ورزشی
2 دقیقه پیش | پیرترین و جوان ترین بازیکن یورو 2016سایت یوفا در گزارشی به معرفی پیرترین، جوان ترین، کوتاه ترین و بلندترین بازیکنهای یورو ۲۰۱۶ پرداخته است. خبرگزاری ایسنا: سایت یوفا در گزارشی به معرفی پیرترین، جوان ... |
2 دقیقه پیش | عکس: ارزش تیم های حاضر در یورو 2016در جمع 24 تیم حاضر در یورو 2016، آلمان گران ترین و مجارستان ارزان ترین تیم ها هستند. وب سایت مشرق: در جمع 24 تیم حاضر در یورو 2016، آلمان گران ترین و مجارستان ارزان ترین تیم ... |
می بازند، عذرخواهی می كنند اما تغییر نمی كنند؛ آقای استیلی به خودت بیا!
پرسپولیس نتیجه نمی گیرد و هواداران این تیم فقط عادت کرده اند که "عذرخواهی" بشنوند بی آنکه تغییری در جهت بهبود شرایط تیمشان ببینند.
پرسپولیس به استقلال باخت آن هم برای سومین بار متوالی. حالا دیگر همه پل ها خراب شده است. وقتی بنیان و اساس تیمی کج باشد نتیجه ای بهتر از این هم نباید برای آن تصور کرد و البته که هواداران میلیونی این تیم باید خدا را شکر کنند که استقلال به این پرسپولیس ضعیف فقط دو گل زد و فرصت های زیادی را به راحتی از دست داد.
مرثیه گویی و شکواییه هیچ دردی را دوا نمی کند. به قول علی کریمی که بیش از همیشه به متفاوت بودن او باید پی برد عذرخواهی کردن دیگر تکراری و لوث شده است. حتی انتقاد کردن هم فایده ای ندارد. انتقادی که به گوش نرسد و برای آن تره هم خرد نشود چه اثری دارد؟ برای مدیران و مربیانی که راهی جز راه ناهموار خود را در پیش گرفته اند سیاه کردن کاغذ چه دردی از دل هوادار تسکین می دهد؟
حبیب کاشانی شب گذشته کجا بود؟ او اکنون هر حکمی در باشگاه پرسپولیس داشته باشد، به عنوان مسئول این تیم شناخته می شود و یک مسئول در هر شرایطی موظف به پاسخگویی است. او دیروز کجا بود تا اشک هوادارانی را ببیند که از راه های دور و نزدیک برای تماشای بازی خود به ورزشگاه آمده بودند؟ کاشانی می داند در دربی ۷۱ پرسپولیس یکی از ضعیف ترین بازی های تاریخ خود را در مصاف با رقیب سنتی انجام داد؟ سؤال های زیادی از کاشانی هست که باید پرسیده شود اما سرپرست باشگاه پرسپولیس همیشه عادت دارد چه در مواقع باخت چه پیروزی سکوت کند و شاید همین سکوت بر ابهامات اضافه کند.
* مشکل اصلی ترکیب تیم بود
ترکیب و ارنج اولیه هر تیم نشان دهنده تفکرات سرمربی تیم است اما همچنان از شب گذشته این سؤال در ذهن است که در ذهن و فکر سرمربی سرخپوشان چه گذشت که این چنین ترکیب تیمش را تغییر داد و با سیستمی تیم را روانه میدان کرد که نتیجه ای جز شکست نداشت؟
چه کسی به استیلی مشاوره داده بود که از علی کریمی در نوک حمله استفاده کند؟ مگر علی کریمی سوپرمن است که هم موقعیت بسازد، هم گلزنی کند و هم وسط زمین را داشته باشد؟
چه کسی به استیلی گفت چنین تعویض هایی انجام دهد تا حریف به راحتی کنترل بازی را از آن خود کند. آیا زمانی که بادامکی از جریان بازی خارج شد ورق به سود پرسپولیس برگشت یا این استقلال بود که فضای بیشتری در اختیار گرفت؟ صرف نظر از اینکه استیلی مجبور شد یک تعویض اجباری انجام دهد باید صادق بود و گفت وقتی ترکیب اولیه اشتباه چیده شد باید تبعات بعدی آن را هم پذیرفت.
