ورزشی
2 دقیقه پیش | پیرترین و جوان ترین بازیکن یورو 2016سایت یوفا در گزارشی به معرفی پیرترین، جوان ترین، کوتاه ترین و بلندترین بازیکنهای یورو ۲۰۱۶ پرداخته است. خبرگزاری ایسنا: سایت یوفا در گزارشی به معرفی پیرترین، جوان ... |
2 دقیقه پیش | عکس: ارزش تیم های حاضر در یورو 2016در جمع 24 تیم حاضر در یورو 2016، آلمان گران ترین و مجارستان ارزان ترین تیم ها هستند. وب سایت مشرق: در جمع 24 تیم حاضر در یورو 2016، آلمان گران ترین و مجارستان ارزان ترین تیم ... |
چرا فوتبال برای مفسدان اقتصادی جذاب است؟
به گزارش مجله مهر ورزش فوتبال برخوردار از جوانب جوانمردانه و تلاش در زمینه های مثبت است؛ امااین ورزش در برخی زمینه ها تبدیل به یک محمل مناسب برای تبهکارانی شده است که قصد ارتکاب پول شویی را دارند.
یک تحقیق جدید نشان میدهد گروههای تبهکار و باندهای جنایتکار، سالیانه ۱۴۰ میلیارد دلار پول حاصل از جنایات خود را در شرط بندیهای فوتبال و دیگر ورزشها وارد میکنند و بدین ترتیب پول شوییهای گستردهای را رقم میزنند.
این گزارش که توسط مرکز بینالمللی امنیت در ورزش، مستقر در قطر و همچنین بنیاد پاریس پنتون از دانشگاه سوربون تهیه شده و آسوشیتدپرس آن را مخابره کرده، نشان میدهد که گروههای تبهکار و گانگستر با وارد کردن ۱۴۰ میلیارد دلار در ورزش، با استفاده از مسابقات شرط بندی، فساد و تبانی، پولهای خود را میشویند. این مرکز اعلام کرده صدها و شاید هزاران تبانی در مسابقات ورزشی که هیچگاه کشف نمیشوند، فقط در سال گذشته در سراسر جهان رخ داده اند.
کریس التون از مدیران مرکز امنیت ورزش و همچنین رئیس سابق دایره امنیتی فیفا در مورد این گزارش گفته است: گروههای تبهکاری در حال نابودی روح و اصالت ورزش هستند؛ ما باید ورزش را از خیابانها و از دستان گروههای جنایتکار رهانیده و به سوی استادیومها و مراکز ورزشی بازگردانیم.
انگلستان
سایت با انتشار گزارشی در رابطه با فساد در فوتبال انگلستان«antifraudnetwork» نوشت : اگرچه سرمایه های زیادی در این سال ها وارد باشگاه های فوتبال در انگلستان شده، اما تعداد باشگاه های مقروض سال به سال افزایش داشته است. شرایط رکود اقتصادی حاکم بر اروپا در سال های اخیر نیز مزید بر علت شده و باشگاه های بدهی زده را تبدیل به جایگاه های سرمایه گذاری معیوب و ناموفق کرده است.
با این حال حامیان متمولی که اغلب خارجی اند، تمایل به سرمایه گذاری در باشگاه های فوتبال انگلیسی دارند. این قبیل سرمایه گذاری ها همواره روشی جذاب برای آن دسته از تبهکارانی بوده است که قصد دارند پول های به دست آمده از طریق فعالیت های قانونی را بشویند و رد جرم هایشان را پاک کنند.
بعلاوه، نجات یک باشگاه بدهی زده از ورشکستی، می تواند نوعی جایگاه اجتماعی برای این افراد به دنبال داشته باشد. مثال بارزی برای این موضوع کورتیس وارن است؛ فردی که به علت قاچاق مواد مخدر هدف شماره یک اینترپل بود. قاچاق مواد پول هنگفتی را برای وارن به ارمغان آورد، تا جایی که وی در لیست ثروتمندترین مردهای انگلیسی قرار گرفت. او بوسیله همین سرمایه، یک باشگاه فوتبال سطح پایین را خرید تا به این وسیله مبادرت به پول شویی کند.
