ورزشی


2 دقیقه پیش

پیرترین و جوان ترین بازیکن یورو 2016

سایت یوفا در گزارشی به معرفی پیرترین، جوان ترین، کوتاه ترین و بلندترین بازیکن‌های یورو ۲۰۱۶ پرداخته است. خبرگزاری ایسنا: سایت یوفا در گزارشی به معرفی پیرترین، جوان ...
2 دقیقه پیش

عکس: ارزش تیم های حاضر در یورو 2016

در جمع 24 تیم حاضر در یورو 2016، آلمان گران ترین و مجارستان ارزان ترین تیم ها هستند. وب سایت مشرق: در جمع 24 تیم حاضر در یورو 2016، آلمان گران ترین و مجارستان ارزان ترین تیم ...

فرهاد مجیدی از چه چیزی شاکی است؟


فرهاد مجیدی دشمن زیاد دارد، بیشتر از دوستان و هوادارانش. شاید علت، خلق و خوی او باشد. اما هر چه هست، فرهاد هنوز هم مورد توجه است.

کاپ: فرهاد مجیدی دشمن زیاد دارد، بیشتر از دوستان و هوادارانش. شاید علت، خلق و خوی او باشد. اما هر چه هست، فرهاد هنوز هم مورد توجه است. بازی ستارگان پیشکسوت بهانه ای شد تا دوباره هواداران و مخالفان فرهاد "رخ به رخ" شوند. این نوشته داوری میان این دو گروه نیست، که عقیده دارم هر کدام بخشی از حق را با خود دارند. مطرح شدن مجیدی را دستاویز کردم تا حرفم را درباره سرنوشتی است که فرهاد برای خود خواهد ساخت، بزنم.

آنها که در سالهای اخیر پای حرف های خصوصی و "درد دل" فرهاد نشسته اند خوب می دانند او چقدر دلخور است، چقدر شاکی است، و چقدر ناراضی است. فرهاد باور دارد حق او را در فوتبال ایران نداده اند. فرهاد "باور" دارد جریانی در فوتبال ایران راه او را برای صعود به قله مسدود کردند. اشاره او به خصوص به "فوتبال ملی" است. آن جا که فرهاد مجیدی به گمان خودش اجازه رشد و شکوفایی پیدا نکرد. در سطح باشگاهی نیز گلایه هایی دارد. فرهاد به واسطه غرور ذاتی کمتر حاضر شده در عیان سفره دلش را باز کند، این حرفها و اشارات را نیز تنها در گفتگوهای خصوصی بر زبان می آورد.

بحث بر سر درستی یا نادرستی گله های فرهاد نیست، حرف از این است که ادامه این نگاه چه بر سر او خواهد آورد؟ آیا فرهاد مجیدی با کوله باری از گله و حسرت خواهد توانست در دوران بعد از بازیگری "موفق" شود؟

فرهاد به واسطه همین گله ها، در پس هر اتفاق و رخدادی که خلاف میلش باشد دسیسه ای می بیند. توان تعامل ندارد. پی در پی صف دشمنانش درازتر و عده دوستدارانش کمتر می شود. تمرکز بر اهداف تازه ندارد. قادر نیست اعتماد کند، در نتیجه اعتماد بقیه را نیز نخواهد داشت. چراغ رابطه اش هر روز کم سوتر می شود. و همه اینها سبب خواهد شد پتانسیل بزرگی که فرهاد دارد بسوزد.

محبوبیت فرهاد مجیدی غیر قابل کتمان است، همین حالا او می تواند یک تنه هزاران نفر را به استادیوم بکشاند. اما این روزها محبوبیت فوق العاده مجیدی ( که از این منظر در استقلال بی رقیب است ) تنها باعث بالا رفتن لایک های پست های اینستاگرامی اش می شود. فرهاد پورشه ای در اختیار دارد که فقط با آن عکس یادگاری می اندازد!

کاش فرهاد گذشته ها را فراموش می کرد، و مثل دوران بازیگری اش که لشکری از مدافعان را با استارت های انفجاری "جا" می گذاشت به سوی آینده استارت بزند. فرهاد با این پتانسیل می تواند هم سرمربی استقلال شود، هم مدیرعامل استقلال. فقط باید بخواهد و خودش را برای یکی از این دو آماده و مجهز کند.

