ورزشی


2 دقیقه پیش

پیرترین و جوان ترین بازیکن یورو 2016

سایت یوفا در گزارشی به معرفی پیرترین، جوان ترین، کوتاه ترین و بلندترین بازیکن‌های یورو ۲۰۱۶ پرداخته است. خبرگزاری ایسنا: سایت یوفا در گزارشی به معرفی پیرترین، جوان ...
2 دقیقه پیش

عکس: ارزش تیم های حاضر در یورو 2016

در جمع 24 تیم حاضر در یورو 2016، آلمان گران ترین و مجارستان ارزان ترین تیم ها هستند. وب سایت مشرق: در جمع 24 تیم حاضر در یورو 2016، آلمان گران ترین و مجارستان ارزان ترین تیم ...

ورزش باستانی



ورزش باستانی

 

زورخانه جای نیکان ، پاکان و مکتب فتوت و جوانمردی است .زورخانه بنایی است مسقف که در وسط آن گودی کنده شده و در اطراف این گود ، غرفه هایی برای نشستن تماشاچیان و کندن لباس و گذاشتن آلات و اسباب ورزشی بنا گردیده است .

 

سقف اصلی زورخانه که گود در زیر آن واقع شده ، بلندتر از سقف های دیگر بناهاست و در بالای این سقف پنجره ای برای روشنایی نصب گردیده و درب ورودی به مقداری کوتاه است که باید با قامت خم شده از آن عبور کرد و این اولین نشانه فروتنی و تواضع جبری کسی است که وارد زورخانه می شود .

 

زورخانه جای نیکان ، پاکان و مکتب فتوت و جوانمردی است . ادب ، صفا ، فروتنی و گذشتی که بین ورزشکاران زورخانه حاکم است در جوامع دیگر کمتر دیده می شود .

 

 

اصطلاحات زورخانه

 

کهنه سوار و مرشد ، پیشکسوت ، پیش قدم ، پیش خیز ، نوچه ، نوخاسته ، ساخته ، صاحب زنگ و صاحب ضرب ، پهلوان و صاحب تاج اصطلاحاتی است که در زمان زورخانه متداول است

 

 

زمان ورود

 

به هنگام ورود به زورخانه به سبب کوتاهی درب ورودی می بایست خم شد و متواضعانه وارد شد .

 

گود زورخانه بستگی به تناسب بنا بعضی مربع و بعضی مسدس ساخته شده است و در لبه ی گود بجای هزاره ، چوب هایی نصب کرده اند تا بر اثر ضرب دست کشتی گیران یا جست و خیز ورزشکاران ریزش نکند .

 

سابقاً هنگام ساختن گود ، ابتدا مقداری بوته ی صحرایی خشک روی هم می گذاشتند و روی آن را با قشری از خاکستر و بعد با خاک رس می پوشانیدند و در نتیجه ته گود مدتها حالت فنری داشت و بعد از چند سال مجدادا خاک گود را برداشته زیرسازی آن را تجدید می کردند . لیکن اکنون این رویه متروک گردیده و اغلب سطح گودها با تخته یا فیبر و انواع کفپوش ها پوشانیده می شود .

 

در یکی از غرفه ها که مدخل زورخانه محسوب می شود ، سکویی به نام سردم برای نشستن مرشد زورخانه ساخته اند . سکویی مدور یا مربع به ارتفاع یک متر و بعضی قدری بلند تر ، در جلوی سردم و به طرف گود ، چوب بستی می سازند برای آویختن زنگ و نصب پرهای قو (معروف به ابلق) که در ارتش قدیم به جای درجه بهکلای خود نصب می شده و همچنین سایر مظاهر پهلوانی و شجاعت از قبیل پوست پلنگ ، زره ، شمشیر و سپر در جلوی سردم اجاقی است که برای گرم کردن ضرب و نیز قهوه جوش مخصوص طبخ زنجبیل و دارچین که بعد از به ورزشکاران خورانده می شود پهلوی آتش این اجاق قرار می گیرد . خوردن زنجبیل و دارچین دم کرده یا پخته پس از ورزش در زورخانه علاوه بر تغییر ذائقه گویا برای رفع رطوبت گود بوده است .