از این نظر که در انگلستان، خرید یک باشگاه راحت تر از کشورهای دیگر اروپایی است، اینگونه فعالیت های مجرمانه در این کشور زیادتر مشاهده می شود. مهم ترین دلیل این امر آن است که فوتبال جزیره از یک عدم شفافیت جدی رنج می برد. اکثر مالکین تیم های لیگ برتر انگلیس، کمپانی هایی هستند که بطور مخفیانه ثبت شده اند و دارای پناهگاه های مالیاتی اند. از این نظر، بسیار سخت است که بدانید چه اشخاصی با چه منابع درآمدی مالک یک باشگاه هستند. کمیته انتخابی مجلس عوام انگلیس در گزارشی اعلام کرد که باشگاه های این کشور به دلیل مالکیت توسط اشخاص پولدار و عدم وجود قوانین کار، به شدت در معرض ارتکاب پول شویی قرار دارند.
فوتبال
استراتژی کنونی برای مقابله با فساد و تقلب در فوتبال انگلیس به این صورت است که اشخاص بر اساس ضوابط و معیارهایی مورد بررسی قرار می گیرند. این آزمون مانند غربال گری قبل از استخدام است و قصد دارد شفافیت و قانون گرایی را در تجارت فوتبالی این کشور بالا ببرد. اگرچه انتقاداتی نیز به این استراتژی وارد بوده است؛ انجمن حامیان فوتبال در انگلیس معتقد است که این رویه به طور کامل ناکارآمد است، برای مثال، رابرت موگابه می تواند از سد این قانون گذشته و صاحب باشگاه شود اما فردی مثل نلسون ماندلا که سابقه زندان رفتن توسط رژیم آپارتاید را دارد، در این تست رد می شود. قانون مذکور به هر فردی که دارای هر گونه سابقه کیفری در هر نقطه از جهان باشد، اجازه تملک باشگاه و مدیریت آن را نمی دهد.
نقص دیگر قانون مذکور این است که مقدار زیادی کلاه برداری و فساد گزارش نشده در انگلیس وجود دارد و ممکن است یک فرد خلافکار، بدون داشتن سابقه کیفری، بتواند براحتی تست غربال گری را دور زده و مالک یک باشگاه شود. یکی از مالکان قبلی باشگاه پورتموث به نام «ولادیمیر آنتونوف»، توانسته بود در تست غربال گری نمره قبولی بگیرد.
با این وجود، به علت اتهاماتی که در مورد همکاری آنتونوف با مافیای روسیه مطرح بود، اداره تنظیم کننده سرویس های مالی انگلستان اجازه هرگونه تجارت مالی را از او سلب کرده بود. «تاکسین شیناواترا» فرد دیگری بود که توانست تست مذکور را با موفقیت پشت سر گذاشته و مالک باشگاه منچسترسیتی شود. آقای شیناواترا از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۶ نخست وزیر تایلند بود و سپس بوسیله یک کودتای نظامی برکنار شد.
وی متهم به فساد سازمان یافته و نقض حقوق شد و ۸۰۰ میلیون پوند دارایی اش در بانک های تایلندی بلوکه شد. علی رغم تمامی این قضایا، هیات مدیره باشگاه منچسترسیتی و اتحادیه لیگ برتر انگلیس در مورد صلاحیت شیناواترا برای تصدی باشگاه ابراز تردید نکردند و وی کار خود را ادامه داد. او همچنین به دلیل نداشتن سابقه کیفری، از تست غربالگری نیز به سلامت گذشت و در نهایت این باشگاه را به یک گروه اماراتی فروخت و ۲۰ میلیون پوند سود کرد.