* پرسپولیس راحت گل می خورد و سخت گل می زند
راحت گل خوردن و راحت به حریف اجازه مایش دادن، کار شاگردان استیلی شده است. در کمترین زمان هر حریفی با هر درجه قدرتی می تواند به دروازه این تیم نزدیک شود و با یک چشم به هم زدن دروازه سرخپوشان را باز کند. اینکه مدافعان با تجربه این تیم مشغول چه هستند و چه تعریفی در جاگیری آنها شده همان سؤال هایی است که باید کادرفنی تیم به آن پاسخ دهد.
پرسپولیس همواره به یک شکل گل می خورد و این نشان می دهد آنالیزهایی که در این تیم می شود یا برای رفع تکلیف است یا اینکه آنهایی که باید بدانند اشکال کار کجاست این را نمی دانند. به این حرف کریمی دقت کنید: "نمی دانم چرا همیشه حریفان را آنالیز می کنیم اما مشکل برطرف نمی شود." و وقتی از او پرسیده می شود که مشکل چیست می گوید: "همین که حمله می کنیم و در حین حمله، ناگهان به راحتی گل می خوریم."
پرسپولیس به همان راحتی که گل می خورد به سختی و مشقت فراوان گل می زند. دوندگی کم و حمایت نکردن بازیکنان از هم در جریان مسابقه از اشکالات اصلی این تیم است.
آقای استیلی شما که در تمرینات دقایق زیادی از کار را به تمرین با مدافعان اختصاص می دهی نتیجه این تمرینات چیست؟
* ۷ مسابقه، ۶ امتیاز!
اگر از بدبین ترین هوادار پرسپولیس پیش از فصل هم پرسیده می شد که تیمش تا هفته هفتم چند امتیاز کسب می کند هرگز عدد ۶ را پیش بینی نمی کرد اما پرسپولیس توانست این کار را عملی کند. این ۶ امتیاز هم در شرایطی به دست آمده که شاگردان استیلی فقط در دو مسابقه مقابل تیم های نفت آبادان و ذوب آهن نمایش خوبی داشتند و در سایر مسابقات بازی ها چنگی به دل نزدند.
فرصت دادن و صبور بودن یکی از ویژگی های موفقیت است اما اینکه چطور فرصت داده و چطور از این موقعیت استفاده شود نکته مهمی است که گویی مسئولان پرسپولیس از آن غافل هستند.
این حق هوادار این تیم است بداند چه زمانی قرار است این تیم شکل واقعی خود را پیدا کند و هر بازی ضعف هایش کمتر از مسابقه قبلی شود. وعده های بی اساس و بدون اینکه زحمتی پشت آن باشد کمکی به شرایط فعلی این تیم می کند؟ عذرخواهی هم این هوادار را تسکین نمی دهد.
* ضعف مدیریتی استیلی و عدم حرفه ای بودن بازیکنان
یکی از ایرادهایی حمید استیلی نحوه برخورد او با بازیکنان است. استیلی ذاتا فردی محجوب و خجالتی است. چنین خصیصه ای نه اینکه بد باشد اما برای سرمربیگری در فوتبال و آن هم در تیمی مثل پرسپولیس به هیچ وجه نمی تواند خوب باشد. نه تنها خوب نیست بلکه مخرب هم هست. هنوز جوهر صحبت های بازیکنان قدیمی پرسپولیس خشک نشده که به استیلی توصیه کردند اگر می خواهد در این تیم موفق شود باید رفتار خود را تغییر دهد اما آقای استیلی شما گوش ندادی. اگر تغییری در روند رفتاری خود داشتی اجازه نمی دادی شب قبل از مسابقه سر نشستن جا حقیقی با آقازمانی درگیر شود و تیمت را در شب مسابقه به این مهمی به حاشیه ببرند.
