ورزشی


2 دقیقه پیش

پیرترین و جوان ترین بازیکن یورو 2016

سایت یوفا در گزارشی به معرفی پیرترین، جوان ترین، کوتاه ترین و بلندترین بازیکن‌های یورو ۲۰۱۶ پرداخته است. خبرگزاری ایسنا: سایت یوفا در گزارشی به معرفی پیرترین، جوان ...
2 دقیقه پیش

عکس: ارزش تیم های حاضر در یورو 2016

در جمع 24 تیم حاضر در یورو 2016، آلمان گران ترین و مجارستان ارزان ترین تیم ها هستند. وب سایت مشرق: در جمع 24 تیم حاضر در یورو 2016، آلمان گران ترین و مجارستان ارزان ترین تیم ...

چرا پرسپــولیسی‌ها «مربی» نمی‌شوند؟


در میان هم‌نسلان علی دایی که آنها را جزو پرسپولیسی‌های قدیمی دسته‌بندی می‌کنیم، فقط خود علی دایی دوست دارد مربی فوتبال باشد آن‌هم بنا به اصرار و علاقه خودش.

خبر ورزشی: در میان هم‌نسلان علی دایی که آنها را جزو پرسپولیسی‌های قدیمی دسته‌بندی می‌کنیم، فقط خود علی دایی دوست دارد مربی فوتبال باشد آن‌هم بنا به اصرار و علاقه خودش.

به عبارت بهتر شكست‌های دایی در عرصه مربیگری اگر برای هر ‌فرد دیگری اتفاق می‌افتاد، او را برای همیشه از این مسئله متنفر می‌كرد اما دایی دوست دارد تحت هر شرایطی یك مربی باقی بماند! پرسپولیس منهای دایی از نسل 98، مردان محبوب دیگری را در مربیگری ندارد. پس از دایی، افشین پیروانی نیز وارد این عرصه شد اما بعدها فهمیدیم كه مایه‌های مربیگری پیروانی بیشتر از دایی نیست و روی او حساب چندانی نمی‌شود باز كرد.

دایی باز هم در این مقوله تنها بود. یكه‌تاز نبود اما تنها بود. پس از دایی، كریم باقری و مهدی مهدوی‌كیا فوتبال را كنار گذاشتند. تكلیف اولی از روز اول اما مشخص بود. باقری هیچ وقت ادعای مربیگری نداشت و حضورش در كنار مردانی مانند دایی با اكراه بود. او دیگر به پول فوتبال نیاز ندارد و به موازات این بی‌نیازی، انگیزه‌ای هم برای حضور در فوتبال ندارد.

روزگاری امثال باقری از این راه نان درمی‌آوردند اما امروز، شرایط متفاوتی پیدا كرده‌اند. مهدوی‌كیا اما وقتی فوتبال را كنار گذاشت رگه‌هایی از علاقه را به حضور در تیم‌های پایه نشان داد. با این همه حضور مهدوی‌كیا در تیم‌های نوجوانان و جوانان آنقدر كمرنگ بود كه كمتر كسی به این نتیجه رسیدکه او بعدها سرمربی بزرگی خواهد شد. مهدوی‌كیا نه انگیزه وحید هاشمیان را دارد كه در آلمان كلاس‌های حرفه‌ای مربیگری را سپری می‌كند و نه در فوتبال ایران آثاری از علاقه و پشتكار از او مشاهده می‌شود. پس از مهدوی‌كیا و باقری، مربی درنیامد تا نوبت به علی كریمی برسد. كریمی از همه آنها باانگیزه‌تر نشان می‌داد چراكه وقتی از فوتبال خداحافظی كرد، ناگهان سر از تیم ‌ملی درآورد.

برای خیلی‌ها عجیب بود كه كریمی چطور به خودش زحمت داده تا عرصه مربیگری را تجربه كند. او در ابتدا بسیار پرانگیزه و باطراوت نشان می‌داد و بازی‌های لیگ را با ولع زیر نظر می‌گرفت اما در آستانه سفر تیم ‌ملی به استرالیا ناگهان از اردوی تیم ‌ملی رفت تا آخرین بازیكن پرسپولیسی‌ای كه بعد از دایی شانس سرمربیگری در فوتبال داشت، قید مربیگری را بزند.


ویدیو مرتبط :
تقلب مربی مصری از روی دست مربی ایران !! پاارا المپیک 2012

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

نام مربی تیم ملی در لیست دلال های هلندی



 

 

 

 

 

«دی کارمو»؛ این نام ذهن مرا سوق می دهد به بازار پرنده فروش های خیابان مولوی. به آن روزها که سنم از سیزده چهارده سال فراتر نمی رفت و هر پنجشنبه یک گنجشک رنگ شده به جای جوجه قناری می خریدم و به صبح نرسیده، توی ظرف آب می افتاد و رنگ اش می پرید تا حقیقت بر ملا شود.