کلمبیا
سایت (colombiareports.co) نوشت: مدتی پیش اخباری منتشر شد که ممکن است یک باشگاه فوتبال کلمبیایی به نام بوگوتا، از دو عنوان قهرمانی که در اواخر دهه ۸۰ میلادی به دست آورده، چشم پوشی کرده و آن ها را از سوابق اش حذف کند. این موضوع به این علت بوده که در زمان کسب این عنوان ها، این باشگاه توسط افرادی تبهکار تملک و اداره می شده است. در آن زمان، فردی به نام «گونزالو رودریگز» گاچا با نام مستعار «مکزیکی» مالک باشگاه بوگوتا بوده که این فرد ملقب به «پادشاه قاچاق مواد مخدر» بوده است. این تصمیم باشگاه بوگوتا موافقت ها و مخالفت های بسیاری را برانگیخته؛ سوال مهمی که مطرح شده این است که چرا بقیه باشگاه ها اقدام مشابهی را انجام نمی دهند؟
فوتبال باشگاهی در کلمبیا از اواخر دهه ۷۰ میلادی همواره با دخالت کانگسترها، آدم ربایی، فساد، پول شویی و حتی قتل عجین بوده است. بدنام ترین قاچاقچی کلمبیایی به نام «پابلو اسکوبار» در مدیریت باشگاه ناسیونال که در سال ۱۹۸۹ قهرمان جام لیبرتادورس شد، دخیل بوده و با این باشگاه همکاری داشته است. برادران «رودریگز» (به نام های گیلبرتو و میگوئل) نیز که صاحب کارتل قاچاق «کالی» بودند، بیش از ۱۵ سال سهام دار باشگاه «امریکا دی کالی» بوده اند. باشگاه های «دیپورتیوو پریرا» و «ایندیپندنته سانتافه» نیز مدتی در قبضه افراد تبهکار بوده اند.
در سال ۱۹۸۹ بود که یک داور کلمبیایی به نام «آلوارو اورتگا» پس از قضاوت در یک مسابقه به قتل رسید. پس از مسابقه، فردی ناشناس به وی تلفن زد و گفت قضاوت این داور باعث شده وی مبالغ زیادی پول را از دست بدهد؛ تماسی که به قتل این داور منجر شد. اما شاید دردناک ترین واقعه فوتبالی در این کشور، مربوط به قتل مدافع فوتبال کلمبیایی به نام «آندرس اسکوبار» بود. وی پس از جام جهانی ۱۹۹۴ در مقابل یک باشگاه شبانه به ضرب گلوله کشته شد. عموم مردم کلمبیا بر این باورند که این قتل به دلیل ضرر و زیان های ناشی از قماربازی بر سر مسابقات جام جهانی بوده است. ارتباط بین میلیونرهای مجرم و باشگاه های فوتبال، باعث شده بسیاری از عناوین کسب شده توسط باشگاه ها زیر سوال رود و خشونت و فسادهای سازمان یافته را به مدت بیش از سه دهه وارد ورزش فوتبال در کلمبیا کند.
آمریکای مرکزی
سایت «نگاهی به جرایم سازمان یافته در قاره آمریکا» نوشت: در کشورهای آمریکای مرکزی چون گواتمالا، السالوادور و هندوراس، گروه های تبهکاری با خریدن باشگاه های محلی فوتبال می کوشند تا مبادرت به پول شویی، فرار مالیاتی و کسب وجهه سیاسی و اجتماعی مناسب برای خود کنند.
برای مثال، تیم فوتبال «هردیا جگوار» در استان پتن گواتمالا بوسیله خانواده بدنام «مندوزا» تملک شده و هدایت می شود. این خانواده ثروت خود را از طریق قاچاق مواد مخدر و فساد اداری بدست آورده است.
در السالوادور، باشگاه «ایزیدرو متاپان» که ۸ عنوان را در ۷ سال گذشته بدست آورده است، در تملک فردی به نام «ویلفردو گوئرا اومانا» است. وی شریکی به نام «آدان سالازار» با نام مستعار «چیپه دیابلو» دارد که رئیس کارتل قاچاق تکسیس است.
در هندوراس نیز باشگاه «رئال سوسیداد توکوآ» از استان کولون، در تملک خانواده «ریورا مارادیاگا» است که به نام «کچیروس» نیز شناخته می شوند. مسئولان هندوراسی و آمریکایی می گویند این خانواده از قدرتمندترین گروه های تبهکاری در هندوراس اند و کوکائین و سایر مواد غیر قانونی را با همکاری گروه های مکزیکی قاچاق می کنند.
