ورزشی
2 دقیقه پیش | پیرترین و جوان ترین بازیکن یورو 2016سایت یوفا در گزارشی به معرفی پیرترین، جوان ترین، کوتاه ترین و بلندترین بازیکنهای یورو ۲۰۱۶ پرداخته است. خبرگزاری ایسنا: سایت یوفا در گزارشی به معرفی پیرترین، جوان ... |
2 دقیقه پیش | عکس: ارزش تیم های حاضر در یورو 2016در جمع 24 تیم حاضر در یورو 2016، آلمان گران ترین و مجارستان ارزان ترین تیم ها هستند. وب سایت مشرق: در جمع 24 تیم حاضر در یورو 2016، آلمان گران ترین و مجارستان ارزان ترین تیم ... |
کریمی: فوتبال ما به خاک سیاه نشسته است
این مصاحبه بلافاصله بعد از حذف تلخ امید ایران مقابل ژاپن انجام شد و کریمی میگوید به علت ناراحتی شدیدش از این شکست هرحرفی که به زبان آورده حرف دل است.
امیدوارم ارابه مرگ از فوتبال ما بیرون برود
من ابتدا ضایعه درگذشت همایون بهزادی را به جامعه ورزش، خانواده فوتبال و خانواده محترمش تسلیت عرض میکنم. انشاءالله ارابه مرگ از فوتبال ما بیرون برود. آن روز هم گفتم مرگ فعلا در فوتبال افتاده. از پروردگار میخواهیم که اگر میشود به خانواده فوتبال که در این مدت بسیار داغ دیده عنایت کند.
فوتبال ما به خاک سیاه نشسته است
در مورد حذف تیم امید باید بگویم من اشکال را از خود فدراسیون میدانم. وزیر ورزش حتما باید در بحث انتخاباتی که در فدراسیون فوتبال اتفاق میافتد، دخالت کند. ما به خاک سیاه نشستهایم. من نمیخواهم بگویم کفاشیان بد بوده ولی به مراتب بدتر شده و نتوانسته کارایی لازم را داشته باشد. یعنی همین که کارایی ندارد و هم اینکه شجاعت این را ندارد که بیاید بگوید من نتوانستم و نمیتوانم و کنار بکشد و به همین دلایل وضعیت نابسامان شده و الان فوتبال ما در مسابقات باشگاهی از جام باشگاهها حذف میشود. در جام ملتها ناکام بودیم، تیم امیدمان دیشب حذف شد. وقتی کسی نمیتواند اینها را تغییر دهد طبق ضوابطی وزارت ورزش دخالت کند زیرا اینگونه کار پیش نمیرود.
کسانی که استحقاقش را دارند نامزد انتخاباتی شوند
در کل دنیا انتخابات در بهترین شکل به این حالت است که از همان بدو کار عدهای را بنا به دلایلی و منافع عمومی صلاحیتش را تشخیص نمیدهند. در فوتبال ما هم باید این بحث به نوعی باشد که از ابتدا کسانی که استحقاقش را دارند به عنوان نامزد انتخاباتی در انتخابات شرکت کنند و از همان روز اول نفری که شایسته است روی کار بیاید و اگر توانمندی انجام کاری را دارند در بستر کار قرار بگیرند.
روی خاکپور به عنوان شاگردم تعصب دارم
محمد خاکپور شاگرد من است و من نسبت به او تعصب دارم. ولی ما دقیقا همان کاری که در قبال امیر قلعهنویی و علی دایی کردیم برای خاکپور هم انجام دادیم؛ خب، در نهایت چه شد؟ ما مهرهسوزی کردیم. خاکپور بدون هیچ پشتوانهای آمد و هدایت تیم امید را در دست گرفت. او مربیای خوب، شایسته و آیندهدار است اما ما چکار کردیم؟ او را سوزاندیم و در اینجا مقصر خاکپور نیست و آن کسی که این کار را میکند باید جواب بدهد. شکست 3 بر صفر سنگین است و قطعا این شکست دلیل فنی هم دارد ولی در کنار آن دلایلی بسیار مهمتر نیز در پشت پرده وجود دارد.
