ورزشی


2 دقیقه پیش

پیرترین و جوان ترین بازیکن یورو 2016

سایت یوفا در گزارشی به معرفی پیرترین، جوان ترین، کوتاه ترین و بلندترین بازیکن‌های یورو ۲۰۱۶ پرداخته است. خبرگزاری ایسنا: سایت یوفا در گزارشی به معرفی پیرترین، جوان ...
2 دقیقه پیش

عکس: ارزش تیم های حاضر در یورو 2016

در جمع 24 تیم حاضر در یورو 2016، آلمان گران ترین و مجارستان ارزان ترین تیم ها هستند. وب سایت مشرق: در جمع 24 تیم حاضر در یورو 2016، آلمان گران ترین و مجارستان ارزان ترین تیم ...

مدیر شبکه 3: من دشمن فوتبال نیستم!


غلامرضا میرحسینی مدیر شبکه 3 سیما در گفت و گو با ما درباره اتهام ضد فوتبال بودن سخن می گوید.

خبرآنلاین: «مدیر شبکه 3» ضد فوتبال است ؛ این خبری بود که بعد از گفته های غلامرضا میرحسینی سر زبان ها افتاد. مردی که بعد از تحولات اخیر در تلویزیون و روی کار آمدن سرافراز ، جای زین العابدین را در این شبکه گرفت. اولین تصویر منتشر شده از او را یکی از سایت های نزدیک به مدیران ارشد تلویزیون منتشر کرد ؛ عکس از او در حال ورزش رزمی.

بعد از این هم در اولین گفت و گویش ، این مدیر در گفته هایی انتقادی ، فوتبال را ورزشی نامید که ضد هنجارها را تبلیغ می کند. او از رویکردی درباره فوتبال گفته بود که یک ضد فوتبال لقب گرفت. این بار اما میرحسینی چنین اتهامی را تکذیب می کند. او که می گوید خودش در  جوانی فوتبالیست بوده ، تاکید دارد دشمن فوتبال نیست و نمی خواهد بساط پخش فوتبال از تلویزیون را برچیند که اصلا این کار شدنی نیست. اگرچه هنوز هم ته گفتار این مدیر نشان می دهد فوتبال را ورزشی با هیجان کاذب و خطرناک می داند و اساسا مخالف هیجانی است که سبب می شود شب قبل از دربی ، یک نفر از شهرستانی دور اطراف ورزشگاه آزادی شب را صبح کند که یک دربی ببیند. او در گفت و گویی؛ به بهانه یادداشتی که چندی قبل در هفته نامه تماشاگران امروز نوشته شده بود ، سخن می گوید و خود را از اتهام ضد فوتبالی بودن مبری می داند. اگرچه این مجال برای شناخت از عقایدش کوتاه بود و باید در فرصتی دیگر تمام عقایدش درباره فوتبال را شنید و نتیجه گرفت ، آیا او واقعا فوتبال ستیز است ، آن طور که منتقدانش می گویند یا نه نگاهی متفاوت به فوتبال دارد که کمتر به آن پرداخته شده است.

حق پخش فوتبال را قرار نیست بدهید؟

حق پخش، یك بحث حقوقی دارد و چون به اختلاف خورده به مجلس كشیده شده و مجلس آن را رد كرده و شورای نگهبان هم تأیید كرده. سازمان صدا و سیما هم یك سازمان خصوصی نیست، یعنی درآمدزایی ندارد و هزینه‌بر است و هزینه این سازمان را دولت می‌دهد.

یك هجمه‌ای راه انداخته بودند كه شما خودتان خیلی فوتبال‌ دوست ندارید.

اینها شیطنت است. من یك مصاحبه مفصل با ایسنا داشتم. ایسنا هم بر اساس اقتضائات كاری خودش مصاحبه را فشرده كرد و بخش‌هایی كه از نظر خودش لازم بود را حذف كرد.

ولی خیلی تند شده بود. مثلاً گفته بودید خانواده‌ها فوتبال را دوست ندارند. در صورتی كه شما خودتان ورزشی هستید.