باشگاههایی که توسط تبهکاران اداره می شود
امانوئل مِدِیروس، مدیر اجرایی سابق لیگ های فوتبال حرفه ای اروپا چندی پیش در سخنرانی خود گفت: «یک باشگاه حرفه ای در اروپا توسط افراد مجرم و تبهکار اداره می شود. من قصد ندارم که نامی از باشگاه یا کشور خاصی ببرم زیرا عقیده دارم به کمک رسانه ها، راه های بهتری جهت پیگیری و برخورد با این اتفاق وجود دارد و با نام بردن در سخنرانی مشکلی حل نمی شود. ما با مسئولان مربوطه در تماس خواهیم بود تا بتوانیم قضیه را پیگیری کنیم؛ هم اکنون مطلعم که پلیس مشغول انجام بررسی هایی در خصوص این باشگاه است که من نمی توانم جزئیات آن را فاش کنم.«
اوکراین
چندی پیش سایت (reportingproject.net) خبر داد که مالکان و مدیران ارشد دو باشگاه اوکراینی به شبکه های خرابکاری و تبهکاری که در زمینه ضرب و جرح، قتل و تملک غیر قانونی اسلحه فعالیت دارند، وصل هستند. نام این دو باشگاه «کریمه» و «ترنس کارپثیا» است.
ایتالیا
«ماسیمو سلینو»، یک مالک باشگاه های فوتبال که اصلیتی ایتالیایی دارد، بارها با عناوین مجرمانه روبرو و بازداشت شده است. او در گذشته تملک باشگاه کالیاری ایتالیا را در اختیار داشت و اکنون سهام دار عمده باشگاه لیدز یونایتد انگلستان است. سلینو در سال ۲۰۱۳ به علت اقدام برای اختلاس، جعل اسناد و ارائه اطلاعات نادرست در جریان ساختن استادیوم آرنا بازداشت شد و دو هفته را پشت میله ها گذراند. در حکم بازداشت سلینو آمده است «وی فردی با گرایشات جنایی مشخص است و می تواند هر خلافی و فریبی را برای رسیدن به اهداف اش انجام دهد.» سلینو همچنین دارای دو سابقه کیفری در سال های ۱۹۹۶ و ۲۰۰۱ نیز هست که اولی مربوط به فریب دادن وزارت کشاورزی ایتالیا و به جیب زدن مبلغ ۷.۵ میلیون پوند و دومی مربوط به انجام حسابداری کاذب و جعلی در زمانی است که مالک باشگاه کالیاری ایتالیا بود.
این موارد تنها گوشه ای از دخالت افراد بدنام و تبهکار در زمینه مالکیت و مدیریت باشگاه های فوتبال جهان بودند و مسلما دایره این قضایا به همین جا محدود و ختم نخواهد شد.
اخبار ورزشی - مجله مهر
ویدیو مرتبط :
با مفسدان اقتصادی مبارزه کنند ........
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
حجت الاسلام دعاگو: من كروبی نیستم كه با دو كلمه كنارم بزنم/چرا از برخی مفسدان اقتصادی دفاع می کنید؟
اماده ام که با احمدی نژاد مناظره کنم؛
حجت الاسلام دعاگو: من كروبی نیستم كه با دو كلمه كنارم بزنم/چرا از برخی مفسدان اقتصادی دفاع می کنید؟
امام جمعه شمیرانات گفت: معیار من برای سنجش اصولگرایی و اصلاحطلبی افراد در حوزه ملی میثاق ملی و در حوزه دین علاوه بر میثاق ملی، اسلام، خط امام و رهبری و وحدت و امنیت ملی است.
حجتالاسلام والمسلمین محسن دعاگو در ارزیابی از فضای سیاسی كشور گفت: فضای سیاسی كشور آرام است همراه با نگرانی؛ علت نگرانی هم ناآگاهی سیاستمداران از آینده جریانهای سیاسی و انتخابات پیشرو است. افكار عمومی از سرنوشت جریانهای موسوم به اصولگرا و موسوم به اصلاحطلب خبر چندانی ندارند.
وی در توضیح استفاده از كلمه "موسوم" قبل از عنوانهای اصولگرایی و اصلاحطلبی اظهار كرد: به این خاطر میگویم "موسوم به اصلاحطلبی" و "موسوم به اصولگرایی" چرا كه در بین هر دو جریان كسانی هستند كه واقعا اصلاحطلب و اصولگرایند و كسانی نیز در هر دو جریان كه مدعی اصولگراییاند ولی هیچ اندازهای از اصولگرایی در اندیشه و دلشان نیست و كسانی مدعی اصلاحطلبیاند اما هیچ اندازهای از اصلاحطلبی در جان و اندیشه آنان نیست.