دیواری کوتاهتر از خاکپور پیدا نکردهاند
حذف مقابل ژاپن دردناک بود مثلا ما در زمان امیر قلعهنویی در ضربات پنالتی حذف شدیم و این یعنی تا پای 50 درصد رفتیم ولی اینبار شکست 3 بر صفر در دقایق اضافه فوقالعاده سنگین بود. اینکه تنها خاکپور را مقصر بدانیم، درست نیست. هرکس پیکان انتقادات را سمت او میگیرد، خارج از قاعده است. دیوار کوتاهتر از خاکپور پیدا نکردهاند و حالا تمام تقصیرها را گردن او میاندازند پس تکلیف آنهایی که خاکپور را روی کار گذاشتند چه میشود؟
دوست دارم وزیر کابینه روحانی باشم ولی ...
من برای کسانی که خاکپور را به عنوان سرمربی تیم امید انتخاب کردند، یک مثال میزنم؛ ببینید این قضیه درست مثل این میماند که من هیچ چیز از وزارتخانه نمیدانم ولی من را به عنوان وزیر بهداری انتخاب کنند و من هم قبول کنم.
آن وقت قرص ممانعت از بارداری را به سرماخوردهها میدهم و آنتیبیوتیک را به کسانی میدهم که میخواهند وزن کم کنند. وقتی هیچ چیز نمیدانم فقط به خاطر اینکه وزیر خطابم کنند حاضرم این پست را قبول کنم. خیلی ممنون میشوم از آقای روحانی که احترام زیادی برای ایشان قائل هستم، من را به عنوان وزیرش انتخاب کند چون من از این موضوع بسیار خوشم میآید. کسی که عشق شهرت و شوق بلندپروازی دارد، مقصر نیست آن کسی که پروازش میدهد باید به فکر باشد. مثل این است که من فرق بین سنگ معدن و سیبزمینی را نمیدانم آن وقت وزیر صنایع شوم.
مسوولان فدراسیون باید جوابگو باشند
در قیاس با تیم بزرگسال کمترین توجه را به امید داشتیم در حالی که آینده فوتبال ما همین بچههای تیم امید هستند. در ضمن تیم امید برای گرفتن یارانش از تیم بزرگسال دچار مشکل شد و به صراحت گفتند به شما بازیکن نمیدهیم و فدراسیون هم از این موضوع حمایت کرد. در راس شکست تیم امید فدراسیون فوتبال قرار دارد. آنها صادقانه باید بگویند تیمهای ما در لیگ قهرمانان آسیا نتوانستند به جایی برسند، در جام ملتها هم نتوانستیم مقامی کسب کنیم و با توجه به امکاناتی که در اختیار تیم امید گذاشته شد بیشتر از این هم نمیتوان انتظار داشت.
بدنی کم آوردیم
تفاوتی با ژاپن به لحاظ فنی نداشتیم و وقتی که کار به وقت اضافه کشیده شد از لحاظ بدنی کم آوردیم و مطمئن باشید در جایی که بدن آن نیروی لازم را ندارد، آنجا آغاز اشتباهات است. گل اولی که خوردیم سانتری با فاصله بیش از 35 متر و ارتفاعی تقریبا مناسب بود. در مسابقه قبلی هم به شما قبل از بازی با چین گفتم ساختار دفاعی تیم امید مشکل دارد به همین دلیل اجازه سانتر کردن به حریف میدهند، گم کردن فوروارد توسط دفاع وسط و عدم هماهنگی برای خروج بین دفاع و گلر و دور خوردن و ادامه خوردن گل باعث شد که بازیکنان از شرایط خارج شوند.
خاکپور استرس داشت
در روزی که میتوانستیم توفیق داشته باشیم، ساختار دفاعی نامناسب به ما ضربه زد و در ضمن خستگی به بچهها اجازه این را نداد که خوب تصمیم بگیرند و هنوز در وقت اضافه اول بودیم که به بازیکنان استرس وارد شد و این موضوع کاملا در چهره آنها مشهود بود. چهره آقای خاکپور هم مضطرب بود و معلوم بود که استرس دارد به همین دلیل در ادامه نتوانست رهبری لازم را تا پایان وقت قانونی داشته باشد و این موضوع فراتر از تجربه خاکپور بود و تجربه ایشان پایین بود. اما همان ساختار دفاعی که در موردش صحبت کردم وضعف توان بدنی عامل اصلی حذف ما بود.
