیاز است توجه بیشتری شود.

 

اخبار,اخبار ورزشی ,مجید قمری

 
گویا در کار خوانندگی هم فعال هستی. چطور توانستی بدن سازی و خوانندگی را در کنار هم قرار بدهی؟
بله، من با موسیقی بیگانه نبودم. در خانواده ای بزرگ شدم که پدربزرگم مرشد زورخانه بود، برادرم پیانو می زد و من هم همیشه علاقه مند بودم ولی فرصتش را پیدا نمی کردم. تا این که به تشویق دوستانم در این حوزه، این کار را آزمایشی انجام دادم که بد هم نشد. برای همین آن را دنبال کردم.

کارهایت خروجی هم داشته؟
بله، تا به حال 4 تا کار داشته ام که تا چند وقت دیگر یکی از آن ها از رادیو جوان پخش می شود.

تا کجا در این کار می خواهی پیش بروی؟
تا جایی که آلبوم بدهم، بعد بروم سراغ کار مجوز و بعد هم انشاءا... اجرای کنسرت.

این آخری را که جدی نگفتی؟
(با خنده) چرا، در فکرش هستم.

در دنیای تبلیغات هم زیاد فعالیت می کنی. این درست است که خیلی از ورزشکاران بدن ساز که اغلب قهرمان های این رشته هستند به سرعت در راه ورود به دنیای مدلینگ هستند؟
به هر حال این پیشنهادها بیشتر به ورزشکاران رشته ما داده می شود.

 

اخبار ورزشی - مجله همشهری تماشاگر

 


ویدیو مرتبط :
مجید قمری و تتلو در باشگاه بدنسازی

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

شهرام ناظری در گفت و گو با عصرایران: موسیقی ملی ایران در خطر است



 

شهرام ناظری در گفت و گو با عصرایران: موسیقی ملی ایران در خطر است

 

 

- موسیقی اصیل ایرانی را ، اگر به رشته کوهی پر عظمت در درازای تاریخ کشورمان تشبیه کنیم ، بی گمان ، شهرام ناظری را باید یکی از قله های آن دانست ؛ استادی که نه فقط در ایران ، که آوازه اش تمام جهان را در نوردیده است.

 

شهرام ناظری متولد ۱۳۲۹ کرمانشاه است ، در خانواده ای کرد ، فرهنگ دوست و از پدر و مادری اهل موسیقی و آوازهای سنتی.

 

از این رو ، می توان دریافت که شهرام کوچک 9 ساله چگونه توانست اولین برنامه هنری خود را در رادیو کرمانشاه همراه با تار مرحوم درویشی  از نوازندگان معروف کرمانشاه، اجرا نماید و در ۱۱ سالگی در رادیو تلویزیون ایران چند برنامه در آواز ایرانی اجرا نماید.

 

شهرام ناظری، در سفری که مهرماه ۱۳۸۶ به فرانسه داشت، نشان شوالیه ادب و هنر را از سوی دولت فرانسه دریافت کرد. این نشان بالاترین نشان فرهنگی فرانسه‌است و پاس‌داشتی است از طرف دولت فرانسه به هنرمندانی که تلاش ویژه‌ای در اعتلای فرهنگ و هنر انجام می‌دهند.

 

استاد از طرف مجمع آسیاسوسیتی به عنوان هنرمند برتر آسیا انتخاب و از طرف بان کی‌مون دبیر کل سازمان ملل متحد تقدیر ویژه شد .

 

ناظری در سال ۱۹۹۸ میلادی جایزه بهترین موسیقی عرفانی جهان را در مراکش کسب نمود. ناظری همچنین از دانشگاه یوسی‌اِل‌اِی جایزه "اسطورهٔ زنده" را دریافت نمود.

 

شهرام ناظری از جمله هنرمندانی است که علاقه ویژه ای به شمس تبریزی دارد و از همین روست که به عنوان خواننده آیین بزرگداشت شمس در شهر خوی آذربایجان غربی ، یکی از به یادماندنی ترین آثار خود را در کنار مزار شمس اجرا کرد و نشان بیناد بین المللی مولانا را نیز در این مراسم دریافت نمود.