دعاگو ادامه داد: سه موضوع برای افكار عمومی جامعه نگران كننده است، یكی وضعیت جریان اصولگرایی است، دیگر وضعیت جریان اصلاحطلب و سومی نیز جریان فتنه جدید است كه كسی نمیداند كه طراحان آن با مردم و رهبری همراه میشوند یا زاویه میگیرند و مواضعشان در انتخابات نیز نامعلوم است.
وی با بیان اینكه " آرمهایی كه یك جریان سیاسی یا تشكل ویژهای را معین میكند ارزشی نمیدانم" افزود: در مقیاس ملی اگر بخواهیم تعریف كنیم كسانی كه به قانون اساسی، نظام جمهوری اسلامی و منافع ملی وفادارند هر عقیدهای كه داشته باشند هم میتوان گفت اصولگرایند و هم اصلاحطلب، در حوزه ارزشهای اعتقادی نیز كسانی كه به اسلام، نظام جمهوری اسلامی، قانون اساسی، منافع ملی و خط امام و رهبری معتقد و پایبندند هم چه اصولگرا و چه اصلاحطلب عنوان شوند درست است.
نامها و عناوین هیچ ارزشی به جریانهای سیاسی نمیدهد
وی خاطرنشان كرد: نامها و عناوین هیچ ارزشی به جریانهای سیاسی نمیدهد بلكه این پایبندی به ارزشهاست كه عیار آنها را تعیین میكند. معیار من برای سنجش اصولگرایی و اصلاحطلبی افراد در حوزه ملی میثاق ملی و در حوزه دین علاوه بر میثاق ملی، اسلام، خط امام و رهبری و وحدت و امنیت ملی است و كسانی كه به اینها پایبند باشند هم اصولگرا هستند و هم اصلاحطلب و میشود آنها را اصولگرایان اصلاحطلب یا اصلاحطلبان اصولگرا نامید.
وی تصریح كرد: به جریانهای سیاسی كه از هم جدا شوند اعتقادی ندارم؛ برای كار سیاسی خوب است اما این موضوع به این معنا نیست كه جریان اصولگرایی ضد جریان اصلاحطلبی باشد و یا بالعكس، اصلا اینطور نیست.
مقابل اصولگرایی و اصلاحطلبی نیستم
امام جمعه شمیرانات در پاسخ به اینكه آیا این مطلب كه به عنوان چهره اصولگرا شناخته میشود را میپذیرد یا نه؟ گفت: اینكه عضو جریان سیاسی اصولگرا به این عنوان كه در مقابل جریان اصلاحطلبی باشم، نه نیستم. من در مقابل اصلاحطلبی نیستم، مقابل اصولگرایی هم نیستم، من اصولگرایی هستم كه اصلاحطلب نیز هستم و اصلاحطلبی هستم كه اصولگرا نیز هست.
دعاگو در ادامه در مورد وضعیت اصولگرایان اظهار كرد: جبهه موسوم به اصولگرایی از دیرباز مشغول سازماندهی تحولات سیاسی در انتخابات است و میتوانم بگویم كه اصولگرایان در این زمینه از دیگر جریانها جلوترند. آنها سازماندهیهای مهم را انجام دادند. منشور اصولگرایی را تدوین كردند و حداقل بخش عمدهای از این جریان با هم متحد و هماهنگ شدند.
جبهه پایداری را به رسمیت نمیشناسم
این عضو جامعه روحانیت مبارز با اشاره به كمیته 8+7 اصولگرایان افزود: من چیزی به عنوان جبهه پایداری را به رسمیت نمیشناسم. برخی افراد شاخص این چهره افراد افراطی هستند كه نه تحت عنوان اصولگرایی و نه اصلاحطلبی نمیتوان آنها را جمع كرد؛ بر اساس آنچه من اطلاع دارم نتیجه كار اینها شكست قطعی است مگر آنكه رویكرد دیگری غیر از آنچه من اطلاع دارم داشته باشند.
دعاگو همچنین گفت: برخورد حذفی آن هم بدون یك معیار شفاف و روشن خیلی نتیجهبخش نخواهد بود، به دوستانی كه در جبهه پایداری هستند نصیحت میكنم جریان جدید راهاندازی نكنند، در كشور ما از این جریانهای خرده پا فراوان راهاندازی شده است و بعد از چند روزی متلاشی گشتهاند.