من اصلاً خودم فوتبالیست هستم و فوتبال را دوست دارم و سال‌های عمرم با فوتبال گذشته است. من در آن مصاحبه گفتم كه فوتبال یك ورزش هیجانی است و درست است كه جامعه ما نیاز به تخلیه دارد اما نباید توسعه هیجانی داشت. ما در این جامعه نیاز به تفكر و توسعه فكر داریم. اول اینكه چرا به ورزش‌های دیگر پرداخته نمی‌شود و دوم اینكه در همان مصاحبه من در مورد سبك زندگی گفتم. رشته‌های ورزشی هست كه با سبك زندگی اسلامی هماهنگ است، مثل كشتی‌؛ در كشتی فتوت، جوان‌مردی، از خودگذشتگی و... وجود دارد و اینها ارزش‌هایی بوده كه از قدیم بوده.

والیبال هم به سبك زندگی ما نمی‌خورد؟

نه. ورزش‌های جمعی اگر بتواند به ما كارهای گروهی را یاد بدهد و در این راستا قرار بگیرد، خودش سبك زندگی است اما با آن نگاه هیجانی كه مثلاً یك جوانی از یك روستایی بخواهد بیاید و علی دایی شود، مخالف هستیم. چند میلیون جوان می‌خواهند علی دایی شوند؟ چند نفر می‌توانند؟ این جوان زندگی و مسیرش را هزینه می‌كند و به بطالت می‌گذراند و در نهایت به نتیجه نمی‌رسد.

چرا این حرف‍‌ها را در هیچ برنامه‌ای نمی‌گویید؟

فایل صوتی كه من مصاحبه كردم، هست. اگر اشتباه نكنم این مطلب را تماشاگران زده بود و به استناد تماشاگران، هفت صبح عین همان مطلب را رفته بود. به لحاظ اخلاق حرفه‌ای این درست است كه وقتی شما مطلبی می‌بینی و می‌دانی اقتضای انتشار یك مطلب فشرده‌سازی آن است یا نكات دیگری داشته، خوب است به خودم زنگ می‌زدید و...

شما پاسخ‌گو هستید؟

دیگر نه! تجربه بدی شد. باید از ابتدا كل متن یا فایل صوتی را از ایسنا می‌گرفتند بعد اگر ابهامی بود با من تماس می‌گرفتند. در ده روز پیش هر دوستی كه از خبرنگاران تماس گرفتند، من صحبت كردم. ولی به نظر می‌رسد بعضی از این دوستان دنبال چیزهای دیگری هستند.

الان نگاه به شما این است كه خیلی ضدفوتبال هستید.

نه اصلاً این‌طور نیست. من خیلی فوتبال را دوست دارم و جزو افرادی هستم كه سال‌ها فوتبال بازی كرده‌ام.

حتی یك مقدار مردم ترسیده بودند كه مسابقات لیگ یا مثلاً جام‌جهانی‌ پخش نشود.

اینها حرف‌های مسخره است. مگر چنین چیزی می‌شود؟ نكته‌ای كه من به آن تأكید داشتم، گفتم باید ببینیم فوتبال كجای این موضوع سبك زندگی و جامعه ما قرار می‌گیرد و مثال هم زدم. مثال بچه 8ساله در دبستان که به دلیل عشقی كه وجود دارد و هیجانی كه در جامعه زیادشده، با یك توپ پلاستیكی با كفش معمولی روی آسفالت می‌دود و زمین می‌خورد و آسیب‌ می‌بیند. از طرفی هم ما مربی ورزشی مناسب كم داریم، نمی‌خواهم بگویم نداریم اما آموزش درستی به این بچه‌ها نمی‌دهیم. این بچه همین‌طوری با آسیب‌دیدگی ستون فقرات، آسیب‌دیدگی زانو مواجه می‌شود. بحث من این بود كه وقتی ما این را تبدیل به یك نیاز كاذب كردیم، این اتفاق‌ها رخ می‌دهد.