پشت سرمربی تیم امید قایم نشوید
بحثهایی که در مورد حذف تیم امید مطرح کردم، درست بود اما دلیل اصلی حذف و بحث اصلی در مورد مسوولیت فدراسیون فوتبال و اینکه آنها باید مسئولیتپذیر باشند و آنها نباید برگردند بگویند ما که گفته بودیم اینگونه میشود. ما که آن روز گفتیم فلان اتفاق میافتد. الان وقت که و چه کردن نیست. الان باید از کسی که مسئول انتخاب خاکپور است توضیح بخواهند. خاکپور تنها نیست ولی باید در کمال شجاعت کنار برود تا کسی پشت سرش قایم نشود. کسانی که پشت سر خاکپور پنهان شدهاند باید بیرون بیایند و آقای وزیر باید در کمال شجاعت در این بحث دخالت کند.
این باخت تقصیر همایون بهزادی است
وقت این است که الان دکتر گودرزی دخالت کند. اینکه ما 3 بر صفر مقابل ژاپن ببازیم، فاجعه است. ما رفتیم آنجا و جلوی قطر باختیم، درست است که سوریه را بردیم من قبول دارم. اما شما نگاه کنید جلوی قطری که محلی از اعراب ندارد، 2 ـ 1 نتیجه را واگذار میکنیم و این کل درد بود. بازی با ژاپن هم که داستانش جداست، برای من که نشستم و بازی را دیدم واقعا تلخ بود. 40 سال گذشته و ما باز هم به المپیک نرفتیم، اطمینان داشته باشید هیچ درسی نخواهیم گرفت و 4 سال آینده هم خاکپور نوعی را پیدا میکنیم و تقصیرات را گردن او بیاندازیم همانطور که وقتی از جام ملتها اوت شدیم تقصیرات را گردن یکی انداختیم. هنگامی که تیمهای ما از لیگ قهرمانان آسیا اوت شدند یک مظلومی را گیر آوردیم و همه چیز را گردن او انداختیم تا زمانی که همایون خان بهزادی خدابیامرز زنده بود، سرمنشا خدمات زیادی بود تا زمانی که فوتبال بازی میکرد ما را سرافرازمان کرد و بعدش هم خدمات زیادی برای کمیته پیشکسوتان انجام داد. الان هم میتوانیم باخت را گردن همایونخان بیاندازیم تا خدماتش ادامه داشته باشد!
حرفهای من از روی دل بود
من این حرفها را نیم ساعت بعد از بازی انجام دادم و تحت تاثیر نتیجه بازی هستم و نمیتوانم ناراحتیام را کتمان کنم و صحبتهایی که انجام دادم از روی دلم بود و با طمانینه و اینکه بخواهم 2 طرف را نگه دارم، نیست و در واقع این جلسه من دلی بود و کسانی که اهل دل هستند، میتوانند این حرفها را از من قبول کنند.
داییها و قلعهنوییها رفتند کسانی که گاف دادند هنوز هم هستند
وقتی از کریمی سوال شد آیا تیم امید با یک کادرفنی دیگر میتوانست به المپیک صعود کند یا خیر پاسخ داد: ساختار فوتبال ما مشکل دارد و به صراحت میگویم خاکپور هیچ جا امتحان پس نداده بود همانطور که علی منصوریان درس پس نداده بود و اگر الان از خود منصوریان بپرسید دیدگاهش با 4 سال پیش بسیار فرق کرده و آبدیده شده است. منصوریان، خاکپور، دایی و قلعهنویی رفتند اما کسانی که این گافها را دادند و اینها را سوزاندند، هنوز هستند و کبریت و گالن 4لیتری بنزین در دستشان است و مهرهسوزی میکنند.
اخبار ورزشی - ورزش سه
ویدیو مرتبط :
آهنگ خاک سیاه از حسن کریمی
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
انتصاب های غیر مسؤولانه و ریاست مدیران بی تجریه / گردشگری ایران به خاک سیاه نشسته است
صنعت گردشگری ایران ، اگر به درستی مدیریت شود ، حتی با همین محدودیت های موجود برای توریست های خارجی ، می تواند منشأ درآمد ارزی مهمی برای کشور باشد. با این حال از وقتی که دولت نهم بر سر کار آمد حوزه گردشگری کشور رو به زوال و رخوت رفته و تورهای ورودی به کشور - به جز عراقی ها و افغانی ها - روند نزولی به خود گرفته اند.
یکی از مهم ترین علل شکل گیری این اوضاع نابسامان این بوده است که از همان بدو امر کسانی در رأس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری نشستند که اساساً این کاره نبودند ، نه تحصیلاتی درباره گردشگری داشتند ، نه تجربه ای و نه حتی علاقه ای به این کار.