جبهه پایداری با اصولگرایان همراه شوند
وی با بیان اینكه «چندان امیدوار نیستم كه این جریان پا بگیرد، آن هم در جمع روحانیت»، ادامه داد: مگر آنكه جریان دیگری حداقل در حیثیت روحانیت باشد و حرف نویی داشته باشد ولی من حرف نویی از اینها سراغ ندارم و آن را موفق نمیدانم، معتقدم در جمع اصولگرایان بمانند و با آن همراه و هماهنگ شوند؛ چراكه ایجاد جریان جدید جاذبه ایجاد نخواهد كرد و پایانش شكست تلخ است.
سهمخواهی سیاسی معقول نیست
وی خاطرنشان كرد: سهمخواهی سیاسی معقول نیست و تعیین سهم نیز لازم نیست، اگر كسی پایگاه مردمی داشته باشد تنها هم بیاید مردم به او رای میدهند. آنچه رای مردم را میسازد تشكلها نیستند بلكه نوع رفتار و سوابق كسانی است كه كاندید میشوند و ذهنیتی كه مردم از آنها دارند سرنوشتساز است. افراد متكی به سهمخواهی نشوند بلكه به معرفی خود و اعتمادسازی میان مردم بپردازند.
لازم نیست جریانی از جریان دیگر برای شركت در انتخابات دعوت كند
این فعال سیاسی در مورد دعوت برخی اصولگرایان از جریان اصلاحطلب برای شركت در انتخابات اظهار كرد: لازم نیست جریانی جریان دیگر را برای شركت در انتخابات دعوت كند، قانون اساسی از همه استقبال كرده است. قانون این حق را به همه داده است و كسی نمیتواند آن را محدود كند، مشاركت در تعیین سرنوشت حق هر كسی است.
وی در واكنش به شروط مطرح شده از سوی جناح اصلاحطلب برای شركت در انتخابات گفت: اگر شرایطی مغایر با قانون اساسی برای شركت در انتخابات مطرح شود معقول نیست، اما اگر مطابق قانون باشد باید قبل از آنكه كسی بگوید این حق اعطاء شود. برای نمایندگی مجلس شرایطی در قانون وجود دارد كه كسانی كه واجد شرایط نباشند نمیتوانند نامزد شوند ولی حق رای آنها محفوظ است.
دعاگو با تاكید بر اینكه « فعال شدن در انتخابات از حقوق شخصی كسی نیست كه بخواهد آن را به كس دیگر اعطاء یا سلب كند» خاطرنشان كرد: شرایطی كه مطرح شده است اگر در قانون اساسی لحاظ شده باشد، نیازی به تعیین نیست و باید اعطاء شود اما اگر در قانون اساسی نیست و مازاد است اصلا نباید تعیین شود، مگر اینكه این ادعا شود كه در شرایط كنونی حقوق انتخاباتی و سیاسی درج شده در قانون اساسی تحقق پیدا نمیكند.
وی افزود: اگر كسی بر اساس قانون دارای مشكلی است و من بدون در نظر گرفتن ضوابط قانونی بگویم، این مشكل باید حل شود تا من در صحنه انتخابات حاضر شوم معقول نیست اما اگر مشكل این است كه اصلا آزادیهای تصریح شده در قانون مانند آزادی قلم، آزادی اندیشه و آزادی بیان تحقق پیدا نكرده یا محدود شد و بنابراین جاذبه شركت در انتخابات نیز كاهش پیدا كرده است، این حقوق باید شكل گیرد.
وی تاكید كرد: اگر حقوق مردم در بستر خاصی قابل تحقق است، مسوولان باید حتما موضوع را پیگیری كنند تا حقوق مردم برقرار شود. اگر شروط مطرح شده این باشد كه قانون زیر پا گذاشته شود تا حضور پیدا كنند نظام نباید آنها را بپذیرد.
وی در مورد نگرانیهای مطرح شده از سوی هر دو جریان مطرح كشور درباره انتخابات اظهار كرد: تاریخ برگزاری انتخابات در ایران و نیز همه نقاط جهان همواره با نگرانی و سوال همراه بوده و هست. وقتی انتخاباتی برگزار میشود، همیشه در مورد سالم بودن یا نبودن آن ادعاهایی مطرح میشود ولی ادعای بیسند قابل قبول نیست.