همین برنامه لیگ‌برتر شما این را آموزش نمی‌دهد. در فصل بعد این تغییرات را دارید؟

لیگ‌برتر فقط انعكاس بازی‌هاست و آموزش ندارد.

برنامه‌ای داریم كه این آموزش را داشته باشد؟ برنامه نود هیجانی است، لیگ‌برتر هم هیجانی است. خود شما هیچ برنامه‌ای كه جنبه آموزش داشته باشد ندارید.

تا به حال برنامه‌هایی كه در موضع ورزش پرداخته شده، صرفا انعكاس بوده. مسابقات داخلی و جهانی پخش می‌شده و این از نظر من و خیلی از دوستانی كه در این مسأله دیدگاه علمی دارند، تبدیل به یك نیاز كاذب شده. مسأله دیگر اینكه نیاز كاذب كه غلط است، نیاز واقعی جامعه ما چیست و چقدر فوتبال می‌تواند پاسخ‌گو باشد؟ ما باید ببینیم كدام رشته‌های ورزشی با سبك زندگی ما سنخیت بیشتری دارند.


ویدیو مرتبط :
من آرمان مدیر کانالم و مدتی نیستم(متنو بخونید)مهمه

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

مدیر فوتبال ستیز شبکه سه


مدیر جدید شبکه 3 سیما، به تندی از فوتبال انتقاد کرده و پرسیده چه دلیلی دارد یک خانم خانه‌دار ساعت 10 شب به جای یک «جنگ خوب» فوتبال ببیند؟

هفته نامه تماشاگران: پیش‌بینی می‌شود به زودی جنگ این مدیر با فوتبال، مانند کشمکش وزیر ورزش با کارلوس کی‌روش اهمیت پیدا کند

غلامرضا میرحسینی، احتمالا همان کسی است که سال‌ها قبل باید یکی از مدیران ارشد صدا و سیما می‌شده و با دیدگاه‌های عجیب و غریبش همین حداقل بیننده‌های فعلی تلویزیون را هم می‌پرانده، اما معلوم نیست در روزگاری که کج سلیقگی در برخی سیاست‌گذاری‌های رسانه ملی، پر رنگ بوده، چرا انتخاب او این اندازه به تأخیر افتاده؟

میرحسینی حالا مدیر شبکه 3 تلویزیون است. بعد از حدود 5 ماه از آغاز به کارش همین چند روز پیش گفت‌و‌گویی مفصل با ایسنا کرد و دیدگاه و مواضعش را توضیح داد. بخشی از این دیدگاه‌ها را بخوانید:

«این ما هستیم که خیلی برای پخش این بازی‌ها طالب هستیم، خیلی از کشورها واقعا به این حجم بازی‌ها را پخش نمی‌کنند و متأسفانه این مسأله را باید سامان داد.

فوتبال یک نیاز کاذب است، آیا پخش فوتبال با این حجم درست است؟ مخاطب شبکه سه دیگر عام‌تر شده است؛ مثلا ساعت 10 شب خانم خانه‌دار حقش این است که یک جُنگ خوب ببیند یا مسابقه فوتبال؟ به نظر می‌رسد فوتبال در جامعه ما بیش از آنکه فایده داشته باشد، آسیب دارد و این پخش بی‌رویه را باید مهار کرد. ورزش‌هایی را باید اعتبار دهیم که با فرهنگ و سبک زندگی ما همخوانی بیشتری دارند. از جمله کشتی؛ چرا به کشتی بها ندهیم؟ یا تکواندو و ووشو، که خانم‌ها مهارت‌های زیادی در این حوزه دارند؛ چرا ما به این‌ ورزش‌ها بها ندهیم؟ فوتبال دیگر ورزش نیست و یک تجارت و صنعت است، پشت آن باندهای وحشتناک و مافیایی است که برندسازی می‌کنند. این‌طور نیست که فلان شخصیت می‌آید، می‌شود گل‌زن برتر اروپا و بعد میلیون‌ها دلار/ یورو خریداری می‌شود. بخشی از آن، استعداد و توانمندی است، بخش دیگر آن برندسازی است؛ چرا؟ چون مثلا قرار است تبلیغات فلان محصول به واسطه او انجام شود. میلیاردها دلار در حوزه فوتبال دادوستد می‌شود. فوتبال دیگر ورزش نیست و جنبه سیاسی پیدا کرده است. چرا فوتبال در یک مقطعی به برزیل واگذار می‌شود یا جام جهانی در فلان کشور برگزار می‌شود. متاسفانه در جامعه ما هم فوتبال را تبدیل به نیاز کردند. هم مطبوعات و رسانه‌ها و هم تلویزیون و هم برنامه‌های خاص تلویزیون؛ در صورتی که نیاز واقعی جوان ما فوتبال نیست. نباید تا این حد درگیر فوتبال شوند. تقویت شدن جنبه احساس در جوان ما خطرناک است. در جامعه ما باید بین احساس و تعقل تعادل برقرار شود. چرا ورزشی مثل شطرنج را ترویج نمی‌کنیم که در یک دوره زمانی جزو رشته‌های مطرح می‌شود. باید خط‌‌شکن‌ باشیم. وقتی سبک زندگی ایرانی اسلامی مطرح می‌شود به ورزش‌ها هم باید از جایگاه خودش نگاه کرد.»