اقتدار و جذبه داشتن به معنای بدرفتاری و زشت رفتاری نیست اما لازمه مدیریت در تیمی که می خواهد موفق شود همین مسئله است. تفاوت مربیان با هم در چیست؟
آقای استیلی شما خودت استرس را به تیم منتقل می کنی. مربی ای که کنار زمین رنگ و رویش را می بازد و از استرس، تماشاگر بیشتر از اینکه نگران جریان بازی باشد نگران وضعیت جسمانی سرمربی می شود، به تیمش هیچ کمکی نمی تواند کند. شاگردان او حق ندارند با دیدن چهره سرمربی خود را ببازند؟
این درست است که از هفته اول مسابقات روی استیلی فشارهای روحی زیادی وارد شد و حتی گاهی این فشارها درست و به جا نبود اما اگر قرار باشد همیشه در یک جریان باقی ماند باید فاتحه تیم و هواداران آن را خواند.
* مدیریت و کاشانی و همه حواشی هیئت مدیره
و سرانجام به مدیریت باشگاه می رسیم. روزی که هواداران پرسپولیس از روی سکوها نام علی دایی را فریاد می زدند خیلی ها این تصور برایشان پیش آمد که این هواداران سرمربی سابق خود را می خواهند. نگاه اولیه هم همین را می گفت اما هر چه از لیگ گذشته بیشتر پی برده ایم که هوادار از نام دایی برای اعتراض به کاشانی و سیاست های او استفاده کرده است.
برای هوادار پرسپولیس باخت در دربی با هر مربی سخت و ناراحت کننده است. این طور نیست که هوادار با شکست های پرسپولیس در دربی با علی دایی خوشحال بوده اما با استیلی ناراحت است. شکست همیشه تلخ و گزنده است اما نام دایی فریاد زده می شود تا کاشانی به خود آید؛ آیا به خود آمدنی در کار هست؟
دعواهای مدیریتی و مشخص نشدن هیئت مدیره باشگاه هم می تواند مزید بر علت باشد تا پرسپولیس بیشتر به روزهای بد فرو برود. پیش از دربی در خصوص انتخاب اعضای هیئت مدیره پرسپولیس صحبت هایی مطرح بود اما منابع غیر رسمی اعلام کردند معرفی مدیران به بعد از دربی موکول شده است.
هر چند که وزیر ورزش معتقد است AFC برای انتخاب نفرات هیئت مدیره باشگاه پرسپولیس و استقلال مهلتی تعیین نکرده اما شاید نتیجه دربی در روند تغییرات مدیریتی در باشگاه پرسپولیس بی تاثیر نباشد البته این احتمال هم هست که شاید انتخاب نفرات هیچ ربطی به نتایج تیم نداشته باشد و مسائل دیگری در اولویت باشد..../ فارس
ویدیو مرتبط :
بیا و قصه ام و خودت روایت کن، زود پرستو شو بیا
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
احمد خاتمی: تغییر آقای هاشمی در دستور کار مجلس خبرگان نیست
سید احمد خاتمی در گفتوگو با تهرانامروز خاطرنشان کرد که تغییر آیت الله هاشمی رفسنجانی در دستور کار مجلس خبرگان نیست.
در مجلس کم نظیری مثل خبرگان که مجلس اندیشمندان دینی است، طبیعی است که اختلاف سلیقه و نظر باشد و این اختلاف نهتنها، زیانبار نیست، بلکه اگر منجر به تفرقه نگردد، مایه رشد و پویایی است.
اهم اظهارات وی بدین قرار است:
• اینکه اختلاف نظر در خبرگان هست جای تردید نیست، اختلاف نظر و سلیقه نشانه پویایی و نشاط است. در مجلس کمنظیری مثل خبرگان که مجلس اندیشمندان دینی است، طبیعی است که اختلاف سلیقه و نظر باشد و این اختلاف نهتنها، زیانبار نیست، بلکه اگر منجر به تفرقه نگردد، مایه رشد و پویایی است.