برخی روشها اعتمادسوزی كرد
دعاگو ادامه داد: معتقدم در انتخابات گذشته، یك جریان با بكار بردن برخی روشها برای جلب آراء مردم اعتمادسوزی كرد؛ منشاء نگرانی جریانهای مختلف نیز همین است. در این انتخابات روشهایی به كار رفت كه برخی از آنها با قانون، شرع و اخلاق همراه نبود.
وی با انتقاد از روند مناظرههای انجام شده در انتخابات ریاست جمهوری گذشته و با بیان اینكه «لاپوشانی برخی موضوعات مشكلی را حل نمیكند» بر اجرای عدالت تاكید و ابراز عقیده كرد: استارت فتنه 88 در مناظرات تلویزیونی زده شد.
وی با اشاره به اهمیت مدیریت انتخابات گفت: مردم به كسانی كه بخواهند با قهرماننمایی و با تعرض به شخصیتهای ملی رای جمع كنند اعتماد نخواهند كرد.
نقش روحانیت در تحولات سیاسی كشور غیرقابل انكار است
این عضو جامعه روحانیت مبارز در توصیف نقش روحانیت در تحولات سیاسی كشور اظهار كرد: نقش روحانیت در تحولات سیاسی كشور آشكار و غیرقابل انكار است. اساسا در راس برنامههای اجرایی فتنه جدید پرداختن به مساله روحانیت و رهبری بوده و تضعیف این دو و كمرنگ كردن نقش آنها در تحولات سیاسی جزء اهداف آنهاست.
تضعیف روحانیت و رهبری از قضیه پالیزدار كلید خورد
دعاگو ادامه داد: معتقدم برنامه تضعیف روحانیت و رهبری از قضیه پالیزدار كلید خورد و ایشان در یك سخنرانی با هدف قرار دادن تمام روحانیهای مهم پیرامون قدرت آن را استارت زد. كسانی را كه هر كدام یك امكان اقتصادی داشتند برای موسسه خیریه، دانشگاه یا مدرسه، به فساد مالی متهم كرد و مقامات عالیرتبه را هم به اهمال در برخورد با آنها متهم ساخت.
وی تصریح كرد: هدف این بود كه شخصیتهای پیرامون رهبری را بزنند، وقتی این اتفاق بیفتد رهبری بیدفاع میشد و پس از آن میتوانستند راحت رهبری را مورد هدف قرار دهند. هدفشان این بود كه ولایت و روحانیت را از صحنه سیاسی حذف و اگر نشد نقش آنها را كمرنگ كنند.
وی توضیح داد: دو شماره از نشریهای به نام همت منتشر شد، در یكی از شمارههای آن عكس تعدادی را به عنوان یاران رهبری و عدهای دیگر را به عنوان یاران هاشمی زده بودند تا در افكار عمومی القا كنند كه مجموعهای كه یاران هاشمیاند در مقابل رهبری قرار دارند. میخواستند یاران رهبری را به دو گروه تقسیم كنند و مخالفان رهبری را با فردی كه محور است یعنی هاشمی و روحانیون همراه او و مردمی كه با ایشانند را جدا كنند و دیگران را نیز از طرق دیگری جذب كنند و در مقابل رهبری قرار دهند.
جریان موسوم به فتنه جدید باید كنترل شود
این فعال سیاسی با تاكید بر اینكه «جریان موسوم به فتنه جدید كه ضد روحانیت و رهبری است باید كنترل شود و كلیه بسترهایی كه آنها میتوانند در آن فعال شوند در اختیار نیروهای اطلاعاتی قرار گیرد» افزود: طراحان فتنه جدید، فتنه 88 را ساختند و موتور محركه آن بودند. آنها توانستند رقبای خود را به عنوان فتنهگر معرفی كنند تا در پشت آن جریان خود را پنهان كنند و بعد این دو فتنه با هم همكاری كردند و متحد شدند.