1- آقای میرحسینی گفته‌اند «خیلی از کشورها» به اندازه ایران فوتبال پخش نمی‌کنند. اولا ایشان نگفته‌اند منظورشان دقیقا چه کشورهایی است. حتی یک مثال هم نزده‌اند. احتمالا منظورشان بعضی از شبکه‌های دولتی خارجی بوده. اگر این باشد، درست می‌گویند. در بعضی از کشورها فوتبال را کانال‌های خصوصی پخش می‌کنند و به خاطر تماشای فوتبال، از بیننده پول می‌گیرند. اما آنها شبکه‌های خصوصی هستند. اگر شبکه دولتی برای خرید فوتبال پول نمی‌دهد، کسی که می‌خواهد فوتبال ببیند، انتخاب دیگری دارد. آیا آقای میرحسینی به انتخاب نداشته طرفداران فوتبال در ایران فکر کرده‌اند؟

2- آقای میرحسینی می‌گوید به ورزش‌هایی اعتبار بدهیم که با فرهنگ و سبک زندگی ما همخوانی بیشتری داشته باشد و بعد کشتی و تکواندو و ووشو را مثال می‌زند. سوال این است: چه کسی گفته کشتی و تکواندو و ووشو با سبک زندگی ما همخوانی دارد؟ کشتی همخوانی دارد؟ کجایش دقیقا همخوانی دارد؟ لباسی که کشتی‌گیرها می‌پوشند و ما هنوز نفهمیده‌ایم که چرا صدا و سیما مشکلی با آن ندارد اما با پیراهن درآوردن چند ثانیه‌ای فوتبالیست‌ها از آن فاصله دور مشکل دارد؟ ووشو و کاراته و ورزش‌های رزمی همخوانی دارند؟ فرق ماهیتی اینها با فوتبال چیست؟ اگر به این کلی‌گویی‌ها باشد که اتفاقا فوتبال بیشتر باید مورد توجه قرار گیرد چون به ما یاد می‌دهد برای رسیدن به هدف، کار گروهی بکنیم، بدون خطا، بدون فریب و بدون زدن حریف. در حالی که در ورزش‌های رزمی اگر خشونت به خرج ندهی و حریف را از پا درنیاوری، موفق نخواهی شد.