کاش فرهاد قدر خودش را بداند.


ویدیو مرتبط :
بازگشت فرهاد مجیدی شعار زیبای فرهاد مجیدی

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

زندگی نامه ی فرهاد مجیدی



 

فرهادمجیدی

 

سوم ژوِئن سال 1977 و یا بهتر بگوییم 13 خرداد 1355 در تهران به دنیا آمد. در یک خانواده اصیل با وضعیت مالی و اجتماعی خوب رشد کرد. کم کم به فوتبال علاقه مند شد. او در کنار دو خواهر و یک برادر بزرگ شد. برادر کوچک تر فرهاد را هم خوب می شناسید. فرزاد مجیدی که درست بسان فرهاد از بهمن به استقلال تهران پیوست. فرهاد از کودکی عاشق فوتبال بود. از تیم های پایه کار خود را آغاز کرد. گرچه مادرش به طور کلی مخالف حضور او در میادین فوتبال بود اما پدرش از همه نظر یار و پشتیبان او بود. فرهاد مجیدی این روزها دوباره پیراهن استقلال تهران را بر تن کرده است. پیراهنی که با آن به فرهاد مجیدی تبدیل شد و شاید با آن از دنیای فوتبال خداحافظی کند.

 


آغاز یک راه طولانی

 

اولین تیم رسمی و تقریباً مطرح او جوانان کشاورز بود. تیمی که با کمبود امکانات مواجه بود اما با این حال این مساله باعث نشد تا فرهاد مجیدی فوتبال را کنار بگذارد. پس از حضوری تقریبا کوتاه در جوانان کشاورز در همان رده سنی به تیم بهمن پیوست. وضعیت در تیم جوانان بهمن بهتر از کشاورز بود. روزی 3 بار تمرین می کرد. تمرین های سنگین و نفس گیر. برای حضور در مسابقات استانی به تیم صنایع پارچین پیوست و مدت کوتاهی به صورت بازیکن قرضی در این تیم توپ زد. درخشش او در تیم صنایع باعث شد تا مربیان تیم امید بهمن برای جذب دوباره او تلاش کنند. پس از هشت ماه بازی در صنایع پارچین وارد تیم امید بهمن بود. او می دانست که اگر در رده سنی امید موفق ظاهر شود می تواند به تیم بزرگسالان و مطرح بهمن راه پیدا کند. پس وقت تلاش بود! تلاشی برای رسیدن به یک آرزوی دیرینه! او پس از یک دوره کوتاه به آرزویش رسید و پیراهن تیم بزرگسالان بهمن را بر تن کرد. آن روزها بهمن در شرایط خوب و آرمانی قرار داشت. او حالا آرزوهای بزرگتری در سر داشت...

 

فرهاد مجیدی


حضور در استقلال!

 

پس از درخشش در تیم بزرگسالان بهمن به استقلال تهران پیوست. تیمی که همیشه آرزوی پوشیدن پیراهنش را در سر داشت. فرهاد مجیدی می دانست که راه سختی در پیش دارد. راهی که به قله های افتخار ختم می شد. او در استقلال به یک شاه مهره تبدیل شد! شم بالای گلزنی و هوش فوق العاده او باعث شد که به یکی از موفق ترین و محبوب ترین بازیکنان آن زمان استقلال تبدیل شود. به واقع می توان از فرهاد مجیدی به عنوان یکی از ستاره های اواخر دهه هفتاد نام برد. گل که می زد یک دستش را روی سینه می گذاشت و دست دیگر را باز می کرد! حرکت او بعد از هر گل تکرار می شد. مجیدی سالها برای استقلال بازی کرد و در واقع همین مساله باعث شد که حتی امروز محبوبیت خاصی بین هواداران استقلال داشته باشد.

 

 

اروپا، مقصد بعدی فرهاد!