 


چراغ سردم

 

سردم در عرف پهلوانان جای مقدسی به شمار می رود و روشن نگاهداشتن آن همانند روشن نگاه داشتن سقاخانه ها کاری لازم الاجرا بوده است و پولی که اهل سردم از مردم می طلبیدند به عنوان چراغ سردم بوده است که تدریجاً به طور مطلق آن پول را چراغ گفته اند .

 

چنانچه مشهور است میل زورخانه به منزله گرزی است که در جنگهای قدیم به کار می رفته که میل ها به تدریج از آهن به چوب تغییر یافته و از شکل گرز خارج و به صورت فعلی درآمده است و غرض از میل گرفتن عادت دادن دستها به استعمال گرز در جنگ بوده است .

 


انواع میل زورخانه

 

نوعی از چوبهای ثقیل و وزین برای ورزش

 

نوعی از چوبهای سفید رنگ و کوچک برای میل بازی و شیرین کاری که دسته های آن را تا حد امکان بلندتر می ساختند تا در موقع بازی ، چرخاندن ، پرتاب کردن و رها کردن آن به راحتی انجام شود .

 

در سالهای دور میل های دیگری هم در زورخانه وجود داشته اند که عبارت بود از یک یا دو جفت میل بسیار سنگین که اکنون استفاده از آنها مرسوم نیست .

 

میل بازی

 

بازی هایی که به وسیله میل انجام می شود ، نظم و قانون معینی ندارد و هر ورزشکار با ذوق و سلیقه خود انواع بازی ها را انجام می دهد و آنچه مشاهده گردیده ، میل بازها متجاوز از 30 نوع بازی می کنند و این کار یکی از شیرین ترین اعمال ورزش باستانی است .

 

میل های بزرگ

 

میل های بزرگ مخصوص ورزش وزن معینی ندارد و اکثر وزن آنها از جفتی 12 تا 30 کیلو می باشد . اما میل های بازی وزنشان از 5 الی 6 کیلو بیشتر نیست .

 

سابقاً معمول نبود ورزشکاران میلهای خود را دسته جمعی از جای خود بلند کنند ، بلکه جلوتر ازهمه ، کسی که نسب سیادت داشت میل خود را با آهنگ ضرب بلند کرده و چند حرکت مختصر به صورت میل بازی انجام داده و میلها را روی شانه خود می گذاشت و بعد از این عمل از پیشکسوت ترین نفر شروع و به اشخاص مبتدی ختم می گردید که در حال حاضر این رویه ترک شده است و برای جلوگیری از اتلاف وقت همه افراد میل ها را دفعتاً بر روی شانه های خود می گذارند .

 

برای میل گرفتن شمارشی معمول نیست ، بلکه مرشد زورخانه با آهنگ ضرب و خواندن اشعار ورزشکاران را مشغول می دارد و همین که میان دار میل ها را از روی شانه به روی زمین آورد سایرین هم از وی تبعیت کرده و میلها را به جای خود می نهند .

 

گورگه

 

این کلمه در سالهای اخیر خاصه در تهران به جای میل زورخانه مصطلح شده است ، در صورتی که گورگه گرفتن نوعی از میل گرفتن است که ورزشکار حرکات خود را به نهایت سرعت رسانیده و میل ها را به اصطلاح سر مچ گرفته و مرشد هم آهنگ مخصوصی برای این حرکت می نوازد و آن آهنگ را از قدیم گورگه گفته اند و کلمه گورگ یا گورگه از لغات مغولی است که در فارسی باقی مانده است و نام نوعی از طبل یا نقاره است که در قدیم در جنگ با آهنگ خاصی می نواخته اند .