3- چند سال پیش حجت‌الاسلام علیپور- که یک زمانی دبیر ستاد منشور اخلاقی بودند و الان هم ظاهرا وظایف مشابهی در سازمان لیگ فوتبال دارند- مصاحبه‌ای کرده بودند و گفته بودند: «‌آژانس‌های صهیونیستی می‌آیند و روبرتو باجو- ستاره تیم ملی ایتالیا در دهه 90 میلادی - را به عنوان بازیکن برتر انتخاب می‌کنند، در حالی که در همان دوران جان فرانکو زولا بازی می‌کرده یا در آلمان لوتار ماتئوس بوده.» بعد نتیجه گرفته بودند که دلیل این انتخاب نه توانایی‌های فنی باجو که مذهب بودایی‌اش بوده و اینکه بعد از این ماجرا او بیاید در رسانه‌ها توضیح بدهد که در مورد همه ادیان مطالعه کرده و دینی بهتر از بودایی پیدا نکرده و با این روش به اسلام و ادیانی که برای صهیونیست‌ها تهدید هستند، ضربه بزند. (نقل به مضمون).

حرف‌های آقای میرحسینی تا اندازه‌ای آدم را یاد استدلال‌های آقای علیپور می‌اندازد. اینکه «فوتبال دیگر ورزش نیست»، اینکه «پشت آن باندهای وحشتناک و مافیایی است» و «این‌طور نیست که فلان شخصیت می‌آید، می‌شود گل زن برتر اروپا و ... بخشی از آن، استعداد و توانمندی است بخش دیگر آن برندسازی است، چون مثلا قرار است تبلیغات فلان محصول به واسطه او انجام شود...» جز مشتی حرف‌های کلی نیست. فرض کنیم خیلی از این حرف‌ها هم درست باشد. مثلا همه می‌دانند کنار یا به قول آقای میرحسینی، پشت فوتبال، بنگاه‌های شرط بندی زیادی فعالیت می‌کنند، یا شبکه‌های تلویزیونی درآمدهای سرسام‌آور دارند و گاهی همین شبکه‌های تلویزیونی و اسپانسرها، حتی بر شکل و زمان و مکان برگزاری برخی مسابقات معتبر هم تأثیر می‌گذارند. اما آیا این روابط پیچیده و به اصطلاح پشت پرده‌ها فقط در فوتبال هست؟ یعنی در وزنه‌برداری که رئیس فعلی فدراسیون ایران ادعا می‌کرد که برخی از عوامل صهیونیستی برای‌ فدراسیون جهانی‌اش تصمیم می‌گیرند، چنین شائبه‌هایی نیست؟ در کشتی که امیررضا خادم، قهرمان سرشناس ایرانی برای گرفتن یک کرسی فدراسیون جهانی‌اش، به رقیب ناشناسی از قطر می‌بازد، پشت پرده و لابی و قدرت و پول وجود ندارد؟

4- در مورد آقای غلامرضا میرحسینی یک واقعیت وجود دارد. زمانی که ایشان به ریاست شبکه 3 منصوب شدند، دوستان‌شان در برخی سایت‌های خبری، احتمالا برای خودشیرینی یا هر چیز دیگری، عکسی از ایشان با لباس کاراته منتشر کردند در حالی که پاهای‌شان را 180 درجه باز کرده بودند. بعد هم زیر عنوان «آمادگی مدیر جدید و ورزشکار شبکه سه» سوابق‌شان را این طور شرح داده بودند: « وی علاوه بر حضور در عرصه مدیریت، یک ورزشکار حرفه‌ای نیز هست. در سابقه فعالیت‌های ورزشی دکتر میرحسینی می‌توان به عناوین و افتخارات زیر اشاره کرد. کمربند مشکی دان یک کاراته سبک کان ذن ریو، کمربند مشکی دان سه تکواندو...».

چه بسا این همه تأکید بر همخوان بودن کاراته و تکواندو و ووشو با فرهنگ و سبک زندگی ایرانی و دور بودن فوتبال از این فرهنگ و سبک زندگی، به همین اندازه شخصی و سلیقه‌ای باشد.

5- سابقه دیگر مدیران صداوسیما به ما می‌گوید اولین گفت‌و‌گوی آقای میرحسینی، یکی از آخرین گفت‌و‌گوهای ایشان باشد. مثل قبلی‌ها، ایشان هم به سرعت یاد خواهند گرفت که کاری که دوست دارند را بکنند بی‌آنکه نیاز باشد به کسی یا جایی دلیلش را توضیح بدهند.