دی کارمو؛ این اسم باز هم بازار پرنده فروش ها را در ذهنم تداعی می کند البته نه فقط به خاطر جوجه گنجشک های رنگ شده ای که جای قناری قالب می کردند. روز شنبه خبری خنده دار که عمق فاجعه را نشان می داد در صفحات روزنامه ها چاپ شد: «دی کارمو در برزیل مغازه پرنده فروشی باز کرد! »

اگرچه داریوش مصطفوی در مصاحبه ای برای توجیه این خرید اعجاب انگیز گفت: «در دوران مدیریتم دو اشتباه بزرگ مرتکب شدم، یکی آوردن قطبی بود و دیگری خرید دی کارمو» اما این حرف ها هرگز مرهمی نمی شود برای ما که احساس می کنیم به جای قناری، جوجه گنجشک رنگ شده را به ما قالب کرده اند؛ اگر یک بار در بازار پرنده فروش ها چنین بلایی سرتان آمده باشد، خیلی خوب درک می کنید که این کلاهبرداری بزرگ چقدر عذاب آور است؛ البته این تنها مورد استثنایی فوتبال ایران نیست که پیش از این هم دلال ها از ساده لوحی- یا شاید خوشبینی ما- سؤ استفاده و بازیکنان و مربیان درجه چندم را به فوتبالمان قالب کرده اند که بسی جای تأسف دارد.

اینها در واقع مقدمه ای برای باز کردن بحثی تازه است که باید خیلی زودتر از اینها مطرح می شد؛ یادمان می آید که افشین قطبی در زمان مصطفوی، از برزیل یک دستیار به ایران آورد که مارکو نام داشت. این مربی اواسط فصل رفت و علاوه بر ماجراهای دستمزد بالایش که نقل رسانه ها بود، داستان دی کارمو را هم به او ربط می دادند. همان روزها تعدادی از خبرنگاران در تمرین پرسپولیس مارکو را به دلالی متهم کردند که واکنش افشین قطبی بسیار عجیب بود و گفت کاری که شما انجام می دهید، حیوان با حیوان انجام نمی دهد.

این بحث ها از آن روز پیرامون قطبی وجود داشت و حتی زمانی که او هدایت تیم ملی را بر عهده گرفت، شکل دیگری به خود گرفت و این بار انگشت انتقادها «بیوتر» دستیار هلندی قطبی را نشان می داد.

با گذشت زمان این مباحث به دست فراموشی سپرده شد تا دوباره از سوی کمیته فنی بحث دستیار ایرانی مطرح شد و تعدادی از اعضای کمیته فنی نسبت به این مسأله واکنش نشان دادند و در محافل دوستانه به بیوتر اشاره کردند که صلاحیت نشستن روی نیمکت تیم ملی را ندارد.

آنها معتقدند که بیوتر در حوزه نقل و انتقالات فعال است و چنین فردی نمی تواند به عنوان مربی روی نیمکت تیم ملی بنشیند. وقتی به کارنامه بیوتر در اینترنت مراجعه می کنیم، تا حدود زیادی این مسأله تایید می شود.

نام بیوتر ( Piet Buter ) در لیست ایجنت هایی قرار دارد که از کشور هلند رجیستر شده اند. سایت اسپورت ترانسفر در بخش ایجنت لیست خود نام بیوتر را هم قرار داده که همین مسأله تایید می کند این مربی هلندی در حوزه نقل و انتقال بازیکن فعالیت داشته که نامش در این سایت معتبر وجود دارد.

از سوی دیگر سایت ترانسفر مارکت هم نام بیوتر را در میان ایجنت های فعال قرار داده که باز هم به نوعی تایید کننده این مسأله است.

وقتی نام بیوتر را در دانشنامه ویکی پدیا جست و جو می کنیم، توضیحات جالبی در مورد این مربی یافت می شود. مراجعه به ویکی پدیا و البته انتخاب زبان هلندی، این توضیحات را در مورد بیوتر به ما می دهد: «اخبار منفی در مورد ارتباط نزدیک بیوتر با شرکت گرانداستند منتشر شده که او هم از ارتباط با این شرکت سود برده. در زمانی بیوتر که مدیر فنی تیم اوترخت هلند بود، ۳ بازیکن به نام های لوسیان سن مارتین، اریک پیترز و میشل ورم از طریق شرکت گرانداستند به این تیم آورده شدند اما باشگاه اخبار منفی و ارتباط آنها با بیوتر را تکذیب کرد و مدیر اوترخت هم گفت، ما این بازیکنان را پیش از آنکه بیوتر را به خدمت بگیریم استخدام کرده بودیم! »

به هر حال این شائبه ها همچنان پیرامون همراهان قطبی وجود دارد و به نظر می رسد که یکی از مشکلات کمیته فنی با سرمربی تیم ملی، مسأله دستیار هلندی است و به همین خاطر آنها تاکید می کنند که قطبی از دستیار ایرانی استفاده کند؛ چیزی که قطبی تا الان به آن تن نداده است. به هر حال امیدواریم در مورد بیوتر، داستان رنگ کردن گنجشک و فروش آن به جای قناری اتفاق نیفتاده باشد تا این بار ذهنمان به سمت بازارپرنده فروشها سوق پیدا نکند.