اولین رئیس گردشگری در دولت احمدی نژاد ، یار غار رئیس جمهور بود: اسفندیار رحیم مشایی. او در حالی ریاست گردشگری کشور را به عهده گرفت که تا قبل از روی کار آمدن احمدی نژاد ، حتی یک بار هم به خارج نرفته بود و حتی یک روز هم در مجموعه سازمان مسوولیت قبلی نداشت! مشایی در طول ریاستش بر میراث و گردشگری به جای تمرکز بر مأموریت های ذاتی این پست مهم ، به نظریه پردازی های فیلسوفانه و آسمان و ریسمان بافتن های جنجالی پرداخت و در همان حال بقایی را که او هم مانند خودش سررشته ای در گردشگری نداشت به سمت معاون گردشگری سازمان برگزید و در دولت دهم نیز جای خود را به او داد.
بقایی هم مانند مشایی رویکردهای سیاسی داشت و آنقدر حاشیه ساز بود که نهایتاً او هم کنار رفت و جوان بی تجربه دیگری به نام روح الله احمد زاده کرمانی که قبلاً رئیس دانشکده خبر بود و سپس یک شبه استاندار فارس شد و با کارنامه ای جنجالی و ناموفق آنجا را ترک کرد بر مسند سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور نشست.
دولت احمد زاده کرمانی در سازمان گردشگری مستعجل بود و همین دوران کوتاه نیز به جای آن که صرف حل مشکلات بر زمین مانده این حوزه شود ، مصروف عزل و نصب هایی شد که تا روزهای آخر نیز ادامه داشت و نهایتاً به استعفای او انجامید و الان چند روزی است که سیدحسن موسوی به جای او نشسته و باید دید رئیس جدید چه خواهد کرد؟
اگر مسوولی اندکی از سرمایه عمومی کشور را مورد سوء استفاده قرار دهد و مثلاً اختلاس کند ، قاعدتاً باید مورد محاکمه قرار گیرد ولی چگونه است که بی ربط ترین اشخاص به ریاست یکی از مهم ترین سازمان های کشور منصوب می شوند و گردشگری مملکت را ذلیل می کنند و میلیون ها و ای بسا میلیاردها دلار پولی که در حالت متعارف می شد نصیب کشور شود را بر باد می دهند و صدای اعتراض کسی هم بلند نمی شود؟!
مگر امام صادق علیه السلام نفرموده اند که "ملعون است کسی که عهده دار سمتی شود در حالی که بهتر از او وجود دارد؟" آیا در سازمان میراث فرهنگی و گردشگری با آن همه کارشناس تحصیلکرده و نیروی مجرب و کارآزموده که خاک صحنه خورده اند و عمرشان را در این عرصه سپری کرده اند هیچ کس برای اداره امور این سازمان وجود نداشت که آقایان دوستان جوان و بی تجربه شان را بر مسندهای ریاست و معاونت آن نشاندند؟ گو این که این سازمان مغازه شخصی شان است و هر ک هرا بخواهند می توانند در انجا استخدام کنند!
جالب این جاست که در احکام صادره آقایان ، همواره این عبارت وجود دارد که "نظر به سوابق ،تعهد و تجربیات ارزشمند جنابعالی..." و این در حالی است که اگر کسی بپرسد "کدام سوابق و تجربیات؟" ، پاسخی وجود نخواهد داشت و قطعاً کسی که بدون تخصص در زمینه ای ، مسوولیت آن را بپذیرد تعهد هم ندارد.
نتیجه هم این می شود که الان ناله آن دسته از آژانس های گردشگری که توریست به کشور می آوردند به آسمان بلند شده و هتل ها از ظرفیت های خالی می نالند و هزاران نفری که از رهگذر ورود تورهای خارجی به کشور ارتزاق می کردند به مشکل برخورده اند و در مجموع گردشگردی ایران به خاک سیاه نشسته است و این در حالی است که رقبای ایران چون اسب راهوار می تازند و ما اندر خم یک کوچه مانده ایم و حسرت مدیریت های برتر دیگران را می خوریم.
آیا این سرمایه سوزی نیست و آیا کسانی که بدون داشتن تخصص لازم در این عرصه ها وارد شده و برای خود لباس ریاست و معاونت بریده و دوخته اند مشمول آن روایت امام صادق علیه السلام نیستند؟!.../عصرایران