• در مسئله آیتالله هاشمی رفسنجانی و آیتالله یزدی احساس کردم این بگو مگوها از حالت اختلافنظر بیرون آمده و حالت درگیری پیدا میکند. بر این اساس احساس تکلیف کردم که در این عرصه انجام وظیفه کنم و خدا را شاکرم که تلاشم نتیجه داد و در آن مقطع پرونده این مشاجره بسته شد.
• بعد از این مسئله چند بار جلسه هیات رئیسه داشتیم و حضرت آیتالله هاشمی رفسنجانی و حضرت آیتالله یزدی در کنار هم دستور جلسه را دنبال کردند. یکبار آیتالله یزدی به صراحت فرمودند ما برادریم اما نقد هم داریم و تعارفی هم با کسی نداریم. این در حقیقت روح فرهنگ طلبگی است که دوستی سر جای خود، نقد هم سر جای خود.
• وحدت نمیتواند بدون چارچوب باشد. قرآن هم میگوید «واعتصموا بحبل الله جمیعا»، یعنی همگی به ریسمان الهی چنگ بزنند، یعنی محور وحدت حبلالله است، امام قبل از انقلاب فرمودند ما حتی برای سقوط رژیم شاه هم با کمونیستها متحد نمیشویم، چون محور انقلاب ما خدا و اسلام است و آنها اسلام را قبول ندارند، بر این اساس وحدت در چارچوب اصول مورد تایید است.
• به نظر نمیرسد ابهامی در التزام عملی به ولایت فقیه وجود داشته باشد. مقام معظم رهبری این مسئله را هم به وضوح تفسیر کردند. التزام عملی به ولایتفقیه یعنی آنجا که ولیفقیه موضعی دارند با ولایت همراهی شود، اقرار زبانی کافی نیست. اقرار زبانی یعنی ولایتشعاری، در حالی است که ما ولایتمداری میخواهیم. بنابراین نباید بی دلیل محکمات را تبدیل به متشابهات کرد.
• مسئله موضع یا حکم حکومتی ، بحث طلبگی است. وقتی مقام معظم رهبری موضعی میگیرد، موضع حکومتی است.
• ایشان در 29 خرداد سال گذشته فرمودند اردوکشی خیابانی را متوقف کنید، کسانی این کار را نکردند و این یعنی ضدیت با ولایت فقیه. بنابراین هر جا مقام معظم رهبری حکمی صادر کردند یا موضعی گرفتند، تبعیت از آن حکم و تبعیت از آن موضع واجب است و تفکیک این دو کاری نادرست است.
• در تحلیل فرمایشات مقام معظم رهبری باید همه کلمات ایشان را لحاظ کرد. ایشان از 22 خرداد سال گذشته تا کنون بیش از دهها بار سخن از فتنه داشتهاند، این فتنه از سوی برخی از کسانی مدیریت شده که سران فتنهاند؛ نمیتوان گفت مقام معظم رهبری از فتنه میگوید ولی سران فتنه را محکوم نمیکند. ما هم از خدا میخواهیم فریب خوردگان برگردند ولی برخی از سران فتنه، پلهای پشت سر خود را شکستهاند.
• روحانیت در تار و پود این نظام نقش بسیار پررنگی داشته است، تز «اسلام منهای روحانیت» از اساس بیمعناست مثل تز طب منهای طبیب و ریشه استعماری دارد، هدف از آن حذف روحانیت از صحنه و میداندادن به منحرفینی است که از اساس با انقلاب اسلامی و نظام مسئله دارند. بر این اساس این جریان میان متدینین و اصولگرایان راهی نداشته است و نخواهد داشت.
• من در شعاع فرمایشات مقام معظم رهبری، از دولت حمایت یا انتقاد کردهام.
• آنچه در مورد خودم میگویم این است که به فضل خداوند از آغاز در برابر جریان فتنه موضع داشتهام و هماکنون هم دارم، چون برای من محرز است که این جریان ولایت و نظام ولایی را هدف قرار داده و بر همین اساس در خطبههای جمعه قبل گفتم که ما از دولت حمایت میکنیم، چون آرزوی جریان فتنه این است که حتی یک روز هم که شده از عمر این دولت بکاهند.