 

استاد در این مراسم گفت و گویی هم با خبرنگار عصرایران انجام داد که در زیر می خوانید.

 

جناب استاد! به عنوان کسی که سال هاست در موسیقی ایران کار کرده و زحمت کشیده ، وضعیت کنونی موسیقی ایران و چشم انداز آینده آن را چگونه می بینید؟

متاسفانه در مورد مسایل فرهنگی و به ویژه موسیقی در سال های اخیر رسیدگی لازم به عمل نیامده و کاری که بایسته و شایسته باشد، روی آن صورت نگرفته  و  در حقیقت موضوع فرهنگ و هنر که برای ایرانیان و هویت ملی آنها یک نقش اساسی دارد، به فراموشی سپرده شده است.

 

واقعیت این است که در دنیای امروز ، مطرح شدن ما با تولید هواپیما یا کامپیوتر نیست بلکه ما با هنر و فرهنگ مان می توانیم خودمان را مطرح کنیم. ما از امکانات غربی ها استفاده فراوان می کنیم و در مقابل باید قابلیت و ظرفیت فرهنگی خودمان به عنوان یک کالای قابل ارائه به جهان عرضه کنیم.

 

در دهه اول انقلاب، موسیقی ملی ما خوش درخشید و همه چیز بسیار امیدوار کننده بود، اما چون در ادامه جدی گرفته نشد و خط مشی درستی برایش تعیین نشد، همه آن شور و شوق به هدر رفت. مثل آب عظیمی که از سرچشمه ای می جوشید اما در یک مسیل مناسب هدایت نشد و سر از خشک زارها و شن زارها درآورد.

 

این است که امروز موسیقی ما و به ویژه موسیقی اصیل ما زیر سوال است و بسیاری از زوایای آن پوشیده و مبهم باقی مانده و از جوانب مختلفی در خطر است. نمونه آن وضعیت بخش آواز است که چون به یک صورت علمی و کارشناسانه دنبال نشده است، با وجود علاقه روزافزون جوانان به این بخش، استعدادهای تازه ما در حد تقلید و شبیه خوانی متوقف شده اند. این ویروس یک بیماری خطرناک است که خواننده های ما را آلوده کرده و در تاریخ موسیقی ما هرگز سابقه نداشته است. مساله دیگر هم ورود الحان خارجی به خصوص عربی در آواز ایرانی است.

 

اینها مسایلی است که موسیقی اصیل ما را تهدید می کند و متولیان فرهنگی ما که تا چند سال پیش توجه اندکی به آن داشتند، دیگر به آن رسیدگی نمی کنند و گویی یک نیروی پنهانی تنها درصدد حمایت از موسیقی های مبتذل و دچار روزمرگی است.

 

متولی این امور از نظر شما کیست؟ دانشگاه های ما؟ وزارت فرهنگ و ارشاد؟ صدا و سیما؟ خانه موسیقی؟ حوزه هنری؟ و یا آموزشگاه های ما؟

صدا و سیما گرچه می تواند نقش بسیار مثبت و موثری داشته باشد اما متاسفانه برعکس عمل می کند و مساله فرهنگ، هنر و ادبیات و به ویژه مساله موسیقی در این سازمان اصلا مطرح نیست. چرا که اهداف و سیاستگذاری های صدا  و سیما کاملا عوض شده است.

 

همین صدا و سیما  کلیپ هایی روی آثار من می گذارد که مطابق سلیقه خودشان است و این نه تنها یک استفاده ابزاری بلکه یک سوءاستفاده است که از من و آثارم در صدا و سیما می شود و اجحافی است که در حق دیگر هنرمندان هم می شود و پاسخ ناروایی است که به سی سال خدمت صادقانه و عاشقانه من داده می شود.

 

در دوره 8 ساله جنگ تحمیلی، بیشتر آثار من را در جبهه ها پخش می کردند و من هم خیلی از آنها را برای جبهه خوانده بودم اما نه این که چنین آثاری را سفارشی و دستوری خوانده باشم. در تمام این سالها من از تمام گروه بندی های سیاسی و غیرسیاسی دور بوده ام و همان شهرام ناظری ام که راه خودش را رفته است.