ویدیو مرتبط :
کباده زنی باستانی توسط جانبازان ورزش باستانی نیشابور

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

تاریخچه ورزش باستانی ایران



ورزش باستانی,تاریخچه ورزش باستانی,ورزش زورخانه

تاریخچه ورزش باستانی ایران
ورزش باستانی ایران كه آن را به نام ورزش زورخانه‌ای هم می‌شناسیم، علاوه بر این‌كه فعالیتی جهت نیرومندسازی عضلات و آمادگی جسمانی است، به مثابه فعالیتی روحی و معنوی نیز قلمداد می‌شود و از تقدس قابل توجهی برخوردار است.


ورزش باستانی-ورزش مقدس ایرانیان
ارتباط میان تعلیم جسمانی همراه با تزكیه نفس را در گفته‌های زیر می‌یابیم: گزنفون می‌نویسد: «ایرانیان اقسام دانستنی‌های ورزشی را فرا می‌گرفتند و چون تمام این مراحل را می‌گذراندند به خصال پهلوانی متمایز می‌گشتند و آنان را گُردَک یعنی جوان گُرد می‌نامیدند....»
ورزش باستانی زورخانه ای، برای ورزشکاران باستانی تنها وسیله ای برای دست یافتن به اندامی مناسب و سلامتی نیست، بلکه وسیله ای برای ارتباط معنوی با خداست.


زورخانه، که مکان ورزشی باستانی مقدس ایرانیان و جایگاه زور و قدرت است، عنوان محلی تاریخی است که در آن کشتی گیران ایرانی تحت تعلیم و تعلم قرار می گیرند. این ورزش در نگاه اول شبیه حرکات نامتعارف بدن سازی و آئروبیک به نظر می رسد. اما حرکات باستانی کاران، ترکیبی از حرکات چرخشی دراویش همراه با ضربات آهنگین و وزنه های چوبی سنگینی است که آن را در داخل گود چرخانده و به هوا پرتاب می کنند.

 

در یکی از زورخانه های شمال تهران با ورزشکاری برخورد کردم که می گفت این ورزش برای ما بسیار مقدس است. او که شلوار گلدوزی شده ی سنتی را به تن داشت می گفت که این ورزش ما را هر چه بیشتر به خدا نزدیک می کند. او می گفت: برای این که بتوانی وارد گود هشت گوشه ی زورخانه که درست در نقطه ی مرکزی زورخانه واقع شده بشوی باید یک سری مراسم مشترک را به اتفاق دیگر ورزشکاران انجام دهی.

به اعتقاد او این ورزش باستانی و این زورخانه است که نیروی کشتی گیران ایرانی و رشته کشتی را تامین میکند و در واقع کشتی ایران هر چه دارد از همین ورزش زورخانه ای است. با وجودی که رشته ی ورزشی کشتی، یکی از ورزشهایی است که از جایگاه بین المللی برخوردار است اما در مقایسه با ورزش باستانی رشته ای خسته کننده و کسل کننده است.


ورزش و انجام حرکات پهلوانی جز فعالیتهای اصلی روزمره ایرانیان در دوران باستان بوده‌است. جامعه آن زمان ارزش خاصی برای ورزشکارانی قائل می‌شد که برای قدرت بدنی و شجاعت روحی که دراختیار داشتند، شکرگزار بوده‌اند.بر پایه تاریخ، زورخانه در حدود هفتصد سال پیش (قرن 7خورشیدی) بوسیله محمود معروف به پوریای ولی که ظاهراً از مردم خوارزم بوده و گویا در سال772ه.ق. درگذشته‌است به صورت امروزی بازسازماندهی شد. با این حال بر پایه رفتار و منش تاریخی و اسطوره‌های ایران زورخانه می‌تواند حداقل در ایران تاریخی بسیار کهن‌تر داشته باشد.


پیدایش زورخانه بر می گردد به زمانهای خیلی قدیم که جنگهای تن به تن انجام می شد و تعلیم فنون جنگی در آن عصر به سبک و شیوه مخصوص انجام می گرفت زیرا عملیات جنگی آن روز عبارت بود از اسب سواری ، چوگان بازی، تیر اندازی و کشتی و... که تعلیمات آن برای هر مملکتی ضروری بود.