دعاگو در مورد سرانجام این جریان گفت: جریان فتنه كاملا شكست میخورد؛ چراكه اینها تحمل اجرای قانون را ندارند، اگر بخواهند در انتخابات جاری قانون اجرا شود و با سرشاخههای فتنه جدید برخورد شود آنها تحمل نمیكنند و تحمل نكردنشان منجر به حذف آنها خواهد شد و كشور نجات پیدا میكند.اگر هم این جریان دست به تحركی نزند و نظام بتواند اوضاع را كنترل كند و یك صورت آرام به آن داده شود همراه با كنترل شدید تحركات فتنه جدید، كار ایدهآلی شده است و هزینهای نیز پرداخت نمیشود. در این صورت خود به خود حذف میشوند، با این پیش فرض كه با همه سرشاخههای آن برخورد شود.
جامعه روحانیت مبارز در بین گروههای سیاسی مقبولیت بالایی دارد
دعاگو در بخش دیگری از سخنانش درباره جامعه روحانیت مبارز گفت: جامعه روحانیت مبارز تنها تشكلی است كه در بین گروههای سیاسی مختلف بالاترین مقبولیت را دارد نمیگویم از این بیشتر نمیشود ولی از مقبولیت كافی برخوردار است.
از مواضعم عقبنشینی نمیكنم
دعاگو كه به انتقادهای تند و صریح شهرت دارد در پاسخ به سوالی در مورد واكنشهایی كه نسبت به این موضوع دریافت كرده است، اظهار كرد: من با اعتراضات و تهدیدهای لفظی و كتبی مواجه شدهام و در بعضی موارد نیز فضای نماز جمعه را بر هم زدهاند و حتی به نفاق و ضدیت با ولایت متهم شدهام، اما من با این مسائل از راه به در نمیشوم و عقبنشینی نمیكنم.
وی گفت: پس از قضیه پالیزدار، جریان علیه روحانیت و ولایت برایم قطعی شد و در یك مصاحبه با روزنامه كارگزاران نسبت به این موضوع هشدار دادم و پای مواضعم ایستادم.
وی به موضوع دیگری درباره واكنشها به انتقاداتش اشاره كرد و افزود: در جلسهای پیرامون موضوع وحدت سخنرانی میكردم كه یك طلبهای از من خواست كه موضعت را درباره آقای هاشمی روشن كن كه ایشان را از سران فتنه میدانید یا نه، من گفتم موضع من درباره آقای هاشمی موضع رهبری است، رهبری ایشان را از سران فتنه نمیدانند من هم نمیدانم.
وی ادامه داد: یك خبرگزاری نیز خبری تحت عنوان "اعتراض جمعی از طلاب به مواضع دوپهلوی دعاگو در دفاع از سران فتنه" كار كرد كه من جواب دادم و آنها نیز به جوابیه من جواب دادند سپس شكایت كردم؛ چراكه آنچه نوشته بودند صددرصد دروغ بود و دادستان سه عنوان مجرمانه نشر اكاذیب، توهین و تهمت را به آنها تفهیم كرد.
در برابر نقد تحملی نمیبینم
وی در بخش دیگری از سخنانش با بیان اینكه « نقد به معنای دیدن نقاط مثبت و منفی هر دو با هم است»گفت: شرایط فعلی را برای تحمل نقد مناسب نمی بینم. سیاست برخی حذف منتقدین و مخالفین از عرصه است و آنجا كه نتوانند حذف كنند سیاست محدودسازی را در پیش میگیرند.اگر راست میگویند كه تحملشان بالاست؛ چرا اجازه نمیدهند برخی انتقادات در روزنامههای دولتی چاپ شود، اصلا اجازه نمیدهند كه اندیشه مخالف به افكار عمومی متصل شود چه رسد به نقد آنها.
به نقل از ایسنا، وی در بخشی از این گفتوگو برای مناظره با رییسجمهور اعلام آمادگی كرد و با بیان اینكه «من كروبی نیستم كه با دو كلمه كنارم بزنم» اظهار كرد: مگر نمیگویند كه با قانون رفتار كنید، مگر نمیخواهند كه اسامی مفسدان را از جیبشان در بیاورند، پس چرا وقتی كه قوه قضائیه میخواهد به برخی پروندهها رسیدگی كند، اجازه نمیدهند محاكمه شود. اگر با فساد اقتصادی مخالفند چرا از برخی افراد دفاع میكنند و آنها را به قانون واگذار نمیكنند...../تحلیل:انتخاب