 

بنابراین اگر بخواهم بگویم متولیان فرهنگی چگونه و تا چه اندازه تاثیرگذار بوده اند، باید بگویم که بدترین نقش را در این میان صدا و سیما ایفا  کرده است .

 

وزارت ارشاد هم معمولا نسبت به مسایل موسیقی بی تفاوت بوده است و اگر هم در سال های پیش گاه و بیگاه حرکت های مثبتی صورت گرفته، قائم به شخص بوده و نهادینه نشده و تجارب به خاطر تغییر پیاپی مدیران و غرض ورزی های میان خودشان انتقال نیافته است. من معتقدم این بی توجهی به فرهنگ و هنر به تدریج خطر را متوجه خود سیستم خواهد کرد.

 

در حال حاضر موسیقی ملی و موسیقی اقوام ما که خودش یک اقیانوس است، نیازمند توجه بیشتر است، در حالی که حتی خانه موسیقی هم به این امور بی توجه است و بیشتر درگیر امور صنفی و بیمه هنرمندان است که کارهای اولیه محسوب می شود.

 

در اثر همین بی توجهی ها امروز سطح سلیقه مخاطبان ما به شدت افت کرده و ذوق شنیداری آنها به حد بسیار پایینی رسیده است، تا جایی که از آسان پسندی به نازل پسندی رسیده ایم و هیچ کسی در هیچ حالی دنبال موسیقی جدی نیست؛ شاید ما هنگام صرف غذا و یا گشت و گذار دوست داشته باشیم، موسیقی ساده فهم تری را بشنویم اما این که کلا نتوانیم با آثار ارزشمند ارتباط برقرار کنیم، یک تهدید برای موسیقی ما است.

 

از حضورتان در ارومیه و خوی و کنگره شمس تبریزی بگویید.

برای اولین بار در کنگره شمس تبریزی احساس کردم که کارهای مثبتی در زمینه شناساندن بزرگانی همچون شمس و مولانا در حال انجام است. چرا که وقتی سال جهانی مولانا در اقصی نقاط دنیا، از ژاپن گرفته تا آمریکا گرامی داشته شد، تنها جایی که جشن برپا نشد ایران بود و این در حالی است که مولانا شاعر ما است و هفتاد هزار بیت به زبان فارسی دارد. از این رو جای خوشوقتی است که در ارومیه و در خوی چنین کاری انجام گرفته و این یک گام قابل اتکا است که جمع شویم و از فرهنگ و ادبیاتمان بگوییم و جوانان را با پیشینه فرهنگی مان آشنا کنیم.

 

جا دارد من همین جا از برگزار کنندگان کنگره شمس به ویژه استاندار  و مدیرکل ارشاد آذربایجان غربی  تشکر کنم که هدفشان واقعا مطرح کردن شمس بود و نه مطرح کردن خودشان. این یک کار فرهنگی خالص بود که در ارومیه انجام شد؛ شهری که به خاطر نزدیکی اش با چند مرز، به لحاظ فرهنگی بسیار غنی است و مردم آن از نظر درک فرهنگی، هنری و ادبی سطح بالایی دارند.

 

در پایان از شما به عنوان کسی که جایزه میراث فرهنگی شرق را از دست بان کی مون و نشان شوالیه را از دست رییس جمهور فرانسه گرفته و با حمایت سرمایه گذاران خارجی برنامه های برون مرزی بسیاری اجرا کرده است، می خواستم بپرسم آیا شاگردانی را تربیت کرده اید که بتوانید پرچم موسیقی خودمان را پس از خود به آنها بسپارید تا در دنیا به اهتزاز درآورند؟

من هرگز نخواسته ام که یک شهرام ناظری دیگر یا یک شبیه خوان برای خودم تربیت کنم، بلکه به همه شاگردانم کمک کرده ام که خودشان را پیدا کننده و بتوانند خودشان را با قابلیت ها و ظرفیت های خودشان مطرح کنند.... /عصرایران