در ورزش باستانی، اداوات كاربردی، الهام گرفته شده از ادوات جنگی است، مثلاً «میل» صورت تغییر یافته گرز است، «كباده» همان «كمان» است، «سنگ زورخانه» همان «سپر» است و «طبل زورخانه» یادآور طبل جنگی یا همان كوس است و گود زورخونه محلی برای پرورش تن و روح اما در این میان خواندن اشعار هم حكم همان رجزخوانی میادین جنگی را به خوبی ایفا كرده است با این تفاوت كه در اشعار رجزخوانی هدف ترساندن حریف و غلبه بر او بوده، اما در اشعار زورخانه ها هدف القای توان و نیرو به ورزش كاران است كه در این میان اشعار مورد نظر را با چاشنی پند و اندرز در مسیر غلبه بر نفس در نظر گرفتند.

مرشد در زورخانه حكم صوفی یا عارفی را دارد كه با خواندن اشعاری حماسی هدفش القای توان و نیروی ورزش است.


پیدایش زورخانه:
پیدایش زورخانه بر می گردد به زمانهای خیلی قدیم که جنگهای تن به تن انجام می شد و تعلیم فنون جنگی در آن عصر به سبک و شیوه مخصوص انجام می گرفت زیرا عملیات جنگی آن روز عبارت بود از اسب سواری ، چوگان بازی، تیر اندازی و کشتی و... که تعلیمات آن برای هر مملکتی ضروری بود.


ساختمان زورخانه
زورخانه جایی است كه مردان در آن ورزش می كنند و بیشتر در كوچه پس كوچه های شهر ساخته شد است. بام آن به شكل گنبد و كف آن گودتر از كف كوچه است . در آن كوتاه و یك لختی است و هر كه به خواهد از آن بگذرد و داخل زورخانه بشود باید خم شود . می گویند در زورخانه را از این رو كوتاه می گیرند كه ورزشكاران و كسانی كه برای تماشا به آنجا می روند به احترام ورزش و ورزشكاران و آن مكان خم شوند. این در به یك راهروی باریك با سقف كوتاه باز می شود و آن راهرو به «سردم زورخانه» می رود.

 

درمیان زورخانه گودالی هشت پهلو و گاهی شش پهلو به درازی 5 یا 4 متر و پهنای 4 متر و ژرفای 3 چارك تا یك متر كنده شده كه «گود» نامیده می شود. در كف گود چند لایه بوته و خاشاك گذاشته و روی آن بوته و خاشاك خاك رس ریخته و هموار كرده اند. بوته و خاشاك را برای نرمی كف گود می ریزند و هر روز روی این كف را پیش از آن كه ورزش آغاز شود با آب «گل نم» می زنند تا از آن گرد برنخیزد.


سراسر دیواره گود ساروج اندود شده است و لبه آن به جای هزاره آجری با چوب پوشانده شده است تا اگر ورزشكاران هنگام ورزش به لب گود بخورند تنشان زخمی نشود. در بالا و دور گود غرفه‌هایی ساخته شده كه جای نشستن تماشاچیان و گذاشتن جامه ورزشكاران و لنگ بستن تنكه پوشیدن آنان است . یكی دو غرفه از این غرفه‌ها نیز جایگاه افزارهای ورزشی است .


سَر دم
سر دم زورخانه در یكی از غرفه های چسبیده به راهروی زورخانه درست شده است و آن صفه ای است نیم گرد كه كف اش از كف زورخانه یك متر تا یك و نیم متر بلندتر است. در جلوی «سر دم» چوب بستی است كه به آن زنگ و پوست پلنگ و زره و سپر و پر قو آویخته است. بر روی سكو زیر چوب بست اجاقی كنده شده كه در آن آتش میریزند و هرگاه اجاق نداشته باشند منقلی زیر چوب بست می گذارند و مرشد تنبك خود را با آتش اجاق یا منقل گرم می كند تا صدای آن رساتر درآید.
منبع : tebyan.net