• همین جا به صراحت میگویم حمایت ما از دولت فقط به خاطر این است که مقام معظم رهبری از این دولت حمایت کردهاند و حمایت از آنرا یک تکلیف اعلام کردهاند.
• آن دوران کفنپوشان، چه کسانی بودند؟ و چه نسبتی با مجموعه اصولگرایی داشتهاند؟ گروهی که اصولگرا بودند، در جایی کفن پوشیدهاند. این چه ربطی به مجموعه دارد و کاری بوده که عدهای انجام دادهاند اما به کل مجموعه نسبت دادهاند. قصه تحصن و امثال را هم نمیخواهم تقبیح کنم اما به مجموعه اصولگرایان ربطی ندارد.
• آنچه که به خاطر پارهکردن عکس امام (ره) برپا شد، تحصن نبود،بلکه اجتماع بزرگ دهها هزار نفری بینظیری بود که از سوی طلاب و فضلای حوزه شکل گرفت و بنا براظهارات کارشناسان، مدرسه فیضیه بعد از 12 محرم که پس از آن حادثه پانزدهم خرداد اتفاق افتاد، این اجتماع با این عظمت به خود ندیده بود.
• اینگونه نبود که فقط جریان فتنه مورد نقد من باشد، مردم عزیز ما شاهد بودند که بنده جزو کسانی بودم که در مقابل دوستی با مردم اسرائیل موضع گرفتم و معنای اینگونه مواضع این است که ما منکر را از هر کس ببینیم، تقبیح میکنیم، چه از جریان فتنه باشد یا غیر از آن.
• در آن دوره هم ما فقط نقد کردیم و الان هم فقط نقد است، البته اینطور نیست که ما فقط به خدا واگذار کنیم. ما موظف به انجام تکلیف هستیم، اگر دیدیم نتیجه نمیگیریم، دلیل نمیشود که انجام وظیفه نکنیم یا نمیکنیم. در مورد این هم که میگویید که نقد زیاد میشود اما فردی هنوز در جایگاهش باقی است، من به تاسف اکتفا میکنم.
• اگر اراده جدی در مقابل جریان بدحجابی قرار نگیرد، در نهایت به کشف حجاب میرسیم، الان هم دیده میشود که برخی خانمها روسریهایشان را در ماشین درمیآورند. کشف حجاب الان به صورت گسترده نیست ولی بنده معتقدم گسترش بدحجابی و بی حجابی توطئه دشمن است.
• ما منتقد حرفهای نیستیم، اگر در موردی نقد دیدیم، ذکر میکنیم. در مورد فرار شهرام جزایری انتقاد کردیم. اساسا این عیبجویی است که انسان مدام در پی انتقاد باشد و این یک رذیله است.
• انتقاد یعنی اینکه تشخیص درست از نادرست اما فردی که به نظام فحش میدهد و نظام را متهم میکند، به مطالبی که اثبات نشده یا کل انتخابات سالم را زیر سوال میبرد و این دیگر نقد نیست. کسانی که پس از گذشت یک سال از انتخابات همچنان انتخابات را زیر سوال برده، انواع تهمتها را به نظام میزنند و گاهی آنرا از نظام طاغوت بدتر میخوانند، اینان قطعا از دایره نظام اسلامی خارج هستند.
• بنده سه بار از سوی نماینده ولیفقیه در لندن برای سخنرانی دعوت شدم، گفتند اگر ویزا میخواهید باید بروید سفارت انگلیس با شما مصاحبه کنند. من گفتم پایم را در این سفارت لعنتی نمیگذارم و نمیروم بلکه با افتخار در ایران میمانم و برای مردم عزیزمان سخنرانی میکنم. بنده دولت انگلیس را از بن استعمارگر میدانم. صحبت سفیر نیست. دولت انگلیس پرونده بسیار سیاهی علیه اسلام و مسلمین دارد. به خصوص در فتنه اخیر، انگلیس سیاهترین پرونده را باقی گذاشت.