 

درخشش او در بازیهای لیگ ایران و حتی در سطح آسیا با پیراهن استقلال باعث شد تا سران باشگاه راپید وین اتریش که با استقلال روابط حسنه ای داشتند سخت به دنبال جذب فرهاد باشند. فرهاد مجیدی تصمیم خود را گرفت و در زمان حضور فتح الله زاده به اتریش ترانسفر شد. گرچه حضور او در اتریش چندان رویایی و همراه با موفقیت نبود اما فرهاد همیشه از آن به عنوان یک تجربه طلایی یاد می کند. اختلاف در مبلغ قرارداد و همین طور یکی دو مصدومیت سنگین باعث شد تا فرهاد مجیدی فکر ادامه فوتبال در اروپا را از سر خود بیرون کند. رضایت نامه او بعد از یک فصل نا موفق در اتریش صادر شد...

 

 

فرهاد مجیدی

 

امارات، نقطه آغاز...

 

شاید فکرش را نمی کرد که در امارات به آن همه موفقیت برسد. اولین تیم او در امارت الوصل بود. پس از مدت کوتاهی با شرایط فوتبال امارات آشنا شد. کم کم به یک ستاره محبوب در بین شیوخ اماراتی تبدیل شد و پوسترهای او در سرتاسر امارات به چشم می خورد. سبک بازی او با دیگر بازیکنان آنقدر متفاوت بود که بازیهای او خیلی زود به چشم آمد. فرهاد مجیدی از نظر مالی نیز آنقدر تامین بود که جایی را جز امارات ترجیح نمی داد. پس از الوصل به الاهلی امارات پیوست. در آنجا نیز بازیهای خوبی به نمایش گذاشت. اما در سال 2003 به عنوان بازیکن قرضی به تیم العین امارات پیوست تا در جام باشگاههای امارات به میدان برود. او آن سال در بازی نیمه نهایی جام باشگاه های آسیا و در برابر دالیان درخشید و به یک قهرمان تبدیل شد. گل رویایی او در آن بازی العین را به فینال جام باشگاهای آسیا برد و در آخر او با العین قهرمانی در آسیا را تجربه کرد. او دوباره به الاهلی پیوست. در طول مدت حضور در الاهلی حدود 130 گل برای این تیم به ثمر رساند و در سال 2006 با این تیم قهرمان لیگ امارات شد.

 


حضور کم فروغ در رده ملی!

 

او در سال 1375 برای اولین بار به تیم ملی دعوت شد. محمد مایلی کهن مربی وقت تیم ملی به توانایی های فرهاد اعتقاد داشت. فرهاد مجیدی اولین بازی ملی خود را در برابر کویت و در سال 1375 انجام داد. گرچه او همراه تیم ملی به جام جهانی 1998 فرانسه هم رفت اما از او به عنوان یک بازیکن کم فروغ در رده ملی یاد می شود. او در حالی که در اوج بود و در امارات می درخشید خیلی کم به تیم ملی دعوت می شد و زمانی هم که به اردو ها ملحق می شد به دلیل دوری طولانی از تیم ملی نمی توانست به هماهنگی لازم برسد. او در طول دوران بازیگری خود 41 بازی ملی انجام داده است و تنها موفق به ثمر رساندن 10 گل شده است.

 

 

بازگشت به استقلال...

 

مشکلات داخلی او با مدیران النصر امارات و فسخ قراردادش باعث شد تا در بدو ورود دوباره ناصر حجازی به استقلال، صحبت از بازگشت فرهاد مجیدی به میان آید. فرهاد مجیدی پس از کش و قوس های فراوان به استقلال پیوست تا به قولی که در زمان جدایی اش از استقلال داده بود عمل کند. او در حالی به استقلال پیوست که مدیران پرسپولیس نیز به دنبال جذب او بودند. فرهاد مجیدی پس از رفت و آمدهای فراوان بلاخره کارت آی تی سی خود را دریافت کرد تا این روزها به عنوان شاه مهره آبی ها از او یاد شود.

 

فرهاد مجیدی این روزها در تهران به همراه همسر و دخترش تیام زندگی می کند و می خواهد با درخشش در تیم محبوب و اسبق خود بار دیگر به یک ستاره تبدیل شود. فرهاد مجیدی از این هفته اجازه حضور در ترکیب استقلال را دارد. او آمده است تا خودی نشان دهد. بار دیگر با پیراهن استقلال گلزنی کند و آن حرکات معروف خود پس از گلزنی را اینبار در استادیوم آزادی انجام دهد.